تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799474924




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چيستي اخلاق و فضايل اخلاقي(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چيستي اخلاق و فضايل اخلاقي(1)
چيستي اخلاق و فضايل اخلاقي(1) نويسنده:عسکر قرباني(1) چکيده «اخلاق» جزو نادر واژگاني است که در ديدگاه عالمان و فلاسفه ي شرق و غرب از جايگاه والايي برخوردار است . انديشمندان متناسب با جهان شناسي و انسان شناسي خاصي ، به بحث درباره ي اخلاق و فلسفه ي اخلاق پرداخته اند. بدين سبب ، نگارنده ، در کاوشي دوباره «چيستي اخلاق و فضايل اخلاقي» را موضوع بحث قرار داده ، تا مدخلي براي مباحث اصلي اخلاقي قرار گيرد.در اين مقاله ،واژه هاي اخلاق و فضايل اخلاقي از نظر لغت و اصطلاح بررسي و به تعداد از تعاريف مهم آنها ، که از سوي انديشمندان اخلاقي ارايه شده ، اشاره گرديده است . در پايان نيز جمع بندي و نتيجه گيري مباحث آمده است.واژه هاي کليدياخلاق ، فضايل ، رذايل ، ملکات ، اصول فضايل.مقدمه موضوع «اخلاق» و پرداختن به درون ، از جايگاه والايي در نزد عالمان و فلاسفه ديني و غيرديني برخوردار بوده و هست.از ديدگاه اسلام نيز انسان از دو بعد جسماني و روحاني تشکيل شده ، که اصالت با بُعد روحاني او است ؛ بنابراين خودشناسي و خودسازي در مکتب اسلام از اهميت بسزايي برخوردار است .اخلاق ، بنا به تعريف شايع آن ، مشتمل بر فضايل و رذايلي است که بُعد روحاني انسان را شکل مي دهد و منشأ بروز رفتارهاي متناسب با آن مي شود. بدين علت ، شناخت فضايل اخلاقي و عمل به آنها داراي اهميت و ضرورت غير قابل انکاري است ؛همچنين شناخت رذايل اخلاقي و اجتناب از آنها.با مراجعه به متون ديني به ضرورت شناخت اخلاق و آرايش به فضايل و پيرايش از رذايل بيشتر پي مي بريم. خداوند متعال پس از سوگندهاي فراوان ، پاکسازي درون را سبب رستگاري انسان ها بر مي شمارد:«... که هر کس نفس خود را پاک و تزکيه کرده ، رستگار شده ، و آن کس که نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته ، نوميد و محروم گشته است.»(2)حضرت خاتم الانبياء ـ (صلي الله عليه و آله و سلم)ـ غايت بعثت نيزغايت ونتيجه ي دعوت خويش را اکمال مکارم اخلاق بيان نموده است :[بُعِثتُ لأتمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ].(3) آن حضرت در حديثي ديگر علوم نافع را در سه علم منحصر مي نمايد:[إنّما العلم ثلاثهٌ آيهٌ مُحکَمَهٌ أو فريضهٌ عادِلهٌ أو سُنَّهٌ قائِمَهٌ ؛ وَ ما خَلاهُنَّ فهو فضلٌ].امام خميني (ره) در اثر نفيس خويش ، شرح چهل حديث ، روايت بيست و چهارم را همين حديث شريف قرار داده و به تبيين و تفسير آن پرداخته است. طبق توضيح ايشان ، سه علم ياد شده به ترتيب عبارتند از : علم عقايد ، علم اخلاق و علم احکام و مسايل شرعي. همچنين ، در وصيت هاي پيامبر اکرم ـ (صلي الله عليه و آله و سلم) ـ به اميرالمؤمنين ـ (عليه السلام) ـ موضوع ارتکاب به اخلاق پسنديده و اجتناب از اخلاق ناپسند به خوبي نمايان است:[... و عَليکَ بِمَحاسِنِ الأخلاقِ فَارتَکبِها و مَساوِي الاَخلاقِ فَاجتَنِبها...].(4)پس از بيان اهميت و ضرورت شناخت اخلاق و عمل به آن ، گفتني است که به طور منطقي ، پرداختن به بحث مفهومي و رويکرد لغت شناسانه و معاني اصطلاحي مقدم بر مباحث اصلي است.انديشمندان قلمرو دين و اخلاق ، بر اساس بينش جهان شناختي و انسان شناختي خاص خويش ،وارد مباحث مختلف اخلاقي که اساساً از مفهوم شناسي و فلسفه ي اخلاق آغاز مي شود، شده اند آنان با توجه به بينش مادي يا الهي از جهان و انسان ، که براساس آن ، هدف و أصالت را به لذت ، سود ، سعادت و... داده اند، تعريف خاصي از «اخلاق» ارايه نموده و بنابراين ، به مکتب هاي متفاوتي تقسيم شده اند.بدين سبب است که اخلاق بسط معنايي پيدا کرده و برداشت هاي متفاوتي از آن صورت گرفته است ؛ يعني با توجه به تعريف خاص ازجهان و انسان و موضوعات مرتبط با آنها همچون مادي يا الهي بودن جهان و انسان ، تعريف نفس انساني ، عالم پس از مرگ و جاوداني بودن يا نبودن انسان ، و... مکاتب و انشعابات متفاوتي در «اخلاق» پديد آمده است.اخلاقالف . اخلاق در لغت«اخلاق» واژه اي عربي است که مفرد آن «خُلق» و «خُلُق» است و در لغت به معناي «سجيّه و طبع» (سرشت) به کار رفته است ؛ اعم از سرشت پسنديده يا ناپسند .«خَلق» و«خُلق» از يک ريشه اند ، ولي يکي به صورت انساني اشاره دارد و ديگري به سيرت او: خُلق به صورت باطني انسان و خَلق به صورت ظاهري او اطلاق مي شود و هر يک داراي صفات زيبا و زشت اند و ثواب و عقاب به هر دو صفات تعلق مي گيرد؛ البته به صفات خُلق، بيشتر.(5)در روايات و ادعيه هم ، چنين تقابلي مشاهده مي شود و دو ساحت وجودي انسان (بدن مادي و نفس مجرد)(6)در کنار يکديگر قرارگرفته اند: پيامبراعظم ـ (صلي الله عليه و آله و سلم) ـ خطاب به يکي از مسلمانان فرمودند: [إنّک امرءٌ قد أحسن الله خَلقک فأحسن خُلقک](7)و در دعاهاي خويش چنين مي گفتند:[اللهم حسِّن خَلقي و خُلقي].(8)در زبان انگليسي واژه هاي ethicsو morality هر دو ، به معناي اخلاق به کار مي روند. واژه ي ethics از ريشه ي يوناني ethos گرفته شده ، که به معناي منش(character) است و واژه ي morality نيز از ريشه لاتيني mores اخذ شده ، که براي اشاره به منش يا رسم و عادت به کار مي رود.(9)اخلاق در اصطلاح انديشمندان اخلاقي تعاريف و کاربردهاي مختلفي دارد که به چند تعريف مهم از آنها اشاره مي کنيم:ب. اخلاق در اصطلاح1 ـ ملکات نفساني رايج ترين و سابقه دارترين معناي اخلاق در ميان عالمان و فيلسوفان اسلامي و ديني و بلکه غيرديني عبارت است از ملکات و صفات پايدار در نفس که باعث صدور افعالي متناسب با آنها ، به راحتي و بدون نياز به تفکر و تأمل مي گردند . براي نمونه به تعريف اخلاق از زبان تعدادي از صاحبان اين علم اشاره مي کنيم:ابوعلي مسکويه مي نويسد:[الخلق حال للنفس داعيه لها إلي أفعالها من غير فکر و لا رويه...]؛(10) البته مراد از «حال» در اين عبارت ، همان «ملکه»است؛ هم چنان که در چند سطر بعد به اين لفظ تصريح مي کند و از خود اين عبارت هم مشخص است.تعريف علامه مجلسي چنين است:«الخلق بالضم ملکه للنفس يصدر عنها الفعل بسهوله ...»(11)فيض کاشاني هم اخلاق را اين گونه تعريف مي کند :«الخلق عباره عن هيئه راسخه في النفس تصدر عنها الافعال بسهوله و يسر من غير حاجه الي فکر و رويه...».(12) ودر نهايت تعريف بستاني به نقل از عالمان اخلاق:«الخلق في عرف العلماء ملکه تُصدر بها النفسُ الافعال بسهوله من غير تقدم فکر و رويه و تکلّف...».(13)براساس اين معنا و با توجه به قيود مندرج در تعريف ، صفات ناپايدار در نفس مانند غضب انسان شکيبا و يا صفاتي که با زحمت و تأمل از فردي صادر مي شود مانند کرم شخص بخيل ، از قلمرو اخلاق خارج اند و به آنها خلق صدق نمي کند؛ هم چنان که در کتاب محيط المحيط به آن تصريح شده است.(14)نيز طبق اين تعريف ، اخلاق شامل فضايل و رذايل اخلاقي هر دو مي شود: اگر هيئت راسخ در نفس ، مبدأ صدور أفعالي پسنديده از نظر عقل و شرع باشد، آن را خلق نيک گويند واگر بر عکس ، باعث صدور افعال ناپسند شود ، به آن خلق بد اطلاق مي شود.(15)هم چنان که اشاره شد اين معنا از اخلاق(16)از سابقه ي طولاني برخوردار است و در ميان فيلسوفان يونان باستان نيز پيروان و معتقداني داشته وبه خصوص ارسطو کتاب هايي در اين زمينه تدوين کرده و به تفصيل بدان پرداخته است هم اکنون نيز فيلسوفان ارسطو گراي غربي همچون پينکافس(17) و ديگران به طور اجمال از اين معناي اخلاق حمايت مي کنند.در فلسفه ي اخلاق از اين تعريف به «اخلاق فضيلت» تعبير مي شود ؛ در مقابل «اخلاق وظيفه» . فرانکنا ، از فيلسوفان برجسته ي غرب ، در توضيح اين معنا مي گويد که اخلاق در سرتاسر تاريخ به پرورش ملکات يا ويژگي هاي خاصي پرداخته است که در ميان آنها «منش» و «فضايلي» مانند درستکاري ، مهرباني و وظيفه شناسي قرار دارند.وي سپس به تعريف فضايل مي پردازد و آن گاه مي گويد :«به نظر مي رسد تصور افلاطون و ارسطو از اخلاق همين است ؛ زيرا آنها عمدتاً بر حسب فضايل و فضيلت مندي سخن گفته اند ، نه برحسب آنچه درست يا الزامي است . هيوم [نيز] الفاظ مشابهي را به کار مي برد ، گر چه... متأخرتر از آنها ، لسلي استفن است...»(18)گفتني است که بحث هاي زيادي در خصوص سبب وجود خلق و امکان يا عدم امکان ازاله و تغيير اخلاق انجام شده و اقوال متفاوتي مطرح شده است:1 ـ عده اي ازاله ي اخلاق را ممکن مي دانند و بر اين باورند که هيچ يک از اخلاق ، نه موافق با طبيعت انسان است و نه مخالف با آن ، بلکه نفس از نظر ذاتي قابليت اتصاف به همه ي خلق ها را دارد ، حال يا به آساني ـ اگر موافق با مزاجش باشد ـ و يا به سختي ـ اگر مخالف با مزاجش باشد. بنابراين ، اختلاف مردم در اخلاق به سبب اختلافشان در اختيار و اشتغال به اسباب خارجي است.2 ـ عده اي ديگر برعکس ، قايلند که ازاله ي اخلاق ناممکن است ؛ به دليل اين که تمام اخلاق تابع مزاج است و مزاج تبدل پيدا نمي کند.3 ـ و گروهي مثل مرحوم نراقي با رد ادله ي عقلي و نقلي هر دو نظريه ،قول به تفصيل را برگزيده و آن را اثبات نموده اند ؛ يعني : سبب وجود خلق مزاج(طبيعت و خلقت) و عادت(تکرار عمل و عادت بر آن از روي اختيار) هر دو است . بنابراين ، بعضي از اخلاق طبيعي است و زوال آن ناممکن و بعضي ديگر ، غيرطبيعي و حاصل از اسباب خارجي است که زوال آن ممکن است.ناگفته نماند که بيشتر اخلاق را اخلاق غيرطبيعي تشکيل مي دهد و اخلاق طبيعي مثل تيزهوشي ، حافظه ي قوي ، خوش فکري و... از آن چيزهايي است که متعلق تکليف قرار نمي گيرد.(19)2 ـ اخلاق توحيد خالصاخلاق به معناي ملکات نفساني ، بر اساس اصلاح و استکمال نفس پايه ريزي شده و موضوع آن نفس انساني و تذهيب آن با فضايل و اجتناب از رذايل است ، ولي طبق اين تعريف از اخلاق ، موضوع فضيلت و رذيلت برداشته شده و هدف کسب فضيلت انساني به هدف والاتري تبديل مي شود:«ابتغاء وجه الله». بر همين اساس ، چه بسا اعتدال اخلاقي در اينجا غير از آن باشد که در معناي نخست مطرح بود و آنچه که در مورد ديگران فضيلت محسوب مي شود ، در اينجا رذيلت شمرده مي شود و برعکس.مرحوم علّامه طباطبايي پس از بيان اخلاق به معناي ملکات نفساني و اظهار به اين که اين معنا ، يعني اصلاح نفس براي اهداف اخروي طريق انبيا بوده و در کتب آسماني از جمله قرآن کريم بدان پرداخته شده ،ازمسلک والاتري در رابطه با تربيت انسان ياد مي کند و آن را مخصوص به قرآن کريم مي داند.بنا به گفته ي ايشان ، اين معنا نه در کتاب هاي آسماني موجود و آموزه هاي انبياي گذشته ـ (عليهم السلام) ـ و نه در معارف رسيده از حکماي الهي پيدا مي شود«و آن چنين است که انسان را از نظر روحي و علمي طوري تربيت کنند و چنان علوم و معارفي در وجود او بپرورانند که با وجود آن موضوعي براي رذايل اخلاقي باقي نماند ، و به عبارت ديگر ، ريشه ي رذايل اخلاقي سوزانده شود ، نه اينکه در صدد معالجه و مبارزه با آن برآيند.»(20)وي در مقايسه با اديان گذشته ، يکي از امتيازات دين مبين اسلام را همين بُعد اخلاقي و تربيتي آن مي شمارد و مي گويد که اين مسلک بر اساس «توحيد خالص و کاملي» که از مختصات دين اسلام است ، بنا شده و نتيجه ي آن بندگي محض است.به علاوه ،اساس در اينجا «حّب و عشق به معبود» و مقدّم داشتن خواست و اراده ي او بر خواست بنده است و همين موجب مي شود که از نظر نتيجه تفاوت زيادي با مسلک هاي ديگر داشته باشد ؛ چرا که براي عقل احکامي است و براي حبّ احکامي ديگر.(21)3 ـ صفات نفساني واژه ي اخلاق گاهي به معناي اعم از معناي نخست اشاره دارد و به هرگونه صفت نفساني که موجب پيدايش کارهاي خوب يا بد مي شود ، اطلاق مي گردد. طبق اين معنا ملکه بودن و رسوخ در نفس از خصوصيات صفات نفساني نيست ؛ هم چنين بدون تفکر و تأمل بودن.استاد آيه الله مصباح يزدي اين اصطلاح را به «انديشمندان» نسبت مي دهد. مثالي که ايشان بيان مي کنند چنين است :«... بنابراين اگر شخص بخيلي که سرشت او بخل ورزي و عدم بخشش است ، احياناً بذل و بخششي کند ، اين کار او خُلق بخشش به حساب آمده و از نظر اخلاقي داراي ارزش مثبت است ، و يا اگر کسي از روي فکر و تأمل به کاري دست زند ، آن کار نيز متصف به ارزش اخلاقي مي شود.»(22)4 ـ ملکات ، حالات و افعال ارزشي از ديدگاه بعضي فيلسوفان و اخلاق پژوهان ، موضوع اخلاق اعم از ملکات و صفات نفساني است و«همه ي کارهاي ارزشي انسان را که متصف به خوب و بد مي شوند و مي توانند براي نفس انساني کمالي را فراهم آورند يا موجب پيدايش رذيلت و نقصي در نفس شوند ، در بر مي گيرد».استاد آيه الله مصباح يزدي چنين ديدگاهي را اتخاذ کرده و اظهار داشته که «قرآن کريم و روايات نيز اين سخن را تأييد مي کنند».طبق اين اصطلاح ، اخلاق شامل «ملکات و حالات نفساني و افعالي مي شود که رنگ ارزشي داشته باشند».(23)بر اساس اين معنا ، اخلاق مفهوم عامي است که فقه را نيز در بر مي گيرد؛ يعني اخلاق بر مجموع افعال ارادي ـ اختياري انساني که به صورت ظاهري يا به صورت باطني از او صادر مي شود ، اطلاق مي گردد. بنابراين ، اخلاق شامل فقه و اخلاق (به معناي خاص ، و در مقابل فقه) هر دو مي شود.(24)5 ـ اخلاق فاضله واژه ي اخلاق گاهي فقط در مورد اخلاق نيک و پسنديده به کار برده مي شود و در استعمالات عرفي هم وقتي گفته مي شود که فلان کار اخلاقي يا ارزشي است ، مراد اين است که از فضايل اخلاقي برخوردار است و داراي ارزش اخلاقي مثبت است.در زبان انگليسي هم اين معنا و کاربرد از اخلاق رواج دارد و واژه ي اخلاقي به طور غالب معادل با درست يا خوب و واژه ي اخلاق نيز در مقابل ضد اخلاق به کار برده مي شود.بنا به قول فرانکنا:«تعابير "اخلاقي"(25) و"ethical" غالباً معادل با "درست" يا "خوب" و مقابل "ضد اخلاقي"(26) و"unethical" به کار مي روند ... همچنين اصطلاح "اخلاق" (27)گاهي در مقابل "ضداخلاق"(28) به کار مي رود ؛ مثل زماني که مي گوييم عصاره ي اخلاق ، محبت است يا وقتي که درباره ي اخلاقي يک عمل سخن مي گوييم.»(29)6 ـ نهاد اخلاقي زندگياخلاق در نزد بعضي از فيلسوفان و نظريه پردازان غربي همچون اسقف باتلر و فرانکنا ، کاربرد ديگري هم دارد که باتلر آن را «نهاد اخلاقي زندگي» نام گذاري کرده است.طبق اين اصطلاح ، اخلاق براي اشاره به چيزي هم عرض هنر ، علم ، حقوق ، قرار داد ، يا دين است که در عين تفاوت با آنها ، ممکن است به آنها ربط داشته باشد . باري ، اخلاق بدين معنا داراي «سرشت اجتماعي» است و مانند زبان ، کشور يا مذهب شخص ، قبل ازاو وجود دارد که فرد در آن داخل شده و کما بيش در آن سهيم مي گردد و پس از فرد نيز به وجودش ادامه خواهد داد.«اخلاق ابزاري در دست جامعه ، به عنوان يک کل ، است براي ارشاد و راهنمايي افراد و گروه هاي کوچک تر... گاهي به سبب چنين واقعياتي ، اخلاق را ابزار کلي جامعه ، توصيف کرده اند؛ چنان که گويي يک فرد ، يک خانواده يا يک طبقه اجتماعي نمي تواند از اخلاق يا دستورالعمل اخلاقي مشخصي متفاوت با اخلاق يا دستور العمل اخلاقي جامعه اش برخوردار باشد.»(30)پي نوشت : 1 ـ دانش آموخته ي حوزه ي علميه و فارغ التحصيل مقطع کارشناسي ارشد رشته ي الهيات و معارف اسلامي دانشگاه.2 ـ شمس/1ـ10.3 ـ ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن ،ذيل آيه 4 از سوره «القلم».4 ـ ر.ک: امام خميني(ره) شرح چهل حديث ، حديث29.5 ـ ر.ک: مجدالدين محمد بن يعقوب الفيروز آبادي ، القاموس المحيط ،ج دوم ، ص1137؛ محمد مرتضي الزبيدي ، تاج العروس من جواهر القاموس ، ج6 ، ص337 ؛ ابن منظور ، لسان العرب ، تصحيح: امين محمد عبدالوهاب و محمد الصادق العبيدي ، ج4 ، ص194 ؛ اسماعيل بن حماد الجوهري ، الصالح تاج اللغة و صحاح العربي ، تحقيق : احمد عبدالغفور عطار ، چ دوم ، ج4 ، ص1471 ؛ زبيدي و ابن منظور به مطلب اخير چنين تصريح کرده اند:«و حقيقته [الخُلق] أنه لِصوره الإنسان الباطنه و هي نفسه و أوصافها و معانيها المختصه بها بمنزله الخَلق لصورته الظاهره و أوصافها و معانيها ، و لهما أوصاف حسنه و قبيحه ، الثوابٌ و العقاب يتعلقان بأوصاف الصوره الباطنه أکثر مما يتعلقان بأوصاف الصوره الظاهره...»6 ـ ر.ک: الطباطبائي السيد محمد حسين ، الميزان في التفسير القرآن ، چ سوم، ج1 ، صص350-3527 ـ القمي ، [الشيخ] عباس ، سفينه البحار و مدينه الحکم و الآثار ، چ دوم ، ج2 ، ص677.8 ـ همان ، ص680.9 ـ ر.ک:Julia Annas."Ethics and Morality", in Encyclopedia of Ethics, Lawrence C.Becker,ed Second Edition,V.1,p.48510 ـ احمد بن مسکويه [ابوعلي مسکويه رازي] ، تهذيب الأخلاق [يا طهارة الأعراق]، ص36.گفتني است که «مسکويه» لقب خود مؤلف بوده است ، نه جد وي . بنابراين ، ضبط نام وي به شکل «ابوعلي احمدبن محمد مسکويه» يا «احمدبن مسکويه» آن طور که در اين منبع مشاهده مي شود ، نادرست است .[ر.ک: ابوعلي مسکويه رازي ، کيمياي سعادت : ترجمه ي طهاره الأعراق ، ترجمه : ميرزا ابوطالب زنجاني ، تصحيح: ابوالقاسم امامي (تهران : نقطه ، 1375ه.ش)، ص26 ، پاورقي]؛ مهدي احمدپور و ديگران ، کتاب شناخت اخلاق اسلامي ، ص109 ،پاورقي.نيز نام کتاب «تهذيب الاخلاق» يا «طهاره الاعراق» است ؛ هم چنان که در کتاب «کيمياي سعادت» قيد شده است.11 ـ المجلسي ، محمدباقر ، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار ، ج سوم، ج67 ، باب 59 ، ص372 ، ذيل حديث 18.12 ـ الکاشاني ، محسن فيض ، الحقائق في محاسن الاخلاق ، تصحيح : السيد ابراهيم الميانجي ، ص 54؛ همو، المحجه البيضاء في تهذيب الإحياء ، تصحيح : علي اکبر الغفاري ، چ دوم ، ج5 ، ص95.13 ـ البستاني ، بطرس ، محيط المحيط ، چ جديد، ص251 . نيز ر.ک:خواجه نصيرالدين طوسي ، اخلاق ناصري ، تصحيح و تنقيح : مجتبي مينوي و عليرضا حيدري ، چ سوم ، ص101 ؛ محمد مهدي النراقي ، جامع السعادات ، تعليق و تصحيح السيد محمد کلانتر ، چ سوم ، ج1 ، ص22.14 ـ ر.ک: البستاني ، بطرس ، همان :«فغير الراسخ من صفات کغضب الحليم لا يکون خلقاً. و کذا الراسخ الذي يکون مبدءاً للافعال النفسيه بعسر و تأمل کالبخيل اذا حاول الکرم».15 ـ ر.ک: فيض الکاشاني ، محسن ، همان.16 ـ البته نه به طور دقيق همان ؛ زيرا دو مکتب اخلاقي يونان و ديني از نظر هدف و نتيجه متفاوت اند. (ر.ک: السيد محمد حسين الطباطبائي ، همان ، ص373. نيز ر.ک:صص361-354 و382-370)17 ـ ادموند پينکافس ، از مسأله محوري تا فضيلت گرايي ، ترجمه : سيد حميد رضا حسني و مهدي علي پور.18 ـ ويليام کي .فرانکنا ، فلسفه اخلاق ، ترجمه: هادي صادقي ، چ دوم ، صص139-144.19 ـ النراقي ، محمد مهدي ، همان ، صص21-26. نيز ر.ک : الحسين الراغب الاصفهاني ، الذريعه الي مکارم الشريعه ، چ دوم ، صص40-41؛ خواجه نصيرالدين طوسي ، همان ، صص101-106؛ محمد باقر المجلسي ، همان و ويليام کي. فرانکنا، ص140:«فضايل عبارتند از: ملکات يا ويژگي هايي که کاملاً ذاتي نباشند ؛ همه ي آنها بايد دست کم تا حدي به وسيله ي تعليم و ممارست و يا شايد با موهبت [الهي] به دست آمده باشند.»20ـ طباطبايي ، سيد محمد حسين ، تفسير الميزان ، ترجمه : ناصر مکارم شيرازي ، چ ششم ، ج1 ، صص505-506 و همو ، الميزان في تفسير القرآن ، همان ، ص375.21 ـ الطباطبايي ، سيد محمد حسين ، همان ،صص361-360:«...و هذا المسلک الثالث مبني علي التوحيد الخالص الکامل الذي يختص به الإسلام علي مشرعه و آله أفضل الصلوه هذا...فإن بنائه علي الحب العبودي ، و ايثار جانب الرب علي جانب العبد...فللعقل أحکام و للحب أحکام.»براي توضيح بيشتر ر.ک: همان ،صص361-358 و 375-373 و ترجمه تفسيرالميزان ، همان ،صص508-505 و 529-526.22 ـ مصباح يزدي ، محمد تقي ، فلسفه اخلاق ، تحقيق و نگارش : احمد حسين شريفي ،ص15.23 ـ مصباح يزدي ، محمد تقي ، اخلاق در قرآن ، تحقيق و نگارش محمد حسين اسکندري ،ج1،صص241-240.24 ـ ملکيان ، مصطفي ، به نقل از مسعود اميد ، درآمدي بر فلسفه اخلاق از ديدگاه متفکران مسلمان معاصر ايران ،ص196.25 ـ Moral.26 ـ Immoral.27 ـ Morality.28 ـ Immorality.29 ـ ويليام کي. فرانکنا ، همان ،ص28 و ر.ک:william K.Frankena,Ethics.Second Edition.pp.5-630ـ ويليام کي. فرانکنا ،همان ،صص30-28.منبع:خنشريه فصلنامه اخلاق ،شماره 11/ خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 844]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن