تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 10 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه نيّت ها فاسد باشد، بركت از ميان مى رود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798841638




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آسيب‏‏شناسي اركان انقلاب اسلامي (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آسيب‏‏شناسي اركان انقلاب اسلامي (2)
آسيب‏‏شناسي اركان انقلاب اسلامي (2) 1. آسيب رساني به رهبري انقلاب اسلامي تلاشهايي كه دشمنان براي رويارويي با اين ركن مهم و تضعيف آن انجام داده‏اند به دو بخش تقسيم مي‏شوند: يكي اقدامات عملي و اجرايي و ديگر برنامه‏هاي تبليغي و شبهه‏افكني.1 ـ 1 ـ اقدامات عملي: نيرنگ‏شناسي و زيركي رهبري انقلاب اسلامي، مهم‏ترين عنصر شخصيتي رهبري انقلاب اسلامي در ناكامي نقشه‏هاي دشمنان انقلاب و اسلام بود و دشمنان زخم برداشته همواره مترصد بودند تا به گونه‏اي نقش مؤثر و مقتدرانه ولي فقيه را در ساختار سياسي نظام خنثي كرده يا كم اثر سازند يا به شيوه‏اي مرموز تحت كنترل خود درآورند و ملت مسلمان را از هدايتهاي پيامبرگونه رهبر محروم سازند. دشمنان در اين راستا از هر اقدام ممكن علمي و عملي استفاده نموده و مي‏نمايند. كه در اين قسمت به برخي از تلاشها و اقدامات عملي دشمنان اشاره مي‏شود. يك ـ مخالفت با تصويب اصل ولايت فقيه رهبري امام خميني در پيروزي انقلاب و تثبيت نظام باعث شد كه دشمنان آثار و نتيجه عملي تئوري‏هاي ولايت فقيه را مشاهده كنند از اين‏رو طرح اصل ولايت فقيه و اختيارات و شئون آن در مجلس خبرگانِ قانون اساسي، حساسيت دشمن و عوامل آن را برانگيخت و برخي چهره‏هاي مرموز و ملي‏گرا و ليبرال در مجلس خبرگان قانون‏اساسي خواستار محدوديت اختيارات ولي فقيه شدند.32 دو ـ طراحي تعدد رهبري دشمنان بيروني و عوامل دروني آنها براي تضعيف جايگاه رهبري، به شخصيت‏سازي و بزرگ نمايي برخي از روحانيون متنفذ، و ايجاد جرياني موازي براي رهبري انقلاب روي آوردند تا بلكه بتوانند هم در تصميم‏گيري‏هاي مهم سياسي و راهبردي امام، خللي ايجادكنند و هم وحدت و يكپارچگي مردم را خدشه‏دار سازند. يكي از اين اقدامات تلاشهاي مرموز و برنامه‏ريزي شده سازمان منافقين بود. كه خود را حاميان و طرفداران آيت الله طالقاني قلمداد مي‏كردند و با به كارگيري واژه «پدر طالقاني» قصد داشتند از او چهره‏اي معادل امام بسازند و با صحنه‏سازي‏هاي گوناگون او را به عنوان يك رهبر سياسي مذهبي در كنار امام مطرح سازند و يا روياروي امام قرار دهند.33 اما با هوشياري و رهنمودهاي حكيمانه امام اين توطئه به شكست انجاميد و اين شخصيّت مبارز در روزهاي پاياني عمر شريفش در خطبه‏هاي نماز جمعه چهره نفاق را افشاء نمود.34 اقدام ديگر دشمنان در اين راستا كه قبل از پيروزي انقلاب توسط رسانه‏هاي جمعي رژيم ستم شاهي و بنگاه‏هاي خبري غرب تعقيب مي‏شد مطرح ساختن سيد كاظم شريعتمداري به عنوان مرجع برجسته شيعي و رهبر ديني مردم بود و با مصاحبه هايي كه با ايشان انجام مي‏دادند سعي مي‏كردند با طرح سؤالات خاص و جهت دار نظرات ايشان را به عنوان يك رهبر ديني مخالف نظرات ديدگاههاي امام جلوه دهند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي متأسفانه با حمايت‏هاي مالي، سياسي و تبليغي شريعتمداري، حزب خلق مسلمان تشكيل شد كه با تحريك احساسات قومي و منطقه‏اي آذربايجان ايران و ساماندهي مقلّدين ايشان نقشه‏هاي بسيار خطرناكي براي تضعيف امام و وحدت رهبري در نظر داشتند كه اگر توفيق حاصل مي‏كردند در همان سال اول پيروزي انقلاب، ايران را به جنگ خانمان سوز داخلي دچار مي‏ساختند.35 سه ـ طرح كودتا و قتل رهبري سازش ناپذيري امام و غير قابل نفوذ بودن طرح‏هاي دشمنان در فرايند تصميم‏گيري‏هاي ايشان باعث شده بود تادشمنان انقلاب براي نفوذ و استحاله انقلاب اسلامي، طرح حذف فيزيكي امام را در برنامه‏هاي خود قرار دهند و بزرگترين و محكم‏ترين مانع نفوذ دشمن را از ميان بردارند. مناسب است به گوشه‏اي از تلاشها و توطئه‏هاي دشمنان در اين راستا اشاره شود. الف ـ طرح كودتاي معروف به «كودتاي نوژه» كه بمباران جماران يكي از اهداف اصلي آنها بود.36 ب ـ توطئه مشترك كودتاي صادق قطب‏زاده و سيد كاظم شريعتمداري براي قتل امام كه از طريق استكبار جهاني سازماندهي و پشتيباني مي‏شد.37 ج ـ توطئه قتل امام توسط كشميري عامل نفوذي استكبار درشوراي عالي امنيت كشور.38 اما وقتي كه دشمنان خود را در اجراي اين توطئه‏ها ناكام ديدند طرح ترور ياران امام و بازوان قدرتمند رهبري انقلاب را به اجرا گذاشتند تا بتوانند از قدرت و نفوذ رهبري در جامعه بكاهند.39 چهار ـ طرح انحراف در رهبري پس از امام شكست طرحهاي ياد شده دشمنان را به طرح‏ريزي توطئه‏اي خطرناك واداشت؛ همانند توطئه منافقين صدر اسلام كه پس از رحلت پيامبر(ص)، رهبري و امامت جامعه را از مسير خود منحرف كردند. استكبار جهاني و ايادي داخلي آنها نيز همين نقشه را دنبال مي‏كردند. تقويت جريان سيد مهدي هاشمي و عملكردهاي مرموز و خائنانه برخي از اطرافيان آقاي حسينعلي منتظري بر اجراي اين سياست دلالت مي‏كند.40 پنج ـ نفوذ در حاكميت يكي از برنامه‏هاي دشمن، تهيه مقدمات براي نفوذ در هيأت حاكمه و كارگزاران و خدمتگزاران نظام اسلامـي است كه با مطرح ساختن و شخصيت‏سازي از عناصر ليبرال و وابسته يا مرعوب در برابر قدرتها و منفعل در برابر فرهنگ غرب و كساني كه پايبند به ارزشهاي ديني نيستند، زمينه را فراهم كنند تا آنها بتوانند به اين شيوه در اركان حاكميت نظام اسلامي نفوذ نمايند. مهم‏ترين هدف از اين طرح بي اثر ساختن راهبردهاي رهبري انقلاب است تا دشمن بتواند استحاله نظام و براندازي خاموش را جامه عمل بپوشاند. رياست جمهوري بني صدر و تلاشهاي دفتر همكاري مردم با رئيس جمهور يكي از اين برنامه‏ها بود و آنچه كه دشمن پس از حماسه خرداد 76 تعقيب كرده و متأسفانه به علت كاركردهاي غلط برخي از مسؤولان تا حدودي موفق شده است بخشي از همين تاكتيك نفوذ مي‏باشد.41 شش ـ طلب كار شدن عناصر منفعل عناصر منفعل كساني هستند كه براي حفظ منافع خود در شرايط سخت مبارزه و انقلاب و دفاع از ارزشها، خود را از معركه نبرد بادشمنان بركنار نگاه مي‏دارند و از ايثار جان و مال دريغ مي‏ورزند. و به تعبير زيباي حضرت امام «مدّعيان بي هنر»42 هستند. برخي از آنها به صورت ستون پنجم براي دشمن كار مي‏كنند. اما در دوران ثبات و امنيت و اقتدار و حاكميت مردم‏سالاري ديني براي خود امتياز قائل هستند و خواستار دستيابي به پست‏ها و مسؤوليت‏هاي كليدي مي‏باشند و براي رسيدن به هدف خود از هر ابزاري بهره مي‏جويند. جريان روشنفكري در ايران غالباً چنين وضعيتي داشته است. رفتار و موضع‏گيري اين قشر در نهضت مشروطيت گوياي چنين مطلبي است و نمونه روشن‏تر آن موضع‏گيري‏هاي روشنفكران بي تفاوت نسبت به حوادث انقلاب و حماسه دفاع مقدس است. اين گونه افراد به راحتي در دام‏هاي عنكبوتي فريبهاي دشمنان انقلاب گرفتار مي‏آيند و تحت حمايت‏هاي تبليغاتي و سياسي دشمنان، سياست‏هاي كلي نظام را تخطئه مي‏كنند و قصد آنان تضعيف تدابير رهبري است. امام خميني رفتار طلبكارانه آنان را پيش‏بيني كرده است و مي‏فرمايد: آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده‏است ولي نه به قيمت طلب‏كاري آنان از همه اصول، كه چرا مرگ برآمريكا گفتيد! چرا جنگ كرديد! چرا نسبت به منافقين و ضد انقلابيون حكم خدا را جاري مي‏كنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده‏ايد؟ چرا لانه جاسوسي را اشغال كرده‏ايم و صدها چراي ديگر.43 هفت ـ تقدس‏زدايي از رهبري از ويژگيهاي برجسته و مهم نظام اسلامي اين است كه مردم مسلمان، ولي فقيه را به عنوان جانشين امام معصوم (ع) در جامعه مي‏دانند از اين رو رابطه مردم با رهبر يك رابطه خشك سازماني و تشكيلاتي نيست بلكه يك رابطه معنوي و الهي، مريد و مرادي و امام و امت است. بديهي است چنين پيوند مستحكم و ناگسستني معنوي ميان امت و رهبر، بزرگ‏ترين مانع اجراي توطئه‏هاي دشمن است و بسياري از توطئه‏ها در پرتو اين رابطه خنثي گرديده است. بدين لحاظ دشمنان تلاش مي‏كنند كه براي گسست اين پيوند ديني و الهي جايگاه معنوي ولايت فقيه را خدشه‏دار سازند و با طرح مسائلي از قبيل اين كه ولايت فقيه نه جزو اصول دين است و نه جزء فروع دين و يا هيچ نيازي به تبعيت از ولي فقيه در دين نيست، رهبر را همطراز ساير سطوح مديريتي جامعه مطرح نمايند44 و يا بانامه‏نگاري‏هاي وقيحانه و بي‏شرمانه تمام‏مشكلات جامعه را به ولي فقيه و رهبر جامعه نسبت دهند.45 هشت ـ تقويت و حمايت متحجران دنياي مدرنيسم غرب به ظاهر با متحجران و گروههاي ارتجاعي و انحرافي كه تفسيري قهقرايي و مرتجعانه از دين و جامعه ارائه مي‏كنند مخالفت مي‏نمايند، اما به دليل اين كه اين فرقه‏ها در مخالفت با انقلاب و اسلام ناب و دينِ ولايت مدار، با دشمنان، مشترك هستند، از سوي دشمنان حمايت و تقويت سياسي و تبليغي مي‏شوند. دشمنان در مرحله نخست، اين گروه سطحي نگر و قشري‏گرا را به عنوان مظهر اسلاميت معرفي مي‏نمايند و با انحصار دين در دعاوي باطلِ آنان، زمينه را براي مقابله با معارف و مفاهيم ديني و جداكردن مردم از آن فراهم مي‏كنند. و در مرحله دوم آنان را تحريك كرده و دربرابر رهبري نظام قرار مي‏دهند و وحدت شكل يافته در پرتو سياستها و هدايت‏هاي رهبري را متزلزل مي‏نمايند. حمايت دشمنان و استكبار از جريانهايي مانند طالبان، تصوف درون‏گرا و متحجر و انجمن حجتيه و برخي از ليبرالها و ملي مذهبي‏ها، و بعضي از روحانيون منفعل كه از مواضع قبلي خود عدول كرده‏اند، نمونه هايي از اين اقدامات دشمنان است.46 نُه ـ مخالفت با نهادهاي وابسته به رهبري مطرح ساختن بحث حاكميت دوگانه و تقسيم بندي نهادهاي حكومتي به انتصابي و انتخابي و القاء تضاد و تعارض ميان اين دو، يكي ديگر از شيوه‏هاي تضعيف رهبري و وحدت ملي است. تلاش دشمن آن است كه با اين القائات شوم، نهادهاي منتصب به رهبري را در اذهان مردم تضعيف نمايد و وجود چنين سازمانهايي را مخالف مردم سالاري ديني جلوه دهد. موضع‏گيري‏هاي شيطنت‏آميز و جانبدارانه و رفتارهاي مشكوك و مرموز و موذيانه دستگاههاي اطلاع رساني و كيفيت خبررساني دشمنان از بخش (به اصطلاح آنان) انتخابي، يكي ديگر از سياستها و توطئه‏هاي عميق دشمنان در آسيب رساني به ساختار نظام ولايت مدار مردم سالار ديني است.47 اما با ياري خداوند، تمام اين توطئه‏ها و نقشه‏ها در پرتو رهبري‏هاي پيامبرگونه و تدابير حكيمانه امام‏خميني و موضع‏گيري‏هاي خردمندانه مقام معظم رهبري و حضور مقتدرانه مردم در صحنه‏هاي گوناگون، شكست خورد و دشمن را ناكام كرد و باعث تعميق پيوند امام و امت و رهبر و ملت و استحكام پايه‏هاي نظام ولايي گرديد و عامل روشن شدن اهميت، حساسيت جايگاه تعيين كننده و راه گشاي ولايت فقيه در تداوم انقلاب شد. 2 ـ 1. القاء شبهه و ترديد نسبت به نظام ولايي: از همان ماههاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي و همزمان با اقدامات عملي براي شكست نظام‏ولايي [كه قبلاً يادآوري شد،] تهاجم فكري وفرهنگي در ترويج القائات و شبهات و مشوّش كردن اذهان عمومي عليه نظام سياسي اسلام و ولايت فقيه و حكومت ديني در دستور كار دشمنان قرار گرفته بود. به خصوص هنگام تدوين قانون اساسي و تصويب اصل ولايت فقيه اقدامات شبهه افكني و چاپ مطالب و مقالات ضد نظام ولايي در روزنامه‏ها گسترش يافت. پس از رحلت امام‏خميني(ره) و ناكامي دشمنان در نقشه‏هاي عملي نسبت به حذف يا كنترل و كم رنگ نمودن نقش رهبري و ولي فقيه، تهاجم دشمن و عوامل داخلي آن به مباني فكري و عقيدتي حاكميت دين و نظام ولايي شدت گرفت و با يك برنامه منسجم و از قبل طراحي شده با امكانات و قدرت بيشتري وارد صحنه گشته، استحاله انقلاب را تعقيب نمودند. از آنجا كه تبيين و تحليل تمام فعاليت‏هاي شبهه‏افكنانه دشمن بحث جامع و مستند و مستقلي را مي‏طلبد كه از حوصله اين نوشتار بيرون است، در اين بخش برخي از عناوين را انتخاب نموده به طور اجمال به آن‏ها اشاره مي‏شود. يك ـ انكار ساختار حكومت ديني يك نمونه از شبهه‏ها و تحريف‏هايي كه در حوزه انديشه براي محدود ساختن دين مطرح مي‏شود اين است كه كار دين سامان دهي روش‏ها و رفتارها نيست و نبايد از دين انتظار داشت كه شيوه‏ها و راه كارهاي عملي را در همه حوزه‏ها و از جمله حوزه‏هاي سياست، اقتصاد و مديريت ارائه كند، بلكه روشها به خود انسان‏ها و عقل بشري واگذار شده و كار دين هدايت فكري و سامان‏دهي انديشه‏هاست. البته حوزه انديشه و عمل متلازم با يكديگر نيستند و لازم نيست كه به يك مبدأ برگردند، بنابراين در شكل و ساختار حكومت بايد به عقلا و روش‏هاي متداول و مرسوم بين آن‏ها مراجعه كرد و نه اين كه ماهيت ديني به آن داد.48 هرچند، در مقام نقد و پاسخ به اين شبهات نمي‏باشيم اما به چند نكته اشاره مي‏نمائيم. الف ـ در فلسفه اسلامي و نيز انديشه بسياري از فلاسفه غرب، تفكيك حوزه عقل نظري و اعتقادات و جهان بيني از عقل عملي و رفتارها، و انكار ارتباط آنها با هم به هيچ وجه پذيرفته نيست و حاكميت انديشه بر عمل انسان‏ها يك امر انكارناپذير است و هرگز نمي‏توان با جهان‏بيني الهي تابع ايدئولوژي مادي بود. عكس اين اصل هم صادق است. ب ـ فلسفه‏وجودي دين‏به خصوص‏مكتب‏حياتبخش اسلام،هدايت‏جامع وكامل‏انسان و به فعليت رساندن استعدادها و توانمندي‏هاي اوست. اين امر مستلزم اين است كه دين تمام عرصه‏هاي زندگي انسان به ويژه سياست، مديريت و رهبري را كه در حكم مركز هدايت و جهت دهنده حركت كلي اجتماعي است پوشش دهد و انديشه و عمل را راهنمايي كند. در صورتي كه پذيرش بخشي از دين و انكار بخش ديگر در حكم طرد كل دين است. ج ـ مديريت و رهبري جامعه ديني و حكومت اسلامي را نبايد با مشاغل جزيي همانند آشپزي و مرغداري و امثال آن مقايسه كرد كه اين يك مغلطه بسيار عجيب است. دو ـ غير دمكراتيك خواندن نظام ولايت فقيه يكي از اساسي‏ترين شبهات و محورهايي كه دشمنان براي آسيب رساندن به ولايت فقيه و نظام اسلامي آن را تعقيب مي‏كنند، القاء تضاد ميان ولايت فقيه و دمكراسي است.آن هم دمكراسي به قرائت غربي كه به عنوان اوج انديشه سياسي امروز و بهترين الگوي حكومتي مطرح مي‏شود. زمينه اصلي پيدايش اين آسيب، تغافل از نظام مردم سالاري ديني و ناديده انگاشتن اين واقعيت است كه در فرهنگ اسلامي، اراده هيچ كس برتر از اراده ديگران قرار نگرفته، هيچ فردي حكمفرمايي و سلطه شخصي ندارد و تنها قانون الهي است كه بر جامعه حكومت مي‏كند. امام خميني در نقد اين شبهه مي‏فرمايد: حكومت اسلام، حكومت قانون است. در اين طرز حكومت، حاكميت منحصر به خداست و قانون، فرمان و حكم خداست. قانون اسلام، يا فرمان خدا برهمه افراد و بر دولت اسلامي حكومت تام دارد و همه افراد، از رسول اكرم(ص) گرفته تا خلفاي آن حضرت و ساير افراد، تا ابد تابع قانون هستند.49 سه ـ القاء تضاد بين نظام ولايي و آزادي انسان چنين القا مي‏كنند كه عصر جديد، عصرِ رهايي و آزادي انسان و حاكميت اراده اوست نه عصر حاكميت خدا و دين و قوانين دست و پاگير آن! و انسان محوري و خدامحوري قابل جمع نيستند. در فرهنگ اسلامي پذيرش نظام ولايي حيات طيبه انساني را به دنبال دارد و هيچ گاه خدا محوري با كرامت و ارزش‏هاي والاي انسان و اختيارات او در تضاد نيست. بلكه انسان خود انتخاب كننده نظام اعتقادي حقوقي و سياسي اسلام است و اين همان انقياد و پذيرش دين است و رسولان و پيام‏آوران الهي ابلاغ كننده دستورات الهي و راهنماي راه سعادت او هستند. از سوي ديگر مبناي دين و فلسفه حاكميت و اجراي قوانين الهي تأمين سعادت و كمال انساني است كه به تعبير قرآن جز از طريق اجابت دعوت انبياء الهي نمي‏توان به حيات طيبه و حقيقت انسانيت دست يافت. اين تبعيت و استجابت آزادانه از دستورات ديني همان پذيرش خدا محوري و نظام ولايي است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ ثَِا بُْيِيكُمْ50 اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، چون خدا و پيامبر، شما را به چيزي فرا خواندند كه به شما حيات مي‏بخشد، آنان را اجابت كنيد. چهار ـ شبهه محجوريت قائلين به اين شبهه مي‏گويند ولايتِ فقيه بر جامعه اسلامي، همانند ولايتِ قيّم و سرپرست برجاهلان، ديوانگان وخردسالان است واين نوعي‏تحقيرمردم وانسانهاي آگاه و فرهيخته به شمارمي‏آيد. به‏خصوص اگر نظريه انتصابي را پذيرفته باشيم و ولايت فقيه را منصوب از جانب خداوند و ائمه معصومين بدانيم كه لازمه اين نظريه تعيين وليّ و قيّم براي مردم‏وتبعيت محض‏مردم ازولي فقيه مي‏باشد واين‏دون‏شأن انسانهاي‏عاقل وفرهيخته‏است. منشأ پيدايش اين شبهه تشبيه و مقايسه ولايت بر جامعه، با ولايت پدر يا جد پدري بر طفل صغير يا ولي بر مجنون و محجور است و اين يك نوع مغالطه است.51 در صورتي كه ميان اين دو نوع ولايت تفاوتهاي بسياري است. ولايت فقيه، به معناي تسلط، تصرف و ولايت بر اموال و امور شخصي افراد نيست تا اين شبهه پديد آيد كه مگر مردم همانند محجورين يا اطفال صغير هستند تا نياز به قيّم داشته باشند؟ بلكه ولايت فقيه ولايت بر شئون كلي و عمومي جامعه و اداره و سرپرستي نظام اجتماعي و سياسي مسلمانان است كه ازشئون ربوبي و تكليف و وظيفه‏اي است كه خدا بر فقهاء عادل درعصرغيبت واجب‏كرده است. لذا هرگز از مردم سلب اختيار نكرده و ولي فقيه به جاي مردم تصميم‏گيري نمي‏كند. اصولاً در نظام سياسي اسلام هيچ كس اصالتا حاكميت ندارد و بلكه آن چه حكومت مي‏كندقوانين الهي‏است وولي فقيه‏مبيّن ومجري آن‏است‏واين درحقيقت،ولايت قانون‏توسط فقيه‏بر فرزانگان وفرهيختگان جامعه است نه‏همانند قيموميّت بر ديوانگان واطفال صغير. امام خميني درباره اين كه در نظام اسلامي، قانون الهي بر جامعه حكمفرماست نه اراده شخصي امام و رهبر، بارها اشاره فرموده است از جمله مي‏فرمايد: اسلام دين قانون است، پيغمبر هم خلاف قانون نمي‏توانست بكند، نمي‏كرد هم، البته نمي‏توانست هم بكند. خدا به پيغمبر مي‏گويد كه اگر يك حرفِ خلاف بزني، رگ وَتينت را قطع مي‏كنم! حكم، قانون است. غير از قانون الهي كسي حكومت ندارد. براي هيچ كس حكومت نيست، نه فقيه و نه غير فقيه، همه تحت قانون عمل مي‏كنند مجري قانون هستند همه، هم فقيه و هم غير فقيه همه مجري قانون اند. فقيه ناظر بر اين است كه اينها (مسؤولان نظام) اجراي قانون بكنند، نه اين كه مي‏خواهد خودش يك حكومتي بكند.52 ركن سوم : مردم در نظام سياسي اسلام و انقلاب اسلامي ايران، مردم يكي از سه ركن اساسي نظام هستند؛ ركن مهمي كه مكمل و متمم تحقق دو ركن ديگر يعني اسلاميت و رهبري است. تجربه تاريخي ثابت كرده است كه بدون حضور مردم در صحنه سياست و پذيرش آگاهانه اسلام و حاكميت ديني و نظام ولايي؛ ولايت خدا و حكومت ديني محقق نمي‏گردد و قانون الهي اسلام ضمانت اجرايي پيدا نمي‏كند. همچنان كه شخصيت عظيم جهان بشريت، انسان كامل و تجسم اراده الهي و تبلور قانون اسلام يعني حضرت علي(ع) پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) بدون حمايت و پشتوانه مردمي، امكان تشكيل حكومت اسلامي را نيافت و تنها پس از حضور پرشور مردم و بيعت با او بود كه موفق به تشكيل حكومت اسلامي شد و به اجراء احكام الهي رسماً اقدام نمود و مجدداً به علت سستي، دنياگرايي و پيمان‏شكني مردم، حكومت عدل علي(ع) به افول گراييد. 1. نقش مردم در حكومت ديني (مردم‏سالاري ديني) مردم‏در شكل‏گيري وبرپايي حكومت ديني واستمرار آن‏نقش‏بسيار مؤثري‏دارند واين نقش، از دوجنبه قابل بررسي وتحليل است: پذيرش رأي مردم‏ومشاركت همه‏جانبه آنان. 1 ـ 1. پذيرش رأي مردم: قانون و حاكميت تشريعي الهي هيچ‏گاه تحميلي نيست و نمي‏توان جامعه يا كسي را مجبور به پذيرش احكام دين و رهبري الهي آن نمود.53 و شأن انبياء الهي و كتب آسماني در اصل دين، فقط ابلاغ پيام خدا54 و نشان دادن راه مستقيم انسانيت است.55 زعامت و ولايت و مديريت عملي رهبران الهي مختص به جامعه مؤمنين و كساني است كه مشتاقانه هدايت و دعوت الهي را پذيرفته‏اند و در حقيقت بهترين برنامه زندگي را قانون الهي دانسته و به آن رأي داده‏اند. البته پذيرش دين و شريعت اسلام مستلزم پذيرش و قبول آثار و لوازم آن بوده و در واقع پذيرش يك مجموعه به هم پيوسته و يك برنامه كامل زندگي است. برجسته‏ترين قسمت اين پذيرش و مهمترين بخش اين مجموعه، انقياد و پذيرش ولايت الهي و حكومت ديني است و نمي‏توان مدعي دين‏داري و مسلماني بود، اما ولايت و حاكميت خداوند و محوريت احكام الهي را منكر شد. 2 ـ 1. مشاركت عملي و همه جانبه مردم: اقتدار و توانمندي نظام اسلامي مرهون حضور ايثارگرانه مردم در عرصه‏هاي گوناگون است. حيات طيبه و عزتمند و خودباوري و استقلال همه جانبه حكومت ديني در پرتو تلاش و حمايت مشتاقانه و با انگيزه عموم مردم تضمين مي‏گردد. قرآن براي تحقق عدالت اجتماعي كه يكي از مهم‏ترين اهداف حكومت ديني است در كنار قانون و رهبري الهي، قيام و حركت جهادي و تلاش و مقاومت مردم را مطرح مي‏كند و بلكه بعثت پيامبران و فرستادن كتاب‏هاي آسماني را مقدمه آن و در راستاي تحقق قيام همگاني براي استقرار قسط و عدالت معرفي مي‏كند كه البته امكانات عملي چنين قيام و حركتي در اختيار مردم قرار گرفته است و بدين وسيله حجّت بر آنها تمام شد و آنها آزمايش مي‏شوند: لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَالْميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ وَ اَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدُُ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ اِنَّ اللّه قَوِيٌّ عَزيزُُ به راستي [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، و آهن را كه در آن براي مردم خطري سخت و سودهايي است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه كسي در نهان، او و پيامبرانش را ياري مي‏كند. آري، خدا نيرومند شكست‏ناپذير است.56 پی نوشت ها: 32 . ابوالحسن بني‏صدر كه بعدها اولين رئيس‏جمهوري ايران شد يكي ازمخالفين سرسخت اختيارات ولي فقيه در قانون اساسي بود. (ر.ك. زواياي تاريك، جلال الدين فارسي ص 517، نشر بهار، 1373) 33 . زواياي تاريك، ص 475. 34 . آيت الله طالقاني از چهره‏هاي مبارز با سابقه انقلاب اسلامي بود كه چند روز قبل از رحلتش در خطبه‏هاي نماز عيدفطر و سالگرد جمعه خونين 17 شهريور 57 حملات شديدي عليه منافقين، توطئه‏گران و آشوب طلبان داشت و نقشه‏هاي آنان را خنثي كرد. (ر. ك. روزنامه جمهوري اسلامي، 3/6/58، ص 10 و 10/6/58 ص 10) 35 . ر. ك. شريعتمداري در دادگاه تاريخ، سيد حميد روحاني، ص 154 تا 178. 36 . كودتاي نوژه، ص 153 و 154، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي. 37 . ر.ك به پس از بحران، خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني، ص 44 و 45، نشر معارف انقلاب. و نيز فرازهايي از سيستم قضايي اسلام، ص 70، محمدي ري شهري، انتشارات پاسدار اسلام. 38 . مجموعه آثار يادگار امام، ج 2، ص 358 و 359، نشر عروج، چاپ اول، 1375. 39 . به عنوان نمونه انفجار نخست وزيري در 8 شهريور 61 به دست كشميري بود كه ايشان قبلاً كيف حاوي بمب را براي ترور امام تهيه كرده بود و به علت ناكامي در اجراي توطئه، آن را در محل جلسه شوراي عالي امنيت ملي منفجر كرد. و آقاي رجايي (رئيس جمهور) و آقاي باهنر (نخست وزير) را به شهادت رساندند. ر.ك منبع قبلي. 40 . ر.ك. خاطرات سياسي آقاي‏محمدي‏ري‏شهري، بخش اعترافات، سيد مهدي هاشمي، ص 245 تا 272، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي. 41 . امام بارها درباره نفوذ يافتن عوامل دشمن در شكل شخصيت‏هاي موجه و مردمي هشدار داده است. ر.ك. صحيفه امام، ج 17، ص 124 و 125 و ج 21، ص 424 و 425. مقام معظم رهبري نيز در اين باره هشدارهايي را به مردم و مسؤولان داده و در همين اواخر فرمودند: تلاش دشمن نفوذ عناصر بيگانه به داخل بدنه حكومت جمهوري اسلامي است. (سخنراني معظم له در سالگرد رحلت امام 14/3/82). 42 . صحيفه امام، ج 21، ص 93. 43 . همان، ص 286. 44 . ر. ك. ماهنامه كيان، فروردين 77، ش 41، ص 18 و هفته‏نامه آبان، 21/9/77، ش 55، ص 8. 45 . ر.ك. به نامه هايي كه برخي روشنفكر نماهاي غربزده و احزاب سياسي مطرود نظام به رهبر معظم انقلاب نگاشته‏اند. 46 . امام همواره خطرات اين گونه افراد را گوشزد كرده است. ر.ك. صحيفه امام، ج 21، ص 87 و 278. 47 . از همان روزهاي تثبيت نظام اسلامي حملات شديدي عليه نهادهاي مرتبط با رهبري انقلاب آغاز شد، انتقادهاي كنوني نيش دار به قوه قضاييه ـ مجلس خبرگان ـ سپاه پاسداران و... از اين قبيل است براي نمونه ر.ك: هفته‏نامه هويت خويش، 16/3/78، ش 2، ص 8. و روزنامه نشاط، تيرماه 78. 48 . اساس و مبناي اين مطلب به نظريه جدايي «عقل» از «دين» برمي گردد كه به آن «راسيوناليسم» گويند و عقل رابدون وحي قادر و تواناي مديريت انسان مي‏داند و به عنوان يكي از محوري‏ترين مولفه‏هاي مدرنيسم از آن ياد مي‏شود به گونه‏اي كه عقل را تنها عنصر سعادت آفرين انسان تلقي مي‏كنند. (ر. ك. فرهنگ واژه‏ها، ص 532، عبدالرسول بيات و گروه نويسندگان، مؤسسه انديشه و فرهنگ ديني ) 49 . ولايت فقيه، ص 34، امام خميني، مؤسسه نشر آثار امام، چاپ ششم، 1376. 50 . سوره انفال، آيه 24. 51 . ر.ك فصلنامه حكومت اسلامي سال اول، ش 1، پائيز 75، ص 67، ش 2 زمستان 75، ص 224 و 225. 52 . صحيفه امام، ج1، ص353. 53 . «لا اِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ (بقره / 256)؛ در دين هيچ اجباري نيست و راه از بيراهه به خوبي آشكار است.» 54 . «وَ ما عَلَي الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ (نور / 54)؛ و بر فرستاده [خدا] جز ابلاغ آشكار [مأموريتي [نيست.» 55 . «اِنّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفُوراً (انسان / 3)؛ ما راه را به او (انسان) نشان داديم خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس.» 56 . سوره حديد، آيه 25. * ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : Sm1372/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن