تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 20 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799769160




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطره‏های ماندگار (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خاطره‏های ماندگار (1)
خاطره‏های ماندگار (1) نويسنده: سعیده غروی شیخ مرتضی انصاری نامش مرتضی بود و بزرگترین فرزند شیخ محمد امین . روز عید غدیر سال 1214، در شهر دزفول، در خاندان فضل و ادب تولد یافت . پیش از تولد وی، مادرش شبی حضرت امام صادق ( علیه‏السلام) را به خواب دید و آن حضرت قرآنی طلاکاری شده عطایش فرمود . خوابش را تعبیر کردند و گفتند که صاحب فرزندی جلیل القدر خواهد شد، و همان هم شد . و مادر هیچ‏گاه بی وضو به او شیر نداد . گر چه قبل از شیخ و بعد از او، علمای برجسته‏ای که همواره حامی و پشتیبان دین بوده‏اند، از این خاندان برخاسته‏اند، ولی شیخ، نخستین شخصیت علمی و معروف این خاندان بود که سالیان دراز در راس مذهب شیعه قرار گرفته و مرجع علمی و فتوایی بود . از عادات شیخ این بود که در بازگشت از مجلس درس، ابتدا نزد مادر می‏آمد و برای به دست آوردن دل آن پیرزن، با وی سخن می‏گفت و سپس به اتاق عبادت و مطالعه می‏رفت . نسب وی به جابربن عبدالله انصاری، صحابی معروف، می‏رسد و این در کتاب «شیخة الجابریه‏» ثبت‏شده و شیخ اسدالله انصاری، معروف به امین الواعظین تهرانی، این کتاب را در مدارک «حدائق الادب‏» خود ذکر نموده است . (1) از کربلا تا زعامتشیخ انصاری در سال 1232، در سن هجده سالگی، به قصد زیارت، همراه پدر، از دزفول به عتبات عالیات سفر نمود . شیخ حسین انصاری (2) که یکی از بزرگان این خاندان و از جمله علمای عصر خود به شمار می‏رفت، به شیخ محمد امین (پدر شیخ مرتضی) گفت: در کربلا با سید مجاهد دیدار کن و سلام مرا به او برسان . سید محمد مجاهد، فرزند سید علی صاحب «ریاض‏» ، از رؤسای حوزه علمیه و مرجع تقلید عده زیادی از شیعیان بود و شیخ محمد امین با سید مجاهد ملاقات کرد . سید فرمود: شنیده‏ام برادرم شیخ حسین در دزفول اقامه نماز جمعه می‏نماید . شیخ مرتضی انصاری که در پایین مجلس قرار گرفته بود، فرصت را برای بحث علمی مناسب دیده، گفت: مگر در وجوب نماز جمعه تردیدی هست؟ سپس 12 دلیل بر وجوب آن، اقامه نمود; به طوری که وجوب نماز جمعه نزد سید و حاضرین مسلم گردید، خود، همان ادله را با جواب‏های کافی و متقن رد کرد تا جایی که مورد شگفت‏زدگی سید و جالسین شد . سید مجاهد چون او را تا آن وقت نمی‏شناخت، از نامش پرسید . شیخ محمد امین او را معرفی کرد . سید از طرز بیان و استدلال شیخ مرتضی خرسند گردید و متوجه شد که در این جوان، نبوغ فکری نهان است، که باید در یکی از حوزه‏های علمیه پرورانده شود . سید از شیخ محمد امین پرسید: به چه منظور او را آورده‏اید؟ گفت: به عنوان زیارت . سید فرمود: چون او دارای استعدادی خارج از وصف و خارق العاده می‏باشد، لازم است‏برای تکمیل تحصیلات، او را در کربلا بگذارید و مخارجش را خود به عهده می‏گیرم . شیخ محمد امین فرزندش را در کربلا گذاشت و خود به دزفول بازگشت . شیخ مرتضی انصاری، چهار سال در کربلا به درس و بحث مشغول بود و از محضر درس سید مجاهد و شریف العلمای مازندرانی بهره برد، تا آن که والی بغداد از طرف دربار عثمانی، به محاصره و تسخیر کربلا مامور شد و در نتیجه، اهل علم و غالب مردم این شهر، به کاظمین گریختند . شیخ مرتضی چند روزی را در کاظمین توقف، و با جمعی از زائران دزفولی به وطن مراجعت نمود . شیخ پس از یک سال یا کمی بیشتر، برای بار دوم، به کربلا رفت و مدتی در محضر شریف العلما تلمذ نمود و سپس به نجف اشرف رفت و قریب یک سال، در حوزه درس فقیه محقق شیخ موسی کاشف الغطا حاضر شد و سپس مجددا به دزفول مراجعت نمود . شیخ مرتضی در سال 1240، به قصد زیارت امام رضا ( علیه‏السلام)، از دزفول حرکت کرد . ایشان هنگام حرکت‏به این مطلب تصریح فرمود: «آن چه را که باید از علمای عراق ببینم، دیده‏ام و مایلم در این سفر، علمای ساکن ایران را ملاقات و از ایشان بهره‏مند گردم‏» . لذا وی به همراه برادر خویش، «شیخ منصور» ، راه‏های پر پیچ و خم و دره‏های عمیق و کوه‏های لرستان را پشت‏سر نهاد تا به شهر بروجرد رسید . ریاست علمی و مرجع فتوایی آن سامان، به عهده «حجة الاسلام بروجردی‏» بود . ایشان یک ماه شیخ مرتضی را در بروجرد نگه داشت و در این مدت، میان آنان مباحثات علمی رد و بدل گردید . سپس شیخ به اصفهان رفت . در آن زمان، ریاست مطلقه و بدون معارض اصفهان، به عهده حجة‏الاسلام رشتی بود . شیخ مرتضی در روزهای اول، برای درک مقام علمی وی، در مجلس درسش حاضر می‏شد . از قضا در یکی از روزها، استاد اشکالی را بر شاگردان بیان فرمود و منتظر جواب ماند . شیخ مرتضی که در پایین مجلس نشسته بود، پاسخ را به یکی از نزدیکانش گفت و از مجلس درس خارج شد . آن طلبه جواب استاد را داد . سید فرمود: این جواب از تو نیست و گوینده آن دارای مقاماتی عالیه از دانش است . آن محصل حقیقت را گفت، و سید بلافاصله چند نفر را برای کاوش از محل اسکان شیخ مرتضی تعیین فرمود و با جمعی برای دیدار شیخ حرکت نمود و پیشاپیش، فردی را برای خبر دادن به نزد شیخ مرتضی فرستاد . شیخ مرتضی، به همراه برادر، برای استقبال ایشان به سوی منزل سید حرکت کرد و در بین راه یکدیگر را ملاقات کردند، و به دعوت سید به منزل ایشان رفتند . پس از انجام مذاکرات علمی، سید از ایشان خواست در اصفهان بماند، اما شیخ عذر خواست و پس از چندی، اصفهان را به مقصد کاشان ترک گفت . در کاشان در یکی از حجره‏های مدرسه علمیه ساکن گردید . مرجع علمی و فتوایی آن شهر ملا احمد نراقی بود . شیخ مرتضی، ملا احمد نراقی را از همه حیث کامل دید، لذا حدود چهار سال در آن شهر توقف نمود و در مجلس درس او حاضر شد . ملا احمد نراقی، مقدم شیخ را غنیمت‏شمرد و پس از خروج شیخ از کاشان فرمود: «استفاده‏ای که من از این جوان نمودم، بیش از استفاده‏ای بود که او از من برد» . و نیز فرمود: «در مسافرت‏های مختلف، بیش از پنجاه مجتهد مسلم دیدم که هیچ یک از ایشان، مانند شیخ مرتضی نبود .» بالاخره شیخ مرتضی به مشهد رفت و سپس مدتی را در تهران به سر برد و پس از شش سال مسافرت، قصد عزیمت دزفول کرد . مردم شهر، مدت‏ها در انتظار ورودش به سر می‏بردند و با کمال علاقه و اشتیاق مترصد دیدار وی بودند، به نحوی که تا چهار فرسخی شهر به استقبال وی شتافتند . شیخ چند سالی در دزفول توقف نمود و در این مدت، در راس حوزه علمیه خوزستان و مورد احترام تمام طبقات آن خطه قرار گرفت . پس از چندی، شیخ به دلیل علاقه زیادی که به مرکز حوزه‏های علمیه، چون نجف اشرف داشت، عزم بازگشت‏به نجف اشرف نمود . در آن زمان، شیخ علی فرزند شیخ جعفر کاشف الغطا و شیخ محمد حسن صاحب جواهر، در راس حوزه علمیه قرار داشتند . شیخ مرتضی چند سالی از محضر درس کاشف الغطا بهره برد و پس از آن، دیگر در هیچ حوزه درسی حاضر نشد و به طور مستقل بنای تدریس و تصنیف را گذارد . شیخ علی کاشف الغطا آخرین استاد شیخ، در سال 1254، درگذشت . پس از وی، برادرش شیخ حسن کاشف الغطا و نیز شیخ محمد حسن صاحب جواهر حوزه را اداره می‏کردند تا آن که شیخ حسن، در سال 1262، وفات نمود . از آن پس، صاحب جواهر تا سال 1266 به این کار اشتغال داشت . صاحب جواهر، در سال 1266، در حالی که از بیماری رنج می‏برد و روزهای آخر زندگیش را می‏گذراند، دستور تشکیل مجلسی را داد . همه علمای طراز اول نجف اشرف، به غیر از شیخ مرتضی، در این جلسه شرکت کردند . صاحب جواهر به دنبال شیخ مرتضی فرستاد . شیخ مرتضی را در گوشه‏ای از حرم شریف رو به قبله یافتند که برای شفای صاحب جواهر دست‏به دعا برداشته است . او را به آن مجلس هدایت کردند . صاحب جواهر، شیخ را بر بالین خود نشاند و دستش را گرفته بر بالای قلب خود نهاد و گفت: «حال، مرگ بر من گواراست‏» ، و سپس به حضار فرمود: «هذا مرجعکم من بعدی‏» . و به شیخ فرمود: «از احتیاط خود کم کن، چه که دین مقدس اسلام سهل و آسان است .» صاحب جواهر فوت کرد و مسؤولیت را بر دوش شیخ انصاری نهاد . شیخ مرتضی، سیدالعلمای مازندرانی را که با او در کربلا هم درس بود، بر خود ترجیح داد . و پس از فوت صاحب جواهر، از دادن فتوا خودداری نموده و از سید العلما خواست که به نجف آمده و این امر مهم را متکفل شود . اما سید العلما در جواب وی نگاشت: «شما در این مدت، در آن جا مشغول به تدریس و مباحثه بوده و من در این جا، گرفتار امورات مردم می‏باشم و شما در این امر از من سزاوارتر هستید .» شیخ پس از رسیدن این نامه، به حرم مطهر حضرت امیر ( علیه‏السلام) مشرف شد، و از او خواست که وی را در این امر مهم و خطیر کمک نموده و از لغزش و خطا حفظ نماید . شیخ مرتضی پانزده سال، ریاست‏حوزه علمیه را در دست داشت و همه شیعیان جهان از ایشان تقلید می‏کردند و همواره مورد احترام سلاطین و رجال وقت‏بود . (3) میراث: علم شیخ مرتضی انصاری که مرجع بزرگ شیعیان جهان بود و طبق آمار آن روز، چهل میلیون شیعه از اطراف و اکناف جهان، وجوهات خود را به محضر او می‏فرستادند، از آن وجوهات در پایین‏ترین حد قناعت‏برداشته و بقیه را در راه اداره امور حوزه‏های علمیه و مساعدت فقرا خرج می‏کرد و همیشه سعی می‏کرد که مانند فقرا زندگی کند . او از خود مالی به ارث نگذاشت و روزی که از دنیا رفت، تمام دارایی او هفده تومان بود و به همین اندازه هم مقروض بود و چون آن مال را برای ادای دین او کنار گذاشتند، بازماندگان وی مخارج مجلس ترحیم و اقامه عزای او را نداشتند و یک نفر از متمولین آن زمان، مخارج اقامه مجالس ختم را به عهده گرفت . (5) شهید مطهری درباره دقت‏شیخ انصاری در مصرف بیت المال می‏نویسد: «شیخ انصاری آن مردی که مرجع کل فی الکل شیعه می‏شود، آن روزی که می‏میرد، با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی وارد نجف شده است، فرقی نکرده است . وقتی که خانه او را نگاه می‏کنند، می‏بینند مثل فقیرترین مردم زندگی می‏کند . یک نفر به ایشان می‏گوید: آقا خیلی هنر می‏کنید که این همه وجوه به دست‏شما می‏رسد، هیچ تصرفی در آن‏ها نمی‏کنید . می‏فرماید: حداکثر کار من، کار خرک چی‏های کاشان است که تا اصفهان می‏روند و برمی‏گردند که به آن‏ها پول می‏دهند که از اصفهان کالا بخرند و به کاشان بیاورند; آیا دیده‏اید که به مال مردم خیانت کنند؟ آن‏ها امین هستند و ... .» (6) آثار علمی علاوه بر 22 رساله‏ای که در باب‏های مختلف از جمله ارث، تقیه، تیمم، خمس، زکات و ... از ایشان برشمردند، شیخ مرتضی دارای آثار گران قدری چون: 1 - کتاب مکاسب یا متاجر 2 - کتاب رسائل (در علم اصول فقه) 3 - کتاب الصلاة 4 - کتاب الطهارة 5 - کتاب رجال بوده که طلاب حوزه‏های علمیه، از آثار گران‏سنگ ایشان بهره‏های فراوان برده و می‏برند . (7) پرواز تا وصال سرانجام شیخ مرتضی انصاری، در هیجدهم جمادی الثانی 1281 ه . ق، پس از 67 سال عمر با برکت، در نجف اشرف، دار فانی را وداع گفت . و حاج سید علی شوشتری بر پیکر مطهرش نماز خواند و در حجره‏ای متصل به باب القبله، صحن مجلل امیرالمؤمنین علی ( علیه‏السلام)، مدفون گردید . (8) روح پرفتوحش در بهشت‏برین متنعم باد . ادامه دارد ... پی نوشت:1 - زندگانی و شخصیت‏شیخ انصاری، ص 82 . 2 - ایشان ابوالزوجه و اولین استاد شیخ مرتضی انصاری بوده است . 3 - ر . ک: زندگانی و شخصیت‏شیخ انصاری، ص 97 - 84 . 4 - گلشن ابرار، ج 1، ص 341 . 5 - اسلام مجسم، ج 1، ص 530 و 531 . 6 - بیت المال در سیره ابرار، ص 46 . 7 - ر . ک: زندگانی و شخصیت‏شیخ انصاری، ص 165 - 160 . 8 - گلشن ابرار، ج 1، ص 342 . منبع: سایت حوزه/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن