تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس مى خواهد دعايش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799265128




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دلایل بارز تمایل مردان به تعدد زوجه!


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > پورمحبی، فرزین  - (از منظر، تاریخی،سیاسی، روان‌شناسی، بیولوژیکی، متا بیولوژیکی و... ) زمانی که طرح حمایت از خانواده در کشورمان مطرح گردیده، واکنش‌های متفاوتی را نسبت به آن از سوی اصحاب فکر و اندیشه شاهد بودیم. عده‌ای آن را ستودند و برایش سوت زدند.  عده‌ای هم آن را به ناف هوس‌رانی‌های مردان بستند و سر تا پایش را محکوم نمودند!     پژوهش زیر، برای پایان بخشیدن به تمامی اما و اگرهای موجود در این زمینه است. امید است، بعد از خواندن آن، همه چیز ختم به خیر شده وهرکس به دنبال کار خودش برود !! پیش فرض:                        «مردان معمولاً هیز، چشم‌چران، هوس‌باز ، تنوع طلب و... هستند.» فرضیه: «مردان در خصوص عمل به موارد فوق، به دلایل محکم و مختلفی، دچار جبری گریز ناپذیر بوده و فاقد آزادی عمل می‌باشند. بنابراین نمی توان آنها را برای داشتن خصیصه های فوق،ملامت نمود .حتی می بایست  به ایشان در زمینه امور  اینچنینی ،یاری هم رساند!(مثلاً با تصویب طرح ها و لایحه های مختلف!) »       حال در سطور زیر، دلایل محکم و مختلفی را از منظرهای گوناگون بیان کرده و بعد از اثبات فرضیه مان، در پایان هم، حمایت خودمان را به شکل صریحی از طرح فوق الذکر، اعلام می نماییم! منظر تاریخی:    مردان کره زمین، نیمی از اعضای انجمن "اشرف مخلوقات" را تشکیل می‌دهند. اما شرایط آفرینش آنها- بر خلاف لقب و عنوانشان- همواره به گونه‌ای بوده است که از همان بدوتکوین بشریت، می‌بایست با نیزه‌ای در دست (در اوضاع کنونی، نیزه جای خود را به دستمال داده است!) از صبح تا شام به دنبال لقمه‌ای نان، با نیت  پر کردن شکم اهل و عیالشان بر می آمدند. اما متأسفانه در این ماجرا، همیشه هم بخت یار این موجودات سخت کوش و دوستدار خانواده نبود، چرا که در برخی از مواقع، علی رغم تلاشهای فراوان، هیچ شکاری نصیب‌شان نمی‌گردید.آنها هم بناچار، شرمنده و سرافکنده و با تنی رنجور و درمانده به سرایشان باز می‌گشتند. ...طبیعی است که در چنین اوقاتی، بانوان محترم آن دوره با مشاهده دستان خالی شوهرانشان (در اوضاع کنونی، دست خالی، جای خود را به جیب خالی داده است!) همچون بانوان محترم عصر حاضر، ساکت ننشسته و بلافاصله به وظائف زنانگی خود در خصوص ارائه برخی از تذکرات ضروری به همسرانشان، حسابی سنگ تمام می‌گذاشتند! باری به هر جهت، پس از یک کش و قوس کاملاً خانوادگی، در نهایت مردان معصوم اولیه (لطفاً بلا فاصله پیش داوری نکرده و به این قضیه نخندید!) تصمیم می گرفتند  به هر شکل ممکن، خود را از شر غرولندها و نق زدن‌های زنانشان راحت کرده و از غار محل اقامت خود هر چه سریعتر خارج شوند. (ظاهراً در آن دوره، غیرت مردان کمی بیشتراز زمان حال بوده چون پس از مشاجره زناشوئی... این،مردان بودند که  چمدانشان را می بستند!) اما خروج شوهران از غارها هم،برای خودش عالمی داشت و البته تبعاتی... به عنوان مثال، آنها می‌بایست شب را در جایی می‌گذراندند که سایر موجودات و حیوانات هم (از قبیل: ماموت ها و دایناسورها و ... )  در همانجا سپری می‌نمودند! اما ... همانگونه که در ابتدای این مبحث‌ اشاره گردید. بشر با تمامی اما و اگرها و شاید وبایدها، به هر حال، اشرف مخلوقات است. به همین دلیل نیز برای حفظ شأن و جایگاه بشریت و ایضاً طبقه اشرافیتش، به هیچ وجه صلاح نبود که این مردان فراری(!) در کنار مخلوقاتی که به لحاظ جایگاه آفرینشی، پست تر از آنها بودند، شب را به صبح می رساندند.پس بناچار، آنها می‌بایست به غارهای دیگری می‌رفتند. اما از طرفی هم، تعداد غارهای خالی آن زمان به قدری نبود که بتوانند پاسخگوی همه مردان فراری اولیه باشند....در غارهایی هم که داخلشان خانوارهای پر جمعیت زندگی می کردند وضعیت مشخص بود!پس  با این اوصاف، تنها یک راه پیش پای این مردان می‌ماند. بله ... آنها بالاجبار و بر خلاف میلشان و در یک کلنجار اساسی با وجدان خود، بالاخره به غارهایی مراجعه کردند که تصادفاً محل  زندگی بیوه‌های نخستین بود! (توضیح آنکه چنین غارهایی با مشخصه های ذکر شده- متأسفانه و یا خوشبختانه -در آن زمان، به اندازه کفایت پیدا می شد! چون، با توجه به اظهارنظر باستان شناسان، از هر 5 مردی که صبح هر روز،به قصد شکار،خانه‌اشان را ترک می‌کردند، یکی از آنها خودش، شکار حیوانات درنده  می شد و تنها 4 نفردر شامگاه آن روز، به سرایشان باز می‌گشتند!) حال با جمع‌بندی داشته‌هایمان به این نکات می رسیم:  مردهای متواری شده (از آلودگی‌های صوتی همسرانشان) اصولاً در شرایطی قرار می‌گرفتند که می‌بایست میان  پایمال شدن مقام والای «اشرف مخلوقات» و پایمال گشتن حق و حقوق خانوادگی زنانشان(خیانت به آنها)، یکی را انتخاب می‌کردند.  طبیعی است که آنها با فداکاری قابل ستایشی، ترجیح‌ دادند، به حفظ شأن و جایگاه انسانیت، مبادرت بورزند.در نتیجه،این مظلومان تاریخ، با اکراه هر چه تمام تر،پا به داخل غارهای مسئله دار فوق گذاشتند!  باقی این فیلم هندی را  هم می توان حدس زد!.... بعبارتی همان قضیه معروف پنبه و آتش و قص علی‌الهذا ...  بدین ترتیب، مردان بیگناه در طول تاریخ، بدون آنکه قصد و غرض خاصی داشته باشند،به یکباره صاحب خانواده دیگری می‌شدند! در ادامه این جریان،تعداد دیگری از مردان، توسط حیوانات وحشی خورده می شدند و متعاقباً  به تعداد زنان بیوه همچنان، افزوده می شد.از طرفی هم این شوهران تجدید فراش کرده، مدتی بعد، مجدداً  از دست غرولندهای زنان جدید شان به ستوه آمده و متواری می شدند!بدین ترتیب، چرخه فوق همچنان ادامه می‌یافت! در نتیجه، مردان چشم پاک ما، همینکه چشم باز می کردند، متوجه  می‌شدند که به شکل غافل گیرانه ای در برابر مقوله‌ای به نام "تعدد زوجه" قرار گرفته‌اند!!    فراموش نکنید، این مردان، تمامی  مصائب  فوق را،  به این خاطر تحمل کردند تا ما بتوانیم هم اکنون در کمال آسایش و راحتی،  به سایر خلائق هستی،اشرافی گری نمائیم!!    حال سئوال دیگری مطرح می‌شود: براستی چرا علیرغم حل شدن مشکلات ذکر شده در عهد باستان، مردان عصر حاضرهمچنان پایبند آیین ها و مناسک مربوط به ازدواجهای موقت نیاکانشان باقی مانده اند؟ جوابش را حواله می‌دهیم به شعر زیر:      دیگران کاشتند و ما خوردیم ... اینبار ما می‌کاریم تا دیگران هم بخورند!    از سوئی دیگر، روانشناسی به نام "یونگ" تأکید نموده است که حافظه جمعی و تاریخی در اذهان آدمیان، نسل به نسل و در طول زمان، بین ابنا بشر منتقل شده و به شکل تجربه‌ای غریزی، همینطور بی خود و بی جهت انتقال می‌یابد! که... خب، مسئله تعدد زوجه و تمایل به آن نیز،  می‌تواند یکی از این حافظه های تاریخی باشد که هم اکنون  بدستمان(توضیح: من یک آقا هستم!) رسیده است! منظر روان‌شناسی:         روان‌شناسان هم در خصوص تفاوت قابلیت‌های روانی زنان و مردان، به نکات جالبی اشاره کرده اند که در سطور آتی به میزان بضاعتمان، بازگویشان کرده و سپس اهداف مورد نظر این تحقیق را به کمک آنها،پی خواهیم گرفت. قانون اول:                                « زنان در دیدگاه‌های خود، جزئی‌نگر بوده و مردان کلی‌نگرند».   بله...زنان براحتی می‌توانند یک تار موی سیاه را بر روی کت مشکی یک مرد تشخیص دهند. اما در اموری همچون رانندگی، معمولاً نمی‌توانند اتومبیل خود را از یک دروازه 3 متری عبور دهند! اگر هم بخواهیم این قانون را کمی عامیانه‌تر مطرح نمائیم چنین می‌شود:                     مردان، مشتری‌ جنس‌های فله‌ای و عمده بوده و زنان طرفدار پیچیدن نسخه‌های تکی!  حال ما در اینجا گفتیم «ف»... شما خودتان نتیجه لازم را در فرحزاد بگیرید! قانون دوم:                                          « متابولیسم مردان به گونه‌ای است که آنها در مواجه با مسائل مختلف                                                          بیشتر اهل کار و  عملند و زنان بیشتر اهل حرف زدن!» بدین ترتیب در اثر وجود این خصیصه در کالبد آقایان، ایدئولوژی آنها هم به گونه‌ای شکل می‌گیرد که با اعتقادی راسخ (و البته با انتقاد از روش زنان) همواره اظهار می‌دارند: "با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود!"  از همین رو، آنها ترجیح می‌دهند که اگر پاش بیفتد، خود حلوا را نوش جان نمایند! و بعد هم..... قانون سوم: «سیستم دماغی مردان جوری طراحی شده است که آنها بطور همزمان نمی‌توانند از دو نیمکره مغزخود استفاده نمایند     اما خانم‌ها به راحتی می‌توانند هر دو نیمکره مغزشان را در آن واحد، بکار گیرند!»  مردها معمولاً در واکنش به اتفاقات پیرامونشان، بی اختیار از یک نیمکره مغز خود که مربوط به عمل‌گرایی آنهاست(در سطور بالا به آن اشاره گردید.) استفاده کرده و بعد از آن است که، می‌توانند از قابلیتهای نیمکرة دیگر مغز خود که در ارتباط با تحلیل و تفکر است بهره مند شوند! خلاصه همه این قضایا هم چنین می‌شود:                    مردها در رخدادهای مختلف زندگی، ابتدا عمل می‌کنند و بعد به آنها فکر می‌کنند! (اصولاً این ضرب المثل که میگوید "مرد اهل عمل است" از همین بوته بعمل آمده!) اما همانگونه که اشاره شد، زنان با سهولت هر چه تمام‌تر، می‌توانند همزمان با بکارگیری از دو نیمکره مغزشان،در آن واحد.... حس کنند، حرف بزنند و تفکر نمایند!... حال با توجه به بیانات بالا( الویت داشتن عمل، نسبت به تفکر در جماعت ذکور) می‌توان بی هیچ دردسری متوجه شد، که چرا مردان، بی گدار تن به ازدواج‌های متعدد و بی سرانجام می‌دهند. البته شاید هم این موضوع، یکی از شگفتی‌ها و رازهای عالم خلقت باشد، چون اگر مردان می‌توانستند اول فکر کنند و بعد عمل کنند چه بسا هم‌اکنون نسل بشریت با تهدید جدی مواجه شده و یا بطور کلی منقرض می‌شد!  در آنصورت، شما هم نبودید که مجبور باشید در حال حاضر اراجیف حقیر را مطالعه فرمایید! قانون چهارم:                                 «حافظه مردان بسیار ضعیف‌تر از حافظه زنان است.:  این قانون بار دیگر مشخص می نماید که مردان بینوا، مقهور جبر آفرینشی خود هستند. چرا که اگر آنها حافظه درست و درمانی داشتند، براحتی می‌توانستند خاطرات دوران ازدواج‌های قبلی خود را به یاد آورده و با درس عبرت گرفتن از آنها، در خصوص ادامه روند ازدواج‌هایشان تجدید نظر کلی نمایند! درست همچون زنان که به دلیل برخورداری ازحافظه قوی، کمتر به ازدواج‌های مجدد تن در می‌دهند. بطور کلی، کارنامه مردان در این گونه موارد چنین است: آنها در اثر غفلت و بی احتیاطی تن به ازدواج اول می‌دهند از بی حوصلگی، همسرشان را طلاق داده و بالاخره از بی حافظگی مجدداً ازدواج می‌نمایند.    پس لطفاً مسئله اختلال درحافظه مردان را از این پس به حساب عیاشی و هوس رانی آنها نگذارید ! قانون پنجم:                                     «زنان از طریق چشم عاشق می‌شوند و مردان از طریق گوش!»  این قانون بلافاصله دو ضرب‌المثل را در ذهنمان تداعی می‌نماید که شاید با نقل آنها، راحت‌تر بتوان به مقصود این پژوهش رسید: الف)  شنیدن کی بود مانند دیدن.  ب)  هر آنچه چشم بیند دل کند یاد.    حال خودتان دو مورد فوق را با یکدیگر تلفیق نمایید و ببینید دست آخر چه چیزی دست آقایان    معصوم و مظلوم در تاریخ را خواهد گرفت!    در نظر داشته باشید که اگر مردان، تا این به حد اسیر بازیچه‌های بیولوژیکیشان نبودند چه کارها که     نمی توانستند انجام دهند وچه موشکها که .... اما متأسفانه در حال حاضر هیچ چارة دیگری نداشته و باید با این تقدیرشان بسوزند و بسازند!  منظر جامعه‌شناسی:    مطالعات دانشمندان انگلیسی ثابت نموده است: "تماشای چهرة زیبا، هوش افراد را بیشتر می‌کند!"    رویهم نرفته، بشر بر طبق یک قانون غریزی، همواره مایل بوده که هوش خود را به مدد عوامل مختلف و بکارگیری از شرایط موجود به نحوی از انحاء افزایش دهد. بدین ترتیب، یک مرد با افزایش تعداد زوجه‌های زیبا و دلفریب تحت اختیارش، می‌تواند همواره به ارتقاء بهره‌وری هوش خود امیدوار باشد!  طبیعی است که زنان، اگر با همان قیافه نکرة یک مرد هم بسازند تازه می توانند تا حدودی امیدوار به حفظ تتمه هوش ناقص خود باشند! (حال متوجه شدید که چرا خانمها عقل ناقص دارند؟! البته با پوزش از محضر بانوان محترم.)  منظر زیبایی ‌شناسی:    اگر به همان میزان که زنها در آرایش و زیبایی به خودشان می‌رسیدند مردها هم به خودشان می‌رسیدند. در آنصورت با قاطعیت تمام میتوان  قول شرف ‌داد که بانوان محترم بسیار بیشتر از مردان، تمایل به مقوله افزایش تعدد زوج داشتند! پس بدون هیچ عذاب وجدانی می گوئیم که: خانم‌ها در این مورد، مقصر اصلی پرونده هوسرانی مردان هستند! بله... آنها با  بی انصافی، در حالی که اصرار به زیباسازی خود و ارائه آن با سخاوت هر چه تمام‌تر به آقایان را داشته و دارند، از طرفی هم توقع واکنش های ممکن نشدنی و خارق العاده حضرت یوسف (ع)  را از آنها دارند!  منظر رمانتیک:    مردان در ازدواج کمتر به صرافت داشتن بچه‌ای می‌افتند یعنی درست به عکس خانم‌ها که در همان ارتباط و برخورد اول، نام  مدرسه فرزند خود را هم انتخاب می‌کنند! ... بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که مردها بطور کلی ظرفیت بچه‌دار نشدن را بیشتر از زنان دارند.شاید هم  به همین خاطر است که تمامی قوانین موجود در خصوص تعدد زوجه، بر اساس مردان و همین ظرفیت بالایشان تدوین شده اند. (یک مرد می‌تواند با داشتن یک حرمسرا به هیچ بچه‌ای فکر نکند!)    حال حسابش را بکنید که اگر این قانون، به نفع بانوان محترم می‌چرخید. چه بلایی می‌توانست بر سر جمعیت جهان نازل شود و آمار کنونی افراد ساکن در زمین چه رقم سرسام آوری را نشان می‌داد ... همین است که گفته‌اند: "می‌بایست کار را به کاردان سپرد!" منظر اجتماعی:    تاریخ نشان داده است که همواره دست مردان بیش از زنان، در امور خیریه چرخیده است و همگان هم می‌دانیم که ازدواج یک امر بسیار خیر بوده و می‌باشد! منظر اقتصادی :    بر اساس یک قانون کلی، معمولاً کسی به فکر تجدید فراش می‌افتد که شلوارش 2 تا شده باشد.  اولاً هیچگاه گفته نشده که دامنش 2 تا شود هر وقت سر و کله  چنین ضرب‌المثلی پیدایش شد، خانم‌ها می‌توانند در آنصورت از آقایان ادعای خسارت نمایند! حال ممکن است که گفته شود: برخی از زنان هم، شلوار می‌پوشند....پس در این قسمت  نوبت به «دوماً» می رسد: اگر این مورد، صادق هم باشد. با قاطعیت می‌توان گفت که آن شلوار، هیچ گاه 2 تا نخواهد شد! چون در طول تاریخ، مردان همواره پولدارتر از زنان بوده‌اند و بدین ترتیب مشخص می شود که استعداد بالقوه مردان در خصوص پرداختن به مسائلی از قبیل، 2 تا شدن شلوار بیش از زنان است! البته، کلیه آمارها هم که با موضوع فوق انتشار گردیده، موید ادعایمان هست! منظر سیاسی: در قوانین موجود تنها، "رجل سیاسی" هستند که برای فعالیت های سیاسی به رسمیت شناخته می شوند! از طرفی هم چون سیاستمداران، دستشان در امور خیریه می چرخد و در عین حال، مال و منال قابل توجهی هم دارند. بدین ترتیب آنها با توجه به مطالب فوق الذکر، مستعد موضوع مورد بحثمان می باشند!  توجه داشته باشید که ما تنها مردها را  سیاستمدار و یا سیاستگزار می شناسیم(مثلاً تعداد پادشاهان جهان و حرمسراهایشان را با تعداد ملکه ها مقایسه نمایید و خودتان نتیجه لازم را بگیرید!) و بالاخره....................... با توجه به  همه این استدلال‌ها  عقیده ما چنین است: تمام مردان صرف نظر از تعداد زوجه هایشان ،اگر زبانمان لال بعد از 120 سال بمیرند. در هر صورتی ناکام محسوب خواهند شد!!    این متن تقدیم به مردانی می شود که از نوشته قبلی من با عنوان  «روشهای تشخیص و پیشگیری از خیانت شوهران» ناراضی و ناراحت بودند!                                                                                                                                                                      




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 747]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن