تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): هر كس باطل را يارى كند، به حق ستم كرده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799653283




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پیروزی روسف یعنی شتاب گرفتن چرخ توسعه در برزیل


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اعلمی فریمان، هادی  - سرانجام دور دوم انتخابات برزیل برگزار شد و خانم دیلما روسف با پیشی گرفتن از رقیب خود خوزه سرا و با کسب 56 درصد آراء از مردم برزیل به مدت چهار سال ریاست جمهوری را از سال2011 در دست خواهد گرفت. شهروندان برزیلی به اعتبار لولا، رییس‌جمهور افسانه‌ای تاریخ برزیل به این خانم 63 ساله رأی دادند تا وی همچنان راه لولا را که حمایت از فقراست ادامه دهد. برزیل امروز عضو گروه 20 یا همان بیست کشور صاحب اقتصاد برتر دنیاست ، چرا که علاوه بر رشد و توسعه‌ای که صحنه داخلی برزیل در زمان ریاست‌جمهوری لولا داسیلوا شاهد آن بود،‌ارتقاء جایگاه این کشور در تعاملات جهانی و بین‌المللی به خصوص به واسطه تلاشهای لولا ،این کشور را در زمره کشورهای تصمیم‌گیرنده و تأثیرگذار در حوزه اقتصاد و سیاست جهانی قرار داده است. این تحولات نشان می‌دهد که برزیل درمسیر توسعه شتابان قرار گرفته و روسف همانطور که خود نیز اعلام کرد با شروع فاز تازه دمکراسی چالش جدی نخواهد داشت. با توجه به اینکه روسف را پیرو سیاستهای لولا می‌دانیم ابتدا در مورد اینکه اساسا چه مسایلی موجب پیروزی لولا داسیلوا درانتخابات 2002 شد توضیح بفرمایید؟ داسیلوا رهبر پیشین اتحادیه کارگران و حزب کارگران معروف به لولا در انتخابات 27 اکتبر 2002 به ریاست جمهوری برزیل انتخاب شد. اواولین رئیس جمهور و نماینده طبقه‌ای است که تا سال2002 درمحدودیت سیاسی قرار داشته وانتخابش نمادی از مطالبات برای تغییرات سیاسی و اجتماعی محسوب شد؛ لولا سمبل آرزوی میلیون‌ها برزیلی برای جنگ علیه فقر و بی‌عدالتی مستمر گذشته بود. یکی از دلایل محبوبیت لولا خاستگاه خانوادگی وی بود. او در خانواده‌ای فقیرو 8 نفره متولد شد. لولا در فقر مصیبت‌باری در شمال شرقی برزیل زندگی می‌کرد . جالب است توضیح بدهم در این باره نظریه‌‌ای از سوی خانمی به نام  دنیس  پارانا در کتابش تحت عنوان "لولا، فرزند برزیل" مطرح شده است. وی از اوج فقر لولا سخن گفته است. فقر غذایی، فقدان کفش و لباس، نبودن برق و شست وشوی لباس در رودخانه که خانواده لولا و هزاران تن مانند او را گرفتار کرده بود. وی در اثرش راه‌حل مشکلات برزیل را رسیدن به فرهنگ دگرگونی وگذار Culture of transformation به جای فرهنگ فقر می‌داند. فقر فرهنگ با تقدیرگرایی و ناامیدی عجین شده و نوعی بی‌برنامگی و از خودبیگانگی را در جامعه دامن می‌زند ولولا و خانواده‌اش هم این احساسات را تجربه کرده‌اند، اما آنها در نهایت قادر شدند با تغییر در از خودبیگانگی و با تلاش و فعالیت، تغییرات اجتماعی و شخصیتی خود را بهبود بخشند. لولا برای فرار از فقر، مادرش را تشویق به فروش تمام مایملک کرد واز شمال شرقی به ایالت جنوبی سائوپولو مهاجرت کردند. سائوپولو به دلیل محیط سرمایه‌داری و مزد بالای کارگران وضعیت مناسب‌تری داشت و لولا با کار سخت توانست به مدرسه برود و کار با ماشین ‌تراش را فراگیرد و با ورود به کارخانه توانست به عنوان مذاکره کننده جانشین رهبر کارگران شود. او در ابتدا به استراتژی نان و کره به عنوان رهیافتی مورد پذیرش در سائوپولو تأکید کرد.     اینها که گفتید شرایط فردی لولا بوده اما وضعیت سیاسی که منجر به پیروزی وی شد، چه عواملی بوده است؟در واقع این عوامل مثل یک زنجیره به هم متصل است و رشد سرمایه‌داری ناموزون و ناقص از طریق تجویزهای نهادهای چندجانبه بین المللی  در برزیل فرصت فقرشکنی را به لولا داد. هواداران وی تنها حزب کارگر نبودند بلکه احزاب لیبرال و کمونیست نیز از جمله حامیان وی بودند.هنر بزرگ لولا این بود که توانست با جناحها ائتلاف کند و من او را استاد ائتلاف سیاسی می دانم..لولا در دوره اول ریاست جمهوری گفتگوی مستقیم با دو هزار سازمان جامعه‌مدنی، نمایندگان کارگری، گروه‌های زنان، محیط ‌زیست، بومیان و مجامع مصرف کننده انجام داد که بسیار موفق آمیز بود. البته این دیدگاه ،در پارادایم روانشناسی فردی قرار می‌گیرد؛ اما می‌تواند تبیین‌گر خصوصیات فردی لولا باشد. به هرحال لولا در حالی به قدرت رسید که اولویت‌های دولت وی جنگ علیه فقر،بهبود سطوح آموزش،تساوی در خدمات اجتماعی،رشد سریع اقتصادی،سیاست مالی منضبط ،کاهش تورم، احترام به قراردادهای خارجی، اشتغال جوانان، ریشه‌کنی گرسنگی با هدف کلان رسیدن به رفاه برای ملتش بود.همچنین اصلاحات مربوط به زمین و سازماندهی آنها از جمله اقدامات وی بود. یعنی شما تاثیر شعارهای انتخاباتی اقتصادی را در برزیل فراتر و موثرتر از سیاسی می‌دانید؟بله دقیقا. اهداف اقتصادی همراه با گسترش فقر و بی عدالتی و نابرابری اجتماعی و مطالبات بهداشتی ولزوم فقرزدایی همگی منجر به پیروزی لولا شد و البته ملت برزیل نیز در انتخابشان اشتباه نکردند.لازم است به آمارها توجه کنیم تا اوضاع اقتصادی شفاف تر شود.اوج نابرابری اقتصادی از 1981 تا 1993 کشور را در برگرفت. بی ثباتی اقتصادی و تورم بالا مردم را واقعا خسته کرد.تورم از 80 درصد سال 1980 به 1509 درصد در1990 رسید. با این وضعیت مشخص است که مطالبات مردم، نان و رفع فقر است.البته دیدگاههای متعددی هست مثلا یک کارشناس آمریکای لاتین بنام خاویر کورلاس انتخاب وی را واکنش طبیعی رأی‌دهندگان در مواجه با شرایط عدم قطعیت مانند بازی بخت‌آزمایی یا بازیگری تصادفی می‌داند که این هم نظری است. البته عده‌ای معتقدند برنامه‌های او ادامه سیاست های اقتصادی کاردوسو است؟بله من هم معتقدم کاردوسوی جامعه شناس و رییس جمهور قبلی چنان برنامه‌ریزی اساسی و بنیادینی برای برزیل تدوین کرد که لولا به ناچار با شرح و بسط آنها راه او را ادامه داد.البته دموکراسی در دوره کاردوسو ثبات یافت و شکل گرفت. درباره دوره 8 ساله کاردوسو تحلیل‌گران دو نظریه دارند گروهی وی را مجری سیاست‌های نئولیبرال و طرفدار ایالات متحده می‌دانند که مجری برنامه‌های خصوصی‌سازی و سیاست‌‌های تعدیل بوده است و به شکل اساسی شالوده حرکت صنعتی کشور را پایه‌گذاری کرده و رشد اقتصادی کشور مرهون سیاست‌های او می‌باشد. گروهی نیز در مخالفت، او را عامل استمرار فقر و بی‌عدالتی در کشور می‌دانند و رویکرد مردم به لولا را نوعی مخالفت با وی می‌دانند. موافقان کاردوسو با استناد به آمارهای اقتصادی رشد GDP (تولید ناخالص داخلی) را از 1980 تا سال 2000 معادل 8 درصد می‌دانند و همین رشد را طی سالهای 2000 تا 2006 حدود 5/3 درصد می‌دانند و به علاوه استدلال می‌کنند که لولا همان راه کاردوسو را طی می‌کند.   مثالی هست که نشان دهد چگونه میتوان این ادعا را ثابت کرد؟برنامه کشاورزی که انقلابی معجزه گونه در برزیل را پدیدار کرده، در هیچ جای دنیا نمونه‌اش را با این کیفیت نمی توان دید.درفاصله سالهای 1996 تا 2006 افزایش تولیدات زراعی به 365 درصد رسیده است .بدون شک این معجزه یک شبه یا دوسه ساله ایجاد نشده و نیاز به عقبه برنامه‌ریزی استراتژیک و تکیه به تجربیات قبلی دارد. اساسا اگر قرار باشد فارغ از جزییات، نمای جامعه برزیل را تحلیل کنید به طور خلاصه مشکلات برزیل کدام موارد بوده است؟برزیل یک کشور با فرهنگهای اروپایی -بومی -آسیایی و آفریقایی است و اگر خلاصه اشاره کنیم توزیع نامناسب درآمد بین مناطق،نژادها و اقشار مختلف مردم و ناامنی و نقض حقوق مدنی،سابقه مداخله نظامیان در سیاست کشور در سالهای قبل به لحاظ فرهنگ استبدادی،ناکارآمدی بخش عمومی یا خصوصی و فساد فراگیر و فقدان رویه‌های حقوقی مناسب از عمده مشکلات برزیل تا سال 2002 بودند که البته وضعیت از زمان تصدی لولا متفاوت شد. یعنی برنامه های لولا و دولتش وضع را تغییرداد؟بله. علت اصلی برنامه‌های اقتصادی لولا بوده است.اوعلاوه بر برنامه‌ریزی که طرح آن در این مصاحبه نمی گنجد در سه حوزه اصلی تحولی بزرگ به وجود آورد که حقیقتا ساختاری بود.اولین آن گسترش و فراگیری آموزش و پرورش و سوادآموزی درکشور بود. دومین آن افزایش درآمد مناطق روستایی برابر و حتی بیش از مناطق شهری است که همان انقلاب کشاورزی است. مثلا در فاصله سالهای 1996 تا 2006 تولیدات زراعی از 23 میلیارد رئال(23 میلیارد دلار) به 108 میلیارد رئال افزایش یافته و شما می‌دانید که نقش تأمین مواد غذایی در دنیای امروز برای 190 میلیون جمعیت برزیل و حتی قرار گرفتن در شمار 5 صادر کننده سنتی غلات جهان چه قدرت نرم‌افزاری مهمی به برزیل می دهد.سومین عامل دیگر بهبود وضعیت انتقال پول توسط شهروندان برزیلی و بهبود وضعیت کارمندان و اشتغال‌زایی از طریق خود‌اشتغالی بود که مجموع اینها از 15 درصد به 30 درصد رسیده است. این داده‌ها یعنی اینکه لولا به شعارهای تبلیغاتی خود پایبند ماند و همه  این موارد منجر به کاهش فقر و ایجاد نوعی برابری بین طبقات شده است که محبوبیت لولا را رقم زده و منجر به پیروزی روسف شده است.  اما یکی کارشناس آمریکایی به نام جیمز پتراس درست در جهت مقابل این نظر با دیدگاهی کاملا انتقادی دستاوردهای لولا را زیر سوال می برد و معتقد است که عملکرد اقتصاد برزیل تحت حکومت لولا تنها در مقایسه با عملکرد فاجعه‌بار رژیم قبلی‌اش، یعنی رژیم ماوراء نولیبرال "کاردوسو " که رشد لاک‌پشتی کمتر از 3 درصد داشت، مطلوب به نظر می‌رسد و به علاوه او فساد سیاسی و یا خریداری مقامات در جهت ائتلاف سیاسی را عامل پیشبرد اهداف لولا میداند؟بله. جیمزپتراس در دیدگاه انتقادی خود برزیل را کشور تضادها معرفی می کند که راستها ازعملکرد دولت در بازار بورس سهام و بخش مالی و بانکهای خارجی با 50 درصد فعالیت  با سود150 میلیارد دلار در عرض 8 سال دوره ریاست‌جمهوری  لولا خشنودند و چپها بیشتر از سیاست خارجی او در مخالفت با تحریم کوبا و دوستی با چاوز و ایران رضایت دارند وهمچنین طرح می‌کند که لولا توانسته است با زیرکی پوپولیسم را با نئولیبرالیسم پیوند دهد و مهمترین استدلالش را با این عبارت طرح کرده است  که ریاست‌جمهوری لولا ممکن است منزلت جهانی برزیل را ارتقاء داده باشد و به او منزلت "دولت‌مرد جهانی " بخشیده باشد ولی اکثر کارگران، دهقانان و برزیلیان آفریقائی‌تبار هنوز تحت شرایط کشورهای جهان سومی کار و زندگی می‌کنند. اما من شرایط جامعه کنونی برزیل را با دوره‌های گذشته و با نگاه به کشورهای مجاورش می سنجم .ارتقاء زندگی میلیونها فقیر و تدوین برنامه‌های استراتژیک و توسعه کشور گام به گام انجام می‌شود .مطمئنا نباید انتظار داشت در عرض 8 سال کشور رتبه اول جهان را کسب کند.به تفاوت شعارها بین روسف و خوزه سرا ،رقیبش از حزب راستگرای سوسیال دمکرات توجه کنید. تقریبا شعارها هردو یکسان است و خوزه سرا هم به پایبندی استمرار برنامه های لولا البته با جهت گیری بیشتر بر مبارزه با فساد معتقد است و تنها تفاوت عمده‌اش تغییر جهت‌گیری در سیاست خارجی و گرایش به کاخ سفید و اروپا و اسراییل است. شما معتقدید روسف سیاست‌های لولا را ادامه می‌دهد؟قطعا اینگونه است.هیات حاکمه و ملت برزیل صرف نظر از برخی اختلافات همگی در استمرار سیاستهای داخلی و سیاست خارجی که هدفش همیشه حتی در دوره  نظامیان ثابت و در جهت هژمونی منطقه‌ای و جهانی و کسب کرسی دارای حق وتو در شورای امنیت بوده همگی اجماع نظر دارند و میدانید که داشتن اجماع نظر و وحدت داخلی در امر توسعه تا چه حد می‌تواند کشور را به پیشرفت اقتصادی برساند.اصولا اجماع داخلی به نظرم رکن اصلی توسعه است و این در برزیل با احزاب و جامعه مدنی گسترده اش محقق شد و حالا شرایطی پیش آمده که برزیل در مسیر توسعه شتابان و همه جانبه قرار گرفته و بازگشت به گذشته محتمل نیست. با نظریه سمیر امین(اقتصاددان مصری و از نظریه پردازان مشهور توسعه)درباره چپ گرایی دربرزیل و آمریکای لاتین و سوسیالیسم قرن 21 تا چه حد موافقید؟سمیر امین با استقبال از روی کار آمدن نیروهای چپ خود را طرفدار آنها می داند و معتقد است سوسیالیسم در آنجا موج دومی است و اظهار امیدواری می کند مشکلات موج اول شوروی سابق مانند نقصان در دمکراسی،بوروکراسی گسترده و محدودسازی آزادی تصمیم‌گیری این موج دوم را گرفتار نکند. البته وی نقدی هم به سوسیالیسم قرن 21 دارد که ملی کردن در رأس آن است. اما من آنچه را در برزیل می گذرد سوسیالیسم خالص با مختصات مارکس تلقی نمی‌کنم.توجه داشته باشید که فرهنگ هر کشور را با پارادایم خود آن کشور یا محیطش باید سنجید.برزیل و سایر کشورهای لاتینی آزمون و خطای سوسیالیسم یا سرمایه داری البته نوع نئولیبرال و اجرایی آن توسط صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای چندجانبه مالی جهانی  خسته هستند؛ این موضوع مصادف با هویت یابی بومیان آن منطقه شده است.در حال حاضر بسیاری از فرایندهای پارلمانی و دولتی در جهت برآورده کردن مطالبات بومیان قرار دارد که همواره از متن سیاست در حاشیه بوده‌اند. این موج نو ابتدا در مکزیک با ورود زاپاتیستا آغاز شد. یعنی شما معتقدید دولت برزیل ماهیت  سوسیالیستی ندارد؟بخشی از قضیه و حتی برخی روندهای مربوط به مطالبات کارگری و یا تعاون در تولید و توزیع عادلانه شاید روندی سوسیالیستی باشد. اما به حرکت توسعه در برزیل دقت کنید.خصوصی سازی و جذب سرمایه خارجی و روابط در سطح بالای تجاری بازرگانی و حرکت به سمت همکاری جنوب جنوب و حتی روابط نزدیک با ایالات متحده همگی دال بر این دارد که برزیل تحت هر فرمولی که منافع توسعه‌ای خود را در آن تامین ببیند حرکت می‌کند .مثلا در فرهنگ مردم برزیل واژه نئولیبرالیسم فحش سیاسی است و برای تخریب کاربرد دارد در حالی که واژه لیبرالسیم  محبوب است. اصلا مدل توسعه ملغمه ای از سوسیالیسم،سرمایه داری و اقتباس نقاط قوت و نفی نقاط ضعف این جریان هاست. شاید کاربرد دولت پست‌مدرنیستی بهتر باشد.چون سیستم سیاسی برزیل از هر ایده‌ای که در توسعه کشور چه در سیاست داخلی یا خارجی ثمربخش باشد بدون توجه به جریان سیاسی یا نگاه اپوزیسیون استقبال می کند و مصداق ادعای من همین گفتگوی گسترده لولا در سطح ملی با همه احزاب و گروه هاست.من راجع به این پرسش شما از همان جیمز پتراس که مثال زدید نقل می کنم که اذعان می کند درحالی که در ظاهر امر، این تفاوت‌های سیاسی-اجتماعی مابین این دو نامزد باعث می‌شود که برخی فکر کنند صحنه سیاسی مابین "راست و چپ" قطبی  شده است، ولی پس از بررسی دقیق‌تر ساختار احزاب سیاسی که با ائتلاف خود از دیلما روسف طرفداری می‌کنند، این تفاوتها در واقع ناپدید خواهند شد. چهار حزب از این پنج حزب در منتهی‌الیه طیف سیاسی محافظه‌کار قرار دارند. این احزاب عبارتند از: "حزب جنبش دموکراتیک برزیل " (PMDB)، "حزب جمهوری‌خواه برزیل " (PRB)، "حزب دموکراتیک کارگر " (PDT) و "حزب جمهوری " (RP). با انتخاب دیلماروسف به ریاست جمهوری، این چهار حزب راست‌گرای عضو ائتلاف، اکثریت وزرا و مواضع رهبری در کنگره را در اختیار خواهند داشت. بدین ترتیب آنها مطمئن خواهند بود که دولت دیلما روسف از مرز سیاست‌های مالی نولیبرال اصیل پای خود را بیرون نخواهد گذارد و آنچه که از چپ باقی خواهد ماند تکه‌پاره‌‌هائی به شکل احزاب ریز و میکروسکوپی هستند که حضور قوی در اتحادیه‌های کارگری بخش دولتی (اتحادیه معلمان، اتحادیه کارگران امور بهداشتی) داشته و نفوذ محدودی در میان جنبش‌های اجتماعی خواهند داشت. -البته به دنباله  سوال قبلی بازگردیم که سمیر امین معتقد است سرمایه داری گرفتار بحران مالی,انرژی ,تغذیه و محیط زیست شده ودر آمریکای لاتین انقلاب نشده بلکه پیشرفتهای انقلابی صورت گرفته؟بله. او مطرح می کند مناسبات جدید قدرت را به نفع مردم معطوف کرده است.من هم معتقد به این هستم به ویژه قدرتی که متمایل به بومیان و محرومان یا طبقه  متوسط شده است، اما در عین حال با توجه به سیاست و فرهنگ، این انتخاب مردم را موفقیتی در برنامه های اقتصادی می دانم و نه گرایش سراسری به سوسیالیسم.اگر حتی یک دولت راست گرا در سیاستهای اقتصادی خود موفق شود-البته با توجه به فقر و محرومیت آن قاره-امکان رای دهی مجدد به آن دولت وجود دارد. البته مطالبات مدنی  بحث خودش را دارد و معمولا این مطالبات پس از بهبود اقتصادی ایجاد می شود.در بحث دمکراسی ما  شاهد سابقه طولانی در این قاره هستیم؛ اما همواره این مطالبات در نوسان بوده است.البته شاید سمیر امین نگاه به انقلاب ناب از نوع مارکسیست- لنینستی با تمام شرایطش را دارد؛ اما زمان این اتفاق دیگر گذشته است.وقتی دولتهای مجری سیاست های سوسیالیسم عریان در گذشته شکست خوردند چگونه می‌شود سوسیالیسمی که از کارکرد دمکراسی زاده شده است و حتی موظف به حفظ کارکردهای دمکراتیکی است،بتواند موفق شود .همین سوسیالیسم قرن 21 بیشتر زاده پوپولیسم سابقه دار قاره است و از درون آن زاده شده و بیشتر ابزاری برای نشان دادن یک نوع هویت  و شاخص مبارزه با اقدامات مداخله جویانه ایالات متحده است . شما ملاحظه می کنید که این کشورها علیرغم شعارهای سوسیالیستی روابط کامل دیپلماتیک و تجاری دوجانبه با ایالات متحده را دارند و فاقد خصلتهای تخاصم‌آمیز مانند کوبای فیدل هستند وحتی سعی دارند مطالبات سیاست خارجی خود را با اخذ توافقات دوجانبه مسالمت آمیز حل و فصل کنند.یعنی هراس از مداخله  ایالات متحده است که همه  رفتارهای واکنشی این کشورها را تشکیل می دهد.حتی نوع سیاست خارجی برزیل ماهیت تهاجمی و فعال دارد؛خصلت این نوع سیاست خارجی مطالبه گری در بالاترین سطوح جهانی -البته با سازوکار مذاکره - است. حتی در همین کوبا به عنوان یک مدل با پایداری طولانی شاهد حرکت رائول کاسترو به سمت تجارت آزاد هستیم که نوزاد آن یعنی کسب درآمد شخصی به تدریج دارد آغاز می شود و این مصادیق کوچک نشان می‌دهد که هر چیزی که مخالف فطرت و رویه منطقی زندگی انسانها و خلاف آن باشد محکوم به شکست است و لذا من معتقدم مدل توسعه به هر شکلی می تواند باشد و اگر هر مدلی بتواند رفاه را از طریق شتاب در توسعه پایدار و متوازن همراه با احترام عمیق به انسانها حاصل کند می‌تواند محبوب ملتها شود.البته یک نکته قابل ذکر است اینکه در جریان تحولات جدید آمریکای لاتین اردوگاه چپ گرایان -البته به معنای عام- همواره سعی داشته‌اند این تحولات را به نفع جریان سوسیالیستی بهره‌برداری کنند اما خیلی از داده‌ها دال بر این نیست؛من معتقدم آن نوع سوسیالیسمی که در قاره آمریکای لاتین می گذرد-حتی از ابتدای شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی- اساسا متفاوت با سوسیالیسم آسیایی بوده است. روسف با چه چالش هایی روبروست و در مجموع آینده برزیل راچگونه پیش‌بینی می‌کنید؟من معتقدم روسف کار تیمی در اداره  کشور خواهد داشت و این برنامه‌های حزب کارگر است که کار را پیش خواهد برد. لولا هم مشاور برجسته‌ای است که نقش خود را به عنوان معمار مدیریتی کشور با احترام حفظ خواهد کرد.مهمترین چالش روسف تا کنون همین بحث‌های اخلاقی رقیب او راجع به سقط جنین بوده که با توجه به بافت مذهبی جامعه برزیل با اقبال عمومی مواجه شد و نقطه ضعفی برای روسف در دور اول شد. اما به طور کلی و صرف نظر از مباحث تبلیغاتی برای کسب رأی ، در آینده نیز او باید بتواند همین مسیر رشد در توسعه را با شتاب طی کند و لذا مهمترین حوزه  کاری وی همین اقتصاد است که البته هر لحظه می تواند به حوزه چالش برانگیز نیز تبدیل شود. 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 568]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن