تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس سنت نيكويى را بنا نهد، اجرى برابر اجر همه عمل‏كنندگان به آن عمل تا روز قي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798915132




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اصلا عید به چه معناست؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زمانیان، علی  - "عید"، واقعیتی از واقعیت های جهان بیرونی و عالم وافع نیست. دارم فکر می کنم طرب، یعنی چه؟ طرب را چگونه می توانم دریابم. زمین می چرخد و می چرخد. سال نو می شود. و مگر نه این است که همه ی روزهای سال، روزهای نو و ماه ها همه، ماه های نو است. با روزها و ماه های نو، چه کردم که اکنون بخواهم با سال نو همان کنم. البته حقیقتا هم نمی دانم که آیا سال و ماه و روز فقط تکرار می شوند یا به واقع، نو می شوند؟ نو شدن، واجد چه معنایی است؟ این که زمین در مدت مشخصی یک بار به دور خورشید می چرخد، واقعیتی است از واقعیت های این جهان. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم، زمین دور خورشید می چرخد. اما این که سال نو می شود، به چه معنا است؟ به نظر می رسد، نو شدن را ما به نحو ذهنی و انتزاعی به واقعیت بیرونی نسیت می دهیم. اطلاق نو شدن به سال و ماه و روز، صرفا یک قرارداد است، قرارداد اجتماعی که بر تکرار فصل های مکرر نامی می گذاریم و بعد خودمان را موظف می کنیم حالا که سال دارد نو می شود، از این تاریخ تا فلان تاریخ را عید تلقی کنیم. شاید درست تر باشد که بگوییم یک سال دیگر بر عمر زمین اضافه شده است و این یعنی، فرسوده شدن و کهنه شدن.    اصلا عید به چه معنا است؟ "عید"، واقعیتی از واقعیت های جهان بیرونی و عالم وافع نیست. چیزی در بیرون نیست که بتوان به آن اشاره کرد. واژه ای گمراه کننده است تا بر آن چیزی سرپوش بگذاریم که از آن هراسانیم. و آن امری که از آن  هراسان و گریزانیم همان گذشت عمر و نزدیک شدن به پایان است. شاید ما لفظ عید را از آن رو به کار می برم تا بگوییم وقت شادی و فرح و طربناکی است. هنگامه ی تفریح و سرور و خوشحالی است. و باز از خود می پرسم: آیا شادی و سرور و طرب، امری تصنعی است؟  آیا می توان برای شاد بودن ، تاریخ و ساعت و روز، معلوم کرد؟ مثلا بگوییم از اول فروردین تا روز سیزدهم فروردین، شاد باشیم، در این روزها بخندیم و غم های مان را به دست فراموشی بسپاریم و دمی به عیش و شیرینی بنشینیم.  این گونه سخن گفتن از شادی و غم، یک پیش فرض اساسی دارد و آن پیش فرض چنین است: گویی هر وقت اراده کردیم می توانیم احوالات وجودی، ساحت عواطف و احساسات مان را دستکاری کنیم. مثلا به خودمان بگوییم از اول فروردین به مدت سیزده روز، فتیله ی چراغ احساسات مثبت و شادی بخش مان را بالا می کشیم تا در روشنایی و گرمای آن دمی بیاساییم.  برای ابطال چنین برداشتی، چندان به دانش روان شناسی نیازی نداریم، همین که به تجربه های زیسته مان رجوع کنیم به راحتی درمی یابیم که چنین چیزی ممکن نیست. تجربه به ما آموخته است و نشان داده است، کشتی احوالات وجودی مان بر امواج شادی ها و غم ها، به این سو آن سو برده می شود. گاهی احساس می کنیم" پر کاهم در مصاف تند باد"(مولوی) و گاهی هراسان می شویم که در پهنه ی ناپیدای اقیانوس وجود"کشتی شکستگانیم"(حافظ). گاهی خود را چون اسیر دست بسته ای می یابیم که در چنگ غم و اندوه گرفتار آمده ایم تا جایی که آرزو می کنیم کسی می توانست ما را از دست خودمان نجات دهد. پس اگر این چنین نیست که ما هر وقت اراده کردیم شاد باشیم و مسرور،  چرا نام عید بر روزهایی می گذاریم و انتظارداریم در ایام کوتاه و از قبل معلوم، دگرگون شویم؟ و اصلا مگر دگرگونی از بیرون بر ما تحمیل می شود؟ اگر می توانستیم فرمانروای بلا منازع مملکت وجود خویش باشیم، اگر ناخدای توانا و قدرتمند کشتی احوالات و احساسات مان بودیم، همه ی مسایل مان با سرانگشت معجزه ی اختیار و توانایی حل می شد. پرسش دیگری نیز در میان است و به آن می اندیشم. پرسش این است: آیا شادی و طربناکی، صرفا یک امر روان شناختی است؟ مثلا چیزی مثل: سرخوشی و خندیدن، و یا شاد زیستن و بهجت درونی را معنای دیگری است؟ درون خراب و جهنمی، چگونه به فرح و شادی می رسد؟ آن کس که خویش را، روزها و ماه ها به فراموشی سپرده است و وجودش راه به ده کوره یی هم نمی برد، چگونه می تواند انتظار داشته باشد دشت پهناور درونش، گلستانی از گل های بهاری سر زند؟ جهنم درون را کدام بهشت بیرون می تواند تغییر دهد؟ همه ی ما باغبان مزرعه ی درون خویشیم. باغبان جهنم ( به تعبیر شمس لنگرودی) یا باغبان بهشت. دمی بیندیشیم، خار می کاریم یا گل های رنگارنگ.؟ 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن