تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799406949




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لذت زندگی با دوربین


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تجسمی  - کامران عدل معتقد است که هیجان نهفته در عکاسی او را به سمت این کار سوق داده است.او می گوید:«اگر عکاس نمی شدم، نمی توانستم از زندگی لذت ببرم.» مریم آموسا: کامران عدل نامی شناخته شده درعکاسی ایران است، او که در آستانه 70 سالگی قرار دارد، از  13 سالگی هیجان عکاسی را کشف کرده است. اومی گوید: «من دوربین باز قهاری هستم و هرگز نمی​خواهم دوربینم را ازخودم دور کنم.»با این همه عکاسی برای عدل تکنیک است و آن را  هنر نمی​داند، تکنیکی که  به اعتقاد او با فرم ونورکامل می شود. چطورشد که به عکاسی علاقمند شدید؟12 ساله بودم که یکشب سرد و طوفانی با یکی ازاقوامم برای دیدن آقای مصباح زاده رفتیم روزنامه کیهان، انگارجایی سیل آمده بود وخرابی به بار آورده بود،عکاس روزنامه هم برای عکاسی ازمنطقه سیل زده داشت وسائلش را آماده می​کرد. برای من بسیارجالب بود که درچنین هوایی که همه سعی دارند خودشان را به خانه برسانند، تازه کار این عکاس شروع شده. آنجا بود که علاقمند به عکاسی شدم، درواقع آن شوروهیجانی که درجستجویش بودم درعکاسی پیدا کردم وبا وساطت پسرعمویم پیش مادرم ازهمان 12 سالگی دوربین به دست شدم.بعدها هم فرصتی فراهم شد تا درپاریس عکاسی بخوانم ومدتی عکاسی مد بکنم، اما به یک باره درسال 1960 تصمیم گرفتم که به ایران برگردم وهم خودم را ازشر عکاسی مد که نه هیجانی داشت و نه حادثه​ای خلاص کنم وعکاسی ماجراجویانه بکنم.  عکاسی مد چه تاثیری برروی نگاه وتکنیک شما درعکاسی گذاشت؟عکاسی مد به من کمک کرد که نورپردازی را بشناسم وبراساس تجربیاتی که کسب کردم چگونه ازیک چهره آرام با نورپردازی تصویری ازخشونت بگیرم وبالعکس. بعدها که به سمت عکاسی معماری گرایش پیدا کردم، شناخت نوربه من کمک کرد که زوایای پنهان یک بنا را هم به خوبی به تصویر بکشم.  چه طورشد که به عکاس معماری گرایش پیدا کردید؟پس ازاینکه به ایران برگشتم، تلویزیون تازه تاسیس شده بود و داشتند ساختمان​هایش را می​ساختند؛  ازمن هم که به استخدام تلویزیون درآمده بودم، خواستند که ازساخت وسازساختمان ها همزمان با پیشرفت کارعکاسی کنم. این همکاری همزمان و نزدیک من با معمارها موجب شد که خیلی زود با ویژگی بناها و عکاسی معماری آشنا شوم وبه مرورعکاسی از بناها ومکان​های مهمی به من سپرده شود. البته بخشی ازشهرت و اقبالم را مدیون تکنیک​های جدید عکاسی و دوربین حرفه​​ای​ام در آن زمان هستم. درآن دوران هنوز عکسان ایرانی به چنین دوربینی دسترسی نداشتند. همین باعث شد که درنخستین مراسمی که به عنوان عکاس خبری دعوت شدم، عکس​هایی بگیرم که پس ازانتشار پایم را به خیلی جا بازکند. نظرشما درباره معمارانی که عکاسی می کنند، چیست؟متاسفانه ما عکاسان معماری هربار که درباره این گروه ازمعماران  صحبت می​کنیم، مورد انتقاد قرارمی​گیریم. معماران همواره سازه خود را بهترین می​دانند و چنین حسی را نیز نسبت به عکس​های معماری​شان دارند، اما ازدید یک عکاس، عکس​های آن​ها دربیشتر موارد بازنمود واقعیت نیست. عکاسانی چون من که معمارنیستند بیشتربه بنا به عنوان حجم، فرم ونورنگاه می کنیم. من ازیک بنای تاریخی یا معماری همان طورعکاسی می​کنم که ازانعکاس نوردربازار. درواقع من همان طور که روی دست و بدون سه پایه ازبازارعکاسی می​کنم، ازیک بنا هم عکاس می​گیرم.   آیا شما قصد ندارید بانی جایزه​ای برای عکاسی معماری در ایران باشید، آن هم با توجه به تجربیاتی که  دارید؟ برای راه اندازی جایزه عکاسی دولت باید به فکرباشد و هزینه کند. این کار از عهده یک فرد یا تشکل مردمی بر نمی​آید، جایزه کاوه گلستان هم  که توسط خانواده​اش اداره می​شد، نتوانست دوام بیاورد. حالا این وسط من چه کاره هستم.   من قصد داشتم خانه صادق هدایت را خریداری کنم و پس ازبازسازی، آن را تبدیل به موزه عکس کنم. هدفم این بود که شرایطی فراهم بیاورم تا ازعکاسان جوان حمایت کنم. متاسفانه گالری دارهای ایران فقط می خواهند، ماهی بزرگ بفروشند و به کارهای عکاسان جوان اصلا اهمیت نمی​دهند. اما کسی به حرکت من اعتنایی نکرد و همچنان خانه صادق هدایت به عنوان خرابه​ای دراختیاردانشگاه است، حتی نمی خواهند این بنای تاریخی را همان گونه که هست حفظ کنند. با این کار من حداقل هم بنا حفظ می​شد و هم فضایی برای فعالیت عکاسان جوان بوجود  می​آمد. چه برنامه ای برای عکاسی درسال آینده دارید؟من یک سال است که مشغول جمع کردن پول برای سفربه ویتنام هستم. البته تاکنون هیچ هزینه​ای برای سفرهای عکاسی ام نکرده​ام؛ حتی برای سفر به ویتنام و عکاسی از معماری استعماری فرانسوی​ها در ویتنام، خود فرانسوی​ها تمام هزینه من را متحمل شده​اند واین پروژه من برای آن​ها بسیارمهم است. عکاسی چه تاثیری برزندگی شما گذاشت؟من با اینکه بزودی 70 ساله می شوم، اما هنوز هم درپی تجربه​های جدید درعکاسی هستم.عکاسی موجب شد که هیچ روزمن با روزدیگرم یکسان ویک شکل نباشد و این بزرگترین خوشبختی من در زندگی است. اگرعکاس نمی شدم، هیچ وقت این قدرخوشبخت نبودم. نظراتان درباره افرادی مشهوری که این روزها عکاس هم شده اند و نمایشگاه هم می گذارند و آثارشان با قیمت بالا در حراجی​ها خرید و فروش می شود، چیست؟بهتراست با خاطره ای شروع کنم؛ پس ازانقلاب یکی ازگویندگان دوره قبل به نقاشی روی آورد و در دوران جنگ که مردم گاه حتی قدرت خرید نان نداشتند، آثارش را با قیمت بالا می فروخت. به دلیل دوستی قدیمی که با هم داشتیم، چند اثرش را به من هدیه داد، اما چون ازنظرزیبایی شناسی و تکنیک با معیارهای من درنقاشی همسو نبود، من با دست ودلبازی این نقاشی​ها را به شاگردانم بخشیدم.  حالا درنظربگیرد فردی به خاطرشهرت این گوینده، اثری ازاو خریده و این تابلو نقاشی همچنان برروی دیوارخانه​ اش جای گرفته، این اثر تنها به خاطرشیفتگی اوبه این آدم ارزشمند است، اما ازبعد هنری یا مادی نه. بسیاری ازآثاربه اصطلاح هنری هم که امروزه خرید و فروش می​شوند، این وضیعت را دارند. چندی پیش با سفیربلژیک به گالری شیرین رفتیم. درحیاط گالری با جمعیت زیادی روبروشدم ؛ فردی هم جلوی درگالری ایستاده بودو 5 نفر، 5 نفرافراد را می​فرستاد داخل، آنجا متوجه شدم که یکی ازبازیگران سینما عکس​هایی ازدیگر بازیگران را دراین گالری به نمایش گذاشته است، واضح است کسانی که به این نمایشگاه آمده اند، برای چه آمده اند. نظرتان درباره بازارهنرهای تجسمی واکسپوهایی که برگزارمی شود، چیست؟من به عنوان یک عکاس بین الملی با چندین دهه تجربه، وقتی نمایشگاه برگزارمی کنم، انتظارندارم که کاری بفروشم. با این که هم من وهم گالری دارکلکسیونرمی​شناسیم ومشتری​های خودمان را داریم، با این تفاسیربازهم خوش بین نیستیم. حالا درنظربگیرید، درچنین شرایطی بانکی می​آید و یک اثرهنری را چند میلیون دلارمی​خرد، این اتفاق باید یک جایی تاثیرش را برزندگی هنرمندی که کارش را خریده​اند بگذارد، اما ما که تاثیری نمی​بینیم. به نظرمن بیشتر این حراجی​ها و پول​های کلانی که بابت خرید اثرهنری پرداخت می شود، سیاه بازی بیش نیست. من که اصلا بازارتجسمی ایران را سالم نمی​بینم وچیزی که دراین بازارحکم می​کند، فارغ ازمسائل هنری است. بالاخره نمایشگاه عکس​های اصفهان را درمیدان نقش جهان برپا می​کنید؟نمایشگاه عکس​های اصفهان به خاطر18 میلیون تومان که باید بابت بازسازی فضای میدان نقش جهان هزینه می​شد، همچنان وضیعت​اش مشخص نیست وهنوز سرمایه گذاری برای تامین این بودجه اعلام آمادگی نکرده​است. میراث فرهنگی اصفهان حاضر شده که بابت مجموعه​ای ازعکس​های من ازتوریست های اصفهان و هنرمندان اصفهانی 10 میلیون تومان به من پرداخت کند واین عکس ها به صورت دائمی درمیدان نقش جهان اصفهان به نمایش دربیایند. عکس هایی که درفاصله سال های 1333 تا 1357 ازاصفهان گرفته شده​اند وسیرتحول توریست​های خارجی را نشان می​دهد که به اصفهان سفرکرده اند و اولین عکس این مجموعه زمانی گرفته شده که من تنها 13 سال داشتم. با توجه به اینکه شما مجموعه بسیارعظیمی ازعکس​های معماری ایران و جهان و با موضوعات متنوع دارید، آیا قصد ندارید نمایشگاهی فراترازیک گالری برگزارکنید؟می خواستم عکس​های 20 سال اصفهان را سال گذشته درموزه هنرهای معاصر به نمایش بگذارم، اما شالویی قبول نکرد و گفت اگربه شما اجازه بدهیم ازفردا همه بلند می شوند، می آیند که موزه آثارشان را به نمایش بگذارد. من درپاسخ به او گفتم من اگربخواهم همین حالا با عکس​هایی که دارم، می توانم به طور همزمان هم موزه هنرهای معاصر را پرکنم و هم 17 گالری تهرانرا. اما متاسفانه چنین امکانی وجود ندارد. حتی من با شهرت بین الملی​ام درایران برای عکاسی با مشکل روبروهستم و به من اجازه نمی​دهند که مثلا ازتخت جمشید و یا کاخ گلستان عکاسی کنم.  درچنین شرایطی که امکان نمایش عکس​هایم در سطح وسیع وجود دارد و ازعکس​ها براساس معیارهای درست نگهداری می​شوند، ترجیح می​دهم که عکس​هایم را برای نگهداری به دانشگاه هاروارد بفرستم. حرفه عکاسی را چگونه می بینید؟همیشه گفته‌ام و شاید شما هم از این حرف من خوشتان نیاید. عکاسی سخت‌ترین و مشکل‌ترین شغل در جهان است .در عکاسی، ما با میلیون‌ها پارامترمواجه هستیم. حتی درهمین عکاسی معماری . اگر اجازه‌ کار داشته باشید و خطری متوجه شما نباشد و اعصابتان آرام باشد، کلی باید حواستان را جمع کنید. چون درآن‌جا نیزشما با هزاران پارامترمواجه هستید. که اولین آن‌ها، همان مخاطب است. این مخاطب‌ها، خودشان هزاران پارامترهستند. مخاطببین متفاوت هستند و آن‌جایی شما موفق هستید که بتوانید با آن‌ها رابطه برقرار کنید. شما این وردنیا هستید و آن‌ها آن وردنیا. شاید زبان‌شان را هم نفهمید. ولی نگاه‌شان، زبان شما می‌شود. نگاه تان نسبت به عکاسی چیست، آیا پس ازگرفتن عکس روی آنها کارمی کنید؟من به عنوان یک عکاس خودم را شاهد عینی می دانم ازاین روهرگزبرروی عکس هایی که می گیریم کاری نمی کنم. عکاس های مثل من، با دید جامعه شناسی عکاسی می کنند مثلا من دردوران جنگ مجموعه ای که شامل شش هزارعکس است را با عنوان «می خواهم زنده بمانم»  عکاسی کردم که این مجموعه هم ازنظر تاریخی وهم اجتماعی ارزشمند است.ازاین روبرای خود من نیزعکاسان خبری ازاهمیت بیشتری برخوردارهستند. اگرامروزمن هم عکاس مشهوری شدم خودم را مدیون عکاسی خبری می دانم. عکاسی خبری به عکاس فرصت درمیان مردم بودن و کشف سوژه های ناب را می دهد. نظرتان درباره وضیعت عکاسی خبری ایران چیست؟به نظرمن عکاسان وروزنامه نگاران بی نظیری داریم وتمام وقایعی را که درکشوررخ می​دهد با تیز هوشی می​توانیم درتیتروعکس​هایی که روزنامه​ها منتشرمی​شوند، ببینیم.  درکنارعکاسی شما دستی درنوشتن وساخت مجسمه دارید، اهمیت کدام برای شما بیشتراست؟من به نوشتن خیلی علاقمند هستم و برای تمام مجموعه​هایی که تاکنون عکاسی کردم، مدت​ها تحقیق کرده​ام. بعد هم درباره عکس​ها و فضای کارهایم نوشته​ام.یکی ازبزرگترین اشکالاتی که به خودم می گیریم، این است که نوشتن خاطراتم را منقطع گذاشتم من از بچگی خاطراتم را می نوشتم اما نمی دانم چرا ادامه ندادم.اما عکس هایم به نوعی خاطرات تصویری من هستند. هرازگاهی هم مجسمه می سازم وبه طورکلی به چیدمان وهنرمدرن خیلی علاقمند هستم و مهمترین کارم چیدمانم «باغ ایرانی» درکاخ سعدآباد بود که درست شب سال نوبرپا شد با استقبال خوبی هم روبرو شد.درواقع با برپایی چیدمان باغ ایرانی می​خواستم به این موضوع اشاره کنم که با قطع کردن درخت​های شمال شهرو  برج بر جای آن بنا  کردن، شهرزیبایی چون تهران را درمعرض نابودی قرارداده​ایم. با توجه به این شما عکاسی معماری می کنید، بناهای شهرتهران را چگونه می بینید؟به نظرمن نگاه معماران نوکیسه و بی اعتنا به بافت قدیمی تهران موجب شده که در تهران هرجا باغ یا زمینی بوده، تبدیل به برج شود، برج هایی که دربرخی موارد با بافت شهرتهران همسونیستند. من واقعا متاسفم که چرا تکیه دولت با آن عظمت خراب شد و چرا میدان امام خمینی به این شکل و شمایل درآمده است. تازگی هم که شنیده​ام می خواهند باغ بزرگی را که در خیابان لاله زار، لوکیشن سریال دائی جان ناپلئون بود، تبدیل به شهرک کنند، درچنین فضا وشرایطی بیشتر از هرچیزی متاسف می​شوم که دارد، چه برسرشهرما می​آید. 52




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 824]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن