تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 18 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799734422




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اسارت هفت ساله سه کودک توسط مادرشان


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اسارت هفت ساله سه کودک توسط مادرشان "برش های کوتاه" اعتماد اسارت هفت ساله سه کودک توسط مادرشان سه دختر که توسط مادرشان به مدت هفت سال در يک خانه حبس شده بودند، هرگز نخواهند توانست به شرايط عادي زندگي بازگردند. مادر اين کودکان در تمام اين مدت آنها را از جهان خارج جدا نگه داشته و حتي محيط خانه را کاملاً تاريک کرده بود به طوري که اين کودکان با زباني من درآوردي با هم ارتباط برقرار مي کردند و تنها همبازي هايشان موش ها بودند. در هنگام پيدا شدن اين سه دختر خانه يي که در آن زنداني بودند فاقد آب آشاميدني بود و با نجاست و زباله يي به ارتفاع يک متر پر شده بود و کف خانه پر از فضله موش ها بود. پرونده مربوط به اين سه دختر پس از پرونده ناتاشاکمپوش، اتريش را دچار شوک ديگري کرده است. اسارت اين دختران از زمان طلاق والدين شان و پذيرفته شدن حضانت شان توسط مادرشان آغاز شد. مادر اين سه دختر که در آن زمان 7 ، 11 و 13 ساله بودند، وکيلي 53ساله است که با اين بهانه که خود در خانه به بچه ها درس خواهد داد آنها را از مدرسه بيرون آورد. پدر اين سه کودک يک قاضي محلي است که به رغم 9 بار شکايت و درخواست ملاقات با فرزندانش نتوانست آنها را در طول اين مدت ببيند. ويکتوريا، کاترينا و اليزابت در نهايت پس از چندين بار گزارش توسط يکي از همسايه ها که به وضعيت خانه مشکوک شده بود با حمله پليس و شکستن در خانه نجات داده شدند. اين جريان در اکتبر سال 2005 اتفاق افتاد اما گزارشات مربوط به آن به تازگي منتشر شد. مادر اين سه دختر به دليل عدم تعادل رواني در يک زندان مخصوص نگهداري مي شود و به زودي در دادگاه شرکت خواهد کرد و به اتهام خشونت و آسيب جسمي تعمدي مجازات مي شود. اين مجازات مي تواند پنج ماه تا پنج سال زندان باشد. او طي اين مدت با دقت تمام پرده ها را مي کشيد تا ذره يي نور از خارج وارد نشود و همه لامپ ها جز يکي از آنها را خاموش نگه مي داشت. در هنگام آزادي، اين سه دختر به شدت رنگ پريده بودند و نور روز را نمي توانستند تحمل کنند. مقامات به دليل عدم مداخله و به طول انجاميدن اين شرايط وحشتناک به مدت هفت سال شديداً در مظان اتهام هستند، زيرا همسايه اين خانه بارها شرايط مشکوک آن را گزارش داده بود ولي اقدام جدي در مورد آن صورت نگرفته بود. مادر اين سه دختر طي اين هفت سال به دليل شکايت پدرشان و يکي از همسايگان 9 بار به دادگاه احضار شد، اما در نهايت مقامات دليلي براي بررسي دقيق تر و محکوميت وي نيافتند. پزشکان شرايط اين سه دختر را «فاجعه بار» ارزيابي مي کنند. بزرگ ترين آنها که 21سال دارد، هيچ نشانه يي از بهبود نشان نداده. او به شدت بي اشتها و دچار سوءتغذيه شديد است. دو دختر ديگر براي بهبود نياز به دوره هاي طولاني درمان دارند. به گفته پزشکان «در هفته هاي اول آنها زير صندلي هاي مرکز درماني پنهان مي شدند زيرا تاريک ترين نقطه آنجا بود. آنها سال ها از نور آفتاب و هواي تازه دور بوده اند... تحمل نور براي آنها به شدت دشوار است.» از آنجا که طي اين مدت آنها تنها با مادرشان ارتباط داشته اند، زبان ارتباطي شان زباني عجيب و من درآوردي است که نوعي آوازگونه از زبا ن آلماني بود. به رغم گذشت يک سال از پروسه درمان، اليزابت دختر بزرگ تر مدت طولاني روي يک پا مي ايستد و به زمين خيره مي شود و ساعت ها اشک مي ريزد. به گفته پرستاران اين سه دختر، آنها همه جملات شان را با کلمه «اما» به پايان مي برند. کوچک ترين دختر به زودي از مرکز درماني مرخص خواهد شد و با پدرش زندگي خواهد کرد. دانش قضايي مادر اين سه دختر باعث مي شود وي سعي کند با روش هاي گوناگون خود را تبرئه کند. پرونده يي که پيش از اين نه تنها اتريش بلکه دنيا را تحت تاثير قرار داده بود، پرونده ناتاشا کمپوش بود که در راه مدرسه زماني که ده ساله بود توسط ولفگانگ پريکلوپيل دزديده و به مدت هشت سال زنداني شده بود. اما به عقيده پروفسور مکس فردريش که درمان کمپوش را برعهده داشت اين دو پرونده قابل مقايسه نيستند. «در اين مورد خود مادر نقش زندانبان را دارد. اين بسيار غم انگيز است که شخصي که بايد پشتيبان کودک باشد او را اين طور مورد ظلم قرار بدهد. اين يک فاجعه واقعي است.» آخرين بازمانده نسل کمان سازان چين کمان سازي زماني جزء مشاغل با اهميت و شاخص در چين شمرده مي شد و افرادي که در اين حيطه استاد بودند مورد احترام جامعه قرار داشتند و درآمد بالايي هم داشتند، اما حالا ديگر اين شغل فراموش شده است و يانگ فوژي آخرين بازمانده نسل کمان سازان چين به تنهايي مي کوشد اين حرفه و هنر را زنده نگه دارد. او در واقع با مدرن شدن جامعه چين مي جنگد. فوژي چهل و هشت ساله ساکن پکن معتقد است که پدران او نسل به نسل اين هنر را به فرزندان خود آموزش دادند و اين وظيفه اوست که اين هنر - حرفه را زنده نگه دارد؛ «من در قبال تاريخ چين مسوولم، بايد تا حد توانم کارم را به خوبي انجام دهم و اين حرفه را زنده نگه دارم.» براساس شجره نامه يي که فوژي آن را به طرزي زيبا قاب کرده و در مغازه کوچکش آن را نگهداري مي کند اجداد او - تا صدنسل قبل - کمان ساز بوده اند، آن هم کمان سازهاي خانواده سلطنتي. او مي گويد؛ «کمان خوب بايد از بامبوجيان سو ساخته شود و در دو انتهايش هم چوب درخت بلوط به کار رفته باشد، اين کمان هم بايد محکم باشد و هم انعطاف خوبي داشته باشد.» کمان سازان حرفه يي چين کار خود را از قرن سوم ميلادي آغاز کردند اما اوج رونق کار آنها در دوران حکومت سلسله شينگ (1645 تا 1911) بود اما تکنولوژي جديد سلاح هاي جديدي به ارمغان آورد که باعث از رونق افتادن کمان سازي شد. اين مساله باعث شد فقط معدودي از کمان سازان که براي مجموعه داران و کلکسيون دارها کمان مي ساختند باقي بمانند. در آغاز دوران کمونيسم در چين به تمام کمان سازان از جمله پدر فوژي دستور داده شد از اين شغل که شغلي «لوکس» شمرده مي شد دست بردارند. پدر او به کار تعميرات لوازم خانه مشغول شد اما هنر باستاني اش را به صورت پنهاني به پسرش آموخت. البته پسرش هم در آغاز به عنوان يک نجار مشغول به کار شد اما باز شدن فضاي سياسي و اجتماعي چين باعث شد او در چهل سالگي حرفه يي را که از بچگي عاشق آن بود ادامه دهد. اخيراً تلويزيون ملي چين در برنامه يي به گراميداشت هنر فوژي پرداخت و او را تنها بازمانده نسل کمان سازان باستاني چين دانست. حالا کمان هايي که او مي سازد با قيمت بالاي 3800 تا 4 هزار يوان (بين 480 تا 500 دلار) به فروش مي رسند و البته ساختن يک کمان خوب گاه حتي تا دو هفته وقت او را مي گيرد. مراحل ساختن کمان از انتخاب چوب و بامبو، نخ، خيساندن آنها در روغن هاي مخصوص، در آميختن چوب و بامبو و سپس رد کردن نخ به ظرافت از سوي چوبي که طي چند روز به آرامي خم مي شود، است. فوژي نگران اينکه هنر او با مرگش بميرد نيست. او مي گويد؛ «يافتن يک شاگرد مستعد و توانا کار مشکلي است. تاکنون چند نفر براي شاگردي نزد من آمده اند اما هيچ کدام نتوانسته اند تمام ظرايف کار را فرا بگيرند و خسته شده اند و رفته اند. حتي پسر خود من هم که حالا نوزده ساله است حوصله سختي ها و مشقت هاي اين کار را ندارد، اما من هنوز وقت دارم. مطمئن باشيد که بالاخره شاگردي پيدا مي کنم که تمام ظرايف اين کار و شيوه هاي باستاني آن را فراخواهد گرفت.» و البته او يک جمله جالب هم مي گويد؛ «شاگرد من حتماً بايد يک مرد باشد، يک زن حداکثر مي تواند يک سوم ظرايف اين کار را فرا بگيرد و سختي هاي آن را به انجام برساند.» تجارت کثيف گوشت سگ در فيليپين  سگ هاي زيادي در دنيا هستند که قيمت هاي بالايي دارند. روپرت مورداک غول رسانه يي جهان و يکي از صد فرد ثروتمند جهان يک جفت سگ شکاري دارد که شناسنامه آنها تا 24 نسل قبل موجود است و هر کدام آنها شايد بيش از يک ميليون دلار ارزش داشته باشند. سگ پرنسس دايانا هم پس از مرگ آن به قيمت پانصد هزار پوند به فروش رسيد اما کشوري در جهان است که در آن سگ ها نه با شجره نامه و شناسنامه که با ميزان گوشت شان ارزش پيدا مي کنند. بله، در فيليپين با وجود غيرقانوني بودن، سگ ها به فروش مي رسند تا خورده شوند، دو هفته پيش بود که پليس بازرسي فيليپين در يک جاده متروک در اطراف مانيل يک کاميونت را متوقف کرد که در آن حدود يک صد سگ که دهان آنها با پوزه بند بسته شده بود تا به سگ هاي ديگر آسيب نرسانند، روي هم تلنبار شده بودند. راننده کاميونت پس از بازداشت توسط پليس به ماموران گفت؛ «دوران سختي است، زندگي مشکل شده است و من بايد کار بکنم که خانواده ام گرسنه نمانند، اين هم يک شغل است، مثل بقيه شغل ها...» او مدعي شد که هر سگ را به قيمت 7 تا 8 دلار در استان باتانگاس مي خرد و سپس آنها را در شمال باگويو، جايي که در آن فروش غذاهاي با گوشت سگ رواج بسياري دارد، به خريداران تحويل مي دهد. او مي گويد؛ «سا ل هاي سال است که اين کار من است، حتي قبل از ممنوع شدن اين تجارت.» اگر چه سگ ها توسط پليس نجات داده شدند و قرار شد که بعداً در مناطق حفاظت شده جنگلي رها شوند اما بعيد به نظر مي رسد که راننده کاميونت مورد اتهام قرار بگيرد و جريمه شود. در حالي که تجارت سگ براي خوردن گوشت آن از سال 1998 در فيليپين ممنوع اعلام شده است اما موسسه حمايت از حيوانات فيليپين مدعي است که در سال گذشته بيش از دويست هزار سگ در اين کشور کشته شدند تا گوشت شان صرف پختن غذاهاي مختلف شود. سال گذشته برخي رسانه هاي فيليپين مدعي شدند که گلوريو آرويو رئيس جمهور اين کشور در بازديدي از باگويو، در يک ضيافت شام، از خوراک هاي پخته شده با گوشت سگ تعريف کرده است، البته اين ادعا با بيانيه رسمي دفتر آرويو تکذيب شد، اما بسياري از رسانه هاي فيليپين اعتقاد دارند که خانم رئيس جمهور از طرفداران غذاهاي با گوشت سگ است. براساس ادعاي گروه هاي حامي حقوق حيوانات در فيليپين حالا تعداد سگ هايي که در اين کشور کشته مي شوند بيشتر از زمان وضع قانون 1998 است. آنها مي گويند که پس از کمبود سگ در مناطق شمالي تاجران متوجه جزاير ميندانائو در جنوب اين کشور شده اند. دادوگان نالوپا تاجر ساکن سلطان کادورات در ميندانائو مي گويد که تقريباً هر روز از غذاهايي مي خورد که در آنها از گوشت سگ استفاده شده است. او مي گويد رستوران ها اين غذاها را در منوي خود نمي آورند اما به سادگي آنها را براي مشتريان خود سرو مي کنند. کشتار سگ ها در فيليپين به طرز وحشيانه يي صورت مي گيرد و اين مساله آنقدر دردناک بوده که بارها باعث اعتراض مجامع جهاني شده است. جوان ترها در اولويت دريافت پيوند کليه  در حال حاضر در ايالات متحده امريکا، نيازمندان دريافت پيوند کليه براساس ميزان مدت قرار گرفتن شان در فهرست متقاضيان دريافت پيوند (در واقع با زمان انتظار کشيدن براي دريافت پيوند) رتبه بندي مي شوند و مهم نبود که چندساله باشند اما حالا قانون جديدي وضع شده است که در آن اولويت به بيماراني داده مي شود که مدت زمان بيشتري از کليه پيوندي استفاده مي کنند. هدف اصلي اين قانون استفاده مفيدتر و طولاني تر از دريافت کليه ها است. اما قانون جديد برخي متخصصان را نگران کرده چرا که اين گروه بر اين باور هستند که با قانون جديد برخي افراد مسن ممکن است هرگز نتوانند کليه پيوندي بگيرند. دکتر دولف چياکاچينو نايب رئيس موسسه ملي پيوند اعضا در امريکا مي گويد؛ «هدف اين قانون اين است که کليه پيوندي زودتر در اختيار فردي قرار بگيرد که پانزده سال از آن استفاده مي کند تا فردي که پنج سال از آن استفاده مي کند.» البته اين قانون فقط در مورد کساني که قرار است از بيماران مرگ مغزي دريافت کنند اجرا مي شود و در مورد کساني که کليه ها را از فرد زنده يا يکي از اعضاي فاميل يا دوستان خود دريافت مي کنند اجرا نخواهد شد. براساس قانون جديد افراد جوان تري که امکان بيشتري براي استفاده از کليه هاي پيوندي به مدت طولاني تر دارند نسبت به افراد مسن تر داراي اولويت شمرده مي شوند. اما دکتر مايکل آبسازيس متخصص پيوند کليه در دانشگاه فاينبرگ مي گويد؛ «چطور مي توانيد به يک بيمار 55ساله بگوييد متاسفم تو نمي تواني کليه پيوندي بگيري چون سن تو بالا است؟ چطور مي توان اين حرف ها را به بيماران زد.» جک فاسا وکيل 51ساله ساکن شيکاگو که اخيراً مورد پيوند کليه قرار گرفته مي گويد؛ «چه کسي مي تواند ثابت کند که اهميت زندگي يک جوان 30ساله بيشتر از مرد 50ساله است؟ مرد 50ساله يي که صاحب چند فرزند است قطعاً نياز بيشتري به زنده ماندن دارد تا جوان 30ساله يي که شايد هيچ کس را نداشته باشد...» دکتر استاگال از مرکز پزشکي پيوند اعضاي استنفورد مي گويد که اين طرح به صورت آزمايشي يک سال اجرا مي شود و در صورت موافقت جامعه پزشکان و افکار عمومي به صورت قانون اجرا خواهد شد.   اسيد فوليک احتمال ابتلا به لب شکري بودن را کاهش مي دهد    نتايج يک مطالعه جديد نشان مي دهد زناني که در مورد ماه هاي اوليه دوران بارداري اسيدفوليک مصرف مي کنند از ريسک ابتلاي فرزندانشان به نقصان کام دهاني (لب شکري) بودن مي کاهند. محققان گروه مطالعاتي علوم بهداشتي ملي امريکا در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند که مصرف روزانه 4/0 ميلي گرم اسيد فوليک مي تواند تا حدود يک سوم احتمال ابتلاي نوزادان به بيماري لب شکري را کاهش دهد. اسيد فوليک يکي از مشتقات ويتامين B است که در سبزيجات، ميوه ها، فندق و بسياري از غذاها وجود دارد. البته قرص هاي فوليک اسيد هم در بازار به راحتي قابل دسترس است. دوز روزانه مورد توصيه پزشکان هم همين 4/0 ميلي گرم است. پروفسور آلن ويلکاکس يکي از پزشکاني که اين تحقيقات را انجام داده مي گويد؛ «تحقيقات ما يکي ديگر از فوايد پرشمار اسيد فوليک براي زنان باردار را مشخص کرده است... پيشتر ثابت شده بود که مصرف اسيد فوليک طي بارداري احتمال ابتلا به نقصان هاي رشته عصبي از جمله نخاع دوشاخه (اسپينا بيفيدا) را کاهش مي دهد. اين کاهش ابتلا به لب شکري بودن نوزادان هم يکي ديگر از فوايد مصرف اسيد فوليک در دوران بارداري است. در مطالعه ما مشخص شد که کمبود اسيد فوليک در حيوانات باردار باعث لب شکري شدن نوزادان مي شود.   آزادي خطرناک ترين زن آلمان از زندان   «خطرناک ترين زن آلمان» پس از گذراندن بيست و چهار سال پشت ميله هاي زندان به زودي آزاد خواهد شد. تصميم دادگاه مبني بر آزاد کردن بريجيت موهن هاپت، رهبر گروه «بادر مين هوف» که بعدها «انجمن ارتش سرخ» نام گرفت، باعث برانگيختن خشم خانواده قربانيان و سياستمداران محافظه کار آلمان شده است. اين زن که اکنون پنجاه و هفت سال سن دارد، در دهه هفتاد يعني زماني که گروهش به ترور سياستمداران و نخبگان اقتصادي دست زد، تبديل به رهبر معنوي نسل دانشجويان مخالف شده بود. او به دليل نقشش در قتل يک بانکدار مطرح، يک کارآگاه دولتي و هانس مارتين اشلير رئيس انجمن کارمندان آلمان غربي به زندان محکوم شد. خانواده قربانيان از اينکه موهن هاپت بي آنکه ذره يي ندامت از اعمال خود نشان دهد زودتر از هنگام مقرر آزاد خواهد شد آزرده خاطر هستند. همسر هانس مارتين اشلير مي گويد؛ «او هرگز با من تماس نگرفت، هرگز عذر نخواست. نگذاريد اين زن آزاد شود،» رئيس انجمن پليس اقتصادي فرايبرگ نيز مي گويد؛ «ما هرگز جنايات او را فراموش نمي کنيم.» قضاتي که پيش از اين وي را به پنج بار حبس ابد به علاوه پانزده سال حبس محکوم کرده بودند نيز به شدت با آزادي وي مخالفند و 24 سال زندان به عنوان دوره محکوميت را ناکافي مي دانند. اما مشاوران و گروه هاي فعال اجتماعي معتقدند او ديگر نمي تواند براي جامعه خطري ايجاد کند.  پخش مسابقات فوتبال انگليس در چين پولي شد  30 ميليون چيني طرفدار فوتبال ليگ برتر انگلستان از فصل آينده نمي توانند اين مسابقات را به صورت زنده و مجاني تماشا کنند. WINTV که يک شبکه تلويزيوني محلي است حق پخش تلويزيوني اين مسابقات را به مدت 3 سال خريده است و از اين پس علاقه مندان به فوتبال انگلستان در صورتي که بخواهند اين رقابت ها را تماشا کنند بايد ماهانه 24 دلار بپردازند. سونگ ژنگ مدير اجرايي اين شبکه در اين خصوص مي گويد؛ «طرفداران بايد به نوعي با مشکلات اين تغييرات کنار بيايند. بياييد با ليگ برتر مجاني خداحافظي کنيم. در آينده از پخش مستقيم مسابقات مجاني خبري نخواهد بود.» بازي هاي ليگ برتر انگلستان طرفداران بسياري در چين دارد براي مثال باشگاه چلسي يک باشگاه طرفداران چيني افتتاح کرده و در سايت خود مطالب را به زبان چيني هم ارائه مي دهد. اين در حالي است که تاکنون 40 هزار نفر مشترک اين شبکه شده اند.  دانش آموزان تابوت معلمشان را مي سازند  يک معلم دبستان در هلند در آستانه مرگ براثر سرطان بر آخرين پروژه دانش آموزان کلاسش نظارت خواهد کرد. اين دانش آموزان بناست تابوت معلمشان را بسازند. ادي وان دن بيگالرد، معلم چهل ساله يي است که به تازگي تشخيص داده شده مبتلا به سرطان است و تنها چند هفته ديگر از زندگي اش باقي است. او از معلم کارگاه چوب مدرسه که دوستش بود درخواست کرد برايش يک تابوت بسازد و با پيشنهاد او مواجه شد؛ «چرا اجازه نمي دهي بچه هاي کلاست اين کار را بکنند؟» دانش آموزان ابتدايي که به طور معمول براي درس کارگاه چوب، سبدهاي چوبي کوچک و چيزهايي از اين دست مي سازند، الان در حال همکاري براي ساخت تابوت معلم خود هستند. آنها تاکنون صد قطعه چوب را کنار هم چسبانده اند و بدنه تابوت را آماده کرده اند، تنها در تابوت بايد تکميل شود. تابوت نيمه کاره در يکي از کلاس هاي اين مدرسه نگهداري مي شود. خانم معلم که در خانه بستري است، به طرح هاي تابوت نظارت مي کند و توسط دانش آموزاني که به ديدنش مي روند از روند پيشرفت کار مطلع مي شود و دانش آموزان را راهنمايي مي کند. اين معلم در تلاش است به دانش آموزان که بين چهار تا يازده سال سن دارند معناي واقعي مرگ را بفهماند. او مي گويد؛ «مرگ و زندگي به هم وابسته اند و دانش آموزان من وقتي من اين موضوعات را براي آنها توضيح مي دهم، آن را درک مي کنند. من نمي خواهم آنها با ديدن وضعيت من دچار وحشت شوند.» و مي افزايد هيچ يک از کودکان در اين مورد وحشت زده و دچار بحران نشده و والدين آنها نيز هيچ نارضايتي ندارند؛ «من براي آنها توضيح دادم جايي که به آن مي روم از اين جهان خيلي بهتر است.» اما انعکاس اين موضوع در کشور همسايه بلژيک موجي از اعتراض ايجاد کرده است. متخصصان و روانشناسان بلژيکي استدلال مي کنند کودکان در اين سن و سال توانايي درک و هضم مرگ دوستان و نزديکان خود را ندارند. اما خانم معلم معتقد است اين اعتراض نشانه اين است که توضيح مرگ درد و عزاداري به کودکان چقدر ضروري و لازم است و به تجربه خودش در دوران کودکي وقتي پدربزرگش فوت کرده بود اشاره مي کند؛ «من در آن هنگام احساس تنهايي مي کردم و هيچ کس نبود که برايم توضيح بدهد چه اتفاقي افتاده است. من در کنار قبر ايستاده بودم و به گل هاي روي آن نگاه مي کردم و نمي دانستم همه براي چه گريه مي کنند.»  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 892]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن