تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تقواى الهى داشته باشيد و اصلاح كنيد ميان خودتان را زيرا خداوند در روز قيامت ميان م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798053302




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: امام مخالف صداي آمريكا بود!«امام مخالف صداي آمريكا بود!» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم محمدكاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ آقاي مجيد انصاري عضو مجمع روحانيون مبارز در مصاحبه با جماران نيوز در بازخواني منشور برادري امام(ره) مي‌گويد: "منشور برادري به رسميت شناختن چند صدايي در جامعه است. امام معتقد به چند صدايي بودند."1اين حرف درستي است و امام در منشور برادري صداهايي را كه در جهت نظام و انقلاب و ولايت فقيه هستند به رسميت شناخته‌ و نام برده‌اند. اما امام(ره) هرگز صداي آمريكا و صداي انگليس را در گفتمان انقلاب اسلامي به رسميت نمي شناسند و با آن مرزبندي دارند.امام در منشور برادري صريحا فرمودند؛ "هر[ دوجريان ] كاملا متوجه باشند كه موضع گيري‌ها بايد به گونه‌اي باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه‌داري غرب و در راس آن آمريكاي جهانخوار و... باشند".امام صريحا تاكيد مي‌كنند: "هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند كه ذره‌اي از سياست نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي عدول نشود... هر دو گروه بايد توجه كنند كه دشمنان بزرگ مشترك دارند كه به هيچ يك از آن دو جريان رحم نمي‌كنند. دو جريان با كمال دوستي مراقب آمريكاي جهانخوار و شوروي خائن به امت اسلامي باشند."امام در منشور برادري آمريكا را دشمن شماره يك معرفي مي‌نمايند. بنابراين امام در فضاي چندصدايي ايران هيچ وقت به بلند كردن صداي آمريكا در ايران توسط يك جناح رضايت ندادند.جناب آقاي مجيد انصاري خوب مي‌دانند كه يك جريان در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با تهمت تقلب به نظام، راي مردم را بر نتافت و حكم نهادهاي فيصله بخش همچون شوراي نگهبان و نهاد ولايت فقيه در اين دعوا و مرافعه را تخطئه كرد و اعلام جنگ به نظام داد. شعارهاي ساختارشكن در راهپيمايي‌هاي غيرقانوني 26 خرداد، 30 خرداد و روزهاي 13 آبان، 16 آذر، روز قدس و روز عاشورا مصداق اين اعلام جنگ بود. جناب آقاي مجيد انصاري خوب مي‌دانند كه يك جريان كادرهاي رسانه‌اي خود را به خارج فرستاد تا صداي آمريكا و صداي بي بي سي را عليه ملت تقويت كند و اكنون كادرهاي اصلي گردانندگان صداي دشمن، دوم خردادي‌ها و يا همان جناحي است كه امام(ره) در منشور برادري از آنها چشم ياري به نظام، انقلاب و ولايت فقيه داشتند. آقاي مجيد انصاري عضو مجمع روحانيون مبارز و يكي از دو مخاطب امام در منشور برادري هستند. مجمع روحانيون مبارز به عنوان اعتراض به نتايج انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، روز 30 خرداد 88 روز قيام منافقين عليه امام(ره) اعلام راهپيمايي كرد. من در همان ايام در سرمقاله‌اي مشفقانه به حضرات مجمع عرض كردم به مصلحت شما نيست كه در سالروز اعلام جنگ منافقين با نظام در سال 60 شما با اعلام راهپيمايي، دستور شورش خياباني صادر كنيد. آن هم يك روز پس از خطبه هاي روشنگرانه مقام معظم رهبري كه در آن همگان را به رعايت قانون و حفظ هوشياري در برابر نبرد نرم آمريكا عليه ملت ايران و رعايت حقوق ملت دعوت فرموده بودند.خوشبختانه آن راهپيمايي را "مجمع" چند ساعت قبل از برگزاري لغو كرد. اما تجمع و راهپيمايي برگزار شد. متاسفانه يك جناح بر طبل مخالفت با راي ملت و ستم به جمهوريت نظام و بلندتر كردن صداي آمريكا عليه راي ملت كوبيدند و به اردوكشي‌هاي خياباني خود بر خلاف منشور برادري ادامه دادند. آقاي مجيد انصاري خوب مي‌دانند كه يك جريان بر خلاف رهنمودهاي امام خميني(ره) در منشور برادري تا آنجا پيش رفتند كه در 16 آذر عكس امام را به آتش كشيدند، در روز قدس با شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران، آرمان امام در رهايي قدس را به سخره گرفتند و در روز عاشورا مقدسات مردم را به بازي گرفتند تا جايي كه فرياد ملت در 9 دي سال 88 در سرتاسر ايران از اين همه جفا و همگرايي با دشمن بويژه آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي به آسمان بلند شد و در اندازه يك رفراندوم از اين رويكرد تبري جستند و بنيانگذاران اين راه را نفرين كردند. اين فرياد در راهپيمايي 22 بهمن سال 88 يك بار ديگر خود را نشان داد.آقاي انصاري خوب مي‌دانند كه امام معتقد به چند صدايي در جامعه ما بودند اما هرگز به تبليغ و ترويج صداي آمريكا و صداي انگليس رضايت نمي‌دادند. امروز كار اصلي همان جناحي كه مخاطب امام در منشور برادري است اين است كه صداي خود را از صداي آمريكا و انگليس تفكيك كند. وظيفه اصلي اين جناح آن است كه براي ابراز وفاداري به منشور برادري از كساني كه از انگليس پناهندگي سياسي گرفتند تا صداي انگليس را در ايران تقويت كنند تبري جويند. آنها بايد بگويند صداي وزير ارشاد دولت اصلاحات در راديو بي‌ بي سي صداي ما نيست. آنها بايد بگويند حرف‌هاي كفر آلود اكبر گنجي عليه مقدسات شيعه و بويژه امام(ره) صداي ما نيست.آنها بايد به مردم بگويند صداي آلوده به ارتداد حسين حاج فرج دباغ معروف به سروش صداي آنها نيست.آقاي انصاري و دوستانشان در مجمع روحانيون مبارز بايد مداخله آمريكا و انگليس را در رقابت‌هاي سياسي به عنوان تقويت يك صدا محكوم كنند و از ننگ حمايت اجانب از نامزدهاي مورد حمايت خود تبري جويند. آقاي انصاري و دوستانشان در مجمع روحانيون مبارز بايد بپذيرند مدال شجاعت به مهدي كروبي دبير كل سابق مجمع روحانيون مبارز با عنوان "شيخ شجاع" از سوي راديو آمريكا و راديو بي بي سي و راديو رژيم صهيونيستي و سايت‌هاي ضد انقلابي از جمله منافقين و سلطنت طلبان يك ننگ است و بايد رسما اين ننگ را از دامن خود پاك كنند. اين مدال نشانه عدول از خط امام(ره) و عدول از خطوط كلي منشور برادري است.آقاي انصاري و دوستانشان در مجمع روحانيون مبارز بايد بپذيرند نامزد مورد تائيد آنها در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در مناظرات تلويزيوني در برابر منطق اصولگرايي فرزند مظلوم ملت يعني دكتر محمود احمدي‌نژاد نتوانست افكار عمومي را راضي كند. لذا راي ملت بويژه محرومان و مستضعفان - همان كساني كه امام(ره) آنها را ولي نعمت خود مي‌دانست - به سوي نامزد اصولگرايان سرازير شد اما نامزد شكست خورده با پشتوانه اشراف و چراغ سبز آمريكا به 40 ميليون راي كه پشتوانه مشروعيت سياسي نظام بود اعلام جنگ و اقتدار ملي را هدف قرار داد.او و مجمع پشيزي براي راي اكثريت و حقوق برگزيده ملت ارزش قائل نبودند لذا اردوكشي خياباني را براي تشفي درد عدم دستيابي به قدرت برگزيدند. مردم با اين بي‌مهري چه كنند؟ امام(ره) فرمود؛ "ميزان راي ملت است" آنها حريم و حرمت اين ميزان را مراعات نكردند.آقاي انصاري بايد بگويند حالا كه اين ميزان و ميزاني را كه امام در منشور برادري فرمودند قبول ندارند چه بايد كرد؟پي نوشت:1- روزنامه آرمان، ص 9، مصاحبه با مجيد انصاري18/8/89تهران امروز:روستاي گاودانه؛ سند انحراف از مسير صحيح توسعه«روستاي گاودانه؛ سند انحراف از مسير صحيح توسعه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم دكتر امير دبيري مهر است كه در آن مي‌خوانيد؛شهرام تازه 11 ساله شده بود كه پدرش قول داد اين بار كه از دهدشت برگشت يك خودنويس برايش بخرد. وقتي شنيد پدر نزديك است دوان دوان به سمت رودخانه رفت. سوار نيمكت شد، دستش را روي سيم گرفت و آن را به جهت مخالف حركت نيمكت كشيد. همه هوش و حواسش پي خودنويسي بود كه در دستان پدر و زير نور خورشيد گرم گاودانه مي‌درخشيد.با صداي بلند خوشامد گفت. مي‌خواست هر چه زودتر از رودخانه بگذرد، داشت نزديك مي‌شد كه ناگهان چيزي در دل پدر شكست و هري پايين ريخت. صداي شهرام بود كه داد مي‌زد. فريادش خوشامد نبود، از درد بود. از درد انگشتي كه لاي دندانه‌هاي چرخ گرگر مانده بود.از درد، دردي كه ديگر نمي‌توانست خودنويس را در دست بگيرد. مدت‌هاست شهرام خودنويسش را روي تاقچه خانه گذاشته و نگاهش مي‌كندچون ديگر تكيه گاهي براي نگه داشتنش در دست ندارد. (خبرگزاري مهر؛18آبان 1389؛خبرشماره 1144503) عبارات بالا داستان نيست. خيال‌پردازي نيست. بلكه بخشي از يك حكايت سوزناك از توسعه نيافتگي مناطقي از كشور عزيزمان ايران است.حكايت رنجي است كه فرزندان ما و خواهران و برادران ما از توسعه نيافتگي مناطق روستايي دور افتاده مي‌برند. اين بار سخن از روستانشيناني محروم در استان كهگيلويه و بويراحمد است كه براي خروج از روستا مجبورند از رودخانه‌اي كه بين جاده و محل زندگي‌شان واقع شده با «گرگر» عبور كنند.گرگر يا جره كه شبيه به تله كابين دستي يا تله اسكي و درواقع يك نيمكت آهني است كه به وسيله سيم محكمي دو طرف رودخانه مارون را به يكديگر متصل مي‌كند. بايد هر قرباني براي رفتن از روستا به جاده روي اين وسيله بنشيند و سيم را براي حركت گرگر به سمت چرخ‌هاي دو طرف آن هدايت كند. در بيشتر مواقع انگشت دست قرباني زير چرخ گرگر مي‌رود و انگشتش را قطع مي‌كند. گرگر تابه‌حال انگشت دست اعضاي چندين خانواده روستايي را قطع كرده است.اميدواريم گزارش مستند خبرگزاري مهر منجر به رفع محروميت از روستاي مذكور شود اما همه ماجرا اين نيست. ماجرا انحرافي است كه ساليان مديدي است در نگاه به توسعه ملي در كشور رخداده و هنوز اصلاح نشده است. رويكردي كه آنقدر در كلان نگري و كلي گويي فرو رفته كه از ديدن مشكلات و دردها و محروميت‌هاي پيش روي شهروندان يعني صاحبان حقيقي كشور عاجز و غافل است. تجارب گذشته نشان مي‌دهد دو رويكرد غلط و انحرافي نسبت به مشكلات و نارسايي‌هاي كشور وجود داشته و وجود دارد.1 - رويكرد اول كه در دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات به‌طور برجسته به چشم مي‌خورد رويكردي است كه با كلان نگري صرف و برنامه‌ريزي‌ها ي دراز مدت فرآيند توسعه را در مدلي تمركزگرا پيگيري مي‌كند و درد‌هاي انسانهاي عادي و بي‌ادعا را يا نمي‌بيند يا بي‌اهميت مي‌شمارد. رويكردي كه شرعا، اخلاقا و قانونا حرام و مذموم و نارواست زيرا برنامه‌هايي كه توسعه را هدف قرار داده باشند ولي برخي از انسانها را قرباني اهداف توسعه بشمارد غير انساني ترين برنامه‌ها هستند و كسي اين حق را به مديران نمي‌دهد كه نسل امروز را فداي نسل فردا كنند و بالعكس.چنانچه الگوي اصلي توسعه نيز امروز در جهان با محوريت انسان تعريف مي‌شود نه صرفا با برج‌ها و آسمان‌خراش‌ها و هواپيماهاي پيشرفته آن هم از نوع نظامي.هنوز از يادمان نرفته است هشدار شديداللحني كه حضرت آيت الله وحيد خراساني چند سال پيش به يكي از روساي جمهور سابق درخصوص كارتن‌خواب‌هاي تهران دادند و از وظيفه محتوم دولت در رسيدگي به آنها سخن گفتند.2 - رويكرد دوم رويكردي است كه هرچند رويكرد نخست را مردود مي‌شمارد و سعي مي‌كند مديريت و سياست را ابزاري براي رفع مشكلات دم دستي و جزئي مردم قرار دهد اما خود دچار دو انحراف ديگر مي‌شود يكي اينكه تصور مي‌كند رسيدگي به مشكلات مردم به معناي كنار گذاشتن برنامه‌ريزي و به‌كار‌گيري دانش و تخصص‌هاي برآمده از علوم انساني و علوم اجتماعي است و دوم اينكه با رويا پردازي سرگرم مفاهيم پيچيده انتزاعي و استعلايي مي‌شود در حالي كه اين رويكرد نيز نه تنها دردي از دردهاي شهروندان را دوا نمي‌كند بلكه فرصت‌هاي بسياري از پيش روي توسعه كشور از دست مي‌دهد.آنچه كه ايران امروز به آن نياز دارد عبارت است از:1 - تمركز زدايي از برنامه‌ريزي‌ها واجراي آنها و توزيع منابع و امكانات ملي براساس مطالعات دقيق آمايش سرزميني به گونه‌اي كه توسعه كشور متوازن و عادلانه باشد.2 - توجه بيش از پيش به برنامه‌ريزي و مطالعات علمي آينده پژوهانه با محوريت نخبگان.3 - عزم جدي براي رفع مظاهر آشكار محروميت و فقر از كشور حتي در دور افتاده ترين نقاط كشور و پرهيز از ظاهر سازي و افزايش تجملات در مناطق شهري در حالي كه برخي هموطنان از امكانات حداقلي رفاهي محروم هستند.4 - پرهيزجدي از رويا پردازي و طرح شعارهاي غير مرتبط با زندگي و نيازها ي مردم و توجه به وظايف اوليه‌اي كه همين مردم براساس قانون اساسي برعهده دولتمردان و ديگر مسئولان در قواي سه‌گانه و نهادهاي مسئول گذاشته‌اند.شرح مطالب مذكور نيازمند تفصيل بيشتري است و مجال ديگري مي‌طلبد ولي انتظار مي‌رود گزارش‌هاي جانسوزي مانند محروميت مردم روستاي گاودانه تنها تلنگري باشد براي همه ما كه فراموش نكنيم در مسير ناهموار توسعه گردنه‌هاي سختي وجود دارد كه جز با تعهد ديني و ملي، محوريت نخبگان و صاحب‌نظران، دلسوزي و ميهن دوستي و بلند نظري و صداقت در رابطه با مردم طي كردني نيست.جمهوري اسلامي:آرزوهاي متزلزل اوباما در آسيا«آرزوهاي متزلزل اوباما در آسيا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛رويدادهاي سفر 10 روزه اوباما به آسيا پس از شكست سنگين وي در انتخابات كنگره، كه "نه" بزرگ مردم اين كشور به سياستهاي شخص اوباما و حزب دموكرات آمريكا بود، واقعيت‌هاي تلخي را براي او تداعي مي‌كند كه امروز رئيس جمهور دموكرات آمريكا با آن مواجه است.اين سفر 10 روزه به كشورهاي هند، اندونزي، كره جنوبي و ژاپن كه چند روز پس از شكست اوباما و دموكراتها در انتخابات كنگره انجام مي‌شود، با اينكه ظاهرا از قبل تنظيم شده و با هدف شركت وي در مجمع همكاريهاي اقتصادي آسيا و اقيانوسيه (اپك) در ژاپن و اجلاس گروه 20 در كره جنوبي و امضاي قراردادهاي تجاري با هند انجام مي‌شود، حاشيه‌هاي سئوال‌برانگيزي دارد كه اصل سفر را تحت الشعاع خود قرار داده است.1 - اوباما به عنوان رئيس جمهور آمريكا در حالي از واشنگتن خارج شد كه رأي دو سال پيش راي‌دهندگان آمريكايي را به دنبال خود ندارد و در اولين آزمون انتخاباتي و وزن‌كشي رسمي پس از روي كار آمدنش، شكست سنگيني را تجربه كرده است. هرچند روساي كشورهاي ميزبان سعي كرده‌اند با ترتيب دادن مراسم استقبال پرزرق و برق از وي نشان دهند كه رئيس جمهور آمريكا نزد آنها از اهميت زيادي برخوردار است، اما تظاهرات و مخالفتهاي مردمي در قاره كهن نشان داد كه در بيرون از آمريكا نيز به اوباما به عنوان يك رئيس جمهور شكست خورده كه همچنان به جنگ، كشتار و چپاول اموال ملتها مي‌انديشد، نگاه مي‌كند. 2 - پرهزينه و تجملي بودن سفر اوباما به كشورهاي آسيايي از جمله هند كه نخستين مقصد اوست، دقيقا با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن شكست سنگيني مي‌باشد كه او از افكار عمومي مردم آمريكا و حتي در ميان رأي دهندگان ‌خورده است. منابع مختلف خبري اعلام كرده‌اند اوباما و هيات همراهش كه روز شنبه وارد هند شدند به ازاي هر روز اقامت در اين كشور 200 ميليون دلار هزينه روي دست ماليات دهندگان آمريكايي و هندي گذاشته‌اند‌ به طوري كه هزينه هر يك روز از اين سفر حتي بيشتر از هزينه يك روز جنگ افغانستان است. اگرچه برخي منابع آمريكايي اين خبر رسانه‌ها را نادرست و اغراق‌آميز دانسته‌اند اما به گفته مجله آلماني اشپيگل، با توجه به تدابير شديد امنيتي و تداركاتي كه از هفته‌ها پيش براي تأمين امنيت اين ميهمان ناخوانده و اختصاص كامل گران‌ترين هتل جهان در بمبئي براي اقامت چهارروزه اوباما و همراهانش و همچنين آماده‌باش دهها هزار نيروي ارتش و پليس هند، به نظر مي‌رسد گزارشهاي رسانه‌ها درباره هزينه اين سفر، چندان هم دور از واقعيت نباشد.3 - روزنامه آمريكايي واشنگتن پست نيز سفر اوباما به چهار كشور آسيايي را تلاشي براي پوشاندن شكست رئيس جمهور دموكرات آمريكا دانسته است. واقعيات آشكار حكايت از آن دارد كه اوباما و گردانندگان كاخ سفيد كه از ماهها پيش احتمال شكست سنگين اوباما را در انتخابات كنگره مي‌دادند با ترتيب دادن چنين سفري به كشورهايي كه به زعم آنان اوباما در آنها از محبوبيت بيشتري برخوردار است سعي كردند اين شكست احتمالي را كه اكنون محقق شده، پوشش داده و راهي براي فرار از شكست‌هاي رئيس جمهور آمريكا بيابند. از اين رو برنامه سفري را ترتيب دادند كه با نشان دادن تمركز اوباما بر سياست خارجي در جهت بهبود مناسبات اقتصادي آمريكا با كشورهاي پيشرفته آسيايي، شكست داخلي را بپوشاند، اما رويدادهاي چهار روز گذشته نشان داد كه سفر به اين كشورها نيز براي رئيس جمهور شكست خورده آمريكا بدون دردسر نخواهد بود و اوباما براي متقاعد كردن سياستمداران و صاحبان اقتصاد اين كشورها براي توسعه همكاريها با آمريكا راه دشواري در پيش دارد زيرا آنها حاضر نيستند با اقتصاد بحران‌زده آمريكا مشاركت كرده و با آمريكائيهاي مالباخته سهيم شوند.انتخاب چهار كشور آسيايي براي اين سفر، حاكي از آنست كه دولت اوباما تصور مي‌كند با اين كشورها راحت‌تر كنار خواهد آمد و تيم سياست خارجي اوباما براين باورند كه مسائل داخلي و موضوعات خارجي همچون سازش خاورميانه، عراق و افغانستان، وقت، حيثيت و هزينه زيادي از دولت آمريكا گرفته و لذا به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه در درازمدت، مسائل اقتصادي و روابط با كشورهايي مانند هند، اندونزي، كره جنوبي و ژاپن براي منافع آنها اهميت بيشتري دارد. 4 - اوباماي شكست خورده در انتخابات كنگره كه از نارضايتي مردم از عملكرد اقتصادي و عدم تحقق وعده‌هايش در مورد بهبود وضعيت معيشتي و اقتصادي آنان مطلع است، به دنبال ايجاد فرصتهاي اقتصادي براي صنايع و بخش‌هاي بازرگاني آمريكا دست به اين سفر زده تا بلكه بي‌تحركي خود و افول قدرت اقتصادي آمريكا در آسيا را جبران نمايد.اوباما در بازار اين كشورها به شدت به دنبال تعديل مشكلات پيش‌روي اقتصاد آمريكاست تا بتواند با امضاي قراردادهاي ميلياردي موجب ايجاد دهها هزار شغل براي آمريكائيان بيكاري شود كه به باور دموكراتها، علت اصلي شكست اوباما و حزبش در انتخابات هفته گذشته كنگره شدند.به نظر مي‌رسد اوباما پس از گذشت دو سال از رياست جمهوري خود تازه به اهميت توسعه صادرات آمريكا و ايجاد شغل براي آمريكائيهاي بيكار شده در بحران اقتصادي اين كشور پي برده و در صدد آنست كه بخشي از مشكلات را با بهره‌گرفتن از نفوذ سياسي خود و ر خنه بيشتر در بازار رو به رشد برخي كشورهاي آسيايي حل كند.5 - مستثني شدن چين و پاكستان از سفر دوره‌اي اوباما به آسيا در عين حال كه مي‌تواند پيام‌هايي را براي اين دو كشور داشته باشد، متضمن واكنش‌هاي پكن و اسلام‌آباد نيز خواهد بود. واقعيت اينست كه اوباما در آسيا به دنبال متحدي قوي براي رويارويي در برابر چين است به همين منظور، زنجيره‌اي از كشورهاي جنوب شرقي آسيا مانند ژاپن، كره جنوبي و ويتنام را تشكيل داده كه با پيوستن هند مي‌تواند حلقه رويارويي اقتصادي و سياسي با چين را كامل كند. از اين رو اوباما در آستانه سفر خود به دهلي بارها بر اين نكته تاكيد كرد كه هند نقش مهمي در نقشه سياسي جهاني بازي مي‌كند. پرواضح است كه مقامات واشنگتن در صدد باشند با ايجاد يك محور ضدچيني در منطقه كه هند نيز نقش بسيار تعيين كننده‌اي در آن ايفا خواهد كرد به دنبال اجراي اين نقشه باشند.به همين دليل تقويت رابطه اقتصادي و نظامي آمريكا با هند حساسيت و تحريك چين را برانگيخته و باعث نگراني مقامات پكن شده است. كاملا مشخص است كه واشنگتن به دهلي نو نه تنها به عنوان يك فرصت تجاري مناسب مي‌انديشد بلكه انتظار دارد هند نقش يك قدرت نظامي در رويارويي با چين را القا كند.از سوي ديگر مقامات پاكستاني نيز نسبت به اين سفر موضع تحريك شده‌اي داشته و معتقدند واشنگتن به دنبال باج‌خواهي از اسلام‌آباد و استفاده از چماق هند عليه اين كشور مي‌باشد. به عبارت روشن‌تر آمريكائي‌ها در صدد كسب منافع بيشتر از ايجاد رقابت و حسادت ميان دو كشور همسايه هند وپاكستان هستند، چرا كه بنظر مي‌رسد واشنگتن منافع دهلي را بر اسلام‌آباد ترجيح داده و طبعا اگر مقامات پاكستاني بخواهند از گردونه حمايت آمريكا خارج نشوند، بايد امتيازهاي بيشتري بدهند.به هر حال با اينكه سفر 10 روزه اوباما به آسيا هنوز به نيمه نرسيده و بايد شاهد آثار و تبعات ديگري در كشورهاي اندونزي، كره جنوبي و ژاپن نيز بود، لكن از هم اكنون روشن است كه اگر رئيس جمهور آمريكا بخواهد از وضعيت نزولي كه براي سپري كردن باقيمانده عمر رياست جمهوري خود گرفتار آنست خلاصي يابد، چاره‌اي جز دست برداشتن از سياستهاي غلط استكباري آمريكا در داخل و خارج اين كشور ندارد.كيهان:مرد جنگي نمي خوابد«مرد جنگي نمي خوابد»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛مرد جنگي، بيدار و هميشه هوشيار است. ا نّ اخا الحرب الار ق. مرد جنگي يك موقعيت ياب و رادار هميشگي است. مي داند كجاست و پيرامونش را مي شناسد. سپهبد علي صياد شيرازي يكي از آن مردان جنگي بود. نه از آن جهت كه فقط نظامي كاركشته اي بود، كه قطعاً بود؛ مرد جنگي بود يعني «اخاالحرب» - نگوييد پس چرا روز روشن مقابل خانه اش بي هيچ محافظي ترور شد. به تعبير اميرمؤمنان(ع) هر انساني را سپري است در برابر مرگ و چون اجل سر رسد، آن سپر گشوده شود و تير كارگر افتد.و اساساً «ترور» پهلواناني كه مرد جنگند، شيوه عاجزانه اهل شقاوت و نفاق است، همچنان كه صيادي شهادت، هنر مردان خداست.- صياد مرد جنگي بود به اين اعتبار كه موقعيت شناس بود. مي گويند فراوان آيه 561 (آخر) سوره انعام را تلاوت مي كرد و متذكر مي شد. «و هوالذي جعلكم خلائف الارض و رفع بعضكم فوق بعض درجات ليبلوكم فيما آتاكم. خداوند كسي است كه شما را جانشينان زمين قرار داد و برخي از شما را بر بعضي ديگر درجه و برتري داد تا شما را در آنچه داده بيازمايد».صياد يقين كرده بود جايگزين و جانشين شدن را، و باور داشت كه انسان مدام با موقعيت گرفتن- يا نگرفتن- «مبتلا» و امتحان مي شود. آن روز كه مقتداي انقلاب پيش پيكر پاكيزه صياد بر زانو نشست و بر آن جان مطهر بوسه اي غبطه برانگيز زد، ابراز مشتاقي و قدرشناسي نسبت به اين «مرد جنگي» بود.سخن از «اصولگرايي» و جبهه بزرگ و مباركي است كه با همين نام طي دهه اخير پا گرفت و اسباب برآمدن مجالس هفتم و هشتم، و دولت هاي نهم و دهم را فراهم ساخت. استقبال عمومي از اصولگرايان در اوج سيطره جريان نفاق جديد بر مجلس و دولت، حاكي از آن بود كه افكار عمومي نيز به سان سياستمداران انقلابي، نگران غلبه اباحي مسلكي و زوال اصول و آرمان هاي انقلاب است.ظهور جريان اصولگرايي در كشور به مفهوم آن نبود كه پيش از آن اصولگراياني در كشور نبوده اند بلكه به معناي كمرنگ شدن اصول نزد طيفي از صاحب منصبان و سياستمداران بود كه اتفاقاً روزگاري از همه انقلابي تر و اصولگراتر و خط امامي تر مي نمودند اما به تدريج بند را به آب داده و به خيال موج سواري سياسي، غرق شده و از دست رفته بودند. جبهه بزرگ اصولگرايي هنگامي پا گرفت كه دشمن به واسطه «خواب مردان سياست» از هر سو به كشور تاخته بود، از اقتصاد و فرهنگ كشور بگيريد تا سياست داخلي و خارجي. اصولگرايان در چنين فضايي و پس از قريب 7 سال خون دل خوردن، جانشين و جايگزين مجلس ششمي ها و دولت هشتمي ها شدند.و تاريخ از سر گرفته شد؛ هلاكت و انتحار گروهي به دست خود و جانشين شدن اهل ايمان، اما نه براي تن آسايي و عافيت طلبي و خوش باشي يا احياناً به راه هلاك شدگان پيشين رفتن. «ثم جعلناكم خلائف في الارض من بعدهم لننظر كيف تعملون. پس شما را بعد از آنها ]گروه ستمگر[ در زمين جانشين قرار داديم تا ببينيم شما چه مي كنيد» (آيه 41 سوره يونس). دوره اي مالامال از محنت و غصه و خيانت و سختي گذشت تا پس از آن گشايش حاصل شد. «(جز خدا) كيست كه مضطر را اجابت كند و بدي ها و سختي ها را كنار زند و شما را جانشينان زمين قرار دهد؟ آيا اله ديگري همراه خداوند است؟ چه اندك متذكر مي شويد!». (آيه 26 سوره نمل)به يقين حاكميت اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم و دولت هاي نهم و دهم، توفيقات و بركات بسياري را براي كشور و ملت به ارمغان آورده است. بي آنكه بخواهيم از كاستي ها و كمبودها و خطاها و احياناً برخي تخلف ها و خيانت ها چشم بپوشيم، انصاف بايد داد كه عملكرد اصولگرايان در زمينه خدمتگزاري، عدالت خواهي، مبارزه با فساد و تبعيض و فقر، و دفاع عزتمندانه از كيان كشور در مقابل مستكبران اصلا قابل قياس با عملكرد خيانت آلود جريان اصول گريز يا اصول ستيز قبلي نيست.اما با وجود اين كارنامه انباشته از نقاط عطف و درخشان، نمي توان از خلل ها و فتنه ها و رخنه جويي هاي دشمنان و منافقين غافل شد؛ حركتي كه به ويژه پس از فتنه رسوا و منكوب شده سال گذشته وارد فاز جديدي شده است. تمركز فتنه جديد بر خلل جستن و شكاف انداختن در رمز اقتدار جبهه اصولگرايي يعني وحدت و همدلي و كوشايي بر مدار ولايت و رهبري است.جريان منهزم فتنه با انواع ترفندها از جمله ايجاد بدگماني مي كوشد ميان دولت (خط مقدم مقاومت و خدمت) و مجلس (پشتوانه بزرگ و تعيين كننده خط مقاومت و خدمت) شكاف اندازد اما به اين بسنده نمي كند بلكه درصدد است فراكسيون 022 نفره اصولگرايان در مجلس را نيز دچار انشقاق كند همچنان كه از رخنه جويي در اجزاء دولت- به ترفندهاي گوناگون- غافل نيست.برخي غفلت ها در فراكسيون اصولگرايان- از سوي شماري از اعضا- و غفلت هاي مشابه از سوي برخي دولتي ها كه بازي از سر غفلت در زمين و پروژه دشمن و زدن ساز موافق دشمنان (ساز مخالف با اصولگرايي) را تداعي مي كند، قاطبه اصولگرايان را به هوشياري دوچندان فرا مي خواند، هرچند كه اين خطاها در قياس با توفيقات بزرگ و انسجام قاطبه اصولگرايان اساساً قابل ذكر نباشد يا بزرگ نمايي برخي از اختلافات، اساساً و به درستي، عمليات رواني دشمن براي القا و ايجاد اختلاف مبنايي و آغاز شكاف افكني تلقي شود.امير مؤمنان علي عليه السلام هنگامي كه مالك اشتر را به ولايت مصر مي فرستاد، نامه اي خطاب به مردم آن ديار نوشت كه حاوي 2 مضمون بود، يكي نگراني از رخنه جويي و غلبه جبهه مفسدي كه مقابل امام صف كشيده بودند و ديگري آگاهي بخشيدن به اينكه مرد جنگي تن به سستي و سنگيني و خواب نمي دهد تا در كمين دشمن افتد. «... به يقين من به ملاقات پروردگار مشتاقم و پاداش نيكوي او را منتظر و اميدوار.اما نگرانم كه نابخردان و ستمگران حاكم شوند و اموال الهي را دست به دست ميان خود بگردانند و بندگان خدا را به بردگي بگيرند و با صالحان بجنگند و با فاسقان حزب تشكيل دهند. پس، از آنها كسي است كه شراب نوشيد (وليد بن عقبه) و حد تازيانه بر او جاري شد... آيا نمي بينيد اطرافتان را كه چگونه مرزهاي شما رو به كاهش مي رود و شهرهاي شما چگونه فتح مي شود... خدايتان بيامرزد! بسيج شويد براي جهاد با دشمنانتان و سنگيني نكنيد كه در اين صورت، در خواري فرو مي رويد و در ذلت پناه مي گيريد و پست ترين موقعيت زندگي نصيب شما مي شود. و انّ اخا الحرب الارق و من نام لم ينم عنه. همانا مرد جنگي هميشه بيدار است و هر كس به خواب رود، دشمن او به خواب نمي رود». (نامه 26 نهج البلاغه).مرد جنگي ملاك دارد. هيجان هايش با همت بلند او گره خورده است. او در كمين نمي افتد چون مهار هيجان خود را در زمينه «خواستني ها» و «دلخوري ها و ناگواري ها» رها نكرده است. اصولگراي تراز دين، نهايت همتش را مستي نعمت، گروكشي، خودشيفتگي، خوش باشي، و خنك دل خود بر سر خشم و غضب شخصي قرار نمي دهد.همت و دل مشغولي و جديت او فراتر از مدار تنگ خودمداري است. امير مؤمنان در نامه 66 نهج البلاغه به عبدالله بن عباس متذكر مي شود «اما بعد، انسان از چيزي شادمان شود كه هرگز فوت نمي شود و از دست نمي رود.و براي چيزي محزون و غصه دار شود كه هرگز نصيب او نمي شود.پس نبايد رسيدن به لذتي يا خنك كردن دل از غيظ و غضبي برترين چيزي باشد كه تو از دنيا به آن مي رسي بلكه برترين مراد تو بايد خاموش كردن باطل يا زنده كردن حق باشد و شادماني تو بايد براي چيزي باشد كه پيش فرستاده اي و تأسف و غصه تو بر آن چيزي كه بر جاي مي گذاري، و همت تو بايد براي بعد از مرگ باشد».تنها خللي كه مي تواند به اصولگرايي اصولگرايان آسيب زند و اين جبهه بزرگ و منسجم را دستخوش انشقاق كند، كوتاه شدن قد همت هاي بلند در حد هيجان هاي شخصي- دميدن در روحيه «از خود متشكر بودن» و «خالي كردن خشم براي خنك كردن دل از دلخوري ها»- است.به يقين وسواسان خناسي در اين ميان هستند كه كار ويژه شان «شرارت»، «پنهانكاري» و «وسوسه» است، فرقي هم نمي كند اين وسوسه گران خزيده در لباس دوست و خوش نما، راهي به عرصه مطبوعات و احزاب بخزند يا به جانب اصولگرايان مجلس و دولت بخزند. اگر هم بعضاً حاشيه هاي تلخي در مجلس يا دولت اصولگرا پديد مي آيد، آبشخور آن را بايد در همين آميزش «رخنه» و «خواب» و «مستي نعمت» جستجو كرد كه غبار بر چهره حقيقت مسئوليت و امانتداري و امتحان مي نشاند.آنجاست كه مي بيني پاي گاوهاي پيشاني سفيدي مثل «هوشنگ- الف» به همايش ايرانيان و نظاير آن باز مي شود يا حيله شرعي «وقف دانشگاه آزاد» رأي مي آورد همچنان كه فوريت طرح نظارت بر نمايندگان مجلس از رأي و تصويب باز مي ماند. كار به آنجا مي رسد كه فلان نماينده وابسته به جريان ورشكسته فتنه، جرئت مي كند لاف بزند «ائتلاف نانوشته اي ميان ما و برخي نمايندگان اصولگرا به وجود آمده و فراكسيون اصولگرايان رو به انشعاب است»!نشست صميمانه 42 تن از سران جبهه اصولگرايي به دعوت رئيس جمهور كه دو هفته پيش انجام گرفت و توافق تقريباً قاطع شوراي مركزي فراكسيون اصولگرايان بر سر انتخاب رئيس -با وجود رقابت 2 نامزد- و نيز همدلي دولت و مجلس در مقاطع گوناگون به خودي خود شاهدي است بر اين كه منافقين و فتنه گران آلت دست دشمن، بخيه بر آب مي زنند و صرفاً دست خيانت و خباثت خود را رو مي كنند. بي ترديد بسياري از فضاسازي هاي رسانه اي در زمينه اختلاف اصولگرايان، صرفاً كاربرد القايي و جنگ رواني دارد.همچنين نبايد فراموش كرد كه اصولگرايي يك «جبهه» است نه «حزب» و از ابتدا تنوع و تكثر اضلاع به شرط پايبندي به مباني و اصول پذيرفته شده است كه عملكرد جبهه متحد اصولگرايان در انتخابات مجلس هشتم و اجماع- تقريبا كامل- بر سر نامزدي دكتر احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري دهم از جمله نشانه هاي آن است. اما نبايد از ياد برد كه خلل ها و روزنه هايي ولو كوچك در سدي بزرگ- اگر به موقع چاره جويي و مسدود نشود- مي تواند فاجعه آفرين باشد.دشمن براي زدن خط اول اصولگرايان (دولت) نقشه هاي فراوان چيده، همچنان كه براي انشقاق و آشفتگي در پشتوانه استراتژيك خط مقدم (مجلس). و خطاست اگر به مرزبندي هاي جعلي «دولت- مستقل از دولت» يا «فراكسيون حاميان دولت- فراكسيون اصولگرايان منتقد» اعتبار قائل شويم.مرزبندي حقيقي، مرزبندي بزرگ «انقلاب- ضدانقلاب» و «جبهه پيشرفت و عدالت- جبهه عقب ماندگي، وابستگي و تبعيض» است و هر مرزسازي ديگري كه حاشيه ها را جاي اصول بنشاند و به خط كشي ميان دولت و مجلس يا درون فراكسيون اصولگرايان منجر شود، به يقين انحرافي، القايي و فرصت سوز است.رقابت و عداوت را نبايد به اردوگاه بزرگ اصولگرايي كشاند و هر كس عملگي چنين رقابت و عداوتي را بكند، يا سرانگشت رخنه دشمن است و يا انسان كم ظرفيتي كه قابليت سواري دادن به دشمن را دارد و بنابراين اهليت مشورت و هم نشيني ندارد. درباره توان دشمن زمين خورده و جريان منفعل و متأثر از آن كه در فتنه سال گذشته تن به هر خفتي داد، نبايد اغراق كرد اما در عين حال از دشمن زخم خورده هم نبايد غافل شد. دشمن خواب هايي مي بيند، نبايد به خواب او رفت!آنچه اطمينان آفرين است كاستن از فاصله ها، عمق بخشيدن به الفت و محبت ها، راندن اختلاف افكنان و بدگوياني كه بدگماني مي پراكنند و قدرشناسي نعمت ولايت و رهبري از طريق نصب العين قرار دادن رهنمودهاست. و اين نعمتي است كه منافقين و فتنه گران از آن محرومند و حسادت مي برند و به انحاء مختلف نسبت به آن غيظ و غضب مي ورزند....ره دراز است سبك تر بشتابيم اي قومخصم بيدار است، يك چشمه بخوابيم اي قومنه بنوشيم از اين رودكه زهرآلوده استغوطه بايد زد و بگذشت كه پل فرسوده است... مي رويم امروز با صاعقه همپاي سفرگردباديم و ز سر تا به قدم پاي سفرمردم سالاري:جاي کار کارشناسي کجاست؟«جاي کار کارشناسي کجاست؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم مهدي عباسي  است كه در آن مي‌خوانيد؛همانطور که بارها از سوي کارشناسان و برخي از مقامات رسمي نيز اعلا م شد، «طرح خروج کارمندان دولت از تهران» به دلا يل مختلف شکست خورده است و دولت طي يک اقدام شتاب زده و بدون پشتوانه کارشناسي فراوان، ماه هاست که بخشي از انرژي خود را به اين امر اختصاص داده است.اينکه تهران، شهر شلوغي است و بايد از جمعيت آن کاسته شود، امري قابل دفاع است اما نکته اساسي در اينجاست که اين اتفاق قراراست چگونه و با چه اهرم ها و ابزارهايي صورت گيرد و به طور مشخص چه تحقيقات و کارشناسي هايي براي تحقق اين خواسته صورت گرفته است؟احمدي نژاد در سال جاري، چندين بار سخن از خروج 3الي5 ميليون نفر از شهر و استان تهران به ميان آورد.رئيس دولت نهم و دهم، طي سخنراني هاي مختلف، آن هم هر از چندگاهي اعلا م کرد: خودم محاسبه کرده ام و بايد حدود 5 ميليون نفر از تهران خارج شوند.براين اساس، دستگاه هاي دولتي موظف شدند طي يک اولتيماتوم   چندهفته اي، از تهران خارج شوند.اما بايد پرسيد که امروز که حدود يک ماه ونيم از نيمه دوم سال نيز گذشته است، دولت چه گزارشي مي تواند در خصوص ميزان اجراي اين طرح ارائه کند؟ همانطور که رئيس ديوان عدالت اداري نيز در شهريور ماه اعلا م کرد، انتقال شتاب زده کارکنان دولت از تهران جز گسستگي خانواده ها و افزايش شکايت از دولت بهره اي ندارد و به طور قطع شکست مي خورد.امروز، وقتي دولت پس از اولتيماتومي که تا پايان مرداد به دستگاه هايي اجرايي داده بود 4 ماه ديگر اين خروج را تمديد مي کند، حکايت از آن دارد که کارکارشناسي لا زم براي اين طرح صورت نگرفته و تمام زواياي آن پيش بيني نشده است.بحث اصلي عقب افتادن 4 ماهه اجراي اين طرح که قطعا فرصت اجرا براي آن دوباره تمديد خواهد شد، نيست بلکه انتقاد اصلي از آن است که چرا دولت اقدام به رسانه اي  کردن و دادن اولتيماتوم هاي زماني مکرر براي طرح هايي مي کند که به صورت همه جانبه در خصوص آنها، کارکارشناسي صورت نگرفته است؟ کاش سخنگويان دولت، در دسترس بودند تا براين تاخيرها در اجرا پاسخ مي دادند. دولت بالا ترين مقام اجرايي در کشور است و قطعا اجراي امور با روش آزمون و خطا در عصر تکنولوژي پذيرفتني نيست.نمي توان ماه ها ذهن افکار عمومي را درگير موضوعي کرد و در نهايت در اجراي آن، همه زواياي موضوع را پيش بيني نکرد. وقتي فقط 10 هزار نفر پس از اين همه تسهيلا ت دولت، حاضرند که از تهران خارج شوند، حکايت از آن دارد که دولت پيش بيني درستي از شرايط جامعه براي اجراي اين طرح نداشته است. اميد که هميشه کار کارشناسي، قبل از استارت هرکاري، در دستور کار دولتمردان باشد. ابتكار:مذاکرات آنکارا و بسترهاي جديد؛فقدان دستورکار؛ تاکتيک است يا اشکال؟«مذاکرات آنکارا و بسترهاي جديد؛فقدان دستورکار؛ تاکتيک است يا اشکال؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم سيد علي محقق است كه در آن مي‌خوانيد؛چندي است که مذاکرات هسته‌اي ايران و غرب راه خروج ازبن بست را در پيش گرفته و به تدريج جاي خود را به رايزني جدي براي ازسر گيري گفتگوهاي رسمي داده است. درسفر احمدي نژاد به نيويورک و در جريان مصاحبه‌هاي متعدد با رسانه‌هاي آمريکايي و اروپايي اولين جرقه بازگشت مجدد ايران و غرب به ميز مذاکره زده شد.تجربه نشان داده است در مواقعي که طرفين يک منازعه حداقل‌هايي از اعتماد را نسبت به طرف مقابل از دست داده و گفتگوها به بن بست رسيده است، بهترين جايگزين ميز مذاکره، گفتگوهاي مطبوعاتي و بيان ديدگاهها ازطريق تريبون‌هاي رسمي و پرمخاطب است.اتفاقي که چندي است براي پرونده هسته‌اي ايران حادث شده و طرفين، سمت و سوي مذاکرات را نه پشت ميز مذاکره و نه در جريان رايزني‌هاي پيدا و پنهان ديپلمات ها، که ازطريق گفتگوهاي مطبوعاتي مديريت مي‌کنند. اما پس از چندماه چراغ سبز مطبوعاتي، ايران و 1+5 به تدريج رضايت دادند که براي رسيدن به تصميمي نهايي با ميز مذاکره آشتي کنند.در اين بين نکته نااميد کننده اين است که عليرغم همه فراز و فرود‌ها و توافقات و نامه نگاري ها،ازابتداي توافق زمان، مکان وسطح مذاکرات و مهم ترازهمه موضوع و محورهاي مذاکرات مشخص نگرديد تا تحليلگران در گام اول اعلام توافق چندان اميدي به حل و فصل اختلافات پشت ميزمذاکره نداشته باشند.اوايل هفته جاري بالاخره ازميان مجموعه حلقه‌هاي مفقوده و ملزومات يک مذاکره جدي و نتيجه گرا، محل برگزاري مذاکرات مورد توافق دو طرف قرار گرفت تا با ميزباني ترک‌ها حداقل يک مجهول از معادله چند مجهولي مذاکرات جديدي هسته‌اي معلوم شده باشد.اگرچه در اولين اعلام رسمي توافق، نيمه نوامبر مصادف با 24 آبان ماه به عنوان زمان آغازمذاکرات پيشنهاد شده بود اما اظهارات دو طرف و بخصوص رئيس دستگاه ديپلماسي کشورمان در روزهاي اخير نشان مي‌دهد که زمان گفتگوها نامعلوم ولي قريب الوقوع است.در اين بين ابهام اصلي موجود، دستور کار مذاکرات آنکارا است.شواهد نشان مي‌دهد که دو طرف در حالي خود را براي دست و پنجه نرم کردن ديپلماتيک مهيا مي‌کنند که حتي حداقل‌هايي از توافق بر روي مباحث و محورهاي گفتگو فراهم نشده است و شايد مانند سالهاي گذشته اين گفتگوها صرفا مذاکره براي مذاکره باشد و نه حصول يک توافق تعيين کننده و خاتمه دهنده به موضوعات مورد منازعه.در حالي که غربي‌ها اصرار دارند محور اصلي مذاکرات پيش رو مبادله سوخت باشد، اخيرا منوچهر متكي، وزير امور خارجه تاكيد كرده است که محور مبادله سوخت در دستور كار گفتگو با گروه 1+5 نبوده و از اين رو موضوع مذاکرات آنکارانيز نخواهد بود.به گفته متکي اين موضوع با گروه وين مطرح بوده است و بايد از همان کانال و مطابق توافق تهران پيگيري شود. با مروري بر بحث‌هاي گذشته آخرين گام مذاکرات جليلي با نمايندگان 1+5، قبل از طرح موضوع مبادله سوخت براي نيروگاه تحقيقاتي تهران، تبادل بسته‌هاي پيشنهادي بود که دو طرف بسته‌هايي را به هم ارايه كردند اما با توجه به فاصله زياد محورهاي پيشنهادي براي تداوم گفتگوها و کارشکني‌هاي واشنگتن و فرانسه مذاکرات به بن بست رسيد و پرونده سر ازجلسات شوراي امنيت، صدور قطعنامه وتحريم‌ها درآورد.اين بار و پس از پاسخ مثبت ايران به دعوت كاترين اشتون، مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا مبني بر ازسرگيري مذاكره انتظار مي‌رفت طرفين با پيشنهادهايي نزديک به هم و متبادر به توافق از همديگراستقبال نمايند. اما شواهد به هيچ وجه گوياي چنين اتفاقي نيست.در روزهاي اخير و در حالي که ايران پيشنهادهاي شفاف و مشخصي را در خصوص حقوق مسلم خود و همچنين توقع برخورد غير تبعيض آميزبا همه کشورهاي هسته‌اي را بري طرح درمذاکرات آماده کرده و مبادله سوخت را دستور کار مذاکرات نمي‌داند، منابع خبري از ارائه بسته پيشنهادي جديدي ازسوي آمريكا اختصاصا درباره مبادله سوخت خبر مي‌دهند.به نوشته نيويورك تايمز، دولت آمريكا و متحدان اروپايي اين كشور، پيشنهاد جديدي براي مبادله سوخت به ايران ارائه خواهند داد كه در مقايسه با پيشنهادات قبلي محدوديت‌هاي بيشتري را پيش روي ايران مي‌گذارد و نمي‌توان به هيچ وجه اين بسته را به چشم مشوقي براي رهايي پرونده ازبن بست تلقي نمود. غرب در دور تازه مذاكره ازايران خواهد خواست كه حدود 2000 كيلوگرم از اورانيوم غني شده با خلوص پايين خود را با سوخت اتمي مبادله كند، كه بيشتر از مقداري است كه در طرح مبادله سوخت گذشته آمده بود.واقعيت اين است که اززمان مذاکرات پيشين تاکنون در حوزه‌هاي مختلفي ازقبيل فعاليت‌هاي هسته‌اي کشورمان، مناسبات ديپلماتيک جهاني، اوضاع اقتصادي داخلي و جهاني، اوضاع سياسي آمريکا و ... وقايع جديدي رخ داده است که ظاهرا طرفين در نظر دارند ازهر کدام از شرايط جديد به مثابه ابزار و تاکتيکي براي پيشبرد ديدگاه‌هاي خود در مذاکرات استفاده نمايند. تا جاييکه برخي پا را فراتر از اين گذشته و ابهامات موجود درخصوص محور مذاکرات را تاکتيک طرف گفتگو براي رسيدن به اهداف در اين مذاکرات قلمداد مي‌کنند.ايران کارغني سازي در نطنز را ادامه داده و به تکنيک غني سازي 20 درصدي دست يافته است و ازطرفي براساس گزارش‌هاي آژانس انرژي اتمي ميزان اورانيوم غني شده با غلظت کمتر از 4 درصد ايران نيز چند برابرسالهاي گذشته شده است. از اين رو برخي نمايندگان مجلس و صاحبنظران معتقدند درصورت دستيابي ايران به سوخت 20 درصدي ضروتي براي مذاکره بر سر مبادله سوخت در آنکار وجود ندارد و اظهارات ديپلمات‌هاي ارشد کشورمان نيز مويد چنين ديدگاهي است.علاوه بر اين در بوشهر با آغاز استقرارميله‌هاي سوخت در قلب راکتورو تست نهايي استخرها و توربين‌ها عملا نيروگاه اتمي بوشهر وارد فازبهره برداري و توليد برق شده است. بر همين اساس بسياري معتقدند که پس از بهره برداري از بوشهر، روس‌ها و ساير دول عضو 1+5 به بهانه تحقق يافتن روياي ايران براي دستيابي به برق اتمي اين سوال را براي متقاعد سازي جامعه جهاني در رسانه‌ها مطرح کنند که ايران با برخورداري از برق اتمي ديگر چه نيازي به غني سازي‌هاي تازه و .... دارد.در سطح بين المللي نيز آمريکايي‌ها به بهانه قطعنامه شوراي امنيت، همه اهرم‌هاي نظامي اقتصادي و سياسي خود را بکار گرفته اند تا به خيال خود حلقه تحريم اقتصادي ايران را تنگ تر نمايند. اروپايي‌ها کماکان به تبعيت حداکثري از کاخ سفيد ادامه ميدهند. مسکو هم به طور رسمي راهي متفاوت ازسالهاي گذشته را در پيش گرفته و با قرار گرفتن صد در صدي در مسيرغرب از تهران فاصله گرفته است. چيني‌ها همچنان برسياست يکي به ميخ و يکي به نعل خود ادامه مي‌دهند اما چندان اميدي به مهره پکن نيز در مناسبات سياسي نمي‌توان داشت. در اين مدت ترکيب شوراي امنيت دچار تغيير شده است و اعضاي موقت جديد در مقايسه با اعضاي پيشين همسويي بيشتري با کاخ سفيد دارند.در آمريکا اما موازنه مجلس نمايندگان به ضرر دموکرات‌ها و به نفع جمهوري خواهان به هم ريخته است و همه تحليلگران سياسي معتقدند اين اتفاق سياست خارجي باراک اوباما و کاخ سفيد را تغيير داده و تصميم سازي‌هاي پيشين دستگاه ديپلماسي اين کشور را متزلزل و تهاجمي تر ميکند. اکنون با کنار هم قرار دادن اين سه واقعه جديد و با در نظر گرفتن اوضاع پيش روي اقتصاد داخلي پس از آغاز هدفمند سازي يارانه، شش کشوردرحالي مقابل ايران به گفتگو مي‌نشينند که خيال مي‌کنند تحريم ها، ترکيب يکدست شوراي امنيت، مواضع تغيير يافته واشنگتن و همچنين اوضاع اقتصادي جديد در ايران منجر به حداقلي کردن مطالبات ايران از ميزمذاکرات خواهد شد و گفتگوهاي جديد اهداف از پيش تعيين شده غربي‌ها را محقق خواهد ساخت.اما مواضع رسمي تهران چيز ديگري را نشان مي‌دهد وحتي به اعتراف ديپلمات‌هاي غربي هيچ نشانه‌اي ازسوي ايراني‌ها مبني بر ابراز تمايل براي عدول ازمواضع و حقوق مسلم خود در مقابل مشق‌هاي حداقلي موجود که جدي ترين آنها كاستن از فشارها و تحريم‌هاي اقتصادي و مبادله سوخت 20 درصدي مي‌تواند باشد، به چشم نمي‌خورد.بر اين اساس سوال مهمي که در آستانه ازسرگيري مذاکرات مطرح مي‌شود اين است که واقعا دستور کار نهايي مذاکرات آنکارا چيست و در حاليکه اصلي ترين مجهول اين معادله پيچيده يعني محورهاي گفتگو نامشخص و مباحث مورد نظر از هم دور است، طرفين قرار است در اين جلسات درباره کدام موضوع مشترک پاي ميز مذاکره حاضر شوند؟دنياي اقتصاد:آژانس و رويه ناصواب«آژانس و رويه ناصواب»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، بار ديگر ايران را به همكاري نكردن با بازرسان آژانس متهم كرد و در موضعي غيرحقوقي از ايران خواست قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل را اجرا كند. بخش نخست سخنان يوكيا آمانو تازگي ندارد. وي در يك سال و‌‌نيم گذشته بارها برنامه هسته‌اي ايران را مبهم توصيف كرده و هر بار دولت ايران پاسخ آن را داده است؛ اما بخش دوم سخنانش تامل‌برانگيز است.انگيزه آمانو از اين سخنان هرچه باشد، آثار و نتايج گفتار و كردار وي موجب ايجاد رويه‌هاي ناصواب در سازوكار حق�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن