تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم، شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798704230




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مستوري، مهجوري و مشتاقي


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار پنجشنبه 29 مرداد 1388 تعداد مشاهده : 64 مستوري، مهجوري و مشتاقي جام جم آنلاين: كتاب «مساله حجاب» از تأثيرگذارترين و جريان سازترين آثار استاد شهيد مرتضي مطهري (ره) است. اين دو ويژگي اصلي، «مساله حجاب» را به كتابي مرجع پيرامون اين آموزه ديني مهم تبديل كرده و پيرامون آن بحث‌هاي موافق و مخالف بسياري را نيز ايجاد نموده است. كتاب «مساله حجاب» كتابي نيست كه مخاطب خود را گزينش كند اگرچه همه بخش‌هاي آن نيز قابل فهم براي همگان نيست. كتاب جوانب مختلفي دارد كه هر كس بسته به نگاه خود به مقوله حجاب و عفاف مي‌تواند از آن بهره‌مند شود. هم علاقه‌مندان به مسائل تاريخي و اجتماعي پاسخ خود را در اين كتاب مي‌يابند يا دست كم سوالاتي بنيادين در آن خواهند يافت هم علاقه‌مندان به مباحث فلسفي و هم متخصصان در علوم ديني كه به مباحث نقلي و استدلالي و در يك كلام فقهي مساله بيشتر بها مي‌دهند. در واقع كتاب مساله حجاب نمونه مصداق بارزي است كه علاوه بر تشريح جوانب مختلف بحث حجاب و عفاف جامعيت انديشه استاد را نيز به مخاطب خود مي‌نماياند. پيشتر لازم به ذكر است كه استاد خود واژه پوشش را برحجاب ارجح مي‌داند و مساله حجاب چه بسا به دليل شيوع واژه حجاب چنين نامگذاري شده در حالي كه آنچه در اسلام است به نزد استاد شهيد پوشش است نه حجاب: «استعمال كلمه حجاب در مورد پوشش زن يك اصطلاح نسبتاً جديد است. در قديم و مخصوصاً در اصطلاح فقها، كلمه «ستر» كه به معني پوشش است به كار رفته است... بهتر اين بود كه اين كلمه عوض نمي‌شد و ما هميشه همان كلمه «پوشش» را به كار مي‌برديم. زيرا چنان‌كه گفتيم، معني شايع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به كار برده مي‌شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همين موضوع موجب شده كه عده زيادي گمان كنند اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود.» اگرچه كتاب مساله حجاب (چاپ دوم، مهر 1348) خود حاوي 5 بخش جداگانه است، اما از يك منظر مي‌توان آن را به دو بخش مهم تقسيم كرد. قسمت اول مباحث تاريخي، فلسفي و اجتماعي كه مي‌شود آن را تا حدودي بحث برون ديني درباره مساله حجاب دانست و قسمت دوم مباحث فقهي و تفسيري و قرآني كه در حكم مباحث درون ديني درباره موضوع مورد بحث است. در اينجا ما به دليل عمومي‌تر بودن قسمت نخست تنها به اين نيمه و از ميان مباحث اين قسمت نيز به دليلي كه در ادامه مي‌آيد تنها به بخش اول و دوم و مختصري هم از بخش سوم مي‌پردازيم. در مقدمه چاپ دوم، نويسنده چنين آگاهانه مي‌آغازد: «ريشه بيشتر انحرافات ديني و اخلاقي نسل جوان را در لابه‌لاي افكار و عقايد آنان بايد جستجو كرد. فكر اين نسل از نظر مذهبي آنچنان كه بايد رهنمايي نشده است و از اين نظر فوق‌العاده نيازمند است. اگر مشكلي در راهنمايي اين نسل باشد، فقط در فهميدن زبان و منطق او و روبه‌رو شدن با او با منطق و زبان خودش است و در اين وقت است كه هر كسي احساس مي‌كند اين نسل، برخلاف آنچه ابتدا به نظر مي‌رسد، لجوج نيست، آمادگي زيادي براي دريافت حقايق ديني دارد.» و پس از اشاره به اين ريشه اصلي فاصله گرفتن عالمان ديني از جوانان و در راستاي عمل به همين مهم ابايي ندارد از اين‌كه از نامه چارلي چاپلين به دخترش ‌ نه به عنوان مؤيد بلكه با حفظ تفاوت‌ها و انتقادها نيز شاهد مثال بياورد. چنانچه در جايي ديگر از همين كتاب سخناني را نيز به نقل از كارگردان شهير سينما آلفرد هيچكاك درخصوص مساله عفاف و حفظ ارزش زن ضميمه بحث مي‌نمايد. شيوه استاد براي بيان موضوع نه فقط در اينجا كه در غالب بحث‌ها روش بيان نظرات مخالف و پاسخگويي به آنها و سرانجام رسيدن به گزينه درست با حذف گزينه‌هاي غلط است. درخصوص مساله حجاب متأسفانه برخي از اين گزينه‌هاي غلط امروزه با وجود اين‌كه سال‌ها از نگارش اين كتاب ارزشمند مي‌گذرد هنوز به اشتباه، دلايل حجاب در اسلام دانسته مي‌شوند و خود مهم‌ترين عامل رويگرداني از اين آموزه انساني و اسلامي‌شده‌اند. به عنوان مثال دليل دومي ‌كه شهيد مطهري در كتاب رد مي‌كند و آن را بي‌ارتباط با دليل حجاب در اسلام مي‌داند، مساله امنيت زن است و با كمال تأسف ما مي‌بينيم كه امروزه كمتر كسي در صحت شعار «حجاب مصونيت است نه محدوديت» ترديد مي‌كند. از دليل نخست شروع مي‌كنيم: رياضت و رهبانيت. استاد مطهري در اين خصوص مي‌نويسد: «ارتباط مساله پوشش با فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه چون زن بزرگ‌ترين موضوع خوشي و كامراني بشر است، اگر زن و مرد معاشر و محشور با يكديگر باشند، خواه ناخواه دنبال لذت جويي و كاميابي مي‌روند. پيروان فلسفه رهبانيت و ترك لذت براي اين‌كه محيط را كاملاً با زهد و رياضت سازگار كنند، بين زن و مرد حريم قائل شده پوشش را وضع كرده‌اند... پيدايش پوشش طبق اين نظريه، دنباله و نتيجه پليد دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است.» و در ادامه از برتراند راسل نقل مي‌كند كه گفته است: «بخصوص در قرون اول مسيحيت اين طرز فكر سن پول (بولس مقدس) از طرف كليسا اشاعه تام يافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده بي شماري راه بيابان پيش گرفتند تا شيطان را منكوب سازند... كليسا ضمناً با استحمام به مبارزه پرداخت زيرا خطوط بدن، انسان را به طرف گناه مي‌راند. كليسا چرك بدن را تحسين كرده و رايحه بدن بوي تقدس را به خود گرفت؛ زيرا باز به نظر سن پول نظافت بدن و آرايش آن با نظافت روح منافات دارد، شپش مرواريد خدا شناخته شد و...» شهيد مطهري به اين مدعا اين‌گونه پاسخ مي‌دهد: «ما منكر نيستيم كه رهبانيت و ترك لذت در نقاطي از جهان وجود داشته است و شايد بتوان پوشش زن را در جاهايي كه چنين فكري حكومت مي‌كرده است از ثمرات آن دانست، ولي اسلام كه پوشش را تأسيس نمود نه در هيچ جا به چنين علتي استناد جسته است و نه چنين فلسفه‌اي با روح اسلام و با ساير دستورهاي آن قابل تطبيق است. اصولاً اسلام با فكر رياضت و رهبانيت سخت مبارزه كرده است و اين مطلب را مستشرقين اروپايي هم قبول دارند. اسلام به نظافت تشويق كرده و به جاي اين‌كه شپش را مرواريد خدا بشناسد گفته است: النظافه من الايمان.» مي‌گويند «مشتاقي است مايه مهجوري.» اين صحيح است، اما عكس آن هم صحيح است كه: «مهجوري است مايه مشتاقي»دليل دوم چنانچه پيشتر ذكر شد ناامني است: «ريشه ديگري كه براي به وجود آمدن پوشش ذكر كرده‌اند، ناامني است. در زمان‌هاي قديم بي‌عدالتي و ناامني بسيار بوده است. دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بي‌باكانه دراز بوده است... هر كس زن زيبايي داشت، ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفي نگه دارد. زيرا اگر آنها اطلاع پيدا مي‌كردند، او ديگر مالك زن خود نبود.» شهيد مطهري (ره) به كساني كه اين عامل را ريشه آموزه حجاب در اسلام مي‌دانند و بر همين اساس با مطرح كردن بحث تغيير زمانه و اين‌كه ديگر از اين قبيل ناامني‌ها وجود ندارد، اين آموزه را براي عصر امروز نادرست مي‌دانند و اين‌گونه پاسخ مي‌دهند: «اولاً اين سخن درست نيست كه در عصر ما امنيت كامل از نظر زن برقرار است، در همين دنياي صنعتي اروپا و آمريكا كه به غلط آن را دنياي متمدن مي‌ناميم، احياناً آمارهاي وحشت‌آوري از زناي به عنف مي‌خوانيم، چه رسد به دنياي به اصطلاح نيمه‌متمدن و تمام وحشي. تا در جهان حكومت شهوت برقرار است، هرگز امنيت ناموسي وجود نخواهد داشت، منتها شكل قضيه تفاوت مي‌كند. يك وقتي كسي مانند فلان خان و فلان قلدر مأمور مسلح مي‌فرستد و زن كسي را از خانه‌اش بيرون مي‌كشند، يك وقت ديگر زني را در يك مجلس شب‌نشيني و در خلال رقص و دانس قُر مي‌زنند و او را از شوهر و فرزند آواره مي‌كنند. ثانياً فرض كنيم امنيت ناموسي كامل در جهان برقرار شده و تجاوز به عنف ديگر وجود ندارد و هر تجاوزي كه به نواميس مردم مي‌شود از روي رضاي طرفين است. ريشه نظر اسلام درباره پوشش چيست؟ آيا نظر اسلام به عدم امنيت بوده تا گفته شود اكنون كه امنيت كامل برقرار شده دليلي براي پوشش نيست؟ مسلماً علت دستور پوشش در اسلام عدم امنيت نبوده است. زيرا اين امر نه در آثار اسلامي‌ به عنوان علت پوشش معرفي شده است و نه چنين چيزي با تاريخ تطبيق مي‌كند. در ميان اعراب جاهليت پوشش نبود و در عين حال امنيت فردي به واسطه زندگي خاص قبيله‌اي و بدوي وجود داشت. امنيتي كه در زندگي قبيله‌اي وجود نداشت امنيت اجتماعي يعني امنيت گروهي بود و اين‌گونه عدم امنيت‌ها را پوشش نمي‌تواند چاره نمايد.» دليل سوم استثمار زن است: «بعضي‌ها براي پوشش زن ريشه اقتصادي قائل شده‌اند. مي‌‌گويند حريم و پوشش يادگار عهد مالكيت و تسلط مرد است. مردان به خاطر اين‌كه از وجود زنان بهره اقتصادي ببرند و آنها را مانند بردگان استثمار كنند، آنها را در خانه‌ها نگه مي‌داشتند و براي اين‌كه فكر زن را قانع كنند كه خود به خود از خانه بيرون نرود و بيرون رفتن را كار بدي بداند، فكر حجاب و خانه‌نشيني را خلق كردند. گويندگان اين سخن، سعي كرده‌اند مسائل ديگري از قبيل نفقه و مهر را نيز براساس مالكيت مرد نسبت به زن توجيه كنند.» استاد مطهري نخست به خود اين ادعا اشكال وارد مي‌كند و سپس آن را در مورد اسلام اين‌گونه رد مي‌كند: «قدر مسلم اين است كه حجاب در اسلام به اين منظور نيست، اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهره‌كشي اقتصادي كند، بلكه سخت با آن مبارزه كرده است. اسلام با قطعيت تامي‌كه به هيچ‌وجه قابل مناقشه نيست، اعلام كرده است كه مرد هيچ‌گونه حق استفاده اقتصادي از زن ندارد. اين مساله كه زن استقلال اقتصادي دارد، از مسلمات قطعي اسلام است. كار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مايل باشد كاري كه در خانه به وي واگذار مي‌شود مجاناً و تبرعاً انجام مي‌دهد و اگر نخواهد مرد حق ندارد او را مجبور كند. حتي در شير دادن به طفل با اين‌كه زن اولويت دارد، اولويت او موجب سقوط حق اجرت او نيست... زن مي‌تواند هر نوع كاري همين قدر كه فاسدكننده خانواده و مزاحم حقوق ازدواج نباشد، براي خود انتخاب كند و درآمدش هم منحصراً متعلق به خود اوست. اگر اسلام در حجاب، نظر به استثمار اقتصادي زن داشت بيگاري زن را براي مرد تجويز مي‌كرد، معقول نيست كه از يك طرف براي زن استقلال اقتصادي قائل شود و از طرف ديگر حجاب را به منظور استغلال و استثمار زن وضع كند.» دليل چهارم: حسادت. در كتاب در اين باره مي‌خوانيم: «گفته‌اند علت اين‌كه مرد، زن را به اين شكل اسير نگه مي‌دارد، حس خودپرستي و حسادت وي نسبت به مردان ديگر است. مرد نمي‌خواهد و رشك مي‌برد كه مردان ديگر ولو با نگاه كردن يا همسخن شدن، از زني كه تحت اختيار اوست استفاده كنند. به عقيده اين دسته، قوانين ديني و مذهبي با اين‌كه در جاهاي ديگر با خودخواهي‌ها و خودپرستي‌ها مبارزه كرده است در اينجا برعكس عمل كرده و روي اين خودخواهي مردان صحه گذاشته و منظور آنها را تامين كرده است.» چكيده پاسخ مفصل استاد به اين اشكال از اين قرار است: «ما معتقديم كه حسادت و غيرت دو صفت كاملاً متفاوتند و هر كدام ريشه‌اي جداگانه دارد. ريشه حسادت خودخواهي و از غرائز و احساسات شخصي مي‌باشد ولي غيرت يك حس اجتماعي و نوعي است و فايده و هدفش متوجه ديگران است. بدون شك اسلام همان فلسفه‌اي كه در حس غيرت هست يعني حفاظت پاكي نسل و عدم اختلاط انساب را منظور نظر دارد، ولي علت حجاب اسلامي ‌منحصر به اين نيست.» بنابراين همان طور كه مشاهده شد، اگر تفكيك غيرت و حسادت را در دليل چهارم مدنظر قرار دهيم، اين تنها موردي است كه به نزد استاد مي‌تواند يكي از دلايل حجاب و نه دليل اصلي آن باشد. در واقع استاد اين گزينه را فقط در صورتي كه غيرت مساوي با خودخواهي دانسته شود رد مي‌نمايد. و اما دليل آخر عبارت است از عادت زنانگي. «به عقيده بعضي حجاب و خانه نشيني زن ريشه رواني دارد. زن از ابتدا در خود نسبت به مرد احساس حقارت مي‌كرده است. اين‌كه عادت ماهانه نوعي پليدي و نقص است، فكري است كه از قديم در ميان بشر وجود داشته است و به همين دليل زنان در ايام عادت مانند يك شيء پليد در يك گوشه‌اي محبوس و از آنها دوري و اجتناب مي‌شده است.» شهيد مطهري در اين باره مي‌گويد: «درباره اين‌كه زن ابتدا در خود احساس نقص مي‌كرده و سبب شده كه هم خود او و هم مرد، او را موجود پست بشمارد سخنان زيادي گفته شده است، خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشيدگي زن رابطه اي ندارد. اسلام نه حيض را موجب پستي و حقارت زن مي‌داند و نه پوشيدگي را به خاطر پستي و حقارت زن عنوان كرده است، بلكه منظورهاي ديگري داشته است.» اما منظور اسلام از وضع قانون حجاب چيست اگر هيچ‌كدام از اينها نيست؟ پاسخ در يك كلام همان تيتر قسمت پاياني بخش دوم است: «بالابردن ارزش زن» كه به دنبالش در بخش سوم تحت عناوين «فلسفه پوشش در اسلام» و «سيماي حقيقي مساله حجاب» جوانب ديگري از مساله نيز تشريح شده است. در فرصت كوتاه باقيمانده از اين نوشته نمي‌توان در اين خصوص چنان‌كه بايد و شايد حق مطلب را ادا كرد؛ اما شايد بتوان با ذكر گزيده‌اي از عبارات كليدي اين بخش خواننده محترم را به رجوع به خود كتاب دعوت كرد و پرونده بحث را تا مطالعه كامل خود اثر باز نگه داشت: حيا و عفاف و ستر و پوشش تدبيري است كه خود زن با يك نوع الهام براي گرانبها كردن خود و حفظ موقعيت خود در برابر مرد به كار برده است. مَثل مرد مَثل آب است و مَثل زن مَثل آتش.‌ اگر حائل از ميان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه مي‌كند و آن را خاموش مي‌سازد، اما اگر حائل و حاجبي ميان آن دو برقرار گردد. آن وقت است كه آتش آب را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد، اندك اندك او را گرم مي‌كند و احيانا جوشش و غليان در او به وجود مي‌آورد. روح بشر فوق‌العاده تحريك‌پذير است، اشتباه است كه گمان كنيم تحريك‌پذيري روح بشر محدود به حد خاصي است و از آن پس آرام مي‌گيرد. تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام‌ناشدني است و هميشه مقرون است به نوعي احساس محروميت، دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري‌هاي رواني مي‌شود. فلسفه پوشش و منع كاميابي جنسي از غير همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگي، اين است كه همسر قانوني شخص از لحاظ رواني عامل خوشبخت كردن او به شمار برود. در حالي كه در سيستم آزادي كاميابي، همسر قانوني از لحاظ رواني يك نفر رقيب و مزاحم و زندان‌بان به شمار مي‌رود و در نتيجه، كانون خانوادگي براساس دشمني و نفرت پايه گذاري مي‌شود. مي‌گويند «مشتاقي است مايه مهجوري.» اين صحيح است، اما عكس آن هم صحيح است كه: «مهجوري است مايه مشتاقي.» آزاد جعفري




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن