تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 30 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796622154




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزیده سرمقاله روزنامه های امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: چه بهتر از اين؟!«چه بهتر از اين ؟!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛1- ابتدا به چند نمونه از اخبار و گزارش هايي كه رسانه هاي فارسي زبان بيگانه و سايت هاي اينترنتي وابسته به آنها درباره سفر تاريخي و حماسي رهبر معظم انقلاب به قم منتشر كرده اند توجه كنيد. اين نمونه ها از راديو فردا- ارگان فارسي زبان سازمان سيا- راديو آمريكا، راديو بي بي سي- متعلق به وزارت خارجه انگليس- راديو اسرائيل، راديو زمانه- وابسته به وزارت خارجه هلند و تحت مديريت اليزابت چني، دختر ديك چني معاون وقت جرج بوش- شبكه تلويزيوني العربيه متعلق به پادشاهي سعودي، سايت جرس- حلقه ماسوني لندن و تحت مديريت MI6 انگليس- سايت بالاترين، متعلق به منوشه امير، سايت گويا نيوز كه با بودجه «سيا» اداره مي شود و چند سايت و شبكه راديويي و تلويزيوني فارسي زبان و مشابه ديگر طي چند روز اخير استخراج شده است؛- «يك منبع موثق از قم به خبرنگار راديو آمريكا گفت؛ آيت الله شبيري زنجاني، از مراجع بزرگ قم حاضر به حضور در محل ملاقات آيت الله خامنه اي و ديدار با رهبر ايران نبود ولي ماموران حكومتي به محل درس آقاي شبيري زنجاني مي روند و با حالتي كه به آدم ربايي شبيه است ايشان را وسط درس غافلگير كرده و با تهديد به ديدار آيت الله خامنه اي مي برند. آيت الله شبيري كه به شدت عصباني بود در ديدار با آقاي خامنه اي به ايشان اعتراض مي كند... گزارش هاي دريافتي از قم نشان مي دهد كه با بعضي ديگر از مراجع و علماي روحاني مخالف رژيم نيز همين رفتار حيله گرانه را داشته اند.»!!- «گزارشي كه دقايقي پيش براي راديو فردا مخابره شد از فشار عوامل حكومتي و آخوندهاي وابسته به بيت رهبري بر آيت الله صافي گلپايگاني حكايت دارد. بر پايه اين گزارش عوامل حكومتي اصرار دارند آيت الله صافي گلپايگاني در محل اقامت آيت الله خامنه اي با وي ملاقات كند ولي ايشان تاكنون با اين درخواست موافقت نكرده است، اما بعيد نيست با افزايش فشارها آيت الله صافي گلپايگاني هم مانند آيت الله شبيري زنجاني به ملاقات با آيت الله خامنه اي وادار شود.»!!- «در قم بسياري از مقلدان مراجع تقليدي كه به ملاقات آيت الله خامنه اي رفته بودند به نشانه اعتراض، در گروه هاي چندنفره به مساجد معروف قم از جمله مسجد چهارمردان و مسجد اعظم رفتند و رساله هاي مراجع خود را به صحن اين مساجد پرتاب كردند. يك منبع آگاه كه از ترس تعقيب وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران حاضر به افشاي نام خود نشده است خبر مي دهد هم اكنون در صحن مسجد چهارمردان و مسجد اعظم تعداد زيادي از رساله هاي اين مراجع كه روي هم انباشته شده است ديده مي شود و ماموران حكومتي با مسدود كردن راه ورود به اين دو مسجد، با عجله در حال جمع آوري رساله ها هستند.»!!- «به گزارش خبرنگاران مستقل و شاهدان عيني از قم، ميليون ها نفر از پاسداران، طلاب، بسيجي ها و كارگران و كارمندان با هزينه دولت از تهران و اصفهان و اراك و شهرها و روستاهاي مجاور قم براي استقبال از رهبري به اين شهر منتقل شده و در هتل ها، حسينيه ها، مساجد و پارك ها اسكان داده شده اند.»!!- «همكاران افتخاري راديو زمانه از شهر مذهبي قم خبر مي دهند چند ميليون كيك و سانديس در ميان جمعيت استقبال كننده از آيت الله خامنه اي توزيع شده است به طوري كه روزهاي دوشنبه و سه شنبه كه روز استقبال و روز قبل از آن بود در بسياري از مغازه ها و سوپرماركت هاي قم و شهرك هاي اطراف و همچنين در برخي از نقاط تهران و اصفهان، كيك و سانديس يافت نمي شد... علاوه بر كيك و سانديس و غذا كه در ظرف هاي يكبار مصرف بين جمعيت استقبال كننده توزيع شده، به هريك از آنها نيز مبلغ قابل توجهي پول و بن حبوبات داده اند... براي كارگران و كارمندان شركت كننده در مراسم هم حق ماموريت در نظر گرفته اند.»!! و... اين قصه سر دراز دارد!2- نزديك به 2 سال قبل خبرنگار شبكه تلويزيوني CNN كه براي تهيه گزارش درباره انتخابات رياست جمهوري دهم به ايران آمده بود، نظر نگارنده را درباره شبكه هاي فارسي زبان ماهواره اي و سايت هاي اينترنتي متعلق به اپوزيسيون- كه هنوز به گستردگي امروز نبود- جويا شد و پاسخ اين بود كه؛ «اگر به جاي دولت بودم و بودجه اي در اختيار داشتم علاوه بر تامين هزينه سايت ها و شبكه هاي اپوزيسيون، ساير مخالفان انقلاب و جمهوري اسلامي را هم به اين كار تشويق مي كردم و هزينه مورد نياز آنها را بي كم و كاست مي پرداختم» خبرنگار CNN با تعجب گفت؛ «سؤال من جدي است» و پاسخ شنيد كه «جواب من هم جدي است، اگر شما هم مي دانستيد يك دشمن احمق تا چه اندازه ارزش دارد، نه فقط در حمايت از او كمترين ترديدي نمي كرديد بلكه براي تكثير آنها، سر از پا نمي شناختيد و هرچه بودجه در اختيار داشتيد براي توليد انبوه «دشمن احمق» هزينه مي كرديد.»3- اكنون، بار ديگر نمونه هايي از اخبار و گزارش رسانه هاي بيگانه و سايت هاي ضد انقلابي و حامي فتنه كه در صدر اين نوشته آمده است را به خاطر آوريد. آيا مي توانيد در اين واقعيت كمترين ترديدي داشته باشيد كه «دشمن احمق» يك موهبت الهي است؟ و امام سجاد عليه السلام، چه حكيمانه خداي سبحان را به خاطر برخورداري از نعمت «دشمنان احمق» سپاس گفته است.مي گويند و مي نويسند؛ «عوامل حكومت ميليون ها نفر را از سراسر ايران با زور و تهديد براي استقبال از رهبر انقلاب به قم منتقل كرده اند»! و «ميليون ها كيك و سانديس و غذا در ظروف يكبار مصرف در ميان آنها توزيع كرده اند»! بنابراين بدون آن كه كمترين مبلغي براي تبليغ به نفع جمهوري اسلامي ايران دريافت كرده باشند، به صراحت اعتراف مي كنند كه ميليون ها نفر در مراسم استقبال از رهبر معظم انقلاب شركت كرده اند. گفته اند و حكيمانه گفته اند كه «الفضل ما شهد به الاعداء... فضل آن است كه دشمنان نيز به آن گواهي دهند».نوشته و گفته اند كه «ميليون ها كيك و سانديس همراه با مبالغ قابل توجهي پول به هريك از شركت كنندگان در مراسم استقبال از آيت الله خامنه اي]حفظه الله تعالي[ پرداخت كرده اند.»! در اين گزاره نيز علاوه بر اعتراف به حضور جمعيت چند ميليوني در استقبال از رهبر معظم انقلاب، به مديريت بي نظير و شگفتي آفرين نظام اسلامي نيز اشاره كرده اند. چگونه؟! خب! آيا توان مديريتي و قدرت سازماندهي يك نظام حكومتي كه مي تواند ميليون ها كيك و سانديس و پاكت هاي حاوي پول نقد را در ميان ميليون ها استقبال كننده توزيع كند و هيچ رد پاي آشكاري هم باقي نگذارد، قابل تقدير و تحسين نيست؟! شما كه در هر 2 جمله از نوشته ها و گفته هاي خود 3 بار جمهوري اسلامي ايران را به ناتواني در مديريت متهم مي كنيد! اين قدرت عظيم و بي نظير مديريتي نظام را چگونه توضيح مي دهيد؟!دشمنان نادان، اين موهبت هاي بزرگ الهي كه خداوند تبارك و تعالي آنان را مفت و مجاني براي حرف مفت زدن در اختيار نظام مقدس جمهوري اسلامي گذارده است با گزارش ها و خبرهاي جعلي ياد شده، مردم شريف اين مرز و بوم را آماج وقيحانه ترين و زشت ترين تهمت ها قرار داده اند. از نظر آنها- با عرض پوزش از ملت فهيم و فداكارمان- مردم ايران - نستجيربالله- مردمي هستند كه براي دريافت يك كيك و سانديس و يك پرس غذا، همه باورها، اعتقادات و استقلال و آزادانديشي خود را زير پا مي گذارند!! اگر اينگونه بوده و هست كه آنان مي پندارند، چرا آمريكا و اسرائيل و انگليس و در يك كلمه نظام سلطه بين الملل براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران و همين مردم كه كانون اصلي قدرت نظام هستند، تمامي توان مالي، نظامي، سياسي و تبليغاتي خود را به ميدان آورده و به قول حضرت امام(ره) هيچ غلطي نتوانسته اند بكنند؟!راستي اگر مردم شريف ايران از بصيرت عميق و مثال زدني برخوردار نبودند، راه اندازي صدها شبكه راديو و تلويزيوني، هزاران سايت اينترنتي و تهيه و توزيع ميليون ها نسخه كتاب و جزوه براي فريب آنان- جنگ نرم- از سوي آمريكا و متحدانش چه ضرورتي داشت؟! مگر در همين فتنه 88، آمريكا، اروپا، اسرائيل، برخي از كشورهاي منطقه، و همه گروه ها و گروهك هاي دست ساز آنها در داخل و خارج نظير جبهه اصلاحات، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، ماركسيست ها، كلان سرمايه داران و همه دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب و نظام اسلامي با همه توان براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران به ميدان نيامدند؟ و مگر نه اين كه امروزه همه آنها دست از پا درازتر و با شكست و رسوايي جارو شده اند؟!....4- به اصطلاح از قول منابع موثق!! گزارش كرده اند كه مراجع عاليقدر و بزرگواري نظير حضرت آيت الله شبيري زنجاني و يا حضرت آيت الله صافي گلپايگاني و... با زور و تهديد به ملاقات آقا رفته اند؟! آيا اين دروغ بافي ها، اهانت به ساحت محترم مراجع گرانقدر نيست؟ آيا مثلا حضرت آيت الله شبيري زنجاني- به قول راديو آمريكا- از سوي عوامل حكومت با حركتي ربايش گونه!! از محل درس ايشان به محل اقامت رهبر معظم انقلاب منتقل شده است؟! و... شما از شخصيت علمي، ديني، شجاعت و درايت مراجع عاليقدر تقليد چه تصوري داريد كه اينگونه ژاژ مي خائيد؟! و چرا شخصيت برجسته و عاليقدر مراجع تقليد را با ماهيت ذليلانه خود به مقايسه مي نشينيد؟!درباره انگيزه الهي مراجع بزرگوار تقليد و استقبال مثال زدني آن عزيزان از حضور رهبر معظم انقلاب در شهر خون و قيام، گفتني هاي ديگري هست كه فصل جداگانه اي مي طلبد.5- و بالاخره اين نكته نيز گفتني است كه رسانه هاي غربي براي حفظ پرستيژ و موقعيت خود از انتشار اينگونه دروغ هاي شاخدار و خنده دار پرهيز مي كنند و انجام اين ماموريت ها را برعهده عوامل بي شخصيت و اجاره اي خود مي گذارند.مثلا راديو آمريكا در اخباري كه به زبان اصلي پخش مي كند، دست به انتشار دروغ هاي مورد اشاره نمي زند و يا بخش انگليسي راديو تلويزيون بي بي سي- BBC WORLD- پخش اينگونه اخبار و گزارش هاي جعلي را خدشه جدي به اعتبار خود تلقي مي كند و يا مقامات رسمي آمريكايي و اروپايي علي رغم آن كه هزينه راه اندازي سايت ها و اداره راديوهاي فارسي زبان را تامين مي كنند، هرگز حاضر نيستند با اظهارنظرهاي كذايي، موقعيت خود را به خطر اندازند.... سال گذشته، معاون وزارت خارجه هلند درمقابل اعتراض تعدادي از ايرانيان فراري كه از راديو زمانه- وابسته به وزارت خارجه هلند- اخراج شده بودند، با صراحت خطاب به آنها گفته بود؛ شما بردگان ما هستيد و در مقابل پولي كه مي گيريد بايد آنچه را كه ما مي خواهيم، بخواهيد.مردم سالاري: جنگ ارزها جنگي از نوع هزاره سوم«جنگ ارزها جنگي از نوع هزاره سوم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم عباس محتشمي  است كه در آن مي‌خوانيد؛در روزگاران کنوني قرن 21 که دنيا به سرعت برق آسايي در حال رشد و پيشرفت و در حال فراهم نمودن يک نظام هماهنگ جهاني در اقتصاد يا همان جهاني شدن اقتصاد مي باشد; بايستي انتظار تنش هاي متفاوتي را بين کشورها از نوع هزاره سوم نيز داشت.تنش ها يا همان جنگ هايي که از نظر ماهيت و ظاهر تفاوتهايي بس آشکار با جنگ هاي دنياي گذشته دارند.يکي از اين جنگ ها که اين روزها دنيا را تحت تاثير خود قرار داده، جنگي تحت عنوان جنگ ارزهاست.همان عنواني که اين روزها در جهان جدي ترين محوري شده که جنگي از نوع اقتصادي و حتي سياسي - تبليغاتي ميان کشورها و قطب هاي اقتصادي را به همراه داشته است.تضاد و تعارض ميان يوآن چين از يک طرف و دلار آمريکا، ين ژاپن و يورو اتحاديه اروپا از سوي ديگر تا حدي پيش رفت که محور اصلي نشست سران گروه 20 در کره جنوبي قرار گرفت.گيدو مانتگا وزير دارايي برزيل اولين کسي بود که در 27 سپتامبر از عبارت جنگ ارزها استفاده کرد. آمريکا و اروپا براي اولين بار درباره يک موضوع اقتصادي به توافق رسيدند و از کشورهايي که براي مهار ارزش پول خود مداخله مي کنند، به شدت انتقاد کردند. تيموتي گايتنر، وزير خزانه داري آمريکا از وسعت مداخله برخي کشورها در بازارهاي ارز به منظور جلوگيري از افزايش ارزش پول خود، اظهار تاسف نمود و ژان کلود ژونکر رئيس وزيران دارايي ناحيه يورو هم تاکيد کرد اروپا از ارزش فعلي يوان واحد پول چين راضي نيست.همه اين اظهارات نوعي خط و نشان کشيدن اقتصادي کشورهاي قدرتمند جهان براي يکديگر است. آمريکايي که نظام مالي خود را پر از نقدينگي مي کند، اروپايي که تحت فشار سياست بودجه اي خود است، ژاپني که براي پايين آوردن ارزش ين مداخله مي کند و چيني که ذخاير ارزي خود (و گاهي هم به صورت طلا) را انباشته کرده تا ارزش يوان پايين بماند و...کاهش ارزش پول يعني افزايش نرخ ارز و افزايش کميت هاي پول داخلي درمقابل يک واحد ارز خارجي و هدف از کاهش ارزش پول، کاهش سطح قيمتها در داخل بر اساس ارز خارجي است. اين سياست در واقع در حالت وجود کسري در ترازپرداختها اتخاذ مي شود.وقتي ارزش پول داخلي کاهش پيدا نموده و قيمت ارز خارجي گران مي شود، صادرات کشور براي خارجي ها ارزان و واردات کالا از ديگر کشورها براي اتباع داخلي، گران مي شود.يعني افزايش صادرات کالاهاي ساخت داخل به ساير کشورها و افزايش ارزآوري و کاهش واردات کالاهاي ساخت خارج و کاهش خروج ارز از کشور که افزايش ترازپرداختهاي خارجي و لذا افزايش توليد ملي را نتيجه مي دهد.افزايش توليد داخلي به عنوان يک هدف والا، تقاضاي کالاهاي ساخت داخل را افزايش و تقاضاي شرکتهاي داخلي براي نيروي کار را بيشتر مي نمايد.بنابراين اشتغال در کشور بهبود يافته و نرخ بيکاري در سطح جامعه کاهش مي يابد. کاهش بيکاري، کاهش فساد، افزايش سلامت جامعه و ... را به همراه خواهد داشت. لذا به نظر مي رسد کاهش ارزش پول ملي ترفندي باشد که برخي کشورها براي حل معضلات و مشکلات اقتصادي موجود در کشور خود در پي مي گيرند.اما بايد يادمان باشد درصورتي که پشتوانه پول (توليد ملي) ضعيف باشد، کاهش ارزش پول ملي ممکن است تورم و گراني در داخل را هم به ارمغان بياورد.مثلا وقتي ريال در مقابل دلار تضعيف شود، اجناس گران تر شده; اما از سوي ديگر در ارتباط بين المللي باعث کاهش قيمت تمام شده کالاي صادراتي شده و مزيت نسبي براي خريداران خارجي ايجاد مي شود.لذا بايد گفت هدف از سياست کاهش ارزش پول، خيلي ساده است. کشورها مي خواهند ارزش واحد پول خود را پايين نگاه دارند تا کار صادرکنندگان شان را آسان نمايند و شرکت هاي خارجي را براي فروش کالا در کشور با مانع مواجه نمايند. (هرچند اين هدف براي توليدکنندگان داخلي يک مزيت بوده; اما اين با اصولي که جهاني شدن اقتصاد در حال فراگيري آن بوده، همخواني ندارد.)برخي کشورهاي غربي، دولت هايي همچون چين را متهم مي کنند که با دخالت در تعيين ارزش برابري ارزهاي خود در برابر ارزهاي خارجي، تعادل بازارهاي جهاني را برهم زده اند. در همين حال، حتي در جبهه متحدين واشنگتن هم تعارضات معني داري ميان ژاپن با آمريکا و اروپا از يک طرف و آمريکا با اروپا از طرف ديگر وجود دارد که بعيد است از ديد چيني ها پنهان مانده باشد.در واقع به طور همزمان يک جنگ پرتلفات ميان يوآن با دلار، يوآن با ين ژاپن، يوآن با يورو، دلار با يورو، ين با دلار و ين با يورو در جريان است که هر يک از طرفها سعي دارند از يک طرف مسائل و مشکلات خود را به ساير کشورها و ساير ارزها منتقل نموده و با صدور بحران از مشکلات خود بکاهند و ازطرف ديگر مانع نقش آفريني ساير ارزها براي اقصاد ملي خود شوند.کشورهايي نظير آمريکا معتقدند که کاهش ارزش يوان به ضرر رشد و توسعه تجارت آزاد در عرصه بين المللي است. آنها معتقدند که چيني ها هم اکنون در حال دستکاري در ارزش واحد پول خود هستند و مانند برخي کارهاي ديگرشان، اين کار را هم در مقياسي بسيار گسترده انجام مي دهند.اما در ايران وضع تاحدودي فرق مي کند. چراکه از سالهايي نرخ برابري ريال و دلار نزديک به 70 ريال در برابر هر دلار امريکا بوده و هم اکنون که اين نرخ تا رکورد 10500 ريال و بلکه بالاتر در برابر هر دلار ثبت شد، با کاهش ارزش پول ملي، حجم واردات در اين مدت افزايش چشمگيري داشته است. به عبارت بهتر کاهش شديد ارزش ريال در اين مدت تاثيري بر کاهش واردات و افزايش صادرات ايران نداشته; بلکه روند واردات کالاهاي مختلف به داخل کشور تسهيل و تقويت نيز گرديده است. همچنين در اين مدت نيازمندي دولت به درآمدهاي نفتي افزايش داشته است. بنابراين بايد گفت در ايران و طي سالهاي گذشته، کاهش شديد ارزش ريال نه توان صادراتي ما را افزايش داده و نه موجب کاهش واردات شده است.در پايان بايد گفت به هر حال رهبران مالي گروه 20 متعهد شدند براي جلوگيري از تضعيف ارزهايشان، صادرات را افزايش داده و اجازه ندهند ارز خارجي، بازار را تصاحب کند. به نظر مي رسد اين کار از بروز تنش در اقتصاد جهاني بطور فزاينده اي کم کرده و جنگ به وجود آمده را پايان دهد.  کارشناسان معتقدند که توافق رهبران مالي گروه 20 نشان داد که براي مقابله با برخي کشورها همچون چين که به دنبال کاهش ارزش پول خود به منظور افزايش صادرات بوده، يک بلوک اتحادي (هرچند کوتاه مدت باشد) شکل گرفته است.  اين توافق به برخي کشورها اجازه نمي دهد تا نرخ ارز خود را بدون نگراني کاهش دهند. اما به هر حال جنگ ارزها، قيمت هاي ارز را تحت تاثير قرار داده، علاوه بر آن باعث شده تا قيمت طلا، فلزات گرانبها و نفت نيز تحت تاثير قرار گيرد.رسالت:بسيج و عقلانيت اسلامي«بسيج و عقلانيت اسلامي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛عقل سلطان دل است. كساني كه از آن بهره‌اي‌ ندارند اجازه مي‌دهند دلشان جولانگاه "وهم"، "خيال" و "وسوسه" شود.اگر عقل بر دل سلطنت كند انسان را به مرزهاي راستين عشق و پرستش رهنمون مي‌سازد. عقل، تنها وسيله‌اي است كه با آن خداوند را عبادت مي‌كنيم. عقل و عقلانيت ملاك تشخيص حق، حقانيت و راه درست است. عقلانيت خمير مايه بصيرت و آگاهي و بيداري است. عقل بيدارهوش و عقل ايماني از دل مراقبت مي‌كند تا انسان جز حق را متابعت نكند. قلب پاك حاكميت عقل را قبول مي‌كند. عقل، پيامبردروني است.كساني كه اين پيامبر را به تمسخر بگيرند و در درون خود بكشند. حتما دست خود را به كشتن پيامبران و مصلحان در بيرون از خود آلوده خواهند كرد. تاريخ مملو از جفا و خيانت و ستم به پيامبران و مصلحان و مومنان است. مقام معظم رهبري در بيانات خود در ديدار بسيجيان قم روي واژه "بصيرت"، "اخلاص" و "عمل بهنگام" به عنوان شاخص حركت بسيج انگشت تاكيد نهادند.بصيرت، اخلاص و عمل بهنگام سه محصول اصيل عقل در توفان‌هاي فكري و فتنه انگيزي‌هاي دشمن است. بسيج در فتنه سال 88 با اين راهبرد در صراط عقل و حق باقي ماند و توطئه دشمنان اسلام را كه با سلاح "وهم"، "خيال" و "وسوسه" به ميدان آمده بودند نقش بر آب كرد. دشمن مدام روي "چهره‌ها"ي موجه و "اشخاص" به عنوان حق تاكيد مي‌كند. اما بسيج با خواندن دست دشمن و افشاي برنامه و دستور كار آنها جلوي تبهكاري‌هاي افراد غافل، جاهل و مغرض را گرفت و با كمترين هزينه فتنه سال 88 را كه مي‌رفت به صورت يك بحران در آيد كنترل كرد.آنچه امروز به عنوان واقعيت دركشور مي‌گذرد، تصويري از كارآمدي نظام در تضمين وحدت ملي است. عقلانيت اسلامي حاكم بر حركت مردم و رهبري و بويژه در ميان بسيجيان به خوبي مشهود است. پاسداشت اين عقلانيت با روشنگري و بيداري و حركت در مسير ولايت فقيه است. امروز بسيج با پرچم بصيرت در برابر هر گونه تبهكاري و سياه نمايي و وارونه جلوه دادن واقعيات ايستاده است.امروز به تعبير مقام معظم رهبري بسيج عرصه‌هاي مجاهدت خود را در حوزه‌هاي سياست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع وحتي عرصه‌هاي بين‌المللي بسط داده است.رئيس جمهور قدرت نرم انقلاب را در لبنان به رخ قدرت‌هاي جهاني بويژه آمريكا كشيد. موج اين نمايش عظيم تمامي رسانه‌هاي جهان را در نورديد و پژواك صداي آن در اقطاب عالم شنيده شد.اين اقدام بسيجي گونه و متهورانه آقاي دكتر محمود احمدي‌نژاد مصداق يك عمل بهنگام و توام با بصيرت در عرصه بين‌المللي بود اين سفرنشان داد مشروعيت دولت جمهوري اسلامي مرزهاي جغرافيايي ايران را در نورديده است و رئيس جمهور ايران مي‌تواند به پشتوانه ميليون‌ها جوان بسيجي با قدرت و با صلابت عليه قداره بندان جهان در مرز رژيم صهيونيستي با صداي بلند از حقوق ملت لبنان و مردم فلسطين دفاع كند.استقبال عظيم مردم لبنان از رئيس‌جمهور به صورت نمادين نقطه پاياني بر تبليغات دروغين انزواي ايران در منطقه و جهان بود.تهران امروز: بصيرت راه گريز از فتنه«بصيرت راه گريز از فتنه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم حميدرضا ترقي است كه در آن مي‌خوانيد؛معنا و مفهومي كه رهبر معظم انقلاب در سخنراني‌ اخيرشان از بصيرت ارائه كردند، آن‌قدر جامع‌ و روشن‌ بود كه جاي پرسش و يا ابهامي براي كسي باقي نگذاشت. بدين اعتبار ضروري است كه براي رسيدن به بصيرت و دست يافتن به آن، رهنمودهاي مقام معظم رهبري به‌طور جدي در دستور كار قرار گيرد و همه افراد، جريان‌ها و چهره‌هاي سياسي بر اين مبنا، بازتعريفي از راهبردها و راهكارهاي موجود ارائه دهند.به نظر بنده، اگر بخواهيم مفهوم اين كلمه را تبيين كنيم، بايد دقت داشته باشيم كه بصيرت در حقيقت، قدرت تزكيه، تبيين و واقع‌بيني انسان است و با برخورداري از اين قدرت، انسان مي‌تواند بين حق و باطل تمييز قائل شود و به سرعت خود را از گرداب‌ها نجات دهد.در فتنه اخير نيز در شرايطي كه فضا و جو مه‌آلود شد، عده‌اي كه از بصيرت برخوردار بودند راه خود را به سرعت از افراد بي‌بصيرت جدا كردند و به آغوش نظام و اسلام بازگشتند. حال آنكه افرادي بودند كه با بي‌بصيرتي‌شان تيشه به ريشه خود زدند و راه خود را به دليل نداشتن بصيرت از فتنه‌گران جدا نكردند. اين مصداق روشن و عبرت‌آموز، به خوبي نشان مي‌دهد كه بصريت در فضاي مه‌آلود، همچون چراغ مه‌شكن عمل مي‌كند و قادر است راه حق را از باطل و درست را از غلط تشخيص دهد.در واقع همان‌گونه كه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به اين مطلب اشاره داشتند، بايد از اين روايت درس گرفت كه اگر حق را بشناسيم، اهل حق را هم به خوبي مي‌توانيم بشناسيم. اين روايت براي افرادي به كار مي‌رود و درس‌آموز است كه نمي‌دانند، حق‌شناسان چه كساني هستند؟ در حقيقت اين روايت، خيلي شفاف و قاطع بيان مي‌كند كه ملاك تشخيص حق‌شناسان از آناني كه بي‌بصيرتند و حق را نمي‌شناسند، همان حق است.مقام معظم رهبري هم فرمودند انسان‌هايي كه داراي بصيرت هستند هرگز به دنبال تابلوها و نشانه‌هايي براي تشخيص حق از باطل نمي‌گردند، بلكه با شناخت حق، راه را از بيراه، تشخيص مي‌دهند. البته در اين ميان شاخص‌ها و محك‌هاي تشخيص حق نيز از اهميت زيادي برخوردار است.به عنوان مثال، يكي از شاخص‌هاي مهم در تشخيص اين امر، الهي‌بودن امر است، يعني اينكه تا چه اندازه‌اي در انجام عمل، خدا و رضايت خداوند در نظر گرفته شده است. بديهي است كه اگر رضايت خداوند، ملاك و مبناي كار باشد، دعوت‌هاي دنيوي نمي‌تواند ما را از مسير منحرف سازد.در وجهي ديگر بايد دقت كرد كه توجه به كلام برآمده از نيات الهي و صادقه نيز مي‌تواند يك شاخص مهم در افزايش بصيرت و يافتن حق باشد. در وضعيت كنوني كشور، دقت نظر در محورهاي فرمايشات مقام معظم رهبري و مولفه‌هاي مدنظر ايشان كه در حقيقت نوعي توجه و عمل به آرمان‌هاي انقلاب اسلامي است، شاخص مهمي در اين راستاست و بر اين اساس مي‌توان اهميت نقش و محوريت ولايت فقيه را به‌ويژه در هنگامه‌هايي كه فضا مه‌آلود و وضعيت مبهم است، بهتر فهميد و تبيين كرد.نكته بعد اينكه، بايد توجه داشت كه شناخت راه حق منحصر به يك حوزه خاص نيست و اين امر صرفا از فعالان حوزه سياست انتظار نمي‌رود و بايد در همه عرصه‌ها، جويندگان حق به سلاح بصيرت مجهز شوند. اين دربرگيري همگاني، نخستين پيامدش بستن راه ورود دشمن در همه حوزه‌هاست.به عبارت ساده‌تر، زماني كه بصيرت فراگير شود، نقشه‌هاي دشمن در حوزه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... امكاني براي عملي‌شدن نمي‌يابند و علاوه بر آن، بستر اجتماعي، سياسي و فرهنگي لازم براي پياده‌سازي و محقق‌شدن آرمان‌هاي انقلاب اسلامي فراهم مي‌گردد. از اين منظر، به روشني هويداست كه فوايد و پيامدهاي فراگيري بصيرت، منحصر و محدود به يك واقعه يا حادثه سياسي مانند فتنه‌88 نيست و مي‌تواند بيمه‌گر راه‌ و آرمان‌هاي انقلاب باشد و در واقع، از اين منظر است كه مي‌توان راز تاكيد ويژه مقام معظم رهبري در اين باره را بهتر درك كرد و البته، در عملي‌كردن اين خواسته مهم، اهتمامي مضاعف ورزيد.ابتكار: سيلي‌هايي که هم آبدار است و هم نان دار «سيلي‌هايي که هم آبدار است و هم نان دار»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم غلامرضا کمالي پناه است كه در آن مي‌خوانيد؛مدتي است که صداي سيلي‌هاي آبدار برخي مسئولان و نمايندگان كشور در گوش جامعه پيچيده است. تازه ترين نمونه آن، کشيد ه جانانه‌اي بود که نماينده مردم شيراز از همکار خويش در مجلس دريافت کرد.جاي شگفتي است که ضارب در توجيه اين عمل ( چه بناميم؟) تعصب اصولگرايانه خود را بهانه کرده و آن را ريشه در عقايد خويش به شمار آورده است.مع الاسف در جامعه ما يک رويه ناپسند و غير اخلااقي باب شده است که هر کس از روي ناداني،خشم يا انتقام شخصي به عملي نادرست دست مي‌يازد براي تطهير آن و توجيه رفتار ناپسندش باورهاي پسنديده يا تکيه گاه‌هاي قدرتمند را پيش مي‌کشد و فورا برچسب مطمئني بر کردارش مي‌زند تا در حاشيه امن قرار گيرد.البته فرقي نمي‌کند که اين سيلي تهمتي باشد که بر جان آبروي افراد وارد شود يا ضربه دستي که بر صورت جسم بنشيند.واقعيت اين است که اين بدخويي‌ها ريشه تاريخي و فرهنگي دارد. همه ما داستان« حسنک وزير» را در تاريخ بيهقي کم و بيش خوانده ايم.به گفته نويسنده بوسهل « زعارت و شرارتي داشت» که در ذات وي استوار شده بود. حسنک مخالف پادشاهي امير مسعود غزنوي و مدافع سلطنت برادرش بود. وقتي مسعود به پادشاهي رسيد، بوسهل فرصت مناسبي براي گرفتن انتقام شخصي از حسنک پيدا کرد. زيرا در زمان صدارت حسنک، روزي يکي از خادمان وي، بوسهل را تحقير کرده بود و اورا بيرون انداخته بود. به همين علت مدام در امير مي‌دميد که حسنک را بردار کند. امير مسعود هم مي‌گفت براي کشتن وي بايد حجت و عذري باشد. بوسهل پاسخ داد،چه حجتي بهتر از اينکه حسنک قرمطي است. در آن زمان هرگاه مي‌خواستند از کسي انتقام بگيرند زود به وي برچسب «قرمطي» بودن يعني بي دين بودن را مي‌زدند.خلاصه روزگار به کام بوسهل زوزني شد.هنگامي که حسنک را بازداشت کردند آدم‌هاي بوسهل، در خلاء و ملاء به آزار و اذيت او مي‌پرداختند و دشنام‌هاي بسيار زشت به او مي‌دادند. بيهقي که خود شاهد ماجرا بوده مي‌نويسد که حتي عامه مردم بوسهل را لعنت ميکردند چه برسد به خواص . حتي روزي که وزير مسعود يعني خواجه احمد و ساير بزرگان كشور جلسه‌اي تشکيل دادند تا مثلا از حسنک امضاء بگيرند که املاکش را به سلطان فروخته؛ بوسهل در آن مجلس بدترين حرفها رابه حسنك زد.تا جايي كه وزير بر آشفت و بو سهل را ملامت كرد.جالب است وقتي گزارش اين جلسه به سلطان رسيد،امير مسعود بو سهل را گوش مالي داد وبه او گفت :گيرم به خون اين مرد تشنه اي، چرا حرمت مجلس ما را نداشتي؟بهانه بوسهل شنيدني است.وي در پاسخ گفت:ازآن خويشتن نا شنا سي كه حسنك در حق امير كرد،ياد كردم ونتوانستم خودم را نگه دارم.اما همه مي‌دانند حكايت چه بوده،وي به نام امير ولي به كام خود انتقام مي‌گرفت و به گفته بيهقي،باز جستي نبود حال افراد را،امروز خوشبختانه جايگاه ولايت،دين و نظام ارزشها با ايمان مردم پيوند خورده و دامن ارزشها از چنين روش‌هايي مبراست.هيچ ارزشي را با روشهاي غير ارزشي ماندگار نيست.منطق نظام ارزشهاي ما بر گرفته از قرآن شريف است كه همواره بر جدال احسن تاكيد دارد و الگوي آن پيامبر رحمت است كه او را به مكارم و اخلاق شناخته اند.آن روز سايت‌ها،رسانه‌ها،ماهواره ها،موبايل و مطبوعات و....نبودولي امروز همانند پيچيدن صداي رعد در كوه،آهنگ اعمال ناشايست در رسانه‌ها مي‌پيچد وگوش جامعه را مي‌خراشد.بنابر اين انعكاس رفتار‌هاي نا مطلوب در جامعه پيامدهاي ناگواري دارد.حركات ناپسند و غير اخلاقي اگر در دفاع از "عقايد درست"هم باشد،اثرات آن بر باورها و عقايد در نزد افكار عمومي ناخوشايند است.يك دوست نادان با دفاع ناپسندش چنان ضربه‌اي مي‌زند كه هزار دشمن از انجام آن عاجز هستند.بنابر اين قوه قضاييه ومسئولين اگر به خوشنامي نزد افكار عمومي و حفظ حد اقل‌هاي اخلاقي جامعه مي‌انديشند،در چنين مواردي بايد دامن خود را از رفتار‌هاي دوستان نادان و مغرض بر چينند و عمل آنها را مجرمانه به حساب آورند واز حيث جنبه عمومي جرم تعقيب نمايند .يك پند براي كساني كه به اين رفتارها رو مي‌آورنداز پدر بزرگ ناصح ايراني يعني سعدي شيرازينگه دارند دو عاقل تار مويي                هميدون جاهلي و آزرم جويياگر بر هر دو جانب جاهلانند                اگر زنجير باشد بگسلانندهيچگاه دو عاقل به كتك زدن روي نمي‌آورند. سعي مي‌كنند تار مويي كه ميان آنهاست پاره نشود.همچنين اين تار مو ميان يك عاقل و يك جاهل پاره نمي‌شود.هرچه جاهل مي‌كشد عاقل هم به دنبال او ميرود تا پاره نشود،هر چه جاهل دشنام دهد،آزرم جو (عاقل)به نرمي سخن مي‌گويد تا كار به خشونت كشيده نشود،اما اگر هر دو طرف نادان باشند،مو كه سهل است،حتي زنجير را هم پاره مي‌كنند.سياست روز: شانزده راه رفته«شانزده راه رفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم مدير مسئول روزنامه است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز هفدهمين جشنواره مطبوعات به روايت تابلو‌ها ي تبليغاتي كليد خورد. اين جشنواره اگرچه هفدهمين پاييز خود رامي ببيند اما فاقد پختگي و مجربي سن هفده سالگي است.اينكه يك برنامه ثابت و يك نواخت پس از شانزده بار تكرار داراي كمترين نا‌هماهنگي و خلاء باشد انتظار بزرگي نيست كه خانواده مطبوعات حسرت آن را بخورند هر چند در اين مقال مجالي براي پرداختن به مصاديق و بايدها و نبايد‌هاي اجرايي نيست و بنا نداريم همه كاسه و كوزه‌ها را بر سر متواليان كنوني برگزاري بشكانيم چراكه اين پديده ناميمون ناهماهنگي قديمي است ونمونه هاي آنرا در بسياري از عرصه‌هاي اجرايي و در حوزه‌هاي گوناگون مي‌توان مشاهده كرد و درد كهنه‌اي است كه بايد بالاخره يك روز آن را درمان كرد.اينكه تجارب يك مدير و مجموعه‌اش در هر حوزه‌اي مستند و به قول غربي‌ها داكيومنت نمي‌شود تا خلفاي بعدي بتوانند از آن تجارب بهره‌برداري كنند و راههاي رفته را تكرار نكنند و آزموده را نيازمايند همان درد قديمي است از آن مي ناليم. و الا اگر به‌عنوان مثال در هر جشنواره مطبوعات در سنوات گذشته فقط 10 درصد از نارسايي‌هاي جشنواره قبلي اصلاح شده بود بايد اكنون شاهد وضعيت متفاوت‌تري باشيم.به هر حال يادآور مي‌شود از مقدمه فوق كسي به خود نگيرد كه اين مشكل سر دراز دارد و مسئولين كنوني كم تقصير. عليهذا مراد نگارنده از سطور فوق و ذيل متوجه فلسفه وجودي جشنواره مطبوعات است با اين سوال كه آيا قرار است هر ساله انرژي و هزينه بسيار زيادي از سوي متوليان معاونت مطبوعاتي و اصحاب رسانه مصروف يك كار شكلي و سمبليك شود ياقرار است محصولي ديگر از چنين فرصت‌هايي درو كنيم.اميد است همه دست‌اندركاران برگزاري به علاوه شركت كنند‌گان با نيم نگاهي به راهبرد و فلسفه وجودي اينگونه نمايشگاه‌ها چند روز پيش رو را سپري كنند.علي ايحال چند هدف زير مي‌تواند قسمتي ازفلسفه جشنواره تعريف شود.1- بازخواني مطالبات و انتظارات آحاد جامعه از رسانه‌ها2- جذب و دستيابي مستقيم به انتقادات و پيشنهادات مخاطبان3- بررسي نوع نگاه مسئولين به مطبوعات با رويكرد ارزيابي آنان از بعد كارشناسي و وزن توليدات رسانه‌ها4- بررسي موانع پيش روي رسانه‌ها در دستيابي به جايگاهي كه شايسته آن است.5- هم افزايي اهالي رسانه و بهره‌برداري از تجارب موفق و روش هاي مناسب يكديگر در حوزه‌هاي فني و تحريريه6- بررسي موانع پيش روي يك رسانه مستقل و آزاد7- چگونگي تامين امنيت رواني و شغلي خبرنگار در راستاي جايگاه حرفه‌اي اين شغل و بعد تخصصي خبرنگاري8- بررسي نرخ مطالعه مطبوعات و راهكارهاي افزايش آن9- بررسي نقش رسانه ها در نمايندگي افكار عمومي و انتقال ديدگاه و نگاه واقعي مردم به مسئولان و بالعكس10- بازتعريف وظايف حاكميتي در عرصه رسانه‌ها و يادآوري تكاليف قانوني آفرينش: معضلي به نام چك‌ برگشتي«معضلي به نام چك‌ برگشتي» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛« اين واقعيت كه آمار چكهاي برگشتي در كشور به رقم بي‌سابقه‌اي رسيده است و تنها مشابه آن را در سال 57 داشتيم، بايد ما را بيدار كند كه در شرايط ويژه قرار داريم » سخنان فوق را چندي پيش محمد نهاونديان رئيس اتاق بازرگاني ايران درباره روند ناميمون چک هاي بر گشتي کشور گفته بود. روندي که به نظر مي‌رسد تداوم داشته باشد و ميل به گسترش آن اکنون بسياري از کارشناسان اقتصادي را نگران نموده است.در واقع روند صعودي رشد چک ها برگشتي در کشور که از سال 87 آغاز شده و از ابتداي سال جاري سرعت بيشتري به خود گرفته است در اين بين اين رشد اکنون نشان مي‌دهد که ارزش چك‌ها برگشتي در 5 ماه اول سال جاري 10 هزار ميليارد تومان است كه نسبت به مدت مشابه سال گذشته 37 درصد رشد داشته است که بي شک بيانگر رقمي است که بر اساس آمارهاي بانك مركزي در تاريخ سي ساله اقتصاد ايراني بي‌سابقه بوده است .در اين بين قابل مشاهده است که روند افزايشي چك‌هاي برگشتي نشان مي‌دهد هر ماه بيش از 2 هزار ميليارد تومان بر تعداد چك‌هاي برگشتي افزوده مي‌شود که نشان دهنده حرکت مداوم و رو به رشد افزايش برگشت چک در کشور است و عملا زنگ خطري براي برنامه ريزان ومسئولان دولتي و اقتصادي کشور محسوب مي‌شود .زنگي که در صورت بي‌تفاوتي و بكار نگرفتن سياست هاي لازم براي مقابله با اين روند بويژه در شرايط سياسي واقتصادي کنوني کشور مي‌تواند دامنه تاثيرات گوناگوني را بر اقتصاد و جامعه کشور داشته باشد و به چند بعدي کردن چالشهاي کشور کمک کند.در واقع کارشناسان دلايل متعددي را براي روند رو به افزايش چک هاي بر گشت خورده اعلام کرده‌اند که شامل طيفي از ركود اقتصادي و نبود رشد اقتصادي طي سه سال، تغيير قانون چك و لغو مجازات كيفري از صدور چك بي‌محل، نگاه غلط و رايج در جامعه نسبت به استفاده از چک، بدهي‌هاي دولت به پيمانكاران و همچنين به بانك‌ها و... را ذکر کرده اند که شايد بتوان رکود اقتصادي را از جمله مهمترين ان هابر شمرد رکودي که مي‌تواند دامنه بحران چک ها را به زنجيره اي بدل سازد که از يک سو به تداوم برگشت چک ها در کشور کمک کرده و از سوي ديگر پيامد هايي منفي نظير کاهش اعتماد عمومي، کاهش سرمايه‌گذاري و پذيرش ريسك، آسيب به بازار پول و سرمايه به علت ترس از آينده، کاهش توسعه فعاليت‌هاي اقتصادي بزرگ واصناف و دهها پيامد منفي ديگر است .در اين راستا آنچه مشخص است واقعيتي انکار ناپذير به نام موج مداوم چک هاي برگشتي در کشور است که جدا از علل بروز و پيامدهاي گريبانگير ان بر کشورو اقتصاد بايد در جستجوي راهي براي برون رفت ازآن بود راهي که بتواند در کوتاه مدت از پيامدهاي منفي اين مو ج کاسته ودر ميان مدت به ثبات اقتصادي و رفع اين معضل ياري رساند.آرمان: اس 300 ، برگ برنده‌اي در دست روس‌ها«اس 300 ، برگ برنده‌اي در دست روس‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم دکتر حسين علايي است كه در آن مي‌خوانيد؛ سامانه دفاع موشکي اس 300 مجموعه‌اي از سيستم‌هاي راداري و پدافند هوايي موشکي است که قادر است با هواپيماهايي که در ارتفاع بلند پرواز مي‌کنند و با موشک‌هايي که در سطوح مختلف پروازي مي‌توانند به سمت هدفي پرتاب شوند درگير مي‌شود.اين سامانه را روس‌ها در مقابل هواپيماهاي آمريکايي طراحي کردند و جزو سامانه‌هاي استراتژيک در دفاع هوايي محسوب مي‌شوند. اين سيستم در اختيار روسيه بوده و کمتر در اختيار ديگر کشورها قرار مي‌گرفته است. در دوران جنگ سرد اين سامانه فقط در اختيار شوروي قرار داشت و اين کشور در رقابت با آمريکا اين سامانه را توليد کرده بود. به همين دليل ايران در سال 2005 به خريد اين سامانه موشکي از روسيه اقدام کرد که روسيه پس از چند بار تاخير در نهايت اعلام کرد که اين سامانه را در اختيار ايران قرار نمي‌دهد.  بايد به اين نکته توجه داشت که نگاه روسيه به ايران متفاوت از نگاه ايران به روسيه است.روسيه از يک سو به دنبال استفاده از برگ ايران براي حل مسائل خود با آمريکا بوده است و از سوي ديگر به دنبال انعقاد قراردادهاي مختلف در حوزه هسته‌اي و نظامي ‌با ايران بوده است. چرا که روسيه نمي‌خواسته ايران به طرف رابطه با آمريکا گام بردارد. چرا که هر نوع رابطه ايران با آمريکا به ضرر روسيه تلقي مي‌شود. از اين رو هر گونه کاهش خصومت‌ها بين ايران و آمريکا برخلاف سياست روسيه محسوب مي‌شود.بنابراين به اين دو دليل روسيه تمايل داشت با ايران ارتباطاتي را برقرار کند که هم مطمئن شود ايران در حوزه  دوري از آمريکا باقي مي‌ماند و هم اين که از طرف ديگر ظرفيتي را براي خود ايجاد کند که از اين ظرفيت براي حل چالش‌هاي روسيه با آمريکا استفاده کند و ما مي‌بينيم که ظرف سال‌هاي گذشته چنين اتفاقي افتاده و روسيه توانسته برخي از مشکلات خود با آمريکا را حل کند. از جمله روسيه در مورد گسترش ناتو به شرق توانست آمريکا را قانع کند که دست از اين سياست بردارد و يا  در مورد استقرار سپر موشکي در چک و لهستان هم روسيه موفق شد که اين برنامه را منتفي کنند. همچنين در حوزه افغانستان روسيه توانست از مسير تقابل به مسير همکاري با آمريکا برسد.بنابراين طي سالهاي گذشته روسيه توانسته از رابطه با ايران براي حل چالش‌هاي خود با آمريکا استفاده کند و در زماني که قطعنامه 1929 به تصويب رسيد روسيه براي نشان دادن همکاري بيشتر خود با آمريکا اعلام کرد که از تحويل سامانه دفاع موشکي به ايران خودداري مي‌کند. در حالي که به نظر مي‌رسد انعقاد اين قرارداد از قبل به منظور معامله با آمريکا و نه براي واگذاري اس 300 به ايران بوده است.بنابراين در چند سال گذشته روسيه تصميماتي در راستاي منافعش با آمريکا اتخاذ کرده است. به نظر مي‌رسد که در سال‌هاي گذشته تلاش شده است روسيه از برگ ايران امتياز بزرگي براي حل مشکلاتش با آمريکا فراهم کند و تاکنون در مسائل نظامي و هسته‌اي از اين موضوع براي گرفتن امتياز از آمريکا بهره برده است.پس از منتفي شدن اين قرارداد، ايران اعلام کرده است که به دنبال توليد اين سامانه دفاع موشکي در داخل خواهد بود. در مورد ساخت جنگ افزارهاي نظامي ‌از دو بعد اهميت حائز اهميت است يکي از بعد فني و يکي از بعد اقتصادي. بسياري از کشورها ممکن است از لحاظ فني امکان توليد جنگ افزاري را داشته باشند ولي چون براي نياز داخلي تعداد محدودي از يک جنگ افزار مورد استفاده قرار مي‌گيرد بنابراين از نظر اقتصادي به صرفه نيست که هر کشوري هر نوع جنگ افزاري را توليد کند مگر اين که بازاري براي صادرات آن داشته باشد.پس توليد جنگ افزارها ممکن است به لحاظ اقتصادي به صرفه نباشد ولي اين به اين معني نيست که قابليت فني آن در آن کشور وجود نداشته باشد يا امکان برنامه ريزي براي به وجود آوردن آن قابليت فني وجود نداشته باشد. بنابراين در شرايطي که جنگ افزاري در سيستم نظامي ‌کشوري اهميت خاصي براي آن کشور داشته باشد به توليد اين جنگ افزارها اقدام مي‌کند و مسئله اقتصادي چندان اهميت پيدا نمي‌کند.با اين حال عموما کشورها به دليل بحث اقتصادي ترجيح مي‌دهند که به خريداري تجهيزات نظامي‌ مورد نياز خود اقدام کنند. اين که در مجموعه سياست‌هاي دفاعي و نظامي‌ ايران، ساخت اين سامانه دفاعي چه جايگاهي دارد و اين که آيا توليد آن ضرورت دارد يا خير بستگي به ارزيابي به نياز ايران به اين سامانه از سوي مسئولين بر مي‌گردد که آيا براي ايران به صرفه است که دست به توليد اين جنگ افزار بزند يا خير.جهان صنعت:من چه خوشبختم‌«من چه خوشبختم‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم ا. عطارپور است كه در آن مي‌خوانيد صندوق بين‌المللي پول با اعلام اينکه ذخاير ارزي کشورمان با يک افزايش 11 ميليارد دلاري به مرز 90 ميليارد دلار مي‌رسد ما را غرق در شادي کرد چراکه برآورد رسمي وجود ندارد و آنچه در افواه است بسيار کمتر از اين است.البته براي اولين‌بار نيست که صندوق بين‌المللي ما را خوشحال مي‌کند. حتي اين بار قدري کم‌لطفي کرد زيرا ظاهرا همين هفته پيش بود که گفته بود ما يکصد ميليارد دلار داريم. رييس کل بانک مرکزي هم آمد همين عدد را اعلام کرد. حتي براي اينکه در آمار و حسن‌نيت صندوق بين‌المللي پول شک نکنيم، گفت: يکصد ميليارد رقم کمي نيست.اينها را بايد به فال نيک گرفت به‌خصوص همه در حول و حوشي است که رييس‌جمهور گفته است آماري که احساس بدبختي بدهد، منتشر نشود.دنياي اقتصاد:بورس، يارانه‌ها و سرمايه‌گذاران احساسي«بورس، يارانه‌ها و سرمايه‌گذاران احساسي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن مي‌خوانيد؛بورس تهران اين روزها حال و روز چندان مساعدي ندارد. افت بيش از 900 واحدي شاخص كل طي 10 روز گذشته و افت چشمگير ارزش معاملات روزانه سهام جملگي حكايت از نگراني سهامداران دارد. در همين حال افت ارزش معاملات روزانه سهام در شرايطي رقم مي‌خورد كه با توجه به كاهش معنادار قيمت سهام شركت‌ها طي روزهاي گذشته، قيمت‌هاي فعلي بايد جذابيت زيادي براي خريداران و سرمايه‌گذاران داشته باشد؛ اما برخلاف اين منطق عقلايي، روز به روز به حجم صف‌هاي فروش افزوده مي‌شود.به بيان ديگر از يك‌سو در پي افت قيمت سهام، فروشندگان جديدي به صف فروشندگان قبلي افزوده مي‌شوند و از سوي ديگر خريداران نيز با مشاهده سيل عرضه سهام، از خريد امتناع مي‌كنند. وضعيتي كه جوي منفي توام با ابهام را در بورس تهران ايجاد كرده است.اما دليل اصلي بروز رفتار فوق از سوي سرمايه‌گذاران و فعالان بورس تهران به دو عامل دروني و بيروني باز مي‌گردد. در بخش عوامل دروني، علت اصلي واكنش‌هاي احساسي، هيجاني و بدون تحليل سرمايه‌گذاران به محدوديت‌هاي حاكم بر معاملات سهام در بورس باز‌ مي‌گردد. محدوديت‌هايي همچون حجم مبنا و گره معاملاتي كه تنها در بورس تهران مورد استفاده قرار مي‌گيرند و در هيچ بورس ديگري محلي از اعراب ندارند. همچنين فارغ از محدوديت‌هاي انحصاري بالا، بورس تهران به لحاظ دامنه نوسان روزانه، در زمره محدودترين بورس‌هاي دنيا طبقه‌بندي مي‌شود كه اين موضوع در كنار محدوديت‌هاي فوق‌الذكر، سهامداران را به سمت رفتارهاي بدون تحليل و به‌طور عمده مبتني بر صف‌هاي خريد و فروش سوق داده است.بر اين اساس، بورس تهران در اكثر روزهاي معاملاتي شاهد حجم عظيمي از صف است كه ماهيت خريد يا فروش بودن اين صف به برآيند عوامل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و بين‌المللي، تاثيرگذار بر بورس مرتبط است؛ اما در بخش عوامل بيروني كه به نظر مي‌رسد طي روزهاي گذشته نقش بسزايي در رفتارهاي صف‌محور ايفا كرده است، نزديك شدن به زمان اجراي طرح هدفمندسازي يارانه‌ها در رتبه نخست قرار مي‌گيرد.هرچند با واريز نقدي يارانه به حساب خانوارها شمارش معكوس براي اجراي اين طرح آغاز شده است، اما به دليل مهم بودن نحوه اجرا به لحاظ ميزان افزايش نرخ هر يك از حامل‌هاي انرژي و شيوه حمايت از صنايع پس از اجراي طرح، فعالان اقتصادي و از جمله سرمايه‌گذاران بورس تهران تصوير روشني از تاثير اجراي اين طرح بر شركت‌هاي بورسي ندارند. در اين ميان علاوه بر ابهامات اجراي طرح، اعلام اجراي ناگهاني اين طرح از سوي مسوولان اقتصادي نيز بر ابهامات و نگراني‌هاي اثرات اجراي طرح افزوده است.به بيان ديگر، بورس تهران كه در شرايط عادي نيز مملو از رفتارهاي هيجاني و بدون تحليل سرمايه‌گذاران است، اين روزها




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن