تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799044619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: چرا واقعيت‌هاي جنگ را به تصوير نمي‌كشيم؟«چرا واقعيت‌هاي جنگ را به تصوير نمي‌كشيم؟» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ جام جم به قلم محمد صفري است كه در آن مي‌خوانيد؛ چرا مردم بايد در جريان قرار نگيرند؟ چرا بايد هنگامي كه فيلمي نگاه مي‌كنيم، با واقعيت‌هاي ملموس روبه‌رو نشويم؟ مردم مي‌خواهند بدانند چه اتفاقي افتاده است. مي‌خواهند حقيقت را بدانند و واقعيت را.شايد برخي بگويند هر واقعيت و هر حقيقتي را نمي‌توان گفت. اكنون زمان مناسبي براي بيان واقعيت‌ها نيست. نمي‌توان آنها را به تصوير كشيد. مردم رنجيده مي‌شوند!اما داستان جنگ، داستان ديگري است كه نيازمند بيان واقعيات است. واقعياتي كه مي‌تواند مردم را هر چه بيشتر به عمق چگونگي مقاومت فرزندانشان آگاه‌تر سازد.مردم بايد بدانند كه سربازانشان چگونه از آب و خاك و ناموس اين وطن دفاع كردند.بايد بدانند. حقشان است. چرا از آنها دريغ مي‌كنيم؟ چرا نمي‌گذاريم بفهمند آن جانفشاني‌ها و دلاوري‌ها را؟ چرا نيازشان را بي‌نياز نمي‌كنيم؟بيش از 20 سال از پايان آن حماسه بي‌نظير مي‌گذرد، اما هنوز فيلمي در خور شأن آن جنگ نابرابر نداريم. تا دلتان بخواهد فيلم‌هايي ساخته مي‌شود كه... اصلا بگذريم.از جنگ جهاني دوم تاكنون بيش از 60 سال گذشته است و همچنان مي‌بينيم كه كشورهاي پيروز جنگ فيلم مي‌سازند و مردم ما هم آن را مي‌بينند و تحسين مي‌كنند.در فيلم‌هايشان حتي كشته شدن بسياري از نيروهايشان را هم به تصوير مي‌كشند تا نشان دهند سربازانشان با چه كشتاري مواضع را فتح كرده‌اند.فيلم «نجات سرباز رايان» را حتما ديده ايد. همان ابتداي فيلم قتل‌عام سربازان آمريكايي همه را ميخكوب مي‌كند، اما دست آخر اين نيروهاي آلماني هستند كه شكست مي‌خورند! و سربازان آمريكايي نجات‌دهندگان اروپا مي‌شوند.دفاع مقدس ما از اين صحنه‌هاي دلهره‌آور بسيار دارد، اما آنها را به تصوير نكشيده‌ايم تا جوان امروزي نتواند درك كند كه چگونه از اين آب و خاك دفاع شده است.تنها نشانشان داديم رزمندگان اسلام سرود پيروزي‌خوانان، مواضع دشمن و خاك ميهن عزيز را پس گرفته‌اند. ارتش بعث عراق را با سربازاني ابله و احمق نشان داده‌ايم كه هيچ مقاومتي ندارند. فتح را بسيار آسان نشان داده‌ايم.سال‌هاست كه هفته دفاع مقدس مي‌آيد و مي‌رود، اما دريغ از آن كه در اين هفته ناگفته‌ها و ناديده‌ها را بگوييم و نشان دهيم.مردم سالاري:ناهماهنگي براي هدفمندکردن يارانه ها«ناهماهنگي براي هدفمندکردن يارانه‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم شهرام صدوقي است كه در آن مي‌خوانيد؛روز گذشته سخنگوي طرح تحول اقتصادي با اعلا م خبر تاخير دربرداشت از مبالغ واريزي يارانه هاي نقدي مردم، پرده از ناهماهنگي جديدي از اجراي طرحي برداشت که دولتمردان از آن به عنوان جراحي بزرگ اقتصادي کشور نام مي برند.اين خبر در حالي منتشر شد که هنوز يک هفته از مصاحبه رئيس جمهور در تلويزيون و همچنين نشست خبري مدير عامل سازمان هدفمندي يارانه ها و اعلا م شروع اجراي طرح مذکور و همچنين واريز نقدي يارانه ها از مهرماه سال جاري نمي گذرد. به عقيده کارشناسان، بزرگترين نقطه قوت اجراي طرح  هدفمند سازي يارانه ها، پرداخت يارانه هاي نقدي و تامين مالي مردم قبل از شروع اجراي طرح عنوان شده است.اين موضوع بدان معني است که خيل کثير مردم داراي درآمد متوسط و پائين توانايي تحمل افزايش قيمت ها بعد از حذف يا کم رنگ شدن يارانه هاي کالا هاي مصرفي خويش را ندارند و وظيفه اجرا کنندگان اين طرح بايستي تامين مابه التقاوت حذف يارانه ها قبل از هجمه گراني ها باشد.البته ناگفته نماند که دولتمردان و دست اندرکاران اجراي طرح تحول اقتصادي و حتي شخص رئيس جمهور نيز به اين موضوع که بايد قبل از شروع طرح، منابع مالي مابه التفاوت حذف يارانه ها در حساب مردم قرار بگيرد، معتقد هستند.اما، نکته اينجاست که از لا به لا ي اخبار منتشره واقعيت طور ديگري جلوه خواهد کرد.روز گذشته علا وه بر اطلاعيه کارگروه تحولا ت اقتصادي و اظهارات دکتر فرزين سخنگوي اين کارگروه مبني بر عدم برداشت يارانه هاي نقدي تا زمان محاسبه دقيق قيمت حامل هاي انرژي در کشور (پس از اجراي قانون هدفمند کردن يارانه ها)، حجت الا سلا م ميرتاج الديني معاون رئيس جمهور در امور مجلس شوراي اسلا مي نيز از  واريز هر دو ما ه يکبار اين يارانه ها به حساب هاي مردم خبر داد. اگر چه وي در گفت وگو  با يک خبرگزاري طرفدار دولت از قطعيت شروع اجراي طرح هدفمند سازي يارانه از ابتداي مهرماه سال جاري خبر داده است، اما خبر مربوط به واريز 2 ماهانه يارانه به حسابها نيز براي اولين بار منتشر مي شود که در نوع خود جالب توجه است.اين همه تنوع خبري در زماني که کمتر از يک روز بيشتر به آغاز اجراي طرحي با گستردگي تمام زواياي اجتماعي و اقتصادي زندگي روزانه زندگي  مردم نمانده خبر از وجود ناهماهنگي و شتاب زدگي و همچنين بلا تکليفي در بين اجراکنندگان اين طرح دارد. همين تنوع خبري در خصوص نحوه اجراي طرح هدفمند سازي يارانه ها که اوج آن به روز گذشته برمي گردد صداي نمايندگان مردم در خانه ملت را نيز درآورد و حتي برخي نمايندگان اصول گرا که همواره طرفدار بي قيد و شرط اغلب طرح هاي دولت هستند نيز به اين اخبار واکنش نشان داده اند. اميد است با توجه به اين دغدغه ها شاهد شفاف سازي بهتر از سوي مسوولا ن در مورد زواياي  پنهان اجراي طرح هدفمندکردن يارانه ها باشيم.كيهان:قهرماناني كه هرگز نمي ميرند«قهرماناني كه هرگز نمي ميرند»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛«آذرماه سال 60 بود. بعد از آزادي بستان در عمليات طريق القدس خدمت حضرت امام(ره) رسيديم. رفته بوديم براي كسب تكليف. فرماندهان تيپ ها گفته بودند كه ديگر نمي خواهند فرمانده باشند و قصد دارند آرپي جي زن شوند! ماجرا از اين قرار بود كه ما در عمليات قبلي (شكست حصر آبادان) حدود 15 تا 17 گردان داشتيم كه هر گردان شامل 300 تا 350 رزمنده مي شد. بعد از عمليات جمع بندي كرديم و ديديم هرگردان حدود 20 شهيد داده است. در عمليات بعدي (يعني طريق القدس) 3 تيپ تشكيل داديم؛ تيپ امام حسين(ع)، تيپ كربلا و تيپ عاشورا. در آن عمليات هرتيپ حدود 300 شهيد دادند. فرماندهان كه تعداد شهدا را ديدند گفتند كه ما ديگر نمي خواهيم فرمانده تيپ باشيم. حرف آنها اين بود كه مسئوليت خون شهدا سنگين است و... مجبور شديم آنها را بياوريم جماران، محضر امام(ره). عين مطلب را براي امام بيان كرديم. امام بعد از چند ثانيه سكوت با عظمت و قوت قلب فرمودند: اسماي شهداي شما از قبل در لوح محفوظ الهي ثبت شده است. برويد با تدبير عمل كنيد و نگران نباشيد.» (نقل به مضمون از سردار رحيم صفوي).دفاع مقدس به بركت خون همين شهدا، گنجينه تمام نشدني است كه فراروي نسل امروز ايران اسلامي قرار گرفته. هفته دفاع مقدس فرصت گرانبهايي است تا با بازشناسي حماسه عظيم ايثار و جانفشاني فرزندان خميني(ره) ثابت كرد؛ تابوي شكست ناپذيري قدرتهاي سلطه گر جهاني در برابر ايمان و اراده نسل نستوه انقلاب شكسته شده و ايمان و برادري برخوي جنگ افروز و ويرانگر ستم پيشگان به برتري رسيده است. شهدا پهلوانان عرصه جهاد و شهادت و قهرمانان ميدان نبرد اسلام عليه كفر بودند. پهلواناني كه هرگز نمي ميرند.بازخواني رشادتهاي 8 سال دفاع مقدس يكي از ضروريات است؛ يادآوري و تذكر براي نسل انقلاب و جنگ و عبرت آموزي و درس براي نسل سوم و چهارمي كه سالهاي حماسه و جهاد را درك نكردند. امروز عزت و سربلندي ايران اسلامي حاصل همان رشادتها و شهادتهايي است كه دلاورمردان ما در طول سالهاي دفاع مقدس داشتند. بايد اين نقطه بي بديل در تاريخ اسلام و ايران زنده بماند.در مكتب انقلاب، دفاع مقدس شاخه اي از تفكر عاشوراي حسيني(ع) و متصل به آن حماسه عظيم الهي است. همانطور كه عاشورا و واقعه بزرگ كربلا در پيچ و خم تاريخ يك هزار و چند صد ساله گم نشده، غبار فراموشي بر آن نمي نشيند و تا ابد در رگ هاي تاريخ همچو خون تازه جاري است، حماسه دفاع مقدس نيز هيچگاه از خاطره ها زدوده نشده و غفلت و غفلت زدگي ها خاطره دلاور مردي قهرمانان واقعي تاريخ ايران زمين را از يادها پاك نخواهد كرد. قهرماناني چون چمران، متوسليان، باكري، همت، زين الدين و... پيروان راستين «مكتب» انسان ساز و نجات بخش «اسلام» و امام راحل(ره) بودند. همان دلاورمردان و پاك انديشاني كه در تاريخ اين سرزمين هرگز كسي جاي آنان را نخواهد گرفت.امروز ايران اسلامي با ورود به دهه چهارم انقلاب و با اقتدا به اسوه هاي جاويد حماسه دفاع مقدس و درس آموزي در مكتب جهادي حضرت امام(ره) به نيكي آموخته است كه در مواجهه با تحريم و تهديد دشمن و نظام سلطه جهاني، با اقتدار و صلابت، دنياي ستمكاران را به چالش كشيده و با تكيه بر توانمنديهاي خود و استفاده از ظرفيت هاي سرشار كشور، ايران را به قله هاي پيشرفت و سعادت نزديك تر سازد.آمريكا و قدرتهاي استكباري بقاي قدرت و سيطره خود بر جهان را در تقابل با نظامهاي مردمسالار، آزادانديش و سلطه ستيزي چون ايران اسلامي دنبال مي كنند. اگرچه، آمريكا با تجربه 8 سال جنگ تحميلي عليه ايران و با توجه به پيشرفت هاي بزرگ در عرصه فناوري نظامي و تسليحات جنگي كشورمان، مي داند كه تاب مقاومت در برابر آتش جنگ و قوه ايمان مردم ما را ندارد. تمسك به اهانت به قرآن كريم و هتك حرمت كتاب آسماني مسلمانان نيز نشانه عجز و ناتواني آمريكا در رويارويي با اسلام بود و نشان داد كه تا فروپاشي نظام سلطه آمريكا زمان زيادي باقي نمانده است.جنگ براي مردم ما دانشگاه بود. دانشگاهي كه در آن آموختند كه برپايه ايمان به خدا، اعتماد به نفس و خودباوري، بدون نياز به بيگانگان روي پاي خود بايستند. امروز ايران بيشتر از هر زماني نيازمند ترويج روحيه استكبارستيزي بين جوانان است.روزگاري مردم درگير جنگ سخت با دشمن بودند. آن روزها مردم با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم مي كردند و از رفاه كنوني چندان خبري نبود. اما روحيه گذشت و ايثارگري و مبارزه و مقاومت در برابر تحريم هاي دشمن زبون بين آنان موج مي زد.امروز تهديد اصلي، جنگ نرم دشمن است. اشاعه روحيه سالهاي دفاع مقدس بين مردم -خصوصاً جوانان- از ضروريات مهمي به شمار مي رود كه هفته دفاع مقدس مي تواند بهانه و محمل خوبي براي اين امر باشد.تجليل از ايثارگران نيز بايد فرصتي براي تبيين مسائلي چون دشمن شناسي و استكبار ستيزي قلمداد شود. وحدت و برادري، مقاومت و پايداري، ايثار و شهادت، پاكي و خلوص، بي ادعايي و صداقت، توكل به خدا و معنويت گرايي، بصيرت و ولايت پذيري، تمسك به سيره پيامبر(ص) و معصومين(ع) از زمره همان ارزشهايي است كه بايد در اين روزها براي مردم بازخواني شود چرا كه خوشبختانه اين روزها فضاي كشور بيش از هر زمان ديگر با معنويت و شميم روح بخش ايستادگي و مقاومت در برابر باج خواهي دشمنان آميخته است بنابراين بازخواني حماسه دفاع مقدس و احياي اين ارزشها، تداوم پويايي، نشاط و صلابت جامعه را تضمين خواهد كرد.«دفاع مقدس» براي هميشه بر تارك تاريخ حماسه و جانبازي ايران خواهد درخشيد و نشانه اي ماندگار از سلطه ستيزي و آمادگي مردم كشورمان در دفاع از ارزشهاي اسلام و آرمانهاي بلندانقلاب باقي خواهد ماند.تهران امروز:چرا ايران بايد قدرتمند باشد؟«چرا ايران بايد قدرتمند باشد؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم سيدجواد سيدپور است كه در آن مي‌خوانيد؛چند روز پيش كه خبري از عايشه دختر معمر قذافي منتشر شد كه صدام را «عمو» خطاب مي‌كرد، ظريفي گفت: «اگر نبود ايثار و استقامت رزمندگان و دليرمردان و شير زنان ايراني، ‌اي‌بسا اكنون كودكان ما نيز مجبور بودند كه آن ديكتاتور معدوم را «عمو» خطاب كنند.»اما ايستادگي و پايمردي ايرانيان روياي خام ناپختگاني كه مي‌خواستند «ناهار را در تهران بخورند» يكسره باطل ساخت و تاريخ را ديگرگونه رقم زد. از آن سنخ دگرگوني‌هايي كه موازنه قدرت در منطقه را به نفع ايران تغيير داد و راه را بر هرگونه زياده‌خواهي بست تا ساير كشورها و ديگر قدرت‌ها حساب كار خود را در مواجهه با ملت ايران بكنند.اگر افتخار شليك اولين گلوله در جنگ عراق عليه ايران نصيب ملك حسين پادشاه اردن شد كه از داخل يك تانك به طرف ايران به نمايندگي از سران كشورهاي عرب شليك كند و شروع جنگ را به صدام تبريك بگويد ولي ساير سران عرب و غيرعرب منطقه و فرامنطقه نيز هر يك به نوبه خود تلاش كردند تا به تضعيف ايران و تقويت عراق بپردازند.مروري بر كارنامه كشورهاي كمك‌كننده به صدام نشان مي‌دهد كه ايران يك تنه در برابر جبهه بي‌پاياني از كفر و عناد قرار گرفته بود و جز ايمان راسخ و توكل به خداوند و ملتي از جان گذشته چشم‌اميد به هيچ كسي نداشت و اين‌چنين بود كه نبردها و ايستادگي‌ها و ايثارهاي ايرانيان زبانزد و آموزنده شد و اكنون برخي از نبردهاي همين رزمندگان در كلاس‌هاي مختلف دانشگاهي دنيا تدريس مي‌شود.در جنگ تحميلي هر كشوري هر چه مي‌توانست، تلاش كرد كه ايران را شكست دهد.«طه ياسين رمضان» معاون نخست‌وزير اسبق عراق، حضور 14 هزار نيروي عربي از كشورهاي مصر، اردن، تونس، سودان، مراكش و يمن در جنگ عليه ايران را تاييد كرد. همان زمان «جعفر نميري» رئيس‌جمهور وقت سودان نيز در مصاحبه با مجله «اليوسف» چاپ قاهره اعلام كرد: «اعزام نيرو به عراق از تصميمات كنفرانس سران عرب بود.» بر اين دامنه مي‌شود افزود كمك‌هاي مالي بي‌شائبه سران عرب مانند عربستان، كويت، امارات، مصر و ديگران را كه نگذاشتند يك روز هم صدام غم مالي داشته باشد. در كنار اينها معركه‌گردان اصلي جنگ تحميلي كشورها و قدرت‌هاي بزرگ بودند. همان‌ها كه امروزه در قالب گروه 5+1 و اعضاي شوراي امنيت بيشترين فشار را بر عليه ايران روا داشته‌اند. طبق گزارشي كه سازمان ملل منتشر كرده بيش از 300 كمپاني از كشورهاي آمريكا، شوروي (روسيه)، آلمان، انگليس، فرانسه، ايتاليا، ژاپن، سوئد، چين، سوئيس، برزيل، اسپانيا، دانمارك، آرژانتين، هلند و... به عراق تسليحات نظامي متعارف و غيرمتعارف دادند. فقط شركت آلماني «كارل كولمب» در شش خط توليد بزرگ‌ترين كارخانه سلاح شيميايي جهان را در سامرا ساخت تا عراقي‌ها بيش از صدها بار از سلاح‌هاي شيميايي و ميكروبي، اعصاب، تاول‌زا،‌ خفه‌كننده، آلوده‌كننده خون و... عليه رزمندگان ايراني استفاده كنند. در چنين شرايطي بود كه معاون وزير خارجه اسبق آمريكا اعلام كرد:« تا زماني كه عراق از سلاح‌هاي شيميايي در دفاع از خاك خود و در مقياس محدود استفاده مي‌كند توسلش به اين سلاح «قابل درك» است!»در آن روز و روزگار كه چندان هم از ما دور نيست، جبهه استكبار تمام و كمال و با همه تجهيزات و امكانات در برابر ملت ايران صف‌آرايي كردند تا ايرانيان آني نشوند كه مي‌خواهند و نشد. و شد آنچه آنها انتظارش را نداشتند. اگر آنها آن روز ديكتاتور دست‌نشانده‌اي را به جان ايران انداختند و از او حمايت كردند امروز با طرح و نقشه‌اي ديگر ولي با همان هدف دست در توطئه دارند. بي‌دليل نيست كه در دوران اوباما فروش اسلحه به كشورهاي خاورميانه به‌خصوص خليج‌فارس براي محاصره نظامي ايران تقويت شده است.رسانه‌هاي غربي با پمپاژ پروژه «ايران‌هراسي» در ظرف مدتي بسيار كوتاه مبلغي بالغ بر 128 ميليارد دلار انواع تسليحات را به كشورهاي منطقه فروخته‌اند.اگر توطئه‌هاي آمريكا، غرب و متحدانش را نشود تهديد امنيت ملي ايران ناميد پس چه بايد گفت؟ از ابتداي پيروزي انقلاب تاكنون همواره امنيت ملي ايران از سوي آمريكا و متحدانش مورد تهديد واقع شده و جنگ تحميلي نمونه بيّن و روشن آن است. درست به همين دليل ضروري است كه ايران بتواند بر انواع تهديدات سخت و نرم فائق آيد و قدرت بازدارندگي خود را روز به روز افزايش دهد.اما اصلي‌ترين و مهم‌ترين مسئله در تدوين و اجراي دكترين امنيت ملي كشور نه صرفا توان بالاي نظامي بلكه مقوله وحدت و همدلي ملي است.آنچه توانست ايران را در دفاع مقدس به موفقيت رساند يكدلي و اتحادي بود كه در زير چتر ولايت امام امت به‌وجود آمد در غير اين‌صورت بسا آنكه سرنوشت جنگ به‌گونه‌اي ديگر رقم مي‌خورد.اكنون نيز كه تهديدات ريز و درشت، علني و در خفا و به اشكال گوناگون بروز و نمود تازه‌اي يافته بايد بيش از پيش به وحدت توجه كرد و به نيكي دانست كه تنها مخالفان امنيت ملي كشور دوست ندارند وحدت واقعي به‌وجود آيد.رسالت:قاموس قدسي دفاع مقدس«قاموس قدسي دفاع مقدس»عنوان سرمقاله‌ي  روزنامه‌ي رسالت به قلم سيد مسعود علوي است كه در آن مي‌خوانيد؛سيماي شقايق را حاجت تقرير قلم نيست. آفتاب را بي آيينه مي توان به گرمي حس کرد و چشمه را بدون ساغر نوشيد. جمال بهار در تقويم واژه ها نمي گنجد و لطف باران را بر سياهه صفحه نشايد ديد. سرخي آلاله شهادت و سبزي سرو آزادگي و جام جميل جانبازي، محتاج شرح نيست و امواج حماسه را در کوير بيان به تفسير نتوان نشست. تا مهاجر نباشي، پرواز پرستوهاي سپيدبال عرش نشين را ادراک نخواهي کرد. شهادت، تنها يک کلمه و مفهوم نيست. شهادت، مفهوم تمام مفاهيم و مصداق کل کلمات است. شهادت، مجموعه ادراکات انديشه و دل است و بحر ناپيداي کرانه وصل؛ و اين همه حسن و شکوه در تراوش هيچ خامه و در ارتعاش هيچ حنجره اي موصوف نخواهد شد.شهيد، غريق درياي عشق نيست، ناجي خيل غريقان اعماق ظلمت است. برهان مشائين است و الهام اشراقيان. حکمت حکيمان است و نوشداروي طبيبان و اکسير کيميائيان.آزاده، آفتابي است فرا راه تاريخ. مدار جغرافياي غيرت است و پير خرابات صابران و عارفان.جانباز، بازنده جان نيست. جان يافته جانبخش است و بذر حيات در خراب آباد دنيا مي افشاند. جانباز، سند ولايت و مهر حاکميت مستضعفين بر صحيفه ارض است. پروانه نايب الائمه است و شعاع خورشيد قيام خاتم الاوصياء(عج). او لشکر عاشقان را پرچمداري کند و سالکان را سالاري، مراد فاضلان است و مريد اباالفضل(ع).در جام جنگ، انوار رخسار يار ديده ايم و در محفل دلدادگي، نواي خنياگران بيدل شنيده ايم. از قطره خون بر زمين ريخته شيدائيان، هزاران چشمه جوشان سر برآورده و جرعه اي از زلال آن، عالمي را هشياري عطا کند. اسم اعظم حق از چکاچک سلاح مجاهدان به گوشمي رسد و جان اهل جنون را جلا مي بخشد؛نسبت رويت اگر با ماه و پروين کرده اندصورت ناديده تشبيهي به تخمين کرده اندشمه اي از داستان عشق شورانگيز ماستآن حکايتها که از فرهاد و شيرين کرده اندنکهت جانبخش دارد خاک گوي گلرخانعارفان ز آنجا مشام عقل، مشکين کرده اندساقي بلابخش و صفاگستر، ميناي رنج و باده درد را به دست نخبگان صافي صفت و مي پرست سپرد و رامشگر مجلس رندان، چنگ بر چنگ جنگ نهاد و با آواي عشق، فراخواني دلدادگان نمود. دفاع مقدس ما اجابت چاووش بلا در معرکه «هل من ناصر» بود؛روي بنما و وجود خودم از ياد ببرخرمن سوختگان را همه گو باد ببرما که داديم دل و ديده به توفان بلاگو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببراگر خواهي که عصاره ايثار و نکهت کرامت و گلاب گلهاي عطوفت را، زينت افزاي وجود خويش کني، چونان جانبخشان حريم جنگ، غبار خود از خود بروب و اناالحق گويان، سربدار دلدار شو. بسان آنان که تمامت ايثار و خلوص بودند و وجودشان غاليه دان عطر شکوفه هاي ياس در سراي احساس. رزم آوران عرصه ايثار، انديشه را حيثيت عطا کردند و به دلها شميم عرش بخشيدند.شکوه کوه، تموج موج، سخاي سحاب، ملاحت مهتاب، فتوت آفتاب، رشادت شمشاد، وقار بهار و صولت صبح، رهين يک واژه از قاموس قدسي دفاع مقدس است. سوگند به خاک ميخانه مهر، هماره رهين ايثار عاشقان و حماسه وران جرگه جنگيم و از بوستان کرامتشان خوشه برمي چينيم.عشق، مقوله اي است موقوف جان باختن و مانعي است بر راه فريفتگي انسان به رنگ و خاک. زنگ آيينه دل جز باده خون نزدايد. افسانه ليليها و مجنونها در پيش روايت رزم رزمندگان ما رنگ مي بازد. در جبهه هاي ما انديشه را به فرمان دل آورده بودند.خاک کوي گلرخان، نکهت دلآراي بلا و ولا دارد. عارفان از اين خطه، مشام عقل را لبالب مي سازند. بر غبار چکمه هاي مبارزان راه فضيلت، به تساهل ننگريد، چه اين نشانه خدمت به دلآرام عاشقان است و توصيف آن از عهده عقول، خارج است. جنگ، خرابات اهل کرامت بود و دانشگاه دلدادگي. جنگ، باغ شهادت بود و بسيجي، کليد درب آن. آنان بنده طلعت سيماي آن شاهدند که چشمه چشم و جاري خونشان را به بهاي وجود، خريدار است.کمان ابروان يار، قلب آنان را نشانه رفته و هواي ديدار، خمارشان کرده است. قرعه عشق، اقبال الهي و عزم رسا خواهد. در مسلخ وفا جرعه نوشان مي پرست را مي خوانند. خنجر بليات بر حنجر ناز پروردگان سبکبار و ساحل نشين نمي نشيند. آرامگاه شمشير دوست، قلب ايمانيان قلعه توحيد است و بس.بسيجي، گزيده تير بلاست. بوي خاک تفتيده ميدان بلا براي درد پروردگان مجاهد، خوشتر از عطر گلهاي ياس در موسم بهاران است. گردباد برخاسته از معرکه ايثار، وزش نسيم بامدادان را ماند که از جانب منزلگه معشوق مي آيد. سرخي خون، زيباترين رنگها در نظرگاه مبارزان طريق حقيقت است و حرارت گلوله هاي خصم در سينه عاشقان، موجي از ملايمت هواي نوروزين را به ارمغان مي آورد.سلام و ثناي صالحين و صديقين، نثار عزم آسماني شان باد.ابتكار:ظهور و افول گفتمانهاي سياسي در ايران«ظهور و افول گفتمانهاي سياسي در ايران؛گفتمان راست مدرن»عنوان قسمت پنجم سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم دکتر رسول بابايي است كه در آن مي‌خوانيد؛گفتمان راست مدرن در زمينه‌اي از تحولات سياسي و اقتصادي بعد از رحلت امام و نيز شروع دوره مربوط به سازندگي شکل گرفت. اين گفتمان با تاکيد بر سرمايه کلامي خاصي که در تقابل با راست سنتي قرار مي‌گرفت، عمدتا از سياست تشنج زدايي در حوزه‌هاي داخلي و خارجي حمايت مي‌کرد و به نوعي در صدد آشتي با دنياي مدرن بوده است. نماينده يا در واقع پدرخوانده اصلي اين تفکر، اکبر هاشمي رفسنجاني و مهمترين سرمايه سياسي تشکيلاتي آن حزب کارگرازان سازندگي بوده است. با اين همه، قدرت اين گفتمان محدود به قوه مجريه به ويژه در دوره دوم رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني(1372-1376) باقي ماند و همچنانکه خواهيم ديد، در سالهاي بعد از آن ناگزير به رفاقت استراتژيک با گفتمانهاي چپ شده است.بعد از پايان جنگ(1367) و رحلت امام(1368)، هاشمي رفسنجاني با نگاه تکنوکراتيک به امور سياسي و اقتصادي دست به اعمال سياستهايي زد که همزمان خشم دو گروه را برانگيخت. از يک سو، با اجراي سياستهاي تعديل اقتصادي و گسترش فرايند خصوصي سازي در برابر اقتصاد سوسياليستي جناح چپ قرار گرفت و از سوي ديگر، جناح راست که به سمت مواضع سياسي و فرهنگي تند گرايش يافته بود، از بي بندوباري فرهنگي و اجتماعي ناراضي بود و براي اعمال نفوذ بر سياستهاي فرهنگي گروههاي موسوم به گروههاي فشار وارد عرصه شدند. در چنين شرايطي گروهي از راست‌هاي پيشين که به عنوان عملگرايان، مصلحت گرايان، واقع گرايان، جناح ميانه، فن سالاران و تکنوکراتها مشهور شدند راه خود را بر اساس موازيني از راست سنتي مسلط جدا کردند. اين جدايي البته مبتني بر گزاره‌ها و اصولي بود که ما در اينجا از آنها به عنوان سرمايه‌هاي گفتماني نام مي‌بريم. در ذيل با تاکيد بر انديشه‌هاي هاشمي رفسنجاني تلاش مي‌کنيم تا مهمترين اصول و سرمايه‌هاي گفتماني راست مدرن را مورد بررسي قرار دهيم.سرمايه کلامي مبنايي: راست مدرن بر خلاف راست سنتي و چپ سنتي که نگرشي انقلابي به جهان و هستي دارد و بر رياضت کشي و دوري از دنيا تاکيد دارد، مبتني بر نگرشي فايده گرايانه است و مهمترين دستاورد انقلاب را تلاش براي سازندگي و توسعه مي‌داند. از اين رو بر توجه به دنيا و تلاش براي ساختن آن تاکيد مي‌کند. آيت الله هاشمي رفسنجاني در يکي از مصاحبه‌هاي خود بر اين مساله تاکيد مي‌کند.تفکر اصلي من اين است که زهد واقعي بسيار ارزشمند است، اما بايد با زهد فروشي مقابله کرد. حتي در زمان پيامبر (ص) اين اتفاقات افتاد و پيامبر (ص) به دستور قرآن به شدت با زهد فروشي برخورد کردند.به نظر منتقدان راست مدرن، تعريف اين گفتمان از دين نيز غير ايدئولوژيک شده است و دين را از عرصه‌هاي عمومي به زاويه‌هاي محدود خصوصي رانده است : راست مدرن سخت به توسعه مي‌انديشد. لذا سعي دارد تعريفي از دين ارائه کند که نه تنها مانعي فراروي توسعه نباشد بلکه حتي المقدور به کار آن بيايد. هاشمي رفسنجاني با تاکيد بر وجه آزادي خواهانه و توسعه طلب انقلاب بر اين باور است که مساله مهم جامعه ايران نه مسائل فرهنگي بلکه مساله گذر از عقب ماندگي است. دغدغه او وجه تمدن سازي است. به نظر ايشان بعد از دوران وابسته پهلوي و نزاع‌هاي اول انقلاب و دوره جنگ، اينکه فرصت فراهم شده است تا ايران به يکي از بزرگترين تمدنهاي اسلامي تبديل شود.سرمايه کلامي سياسي: گفتمان راست مدرن با چنين ديدگاهي نسبت به انقلاب بر اين باور است که هدف انقلاب بعد از گذر از دوران منازعات سازندگي است و بايد شرايطي را فراهم کند که چنين هدفي متحقق شود. از اين رو گفتمان راست مدرن به دليل نزديکي به مدرنيسم در ميدان سياسي خواهان نوعي سياست تشنج زدايي بود که توسعه اقتصادي به مقصد برسد. از اين رو در منازعه ميان توسعه اقتصادي وتوسعه سياسي جانب مورد دوم را گرفت. هر چند که در عمل تلاش مي‌کرد تا برخي از اصول جامعه مدني را نيز بپذيرد.از اين رو گفتمان راست مدرن براي ارائه يک نظام نظري منسجم تلاش مي‌کند تا به مولفه‌هايي دست يابد که با سياست آرامش سازگار باشد: اين اصول عمدتا در حول قانون گرايي و انضباط مدني و سياسي سامان مي‌يابد.سرمايه کلامي فرهنگي: گفتمان راست مدرن از حيث فرهنگي مبتني بر نوعي تساهل و آزادي فرهنگي است و از اين جهت تمايز عميقي با چپ سنتي و راست سنتي دارد. باز گذاشتن فضاي فرهنگي و رونق تئاتر، سينما و ادبيات مورد قبول اين گفتمان است و از اين رو تاکيد مي‌شود که نبايد با اهل قلم و هنرمندان مبارزه کرد و بايد شرايطي را فراهم کرد تا فرهنگ – البته فرهنگي که سياست آرامش را مختل نکند- به عنوان حوزه مستقل به حيات خود ادامه دهد. از اين رو، مفاهيمي مانند تهاجم فرهنگي در اين گفتمان کمتر مورد استفاده و کاربرد مي‌يابد.سرمايه کلامي اقتصادي: گفتمان راست مدرن بر خلاف چپهاي سنتي از اقتصاد آزاد و برخلاف راست‌هاي مدرن از اقتصاد صنعتي و ورود به بازارهاي جهاني و سياست‌هاي تعديل اقتصادي حمايت مي‌کند. همانطور که گفتيم در مفصل بندي عناصر گفتماني راست مدرن اولويت با اقتصاد است و لذا بعد اقتصادي از اهميت ويژه‌اي برخوردار مي‌باشد. گفتمان راست مدرن با تاکيد بر آزادي اقتصادي و اولويت توسعه اقتصادي بر ساير امور با بسياري از گفتمان‌هاي رقيب خود وارد منازعه سنگيني شد.سرمايه کلامي در سياست خارجي و روابط بين الملل: گفتمان راست مدرن به دليل اولويت دادن به توسعه و سازندگي اقتصادي خواهان تدوام سياست آرامش در بيرون از مرزهاي ملي نيز بود. اين هدف به ويژه با توجه به گرايش به سوي سرمايه داري صنعتي و بين المللي از اهميت زيادي برخوردار بود. از اين رو اين گفتمان با چالشهاي زيادي از سوي گروهها و گفتمانهاي ديگر مواجه شد.سرمايه سياسي: گفتمان راست مدرن بر خلاف گفتمانهاي چپ سنتي و راست سنتي که از پايگاههاي ديرپا و نهادينه‌اي در ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه برخوردار بودند، به دليل گرايش عملگرايانه و فن سالارانه‌اي که داشته است فقط براي برخي از مقامات و فن سالاران اهميت گفتماني يافت. علاوه بر اين، گفتمان راست مدرن از حيث ايدئولوژيک توان ارائه يک صورت بندي گفتماني منسجم و همخوان با اصول انقلابي را نداشت. بر اين اساس مي‌توان گفت که از حيث سرمايه سياسي هم در دوره خاصي دست به انباشت قدرت زد و هم چنانکه خواهيم ديد، در ميدان قدرت از توانايي لازم براي مقابله گفتماني و عملي با ساير گفتمانها و گروهها ناتوان بود.جمهوري اسلامي:عبرت‌هاي تاريخ و سرنوشت دشمنان ما«عبرت‌هاي تاريخ و سرنوشت دشمنان ما»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛سي و يكم شهريور ماه هر سال در تاريخ معاصر كشور يادآور شكل گيري حماسه عظيمي است كه ايران عزيز و انقلاب اسلامي را از گزند دشمنان كينه توز محافظت كرد و نجات دادو سرچشمه عزت و سيادت پايان ناپذيري است كه ملت ايران را به اوج سربلندي تاريخي خود رساند.اكنون در سي امين سالگرد آغاز جنگ تحميلي 8 ساله در شهريور 1359، بهتر مي‌توان در اين زمينه به جمع بندي رسيد. قرار بود استكبار به اهدافي كه نتوانسته بود از طرق ديگر دست يابد، با توسل به جنگ نائل آيد و صدام و رژيم منحط بعث عراق مأمور فتح 3 روزه تهران شدند. البته اين آرزوي دشمنان انسانيت بود ولي اراده دلاورمردان و شيرزنان اين سرزمين به خلق حماسه‌اي جاودانه منجر شد و وعده‌هاي نصرت الهي براثر پايداري و استقامت مثال زدني اين ملت، يكي پس از ديگري محقق گرديد.چنين رويداد عظيم و تاريخي، پيامدها و درسهاي فراواني را با خود به همراه دارد. طبعاً در اين زمينه در طول دوران 30 ساله، تحليل‌هاي فراواني مطرح شده است ولي در اين مقوله هر آنچه مطرح شود، باز هم "نامكرر" است و نسل امروز و نسل‌هاي آينده بايد بتوانند از ميان همين تحليل‌ها و بازگوئي تاريخ معاصر،‌ به رمز و راز جبهه حق و ناكامي جبهه باطل پي ببرند.مهمترين فرازها در اين بخش از تاريخ كشور، به "سرنوشت انسانها در هر دو جبهه" باز مي‌گردد. امروزه نه امام و شهدا در ميان ما هستند و نه از صدام و مزدورانش در عراق اثري باقي مانده است. ولي دنياي معاصر از خميني عزيز و دلاوران روزهاي خون و آتش به بزرگي و عظمت ياد مي‌كند و حال آنكه از صدام و حزب بعث و مزدورانش جز ننگ و نكبت، چيزي باقي نمانده است. اين از عبرتهاي بزرگ تاريخ است كه صدام توسط قدرتهاي شيطاني مامور نابودي ايران و انقلاب اسلامي شد و سرانجام با شكست و رسوائي در انجام مأموريتش توسط همانها از صحنه روزگار حذف گرديد و بوش كوچك رئيس‌جمهور وقت آمريكا رسماً اعلام داشت ملت عراق شايسته حكومتي بجز بعث عراق و صدام است.هر چند پرونده دو جنگ بعدي در عراق و منطقه نيازمند بازنگري و كنكاش جداگانه‌اي است ولي بدون ترديد، ريشه‌هاي دو جنگ بعدي را در همان جنگ 8 ساله بايد جستجو كرد. در واقع قدرتهاي شيطاني عظيم‌ترين زرادخانه‌هاي منطقه را در اختيار صدام گذاشتند تا بلكه بتواند "ريشه ملت ايران" را بسوزاند و به حيات پرخير و بركت انقلاب اسلامي خاتمه دهد. صدام در شرارت عليه ايران سنگ تمام گذاشت ولي در جنگ بعدي براي "تخليه بار نظامي اضافي عراق" و از بين بردن همان جنگ افزارهائي تدارك شد كه براي مقابله با ايران در اختيار صدام قرار گرفته بود. از ميان بردن اسناد و مدارك جنگ 8 ساله، تخريب زيرساخت‌هاي عراق، عقيم ساختن عراق براي جلوگيري از پيروزي گروههاي اسلامي و تسلط بر منابع نفت اين كشور از مهمترين اهداف و برنامه‌هاي اشغالگران عراق بود.اين هم از عبرت‌هاي بزرگ تاريخ معاصر است كه استكبار نه تنها در جنگ 8 ساله كه حتي در دو جنگ بعدي هم نتوانست به اهداف خود مطابق طرحهاي اوليه دست يابد و هنوز هم با تلخكامي احساس مي‌كند براي تدارك زمينه‌هاي تحقق اهداف و برنامه‌هايش ناچار است بدنامي‌ها را به جان بخرد ولي به اشغالگري در عراق ادامه دهد. تصادفي نيست كه جنگ سالاران آمريكا از حضور نظامي تا ده سال ديگر در عراق سخن مي‌گويند و عليرغم نمايش‌هاي ظاهري در مورد خروج از عراق همچنان اين كشور را به پايگاه اصلي اشغالگران در منطقه تبديل كرده‌اند.از اين تاريخ 30 ساله درسهاي ديگري هم مي‌توان آموخت. قرار بود عراق در ايران نقش آفريني كند ولي امروزه دنياي معاصر اعتراف مي‌كند و دشمنان اسلام باخشم و كينه از اين واقعيت بزرگ ياد مي‌كنند كه نقش و نفوذ ايران در عراق، انكارناپذير است. البته آنها مايلند همبستگي ملتهاي مسلمان را تخطئه كنند و به زير سئوال ببرند ولي دنيا به چشم خود ديد كه در اوج بحران عراق و در روزهاي رنج و سختي ملت عراق، اين ايران بود كه دستهاي پرتوان خود را براي كمك رساني و كاستن از رنج و محروميت آنها دراز كرد و به ياري آنها شتافت. اين رفتار كريمانه و اين ديدگاه سخاوتمندانه براي دوست و دشمن حيرت انگيز است و حال آنكه طبيعت يك جنگ 8 ساله ميان دو كشور، اقتضائات ديگري داشت و روند ديگري را ايجاب مي‌كرد.به راستي آيا عجيب نيست كه حاميان ديروز صدام، امروزه براي كشتار و جنايت و ويراني در عراق، از هيچ كوششي فروگذار نمي‌كنند؟ ارتجاع عرب از هر فرصتي براي شكل دادن به فجايع تروريستي و صدور بحران به عراق، بهره برده‌اند تا بلكه به درگيري‌هاي قومي - نژادي و مذهبي دامن بزنند و عراق را ويران‌تر از ديروز، در كام حوادث روزمره گرفتار سازند. گروههاي تروريستي تكفيري با همدستي بعثي‌هاي شرور مطابق طرح اشغالگران و با هزينه قارون‌هاي فاسد نفتي منطقه به فاجعه آفريني در عراق سرگرمند و اين پديده يكبار ديگر ثابت كرده است كه حتي حمايت آنها از صدام نيز با اهداف ناپاك و دشمن پسندي صورت گرفته است.امروزه از بلوك شرق كمونيستي، اتحاد شوروي، پيمان ورشو، يوگسلاوي و طيف وسيعي از حاميان شرور صدام در جنگ تحميلي هم اثري جز در موزه‌هاي تاريخي باقي نمانده است. اين پديده نشان داد كه هيچكس از سرمايه گذاري عليه انقلاب اسلامي سودي نبرد و پاداش آنهمه تلاش براي تيز كردن شمشير طغيان صدام عليه ايران غير از بدنامي و انزواي سياسي و درماندگي چيزي نبود.تاريخ گذشته و سرنوشت گذشتگان، آموزگار خوبي براي انسان است ولي افسوس كه برخي انسانها نمي‌توانند يا نمي‌خواهند از سرنوشت ديگران درسهاي لازم را بياموزند.آفرينش: حفظ نظام اسلامي در راس امور است«حفظ نظام اسلامي در راس امور است» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي‌خوانيد؛ انگار همين ديروز بود که حضرت امام(ره) خطاب به مسئولين و مردم مي فرمودند"حفظ نظام از اوجب واجبات است". و ايشان مردم و مسئولين را به حفظ وحدت کلمه سفارش مي کردند تا لطمه اي به نظام جمهوري اسلامي نرسد. اما در چند وقت اخير شاهد برخي بي مهري ها و اختلافات کم ارزش بين قوا هستيم . اختلافاتي که به جز نا آرام کردن جو  و مخدوش کردن وحدت در ميان نظام حاصل ديگري ندارد. صرف کردن انرژي قواي نظام به خاطر برخي ادعاهاي بي ارزش که در چند وقت اخير از سوي برخي مسئولين شاهد آن بوديم سبب ضعيف شدن قدرت کشور در مواجه با مشکلات مي گردد. مطرح شدن اينکه کدام قوه کشور در "راس امور" است و از اختيارات بيشتري برخوردار است هرگز آن چيزي نيست که امام(ره) و مقام معظم رهبري بر آن تاکيد دارند. آنچه پس از پيروزي انقلاب اسلامي حضرت امام بر آن تاکيد داشتند احترام و رعايت قانون از سوي مسئولين و وحدت بين قواي نظام بود.از نمونه هاي رعايت قانون از سوي امام  مي توان به انتخاب بني صدر بنا به راي مردم که معظم له باز هم با رعايت قانون نسبت به تنفيذ حکم رياست جمهوري ايشان اقدام کرد. اين نشان از اهتمام و اهميت حضرت امام (ره) به رعايت قانون و مقررات کشور را مي رساند.    همچنين  بيانات اخيررهبر معظم انقلاب با تاکيد و خطاب به مسئولين جهت حفظ وحدت ميان قواي سه گانه  براي افزايش توان نظام در برابر مشکلات بزرگ خارجي و داخلي بود تا مسئولين با رعايت قانون و انجام وظايفشان قواي نظام را براي امور پوچ و بي ارزش تحليل ندهند. در چنين شرايطي که کشور در يک جنگ سياسي با غرب به خاطر حقوق مردم درگير است طرح و بحث  مسائل حاشيه اي فقط باعث افزايش توان دشمن و سو» استفاده آنان و کاهش قدرت کشور مي شود.   بايد به اين نکته توجه داشت شکل گيري انقلاب اسلامي که به خاطر آن خون هزاران شهيد عزيز ريخته شده است فقط براي احقاق خواسته هاي مردم و رعايت عدالت بوده است . و لذا قواي سه گانه که آن هم به راي و نظر مردم شکل گرفته اند بايد وظايف خود را در چارچوب قانون اساسي انجام دهند و به عنوان  نماينده هاي مردم در عرصه هاي داخلي و خارجي به فکر پيشبرد جايگاه نظام جمهوري اسلامي باشند.  هيچ گاه نبايد اين موضوع که حفظ نظام اسلامي در "راس امور" است از ياد و خاطر خدمت گذاران نظام پاک شود. و بايد بدانند که به چه علت و براي انجام چه کاري از سوي مردم انتخاب شده اند. تا با رعايت قانون در انجام وظايفشان زمينه هاي تفرقه و از بين رفتن وحدت ميان قواي نظام و مسئولين را از بين ببرند و به فکر ارتقاي جايگاه نظام اسلامي و مردم کشور باشند. آرمان: علل مخالفت ترکيه با تحريم ايران«علل مخالفت ترکيه با تحريم ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم مير محمود موسوي است كه در آن مي‌خوانيد؛ سياست‌هاي چند ماه گذشته ترکيه برخلاف انتظار غرب در راستاي مخالفت با تحريم ايران بوده است. همراهي ترکيه در توافق تهران، راي منفي به قطعنامه تحريم و رايزني‌هاي اخير مقامات ترکيه ميان ايران و ترکيه از نمونه فعاليت‌هاي ترکيه در اين زمينه بوده است. يکي از دلايل مخالفت ترکيه با تحريم ايران، اهميت بازار ايران براي اين کشور است. ترکيه در گذشته هم تجربه استفاده مناسب از بازار ايران را دارد. در دهه 80 ميلادي، در زمان جنگ ايران و عراق که ايران محدوديت‌هايتجاري بسياري داشت، سهم واردات ما از ترکيه براي اين کشور بسيار حياتي بود و بازار ايران در رشد اقتصادي ترکيه بسيار موثر واقع شد. علاوه بر بازار ايران، موقعيت ممتاز جغرافيايي- سياسي ايران در شرق ترکيه يا غرب آسيا براي ترکيه مهم است و توجه به نقش و اهميت سياسى ايران در اين منطقه قطعا در سياست نگاه به شرق ترکيه جايگاه ويژه‌اى دارد.علاوه بر اين دو نکته، بايد به چند نکته ديگر اشاره کرد که در رفتار ترکيه در پرونده هسته‌اي ايران موثر است. نکته اول اينکه دولت حاضر ترکيه سياست‌هاى خود را در اين جهت تنظيم کرده است که مشکلات با کليه همسايگانشان را به صفر برساند و بر اساس همين سياست دولتمردان ترکيه نمي‌خواهند با هيچ يک از همسايگانشان دچار مشکل شوند.دادن راي مثبت به قطعنامه يا تحريم ايران مى‌تواند به اين سياست خدشه وارد کند.  نکته ديگري که بايد به آن توجه داشت اين است که ترکيه در سياست بلندمدت و کلان ملي خود توسعه اقتصادى را هدف قرار داده و در اين زمينه قدم‌هاي بلندي برداشته است.وضعيت نسبتا مطلوب موجود در ترکيه ثمره تغييراتي است که در ده سال گذشته در سياست‌هاى اقتصادى انجام شده است. بر اساس آخرين گزارش رسمي دولت ترکيه اين کشور در سه ماهه دوم سال جاري ميلادي رشد 3/10 داشته است. اين رشد دو رقمي براى ترکيه يک موفقيت جدي تلقى مى‌شود. بديهى است وقتي دولت ترکيه که به دنبال توسعه اقتصادى است، مي‌خواهد تصميمي سياسي اتخاذ کند، توجه جدي به روابط اقتصادى و تجاري خود داشته باشد. يکى از اين طرف‌هاي تجاري عمده ترکيه، ايران است. اين بديهي است که رأى مثبت به قطعنامه مى‌توانست روى روابط دو کشور تأثير بگذارد. علاوه بر اين ترکيه پيش از صدور قطعنامه تحريم‌هاي جديد به همکاري با ايران در مورد تبادل اورانيوم غنى شده پرداخت.شايد ترکيه اين اميدواري را داشت که با اين اقدام موضوع به مرحله تحريم‌هاي اقتصادي نرسد و به اين واسطه اقتصاد اين کشور صدمه نبيند که متأسفانه قطعنامه صادر شد و تا حدودي بر روابط اقتصادي و تجاري ترکيه و ايران تاثير خواهد گذاشت. براي بررسي ابعاد و ميزان تاثيرگذاري تحريم‌ها بر اقتصاد ترکيه بايد به طرح‌هاي کلان و گسترده ترکيه نيز اشاره کرد. ترکيه سال‌هاست که ‌ مى‌خواهد به چهارراه ترانزيت انرژي تبديل شود.در اين چارچوب ايران يکى از منابع مهم تأمين انرژى داراي منابع گازي و يکى از توليد کنندگان عمده نفت دنياست. طبيعي است که ترکيه در راستاي طرح‌هاي بلند پروازانه خود به دنبال اين است که خللي به جريان نفت و گاز وارد نشود چرا که به منافع اقتصادي، تجارى، سياسى اين کشور در جهت تبديل شدن به چهارراه ترانزيتى انرژي لطمه‌ مى‌زند.بنابراين اين را هم مى‌توان يک دليل عمده دانست در پاسخ به اين سوال که چرا ترکيه به دنبال حل مشکلات مابين ايران و غرب به خصوص در مسائل هسته‌اى هست. بايد به نکات ذکر شده اين موضوع را نيز اضافه کرد که ترکيه داراى منابع انرژى فسيلى نيست و يکي از بزرگترين هزينه‌هاى ترکيه واردات نفت و گاز است.در اين زمينه نيز ترکيه از مشتريان جدى خريد سوخت از ايران بوده است. پروژه خط لوله گاز که از سالهاي 61-60 شروع شد و در زمان نخست وزيري نجم الدين اربکان نهايى شد، از نمونه‌هاي اين وابستگي به انرژي است. علي‌رغم اين که در آن سال‌ها دولت‌هايي که در ترکيه بر سر کار بودند، ترکيه را در بلوک غرب مي‌دانستند و سياست گرايش به غرب داشتند، ولي از آنجايي که نياز به انرژى داشتند اين پروژه عملي شد و از اين محل سال‌هاست که تامين انرژي مي‌شوند. بنابراين هر نوع تحريمى در شوراى امنيت يا توسط قدرت‌هاي غربي مى‌تواند ترکيه را در مورد تأمين انرژي خود از ايران دچار مشکل کند. از اين رو اين نکته را هم مي‌توانيم به عنوان يک عامل ديگر براي فعال بودن ترکيه در پرونده هسته‌اى ايران ذکر کنيم. نکته ديگري که بايد در اين زمينه به آن توجه داشت بازار بزرگ منطقه است.بازار بزرگ و ثروتمند منطقه در چارچوب سياست‌هاي کلي اقتصادي ترکيه براي توسعه تعريف مى‌شود. بديهى است بحراني شدن روابط ايران و قدرت‌هاى ديگر مي‌تواند جريان سالم تجارت در کل منطقه را متاثر کند که اين با سياست‌هاى اقتصادى و تجارى ترکيه تعارض دارد. ترکيه هميشه به اين نکته تاکيد کرده است که اين کشور دروازه آسيا به اروپاست اما خوشبختانه اخيرا اين مطلب جديد در ادبيات مقامات ترکيه عنوان شد که ايران هم براي ترکيه دروازه آسياست.اگر ترکيه مايل است از بازار بزرگ آسيا و قابليت‌هاي اقتصادي- تجاري اين منطقه استفاده کند طبيعتاً بايد مايل باشد که اين دروازه دچار مشکل نگردد. البته اينها همه علل و عوامل نيست، قطعا اگر بخواهيم بحث را گسترده‌تر مطرح کنيم موضوعات ديگري چون مسئله افغانستان، آسياى مرکزى، آذربايجان، انرژى قفقاز و ... مطرح است. خصوصا اين که دسترسي ترکيه به کشورهاى ترک‌زبان آسياي مرکزي که ترکيه به دنبال نفوذ در آن است، با گذر از خاک ايران ممکن است. يا مثلا مي‌توان به ارتباطات زمينى ايران چه راه ?آهن و چه راه شوسه اشاره کرد که شرق را به غرب متصل مى‌کند و ترکيه به آن نيازمند است. يا از جهت ديگر دسترسي به خليج فارس براي ترکيه اهميت دارد. خليج فارس هم از اين جهت که گذرگاه انژرى است و هم از جهت اين که توليد کننده انرژي است مورد توجه ترکيه است.بحران‌هاي منطقه‌اي در اين منطقه مى‌تواند به شدت در روند توسعه ترکيه مؤثر باشد. اينها عوامل ديگرى است که مي‌توان در ادامه فهرست قبلى به آنها اشاره کرد. همانطور که مي‌توان در بحث‌هايي که در حال حاضر و بعد از صدور قطعنامه در ترکيه مطرح است مشاهده کرد، مجموعه اين عوامل در رسانه‌هاي ترکيه مورد توجه قرار گرفته‌اند و اين نگراني مطرح مى‌شود که سرنوشت مبادلات دو کشور چگونه خواهد بود.در اينجا لازم است به اراده سياسي دو طرف اشاره کنيم که طرفين مايل به گسترش رابطه در حوزه‌هاي مختلف از جمله در اقتصاد و تجارت هستند اما در اينجا سخن از شرايط بين المللي است چرا که شرايط جهاني بر روند روابط دو کشور مؤثر است. به زبان ديگر مي‌توان گفت که منطقه آرام و روابط بدون بحران مي‌تواند بستر مناسبى براى توسعه اقتصادى ترکيه باشد و اگر ترکيه با همکاري درطرح تبادل اورانيوم غنى شده در جهت حل و فصل مشکل و بحران قدم برداشت به درستي در جهت منافع ملي خودش اقدام کرده است.با اين حال با وجود مخالفت ترکيه با تحريم ايران بايد به اين توجه داشت که ترکيه عضوى از جامعه بين‌الملل است و همانند بقيه کشورها وقتي مصوبه‌اي در شوراي امنيت تصويب مي‌شود ملزم به رعايت آن خواهد بود. علاوه بر آن دولت‌هاى غربى به دنبال آن خواهند بود که اهرم‌هايي را به کار بگيرند و ترکيه را مقيد کنند که چارچوب تحريم‌ها و حتي گاه فراتر از آن  را رعايت کنند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن