تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796407578




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در گفت‌و‌گوی محمدرضا سنگری با فارس مطرح شد آخرین منزلگاه سرهای بریده‌شده شهدای کربلا


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در گفت‌و‌گوی محمدرضا سنگری با فارس مطرح شد
آخرین منزلگاه سرهای بریده‌شده شهدای کربلا
محمدرضا سنگری نویسنده و عاشوراپژوه درباره آخرین منزلگاه سرهای بریده‌شده شهدای گرانقدر کربلا بر اساس مستندات موجود سخن می‌گوید.

خبرگزاری فارس: آخرین منزلگاه سرهای بریده‌شده شهدای کربلا



به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، محمدرضا سنگری نویسنده و عاشوراپژوه زبده‌ای است، وی مطالعات گسترده‌ای درباره واقعه و شخصیت‌های بزرگوار کربلا انجام داده است. تاکنون آثاری از جمله سوگ سرخ،  راز رشید، عاشورایی‌ها، ماه در آب و چهل روز عاشقانه از سنگری به چاپ رسیده است. سنگری آنقدر بر وقایع کربلا تسلط دارد که در هنگام شنیدن روایت‌های وی از کربلا این حس به انسان دست می‌دهد که سنگری از نزدیک شاهد اتفاقات روی داده در کربلا بوده است. اما سنگری از 17 سال قبل در همایش آفرینش‌های عاشورایی استان کرمان یا همان سوگواره عاشورایی حضور داشته و حالا دیگر پای ثابت این برنامه شده است که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمان برگزار می‌شود. هرچند سوگواره عاشورایی کانون پرورشی کرمان از چند سال قبل نام همایش آفرینش‌های عاشورایی را به خود گرفته است، اما سنگری هنوز از این برنامه با عنوان سوگواره عاشورایی یاد می‌کند. سنگری از اعتقادات ریشه‌دار بچه‌های امروزی به‌شدت دفاع کرده و کمرنگ شدن اعتقادات نسل امروز نسبت به نسل گذشته را هم رد می‌کند. خبرنگار فارس در حاشیه هجدهمین همایش سراسری آفرینش‌های عاشورایی استان کرمان گفت‌و‌گویی را با محمدرضا سنگری انجام داد و سنگری در این مصاحبه درباره آخرین منزلگاه سرهای شهدای گرانقدر کربلا از جمله سر حضرت سیدالشهدا (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) بر اساس مستندات موجود با خبرنگار فارس سخن گفت و علاوه بر پاسخگویی به سئوالات مرتبط با همایش به چند سئوال عاشورایی هم پاسخ داد.   فارس: آقای سنگری پای شما چگونه به همایش آفرینش‌های عاشورایی استان کرمان باز شد؟   آشنایی با سوگواره عاشورایی در کرمان از شب شعر عاشورایی شیراز آغاز شد، یادم هست، نخستین برنامه‌ای که من توفیق شرکت در شب شعر شیراز را داشتم، سالی بود که برای حضرت مسلم بن عقیل یار بزرگ و سفیر حضرت اباعبدالله این برنامه برگزار شده بود. رسم شب شعر عاشورایی شیراز که سال آینده سی‌امین سال برگزاری آن است، این بوده و هست که هر سال موضوعی را مطرح می‌کردند و شاعران حول همان موضوع و مسئله به سرودن شعر می‌پراختند. در شب شعر عاشورای شیراز من با این موضوع مواجه شدم که قرار است مشابه این برنامه را در کرمان برگزار کنند. آن موقع آقای زارع مسئول وقت کانون پرورشی کرمان بود و در شب شعر عاشورایی شیراز شرکت می‌کرد و این حضور زمینه‌ای شد که در کرمان هم برنامه‌ای مشابه برنامه شب شعر عاشورایی شیراز و با موضوعاتی برگزار شود که در شیراز مطرح می‌شد. اما طبیعتا چون فضا، فضای کانون پرورشی بود و مخاطبان عمدتا کودکان و نوجوانان بودند، گستره کار تنها در حوزه شعر نبود بلکه حوزه‌های هنر را هم شامل می‌شد و در اینجا با گستردگی، وسعت و دامنه بزرگتری طرح شد. من در نخستین سال سوگواره عاشورایی نبودم، اما طی 17 سال گذشته تاکنون همیشه حضور داشته‌ام و به‌طور معمول آقای چینی‌فروشان مدیرعامل وقت کانون پرورشی کشور همراه سیدمهدی شجاعی، مجتبی حسینی و بعضی دیگر از شاعران، نویسندگان و سایر هنرمندان در سوگواره عاشورایی کرمان شرکت می‌کردند و توفیق نصیب من شد که در سوگواره شرکت کنم و به‌تدریج رابطه من با سوگواره عاشورایی کرمان گسترده‌تر و قوی‌تر شد.   فارس: موضوع همایش آفرینش‌های عاشورایی کرمان چگونه انتخاب می‌شود؟   همان طور که اشاره کردم، شب شعر عاشورایی شیراز روی سوگواره کرمان سایه انداخته بود و موضوع سوگواره کرمان همان موضوع شب شعر عاشورایی شیراز بود حتی کتابی که آنجا منتشر می‌شد تا شاعران موضوع شب شعر را بشناسند همان هم برای کانون کرمان فرستاده می‌شد و همه منتظر بودند تا آن کتاب را دریافت کنند و بر مبنای آن کارهای تصویرگری، سفالگری، شعر، داستان و قصه‌گویی را انجام دهند پس کاملا متصل به همان شب شعر بود. این قصه تا حدود چهار سال قبل ادامه داشت تا کم‌کم سوگواره عاشورایی کرمان موضوع خود را از شب شعر شیراز جدا کرد و به شکل مستقل موضوع را مطرح کرد. معمولا مدیران کانون پرورشی و اعضای باتجربه که سال‌ها با اعضای کانون سروکار دارند، مسائل و نیازها را می‌شناسند، موضوع را پیشنهاد می‌دادند و بعد با من صحبت می‌کردند و گاهی وقت‌ها سه یا چهار موضوع مطرح می‌شد و بعد از تامل، تعامل و گفت‌و‌گو آن موضوع انتخاب می‌شد و آن را به اعضا اعلام می‌کردند. فارس: طی 18 سالی که بر همایش آفرینش‌های عاشورایی کرمان گذشته است چه آثاری را از این برنامه دیده‌اید؟ اثر پیدا و پنهان را ما در مخاطبان طی این سال‌ها کاملا احساس کردیم. در سال‌های آغازین که فرصت‌های ارتباط با اعضا بسیاربسیار وسیع و گسترده بود و گاهی وقت‌ها تا پاسی از شب ما در فضای کانون حضور داشتیم و بچه‌ها می‌توانستند ساعت‌ها با استادان بنشینند و گفت‌و‌گو کنند، حاصل این ارتباطات، گفت‌و‌گوها و برگزاری گاهی بیش از سه روز سوگواره چند زمینه بسیار مناسب را فراهم آورد. نکته نخست این بود که بچه‌ها با شاخص‌ترین استادان ارتباط برقرار می‌کردند و گاهی وقت‌ها این ارتباط به فراتر از محدوده زمانی برگزاری سوگواره منجر می‌شد و حتی گاهی وقت‌ها به دیدارهای نزدیک می‌رسید. من بارها با بچه‌هایی که به تهران می‌آمدند، دیدار داشتم و با آنها صحبت می‌کردم و ارتباط تلفنی و نامه‌نگاری‌ها انجام می‌شد و آرام‌آرام از محدوده فنی، هنری و موضوعی عبور می‌کرد، یعنی دیگر ارتباطات صرفا در حوزه موضوع سوگواره نبود و بچه‌ها مسائل و نیازهای خودشان را مطرح می‌کردند. این ارتباط زمینه‌ساز رشد فوق‌العاده افرادی شد که امروز از آنها به‌عنوان مربیان در مجموعه کانون استفاده می‌کنند و این افراد فرآورده‌ها و محصول همین سوگواره هستند. سوگواره عاشورایی کرمان چند نسل را پروریده، شاعران و نویسندگانی در این سال‌ها پرورش پیدا کردند که حالا بعضی از آنها مجموعه شعرها و آثار مکتوب مستقلی دارند. حتی بعضی از آنها در سطح کشوری مطرح شدند و من اطلاع دارم، برخی از سروده‌هایشان در رسانه ملی توسط ذاکران شاخص و برجسته طرح شد، زنده‌یاد انصاریان سروده‌های بچه‌های کانون کرمان را می‌خواند. آرام‌آرام سوگواره کرمان از محدوده مرز کرمان عبور کرد و خودش را به جاهای دیگر رساند. نکته  دوم  تاثیر عمیق درونی بود که طی این فاصله کوتاه برگزاری سوگواره بچه‌ها به‌دست می‌آوردند به‌جرئت می‌توانم، بگویم نوعی مصونیت و اجازه دهید واژه قرآنی تقوا را به کار ببرم، برای بچه‌ها ایجاد می‌کرد. اشک‌هایی که بچه‌ها شب‌ها می‌ریختند و حس و حال بسیار قشنگی که پیدا می‌کردند، بچه‌ها را یک سال بیمه می‌کرد و چنان شده بود که من این تعبیر را از آقای چینی‌فروشان شنیدم که می‌گفت؛ تقویم بچه‌ها دیگر تقویم سال نیست، بلکه سوگواره تقویم آنهاست. بچه‌ها بی‌تاب منتظر بودند که چه زمانی سوگواره برگزار می‌شود و این اشتیاق، التهاب، شتاب و عجله را در تماس‌ها و ارتباط هایشان می دیدم و اندوه و افسوس‌شان وقتی بود که دیگر نمی‌توانستند در کانون باشند.  نکته سوم  و بسیار مهم دیگر این بود که سوگواره عاشورایی کرمان آرام‌آرام الگویی را به کشور ارائه داد، استان‌های دیگر آمدند و کرمان را دیدند و تحت تاثیر کرمان قرار گرفتند و خودشان برگزاری سوگواره را آغاز کردند. چند روز قبل در سوگواره عاشورایی یزد بودم و سوگواره یزد تحت تاثیر سوگواره کرمان اتفاق افتاد، مدتی قبل هم قزوین بودم و سوگواره قزوین تحت تاثیر سوگواره کرمان برگزار شد. حتی جالب این است که در همان شیرازی که تاثیر گذاشت تا در کرمان سوگواره برگزار شود در کانون پرورشی آنجا مسئله سوگواره وجود نداشت، اما آرام‌آرام برگزاری سوگواره کرمان، استان فارس را هم فعال کرد و هم اکنون در کانون پرورشی فارس این سوگواره برگزار می‌شود. این امر یک اثر بسیار بزرگ و ارزشمند است و وقتی چیزی ارزشمند باشد، آرام‌آرام شعاع ایجاد می‌کند و طنین با خودش دارد و سوگواره کرمان طنین‌انداز شد و پژواک مبارک و مقدسش همین است که در استان‌های دیگر این رویداد اتفاق افتاد. نکته چهارمی که وجود دارد این است که سوگواره عاشورایی کرمان در محدوده بچه‌های کرمانی نماند و آرام‌آرام گسترش پیدا کرد و در فراخوانی که داده می‌شد، استان‌های مختلف کشور شرکت می‌کردند. الان به خاطر ندارم که سال‌های گذشته چند استان در سوگواره کرمان شرکت می‌کردند اما الان یقین دارم، گاهی وقت‌ها بیش از 10 استان در سوگواره شرکت داشتند. هم اکنون در هجدهمین سوگواره عاشورایی کرمان از 27 استان شرکت کردند و این یعنی همه کشور حضور دارند. در مجموعه کانون حرکت‌هایی که وجود داشت و نوع آموزه‌ها و مهارت‌آموزی‌ها به‌همان پیش از انقلاب اسلامی بر می‌گشت و کانون یک تکان جدی و هماهنگ شدن با انقلاب اسلامی برایش هنوز اتفاق نیفتاده بود. باید بگوییم کلید این مسئله را کرمان زد و کرمان زمینه‌ساز این شد که فضاهای ارزشی انقلاب اسلامی، فضاهای ارزشی اعتقادی و باورها در فضای کانون آرام‌آرام مطرح شود و حتی من یادم است که همین موضوع، سبب شد در کانون مرکزی آقای چینی‌فروشان در این زمینه جلسه بگذارد. البته در برابر برگزاری سوگواره عاشورایی مقاومت بود، یادم هست بسیاری اوقات ما همین جا می‌نشستیم تا سوگواره را تئوریزه کنیم، زیرا این تفکر وجود داشت کانون جای بازی، شادی و نشاط است و جای اشک و گریه نیست. آنها که انگاره درستی از اشک ریختن برای عاشورا نداشتند و نمی‌فهمیدند این اشک چه نشاطی ایجاد می‌کند، چه شادی عمیقی را در جان اعضای کانون پرورشی رقم می‌زند و چه بالندگی و سازندگی در درون انسان ایجاد می‌کند، مقاومت می‌کردند. فشار از طرف کانون مرکزی فراوان بود و من این را کاملا احساس می‌کردم و چند بار یادم هست که موقعیت‌هایی فراهم می آمد که درباره این موضوع من بحث می کردم و می‌نوشتم تا این بحث را بشود، کلاسه و پیاده کرده و بعد عرضه و اثبات کنند که سوگواره نه تنها ضد نشاط نیست و افسردگی نمی‌آورد بلکه نشاط‌آور است. در نشست همه مدیران کانون پرورشی که در مفصل تغییر آقای چینی‌فروشان و آقای رضایی بود، وقتی درباره سوگواره عاشورایی صحبت کردم، این صحبت‌ها به‌شدت تاثیرگذار شد و در مجموعه کانون بسیاری معتقد شدند ما باید این سوگواره را به سرانجام و ساماندهی برسانیم. پنجمین نکته‌ای که وجود داشت اینکه از برکت این سوگواره حتی نهادهای دیگر منتفع و بهره‌مند می‌شدند مثلا بارها زمانی که سوگواره برگزار می‌شد، مربیان آموزش و پرورش دعوت می‌شدند و برای آنها جلسات تخصصی برگزار می‌شد. به گمان من این سوگواره حرکتی را ایجاد کرد که باید بگوییم، بسیاری از تاثیرهای پنهانی که مربیان در کانون داشتند، محصول همین سوگواره بوده که از رهگذر این سوگواره سیرآب می‌شدند و مباحث علمی و معنوی را دریافت می‌کردند و طی سال به اعضای کانون پرورشی القا می‌کردند. سوگواره عاشورایی کرمان به‌عنوان یک اتفاق بزرگ را در استان کرمان ثبت کنند و مستندنگاری شود تا به نسل های بعدی انتقال یابد. همین که تا امروز 18 برنامه برگزار شده به‌گمانم گواه خلوصی است که در کار وجود دارد، زیرا بسیاری از این برنامه‌ها قائم به اشخاص شده و بعد تعطیل می‌شود، اما ما دیدیم با وجود تغییر و تحول‌ها در کانون این برنامه تعطیل نشد، گرچه افت و خیز داشت. آثار و سئوالات عاشورایی بچه‌های شرکت‌کننده در سوگواره عاشورایی کرمان یک استثناء در مجموعه کشور است. فارس: گاهی می‌شنویم که بچه‌های امروز، اعتقادات بچه‌های قدیم را ندارند، شما که از 17 سال قبل تاکنون از نزدیک با کودکان و نوجوانان و آثار آنها در ارتباط هستید، نظرتان درباره اعتقادات بچه‌های دیروز و امروز چیست؟ واقعیت این است که بسیاری از این قضاوت‌ها نوعی استقرای ناقص است. منظورم از استقرای ناقص این است، یک نفر با یکی، دو نمونه که با آن برخورد کرده است به داوری می‌پردازد و آن را تعمیم می‌دهد و این البته قضاوت‌های درست و دقیقی نیست. من معتقدم، نسل امروز از نسل گذشته روشن‌تر، آگاه‌تر و ریشه‌دارتر است و هم از نظر اعتقادی فراتر و بالاتر از نسل پیشین است. دلیل روشنم هم این است که نوع سئوالاتی که امروز مطرح می‌شود با نوع سئوالاتی که 15 سال قبل مطرح می‌شد و من آنها را شنیده‌ام، بسیار متفاوت است. بچه‌ها اولا به‌سادگی نمی‌پذیرند و تابع عقل و استدلال هستند و به بحث و گفت‌و‌گو می‌پردازند و سئوالات‌شان هم از سطح سئوالات سطحی و قشری به سمت سئوالات عمیق‌تر پیش رفته است و سئوالات خیلی اساسی‌تر و جدی‌تری را طرح می‌کنند. نکته ارزشمند دیگر این است که صحبت‌های‌شان را پنهان نمی‌کنند و آشکارا و بی پروا سئوالات را طرح می‌کنند. بچه‌های امروز اگر ابهامی و یا شک و شبهه‌ای دارند و یا اگر القایی در آنها اتفاق افتاده است را پنهان نمی‌کنند. نسل‌های پیشین بعضی از چیزها را در دل خودشان نگه می‌داشتند و شرم یا ترس یا جهل و ندانستن تاثیرگذار بود که آنها خیلی از مسائل را مطرح نکنند یا مسائل را بسیار ساده ببینند. نسل امروز نسل پرسشگری است، زیرا روزنه‌ها و مجراهای اطلاعاتی باز شده و نسل امروز به‌راحتی با اطلاعات وسیع و گسترده‌ای مواجه است که با عنوان ریزش بهمن اطلاعات بر سر این نسل از آن یاد می‌کنند. از نظر اعتقادی هم به گمانم نسل امروز نسلی قوی‌تر نسبت به نسل گذشته است، زیرا همین‌که آشنایی‌ها و اطلاعات عمیق‌تری به‌دست می‌آورد،  اعتقاداتش هم ریشه‌دارتر می‌شود. اعتقادم این است اگر حادثه‌ای پیش آید بر خلاف آنچه بعضی‌ها تصور می‌کنند، نسل امروز هرگز کمتر از نسل پیشین فداکاری نمی‌کند، زیرا ما نسلی بودیم که رسوبات و لایحه‌های پنهان تفکر گذشته در وجودش بود. کارهای عاشورایی که بچه‌های 10، 12 سال امروز طرح می‌کنند کارهایی بود که حدود 10 سال قبل بچه های 17، 18 ساله طرح می‌کردند. فارس: کدام بخش همایش آفرینش‌های عاشورایی کرمان در ذهن شما ماندگارتر بوده است؟ بخش بسیار درخشان و مانا در حافظه من بخش تعزیه‌هایی بود که در اینجا برگزار شد، همچنین لطافت‌های روحی که بچه‌ها در این برنامه به‌دست می‌آوردند از همه چیز برایم مهمتر بود. فارس: اگر شما مسئول برگزاری نوزدهمین همایش آفرینش‌های عاشورایی کرمان بودید، چه برنامه‌هایی را پیش‌بینی می‌کردید؟ من احساسم این است که سایر حوزه‌های هنری که در کانون فعال است اندکی تحت‌الشعاع شعر، قصه، قصه‌گویی و داستان قرار گرفته است و کمی توجه به آنها اندک شده است به نظر می‌رسد مجددا باید این رشته‌های هنری را تقویت کرد. در گذشته آثار نقاشی بچه‌ها با مدیریت چهره‌های هنری کشوری طرح و نقد می‌شد، بچه‌ها زمانی که کار می‌کردند بعضی از استادان بالای سر آنها بودند و کارهای‌شان را از نزدیک می‌دیدند و هدایت می‌کردند، اما الان اینگونه نیست و یا کمرنگ شده است و باید به این بُعد توجه کرد. تولید آثار در حوزه سفالگری که در گذشته بود هم کمی رنگ باخته و الان کمتر شده است گرچه نمایشگاه نقاشی را داریم. فارس: چند سئوال عاشورایی هم از جنابعالی دارم، آقای سنگری شما کدام روضه را بیشتر دوست دارید؟ همه روضه‌ها اشک‌انگیز است، آدم را توفانی می‌کند، اما روضه وداع، سخت‌ترین روضه است، من این روضه را به همراه روضه شهادت حضرت علی‌اصغر (ع) سخت‌ترین و دردناک‌ترین صحنه‌های عاشورا می‌دانم. فارس: ارادت شما به کدام یک از شخصیت‌های کربلا بیشتر است؟ من با همه این شخصیت‌ها زندگی می‌کنم و برای همه آنها قلم زده‌ام و حقیقت این است که زندگی من مدیون همه آنهاست و هر کدام به‌گونه‌ای روی من تاثیر داشته‌اند. من برای اینکه هر کدام از شخصیت‌های کربلا را بنویسم، نیازمند فرصت‌ها، خلوت‌ها و تامل‌های بسیار‌بسیار سنگین بوده‌ام. حس و حال من برای همه شخصیت‌های کربلا یکسان است، اما میان چهره‌های کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) برای من ویژه است. این ارادت، عشق‌ورزی و تامل‌های من برای حضرت ابوالفضل العباس (ع) این جور بود که وقتی کتاب «ماه در آب» را نوشتم برای صفحه به صفحه آن اشک ریختم و آن را پیش بردم و حتی یک قسمت این کتاب را در حرم حضرت عباس (ع) نگاشتم. فارس: چرا حضرت ابوالفضل (ع) این چنین شما را جذب کرده است؟ پنج امام معصوم (ع) درباره حضرت عباس (ع) سخن گفته‌اند و ایشان را ستوده‌اند. مطالعاتی درباره حضرت ابوالفضل العباس (ع) انجام دادم و 34 ویژگی ایشان را برشمردم، اما یک ویژگی حضرت ابوالفضل (ع) میان این ویژگی‌ها خیلی درخشان است که درباره آن گفته‌اند، أشْهَدُ أنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ، خستگی هیچ‌گاه در رفتار حضرت ابوالفضل (ع) دیده نشد، کسی هم سستی، رخوت و عقب‌نشینی در کار حضرت عباس (ع) ندید. ویژگی‌های دیگری مانند مواسی بودن « به مال و تن کسی را یاری و غمخواری کننده»، ساعی بودن، ساقی بودن، شجاعت، عبادت و ادب در وجود ایشان است، اصلا حضرت عباس (ع)، ابوالفضائل است و همه فضیلت‌ها و عظمت‌ها یک جا در ایشان جمع شده است. فارس: به‌عنوان آخرین سئوال می‌خواهم از شما بپرسم بر اساس مطالعاتی که انجام داده‌اید، آخرین منزلگاه سرهای شهدای کربلا به‌ویژه سر مبارک امام حسین (ع) کجاست؟ اینقدر این موضوع مهم و پرسش‌برانگیز بوده که حتی کتاب‌های مستقلی برایش نوشته شده است. بر اساس آنچه در گزارش‌های تاریخی است و مطالعاتی که من انجام دادم، روز یازدهم محرم 78 سر را جدا کردند و به کوفه بردند و پیش از آن هم در کوفه سر امام حسین (ع)، مسلم و هانی را هم برده بودند و سپس این سرها را به سمت شام حرکت دادند. مطالعات من نشان می‌دهد 16 سر از این سرها در قبرستان باب‌الصغیر است، باب‌الصغیر قبرستان بزرگی بعد از قبرستان وادی‌السلام و بقیع سومین قبرستان بزرگ جهان اسلام است و شخصیت‌های بزرگی در آنجا دفن هستند. سر حضرت ابوالفضل عباس (ع)، حضرت قاسم (ع)، برادران حضرت عباس (ع) و حضرت حبیب در باب‌الصغیر هستند. بقیه سرها را در اطراف کاخ یزید یا در گوشه‌های باب‌الصغیر دفن کردند و تنها یک سر است که خیلی بحث درباره آن وجود دارد و آن هم سر امام حسین (ع) است. 16 قول درباره سر امام حسین (ع) دیدم، در این قول‌ها مطرح شده سر سیدالشهدا (ع) در مصر، باب‌الصغیر، کنار مزار امیرالمومنین علی (ع)، نجف، مسجد حنانه، بقیع و یا در کنار روضه نبوی به خاک سپرده شده است. اما درست‌تر از همه اینها آن است که در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی آمده است که بیان شده در روز اربعین سر اباعبدالله الحسین (ع) به کربلا برگشت و در کنار بدن ایشان دفن شد، این دقیق‌ترین قول درباره سر مبارک سیدالشهدا (ع) بود. ============== گفت‌و‌گو از مهسا حقانیت ============== انتهای پیام/80019/ط40

93/09/30 - 19:36





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن