تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798222076




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آیت‌الله مهدوی کنی به روایت خودش


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آیت‌الله مهدوی کنی به روایت خودش
اینجانب محمدرضا مهدوی کنی در چهاردهم مرداد 1310 هـ. ش/ ربیع‌الاول 1350 هـ. ق در قریه کن ـ که در آن زمان در دو فرسخی تهران و امروز متصل به آن است.

خبرگزاری فارس: آیت‌الله مهدوی کنی به روایت خودش



به گزارش خبرگزاری فارس، اینجانب محمدرضا مهدوی کنی در چهاردهم مرداد 1310 هـ. ش/ ربیع‌الاول 1350 هـ. ق در قریه کن ـ که در آن زمان در دو فرسخی تهران و امروز متصل به آن است ـ به دنیا آمدم. نام پدرم اسدالله معروف به حاج اسدالله کنی و نام مادرم فاطمه، شغل پدرم کشاورزی بود گرچه گاهی به تجارت نیز اشتغال داشتند. تا آنجا که به یاد دارم پدرم مردی مذهبی، مقیّد به مسائل دینی و بلکه متعصب در مسائل دینی و مقیّد بودند که فرزندانش را با آداب مذهبی تربیت کند. یادم نمی‌رود که در همان اوانی که هنوز به حد بلوغ نرسیده بودم ولی نزدیک بلوغ بودم؛ یک روز ایشان مرا خواست و گفت که می‌خواهم با تو خصوصی صحبت کنم. پدرم گفت: تو کم کم داری به سن تکلیف می‌رسی و باید با مسائل شرعی آشنا شوی، لذا می‌خواهم مسائلی را به طور خصوصی به تو بگویم تا فرد دیگری در این مسائل با تو صحبت نکند. آنگاه مسائل غسل و جنابت و طهارت و امثال اینها را برای من توضیح داد که شخص مسلمان باید غسل کند، نماز بخواند و غسل جنابت وضو ندارد. اینها را به من یاد داد و خوب به یاد دارم که در ایوان منزلمان این نصایح را به من فرمود و اصرار داشت که کسی هنگام بیان این حرف‌ها آنجا نباشد. از خصوصیات تربیتی پدرم این بود که تا حدّی سخت می‌گرفت. یادم می‌آید روزی با هم‌بازی‌هایم در همان کوچه‌های کن الک دو لک بازی می‌کردیم. چوب الک از دست من به مغازه‌ی پینه‌دوزی که در همسایگی ما بود افتاد. در آنجا پیرمردی بود که نزدیک منزل ما پینه‌دوزی می‌کرد. اتفاقاً چوب به آن پیر مرد _ که یک پایش فلج بود و با عصا راه می‌رفت _ خورد. گر چه ما عمداً این کار را نکرده بودیم اما نوعی بی‌مبالاتی بود. آن پیر مرد نزد پدرم شکایت کرد. مرحوم پدرم همان جا مرا تنبیه کرد و گفت: «رضا! چرا این کار را کردی؟» گفتم: «متوجه نبودم». گفت: «نه، من باید تو را تنبیه کنم که دیگر از این کارها انجام ندهی». چندین بار با عصایی که در دستش بود زد و گفت که برای این تو را جلوی مردم تنبیه می‌کنم تا دیگر در انظار مردم به دیگران بی‌احترامی نکنی. البته ممکن است کسی بگوید این‌گونه تنبیه درست نیست، اما بنده می‌خواهم تقیّد ایشان را نسبت به تربیت فرزندان‌شان برسانم. این بود میزان تقید ایشان که راضی نبود فرزندانش نسبت به مردم بی‌احترامی کنند. مرحوم پدرم همیشه با علما و روحانیون رفت و آمد داشت. خودش روحانی نبود، ولی علاقه‌مند به علما بود. ایشان با علمای کن و تهران مانند آیت‌ا.. حاج شیخ محمد علی عمیقی از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی، آیت‌ا.. سرخه‌ای، آیت‌ا.. آملی و حاج آقا یحیی سجادی و ... ارتباط داشتند و در منزل ما ایام ماه رمضان, ماه محرم, اعیاد مذهبی و امثال ذالک غالباً علما رفت و آمد داشتند و ما پذیرای علما و روحانیونی بودیم که از قم و تهران تشریف می‌آوردند. پدرم دارای هشت فرزند بود؛ پنج پسر و 3 دختر که البته همگی در قید حیات هستند. فرزندان پسر به ترتیب سن عبارتند از مرتضی، حسن، حسین، محمدباقر ـ که به مهدی معروف است ـ و حقیر پنجمی و کوچک‌ترین پسر ایشان هستم. اما فرزندان دختر سه‌ نفراند به نام‌های بتول، سکینه و ربابه که همگی در قید حیات هستند. منبع: کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتهای پیام/

93/07/30 - 12:50





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن