واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
دفاع مقدس به مثابه یک گفتمان
در گفتمان دفاع مقدس، مدیریت جهادی یک دال است که انواع مدیریتهای غیرجهادی را به حاشیه میبرد، توجه به ظرفیتهای داخلی یک دال است که نگاه برونزا را به محاق میبرد، مقاومت یک دال است که دال سازش را به حاشیه می برد.
گفتمان(discourse) به معنی منظومهای از معانی و مفاهیم است که یک انسجام درونی دارد و برای درک مسایل جاری از آن استفاده میشود. به عبارت دقیق تر، هر گفتمان مجموعهای از نشانههاست و هر نشانه نیز متشکل از دال و مدلول است. دال در حکم علامت و مدلول در حکم معنا و مفهومی است که دال به آن دلالت میکند. با این وجود، درنظر گرفتن دفاع مقدس به مثابه یک گفتمان، بدین معناست که دفاع مقدس حاوی دال های متعددی است که از نوعی انسجام درونی برخوردارند یا به عبارت دقیقتر، دفاع مقدس حاوی دالهایی است که به خوبی مفصلبندی (articulation) شده اند. خداباوری و معنویت، اتکا به ظرفیت های درونزای داخلی و اعتماد به جوانان، مدیریت جهادی، مقاومت و عزتمداری و ... از مهمترین دال های تشکیل دهنده این گفتمان هستند. اما در نظرگرفتن دفاع مقدس به عنوان یک گفتمان چه ضرورتی دارد؟ پاسخ به این سوال در ویژگی ها و اهمیتی که یک گفتمان می تواند داشته باشد نهفته است. اهمیت گفتمان حداقل از دو منظر مورد توجه است: الف) گفتمان سازنده وجود معنایی کنش و رفتار است. به عبارت دیگر، امر گفتمانی به دنبال هژمونی است و در این صورت میخواهد تا شکلهای مسلط معنا و رفتار را تعیین کند و چون در شرایط حضور هژمونیک گفتمان ها، انسان ها در نقشها و موقعیتهایی قرار میگیرند که گفتمان برای آنها فراهم کرده است، بنابراین، میتوان گفت که آنگاه که امری تبدیل به گفتمان شود، میتواند منطق خود را بر بازیگران و کارگزاران مختلف اجتماعی تحمیل کند و در این حالت، امر گفتمانی به امر عمومی تبدیل شده است. ب) کارکرد هویت بخشی گفتمان نیر با اهمیتاست. امر گفتمانی با غیریت سازی به دنبال هویت بخشی به کارگزاران اجتماعی است. اهمیت این ویژگی امر گفتمانی در آن است که هر چیز در ارتباط با «غیر» هویت مییابد، زیرا اشیا دارای ذات و هویت ثابت نیستند و تنها در ارتباط با دیگری و ضدیتی که با آنها برقرار میکنند، هویت مییابند. به عبارتی، گفتمان با برجسته سازی غیر، به هویت بخشی و اتقان درونی مجموعهها میپردازد. در همین راستا، اهمیت دیگر امر گفتمانی در این حالت آن است که زمینه ظهور گفتمانهای رقیب را محدود میکند و آنها را طرد و به محاق میبرد. به عبارت دیگر، چون هیچ گفتمانی در هیچ زمانی به طور کامل تثبیت نمیشود و پیوسته از سوی گفتمانهای رقیب به چالش کشیده میشود، گفتمان مسلط بایستی از پویایی لازم برخوردار باشد و پیوسته خود را بازتولید کند. با توجه به آنچه گفته شد، در گفتمان دفاع مقدس، خداباوری یک دال است و حتی دال مرکزی است که هرگونه توسل به غیرخدا را نفی کرده و به حاشیه میبرد، مدیریت جهادی یک دال است که انواع مدیریتهای غیرجهادی را به حاشیه میبرد، توجه به ظرفیتهای داخلی یک دال است که نگاه برونزا را به محاق میبرد، مقاومت یک دال است که دال سازش را به حاشیه می برد و... نکته دیگر اینکه، همانطور که اشاره شد، هر گفتمانی از سوی گفتمان های رقیب به چالش کشیده می شود و طبیعی است که گفتمان دفاع مقدس نیز از سوی رقبا به چالش کشیده شود. لذا برای اینکه این گفتمان در مبارزه با گفتمان های رقیب به حاشیه نرود، حداقل بایستی در دو حوزه اقدامات عملی انجام داد: 1- قرار دادن هرچه بیشتر اقدامات خود در چارچوب گفتمان دفاع مقدس، به عنوان مثال بایستی بیش از پیش به مدیریت جهادی و... توجه شود. در واقع، گذشته آرمانی یا همان دوران دفاع مقدس بایستی هدایتگر کنش های کنونی ما باشد. 2- واژه پردازی، مفهوم سازی و ادبیات سازی در چارچوب این گفتمان. بنابراین اگر قرار است که آموزه های دفاع مقدس همچنان در رگهای حیات جامعه جریان داشته باشند، یکی از راههای حصول این امر، گفتمانی کردن دفاع مقدس و آموزههای آن است. مصطفی قربانی منبع: بصیرت انتهای متن/
93/07/02 - 01:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]