محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797010920
تاریخ مختصر اما جامع مدینه منوره از سال 1037 ق
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
تاریخ مختصر اما جامع مدینه منوره از سال 1037 ق وبلاگ > جعفریان، رسول - یک دوره تاریخ شهر مدینه منوره از حوالی چهارصد سال پیش که به اختصار اما کامل توسط یکی از علما اهل سنت فارسی زبان ماوراءالنهر نوشته شده است. با همه اختصار مفصل است و فقط افرادی که حوصله دارند مرور فرمایند.
در باره این رساله نام رساله «ذراع مدینه» است؛ نامی که خودِ نویسنده به آن داده است. «ذراع» در مبحث تعریفها و مقیاس ها تعریف خاصی دارد، اما در اینجا، یک عنوان جغرافیایی است، درست مانند خطط در نام هایی مانند «الخطط المقریزیه» از مقریزی ،که به معنای تاریخ و جغرافیای مصر است. در اینجا ذراع مدینه، به معنای اثری است در تاریخ و جغرافیای شهر مدینه. نگاهی به فهرست مطالب این رساله گویای این مطلب است. همین تعبیر در بارة مکه هم به کار رفته و تحت عنوان «ذراع مکه» هم رساله یا رسائلی وجود دارد. شاید بتوان گفت این تعبیر در چند مورد محدود توسط فارسی نویسان ماوراء النهری به کار رفته که یکی از آنها همین رساله است که در کتابخانة جامی شهر دوشنبه نگهداری می شود. رسالة دیگری هم با عنوان ذراع مدینه در شهر تاشکند ازبکستان (فهرست: 5/315) نگهداری می شود (فهرستواره، 1/218). تعبیر «مقدار ذراع مکه و بعضی از کیفیت مسجد الحرام» عنوان نسخه ای است باز در تاشکند (5/312). نسخهای هم با عنوان «ذراع مکه» در نشریه نسخه های خطی: 9/77 معرفی شده است. واحدی که بیش از همه در این کتاب بهکار رفته «گز» است که خودش در این رساله مقدار آن را تعریف کرده است. البته از «ذراع» و «میل» و غیره هم استفاده شده است. گفتنی است که مؤلف مطلبی از «رسالة ذراع مکه» آورده که ممکن است همان اثر الگویی برای کار وی بوده است. وی مینویسد: «مخفی نماند که آنچه در این ولاء به تحقیق رسیده، و به گز عرفی موافق ساخته شده، هر قدمی که آن را گام نامند به رفتار متعارف، یک گز است؛ اما در «رسالة ذراع مکه» گفته است که دو صد و هشتاد خطوه، چهارصد و چهار گز است، و خطوه، گام را گویند. بر این تقدیر هر گامی قریب به دو گز میشود.» تاریخ تألیف رساله نویسنده در مقدمة کتاب «ذراع نوی» را تاریخ تألیف کتاب دانسته که سال ۱۰۳۷ میشود. در حالی که در میانة کتاب، از امارت مسعود بن ادریس یاد کرده که یک سال (۱۰۳۹ ـ ۱۰۴۰) شریف مکه بوده و طبعاً باید میان این دو جمع کرد. ممکن است تاریخ اول، تاریخ شروع نوشته باشد، و در مدت دو سال آن را نوشته باشد. وی در مقدمه نوشته است: «چون سبب تحریر این تقریر و باعث بر تیسیر این تحریر ذراع مسجد مدینه بود، این رساله را ذراع مدینه نام نهادن مناسب نمود. و چون این ذراعی بود جدید، «ذراع نوی» [۱۰۳۷] تاریخ ابتدای آن گردید، چنانچه این قطعه یاد از نام [و] نشان و از تاریخ او میدهد. در ذراع مدینـه از فـرشـی هسـت این مختـرع متاع نوی چون ذراع نوی نوشت قلم گشت تاریخ سال مصطفوی» بر اساس حروف ابجد، ذراع نوی ۱۰۳۷ میشود. با این حال، همان طور که گفته شد در جایی از کتاب، از شریف وقت مکه، مسعود بن ادریس یاد کرده است. این مسعود در سال ۱۰۳۹ پس از سیل معروف مکه و آنگاه که شریف احمد توسط شخص قانصوه کشته شد، به امارت مکه رسید که فقط یک سال؛ یعنی تا ربیع الثانی سال ۱۰۴۰ امارت داشت و در این وقت مرد.[1] بدین ترتیب رساله باید در سال ۱۰۳۹ یا ۱۰۴۰ نوشته شده باشد. در جایی هم در بارة «مسجد عتبان بن مالک» که در کنار مسجد جمعه بوده، گوید: «در تاریخ هزار و سی و هشت [۱۰۳۸] از کتب تواریخ قدیم ملاّ احمد، سندی که از مورّخان مدینه بود بیرون آورد و تعمیر کرده مشهور گردانید.» علاوه بر این، در جایی از این رساله، یادی از سال ۱۰۴۲ هم شده است: «دیگر آنکه در اواخر ماه ربیع الأول که اوایل سال هزار و چهل و دو بود، خلیل بوستانچی پاشاه که از قبل سلطان مراد، حاکم مصر بود، از مصر رخام سیاه و سفید همراه معماران ماهر و استادان ماهر فرستاد تا فرش دور حجرة شریفه را که قدیم بر این اسلوب بود، جدید ساخت و آن بارگاه را از رخام سفید و سیاه همچون مردمکه دیده اهل نگاه گردانیدند.» مؤلف کتاب در رسالة موجود نشانی از مؤلف در آغاز یا انتهای آن، که ناقص هم هست، وجود ندارد. تنها چیزی که هست، تخلص شاعری است که احتمال زیاد میرود خود مؤلف باشد. این تخلص «فرشی» است. وی در بیشتر ابیات کوتاهی که از خود آورده، کلمه «فرشی» را به عنوان تخلص گنجانده است: شاید که به فرش آستان تو رسد چشم و دل « فرشی» که سفید است و سیاه و ضمن ابیاتی که در وصف مسجد ثنایا گفته، این ابیات آخر را سروده است: عرض حال من به معرضگاه لطفش ره نیافت نامه بر مرغ مرا گویا که بال و پر شکست مینوشت از سرگذشت حال خود «فرشی» شبی صفحه جیب خودش زَد چاک قلم را سر شکست! اینها تنها اطلاعایی است که از وی داریم. از رسالة حاضر بر میآید که وی از جماعت ماوراء النهری مقیم مدینه است که از قرنها پیش همواره به خاطر حج به حرمین آمده و در آنجا رباط و خانقاه داشتند. بسیاری نیز در آنجا ساکن میشدند، اما هویت ماوراء النهری را حفظ میکردند. وی پس از یاد از قبر خواجه محمد پارسا، مینویسد: «پوشیده نماند که جماعت ماوراء النهری که ساکن مدینه سکینهاند، یا در ایام حج به زیارت آیند، چون وفات را دریابند، در جوار مزار آن بزرگوار مدفون گردند، و در آن منزل که بابی است از جنّت بیمنّت، مکان گیرند. چون ماوراء النهر بهشت و اهل آن بهشتیان اند مناسب آن مکان اند.» طبعاً نمیدانیم آثار دیگری داشته است یا نه، اما در جایی از این متن اشارهای مبهم به رسالة دیگرِ خود دارد. زمانی که در باره آداب و رسوم مناجات از منارههای مسجد نبوی(ص) در پنج وقت نماز میگوید، از اوراد و اذکار روزهای مختلف یاد کرده و اینکه شنوندگان از روی آنها میتوانند تشخیص دهند که امروز چه روزی است. وی مینویسد: «سامعان واقف از استماع دانند که امروز کدام روز است؛ یعنی یکشنبه یا دوشنبه، و بیان تذکر و تعین تهلیل ایام اسبوع در رسالة علی حده مشروح و مبین است». بسا نکتة اخیر اشاره به رسالهای از خودش دارد که این مطالب را به صورت مشروح و مبین در آن آورده است. جای دیگری هم در بارة اذکار مؤذنان در شبهای آخر رمضان گوید: «چون دهة آخر رمضان شود مکبّران و مؤذنان در منارها به جهت وداع رمضان این کلمات را به آهنگ خوانند که دلها ریش گردد. آن کلمات این است: .... تتمة آن در رسالة دگر مذکور است.» نویسنده از اهل سنت ماوراء النهری و البته دارای تمایلات صوفیانه است که در شرح بقیع، به خصوص، نسبت به زیارت قبر خواجه محمد پارسا، توضیحاتی دارد. تصلب وی در تسنن از همین رساله آشکار است و این را در بسیاری از جایها نشان داده است. در وی، حتی نشان مختصری از تسنن دوازده امامی که آن روزگار در آن نواحی شایع بود دیده نمیشود، گرایشی که دست کم خود خواجه محمد پارسا در فصل الخطاب دارد و شرح حال امامان (علیهم السلام) را آورده است. نسخه کتاب نسخه رساله حاضر از مجموعة تاجیکستان است که شماره ۱۳۵۰ روی آن آمده و بجز دو برگ صفحات متفرقة اول آن، رسالة حاضر جمعاً ۴۹ فریم است که ۹۹ صفحه میشود. روی نسخه هم از ۴۹ شماره به عنوان برگ با دست نوشته شده است. محتمل است که این رساله از یک مجموعه جدا شده باشد. صفحات از نظر نگارش به یک قیاس نبوده و سطور آن کم و زیاد است. همچنین در میان کتاب یکی دو مورد نیم صفحهای سفید مانده است. به علاوه، همان طور که در جای خود اشاره کردهام، در میانة کتاب، گاهی مباحث ناقص مانده وپیداست که نقص کلی در این رساله وجود دارد. طبعاً به دلیل نداشتن خاتمه، معلوم نشد رساله توسط چه کسی و چه سالی کتابت شده است. در دو ـ سه مورد، اشعاری به دلیل بد خطی، توسط شخص دیگری در حاشیه بازنویسی شده است. همچنین خط خوردگیهایی در متن وجود دارد؛ با این حال نباید فکر کرد که کاتب نویسنده است؛ زیرا اغلاط فراوانی در آن وجود دارد. برخی از آنها همچنان باقی ماند که اشاره کردهام. برخی هم با توسل به منابع کتاب و آثار دیگر اصلاح شده است. این رساله میتواند همان رسالهای باشد که منزوی در فهرستوارة ۱/۲۱۸ از کتابخانة جامی تاجیکستان معرفی کرده است. همو رسالهای با همین نام از کتابخانة تاشکند معرفی کرده که باید آن را هم دید و در بارة نسبتش با این متن قضاوت کرد. نکتة مهم آنکه در صفحة آغازین، از چهار صفحهای که ربطی به رساله ندارد و مطالب متفرقه است، شعری کتابت شده: [گرچه خوبان ز مه فزون باشند پیش دلدار من زبون باشند مردمانی که روی او دیدند تا دم حشر در سکون باشند «محمدضیایی»] و عدد ۹۶۵ روی آن آمده که ممکن است [به امکان بعید] تاریخ کتابت آن شعر باشد. اما اینکه این صفحه چه ربطی با اصل رساله دارد، و اینکه آیا تاریخ کتابت آن شعر است، باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. شاید برگهای با آن تاریخ بوده که بعدها روی این نسخه چسبانده شده است. درهم ریختگی بخشی از نسخه، به علاوه ناقص بودنِ آن از آخر، یک مشکل اصلی برای این نسخه است که فقط با یافت شدن نسخهای دیگر میتوان آن را تکمیل کرد. باب اول، سوم و چهارم کتاب کامل است. اما باب دوم آن، که در بارة بقیع بوده، در دو ـ سه جا درج شده که سعی شد همة آنها به ذیل باب مذکور منتقل شود، اما متأسفانه به دلیل اشتباهی که در استسناخ نسخة موجود پیش آمده بوده و به احتمال کاتب متوجه جابجایی صفحات در نسخه اصل خود نشده، بینظمیهایی دیده میشود. همچنین خاتمة کتاب سه فصل بوده که تنها فصل اول آمده و همان هم، پایانش ناقص مانده است. موارد ناخوانا نیز وجود دارد که بنده در حد توان تلاش کردم اشکالات را رفع و رجوع کنم. امیدوارم با پیدا شدن نسخهای دیگر، این اشکالات به کلی رفع شود. در بارة نثر رسالة حاضر، به دلیل نداشتن تخصص نمیتوانم قضاوتی بکنم، تنها میتوانم بگویم که نثر آن، فارسی ماوراء النهری است و بنابراین باید انتظار داشت که برخی از لغات و ترکیبات خاص آن ناحیه را داشته باشد. بنای بنده توضیح مطالب مبهم یا مغلوط به لحاظ تاریخی نبوده و تنها مواردی که ممکن بوده با ارجاع، متن تصحیح شود، توضیحی یا ارجاعی در پاورقی دادهام. بنابراین معنای باقی ماندن برخی از اشکالات این نیست که از آن غفلت کردهایم.
منابع کتاب به طور کلی این رساله شامل دو بخش است؛ بخش اول مطالبی است که از متون پیشین گرفته و به طور عمده از وفاءالوفای سمهودی و ترجمة خلاصة آن، با نام «اخبار حَسینه در اخبار مدینه» است. بخش دوم یافتهها، مشاهدات و تجربیات خودِ اوست. طبعاً قسمت ارزشمند رساله، همین بخش دوم است، جز آنکه ترکیب کلی کتاب، یک تاریخ ـ جغرافیای خوب برای شهر مدینه است و به همین دلیل، بدون آن اطلاعات، رساله کامل نمیشد. نویسنده از چندین کتاب به عنوان مآخذ خود در چند مورد در کتاب اشاره کرده است؛ یکی از این آثار «فضائل الحرمین» است که چند حدیث از آن نقل کرده است. کتاب دیگری که از منابع اوست، «اخبار حَسینه در اخبار مدینه» است که مرتب از آن یاد کرده و در جایی نام مترجم را آورده است. این کتاب در اصل ترجمه «خلاصة الوفاء بأخبار دارالمصطفی» از نورالدین سمهودی (۹۱۱ ـ ۸۴۴) نویسندة کتاب «وفاء الوفا» است که چاپ اخیر آن به صورت مصحح، در پنج جلد، از سوی مؤسسة الفرقان در لندن چاپ شده است. از این ترجمه که در نیمة دوم قرن دهم هجری انجام شده، نسخههای مختلفی در شبه قاره و آسیای میانه در دست است که بر اساس شماری از آنها، کتاب یاد شده تحت عنوان «اخبار مدینه» و توسط دکتر سید کمال حاج سید جوادی تصحیح و به سال ۱۳۷۵ توسط نشر مشعر در تهران منتشر شده است. مع الأسف، روی جلد نامی از مترجم نیامده، علاوه بر اینکه عنوان کتاب هم تحریف شده و میبایست «اخبار حَسینه در اخبار مدینه» میشد که اخبار مدینه نوشته شده است! نویسندة ما که از این کتاب بهره گرفته، در بارة صورت قبر به نقل از آن کتاب گوید: «...و نیز گفته است که این است صورتی که ما حجرة شریفه را بر آن یافتیم. اگر چه بعضی اهل تواریخ بر بیست گز یقین کردهاند و آن صورت، در «خلاصة الوفا» مسطور است، از کتاب اخبار حسینه در آثار مدینه که ترجمة خلاصة الوفا است؛ و آن تصنیف دولت ایشان سلطانی است که مشهور به آق سلطان از نسل چنگیز خان است، نقل نموده شده از نسخهای که به خطّ مصنف است.» بدین ترتیب، نسخة خط مؤلف کتاب اخبار حسینه در اختیار مؤلف ما بوده و مترجم را هم معرفی کرده است. نسخهای از این اثر در دانشگاه تهران هست که بنده برخی از ارجاعات و یکی دو مورد نقشهای که مؤلف از چگونگی قبر رسول الله(ص) را از آن استفاده کردم. البته باید یادآوری کرد که همة مواردی که وی از سمهودی نقل کرده، لزوما در اخبار حسینه نیامده و روشن است که وی از خود وفاء الوفا نیز بهره برده است. یکی از مآخذ وی، کتاب منسک است که سه بار از آن یاد کرده و تنها در یک مورد از مؤلف آن نام برده است: «مولانا رحمت الله در منسک خود و صاحب تاریخ در خلاصة الوفا گفته که، دار سعد است و خلق، مسجد علی گویند، و جمع ممکن است... .» اینکه وی همزمان به دو کتاب ارجاع داده جالب است. دست کم در یک مورد از شواهد النبوة جامی نقل شده است: «و از آن جمله است حنظلة بن ابی عامر که او را ملائکه غسل دادهاند و دفن کردهاند. قصّة او در شواهد النبوه مذکور است.» همچنین از «مشکات مصابیح»، روایتی نقل کرده و مطلبی هم در بارة ترتیب قبر رسول(ص) و خلفا از «دلائل الخیرات» آورده که اثری است مشتمل بر انشای صلواتی بر رسول(ص) که معمولاً در نسخههای آن نقاشی از مسجد نبوی هم هست و نمونهای را در جای خود خواهیم آورد. نقلی هم از کتاب مناسک امام ابوعمرو بن صلاح در این کتاب و باز هم در بارة همان موضوع؛ یعنی صورت قبر رسول(ص) آمده است. همچنین از «مناسک مولانا جامی» نیز موردی نقل شده است. روایتی هم از کتاب «معجزات النبی(ص)» و حدیثی از «الدر المنثور» هم در موارد دیگری آمده است. دو مورد نیز از کتاب «شرح مشارق الأنوار» حدیث نقل شده است. مشاهدات و تجربیات مؤلف همان طور که اشاره کردیم، بخشی از اطلاعات رسالة حاضر برگرفته از مشاهدات و تجربیات خود نویسنده است که در مدینه زندگی میکرده و از این جهت بسیار با ارزش است. وی در بسیاری از موارد، وقتی از مسجدی یا فضایی یاد میکند، نسبت به وضعیت موجودِ آن هم توضیحی مختصر یا مفصل میدهد. همچنین از برخی از سنتهای مردم مدینه یا خدام حرم نبوی(ص) یاد میکند که روشن است مراسمی بوده که در زمان وی وجود داشته است. برای نمونه، چند مورد را یادآور میشویم: وی در بارة محل نزول رسول(ص) در وقت ورود به مدینه مینویسد: «در وقت نزول رسول ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلم ـ از هجرت مکه به مدینه، اول شتر مبارک آنجا خوابیده، و آن منزل ابو ایوب انصاری بوده که یکی از صحابة کبار است... در خانة او نزول کرده تا چند روز آنجا بودهاند و شباک مذکور در پایان پای قبر شریف است؛ و الیوم مردمی که به زیارت آیند، به جهت تبرک و تیمّن شتران خود را آورده و زبان آن را بیرون کرده، شباک جمل را لیسانند و از آن تفأل گیرند. و مقام ملائکة مقرّبین که بین الزائرین در این حین مشهور است در درون آن شباک است.» در شمارش درهای مرقد مطهر حضرت رسول(ص)، از جمله دری را که از سمت حجرة فاطمه زهرا(س) است یاد کرده و مینویسد: «سیوم، باب حجرة فاطمه است که آن محاذی باب جبرئیل ـ علیه السلام ـ است در دیوار شرق حجرة شریفه است. مدخل خدّام فی کل ایام من الصبح والشام بر روضة کرام آن خیرالانام ـ علیه السلام ـ به جهت در آوردن شمعهای عظام، و قندیلهای رخام برای شبهای ظلام آن مقام نورانی فام، از آن باب است.» در بارة دری که از سمت قبله به مسجد باز میشده، با اشاره به این متن باغچهای در آنجا بوده است. گوید: «و در محاذی آن باب در دیوار قبلة مسجد، دری است که آن به جانب بوستان نبی انیس جان ـ صلی الله علیه [و آله و سلم ـ گشاده میشود. آن باغچه تخمیناً چهل در چهل گز بود، و انواع اشجار و ریاحین و ازهار در آن معدن انوار بسیار باشد. چاه آب شیرین و سقایه با تزیین بر در آن باغ است و دروازة آن باغ در محاذی خانة ایوب انصاری است که ـ رضی الله عنه ـ قبل از این در باب جبرییل ـ علیه السلام ـ مذکور شد و الیوم در آن منزل خانقاه و رباط که آن را زاویه جنیدیه و رباط ایوب انصاری نامند؛ و آن بوستان را باغ نبی گویند ـ صلی الله علیه [و آله و سلم ـ وگویند در زمان نبی ـ علیه السلام ـ نیز گویند همچنان بوده آنجا.» و نیز گوید: «بدان که در صحن حرم شریف نزدیک به ایوان شرق، نخلی است که گرد آن را پنجره گرفتهاند و خدّام حرم شریف آن را ضبط نمایند و ثمرة آن را هر سال بلا نقصان به خونگار [خواندگار] روم فرستادند؛ و مشهور آن است که آن نخل را سیدة النساء فاطمة زهرا ـ رضی الله عنها ـ به دست خود نشانده. و قریب آن نخل به میان صحن حرم، قبّة معظّمه است که آن را خزانة زیت گویند...» و نیز گوید: «در این ایام و زمان، حرم شریف را پنج گلدسته بوَد.» در بارة یکی از منارههای مسجد گوید: «سیم: منار خشبیه است؛ و آن در رکن غربی دیوار مذکور است و طول آن هفتاد و دو گز است، و آن را در این ولا، شوکیلیه گویند؛ زیرا که مؤذن آن مناره منسوب است به جماعت شوکیلیه که قبیلهای است از اهل مدینه.» از نکات جالب، ثبت تاریخ درگذشت خواجه محمد پارسا، از روی سنگ قبر اوست: «دیگر جایی که در بقیع زیارت باید کرد، شیخ العجم خواجه محمد پارساست. مزار ایشان در جوار قبّة فیض آثار، با برکات ازواج ظاهرات طاهرات است. ایشان از اصحاب کبار خواجه بزرگ خواجه بهاء الدین نقشبند و یار غار خواجه علاء الدین عطارند ـ قدس الله سرّهم. وفات ایشان روز چهارشنبه بیست و سیم ذی الحجه است، هشتصد و بیست و دو. بر سر قبر ایشان دو لوح نمایان است از سنگ مرمر و رخام گذاشتهاند که از سایر قبور در آن منبع پرنور ممتاز و نمایان است؛ و در لوح مقدم آن نوشتهاند که هذا مرقد شیخ الاسلام وصفوة الاولیاء العظام جلال الدین والحق ابی الفتح خواجه محمد بن محمد بن محمود الجعفر الطیار الحافظی البخاری ـ قدس الله تعالی ارواحه ـ نقل الی جوار رحمة الله تعالی فی ذی الحجة اثنین و عشرین و ثمانمائه [۸۲۲] و در لوح مؤخر آن این عبارت نوشتهاند که این قبر شریف و صریح لطیف مشهد منوّر و مرقد معطّر قطب آفاق حضرت خواجه حافظ الدین محمد بن محمد پارسای بخاری است ـ نوّر مرقده. پوشیده نماند که جماعت ماوراء النهری که ساکن مدینة سکینهاند، یا در ایام حج به زیارت آیند، چون وفات را دریابند، در جوار مزار آن بزرگوار مدفون گردند.» مطلبی را هم که در سال ۱۰۴۲ در مدینه خود شاهد بوده، بدین ترتیب نقل کرده است: «دیگر آنکه در اواخر ماه ربیع الأول که اوایل سال هزار و چهل و دو بود، خلیل بوستانجی پاشاه که از قِبَل سلطان مراد، حاکم مصر بود، از مصر رخام سیاه و سفید همراه معماران ماهر و استادان ماهر فرستاد تا فرش دور حجرة شریفه را که قدیم بر این اسلوب بود، جدید ساخت و آن بارگاه را از رخام سفید و سیاه همچون مردمکه دیده اهل نگاه گردانیدند.» یکی از بهترین قسمتهای رساله، مطالبی است که وی در بارة نظافت مسجد النبی(ص) از اواخر ذی قعده و جهت آماده کردن مسجد برای ورود زائران و حجاج آورده است. به نظر میرسد این مطالب که از مشاهدات خود اوست، بسیار دقیق و جالب باشد: «چون صباح هفدهم شهر ذی القعده شود، بعد از ادای فرض بامداد، شیخ الحرم به امداد قاضی اعظم و سایر خدّام حرم محترم و اکابر معظم، با هم فراهم آمده، هر یک جاروب به دست گیرند و اول به بام مسجد خیرالانام ـ صلیالله علیه [و آله] و سلم ـ برآیند و آن بام را به تمام جاروب کنند و در آن هنگام بر سر خاص و عام از بالای طبقهای مویز و خرما و بادام به صحن حرم محترم به اکرام پاشند و خلق بر آن ازدحام عام نمایند و به طریق تبرّک ربایند. بعد از آن فرود [در اصل: فروز] آمده، درون مسجد و صحن حرم را و اطراف جوانب حرم را جاروب کند و در ضمن جاروب کردن ذکر و تسبیح به آهنگ ملیح گویند. بعد از آن به حجرة شریفه درآیند و آن روز باب متهجّد را که طریق شمالی است گشایند و حجرة شریفه را جاروب کرده، مصحفها و جزوه ها و تسبیحهایی که در مسجد شریف باشد، همه را جمع ساخته، به درون حجرة منیفه درآرند و گلیمها و بوریاهای مسجد را بردارند و گلیمها را افشانند و ته [تا] کرده در خانهها گذارند و بوریاها را بعد از روفتن باز در حرم فرش کنند، بدان که هر سال، صد گلیم مصری و کرمانی در مسجد شریف اندازند و سال دیگر گلیم جدید فرش کنند، و کهنهها را در زیرِ نو اندازند و پارهها را خدّام و فرّاشین تقسیم کنند و مسجد شریف را از روز کنیس که هفدهم ذی القعده است تا آخر محرم الحرام باشد؛ یعنی فرش آن بوریا باشد. پپپ چون فراش حرم را جمع سازند، مصحف خوانی و تسبیح گردانی دروس و وعظ و غیرهم در این مدت سه ماه معطل باشد؛ چرا که ابتدای موسم حج است و آمدن قافلهها. و در روز بیست و پنجم ذی القعده، قاصد قافله شام به مدینه خیرالانام ـ صلی الله علیه [وآله] و سلم ـ خبر رسیدن محمل شام رساند، و در بیست و شش یا هفتم البته داخل شود. این ضابط هیچ وقت تخلف نکرده و نخواهد گردد. و در روز کنیس اهل مدینه از صغیر و کبیر، به جبل سلع روند، و در هر گوشهای از آن کوه مجمع سازند و کباب پزند از آن جهت آن کوه را کوه کباب گویند و در دامن آن کوه زاویهای است که مشایخ در آن جمع آیند و مولود خوانند، و طعامها در آنجا پزند و در آخر روز شیخ زاویه مع شیخان دگر، علَمها برپا سازند و مولودخوانان و درودگویان به روضة رسول انس و جان ـ صلّی الله علیه [وآله] و سلم ـ آیند و اطراف حرم را طواف کرده، شیخ زاویه را باز به همان طریق به منزلش رسانند». همچنین در بارة یک مصحف مهم که خط آن منسوب به عثمان بوده و در درون حجرة شریفة نبوی بوده، گوید: «آن مصحف شریف در درون حجرة شریفه است، در بالای سر مبارک قبر شریف، بر کرسی زرین، آن را احیاناً بیرون آرند به جهت اکابر عظام و امرای کرام چون ایشان زیارت کنند حاضران طفیل آن نیز به آن سعادت مستسعد گردند. این بنده دو دفعه طفیل بعضی اکابر به آن دولت مشرف گشته، به مضمون کل شیء تثنی وتثلث نشسته، و چشم امیدش در انتظام سیوم بار چهار است.» در بارة نخل متکلم در قبا هم که دست کم از قرن نهم ـ دهم مطرح بوده، و در نقاشیهای قرن یازدهم در فتوح الحرمین مرتب به آن اشاره شده، مینویسد: «اما نخل متکلم؛ آن در میان نخلستان قبا است، طرف شمالی مسجد، در راهی که به مدینه آیند یا از مدینه روند به قبا. و الحال از آن نخل، چوبی باقی مانده است و بر گرد آن چوب، دیواری کشیده و صفّه بستهاند، و خلق آن را زیارت کنند، و بر آن صفّه نماز گزارند و طلب حاجت کنند. و در بیخ آن نخل، درختهای بزرگ سبز شده، و بار میدهد و میوه آن را تبرکاً به اطراف عالم برند، و برآن خرمای برنی بود، و برنی به فتح موحده و سکون را مهمکه و کثر نون و بعده یای تحتانیه ساکن، یکی از اقسام تمرها است که در مدینه است، و فضیلت آن بسیار است.» و در مورد چاه غرس مینویسد: «در سال هشتصد و هشتاد و دو [۸۸۲] خواجه حسین بن خواجه شهاب الأحمد القادان اطراف آن چاه را خریده، باغ ساخته و عمارت کرد و در پهلوی آن مسجد بنا کرد و در آن هر دو دریچه وضع نهاد، و یکی از بیرون حدیقه و یکی از درون حدیقه. الیوم آن حدیقه خرابی است اما چاه و در باقی است و اهل مدینه منوّره خصوصاً سادات بنی حسین به جهت غسل اموات آب از آن چاه برند.» نیز در باره چاه سقیا مینویسد: «بئر سقیا؛ به ضمّ سین مهمله و سکون قاف، بر یسار سالک است به سوی بئر علی ـ رضی الله عنه ـ قریب به آن چاه مسجدی است که آن را مسجد سقیا گویند؛ چنان چه مذکور شد و در این زمان آن مکان السبیل قاسم مشهور است.» جای دیگری در شرح قبور و مراقد موجود در بقیع گوید: «بدان که در یلی قبّه امام عقیل، موضعی است که دعا در آنجا و در آن مکان مستجاب است. در آن مکان صفّه بستهاند و بر سنگی نوشتهاند و کنده گذاشتهاند تا از سایر مواضع ممتاز باشد. یکی از اماکن مستجابیه در مدینه است.» اینها از مواردی بود که نویسنده، اطلاعاتی از مشاهدات خود در بارة آنها به دست داده است. در دل این مطالب، آگاهیهای تازهای در بارة برخی از اماکن وجود دارد که میتواند مکمل مطالبی باشد که ما دربارة این اماکن در اختیار داریم. به عبارت دیگر، اطلاعات وی از روزگار خودش طبعا آگاهیهای تازه است. ثبت برخی از کتیبه ها نویسنده در برخی از موارد، کتیبههایی را که در بارة تاریخ بنای آن اماکن بوده، ثبت کرده که گرچه زیاد نیست، اما توجه وی را به امر «تاریخ» و نگارش آن نشان میدهد. یک نمونه کتیبه، روی سنگ قبر خواجه محمد پارسا بود که پیش از این متن آن کتیبه را که شامل تاریخ دقیق درگذشت وی بود، آوردیم. در باره کتیبه یکی از محرابهای مسجد مینویسد: «در دو طرف محراب دو باب گذاشتهاند که امام در وقت قیام نماز از باب یمین محراب درآید و بعد از اکمال نماز از باب شمال بیرون آید، و در طاق آن، به آب طلا تاریخ تجدید آن عمارت را به خطّ جلی به رسم کتابت نوشتهاند و آن این است: و در عهد سلیمان پسندیده خصال تجدید حرم یافته بر وجه کمال چون شیخ حرم کرد ز تاریخ سؤال گفتم که شدی مقیم جنّت فی الحال و این رباعی در بالای بابهای ثانی است و از بعض خادم مشهور مسموع است که قائل این تاریخ مولانا شهری است که یکی از موالی مشهور ماوراء النهر است، و شهرت دارد.» نیز در بارة کتیبهای از دورة سلطان مراد عثمانی و در خصوص تعمیرات وی در حرم نبوی در سال ۹۹۹ مینویسد: «دیگر در تاریخ سنة «تسعة و تسعین و تسعمائة»، سلطان مراد که یکی از سلاطین با استعداد طبقة عثمانیه بود، به نیت اینکه مسجد شریف را نوعی وسیع سازد که حجرة شریفه همچون خانة کعبه در میان واقع شود، زر بیشمار به مدینة سید مختار ـ علیه السلام ـ فرستاد و کسان او به عمارت توجه داشتهاند که عمارت وجود سلطان مراد در این دار بیبنیاد از پای درافتاده و مردی که از جانب او بر سر آن عمارت بوده، آنچه داشته خرج کرده، در ایوان مسجد نبی ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ سه گنبد زیاده ساخته که عرضاً و طولاً بیست و هفت گنبد است و ایوان را نوعی کلان ساخته که آنچه در زمان نبی ـ علیه السلام ـ صحن بوده، همه را پوشانیده، الیوم عمارت او ممتاز و نمایان است؛ چرا که آنچه عمارت قایتبای سلطان است، چوب پوشش است، و آنچه او کرده، گنبد است و سقف آن گنبدان منقّش به ایوان آیة کریمة (قُلْ کُلٌّ یعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ) [اسراء : ۸۴] را توّابین مدور در سقف کنند به آب طلا در زمین لاجوردی به خطّ ثلث نوشتهاند که نسخ تعلیق را محقق و ابطال ریحان را متعلق است و آن آیت از چهار طرف خوانده میشود؛ نوعی که الفهای آن در هر بار داخل، و تاریخ عمارت را در سنگی به خطّ جلی کندهاند، آن سنگ را در درون طاق، میانة آن ایوان وصل کردهاند و آن تاریخ این است: بناء شریف لروض النبی بناه ابوالنصر خیر العباد فقلنا علی الفور تاریخه مقامٌ بتجدید سلطان مراد» در باره کتیبه موجود در مسجد قبا که حدود یک سال پیش از آغاز نگارش این رساله تعمیر شده بوده، نوشته است: «پوشیده نماند که مسجد قبا در تاریخ هزار و سی و شش [۱۰۳۶] عمارت جدید یافت. سقف او چوبین بود، کهنه و فرسوده شده بود، قبّه های خشتین شد، در ایام دولت سلطان مراد این مقصود حاصل شد و به جهت ضبط سال آن این مسکین چند تاریخ یافته بود از عربی و فارسی و در دیوار آن مسجد به خطّ جلی نوشته، از آن جمله، یکی این است: تعمیر قبا شد گو یار که فیض حق جامی ز سر نو یافت فرسوده شده قالب یارب پیتاریخش خواهم شود از لطفت تاریخ حساب سال تعمیر قبا یا رب منهای کتیبهها، ارزش این رساله در اطلاعاتی در بارة اماکن متبرکه مدینه که در روزگار وی توسط مردم زیارت میشده، جالب است. در این زمینه از محلی منسوب به محل کشته شدن عثمان هم یاد کرده که تقریباً بیسابقه است. همچنین جایی به عنوان «روضة منورة عبدالله بن خالد بن ولید و آن محاذی باب النساء است. میان او و دیوار حرم جز راه عام واسطه نیست». نیز از زیارتگاه نفس زکیه یاد کرده که البته در جاهای دیگر هم اشاره شده است. برخی از اماکن منسوب به رسول (ص) هم آمده که کمتر در منابع دیگر قید شده است. نگارش تاریخ اجتماعی مدینه از آنچه در این رساله آمده، میتوان حدس زد که نویسنده با تاریخ نگاری سنتی اسلامی بهخصوص در حوزة تاریخ شهر مدینه آشناست. وی آگاه است که برای نوشتن تاریخ و اماکن متبرکه شهر مدینه، چگونه باید به منابع مراجعه کند، چه ترتیبی در فصول بحث بدهد و البته برای مخاطبانش که افراد متدینی هستند، چه متنی فراهم آورد. تنها دیدن فصول فراوان کتاب، نشانگر تنوعی است که خود برخاسته از نگاه تاریخی او به این مبحث در تاریخ شهری مانند مدینه است. حتی اگر این کار با الگو برداری از کتابهایی چون «وفاء الوفا» هم صورت گرفته باشد، باز هم در نوع خود برای این اثر، حاکی از آن است که وی بدون آشنایی با این سبک از نگارش، دست به این کار نزده است. اما آنچه در این اثر جالب است، جدای از ارائة اطلاعات و مشاهدات خود او از وضع موجود، توجه او به وضعیت اجتماعی شهر مدینه در سایة زندگی در یک شهر دینی و آداب و رسوم مربوطه است. طبعاً آداب و رسوم هم جنبة مذهبی دارد، اما از همان دست اموری است که ترتیب و تنظیم آن را خود مردم انجام میدهند؛ از آن جمله، کارهایی است که مکبران و مؤذنان روی منابر مسجد نبوی(ص) در ادای اذکار و اوراد انجام میدهند. این کارها از نظر ساعت و نوع ذکر، وضعیت ثابت و منظمی دارد: رییس آنها که روی منارة اصلی مسجد است، ساعت بهدست، منتظر وقت است. سر وقت، نزد شیخ الحرم آمده، کلید منارهها را میگیرد، هر کدام را به مؤذنی میدهد. خودش هم کلید منارة اصلی را گرفته آنگاه هر کدام «به آواز بلند و صوت دلپسند صلوات و تحیات فرستاند، بعد از آن به مناره برآید و اذان گوید.» هرکدام آنها صلواتهای مخصوصی هم بر رسول(ص) میفرستند که نویسنده متن آن را آورده است. آنگاه همین رسم نیمه شب هم دوباره اجرا میشود. رائس «چون از شب پاسی باقی ماند» به دروازه باب النساء آید و با صدای حزین «لا اله الا الله» گوید: «یکی از خدّام آید دروازه را گشاید، رائس همراه مؤذنان دیگر به درون درآید، باز دروازه را بندند». آنگاه با برنامه مرتبی شروع به ذکر و نعت نبی و جز آن میپردازند. معمولا این مطالب را رائس میگوید و بقیه تکرار میکنند. این اذکار به قدری منظم است که شنوندگان با شنیدن آنها میتوانند بدانند که امروز یکشنبه یا دوشنبه یا چه روزی از هفته است. تلاش مؤلف برای انعکاس این وضعیت، نشانگر همان نکتهای است که در بارة درک وی از تاریخ اجتماعی و مذهبی، اشاره کردیم. اما در این باره که روز نوروز هم در مدینة آن روزگار اهمیت داشته و اعلام میشده، نکتهای دارد که بس لطیف و تازه است: «مخفی نماند که مهندسان معمار و واقفان نجوم فلک سیار در حاق وسط گنبد دوّار روضة رسول مختار، روزنهای همچون دیدة اولوالابصار گذاشتهاند که چون آفتاب جهان بعد از استکمال محل به برج حمَل انتقال کند، در نصف بهار روز نخستین شعاع جبین او از آن روزنه بر زمین روضه ناز نازنین نبی امین ـ صلی الله علیه [و آله] و سلم ـ افتد، آن زمان اهل عالم به واسطه خدّام حرم محترم دانند که امروز روز نوروز است، و ابتدای تحویل شمس به برج حمل دلفروز این روز است: بر قبه شاه انبیا بدر دو جا آن روزنه چیست؟ چون دلُ دیدة ما تا آنکه به رویش افتد هر سر سال خورشید به استعارة نور و ضیا». یکی از بحثهای مهم و جالب توجه این رساله مطالبی است که در بارة خواجگان حرم یا همان آغاوات آورده و از اعمال و رفتار و رسوم آنان در حرم نبوی به تفصیل یاد کرده است. وی روی سیستم ادارة حرم تحت نظارت شیخ حرم و متسلم و نقش هشتصد نفر از خادمان حرم و اینکه آنان روزانه چه اقداماتی دارند، سخن گفته است؛ «خادم حرم محترم مجموع در این زمان هشتصد نفرند. رائس ایشان را شیخ الحرم نامند و بعد از او نایب الحرم است که قایم او است.» نصب شمعدانهای درون حجرة شریف بر عهدة اینهاست که روزانه انجام میشود. نقش بعدی بر عهدة «خزینهدار» است که «جمیع وظایف اهل مدینه در حوالة اوست.» مقصود گرفتن پولهایی است که بابت مردم این شهر از استانبول و نقاط دیگر میرسد و توسط او توزیع میشود. نقش بعدی را «متسلم» بر عهده دارد که عزل و نصب تمام خدام بر عهدة اوست. در این میان هشتاد نفر از خواجگان ادارة اصلی داخل حرم نبوی و مسجد را بر عهده دارند: «خواجه سرایان که ایشان را آغوات گویند، و هر ده نفر را یک دهه باشی بود و از این هشتاد نفر آغوات، چهل تن در مسکن اصحاب صفّه نشینند و چهل تن دگر، خارج صفّه باشند و اکثر خدمات را ایشان بکنند. هرگاه یکی از ایشان وفات را دریابند یکی از این چهل را در مکان آن گذارند و بدل این از خارج حرم خواجه سرای دیگر آرند و عدد چهل را ناقص نگذارند... دگر سایر فراشان از عرب و عجم بیرون از حدّ رقم باشند و همیشه قدم در خدمات حرم محترم دارند و کلان ایشان را شیخ الفراش گویند.» اما نظافتچیان حرم نبوی هم گروه ویژهای هستند که «ایشان را کناس نامند و رائس ایشان را شیخ الکناسین گویند. در این جماعت هر روز بعد از اشراق، مسجد شریف را جاروب کنند و صفا دهند و هر شب چون جماعتها از نماز عشا فارغ شوند، او را دعا ادا نمایند.» جزئیات دیگری توسط مؤلف در بارة ادارة حرم داده شده که بسیار عالی و دقیق است؛ بخشی از آنها در بارة چراغ و روغن چراغ و روشن کردن آنها است که خود آداب خاصی داشته و تعداد آنها نیز بسیار زیاد بوده است؛ «چون جماعتی از نماز فارغ شوند، شیخ الحرم و بعضی خدّام محترم، از باب متهجّد که دروازة شمالی آن حجرة عالی است درون درآیند و آن شمعها را بیرون آرند و شمعهای درون مسجد را نیز از راه عاقب محراب به مواجه شریف آرند و سلام بر شیخین ادا نمایند و از پایان پای حجرة شریف پیش باب متهجّد جمع حضرت شوند و هر شمعی را با شمعدان یکی از اکابر بر دوش گرفته و دو نفر از خدّام اغوات حرم در یمین و یسار آن شخص باشند و شیخ الفراشین مقدّم بر همه چاوشان با عصاهای پرزیب در پیش از پی یکدیگر قطار شوند و آن چهل شمع را مع شمعدان برداشته، به تسکین و وقار تمام و حافظان خوش الحان صلوات خوانان به کنار حرم که زیر منار سلیمانیه باشد برند و در خانهای که در آن کنج رسانیدند، اطفا نموده گذارند، و شب دیگر باز آن شمعها را درگیرانند تا یک هفته همان شمعها هر شب سوزند. چون هفته تمام شود شمع دگر درگیرانند و آنچه از آن شمعها باقی مانده باشد آن را تقسیم کنند. این چنین در هر اسبوعی چهل شمع درگیرانند که در مجموع ماه شریف رمضان یک صد و شصت شمع سوزند، غیر شمعهای کلان. و هر شمعی از آن به وزن دو رطل بود.» همینطور داستان مئذنهها و اذان گفتن و تکبیر و خواندنِ اوراد و اذکار نیز نظم و ترتیب خاص خود را داشته است. آداب رمضان هم خاص بوده و مؤلف در این باره نوشته است: «بدان که طایفة عرب تمام شب در رمضان بیدار باشند و خواب اصلاً نکنند. نماز و تلاوت قرآن و تسبیح و زیارت شافی گزارند و اکثر اکابر و اعیان [از] ابتدا در رمضان در مسجد حرم محترم معتکف شوند، چون روز شود از ابتدا بعد از ادای نماز، به یک بار در میان کنار مسجد، مردهوار تا وقت زوال به یک منوال در خواب روند، مگر آن خوشخوان و خوشخوانان بلبل الحان به صوتهای دلکش و لحنهای بیغش از نیم شب تا وقت صبح پر انوار[2] در بالای منار این کلمات را تکرار کنند...» در بخش نظافت و نظافتچیان حرم نبوی هم توضیحات جالبی دارد و پیداست که همة اینها با نظرم و ترتیب و آداب ویژه بوده است؛ به خصوص پیش از حج و در روز ۱۷ ذی قعده در آستان ورود محملهای مصری و شامی، نظافت آغاز میشده است: «بدان که کنیس، روفتن حجرة شریفه و جاروب کردن مسجد نظیف را گویند و آن در هفدهم شهر ذی القعده منعقد شود. ابتدای آن از دوازدهم شهر شوّال باشد؛ به این کیف، در دوازدهم شهر مذکور آغوات مزبور که خدّام حرم پرنورند، در بوستانهای قبا و نخلستان... جمع آیند و اسباب جشن بیحدّ و قیاس و مهمّات عیش گرد آرند و در آن نخلستان صحبت دارند و آن روز را به شوق و ذوق و طرب گذرانند و شاخههای خرما از نخلهای خرما آنجا برند که آن را جرید گویند و بعد از نماز عصر... اسبان بادپای دونده سوار شوند و نیزههای بلند بر کتف نهند، به نقاره و نفیر به جانب قلعة مدینه متوجه شوند. چون به موضع بطحان که میان مدینه و قبا است آیند، و دو جماعت شوند، به طریق محاربه به جانب یکدیگر اسب اندازند و نیزهها را حواله سازند، اسب تازی و چابک سواری و سلاح شوری آنچه دانند به جای آرند. بعد از آن قُبَیل شام به مدینة سکینة نبی کرام ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ با جاه و سلطنت تمام درآیند و هر کدام از خدّام به مقام خود آرام گیرند و بعد از آن، جریدها را که آوردهاند، از ابتدای بیستم آن شهر در حرم محترم با هم فراهم آرند و جاروب بندند و هر یک از آغوات یک شب و یک روز جشن دلفروز کرده، انواع طعام و فواکه و شیرة شربت حاضر کنند، مشایخ عظام و حفاظ شیرین کلام در آن مجمع آیند و مولود گویند و نعت نبی ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ خوانند. هر یک از خدّام را از این طریق طعام نوبت رسد و در شب نوبت خود، به تعصّب یکدیگر، خانه و گذر خود را از یکدیگر بهتر چراغان کنند. لعبها و طربها نمایند تا مدت دوازدهم ماه ذی القعده، این صحبت به طریق نوبت منعقده باشد، و جاروب چه مقدار که قصد کردهاند بسته شود و آن جاروبها را به انواع تکلّف و زیب بندند. دور دشنة او پرچمهای مخمل و قماش... اطلس زربفت و... طلا و نقره در هم بریده کار فرمایند، به مبلغهای گران به زائران فروشند و اکثر آن را به سرکار خونگار روم برند و در خانههای خود به اعزاز و اکرام نگاه دارند.... چون صباح هفدهم شهر ذی القعده شود، بعد از ادای فرض بامداد، شیخ الحرم به امداد قاضی اعظم و سایر خدّام حرم محترم و اکابر معظم، با هم فراهم آمده، هر یک جاروب به دست گیرند و اول به بام مسجد خیرالأنام ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ برآیند و آن بام را به تمام جاروب کنند و در آن هنگام بر سر خاص و عام از بالای طبقهای مویز و خرما و بادام، به صحنِ حرمِ محترم به اکرام پاشند، و خلق بر آن ازدحام عام نمایند، و به طریق تبرّک ربایند، بعد از آن فروز آمده، درون مسجد و صحن حرم را و اطراف جوانب حرم را جاروب کنند و در ضمن جاروب کردن ذکر و تسبیح به آهنگ ملیح گویند. بعد از آن به حجرة شریفه درآیند و آن روز باب متهجّد را که طریق شمالی است گشایند و حجرة شریفه را جاروب کرده، مصحفها و جزوه ها و تسبیحهایی که در مسجد شریف باشد، همه را جمع ساخته، به درون حجرة منیفه درآرند و گلیمها و بوریاهای مسجد را بردارند و گلیمها را افشانند و تاکرده در خانهها گذارند و بوریاها را بعد از روفتن باز در حرم فرش کنند. بدان که هر سال، صد گلیم مصری و کرمانی در مسجد شریف اندازند و سال دیگر گلیم جدید فرش کنند و کهنهها را در زیرِ نو اندازند و پارهها را خدّام و فرّاشین تقسیم کنند و مسجد شریف را از روز کنیس که هفدهم ذی القعده است تا آخر محرم الحرام باشد؛ یعنی فرش آن بوریا باشد... و در روز کنیس اهل مدینه از صغیر و کبیر به جبل سلع روند و در هر گوشهای از آن کوه مجمع سازند و کباب پزند، از آن جهت آن کوه را کوه کباب گویند و در دامن آن کوه زاویهای است که مشایخ در آن جمع آیند و مولود خوانند، و طعامها در آنجا پزند و در آخر روز شیخ زاویه مع شیخان دگر، علَمها برپا سازند و مولودخوانان و درودگویان به روضه رسول انس و جان ـ صلّی الله علیه [وآله] و سلّم ـ آیند و اطراف حرم را طواف کرده شیخ زاویه را باز به همان طریق به منزلش رسانند.» مسجد قبا نیز روزهای جمعه مراسم ویژة خود را داشته که نویسندة رساله گوشهای از آن را بیان کرده است: «بدان که چون روز جمعه شود، دروازة حرم شریف و محرابها و رواقها و شباکهای اطراف حجرة لطیف را پرده ابریشمی گیرند و دو عَلَم به کسی طویل القامت در دو پهلوی منبر منیر برپا سازند. چون وقت نماز شود، دروازههای قلعة مدینه را بندند و شروع به نماز کنند. بعد از فراغ مقصورة قرآن، رییس مؤذنان بر بالای مئذنه که آن را محفل نامند و در میان مسجد قریب به منبر منیر است، اشعار در لغت سید مختارـ صلّی الله علیه [وآله] و سلّم ـ بخواند و دعای پادشاه و ارکان دولت و سایر مسلمین را به تقدیم رساند. بعده، یکی از حافظان خوش الحان، یک عُشر قرآن از روی مصحف کبیر که در باب السلام است و کلام از آن سبقت یافت، بخواند؛ و بعده خطیب....» اطلاعاتی هم در بارة مبالغ هنگفتی که از طرف استانبول برای تقسیم میان مردم میآمد و به آن «صُرّة همایون» گفته میشد، آورده که آنها مهمترین منبع مالی برای تأمین هزینههای ساکنان مدینه، به خصوص اشراف و بزرگان این شهر بود. این کمک تقریباً به صورت جنسی شامل مقداری گندم، نصیب تمامی ساکنان شهر میشده است. نقادی اخبار نکتة دیگر این است که وی صرف نظر از روال کلی در استناد به اخبار دیگران، گهگاه نقدیهایی هم دارد که باز نشانگر آن است که وی کم و بیش از نقادی اخبار تاریخی هم بیبهره نبوده است؛ از جمله در بارة جایی که از آن به عنوان رباط عجم یاد شده، از محلی یاد میکند که «الیوم در اطراف آن مدرسه ساختهاند و جماعت مغاربه آنجا میباشند و آن موضع را مقاعد نامند، جمع مقعد؛ یعنی مکان نشستن قدم رسول الله ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ آن سنگی است نقش پای خاتم الانبیا ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ بر آن سنگ خارا همچنان که خاتم بر موم نشیند نشسته.» پس ابیاتی در وصف آن سنگ آورده اما سپس مینویسد: «بدان که در کتب تواریخ مدینه، از سنگی که نقش قدم رسول ـ صلّی الله علیه [و آله] و سلّم ـ در آن است و الیوم نزد اهل مدینه مشهور است، خبری مذکور نیست و از بعضی اهل تحقیق نیز به تحقیق کرده شد، معلوم شد که حقیقت آن محقّق نیست؛ اما آن سنگی که در مکة معظمه در بیت الله الحرام است، در قُبّة حضرت عباس ـ رضی الله عنه ـ در کتب مذکور است و حقیقت آن مشهور.» همچنین در بارة «مسجد رأس» گوید: «مسجد رأس آن موضعی است که حضرت ـ صلّی الله علیه [وآله] و سلّم ـ در زمان شدّت حرب، به جهت آسایش، ساعتی آنجا در
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
نکوداشت هشتاد و سومین سالروز ثبت ملی بافت تاریخی گرگان برگزار می شود
نکوداشت هشتاد و سومین سالروز ثبت ملی بافت تاریخی گرگان برگزار می شود گرگان - ایرنا - همایش و مراسم نکوداشت هشتاد و سومین سالروز ثبت ملی بافت قدیم شهر گرگان با حضور مسوولان ارشد کشوری برگزار می شود دبیر اجرایی این همایش روز شنبه در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود این هممراسم معنوی دعای کمیل در مدینه منوره
مراسم معنوی دعای کمیل در مدینه منورهمراسم معنوی دعای کمیل در مدینه با حضور پرشور زائران ایرانی پنج شنبه شب در مدینه منوره برگزارشد عکس 1393 06 28 - 12 39 دریافت کل گزارش تصویریبا سخنرانی آیت الله مکارم شیرازی مراسم آغاز سال تحصیلی جامعه المصطفی برگزار میشود
با سخنرانی آیت الله مکارم شیرازیمراسم آغاز سال تحصیلی جامعه المصطفی برگزار میشودمعاون آموزشی جامعة المصطفی از برگزاری مراسم آغاز سال تحصیلی جامعه المصطفی العالمیه با سخنرانی آیت الله مکارم شیرازی خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از قم حجتالاسلام والمسلمین محمد جعفر علمی ظهر امرمعاون حج مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر خبر داد ویزیت ۴ هزار ایرانی در مدینه/ فوت زائر 44 ساله به علت بیماری
معاون حج مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر خبر دادویزیت ۴ هزار ایرانی در مدینه فوت زائر 44 ساله به علت بیماری قلبیمعاون حج مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر از انجام حدود ۴ هزار ویزیت در مدینه منوره توسط پزشکان خبر داد و گفت 60 درصد مراجعه کنندگان خانم بودهاند عادل مقصودی نژاد درحضور 90 پزشک در مدينه / بستري شدن يک زائر در مدينه منوره
۱۹ شهريور ۱۳۹۳ ۱۰ ۳۱ق ظ حضور 90 پزشک در مدينه بستري شدن يک زائر در مدينه منوره رييس مرکز هيات پزشکي حج و زيارت جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران گفت در حال حاضر 90 پزشک براي ارائه خدمات پزشکي به زائران حج در مدينه حضور دارند به گزارش خبرگزاري موج سيدعلي مرعشي از اعزاماعزام اولین گروه زائران ایرانی به مدینه منوره
اعزام اولین گروه زائران ایرانی به مدینه منوره اولین گروه از زائران ایرانی خانه خدا لحظاتی پیش از فرودگاه بینالمللی امام خمینی ره به مدینه منوره مشرف شدند خبرگزاری فارس اولین گروه از زائران ایرانی خانه خدا ساعت 8 و 30 دقیقه بامداد از فرودگاه بینالمللی امام خمینی ره عایستگاه 78 سال تاریخ خودرو در تبریز
ایستگاه 78 سال تاریخ خودرو در تبریز خلیل غفاری نخستین مجموعه دار خودروهای قدیمی در تبریز پس از 40 سال تلاش توانسته 20 دستگاه خودرو کلاسیک را جمع آوری کند که قدیمی ترین آنها یک دستگاه فورد مربوط به سال 1936 میلادی است عکس از سعید زارع 3 19 شهريور 1393 22 35 عکس ایرنا کد خبردر اطلاعیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه مطرح شد برنامهریزی منسجم و تلاش برای با
در اطلاعیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه مطرح شدبرنامهریزی منسجم و تلاش برای بالندگی حوزههای علمیهجامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور اطلاعیهای به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزههای علمیه سراسر کشور اعلام کرد سال تحصیلی جدید فرصتی تازه برای برنامهرینشست خبری مراسم آغاز سال تحصیلی وتجلیل از دانش آموختگان جامعه المصطفی
۲۲۰۸۴۷ ۱۳۹۳ ۶ ۲۳ - ۱۶ ۵۲گزارش تصویری نشست خبری مراسم آغاز سال تحصیلی وتجلیل از دانش آموختگان جامعه المصطفی عکاس احمد ظهرابی اجرا توقف ذخيره تمام تصاوير ۱۳۹۳ ۶ ۲۳ - ۱۶ ۵۲پرواز اولین گروه از زائران حج تمتع به مدینه منوره
پرواز اولین گروه از زائران حج تمتع به مدینه منورهاولین گروه از زائران حج تمتع صبح امروز با بدرقه حجت الاسلام و المسلمین قاضی عسگر مسول بعثه مقام معظم رهبری از فرودگاه بینالمللی امام خمینی ره عازم مدینه منوره شدند عکس علی خارا1393 06 14 - 11 31 دریافت کل گزارش تصویریسالموند: مردم اسکاتلند در آستانه تاریخسازی هستند
سالموند مردم اسکاتلند در آستانه تاریخسازی هستندنخستوزیر اسکاتلند با اشاره به همهپرسی چند روز آتی جدایی اسکاتلند از لندن تصریح کرد که مردم اسکاتلند با رأی دادن در هفته جاری به جدایی اسکاتلند از انگلیس در آستانه تاریخسازی هستند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از هرالد اسکاتلندافتتاحیه سال تحصیلی جامعه المرتضی برگزار میشود
با حضور رییس شورای عالی حوزه افتتاحیه سال تحصیلی جامعه المرتضی برگزار میشود خبرگزاری رسا ـ آیین افتتاحیه دورههای تربیت مبلغ بینالملل جامعه المرتضی و رونمایی از سایت این مجموعه با حضور رییس شورای عالی حوزههای علمیه کشور برگزار میشود حجتالاسلام احمد زادهوش رییس &laqامنیت جامعه نتیجه هشت سال حماسه آفريني است/آمادگی ارتش برای دفاع از کشور
استانها جنوب خوزستان امیر سرتیپ شهبازیان امنیت جامعه نتیجه هشت سال حماسه آفريني است آمادگی ارتش برای دفاع از کشور اهواز - خبرگزاری مهر فرمانده قرارگاه عملياتي لشگر 92 زرهي خوزستان عنوان کرد رفاه و امنيت حاكم در جامعه در نتيجه هشت سال حماسه آفريني شهدا جانبازان و ايثارگرانمعاون سرمایهگذاری شرکت ملی نفت در گفتوگو با فارس خبر داد راهاندازی سامانه جامع مالی نفت تا پایان سال/امکان
معاون سرمایهگذاری شرکت ملی نفت در گفتوگو با فارس خبر دادراهاندازی سامانه جامع مالی نفت تا پایان سال امکان محاسبه دقیق هزینه تولید نفت فراهم میشودمعاون سرمایهگذاری شرکت ملی نفت با اشاره به راهاندازی سامانه جامع مالی شرکت ملی نفت موسوم به ERP اظهار داشت با استقرار این سیستمسرپرست بهزیستی مهدیشهر: جایگاه و منزلت اجتماعی سالمند در جامعه تثبیت شود
سرپرست بهزیستی مهدیشهر جایگاه و منزلت اجتماعی سالمند در جامعه تثبیت شودسرپرست اداره بهزیستی شهرستان مهدیشهر گفت جایگاه و منزلت اجتماعی سالمند در جامعه تثبیت شود به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان به نقل از روابط عمومی اداره کل بهزیستی استان سمنان نمایندگان کمیته تخصصی شورای سالمنسال تحصیلی جدید جامعة المصطفی کلید میخورد
26 شهریورماه سال تحصیلی جدید جامعة المصطفی کلید میخورد خبرگزاری رسا ـ مراسم آغاز سال تحصیلی جامعة المصطفی العالمیه روز 26 شهریورماه سال جاری برگزار میشود به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا مراسم آغاز سال تحصیلی جامعةالمصطفی العالمیه روز چهارشنبه 26 شهریورماه سال جاری با حضور طلابطرح جامع گردشگری استان امسال نهایی میشود
طرح جامع گردشگری استان امسال نهایی میشود مدیرکل میراثفرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان سمنان با اشاره به اهمیت اجرای طرح آمایش سرزمین در توسعه گردشگری استان گفت طرح جامع گردشگری استان سمنان امسال نهایی میشود محمدحسین بحرالعلومی در مراسم اختتامیه دومین کارگاه ملی-
گوناگون
پربازدیدترینها