تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 10 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798821866




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: اصولگرايي و ضرورت پرهيز از سياست زدگي«اصولگرايي و ضرورت پرهيز از سياست زدگي» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم نصرت الله حيدري است كه در آن مي‌خوانيد؛ جريان اصولگرايي در ايران به واسطه اقبال عمومي در داخل و خارج از کشور وارد مرحله اي حساس از حيات سياسي خود شده است. مرحله اي که انتظار تحول آفريني از آن بيش از گذشته است. مردم توقع دارند مطالبات اساسي آنها با اين نگرش پيگيري و مرتفع گردد. علت شکل گيري اين نگرش وحدت و همگرايي اصولگرايان در مباني است که خيلي قابل مناقشه نيست، يعني اسلام، دفاع از انقلاب و رهبري و راه و رسم امام خميني. با همين راهبرد بوده است که جريان اصولگرا توانسته است عمق استراتژيک خود را در داخل و در ميان ملت هاي منطقه توسعه دهد و دشمنان نظام را به عقب براند.اثر بخشي جريان اصولگرا در داخل و خارج باعث وحشت و نگراني مخالفان نظام اسلامي گرديده است و لذا توقف اين حرکت و اخلال در اين گفتمان به وجه مشترک مخالفان داخلي و خارجي نظام تبديل شده است. ايجاد تنش و التهاب آفريني در داخل از سوي جريان سبز و افزايش فشارهاي غرب و آمريکا از مسير تحريم ها با اين رويکرد طراحي شده است، لذا ما براي اولين بار شاهد همگرايي جريان برانداز داخلي و خارجي بدين شکل روشن و شفاف بوده ايم که هر دو جريان از طرح آن ابايي ندارند و آشکارا از مخالفت با نظام و آرمان هاي ملت ايران سخن مي رانند.خوشبختانه در عرصه داخل با حضور پر صلابت ملت و وجود رهبري بصير و شجاع دشمن ناکام گرديد و مردم با عمق و ابعاد فتنه سبز از نزديک آشنا و پيوندهاي آن را با جريان مخالف نظام به خوبي درک کرده اند. امروز ملت ما از اين جريان جز دشمني و عناد با نظام انتظاري ندارند، اما انتظار ملت بزرگ ايران از جريان اصولگرايي اين است که بيش از گذشته براي کارآمدي نظام اسلامي تلاش نمايد. بي شک کليد موفقيت در اين راه “اتحاد و همگرايي حول محور ولايت و رهبري است. انتظار اين است که جريان اصولگرا بيش از گذشته متحد و هوشيار باشد و در اين راه بهانه اي به دست دشمن ندهد.به نظر مي رسد برخي در داخل و دشمن در خارج برآنند تا براي ضربه زدن به جريان اصولگرا او را دائم به امور بي حاصل سياسي مشغول کرده و مانع خدمت رساني دولت به ملت شوند. لذا اين جريان استراتژي ايجاد اختلاف و تفرقه در ميان جريان اصولگرا خاصه در قواي سه گانه را در دستور کار خود قرار دادند. اصولگرايان و بويژه رهبران و روساي محترم قوا بايد با تدبير با چنين شيطنت هايي برخورد نمايند. استراتژي دشمنان انقلاب در اين حوزه بر چند اصل متمرکز است.1- دامن زدن به اختلافات قواي سه گانه و ارکان حاکميت براي القايعدم ثبات سياسي در کشور2- ايجاد اختلاف ميان ارکان نظام با بدنه اجتماعي3- ايجاد اختلاف ميان رهبران، احزاب و فعالان اصولگرا با بدنه اجتماعي و قواي سه گانه4- التهاب آفريني در عرصه سياسي و اجتماعي که نتيجه آن فراموش شدن مطالبات مردمي است. (هر روز يک بحران)5- دامن زدن به سخنان تنش زا و جنجالي براي ملتهب نشان دادن فضاي جامعه6- مشغول کرن اصولگرايان به منازعات بي حاصل سياسي و فراموش شدن مردم و مطالبات رهبري7- تيره و تار نشان دادن فضاي جامعه و گرفتن روحيه اميد و نشاط از مردم و جامعهبه نظر مي رسد که رهبران جريان اصولگرا با عمق اين فتنه کاملا آشنا بوده و در راستاي مقابله با اين ترفند، اصولگرايان همگرايي را در شرايط کنوني يک ضرورت اجتناب ناپذير مي دانند و براي عملياتي کردن آن تلاش مي نمايند. زيرا در يک فضاي پر التهاب و سياست زده امکان خدمت رساني صادقانه وجود ندارد. برخي کارشناسان ديدار اخير جامعتين را گامي در اين راستا ارزيابي مي نمايند. نزديکي دولت هاي بزرگ روحاني کشور که به لحاظ اثر گذاري در مرتبه بالايي قرار دارند ضمن خنثي سازي استراتژيک ايجاد تفرقه در ميان عناصر و گروه هاي روحاني براي ديگر اصولگرايان نيز پيام وحدت و همراهي به دنبال دارد.بي شک پيام اين اقدام و ديگر تحرکات رهبران و فعالان جريان اصولگرا اين است که مردم ما اين سطح از منازعات بي حاصل سياسي را از اصولگرايان نمي پذيرند و اصولگرايان تنها در يک فضاي وحدت و همدلي مي توانند ضمن مراقبت از تحرکات دشمن به مردم خدمت نمايند. در پايان اميدواريم فضاي سياست زده کنوني که براي اصولگرايان يک آفت است به فضاي برادري و همدلي براي اعتلاي ايران اسلامي و خدمت رساني به ملت ايران تبديل شود.تهران امروز: كارت دعوت براي كدام مذاكره؟«كارت دعوت براي كدام مذاكره؟» تهران امروز به قلم حسن وزيني است كه در آن مي‌خوانيد؛ مذاكرات هسته‌اي ايران و گروه 5+1 ماه‌هاست كه زيرسايه‌اي از كارشكني‌ها و عدم‌پايبندي به اصول و روش مذاكره قرار دارد. از زمان حضور سعيد جليلي در ژنو – سال گذشته – تاكنون سه اتفاق مهم در اين عرصه رخ داده كه نشانگر كارشكني يك طرف مناقشه و عدم‌پايبندي آن به نقشه راه براي گشودن زمينه‌هاي مذاكره است.در دوراني كه ايران فعاليت‌هاي هسته‌اي را خود به نشانه حسن نيت و براي جلب اعتماد بين‌المللي - برخلاف عرف حقوق بين‌المللي و حقوق مسلم خود - به تعليق درآورده بود و در آن دوره سياست نظام براساس استراتژي متانت و بردباري در قبال مخالفت‌هاي غرب بود، مذاكره به‌عنوان ابزار و اهرمي براي وادار كردن ايران به چشم‌پوشي از حقوق انكارناپذيرش در دستور كار آنها قرار داشت.صحت اين ادعا نيز آن است كه تيم هسته‌اي سابق به دليل نتيجه‌بخش نبودن مذاكرات، اقدام به فك تعليق از فعاليت‌هاي غني‌سازي اورانيوم كرد. آن زمان مذاكره با هدف عدم كسب نتيجه مطلوب براي ايران، از سوي غرب پيگيري مي‌شد. در دوره دوم مذاكرات هسته‌اي كه با ابتكار پاسخ به سوالات و خاتمه دادن اختلافات همراه بود، گفت‌وگوها و مكاتبات زيادي بين ايران و اروپا در قالب مداليته صورت گرفت كه هر چند از لحاظ حقوقي نتايج خوبي داشت اما در بعد سياسي اين مناقشه راهگشا شد.اكنون در دوره سوم مسائل هسته‌اي ايران و غرب، گرچه در روساخت اين ديالوگ تغييراتي صورت گرفته - از جمله اينكه آمريكا از دوران اوباما حضور پررنگ‌تري در عرصه گفت‌وگوها داشته و در ايران استراتژي متانت و بردباري جاي خود را به استراتژي ايستادگي و نتيجه‌گرايي داده است - اما در زيرساخت الگوي مذاكره اتفاق تازه‌اي رخ نداده است. دليل آن است كه مذاكره سطح رويين يا گام نهايي يك رويكرد تعامل‌گرايانه است. مردم سالاري:دولت و مطبوعات«دولت و مطبوعات»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم‌سالاري به قلم كورش شرفشاهي است كه در آن مي‌خوانيد؛از هنگامي که مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسي برگزيده  شد تاثيرات دسترسي  به اخبار و اطلا عات، مطالعه روزمره و تقويت جايگاه روزنامه و رسانه به عنوان يک اصل تاثيرگذار مورد تاکيد قرار گرفت تا مردم و دولتها بدانند که تا چه اندازه اين بخش اهميت دارد. در گذشته دور وحشتناکترين کلمه براي رسانه ها کلمه سانسور بود بدين معنا که مي بايست آن  چيزي را بنويسند و بگويند که دولتها مي خواهند و هر آن چيزي که با اين مفهوم مغايرت داشت به اشکال مختلف حذف مي شد.اما پس از گذشت مدتي و تعاريف گسترده اي که از آزادي بيان و حقوق بشر بر سر زبانها جاري شد، امکان چنين سانسوري به فراموشي سپرده شد و جاي آن را بمباران خبري گرفت; بدين معنا که سياستمداران و دولتمردان به جاي حذف اخباري که مغاير با اهدافشان بود آنچنان به توليد خبرهاي جديد و تازه پرداختند که مردم به صورت ناخودآگاه آن چيزي را بخوانند و ببينند که با اخبار تخريبي فاصله داشته باشد.اما در کشور ما، در حالي که ايران اسلا مي به وسيله رسانه هاي بيگانه مورد هجمه  قرار مي گيرد و در بسياري از موارد شاهد هستيم که رسانه هاي آن طرف آب به صورت گسترده عليه نظام سرمايه گذاري کرده و به توليد خبر مي پردازند تا واقعيت ها  را بنا بر اميال و اهداف خود نشان دهند کم لطفي به روزنامه ها و خبرگزاري ها به معناي خالي کردن صحنه مقابله خبري است. مدتي است که يکي از شريان هاي  اقتصادي روزنامه ها که همان آگهي هاي دولتي است قطع شده و البته فراموش نکنيم که يارانه هاي نقدي و غير نقدي نيز پرداخت نمي شود يا کاهش داشته است و در آخرين اقدام، دولت اعلا م کرد که آگهي هايش را فقط به روزنامه  دولتي ايران مي دهد و اين با واکنش روزنامه ها حتي روزنامه هاي حامي دولت روبرو شد.البته برخلاف نظر آقاي  احمدي نژاد، روزنامه ها فقط وابسته به آگهي هاي دولتي نيستند هر چند که جذب آگهي از حوزه هاي ديگر هم دشوار است چرا که در ايران اقتصاد به شدت دولتي است و اقتصاد خصوصي به آن معنا نداريم که روزنامه ها به اقتصاد خصوصي دل خوش کنند.از سوي ديگر  انتقاد نسبت به موضوع چگونه توزيع آگهي   هاي دولتي صرفا مربوط  به روزنامه هاي منتقد نيست بلکه روزنامه هاي حامي دولت  نيز نسبت به آن انتقاد دارند چرا که اين شيوه را غير عادلا نه مي دانند و معتقدند با شعار عدالت که دولت سر مي دهد ناسازگار است.  بنابراين نمايندگان مردم در خانه ملت طرحي تهيه کردند تا اين مهم رااصلا ح کنند اما در حالي اين طرح در مجلس مورد بررسي قرار گرفت که از 290 نماينده تنها 194 نماينده حضور داشتند و از اين تعداد نيز عده اي راي نداده و عده اي ممتنع بودند که در نهايت موافقان طرح تنها با يک راي از مخالفان عقب ماندند. نکته مهم در اين جلسه اظهارات ابوترابي فرد بود که در غياب لا ريجاني رياست مجلس را برعهده داشت.ابوترابي فرد هنگام راي گيري اعلا م کرد که دولت قصد دارد در مصوبه اش تجديد نظر کند که اين جمله بر راي نمايندگان تاثير گذاشت. چرا که برخي نمايندگان حامي دولت معتقد بودند وقتي دولت قرار است اين مشکل را حل کند چه دليلي براي دخالت مجلس وجود دارد. البته يک فوريت اين طرح راي نياورد و اميدواريم طرح درکميسيون حقوقي قضايي بررسي شده و به طور عادي در صحن علني مجلس مطرح شود. اما فراموش نکنيم که در برنامه چهارم توسعه، قرار بود نظام جامع اطلا ع رساني از سوي دولت ارايه شود تا بسياري از سو»تفاهم  ها پايان يابد که آن نيز هنوز ارايه نشده و در حالي که لا يحه پنجم توسعه در دست بررسي است خبري از نظام جامع اطلا ع رساني نيست.نکته مهمتر آن است که اگر دولت مصوبه خود را پس گرفت نبايد اين طرح به فراموشي سپرده شود بلکه بايد  قانوني تا زمان ارايه نظام جامع اطلا ع رساني بر مطبوعات کشور سايه افکند تا سو»تفاهم ها را به حداقل کاهش دهد.كيهان: بمبي كه عمل نمي كند!«بمبي كه عمل نمي كند!» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ حضرت آيت الله خامنه اي روز گذشته طي پيامي كه به مناسبت هفتمين روز شهادت جمعي از مردم خداجوي زاهدان در انفجار تروريستي اخير اين شهر صادر نمودند، پشتيبان اصلي اين جنايت را دستگاه هاي جاسوسي آمريكا، رژيم صهيونيستي و انگليس برشمرده و تاكيد كردند؛ يكي از اهداف اصلي دشمنان از اين اقدام تروريستي اختلاف افكني و فتنه انگيزي مذهبي است.بدون ترديد انفجار مسجد جامع زاهدان ادامه كينه توزي دشمنان با ايران اسلامي است. اين براي نخستين بار نيست كه منطقه زاهدان شاهد عمليات كور تروريستي و شهادت و اسارت تعدادي از هموطنانمان است. انفجار اخير يكي از حلقه هاي زنجيره دشمني استكبار و در راس آن آمريكا با ملت و نظام جمهوري اسلامي است.پيش از اين نيز بارها سيستان و بلوچستان عزادار بروز فجايع اين چنيني بوده است. دي ماه 84 گروهك ريگي با حمله به پاسگاه مرزي سراوان 9 مرزبان را به گروگان گرفتند. اسفند ماه همان سال حادثه تاسوكي اتفاق افتاد و طي آن 36 نفر از عزيزان اين مرز و بوم به شهادت رسيدند. بهمن ماه 85 اتوبوس حامل فرماندهان سپاه پاسداران در بلوار ثارالله شهر زاهدان مورد سوءقصد تروريستي قرار گرفت و دهها تن از سپاهيان شهيد شدند. خرداد ماه 87 يكبار ديگر پاسگاه مرزي سراوان مورد حمله قرار گرفت و 16 مرزبان به گروگان گرفته شدند. دي ماه همان سال به دنبال يك عمليات انتحاري در سراوان 4 شهيد برجاي ماند. خرداد ماه 88- در آستانه انتخابات رياست جمهوري - انفجار مسجد حضرت علي بن ابي طالب(ع) زاهدان رخ داد كه طي آن 25نمازگزار شهيد و 120نفر مجروح شدند. آخرين اقدام تروريستي از اين دست- پيش از انفجار مسجد جامع زاهدان- مربوط به مهر ماه سال پيش است كه سردار شوشتري به همراه جمعي از مسئولان سپاه و مردم منطقه به شهادت رسيدند.عبدالمالك ريگي در اعترافات خود تصريح كرده بود كه درخواست مستقيم آمريكا، اسرائيل و برخي از كشورهاي اروپايي بمب گذاري در مناطق ايران- خصوصاً مناطق شيعه و سني نشين- است.پيش از وي عبدالحميد ريگي نيز در اعترافاتش اسرار اين گروهك تروريستي را برملا ساخته و آمريكا را پشت صحنه تمام جنايات اين گروه معرفي كرده بود. وي كه چندي پيش از اعدام در جمع علماء، روحانيون و سران قبايل و طوايف سيستان و بلوچستان به تشريح و چگونگي انجام عمليات تروريستي گروهك ريگي پرداخته، گفته بود؛ بيشتر اين عمليات ها به خاطر نشان دادن قدرت گروهك در اين استان و خارج از آن به آمريكا بود تا اين كشور امكانات مالي و اطلاعاتي لازم را براي ادامه كار فراهم نمايد.با اين حال و عليرغم افشاي حمايت مستقيم آمريكا از ترورهاي كور سيستان و بلوچستان، هيلاري كلينتون و جان برينان- معاون رئيس جمهور آمريكا در امور امنيت داخلي و مبارزه با تروريسم- حمله تروريستي به مسجد جامع زاهدان را محكوم كردند. جالب آنكه وزير امور خارجه آمريكا ضمن آنكه سعي دارد با محكوميت ظاهري اين اقدام، دامان كاخ سفيد را مبرا نشان دهد، در عين حال انفجار تروريستي زاهدان را محملي براي توجيه دخالت هاي آمريكا و نهادهاي بين المللي دست نشانده اين كشور در مبارزه با تروريسم قرار داده و مي گويد؛ اين حمله به همراه حملات اخير در اوگاندا، پاكستان، افغانستان، عراق و الجزاير بر لزوم اينكه جامعه بين المللي براي مقابله با سازمان هاي تروريستي كه زندگي شهروندان بي گناه را در سراسر جهان تهديد مي كند متحد شوند، تاكيد مي كند!!اسناد و شواهد حاكي از آن است كه گروه تروريستي القاعده- كه حجم وسيعي از عمليات هاي تروريستي در جهان و خصوصاً خاورميانه را شامل مي شود- و همينطور شبه نظاميان طالبان و گروه هاي تروريستي چون گروهك ريگي و... همه زاده و پرورده خود آمريكاست. مگر حمله نظامي و اشغالگرانه آمريكا به افغانستان به بهانه سركوب طالبان و القاعده و دستگيري بن لادن تروريست نبود؟! چرا وقتي جاي پاي آمريكاي اشغالگر با همراهي برخي از كشورهاي غربي در اين كشور محكم شد و سالهاست از سود سرشار و ميليارد دلاري ناشي از تجارت مواد مخدر بهره مند مي شوند ، ديگر نامي از «بن لادن» نمي برند و كسي سراغ او را نمي گيرد؟!چرا وقتي ژنرال آمريكايي و فرمانده آمريكا در افغانستان با يك مصاحبه، اهداف جنگ افغانستان را زير سؤال مي برد، بلادرنگ عزل شده و پترائوس با سوابق آشكاري كه براي مردم منطقه- خصوصاً كشور عراق- دارد به جاي او مي نشيند؟ آيا مي توان پذيرفت بين انفجار مسجد جامع زاهدان و همزماني آن با انتصاب پترائوس در افغانستان ارتباطي نيست؟يكي از اهداف اصلي دشمن از بمب گذاري در زاهدان، ناامن كردن فضاي كشور است. اين موضوع نشان مي دهد كه آمريكا، رژيم صهيونيستي و كشورهاي غربي مخالف با ايران اسلامي، در طرح هاي خود براي رويارويي با نظام شكست خورده اند.هم چنين دشمنان انقلاب اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب، اختلاف افكني ميان شيعه و سني را از راههاي مختلف دنبال كرده اند. بدون ترديد انفجارهاي زاهدان نيز ذيل همين معادله تعريف مي شود. اختلاف افكني و فتنه انگيزي خواسته ايادي استكبار است. اما سابقه 30 سال گذشته نشان مي دهد كه با هوشياري مردم مسلمان ايران و بصيرت و آگاهي از مقاصد شوم دشمنان، هرگونه اختلاف افكني مذهبي در ايران باعث اتحاد بيشتر شيعيان و سني ها شده است. اقوام مختلف سني مذهب در سيستان و بلوچستان بارها مورد هدف عمليات تروريستي قرار گرفته و تعدادي از آنان شهيد و مجروح شده اند. موضع گيري سران طوايف سني عليه تروريست ها و همراهي گسترده مردم سني مذهب دوشادوش برادران شيعه در مراسم تشييع و بزرگداشت شهداي زاهدان، تير خلاصي بر نيت شوم تفرقه افكني دشمن است.مقام معظم رهبري در پيام اخير خود با اشاره به اينكه اين توطئه خبيث از سوي دستگاه هاي جاسوسي آمريكا، رژيم صهيونيستي و انگليس صورت گرفته و به خيال خام آنان، جمهوري اسلامي درگير فتنه مذهبي و نزاع شيعه و سني شده،مي فرمايند: «اهل تسنن در ايران اسلامي نيز مانند برادران شيعه خود بارها وفاداري خويش را به اين نظام مقدس اسلامي ثابت كرده و مردانه و مؤمنانه در برابر استكبار و عوامل مزدورش به دفاع از جمهوري اسلامي و كشور عزيز، ايران برخاسته اند.» بدون شك بركت خون شهداي اخير زاهدان موجب همدلي بيشتر و وحدت استوارتر ميان ملت ايران خواهد شد.جنايات تروريست ها به منظور تفرقه افكني مذهبي و تفرق مردم مسلمان منطقه صورت مي گيرد اما همبستگي و وحدت مضاعف شيعه و سني در سيستان و بلوچستان نشان مي دهد كه اين بمب عمل نكرده است.و نكته آخر اينكه؛ بد نيست همسايه شرقي و دوست ما، پاكستان نيز مراقب باشد كه كشورش تبديل به حياط خلوت اشرار تروريست و معاند ايران اسلامي نشود. مجاورت سرزمين ايران با چهار ايالت پنجاب، سرحد، سند و بلوچستان اين كشور كه از كانونهاي شناخته شده براي گروه هاي تروريستي و منازعات مسلحانه فرقه اي به شمار مي روند، نبايد براي ثبات مناطق مرزي و همجوار كشورمان يك تهديد به حساب آيد. به هر حال دولت پاكستان بايد براي حل اين موضوع و برچيدن لانه هايي كه تروريست هايي چون بازماندگان گروهك ريگي در آن خزيده اند، فكري نمايد. اين خواسته و انتظار به حق مردم ومسئولان جمهوري اسلامي و همچنين لازمه حسن همجواري است.ابتكار:سيماي بي نشاط«سيماي بي نشاط»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم رضا عموزادي است كه در آن مي‌خوانيد؛ روي صحبتم با رياست محترم رسانه ملي کشور است. جناب آقاي ضرغامي، من و خانواده من و مردمان جامعه من تا کي بايد بنشينيم و نظاره گر برنامه‌هاي کسل کننده و ملال انگيز از صدا و سيما باشيم.جنابعالي بهتر از هر کس مي‌دانيد که يکي ازکارکرده‌هاي مهم رسانه ملي ايجاد شور و نشاط و شادماني در جامعه است. بسياري از جامعه شناسان و روان شناسان معتقدند نشاط و شادماني موجب پيشرفت و توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است.شادي ونشاط يک نياز فردي واجتماعي ويک ضرورت براي تأمين سلامت روان به شمارمي آيد. در سايه شادي است که زندگي معنا و مفهوم پيدا مي‌کند و دلها بهم نزديک مي‌شود و شادي اجتماعي، بهداشت روحي و رواني براي افراد جامعه ايجاد ميکند.سهم شما و مديران شما در ترويج فرهنگ شادي و نشاط در جامعه چقدر است؟ چرا صدا و سيما از فرصتها ي پيش رو در اعياد ملي و مذهبي به خوبي استفاده نمي‌کند؟ ايام ماه شعبان، ماه شادي، شور، شعف و شادماني شيعيان است. فرصتي بسيار مغتنم پيش روي مديران سازمان صدا و سيما که متاسفانه به راحتي با ساخت چند برنامه روتين تکراري و کسل کننده وبدون هيچ گونه خلاقيت و جاذبه هنري از دست مي‌رود . اگرچه در تقويم سالانه ما ايرانيان بسيار است از ايامي که شادي آفرين هستند. اما رسانه ملي کمتر به اين مهم توجه ميکند و با ساخت چند برنامه سطحي از آن ميگذرد. به اعتقاد بنده بين برنامه‌هاي مناسبتي سوگواري و اعياد تفاوت چنداني ديده نمي‌شود.پخش گفتگوي‌هاي دو نفره و چند نفره و بعضاً خسته کننده در ايام عيد آن هم در تمامي شبکه‌ها براي آحاد مردم خارج از حوصله بوده و شادي آفرين نيستند. مخاطبي که در ايام عيد پاي گيرنده تلوزيون مي‌نشيند حوصله وعظ و خطابه و سخنراني را ندارد. بلکه او به اميد پخش تصاويري شادي آفرين، موسيقي‌هاي زيبا، آوازهاي دلنشين و برنامه‌هاي مفرح و سرگرم کننده پاي گيرنده خود مي‌نشيند. بارها و بارها اتفاق افتاده است افراد در يک روز تعطيل و عيد ترجيح ميدهند دور هم پاي برنامه‌هاي رسانه ملي بنشينند ولي متاسفانه چون در هيچ شبکه‌اي نياز خود را نمي‌يابند با عصبانيت گيرنده خود را خاموش مي‌کنند و در پي سرگرمي‌هاي ديگري مي‌روند.مولودي‌ها و سرودها ي مذهبي هم آنقدر کوتاه و ناقص ودر ساعاتي نامناسب پخش مي‌گردند که هيچ حسي در بيننده برانگيخته نمي‌کنند.در يک بررسي کلي از برنامه‌هاي صدا و سيما به وضوح جاي خالي برنامه‌هاي شادي آفرين را ميتوان حس کرد. چرا رسانه ملي ما در گرياندن و يا نشان دادن غم ومصيبت به وظايف خود به شايستگي عمل ميکند اما در پرداختن به شادي و نشاط در اعياد ديني و مذهبي بسيار ناتوان است.رياست محترم سازمان صدا و سيما، در عصري که دنيا اسب ماهواره را زين کرده و چهار نعل مي‌تازد و در برهه‌اي که بر روي هر بام و تراسي بشقاب‌هاي آهنين، جهان را در جعبه کوچک تلوزيون خانه‌ها به نمايش مي‌گذارد. بايد فکر ي جدي و عاجل به حال رسانه ملي شود. بدون شک برنامه‌هاي امروز رسانه ملي به ويژه در بخش سرگرمي و طنز نيازخانواده‌ها به خصوص جوانان را برآورده نمي‌سازد.به نظر ميرسد با توجه به اهميت موضوع شادي و نشاط اجتماعي و تاثيررسانه ملي درايجاد روحيه اميد به زندگي، شبکه‌اي با رويکرد صرفاً سرگرمي و طنز تحت عنوان شبکه خنده و سرگرمي به شبکه‌هاي تلوزيون اضافه گردد.چو شادي بکاهد بکاهد روان خرد گردد اندر ميان ناتوانجمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي سات كه در آن مي‌خوانيد؛ماه شعبان در اين هفته در حالي به نيمه نزديك مي‌شود كه ديدگان منتظر و دلهاي تشنه محبت و عدالت همچنان به افق انتظار دوخته‌اند و طلوع طلعت مهدوي را لحظه‌شماري مي‌كنند. اين روزها در آستانه ميلاد خورشيد عالمتاب منجي عالم بشريت حضرت بقية‌الله‌الاعظم(عج) به تدريج همه جا غرق در شادي و شور و نور و سرور مي‌شود و دستهاي نيايش از آستين نياز به سوي آسمان پر مي‌كشند و لحظات وصل و پايان هجران را مسألت مي‌كنند، آن واقعه‌اي كه از بيكران سياهي، نواي اميد به گوش مي‌رسد و ملائك ندا مي‌دهند كه گاه هجران سرانجام به پايان رسيد و روح ايمان و تجلي قرآن از سراپرده غيبت بدر آمد.منتظران ظهور عدالت‌گستر جهان و مهدي صاحب‌الزمان(عج) خود را براي برپايي جشنهايي آماده كرده و جامعه را متوجه حضور ابرمردي مي‌كنند كه سرانجام روزي با نداي آسماني "اناالمهدي" از كنار خانه خدا بشارت ظهور را سرخواهد داد و جهان را به عدالت و اقامه كمالات و برادري و روشنايي هدايت خواهد كرد ولي آيا ما منتظران چنين منجي حياتبخشي، خود را براي برپايي اين مدينه فاضله و جامعه‌اي آرماني آماده‌ كرده‌ايم؟ آيا ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي چنين دوراني را در خود ايجاد كرده‌ايم؟آنچه مسلم است و بي ‌هيچ واسطه‌اي قابل درك، اين واقعيت است كه كاروان بشريت در اين روزگاران، خسته‌تر و درمانده‌تر از هميشه در وادي ضلالت و در طوفان حوادث، راه خود را گم كرده و در انتظار راهنمايي است كه او را از گمراهي برهاند و قافله بشريت را به سرمنزل مقصود هدايت كند. امروز، جهان عطشناك در انتظار آمدن باران لحظه‌شماري مي‌كند. خاك تشنه و دل‌هاي به لب رسيده، طعم روزگار رهايي و آب حيات جاوداني را جستجو مي‌نمايد. پس اين روزها كه در هر كوي و برزن، سالروز ميلاد خجسته آن مظهر حقيقي دين خدا را گرامي مي‌داريم، سعي كنيم با آغاز تحولي فرهنگي در روح و جان خويش براي ياري آن عزيز آماده شويم و خود را به صفات و كمالات منتظران نزديك كنيم، چرا كه با كمال تاسف بايد اذعان كرد جامعه ما با ماهيت انتظار و روح منتظر فاصله‌هاي ناپيموده بسياري دارد و براي تحقق اين روحيه و رسيدن به فرهنگ انتظار بايد بدور از پيرايه‌ها تلاش كرد و اخلاق و معنويت و مسئوليت پذيري را در جامعه خويش نهادينه نمود.طليعه هفته جاري با سالروز ولادت چهارمين ستاره درخشان آسمان ولايت و پيام‌‌آور واقعه عاشورا، حضرت سيدالساجدين و زين‌العابدين امام حسين بن علي عليه‌السلام همراه بود كه اسوه كامل اخلاق انساني و كمالات معنوي لقب گرفتند. ايشان عبد صالح و روح بزرگ پرستندگي بودند كه با زبور خويش يعني صحيفه سجاديه، اوج معنويت و عبوديت را براي هميشه به يادگار گذاشتند.از حوادث تاثربرانگيز و دلخراش هفته بايد به فاجعه عمليات تروريستي انفجار در مسجدجامع زاهدان اشاره كرد كه به شهادت 29 تن و به خاك و خون كشيده شدن صدها نفر ديگر از شهروندان زاهداني شد كه براي شركت در مراسم ميلاد حضرت اباعبدالله‌الحسين عليه‌السلام قصد حضور در مسجد را داشتند. پيكر شهداي اين حادثه جنايت‌بار تروريستي كه گروهك آمريكايي هوادار عبدالمالك ريگي مسئوليت آنرا پذيرفت؟ در ابتداي هفته با حضور گسترده مردم تشييع شد و مردم داغدار خواستار اقدام فوري مسئولين در دستگيري عاملان جنايت و برخورد جدي با آنان و خشكاندن عوامل فتنه در سيستان وبلوچستان شدند.در همين رابطه ديروز حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در پيامي به مناسبت هفتمين روز شهادت جمعي از مردم مومن زاهدان در انفجار تروريستي مسجدجامع اين شهر تاكيد كردند دستگاههاي مسئول موظفند دشمنان وحدت و امنيت را به سزاي اعمال‌شان برسانند. ايشان تروريسم كور را زائيده سياستهاي خباثت‌آلود آمريكا و انگليس دانسته و فرمودند: "بر همه مسلمانان واجب است كه با اين مولود شوم كه مصداق بارز افساد في‌الارض و محاربه با خداست، مقابله و مبارزه كنند."رهبر معظم انقلاب همچنين فرزانگان شيعه و سني را از خطر بزرگ فتنه‌هاي مذهبي كه آرزوي بزرگ دشمنان اسلام است برحذر داشته و مردم مومن را نيز به پرهيز از هر نوع حركت بي‌رويه فرا خواندند.از رويدادهاي توجه برانگيز هفته آنكه هنوز چند ساعتي از انفجار تروريستي در مسجد جامع زاهدان نگذشته بود كه از واشنگتن خبر رسيد آمريكا تلاشهاي جديدي را براي خارج كردن سازمان منافقين از ليست گروههاي تروريستي آغاز كرده است و همه اينها در حالي است كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا شعار "تغيير" را به عنوان شعار انتخاباتي خود برگزيده و قول داده بود كه سياست خارجي توسعه‌طلبانه آمريكا را اصلاح كند. تصميم دولت اوباما براي توسعه همكاري با گروههاي تروريستي عليه ملت و نظام جمهوري اسلامي ايران در شرايطي است كه دولت بوش حاضر نبود مسئوليت چنين خباثت‌ها و جنايت‌هايي را برعهده بگيرد ولي اين بار دولت اوباما كه در هيبتي جنگ‌طلب‌تر ظاهر شده با حمايت و پشتيباني از گروههاي تروريستي علنا اقدام به جنگ با ملت ايران كرده است.به نظر مي‌رسد با اين اقدامات ضدايراني و توسعه فشار و تحريم عليه جمهوري اسلامي ايران، ماهيت واقعي شعار "تغيير" وي آشكارتر از قبل شده و اين حقيقت از آن بدست مي‌آيد كه سياست خارجي كاخ سفيد به سمت افراط‌گرايي بيشتر تغيير كرده است.در اين هفته مجلس شوراي اسلامي طرحي را از تصويب گذراند كه دولت را مكلف به خوداتكايي در فناوري هسته‌اي كرد. براساس طرح صيانت از دستاوردهاي هسته‌اي سازمان انرژي اتمي موظف به توليد و تامين سوخت هسته‌اي 20 درصد شد. همچنين از دولت خواسته شد نسبت به كشورهايي كه به بازرسي هواپيماها و كشتي‌هاي ايراني با محموله‌هاي باري كشور مبادرت مي‌كنند يا از تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني در همراهي با تحريم‌هاي آمريكا خودداري مي‌كنند، مقابله به مثل نمايد. اين اقدام نمايندگان مردم در حقيقت واكنشي بود كه مجلس در قبال قطعنامه چهارم شوراي امنيت و همچنين تحريم‌هاي يكجانبه آمريكا انجام داد تا بتوان در راستاي يك سياست هوشمندانه، غربي‌ها را از رسيدن به اهداف شوم‌شان در محروم كردن ايران از دستيابي به فناوري هسته‌اي مايوس ساخت.اين هفته در موضوعات خارجي، رويدادهاي عراق، مسائل مربوط به فلسطين و تحولات افغانستان، بيشترين حجم اخبار و گزارش رسانه‌ها را به خود اختصاص دادند. در عراق، با اينكه چندين دور مذاكره ميان سران گروههاي سياسي برگزار شد ولي نتيجه ملموسي از اين گفت وگوها حاصل نشد و گره كور تشكيل دولت همچنان ناگشوده ماند. در تازه‌ترين تحولات، مقتدي صدر رئيس جريان صدر و ايادعلاوي رئيس گروه العراقيه در دمشق ديدار كردند و متعاقب آن علاوي با نوري مالكي در بغداد گفت و گو كرد.در جريان اين ديدارها، طرفين بر تسريع در تشكيل دولت جديد تاكيد كردند و اعلام نمودند كه حاضرند براي رفع موانع و هموار نمودن مسير تشكيل دولت، امتيازاتي بدهند ولي در عمل آنچه مشاهده شد ادامه بن بست و اختلاف بود. ديدار مقتدي صدر با اياد علاوي، اگرچه با ميانجيگري بشار اسد صورت گرفت ولي مي‌تواند به مفهوم تشديد شكاف ميان جناح "ائتلاف ملي" به رهبري سيد عمار حكيم، كه گروه مقتدي صدر نيز عضو اين ائتلاف است،‌ از يكسو و تشكل "دولت قانون" به رهبري نوري مالكي نخست‌وزير كنوني باشد.جناح سيد عمار حكيم و نوري مالكي چندي قبل باائتلاف با يكديگر، فراكسيون "ائتلاف ملي" را در مجلس جديد عراق تشكيل دادند كه پس از تحولات سالهاي اخير و انشقاق در جناح شيعيان، خبر خوب و اميدوار كننده‌اي براي اعاده صلح و ثبات به عراق تلقي شد ولي از آن پس، عملاً گام موثري در موفقيت اين ائتلاف جديد مشاهده نشده است و آنچنانكه شنيده مي‌شود اصرار جناح نوري مالكي بر ادامه تصدي نخست وزيري از موانع توفيق ائتلاف جديد مي‌باشد.منشأ اين اختلافات هرچه باشد محملي شده است تا گروه العراقيه با تكيه بر آن، بر مواضع انحصارطلبانه و زياده‌خواهانه‌اش، كه البته از سوي آمريكا و عربستان تحريك و پشتيباني مي‌شود، پافشاري كند. نوري مالكي اين هفته اعلام كرد اگر كشورهاي خارجي بگذارند عراقي ها، خود مسائل شان را حل مي‌كنند كه البته، عين واقعيت است ولي خود مالكي نيز بايد توجه داشته باشد تداوم اختلافات داخلي، زمينه را براي جولان طرف‌هاي خارجي مساعدتر مي‌سازد.اين هفته نمايندگاني از كشورهاي مختلف در كابل گرد آمدند و يا بهتر گفته شود توسط آمريكا گردآوري شدند تا كنفرانس كابل را برگزار كنند. براساس آنچه رسماً عنوان شد هدف از اين نشست يك روزه، بررسي تحولات افغانستان و تخصيص كمك‌هاي مالي جديد براي بازسازي اين كشور بود ولي هدف اصلي اين بود كه اولاً، واشنگتن براي تامين هزينه اشغالگريش در افغانستان، ديگر كشورها را نيز وادار به پرداخت هزينه كند و ثانياً، به اشغالگريش مشروعيت و اعتبار بين‌المللي بدهد. واقعيت اين است كه دولت آمريكا در ادامه تامين هزينه سرسام آور جنگ افغانستان دچار مشكل جدي است چرا كه افكار عمومي آمريكا فشار شديدي را به كاخ سفيد وارد مي‌سازند و واشنگتن را به دليل هزينه براي اين جنگ بي ثمر كه هر روز ابعادش گسترده‌تر مي‌شود نكوهش مي‌كنند. از اينرو دست دولتمردان آمريكا در هزينه كردن در جنگ افغانستان روز به روز تنگ‌تر مي‌شود. اين شرايط براي دولت آمريكا، به ويژه پس از آشكار شدن حيف و ميل شدن كمك‌هاي مالي در افغانستان، بغرنج‌تر شده است به گونه‌اي كه چندي قبل، رئيس مجلس نمايندگان آمريكا تاكيد كرد ديگر حاضر نيست يك دلار براي ا فغانستان هزينه شود.شكست‌هاي گسترده و ناكامي‌هاي پي در پي واشنگتن در مهار بحران افغانستان، دولتمردان آمريكا را به شدت نگران ساخته و نسبت به عواقب مرگبار جنگ افغانستان وحشت زده كرده است. از اينرو، به زعم آمريكايي‌ها برگزاري اجلاس كابل، ضمن اينكه مي‌توانست شركاي مالي جديدي در پرداخت هزينه‌هاي جنگ افغانستان براي آمريكا فراهم كند، اعتبار و قوت قلبي نيز براي دولتمردان كاخ سفيد و نظاميان روحيه باخته ناتو در افغانستان باشد.بنابه گزارش رسمي آمريكا، ماه گذشته مرگبارترين ماه براي نيروهاي اشغالگر از زمان لشكركشي به افغانستان در سال 1380 بود و در اين ماه بيش از يكصد نظامي ناتو در حملات شورشيان جان باختند كه60 نفر از آنان را سربازان آمريكايي تشكيل مي‌دادند. اين روند، باتلاق افغانستان براي اشغالگران را عميق‌تر مي‌كند و كابوس تبديل شدن افغانستان به بحراني بدتر از ويتنام را به واقعيت نزديك مي‌سازد.اين هفته مسائل مربوط به بحران فلسطين، تحت الشعاع بيماري مبارك رئيس رژيم مصر قرار داشت. خبرها ضد و نقيضي در مورد وضعيت وي منتشر شده است. درحالي كه منابع دولتي مصر وخامت حال مبارك را شايعه خوانده و وضعيت مزاجي وي را خوب توصيف كرده‌اند منابع ديگري اين ادعا را رد كرده و حتي مبارك را رو به موت خوانده‌اند. در اين باره روزنامه آمريكايي با استناد به منابع اطلاعاتي آمريكا نوشت كه بعيد است مبارك بتواند تا يك سال ديگر زنده بماند و به احتمال زياد وي قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري سال 1390 خواهد مرد.وضعيت سلامتي مبارك حتي بيش از آنكه براي مردم مصر اهميت داشته باشد براي آمريكا و صهيونيستها مهم است مبارك متحد منطقه‌اي آمريكا براي سه دهه گذشته بوده است و رژيم صهيونيستي نيز، نزديكترين روابط را با مبارك در ميان حكام عرب دارد. اهميت مبارك براي سياستهاي منطقه‌اي آمريكا و رژيم صهيونيستي تا آنجاست كه روزنامه آمريكايي نيويورك پست پيشنهاد داد تا مبارك زنده است آمريكا وي را مجاب به تعيين جانشين براي خود كند زيرا كه چه بسا با مرگ وي و وقوع حوادث غيرقابل پيش بيني در مصر، نقشه‌ها و طرح‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي به هم بريزد.هم اكنون نيز آمريكايي‌ها و صهيونيستها به تكاپو افتاده‌اند تا رمقي در وجود مبارك است، روند سازش را پيگيري كرده و به يك سرانجامي برسانند. در همين ارتباط بنيامين نتانياهو هفته جاري به ديدار مبارك رفت و با وي در زمينه حل و فصل بحران منطقه به گفتگو پرداخت. "احمد ابوالغيظ" وزير خارجه مصر پس از اين ديدار اعلام كرد كه اوضاع براي پيشرفت مذاكرات مناسب نيست كه بيانگر شكست مذاكرات نتانياهو - مبارك بوده است. گزارش‌هايي نيز رسيده است كه رژيم صهيونيستي از رژيم مصر خواسته است تا به ساخت ديوار فولادي شدت ببخشد چرا كه ممكن است حوادث پيش بيني نشده‌اي رخ دهد.ايران: الگوي جوانان آخرالزمان«الگوي جوانان آخرالزمان» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ايران به قلم هاشم سروش‌پور است كه در آن مي‌خوانيد؛ فردا يازدهم شعبان مصادف با ميلاد باسعادت فرزند برومند اباعبدالله الحسين(ع) حضرت علي‌اكبر(ع) است. آنطور كه در تاريخ نقل شده ايشان اولين فرزند امام حسين(ع) و علي نام گرفتند. امام حسين (ع) مي‌فرمايند: اگر خداوند به من 10 فرزند پسر عطا نمايد نام همه آنها را علي مي‌گذارم. جوان زيباي بني‌هاشم كه افراد قبيله براي ديدن رويش، بي‌تابي مي‌كردند آنقدر شبيه به رسول‌الله بود كه پدر با ديدن روي او به ياد جد خويش مي‌افتاد و روز عاشورا هنگام نبرد بعضي از كساني كه پيامبر را ديده بودند مي‌گفتند حسين جد خود را آورده است.تربيت يافته دامان امير‌المؤمنين(ع)، امام حسن(ع) و پدر خود حضرت ثارالله(ع)، شجاعت، جنگ‌آوري و دلاوري را از عموي خود حضرت اباالفضل العباس (ع) آموخته بود. روز عاشورا در تمامي لحظات در كنار پدر و نخستين كسي بود از بني‌هاشم كه نزد امام حسين(ع) آمد و اذن ميدان گرفته و ايشان اجازه دادند، اما فرمودند قبل از اين‌كه به ميدان بروي كمي نزد بابا راه برو تا سير تماشايت كنم. مي‌گويند تمام آرزو و آمال پدر و مادر اين است كه فرزند خود را بزرگ كنند تا در سن پيري عصاي دست ايشان باشد اما صد آه و افسوس كه پدر بايد شاهد پرپر شدن فرزند در مقابل ديدگان خود باشد. تا صداي علي‌اكبر به گوش پدر رسيد خود را به بالين او رساند اما با بدن «ارباً اربا» روبه‌رو شد و فرمود: علي جان بعد تو اف بر اين دنيا.آري چه زيبا روز ميلاد جوان ابي‌عبدالله الحسين(ع) را روز جوان ناميدند. خيل عظيم جوانان اين مرز و بوم با اقتدا به اين جوان خاندان اهل بيت و به دستور مقتداي خود راهي ميدان نبرد حق عليه باطل شدند و با تبعيت از علي‌اكبر(ع)، جان خويش را در مقابل دفاع از دين و كشورشان فدا ساختند و به خيل شهدا پيوستند. امروز هم وظيفه جوانان مبارزه با نفس اماره است، نفسي كه مركز شبيخون فرهنگي است و تنها با جهاد و عبادت خدا مي‌توان مقابل آن ايستادگي كرد. رسول خدا(ص) مي‌فرمايد: «به راستي كه خداوند متعال به جوان عبادت پيشه بر فرشتگان مي‌بالد و مي‌فرمايد: به بنده‌ام بنگريد كه به خاطر من از خواهش نفس خود دست كشيده است.» و همين جوانان‌اند كه همانند علي‌اكبر (ع) كه حسين(ع) را ياري كرد، ياران واقعي امام‌زمانند.اميرالمؤمنين حضرت علي(ع) مي‌فرمايند: «ياران مهدي (عج) جوانند و پيران در ميان‌شان نيستند (مگر تعداد اندكي).» و جوانان امروز پس از هشت سال جهاد اصغر بايستي در جهادي شركت كنند كه به فرموده پيامبر اكرم(ص) مهمتر و بزرگتر از اولي است، جهادي كه در آن تحصيل علم و اخلاص زمينه‌ساز حضور در صف جواناني است كه منتظر منجي آخرالزمان‌اند و بايد زمينه ظهور ايشان را فراهم سازند. آري بايد با تدبير، تيزبيني و بصيرت و با اقتدا به امام زمانمان و نايب برحقش حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در اين روزگار ما هم راه جوان امام حسين (ع) را سرلوحه خود قرار دهيم و در اين راه پشتيبان ولي‌فقيه زمان خود باشيم تا به مملكت‌مان آسيبي نرسد. با آرزوي سلامتي و طول عمر براي حضرت ولي‌عصر(عج) ان‌شاءالله.آفرينش:فرودگاه ها نشاني از فرهنگ و تمدن کشورها«فرودگاه ها نشاني از فرهنگ و تمدن کشورها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي خوانيد؛فرودگاه ها يکي از مهمترين و اصلي ترين مکانهايي هستند که نشان دهنده سطح فرهنگ و تمدن کشورها براي مسافران و اتباع خارجي مي باشند. يک فرد خارجي به محض ورود به فرودگاه کشور تمامي مشاهدات و برخوردهايي راکه ملاحظه مي کند به عنوان بخشي از فرهنگ و تمدن آن کشور تلقي مي نمايد . لذا فرودگاه به عنوان پيشاني و ويترين فرهنگي هر کشور بايد در کنار عوامل انساني ماهر و کارآزموده، سطح بالايي از امکانات و تجهيزات را دارا باشد تا بتواند معرف سطح پيشرفت و توسعه در زمينه هاي فرهنگي و اقتصادي در آن کشور باشد.در کشور ما نيز فرودگاه بين المللي امام خميني ( ره) به عنوان مهمترين فرودگاه کشور و دروازه ورود به ايران اسلامي موقعيت بسيار حساسي دارد. اما متاسفانه اين فرودگاه هرگز در سطح و اندازه هاي فرهنگ و تمدن کشور ايران جلوه نمي کند فرودگاهي که مزين به نام رهبر کبير انقلابمان نيز مي باشد بايد به لحاظ کيفي در خور شان نام ايران و امام ظاهر شود.مسافران و اتباع خارجي که برخي از آنها شايد براي اولين بار قدم به خاک ايران مي گذارند به محض ورود به فرودگاه منتظر ديدن نوع برخوردها و کنش هاي فرهنگي ايرانيان مي باشند . اما پس از ورود به محوطه فرودگاه مزبور ناهماهنگي هاي موجود در فرودگاه در چگونگي سرويس دهي به مسافران ، شلوغي گيت هاي کنترل گذرنامه ، اختلال در ساعات اوج پروازي به ويژه در زمان تحويل بار و نشستن چند پرواز به طور همزمان ، بازرسي هاي بدني و ايستادن طولاني مسافران در کنار اوضاع نا مناسب سرويسهاي بهداشتي تصوير مثبتي را در ذهن مسافران ايجاد نمي کند.و افزون بر آن وضع نابه سامان حمل و نقل که فاقد مترو واتوبوس و صفهاي طولاني براي تاکسي و سرويس حمل و نقل و بدتر از آن مشکل پارکينگ که معضلي براي مستقبلين مي باشد و جوابگو نبوده و چه بسا موجب سرگرداني و سردرگمي مي شود در حاليکه با وجود آنهمه زمين مي توانستند و مي شود پارکينگي متناسب با حجم خودرو مسافران و مستقبلين احداث شود که نشده و هم اکنون هم قابل جبران است.مشکل فرودگاه امام مشکلات لاينحل و غير قابل کنترلي نيست. در همين اطراف ما کشورهايي مثل ترکيه و عربستان، وجود دارند که سالانه پذيراي ميليونها مسافر و توريست از اقصي نقاط جهان مي باشند و يقينا سطح کيفي پذيرش مسافر در فرودگاه هايشان قابل قياس با فرودگاه امام نيست. عمده مشکل فرودگاه اما در اين راستا ناهمخواني ظرفيت فرودگاه و امکانات موجود در آن با حجم پروازها و مسافران است.همچنين عدم يک مديريت قوي و يک پارچه باعث ايجاد ناهماهنگي بين پرسنل و ساماندهي مسافران مي شود. لذا دولت بايد هزينه هاي لازم را در جهت توسعه و به روز رساني امکانات در فرودگاه امام را تامين نمايد يا حداقل بستر و زمينه لازم را براي واگذاري آن به بخش خصوصي فراهم کند .اين فرودگاه به لحاظ موقعيت و حساسيت آن به عنوان مهمترين فرودگاه کشور بايد داراي سطح کيفي بالا و امکانات پيشرفته در خور يک فرودگاه بين المللي باشد.   آرمان:زمانه بيم و اميد«زمانه بيم و اميد»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم دکترغلامعباس توسلي است كه در آن مي‌خوانيد؛اصلاحات فرايندي طولاني مدت است که در کشور ما سابقه‌اي ديرينه دارد. از دوران قاجارها و زماني که هنوز سخني درباره مشروطه نبود، بسياري از دولت‌مردان نيک‌نام و همين‌طور تحصيل‌کرد‌گان ايراني خواستار تغييراتي در عرصه‌هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بودند؛ تغييراتي که با دگرگوني‌هاي ناگهاني و ويران‌گر همراه نباشد و به مرور زمان و به آهستگي رخ دهد،آن‌چنان که جامعه دچارهيچ شوکي نشود. اما اصلاحات ايراني در همه اين سال‌ها با دو مشکل بزرگ مواجه بوده‌‌ که اولين آن ساختارهاي سنتي است. ساختارهاي سنتي در جامعه ما همواره بازتوليد مي‌شوند و اجازه کمترين تغييري را نمي‌دهند. مسئله ديگر، راديکاليسمي است که همواره حرکت هاي اصلاح‌طلبي ايران به دام آن مي‌افتند و همين نيز سرآغاز کشمکش‌ها ي داخلي مي‌شود که با آرمان اصلاحات در تضاد است. با همه اين احوالات مي‌بايد بر اصلاحات تاکيد کرد. انقلاب ما نيز به خاطر اصلاحات رخ داده‌است. براي پرهيز از هرگونه هرج‌ومرجي مي‌بايد ساختارها را به تدريج اصلاح و دوباره اصلاح کرد. اصلاحات در هرجامعه‌اي و خاصه در جوامع توسعه‌نايافته ضرورت دارد و تحقق آن نيز در گرو مشارکت و صبر مردم است.مردم مي‌بايد بپذيرند که نمي‌توان چند شبه ره صد ساله را طي کرد و تنها در اين‌صورت است که از شکست‌هاي احتمالي مايوس و دلسرد نمي‌شوند. اما اصلاحات در ايران گاه به اصلاحات اداري تقليل يافته‌است و گاه به اصلاحات سياسي يا اقتصادي و يا فرهنگي. به گمانم هيچ کدام اين‌ها از يکديگر جدا نيست. اصلاحات سياسي، جامعه‌مدني را درپي دارد و موجب مشارکت مردم در تصميم‌گيري‌ها مي‌شود، اصلاحات فرهنگي اعضاي جامعه را در مسير فکري صحيحي قرار مي‌دهد و... همه اين‌ها بر يکديگر تاثير مي‌گذارند.شايد آن‌چه موجب مي‌شود که در هر دوره‌اي يکي از آنها بر ديگري اولويت پيدا کند، شرايط خاص اجتماعي آن دوران باشد. براي مثال، پس از انقلاب، جامعه ما به نظم، قانون‌مداري و رعايت حقوق شهروندان نياز داشت که اين نياز عاقبت در قالب دوم خرداد تجلي يافت.با اين نگاه، اصلاحات لازمه هر جامعه اي است و مي‌بايد آرمان‌هاي راستين آن را احيا کند که اين آرمان‌ها عبارت بودند از آزادي، استقلال، رعايت حقوق شهروندي، و... دوم خرداد به دو دليل با مخالفت برخي گروه‌ها مواجه شد. دليل نخست اين بود که برخي اصلاحات را در تضاد با منافع خود مي‌ديدند و به طور طبيعي بر سر راه آن سنگ مي‌انداختند، اما دليل دوم آن، اعتقادي بود.برخي اصلاحات را مغاير با عقايد و ايده‌آل‌هاي فکري خود مي‌دانستند. در هر صورت، به دليل همين مسائل و نيز عدم آگاهي اکثريت مردم و در پاره‌اي موارد رفتارهاي اشتباه برخي از گروه‌هاي اصلاح‌طلب، هيچ‌گاه مسير اصلاحات تا به آخر طي نشد. گرچه اين حرف به معناي آن نيست که آرمان اصلاحات در ذهن کسي نمانده‌است. نه، مردم هنوز هم به آن باور دارند، هر چند که گاه مايوس مي‌شوند. در شرايط امروز، نيازمند اميد هستيم.در اسلام نيز «خوف» و «رجا» توصيه شده‌ که به معناي «نگراني» و «اميد» توامان است. اميد از ضروريات اصلاحات است. اين‌گونه نيست که اگر زماني اصلاحات متوقف شود، همه چيز پايان يافته‌است. مي‌توان آن را ادامه داد که اين البته به خود و تلاشي که مي‌کنيم بستگي دارد.جهان صنعت:شوي دستوري‌«شوي دستوري‌» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم مريم باستاني است كه در آن مي‌خوانيد؛ت جربه نشان داده که وقت�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 661]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن