واضح آرشیو وب فارسی:فارس: روایتگری خاطرات دفاع مقدس در نشست جبهه مطالعات فرهنگی یاسوج
دعای شهید عبدالظریف تقوی در حق عکاس/پاسخ شهید عبدالمحمد تقوی به مسئله شرعی
در نشست صمیمی فعالان جبهه مطالعات فرهنگی«عمار»، خاطرات زیبایی از شهدای هم استانی نقل شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، شامگاه جمعه نشست صمیمی فعالان جبهه مطالعات فرهنگی با اقامه نماز مغرب و عشا و سپس ضیافت افطاری و در نهایت روایتگری از حماسه رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مسجد ابوالفضلالعباس(ع) یاسوج برگزار شد. در این نشست صمیمی رضا منطقی از عکاسان و مستندسازان هشت سال دفاع مقدس به ذکر خاطرات هشت سال دفاع مقدس و ایثارگری فرزندان رشید این استان در جبهههای نبرد پرداخت. این عکاس دوران دفاع مقدس که خود را متولد سال 42 معرفی کرد از خاطرات دوران جوانی خود گفت و افزود: 16 ساله بودم که وارد سپاه شدم و از همانجا برای محافظت از بیت حضرت امام راحل دعوت شدم. منطقی امکانات فیلمبرداری و عکاسی دوران دفاع مقدس را بسیار ناچیز و ابتدایی ذکر کرد و گفت: در آن دوره همه بضاعت ما دوربینهای معمولی و سوپر 8 و 16 میلیمتری قدیمی بود. این فیلمبردار، عکاس و مستندساز هشت سال دفاع مقدس به خاطراتی که از عملیات والفجر 8 در ذهن داشت اشاره کرد و گفت: قبل از عملیات و در ساعت پنج یا 6 بعد از ظهر به بچههای رزمنده گفتند که هر یک از آنها وصیتنامه خود را بنویسند. منطقی افزود: در همان حین بین رزمندگان پیشانیبندهایی شروع به توزیع شد که شهید عبدالظریف تقوی از من درخواست کرد چند عکس از او بگیرم چرا که معتقد بود شهید میشود. وی به همان لحن شهید تقوی در آن لحظات اشاره کرد و گفت: شهید تقوی گفت «خدایی شهید میشوم چند تا عکس از من بگیر». منطقی از نحوه عکس گرفتن خود از شهید تقوی گفت و افزود: در هنگامی که بچهها به دستهای خود حنا بستند و به نماز ایستادند چند عکس پشت سر از شهید تقوی در حال قنوت گرفتم و پس از نماز به او گفتم که عکس هنری گرفتم که شهید تقوی درخواست کرد پس از شهادتش آنها را به خانوادهاش بدهم و من هم تعداد 20 عکسی که از آن شهید داشتم پس از شهادت به خانوادهاش تقدیم کردم. خاطره دیگری که این هنرمند عکاس و فیلمبردار از شهید عبدالظریف تقوی داشت مربوط به خط خور عبدالله بود که رزمندگان پس از 48 ساعت دویدن و بیخوابی در سنگر مشغول استراحت بودند. منطقی در ادامه همین موضوع خاطرهای از نماز خواندن شهید تقوی ذکر کرد که در آن هنگامه سختی و خواب، شهید تقوی چگونه در حال ادای نماز شب بود. وی گفت: صدای نماز شب شهید تقوی مرا از خواب بیدار کرد که من هم پای شهید را گرفتم و گفتم بخواب اما در همین حالت خواب و بیداری بودم که شنیدم شهید تقوی در نماز شب برای من دعا میکند «خدایا این منطقی را هم به راه راست هدایت فرما». دیگر خاطره مربوط به شهید والامقام عبدالمحمد تقوی بود که منطقی از بیان یک مسئله شرعی توسط آن شهید روایتگری کرد. منطقی در همین خصوص گفت: رزمندگان از شهید تقوی پرسیدند اگر خاک عراق را بگیریم نماز خواندن در آنجا شاید حکم غصبی بودن را داشته باشد که شهید تقوی از بچهها خواست مقداری خاک وطن را در کولهپشتی خود ریخته و هنگام نماز در خاک عراق با آن تیمم کنند. انتهای پیام/2571/ی40
93/05/04 - 00:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]