تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه از رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چيزى تقاضا مى‏شد، اگر ايشان آن را مى‏خواستن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798879631




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از انها در زير مي‌آيد. كيهان: اينجا چه مي كني شيخ ؟!«اينجا چه مي كني شيخ؟!» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛ شيخ! تو اينجا چه مي كني؟! تيغ تو همچنان تيز و درخشان است. و چه تيغي! چه بسيار رنج و اندوه كه با همين تيغ از چهره مبارك پيامبر خدا(ص) زدودي. اكنون همان تيغ را بر من كشيده اي، كنار وليد و مروان؟! پيرمرد! يادت هست قريب 7-26 سال پيش، آن روز را كه از شوق مرا در آغوش كشيدي و فرستاده خدا(ص) كه اين صحنه را مي ديد، از تو پرسيد «آيا علي را دوست داري؟» و تو در پاسخ گفتي چگونه دوست ندارم كسي را كه برادر و پسر دايي من است». يادت هست رسول خدا(ص) چه گفت؟ «اما تو با او خواهي جنگيد در حالي كه ستمكاري».اميرمؤمنان اين كلمات تكان دهنده را در بحبوحه جنگ جمل و هنگامي گفت كه سوار بر اسب، بي سلاح و زره، تا كنار زبير رفت حال آن كه زبير غرق در اسلحه و زره و كلاهخود بود. زبير گفت چگونه بازگردم در حالي كه دو لشكر مقابل هم قرار گرفته اند و اين به خدا سوگند عاري است كه قابل شستن نيست.امام در همين ميدان بود كه طلحه و زبير را خطاب قرار داد و فرمود «فارجعا ايّها الشيخان عن رأيكما... پيرمردها! برگرديد از تصميم خود كه اگر اكنون برگرديد بزرگترين مسئله شما فقط عار و ننگ است، پيش از آن كه عار و نار دوزخ يكجا جمع شود»... زبير جا خورد از يادآوري ماجراي 7-26سال پيش و هشدار پيامبر(ص). گفت «انالله و انااليه راجعون. چيزي را به خاطر من آوردي كه روزگار از خاطرم برده بود». گفت و پشيمان بازگشت. اما پسرش عبدالله كه اين صحنه را ديد، گفت «من خيال مي كنم تو از شمشير آنها ترسيده اي»! همين كافي بود تا زبير سرگردان شود و بگويد «واي بر تو! مرا به جنگ با علي تحريك مي كني؟ من سوگند خورده ام كه با او جنگ نكنم». «كفاره قسم بده و بايست تا نگويند ترسيده اي»! زبير با شنيدن اين سخن از پسر، غلام خود را به كفاره آزاد كرد و به سپاه امام تاخت، سپاهي كه به فرمان امام، راه بر او گشوده بود تا بتازد و از آن سو خارج شود و كناره گيرد.زبير پشيمان شده بود، اما آيا ندامت او توانست فتنه اي را كه از سرچشمه شام تحريك شده و توسط ياران پيمان شكن امام به راه افتاده بود، به سر آورد؟آيا آن ساعت كه طلحه از سپاه جمل كناره گرفت و به تير هم پيمان غدّار خود مروان بن حكم، بر زمين افتاد و گفت «كسي را از قريش نديدم كه خونش از من تباه تر باشد»، آب رفته به جوي بازگشت؟خداوند وجود نازنين استاد فرزانه حضرت آيت الله جوادي آملي را حفظ كند، همين چند روز پيش حديث شريف اميرمؤمنان(ع) را از زبان ايشان خوانديم كه «ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاينفعه. چه بسا عالمي كه جهلش او را از پاي درآورد و علم او با او بود و به كارش نيامد» اين همان مضمون دعايي است كه مي فرمايد اللهم اني اعوذبك ... من علم لاينفع.زبير كه شمشيرش بارها غبار غم از سيماي پيامبر زدوده بود، چرا سر ناسازگاري با علي گذاشت؟ شيخ! سيف الاسلام! طلحه الخير! شما چرا؟ فراموش كرديد آن روز كه جزيه نصراني هاي نجران به عنوان غنيمت! توسط سربازان مسلمان دست به دست شد و علي همه آنها را پس گرفت؟ به خاطر نداريد پيامبر در برابر گله سپاهيان فرمود «از علي شكايت نكنيد كه او در اجراي فرمان خدا خشن و سخت گير است و در امر دين مداهنه و سازش نمي كند»؟ فراموش كرديد آن روز را كه دونفري نزد خليفه سوم رفتيد و از او خواستيد وليدبن عقبه را به خاطر شرب خمر عزل كند و حد تازيانه را بر او جاري سازد؟ چه كسي جرئت داشت حاكم كوفه را حد بزند جز علي كه فرمود «بني اسرائيل هلاك نشدند جز به خاطر تعطيلي حدود و احكام الهي» و حد اسلام را بر وليد جاري ساخت. يادتان هست علي(ع) همان جا فرمود «قريش پس از اين مرا جلاد خويش خواهد خواند»!؟ اكنون چه شده كه شما صحابه سابقه دار با همان وليد شرابخوار و مروان غدار و غارتگر بيت المال هم جبهه شده ايد؟علي شدن و علوي شدن هزينه دارد. شكيبايي كردي و خون دل خوردي و پاي خدا نوشتي تا يقين و اطمينان الهي بر تو فرود آمد. «صبرت واحتسبت حتي اتاك اليقين». چه رازي در امامت و ولايت تو بود كه خداوند به پيامبر فرمود «... اگر ابلاغ نكني، رسالت الهي را به غايت نرسانده اي و خداوند تو را از مردم در امان نگه مي دارد». پيامبر از مردم، از صحابه خود امنيت نداشت در ابلاغ ولايت علي؟! مگر علي بن ابيطالب پس از پيامبر قرار بود جز به رسم پيامبر عمل كند؟ «انا و علي ابوا هذه الامه . من و علي پدران اين امتيم».علي جان! مگر جز اين است كه بار بر زمين مانده آنها را بر دوش كشيدي؟! «قمت بالامرحين فشلوا... فرمان خدا را برپا داشتي آن هنگام كه ديگران درماندند. پدر مهرباني براي مومنان شدي آن هنگام كه عائله تو شدند پس بار سنگيني را كه از طاقتشان بيرون بود، بر دوش كشيدي، پاس داشتي آنچه را تباه كردند و رعايت كردي آنچه را سستي كردند».روز خيبر، خط تو آشكار شد آن هنگام كه آيه نازل شد «اي كساني كه ايمان آورده ايد هر كس از دين خود ارتداد ورزد و برگردد پس به زودي خداوند گروهي را مي آورد كه آنان را دوست دارد و آنها هم او را دوست دارند، نسبت به مومنين فروتن و در برابر كفار سرسخت و نفوذ ناپذيرند، در راه خدا مجاهدت مي كنند و از ملامت سرزنش كنندگان نمي هراسند...» (آيه 45 سوره مائده). يعسوب مؤمنين! افلاكي خاك نشين! ابوتراب! كم گناهي نيست در نظر دنياطلبان و سركشان، فروتني در برابر مؤمنان و سرسختي و نفوذناپذيري در برابر هر آن كس كه مي خواهد حق را بپوشاند. كم گناهي نيست ترور شخصيت شدن و آماج ناسزا و تهمت قرار گرفتن و با اين همه به خاطر ملامت ها و سرزنش ها از جا نجبيدن و از حق دست نكشيدن.مولاي ما! پدر مهربان امت! هر كس هم دلش با تو باشد و پيروي تو كند، آماج تهمت ها و ناسزا خواهد بود. مگر مي شود در ثواب و پيروزي جنگ جمل- بي هيچ شمشير زدني- شريك شد، اما در غم و رنج هاي جانگداز آن جنگ شريك نشد؟ آن صحابه عرضه كرده بود دوست داشتم برادرم فلاني هم با ما در اين جنگ جمل بود و در پاداش آن شريك مي شد و تو فرموده بودي «اهوي اخيك معنا. آيا دل برادرت با ما بود؟ اگر دل او با ما بود پس با ما بود و با ما بودند آنها كه در صلب پدران و رحم مادران جاي دارند و گذشت روزگار آنها را به عرصه مي آورد تا ايمان با آنها برپا داشته مي شود». معركه جمل هرگز تمام نخواهد شد، تا دنيا دنياست. آن فتنه منكوب شد اما فتنه گران تا ابد هستند. فتنه سال 88 چال شد اما فتنه گران زخم خورده و سازمان دهندگان اصلي آن در اردوگاه طواغيت جهان باقي اند. ببينيد در همين ماه هاي اخير چگونه بغض آلود درباره امام و رهبري سخن مي گويند.ببينيد قلاده كدام شبه روشنفكران فراري را گشوده اند تا عقده گشايي كنند. ما پشت صورتك نام هايي چون كديور و سروش و مهاجراني و گنجي و مجيد محمدي و ده ها پياده نظام ديگر، قيافه بغض آلود طواغيتي چون پرز و نتانياهو و هيلاري كلينتون و جان مك كين را مي بينيم، و رابرت گيتس رئيس سابق سازمان سيا را كه مي گويد «ايران توسط رهبري به سمت ديكتاتوري پيش مي رود و چهره هاي مذهبي طي 81ماه گذشته كنار گذاشته مي شوند. ما در اين مدت شاهد تغيير ماهيت رژيم جمهوري اسلامي هستيم». گويي كه تابه حال جمهوري اسلامي را دموكراسي تلقي مي كردند و حالا تغيير موضع داده اند!هجمه و ملامت طواغيت روزگار و تروريست هاي انتحاري آنها در حلقه هاي شبه روشنفكري، نه تنها عار امت و مقتداي ما نيست كه افتخار و سربلندي ماست. طواغيت روزگار كه براي شيمون پرز جلاد جايزه صلح و دموكراسي مي دهند و براي سلاطين مرتجع هم پيمان پرز و اوباما در منطقه فرش قرمز پهن مي كنند، اگر از ما تمجيد مي كردند، بايد سر افكنده و شرمنده مي شديم. اين سنت الهي است. «اگر با اين شمشيرم بر بيني مؤمن زنم كه مرا دشمن دارد، دشمن ندارد و اگر تمام دارايي آسمان و زمين را بر آغوش منافق ريزم كه مرا دوست بدارد، دوست نخواهد داشت چرا كه در فضاي الهي نوشته و بر زبان پيامبر(ص) جاري شد كه يا علي! لايبغضك مؤمن و لايحبّك منافق. هيچ مؤمني با تو دشمني نورزد و هيچ منافقي تو را دوست ندارد».امت ما با اين عقده گشايي ها، تازه گنج ولايت و امامت را عزيزتر مي شمارد. اين بغض آشكار يعني مرگ فتنه! «اي كساني كه ايمان آورده ايد غير خود را به دوستي و محرم اسرار نگيريد، آنها دوست دارند آنچه باعث رنج شما شود. دشمني از دهان هاي آنها آشكار است و آنچه در سينه هاشان ] از دشمني و كينه[ پنهان است، بزرگ تر است... چون با شما ملاقات كنند مي گويند ايمان آورديم و هنگامي كه خلوت كنند از غيظ و خشم شما، انگشتان خويش را مي گزند. بگو بميريد از اين غيظ تان، خداوند به باطن سينه ها آگاه است (آيات 811 و 911 سوره آل عمران)از تير ترور و تهمت و ملامت دشمنان باكي نيست. به تعبير حضرت امام خميني «ما از هيچ چيز باك نداريم، نه باك داريم كه شرق ما را يك وقت اشخاص مثلاً غيرآزادي طلب يا ديكتاتور حساب كند، نه باك از اين داريم كه غير يك همچو چيزي بكند. البته منافعشان كه در خطر است، بايد همه تهمت ها را به ما بزنند و ما همه تهمت ها را قبول مي كنيم... البته بخواهيد كه همه مردم براي شما خوب بگويند، بايد برويد توي خانه هاتان بنشينيد و هيچ كس شما را نبيند. براي حضرت امير هم هزار چيز گفتند، براي پيغمبر اكرم هم گفتند، حالا هم دارند مي گويند. غربي براي پيغمبر ما بدتر از اين مي گويد كه براي شما و ما مي گويد.براي اينكه الان در معرض خطر است كارشان...» (صحيفه نور، جلد 5، صفحه 992). تكليف ملت با دشمنان روشن است. مي مانند دوستان و صحابه انقلاب و اينكه قيام يا قعود و سكوت و كلامشان در كدام جغرافيا بزرگ تر تعريف و تعبير مي شود؟ اتاق فكرهاي خارجي فتنه و خانه هاي تيمي داخلي آن تمام تمركز خود را روي اين محور قرار داده اند.مبادا زبيرها، هم پياله وليدها و شكار مروان ها شوند. پيرو با فراست علي(ع) بايد مروان شكار باشد نه شكار مروان. عمار باشد و ميانه ميدان با صلابت و شجاعت، علمداري كند نه چون ابوموسي ادعاي تزهد و بازنشستگي از سياست كند حال آن كه وسط معركه كشان كشان مي آورندش براي مغلوبه كردن جنگ پيروز علي(ع). عجبا! به تعبير رهبر فرزانه انقلاب بعضي ها به خيال اينكه وسط فتنه «كابن اللبون» باشند و دوشيده نشوند و سواري ندهند، دوشيده مي شوند و سواري مي دهند، بي آنكه تجربه و دانايي شان به كار آيد.تلخ ترين صحنه ها براي علي آنجا بود كه معاويه و عمروعاص، شيوخ از صحابه را به بازي گرفتند و امام اين بار بي زره و شمشير سراغ سران جبهه مقابل رفت. شيخ! تو اينجا چه مي كني؟ برگرد و به يادآر...مردم سالاري: مولود کعبه يا افضل الا وصيا«مولود کعبه يا افضل الا وصيا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم سيدرضا اکرمي است كه در آن مي‌خوانيد؛سيزده رجب 1431 فرا رسيد که با خود ولا دت افضل الا وصيا مولود کعبه، مقدس  ترين مکان در زمين و قبله همه نمازگزاران مسلمان جهان، علي (ع) را دارد و بدين جهت شرافت ويژه دارد و بسياري از کارهاي محبوب و مقبول و مطلوب چون عروسي، نقل مکان، زيارت، عبادت، اطعام و احسان را در خود دارد، با تبريک اين روز ويژه نکاتي تقديم مي گردد.1- در قرآن مجيد واژه ولادت «ولد» 102 بار در قالب هاي متنوع به نمايش گذاشته شده است و يک کتاب مطلب از ولا دت هاي ويژه و مولودهاي خاص چون اسحق و يحيي از ابراهيم و زکريا، درود و سلا م ويژه بر عيسي و يحيي در سه مرحله و سوگند به پدر و فرزند، و چهره هاي گوناگون فرزند «زينت، فتنه، دشمن، امداد»  را با خود دارد، تامل در اين 102 مورد، ما را به حقايق جديد و دل پذير رهنمون مي سازد، که خداوند فرزند ندارد و فرزند کسي نيست «لم يلد و لم يولد» و کوته نظران براي خداوند فرزند دختر و براي خود پسر را برگزيدند.ولا دت حضرت علي (ع) در خانه کعبه و ميهماني سه روزه مادرش «فاطمه بنت اسد» در اين کانون خدايي و پذيرايي بهشتي، داستان اختصاصي امام علي (ع) مي باشد.2- نام گذاري اين مولود پس از خروج مادر از خانه کعبه توسط هاتف خداوندي به «علي» توجه به علو و برتري وي بر زميني ها مي باشد. در برتري  امام همين قدر بس که معلمي چون «محمد امين» قبل از رسالت و پيامبري چون «محمد رسول الله» پس از رسالت دارد.مولود کعبه اضافه بر پدري چون «عمران، ابوطالب » حامي هميشگي حضرت، مادري چون «فاطمه بنت اسد» داشت که در حق رسول خدا احترامات بسيار نمود و حقا مادري نمود و رسول خدا وي را «مادر» عنوان کرد. مولود کعبه قبل از اسلا م هر روز درس تازه اي از معلم امين خود «محمد» در اخلا ق و ادب و کمال فرا مي گرفت و تعليم و تزکيه را دريافت مي نمود و در هنگامه بعثت نخستين لبيک گوي دعوت نبوي شد و افتخار، «السابقون، السابقون، اولئک المقربون» را براي هميشه  در تاريخ براي خود ثبت نمود و سپس در همه مراحل تاريخي اسلا م، حاضر در صحنه بود و فداکاري نمود تا به شهادت در محراب مسجد رسيد و برگ زرين ديگري «فزت و رب الکعبه» براي خود ثبت نمود.3-در سالروز ولا دت حضرت، رسالت انسان هاي مومن موحد، حق جو و حق پذير، مسوول و متعهد، پيرو راستين، درباره حضرت چيست؟ و چه کاري بايد انجام دهند؟ دراين وجيزه مختصر، بايد حضرت را از زاويه شخصيتي «ايمان و اعتقاد، اخلا ق و اعتماد، ايثار و جهاد، شجاعت و شهامت، فکر و فهم و فقه و فلسفه، تواصل و تباذل و تعاون، تقوي و تعهد و توادد» شناخت و به ديگران شناساند و محبوب علا قمندان ساخت، جاذبه و دافعه حضرت را بازگو نمود و لمس کرد و خود را به حضرت به اندازه ظرفيت خود نزديک نمود.4-براي توفيق در صحنه «شناختن و شناساندن» حضرت بايد به کتاب خداوند روي آوريم و کلا م وحي خداوندي را بشنويم که مولود کعبه را دارنده «علم الکتاب» معرفي مي کند وخود و علي را شاهد صدق رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم اعلا م مي دارد «و يقول الذين کفروا لست مرسلا ، قل کفي بالله شهيدا بيني و بينکم و من عنده علم الکتاب، رعد43»در قرآن مجيد آمده که حضرت علي عليه السلا م مولود کعبه و شهيد مسجد، جان و روح رسول الله مي باشد.«قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم، آل عمران 61» و در مباهله مدينه با نصاراي نجران در کنار پيامبر قرار گرفت و آماده هر گونه فداکاري براي حق و حقيقت، و ايثار و وفاداري شد. در آيه تطهير، مصداق روشن پاکي و طهارت روح و فکر و فهم و فقه و ايمان و اخلا ق، معرفي شده است. در احسان به سائل مدال «انما وليکم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزکوه و هم راکعون» را دريافت مي نمايد. ولا دت امام مبارک باد و توفيق تبعيت از حضرت روزي ما باد.ابتكار: لب تيغ؛ جنگ يا صلح وَ امنيت پايدار«لب تيغ؛ جنگ يا صلح وَ امنيت پايدار»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم سلمان صفوي است كه در آن مي‌خوانيد؛ صلح؛ نياز مبرم جامعه بشري در قرن بيستم و يکم است. اختلافات منطقه‌اي و بين المللي، واقعيتي غيرقابل انکار است. در برخورد با اختلافات دو روش وجود دارد: 1. جنگ 2. گفتگو و ديپلماسي.بر اساس روش تحليلي «ديالکتيک هرمنيوتيک»؛ جنگ، ناکارآيي خود را براي ايجاد صلح وامنيت پايدار اثبات کرده است و فراتر از آن اسباب رشد تروريسم، خشونت و بي ثباتي شده است. تاريخ منازعات اسرائيلي‌ها باعرب‌ها و فلسطيني ها وَ اشغالگران شوروي و ناتو در افغانستان وَ هزينه‌هاي سرسام آور نظامي در خليج فارس دليل متقني است که چگونه هيچيک از اين جنگ‌ها و هزينه‌هاي بيحد نظامي، اسباب برقراري صلح و امنيت پايدار نشده است. ملت‌ها بازيگران جديد دور «ديجيتال سي وي لاي زيشِن» (Digital Civilization) هستند که با تکيه بر امکانات تمدن ديجيتالي، وراي دولت ها، قادر به ايفاي نقش اند. اعمال خشونت از جانب دولت‌ها با واکنش متقابل، غيرمتمرکز و جهاني آنها روبه رو مي‌شود و بحران ها، مخاطرات و خونريزي‌هاي بزرگ غير قابل کنترلي را موجب مي‌شود.هشت سال جنگ عراق عليه ايران به نمايندگي بلوک غرب و برخي دول عربي؛ نه اسباب واژگوني حکومت ايران شد، نه موجب تغيير رفتار ايران به سود منافع غرب گرديد؛ بلکه حکومت و نيروهاي نظامي ايران حتي مستحکم تر شدند. تحريک اقوام ايراني (کردها، ترکمن‌ها و عرب‌هاي خوزستان) به شورش و حمايت از گروه‌هاي تروريستي نيز نه تنها موجب تضعيف انقلاب ايران نشد؛ که تقويت رابط ملت حکومت ايران را در پي داشت.امروز نيز هر گونه حمل نظامي اسرائيل يا آمريکا به ايران، نه تنها منجر به واژگوني حکومت ايران يا تسليم ايران در برابر خواسته‌هاي بلوک غرب در زمين تکنولوژي هسته‌اي و غيره نمي‌شود؛ که با واکنش سهمگين، خردکننده و جهاني ايران در قبال منافع اسرائيل و آمريکا، مدت‌هاي مديد امنيت و ثبات منطقه دچار آسيب جدي خواهد شد. اين آسيب برخي از حکومت‌هاي عرب که مستقيم يا غيرمستقيم خوش آمدگوي حمل اسرائيل به ايران هستند را نيز شامل مي‌شود.واکنش ملت‌ها و جنبش‌هاي مسلمان منطقه به اهداف اسرائيلي و آمريکايي نيز نه قابل احصاء است، نه قابل کنترل. لذا شروع جنگ با اسرائيلي هاست اما پايان آن، نه در اختيار آنهاست و نه حتي حکومت ايران. عواقب هرج و مرج و ناامني حاصل از حمله به ايران وحشتناک خواهد بود و براي مدت‌ها منطق خليج فارس و خاورميانه را درگير خواهد کرد و احتمال سقوط دول عربي حامي غرب و اسرائيل، با قيام ملت هايشان و قيام جنبش‌هاي مردمي بالا خواهد بود.امروز منطقه بر لب تيغ قرار گرفته است؛ در يک سو پايان دادن به دَبِل استانداردهاي غرب در خاورميانه، خلع سلاح هسته‌اي اسرائيل، بازگردانيدن حقوق فلسطيني ها، احترام متقابل ايران، دول غربي و عربي به يکديگر وَ قبول نقش سازند طرفين در مسائل منطقه‌اي و بين المللي است و در سوي ديگر جنگ و آتش و خون، بي ثباتي و ناامني براي مدت‌هاي غير قابل پيش بيني در منطقه.بنابراين از طريق حصر منطقي، تنها يک راه عملي و سازنده براي حل وفصل، يا کاهش اختلافات باقي مي‌ماند و آن هم راه گفتگو و ديپلماسي است. گفتگو و ديپلماسي پروسه‌اي است که براي نتيجه دهي، حداقل به 10 فاکتور نياز دارد: خردگرايي، واقع بيني، هنر ديپلماسي، زمان، صبر، درک متقابل، اطلاعات صحيح، فهم درست، محاسبه صحيح کنش ها، واکنش‌ها و توانايي‌ها وَ توجه به منافع مشروع هم بازيگران ذينفع. نتايج به دست آمده از گفتگو و ديپلماسي ماندگارتر از روش‌هاي خشونت آميز و نظامي است.رسالت: سخني با اصولگرايان دولت و مجلس هر که گوش دارد بشنود«سخني با اصولگرايان دولت و مجلس هر که گوش دارد بشنود» عنوان سرمقالهِ‌روزنامه‌‌ي رسالت به قلم دکتر امير محبيان است كه در آن مي‌خوانيد؛تاريخ به ما مي آموزاند که يکي از مهمترين عواملي که زمينه را براي فتنه‌هاي بزرگ آماده مي کند؛ گسترش شبهه در ميان مردم است ودر ميان عوامل موثر در گسترش شبهه ،بدون ترديد نقش نخبگان و خواص برجستگي ويژه‌اي دارد.مردم به رهبران سياسي و اجتماعي خويش مي نگرند؛ترديد و شبهه يا هراس آنان بر توده هاي مردم تاثيري انکار ناپذير دارد؛همچنان که ثبات راي وقدم وشجاعت آنان بر روحيه مردم مي افزايد.هر چند مردم ما نشان داده اند بلوغي گاه فراتر از نخبگان سياسي خويش دارنداما اين امر به هيچ وجه توجيهي براي غفلت اين خواص و نخبگان نيست.چندي است چهره هاي شاخص اصولگرا در دولت و مجلس بدلايلي که در پي واکاوي صحت يا عدم صحت آن نيستيم شرايط ويژه جامعه خويش در داخل و خارج را به فراموشي سپرده‌اند و هرگاه که فرصتي دست مي دهد بر يکديگر هجوم برده و به بهانه‌هاي عمدتاً واهي و حداقل غير قابل توجيه همديگر را به گمان خويش درنزد مردم رسوا مي سازند و حتي مردمان را عليه هم بر مي ‌شوبند.دلايل اين رفتار چيست؟1. شايد گروهي گمان برده‌اند؛ حال که رقيب اصلاح طلب از صحنه خارج شده است مي توان بدون دغدغه رقيب دروني را از پيش پاي برداشت و در انتخاب هاي آتي صحنه را براي قدرت نمايي خويش بدون هراس از مزاحمت هاي طيفي از اصولگرايان ناهمسو آراست و با يکپارچه کردن مجلس با خود زمينه را براي روي کار آمدن دولت محلل يا پيگير برنامه هاي نيمه کاره آماده ساخت.2 . شايد هم گروهي برآنند که بايد از فرصت تبليغاتي حاصل از نبرد دولت کنوني و رقبايش در انتخابات دهم که جمعي از جامعه را کين ورز دولتيان ساخت؛ بهره برد و خود را در مقام رقيب آتي، از هم اکنون ميراث خوار راي نفرت آنان ساخت و از کينشان نردباني براي قدرت پديدآورد.3.شايد هم اين نبردها و کف به لب آوردن ها که گاه با جملاتي خشمگينانه عليه رفقاي پيشين و رقباي کنوني همراه مي شود؛هدفي سياسي  براي کسب قدرت ندارد ؛ فقط بغض ها و حسرت هاي فرو خورده‌اي است که اکنون مجال خودنمايي البته با توجيهات به ظاهر قانوني و عقلاني يافته است.4.و البته شايد همه اين حملاتي که گمان مي کنيم از سر غفلت است و برخاسته از عقده هاي درون يا به زبان اهل دين “نفس؛ فقط ناشي از خداخواهي واحساس تکليف باشد و ناظران قياس به نفس مي کنند و بس. نگارنده هنوز توفيق کسب کرامت اشراف بر ضماير نيافته و نمي تواند نيت کاوي کند ولي مي داند که :الف- بر اساس حکم عقل ،در حالي که راس جرياني که پس ازانتخابات؛ نتايج را برنتافت هنوزهرچند ضعيف ولي بر مدعاي خويش به نحوي پيگير است و بدنه آنان نيز هر چند به ظاهر خاموش شده و از تعداد فعالانشان کاسته شده است؛اما رضايت نپذيرفته و سکوت خويش را نشان رضا نمي دانند؛ شرايط نمي توانداصولگرايان را آنچنان آسايش خاطر دهد که بر يکديگر بپردازند و حتي برصف هم بتازند.ب- شرايط خارجي کشور به گونه‌اي است که هر گونه اختلاف دروني پيام شادباش براي دشمنان ايران دارد.آنان مسلما با هم خواهند گفت که  اختلافات ميان سران ناشي از فشارها‌ي سياسي و اقتصادي است؛ پس بر فشارها بيفزاييم وعرصه تنگتر سازيم.آيا آنان که اختلافات را به رسانه و معرض عام ميکشانند؛به اثرات مستقيم و غير مستقيم رفتارهاي خود توجه داشته و مسئوليت رفتار خويش مي پذيرند؟ج- خصلت توده ها اين است که به هنگام درگيري شديد دو گروه با هم که از حدود خرد پذير خارج شود؛هر دو دسته را نابخرد خواهد شناخت.قاعده «النقيضان ياالدليلان اذا تعارضا تساقطا»در سياست هم کاربردهايي دارد. د- عقل اجازه نمي دهد که سياستمداران لاييک در شرايط خاص بر هم بتازندچه رسد به سياستمداران دين گرا که علاوه برکار دنيا بر عقبي هم نگاهي دارند.کدامين تحليل شرايط را براي سياستمداران اصولگرا بسيار عادي نموده است؟ه- تعصبات و درگيري هاي بي بهانه يا با بهانه راه را بر خرد بسته و مهار نفس را رها مي سازد؛در اين صورت تلاش هاي مجلس و دولت ناديده انگاشته مي شود و صرفا ضعف ها بزرگنمايي مي شود؛در آن صورت هر دو طرف ناخودآگاه اسير ظلم پنهان سازي حق مي گردند که شايسته هيچ انسان شريف و منصفي نيست.و-خشم هاي غير قابل کنترل بدون شک برخاسته از نفسانيت است و نشان از عدم تهذيب اين نخبگان خواهد داشت.انتظار نداريم نخبگان ما همگي سلمان و اباذر باشند ولي تمايلي هم نداريم که اسيران نفس و بازيچه هاي تمايلات صحنه گردان باشند.اينان در صورت ادامه اين رفتارها از منظر مردم از خود سلب کفايت و لياقت کرده‌اند.ز- محيط شبهه و فتنه؛گردشگاهي مفرح براي آتش افروزان فرصت طلب و بي ريشه است که نان به قيمت روز مي خورند واز هر سو که آيد بادش ميدهند.اينان در تنورافروخته نان خويش مي پزند و آبروي سياستمداران شناخته شده ولي اسير خشم را به کمترين بها به سود خويش فرو مي ريزند.نا بخردان را ياران و مشاوراني اينچنين شايسته!زمان سريعتر از آن که تصور کنيم مي گذرد ؛ نه خدا و نه خلق خدا پيماني جاوداني مگر بر سر حق با کسي نبسته اند؛اصولگرايي نيز مهري جاودان برپيشاني هيچکس نيست . پيمان بر سر عقل و عدل و آزادگي در مسير سعادت دنيوي و اخروي مردمان است؛ ازاين راه هر که خارج شود سريعتر از آن که گمان کنداز صحنه ناپديد خواهد شد وبراي او فقط  حسرت خواهد ماند و براي ديگران اگر چشم باز کنند ؛ عبرت! اين سنت الهي است اگر باور داريد!تهران امروز: پرهيز از تفرقه ضرورت و تكليف«پرهيز از تفرقه ضرورت و تكليف»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم حسام‌الدين كاوه است كه در آن مي‌خوانيد؛تاريخ، صرفا ماجراهاي تلخ و شيرين و غرور‌آميز يا اسفبار نيست. تاريخ، داستان نيست كه از خواندن آن لذت ببريم. تاريخ عبرت است و اهل تدبير و تامل، تاريخ را با نگاه عبرت‌آميز مطالعه مي‌كنند. بررسي تاريخ اسلامي نشان مي‌دهد كه مسلمانان هرگاه با يكديگر وحدت داشته و همچون تني واحد بوده‌اند و سوداي جداسري و رياست در سر نمي‌پرورانده‌اند پيروز بوده‌اند، هر چند شمار دشمنان‌شان بسيار بوده باشد اما آنگاه كه هر يك از روساي قوم، در «حوصله محال انديش» به ورطه «خيال باطل» در افتاده بودند، آنگاه ضربه‌ها، يكي پس از ديگر از پيش و پشت براندام امت اسلامي فرود آمده است.در زمانه‌اي كه ما در آن به سر مي‌بريم، هم نگاه به آينده ضروري است كه جهت و سمت اميد و رشد و تعالي را نشان مي‌دهد و هم نگاه به گذشته ضروري است تا از تلخي‌ها و شيريني‌ها، از كاميابي‌ها و ناكامي‌ها درس بگيريم. در همين زمانه حساس و خطير است كه رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آيت الله خامنه‌اي (مدظله‌العالي) براي چندمين بار هشدار مي‌دهند كه انشقاق و انفكاك نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي امري نيست كه بتوان به سادگي خطرات و تبعات آن را ناديده انگاشت. تاكيد معظم له و آن هم تاكيد مكرر ايشان بر حفظ وحدت، همدلي و انسجام، ياد و خاطره امام راحل(ره) را در اذهان مومنان و پيروان ايشان و انقلاب اسلامي تداعي مي‌كند. گويي روح‌الله است كه سخن مي‌گويد و با باران پرمهر و بركت بخش واژه‌هايش جان‌ها را سيراب مي‌كند.اكنون حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان ولي امر و جانشين بر حق حضرت روح‌الله، زبان به انذار و هشدار گشوده‌اند.مشخص است كه در چنين برهه‌اي كه موجا‌موج دشمني‌ها و تندبادها درصدد صدمه و لطمه زدن به كشتي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است، تفرقه و انشقاق حتي با نيات صادقانه تا چه اندازه خطر‌آفرين خواهد بود.مقام معظم رهبري در جمع شماري از اعضاي بسيجي هيات‌هاي علمي دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي كشور فرموده‌اند:‌امروز مهم‌ترين نياز كشور اتحاد و يكپارچگي است و هرگونه سخن، حركت و نوشته‌اي كه حتي با نيت صادقانه باشد ولي موجب شكاف و انشقاق در جامعه و ظلم به افراد شود، برخلاف مصالح كشور و نظام است.ايشان تاكيد فرموده‌اند: «حفظ وحدت، همدلي و انسجام در جامعه و پرهيز از هرگونه اختلاف و شكاف، نظر رهبري در اين برهه حساس است.»واقعيت اين است كه صف‌بندي‌هاي كاذب در جهان استكبار و سلطه و نيز جهان دوقطبي صليبي – سوسياليستي، مدت‌هاست كه رنگ باخته است. جهان صليبي - كاپيتاليستي از روي پيكر بي‌جان جهان سوسياليستي (الحادي) رد شده است و اگر كشوري چون چين بر جاي مانده به لطف افتادن در مناسبات اقتصادي كاپيتاليستي است كه هنوز نيم‌نفسي مي‌كشد.واقعيت جهان امروز، ترتيب و تشكيل صف‌بندي‌ها و آرايش نيروها حول دو محور حق و باطل است. آرايش‌ها و صورت‌بندي‌هاي پيشين در درون دو محور حق و باطل جذب و محو خواهند شد. آنان كه حق‌محورند در اردوگاه «حق» جاي مي‌گيرند و آنان كه باطل‌محورند، در اردوگاه «باطل» ثبت‌نام مي‌شوند.گاه برخي از افراد و نيروهاي مذبذب يا منافق بين دو اردوگاه تردد مي‌كنند اما بي‌گمان اين آمد و شد از سر ارادت و اخلاص نبوده و نيست بلكه به منظور تضعيف اردوگاه «حق»، ياركشي به سود اردوگاه باطل و تجسس در امور و شئون حق‌محوران است. نبايد اين حقيقت را ناديده و مغفول گذاشت كه جهان روز به روز، به روز موعود، روزي كه وعده آن داده شده و در اين وعده هرگز خلافي نيست، نزديك و نزديك‌تر مي‌شود. همين امر نيز موجب پريشاني و تشتت در ميان سران اردوگاه باطل شده است.آنچه در تعابير مقام معظم رهبري اينگونه بدان اشارت رفته است: «مراكز استكباري جهاني در مقابله با حركت اسلامي كه نماد واقعي آن نظام جمهوري اسلامي ايران است، زمام امور را از دست داده‌اند و با حالتي دستپاچه و از هم‌گسيخته، آخرين تلاش‌هاي خود را انجام مي‌دهند.اما چگونه مي‌توان مرزهاي اردوگاه حق‌محور و اهداف و شاخص‌هاي اصلي آن را تعيين و احصا كرد، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي (مدظله‌العالي) در اين‌باره چنين مي‌فرمايند: «استكبارستيزي، ايستادگي قاطع در مقابل حركت كفر و نفاق در سطح جهان و مرزبندي شفاف با دشمنان انقلاب و دين، شاخص‌هاي اصلي هستند.»ايشان درباره ضرورت مرزبندي‌ها نيز مي‌فرمايند: «اگر كسي مرزبندي شفاف با دشمنان انقلاب و دين نكند، قدر خود را كاهش داده است و اگر به آنها گرايش پيدا كند، از دايره نظام خارج مي‌شود.»اين توضيح روشن و شفاف ايشان، نياز به هيچ‌گونه تغيير و تفسيري ندارد، راه را بر بهانه‌جويان مي‌بندد و به زبان‌آوران سفسطه‌باز مجال خلط حق و باطل را نمي‌دهد. اينك با بررسي اجمالي و فشرده از بيانات معظم له مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه: اولا حفظ وحدت و همدلي و انسجام نه تنها يك ضرورت در شرايط بسيار حساس كنوني است كه تكليف مديران و عقلاي قوم نيز هست. گرچه اين موضوع بر ديگران نيز همان قدر منزلت تكليفي دارد كه بر خواص.ثانيا: شناخت دقيق از شرايط و اوضاع و احوال كنوني بر همگان واجب است. در جهاني پرتلاطم به سر مي‌بريم و حساسيت‌ها از آن‌رو فزوني مي‌يابند كه صف‌آرايي‌ها هر روز پرتراكم‌تر و دشمنان در برابر حركت اسلامي و به‌ويژه نظام جمهوري اسلامي ايران كه پيشاهنگ حركت اسلامي است، بيشتر و بيشتر اردوكشي مي‌كنند.ثالثا: از نفاق حيله‌گر و دوستان نادان نبايد غافل ماند. در برابر حركت نفاق آگاهي‌بخشي به جامعه ضروري است، دوستان نادان را بايد با درايت و تدبير متوجه راه پرمخافت و نيز مواقع و مواضع خطيري كه در آن قرار داريم كرد.رابعا: با تعبير و تعريف مقام معظم رهبري درباره اهداف و شاخص‌هاي اصلي و نيز ضرورت مرزبندي‌ها و ارائه مشخصات دقيق آنها، ديگر هيچ‌گونه جاي شك و شبهه‌اي باقي نمي‌ماند. وظايف روشن و معلوم است. مرزها نيز روشن و مشخص‌اند و اردوگاه‌ها نيز معلوم و مشخص‌اند. «تجاهل العارف» در چنين شرايطي نه تنها سودي نخواهد داشت كه ظن حق‌محوران را نسبت به كساني كه خود را به غفلت زده‌اند، برخواهد انگيخت.خامسا: نبايد فرمايش مقام معظم رهبري كه فرموده‌اند: «مباني، اصول و جهت‌ حركت، مشخص و روشن است و هر كسي كه در چارچوب اصول و در اين جهت حركت كند جزو مجموعه نظام اسلامي است را به فراموشي سپرد.» جداسري يا دور ساختن نيروهاي وفادار به انقلاب و نظام اسلامي، ظلم در حق افراد به شمار مي‌رود، اين همان تاكيدي است كه ايشان در فرازي ديگر از بيانات‌شان بدان اشارات داشته‌‌اند.جغرافياي حق و باطل را مرزهاي طبيعي يا حدود و شغور قراردادي، تعيين نمي‌كند. جغرافياي حق و باطل از سنخ «جغرافياي نرم» است. ذهني است، نرم‌افزاري است، اعتقادي است، هم بدين‌روست كه وظيفه يكايك امت است كه همچون مرزباناني آگاه از اين «جغرافياي نرم» حفاظت و پاسداري كنند.دشمن درصدد شبيخون است و مبادا كه به گاه شبيخون او، ما همچون مدافعان تنگه احد در پي گردآوري غنايم باشيم و شكست را به اردواگاه توحيد، تحميل كنيم. اينگونه مباد.جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هفته جاري در سايه حرمت ماه پرفضيلت رجب سپري شد و باب رحمت الهي در آستانه ماههاي شعبان و رمضان به روي مومنين گشوده گرديد. پيامبر اكرم(ص) در اين ماه، شوق وصل و كسب رضاي الهي، سراسر جانشان را فرا مي‌گرفت و به اصحاب و ياران خويش مي‌فرمود: "تا مي‌توانيد از لحظات اين ماه بهره بگيريد."در اين هفته ولادت مسعود نهمين ستاره درخشان آسمان ولايت، اسوه جود و سخاوت، حضرت امام جواد عليه‌السلام قرار داشت كه ملت ايران قدوم پرسرور ابن‌الرضا(ع) را به شمس‌‌الشموس، امام مدفون در ارض طوس، حضرت علي‌بن موسي‌الرضا(ع) شادباش و تهنيت گفت. هفته‌اي كه در آستانه آن قرار داريم از اين جهت كه جلوه‌گاه ميلاد پرعظمت شمس ولايت و كعبه هدايت، مولاي متقيان حضرت علي‌بن ابيطالب عليه‌السلام مي‌باشد، از شكوه خاصي برخوردار است.اين ايام از ماه رجب علاوه بر منزلت ذاتي خويش با جلوه نور ولايت مولي‌الموحدين و اميرالمومنين نيز متبرك گشته و نورانيت خاصي به خود گرفته است. در واقع همانگونه كه نصوص الهي، تصريحات نبوي و واقعيات محكم تاريخي گواهي مي‌دهند، پس از وجود شريف پيامبر اكرم(ص)، جهان اسلام شخصيتي به كمال و جامعيت وجود پرعظمت حضرت علي‌بن ابيطالب(ع) به خود نديده، آنگونه كه زندگاني پرثمرش در دو قاب قوسين ولادت و شهادت در خانه خدا شكل گرفته و جوامع بشري را به ساحل رستگاري رهنمون گرديده باشد. در اين روزها رجبيون همچنين در پاي سفره پربركت ايام‌البيض قرار مي‌گيرند و فرصت قرب الي‌الله، محاسبه اعمال و مهار نفس را در خلوت خويش مي‌يابند.از ديگر چشم‌اندازهاي هفته بايد به سالروز واقعه هفتم تير سال 60 اشاره كرد كه در چنين ايامي هفتاد و دو كبوتر خونين‌بال انقلاب در آتش نفاق سوختند و جان در راه انقلاب گذاشتند.در هفته اخير كه غرب با صدور قطعنامه چهارم تحريم عليه ايران سعي داشت دايره محاصره اقتصادي و سياسي را بر ضد كشورمان تنگ‌تر كند، جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد كه از ورود دو بازرس آژانس بين‌المللي انرژي اتمي جلوگيري مي‌كند. رئيس سازمان انرژي اتمي كشورمان علت اين اقدام را ارائه اطلاعات غلط پيرامون فعاليتهاي هسته‌اي ايران كه در آخرين گزارش آمانو به شوراي حكام منعكس شده عنوان كرد. وي همچنين با تشريح مواضع كشورمان در همكاري با آژانس تصريح كرد جمهوري اسلامي ايران هرگز بازرسي‌هاي فراتر از مقررات "ان.پي.تي" را نخواهد پذيرفت و اگر بازرسان برخلاف واقع گزارش دهند، با اقدام قاطع روبرو خواهند شد.موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد در اين هفته به سوژه‌اي سياسي و كشمكشي غوغاسالارانه در كشور تبديل شد. مجلس شوراي اسلامي در راستاي وظيفه قانونگذاري و نظارتي خود مصوبه‌اي ارائه كرد كه وقف اموال مراكز آموزش عالي غيردولتي بلامانع باشد اما گروهي كه به دنبال تسخير سنگر به سنگر مراكز قدرت و نهادهاي علمي و اقتصادي كشور هستند، با برخوردهاي خشن و اهانت‌آميز نسبت به نهادها و قواي كشور، زمينه را براي دامن زدن به اختلافات و خارج كردن نبض تصميم‌گيريها از كنترل مراكز قانوني فراهم كرده و تلاش نمودند اراده خود را از مجاري غيرقانوني و از مسير شعارهاي كف خياباني به كرسي بنشانند.صرفنظر از اينكه سرانجام موضوع دانشگاه آزاد - كه اكنون به يك مسأله ملي تبديل شده - چگونه و در كجا حل و فصل شود، اين نكته اساسي بايد مورد توجه مسئولين نظام و دلسوزان انقلاب قرار گيرد كه اختلافات را از مسير قانوني مورد رسيدگي قرار دهند و از كشاندن آن به سطح افكار عمومي و كوچه‌بازاري كردن آن خودداري كنند و بدانند كه سوءاستفاده از افكار عمومي براي به كرسي نشاندن مقاصد سياسي تابحال هيچكس را به ساحل آرامش نرسانده است. پرواضح است كه دامن زدن به كشمكش‌هاي سياسي داخلي و دميدن در آتش‌افروزيهاي جناحي برنده‌اي نخواهد داشت و دود آن قطعا به چشم مردمي خواهد رفت كه اكنون در سطح جهاني با دشمنان دندان تيز كرده و تجهيز شده‌اي مواجه است كه براي ضربه زدن به اساس انقلاب و موجوديت نظام از هيچ توطئه و ترفندي غافل نيستند.بر همين اساس و با توجه به اوضاع خطير كنوني كشور و دشمني‌هاي بين‌المللي عليه نظام، رهبر معظم انقلاب در ديدار ديروز با اساتيد بسيجي با تأكيد بر نياز مبرم به حفظ وحدت عمومي در سطوح مختلف جامعه فرمودند: "من با سخن، حركت و نوشتاري كه موجب انشقاق و شكاف مي‌شود موافق نيستم، حتي اگر با انگيزه صادقانه باشد." ايشان مردم و مسئولين را به اتحاد كلمه فراخوانده و تفرقه‌افكني را سم مهلكي براي انقلاب دانستند.در بخش موضوعات خارجي، اين هفته نيز مسائل عراق و تحولات اين كشور سهم عمده‌اي از حجم خبرها و گزارش‌هاي رسانه‌ها را به خود اختصاص داد. فلسطين اشغالي و قرقيزستان نيز شاهد رخدادهاي تازه‌اي بودند.در عراق، با وجود شروع به كار مجلس جديد، بن بست در تشكيل دولت، كماكان بر فضاي سياسي اين كشور سايه افكنده است و هنوز هيچ نشانه روشني از شكست اين بن بست مشاهده نمي‌شود. اين درحالي است كه چندين شهر اين كشور بحران زده طي هفته جاري صحنه تظاهرات مردم خشمگين در اعتراض به كمبود و قطع برق بودند كه بر مصائب اين كشور افزود و اوضاع را پيچيده‌تر ساخت. ابتدا، اعتراضات از شهر بصره آغاز شد و متعاقب آن به شهرهاي كربلا و بخشي از بغداد نيز تسري يافت. معترضين باانتقاد شديد از مسئولان عراقي، آنها را در تامين برق به بي اعتنايي و بي كفايتي متهم كردند. در پي اين اعتراضات، وزير برق عراق ناچار به استعفا شد ولي نوري مالكي نخست‌وزير عراق ضمن دفاع از اين وزير، برخي جريان‌ها را متهم به فرصت طلبي در اين زمينه كرد.ناظران، مشكلات سياسي اين كشور، به ويژه عدم تفاهم گروههاي سياسي در تشكيل دولت جديد را در ايجاد زمينه شورش‌هاي مردمي اخير مرتبط مي‌دانند. پس از تشكيل ائتلاف ميان جناح‌هاي شيعه، اين خوش بيني پديد آمد كه اوضاع سياسي رو به گشايش حركت كند ولي تاكنون اين امر محقق نشده است. قبلا اختلاف نظر ميان جناح العراقيه وابسته به علاوي و جناح‌هاي شيعه بود اكنون برخي منابع مدعي هستند كه در داخل ائتلاف شيعه‌ها نيز اين اختلاف وجود دارد به اين صورت كه جناح نوري مالكي به سبب دارا بودن چند كرسي بيشتر از جناح سيد عمار حكيم، تعيين نخست‌وزير را حق خود مي‌داند و شخص مالكي مصر است كه نخست وزيري را كماكان در قبضه داشته باشد. در اين ميان ادعاي اخير علاوي مبني بر اينكه دست‌هايي درصدد ترور وي بوده‌اند و دولت اقدام كافي در تضمين امنيت جاني وي به عمل نمي‌آورد اوضاع را بيش از پيش پيچيده كرده است. البته ناظران سياسي اين ادعاي علاوي را مظلوم نمايي و تلاش براي جلب توجه افكار عمومي عراق مي‌دانند.نوري مالكي نخست‌وزير عراق در ارتباط با بن بست تشكيل دولت جديد برخي دولتهاي خارجي را به دخالت در اين امر متهم كرد ولي حاضر نشد از اين كشورها نامي ببرد. اين اظهارات مالكي درحالي مطرح مي‌شود كه آمريكايي‌ها تا كنون عمده‌ترين مداخله گر در روند سياسي عراق بوده‌اند و هم اكنون نيز در آستانه تشكيل دولت مقاماتي از واشنگتن به بغداد رفت و آمد مي‌كنند. به هر حال چنين به نظر مي‌رسد كه معضل سياسي در عراق، حتي اگر دولت جديد نيز تشكيل شود تداوم خواهد داشت.اين هفته، در قرقيزستان، اگرچه از شدت خشونت‌ها كاسته شد ولي بحران همچنان تداوم يافت. منابع خبري اعلام كرده‌اند كه بخشي از آوارگان مجبور شده‌اند به محل سكونت خود باز گردند درحالي كه تشنج و تنش همچنان ادامه دارد و هر لحظه احتمال بروز درگيري‌هاي خونين مي‌رود. برطبق گزارش منابع رسمي تاكنون در ناآرامي‌هاي قرقيزستان بيش از 250 نفر كشته و 2200 نفر زخمي شده‌اند."رزا آتونبايوا" رئيس دولت جديد كه چندي قبل با توسل به شورش‌هاي خياباني طرفدارانش به پيروزي رسيد و دولت "قربان بيك باقي يف" را ساقط كرد هم اكنون به شدت در تنگنا قرار دارد. آتونبايوا كه گرايش سياسي متمايل به روسيه دارد اميدوار بود در اين شرايط حساس و در زماني كه دولتش ثبات پيدا نكرده است، مسكو وي را زير چتر حمايت‌هاي سياسي و عملي قرار دهد كه سياستمداران روس تاكنون اين انتظارات را برآورده نكرده‌اند."آتونبايوا" آنچنان در ضعف است كه در ديدار هفته جاري از يكي از شهرهاي آرام قرقيزستان مورد هجوم مردم معترض قرار گرفت و ناچار به ترك فوري آن شهر شد. معترضين، اظهار داشتند اوضاع اقتصاديشان پس از روي كار آمدن دولت جديد به شدت وخيم‌تر شده است. آتونبايوا براي نجات يافتن از اين وضع، تاريخ همه پرسي را يكماه جلوتر انداخته است ولي مردم اظهار مي‌دارند همه پرسي را نمي‌پذيرند بلكه خواستار برگزاري انتخابات هستند.عملكرد روسيه و آمريكا در قبال تحولات قرقيزستان در هفته‌هاي اخير بار ديگر بر اين واقعيت تاكيد گذاشت كه آنها تنها به اهداف و منافع استعماري خود در اين كشور مي‌انديشند و براي آنها، بحران داخلي و كشته شدن صدها نفر اهميتي ندارد. آمريكا به شدت نگران پايگاه نظامي خود در قرقيزستان است و روسيه به اين مي‌انديشد كه چگونه از فرصت حاضر براي كسب امتيازات بيشتر، از جمله درباره پايگاه نظامي آمريكايي بهره برداري كند.هفته جاري مسائل فلسطين حول محور تحولات غزه در جريان بود. رژيم صهيونيستي در اقدامي فريبكارانه و البته از روي اجبار ناشي از فشارهاي بين المللي، اعلام كرد قصد دارد تسهيلاتي در محاصره غزه و ورود برخي كالاها صورت دهد.بلافاصله جنبش حماس كه دولتش متولي اداره غزه مي‌باشد اين اقدام را بازي جديد اسرائيل براي منحرف كردن اذهان از جنايات صهيونيستها در غزه دانست. حماس اعلام كرد رژيم صهيونيستي بايد محاصره ظالمانه غزه را به طور كامل لغو كند و از جهانيان خواست در تحقق اين خواست مردم غزه، به رژيم صهيونيستي فشار وارد كنند.همزمان، اعلام شد كه چندين كشتي از نقاط مختلف جهان آماده مي‌شوند تا به همراه آذوقه و كمك‌هاي اضطراري عازم غزه شوند. اين تحرك بين‌المللي در ياري رساندن به مردم غزه اگرچه بسيار ديرهنگام و در سطح محدود انجام مي‌شود مرحله تازه‌اي از تحولات در فلسطين را ايجاد كرده است. اين حركت بين المللي، رژيم صهيونيستي را شديداً در مخمصه قرار داده است. صهيونيستها، كه پس از تهاجم وحشيانه به كشتي كمك رساني آزادي در 9 خرداد مورد انزجار و تنفر بي سابقه جهانيان قرار گرفتند اكنون در برخورد با اعزام كشتي‌هاي بيشتر به غزه بر سر يك دوراهي قرار دارند. بديهي است صهيونيستها ابائي ندارند كه جنايت‌هاي خود را در مورد كاروان‌هاي امدادرساني در آينده نيز تكرار كنند ولي مي‌دانند كه هرگونه ماجراجويي جديد، آنها را بيش از پيش در جهان منفورتر مي‌سازد و باقيمانده حاميانشان را نيز از دست خواهند داد.محاصره غزه كه از چهار سال قبل آغاز شده است اكنون مي‌رود در سايه پايداري و ايستادگي مردم غزه در هم شكسته شود. اين واقعيتي است كه مطبوعات رژيم صهيونيستي نيز هفته جاري به آن اذعان كردند. شكست سياست محاصره غزه پيروزي بزرگي براي مقاومت فلسطين است كه نابودي و اضمحلال رژيم صهيونيستي را تسريع مي‌بخشد.ايران:ميلاد عدالت«ميلاد عدالت»عنوان سرمقاله روزنامه‌ي ايران به قلم مسعود ابراهيمي است كه در ان مي‌خوانيد؛ماه رجب ايام پربركتي دارد كه يكي از آنها ولادت اميرالمؤمنين حضرت علي‌بن ابي‌طالب عليه‌السلام است. اصولاً يادآوري نام علي (ع) همواره با «عدالت» همنشين بوده و كمتر كسي است كه صفات آن حضرت يعني مظلوميت و شجاعت و مهرباني و اخلاص و قاطعيت را بدون «عدالت» تصور نمايد و از اين‌روست كه او را شهيد عدالت مي‌دانند؛ عدالتي كه در تعريف ايشان نه تنها تابع اشخاص و حتي خانواده نبود بلكه به عنوان رعايت كردن حقوق جامعه و تجاوز نكردن به حدود ديگران تجسم مي‌يافت. حضرت علي (ع) كمتر از پنج سال حكومت كرد اما چرا عدالت ايشان براي تمام تاريخ زبانزد شد؟ عدالت از ديد امير مؤمنان، قانون و بزرگراهي است كه همه بايد در آن حركت كنند زيرا عدالت، اصلي است كه تعادل و آرامش جامعه را حفظ مي‌كند.به فرمايش آن حضرت: همانا در عدالت گنجايش خاصي است و عدالت مي‌تواند همه را در‌برگيرد و در خود جاي دهد. خداوند متعال نيز پيامبر اكرم‌(ص) را مأمور به برقراري عدالت در جامعه كرده بود. از اينرو حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري نيز اولين هدف حكومت اسلامي را استقرار عدالت مي‌دانند.در طول تاريخ، مكاتب بسياري ظهور كردند كه مدعي عدالت بودند: فاشيست‌ها، ماركسيست‌ها و ليبراليست‌ها كه براي مدت محدودي، سه ضلع مثلث ماترياليسم محسوب مي‌شدند، سعي كردند مكاتب خود را در قد و قامت يك دين به جامعه عرضه كنند اما نتوانستند بيش از يك نظر، آن هم روي كاغذ باقي بمانند و امروزه نه از فاشيسم دهه‌هاي گذشته خبري است و نه از ماركسيسم كه تنوع اقليمي خاصي پيدا كرد و زنگ فروپاشي ليبراليسم هم علي‌رغم تكاپوي ميليتاريستي‌اش د�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن