تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797065335




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کتابخانه‏هاي وقفي خراسان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کتابخانه‏هاي وقفي خراسان
کتابخانه‏هاي وقفي خراسان نويسنده: غلامرضا اميرخاني (دوره‏ي تيموري) مقدمه وقف کتاب در تمدن اسلامي از مهم‏ترين و کهن‏ترين کاربردهاي وقف به شمار مي‏رود. علاوه بر کتاب، ساير اموال منقول و غير منقول کتابخانه‏ها نيز از جانب دانشمندان، امرا، وزرا و ساير نيکوکاران وقف مي‏شده است. اولين و شايع‏ترين نوع وقف کتاب، وقف قرآن بوده است که از آن با عنوان «وقف مصاحف» نام برده مي‏شود. سرزمين پهناور خراسان را بايد خاستگاه نخستين نهادهاي آموزشي با عنوان «مدرسه» دانست. اين مدارس که اغلب داراي کتابخانه بودند، به تدريج در سراسر جهان اسلام، از ماوراءالنهر تا آندلس، گسترش يافتند. کتابخانه‏هاي اين مراکز که عمدتا بر اساس مجموعه‏ي وقفي باني يا بانيان مرکز بنا شده بود، با گذشت زمان غناي بيشتري مي‏يافت زيرا نيکوکاران ديگر نيز مجموعه کتاب‏هاي شخصي و ارزشمند خود را به اين سنت پسنديده اختصاص مي‏دادند. نخستين کتابخانه‏ي خراسان در دوران اسلامي که در منابع تاريخي از آن نام برده شده، کتابخانه‏ي غزنه است که در قرن دوم هجري پابرجا بود. و نسخه‏ي نفيسي از کتاب مقدس نيز در آن نگهداري مي‏شد. اين کتابخانه داراي فهرست بود و کتب گرانبهاي آن در صندوق‏هايي قفل‏دار محافظت مي‏شد (1).از جمله اشخاصي که نام آنها در تاريخ خراسان به عنوان واقف کتاب و کتابخانه ذکر شده، ابن‏حبان بستي (354-274 ه ق) است. وي دانشمند و نويسنده‏اي مشهور و کثيرالسفر بود که به اقصي نقاط عالم اسلام سفر کرد و از محضر اساتيد بسياري کسب فيض نمود (2).ابن‏حبان پس از سفرهاي متعدد و در پايان عمر خود، براي جويندگان علم و دانش خانقاهي در شهر نيشابور ساخت و کتابخانه‏اي بر آن وقف کرد که استفاده و استنساخ کتب براي همگان رايگان بود، مشروط بر آنکه کتاب از آن محل بيرون برده نشود(3). در طول سده‏هاي متمادي، مساجد مهم و باشکوهي در خراسان بنا شد که برخي از آنها به تصريح متون تاريخي کتابخانه‏هايي معتبر داشتند. کتابخانه‏ي مسجد عقلا در نيشابور از جمله‏ي آنهاست. حافظ ابرو (834-763 ه ق)، مورخ عصر تيموري، در ذيل مطلب مربوط به حمله‏ي غزها به شهر نيشابور در سال 548 ه ق چنين مي‏نويسد: از جمله خرابي که در عهد غزان شد، مسجدي بود که آن را مسجد عقلا مي‏گفتند و در آن خزانه‏ي کتب معتبر. چنانکه پنج هزار مجلد از کتاب از انواع علوم در آنجا بر طلبه وقف بود و هشت مدرسه از مدارس خلفا بود و هفده مدرسه که مخصوص اصحاب شافعي بود و پنج کتابخانه‏ي ديگر که در هر يک مبالغي کتاب بود بسوخت و هفت کتابخانه غارت کردند و مجموع به نرخ کاغذ و مقوا بفروختند (4). تا پيش از ظهور تيموريان، کتابخانه‏هاي وقفي متعددي به ويژه در مرو و بخارا وجود داشته و منابع تاريخي نيز از آنها ياد کرده‏اند. کتابخانه‏ي عزيزيه‏ي مرو - که در مسجد جامع اين شهر قرار داشت و در واقع کتابخانه‏اي عمومي و با اهميت در زمان سلطان سنجر سلجوقي (حک: 552-511 ه ق) محسوب مي‏شد - از آن جمله است. در اين کتابخانه دوازده هزار جلد کتاب وجود داشت که تمام آن وقف عام بوده است. ماجرايي که ياقوت حموي (626-574 ه ق) در معجم البلدان نقل کرده بسيار قابل توجه است. وي امانت گرفتن کتاب از کتابخانه‏هاي مرو را بسيار ساده و غالبا بدون نياز به وجه‏الضمان ذکر کرده و يادآور مي‏شود که در يک زمان، دويست جلد از کتب اين کتابخانه‏ها نزد وي امانت بوده است (5). ظهور تيمور در اواخر قرن هشتم هجري و پيدايش دولت تيموري، آثار و تبعات گسترده‏اي به همراه داشت. هجوم آغازين تيمور به سرزمين خراسان که ويراني‏ها و فجايع زيادي را به همراه داشت، روي نخست اين ماجرا، و اهتمام فرزندان و جانشينان تيمور به جبران اين خرابي‏ها روي ديگر آن را تشکيل مي‏دهد. بايد توجه داشت که شخص تيمور نيز پس از پيروزي و استقرار کامل به آباداني و ايجاد بناها و مراکز عام‏المنفعه به ويژه در سمرقند پرداخت. پاره‏اي تحقيقات مورخين روسي بر وجود کتابخانه‏اي باشکوه در حيات تيمور دلالت مي‏کند (6)هر چند به نظر مي‏رسد در اين گونه اظهارنظرها نوعي جانبداري از تيمور به ويژه از سوي مورخان ازبک لحاظ شده است. دوران صد و چهار ساله‏ي زمامداري جانشينان تيمور (911-807 ه ق) را بايد دوران اوج و شکوه کتابخانه‏ها دانست. ويژگي منحصر به فردي که اين مسأله را قوت مي‏بخشد تداوم اين شکوه و جلال در تمام اين دوره در سراسر ايران (7)و به ويژه خراسان است. از نخستين جانشينان تيمور، يعني فرزند چهارم او، شاهرخ (حک: 850-807 ه ق) تا آخرين زمامدار تيموري - سلطان حسين بايقرا (حک: 911-875 ه ق) - کتابخانه‏ها به منزله‏ي نمادي فرهنگي از جايگاه ويژه‏اي برخوردار هستند. اهتمام و اشتياق خاندان تيموري به کتاب، کتابخانه و صنايع کتاب‏آرايي و کتاب‏پردازي به ايران منحصر نشد و شاخه‏اي از اين سلسله که به هندوستان رفته و در آن سرزمين حکومت داشتند نيز اقدام به تأسيس کتابخانه‏هاي باشکوهي کردند که در برخي از منابع به آنها نيز اشاره شده است(8). مطالعه در تاريخچه‏ي موقوفات عهد تيموري، نقش دو شخصيت شناخته شده‏ي اين دوره را برجسته‏تر مي‏کند: 1. گوهرشاد آغا (861-780 ه ق) همسر شاهرخ تيموري و دختر امير غياث‏الدين ترخان(9) وي از معدود زناني است که برخلاف بيشتر همسران شاهان و دولتمردان، که زندگي آنها چندان روشن نيست، سرگذشتي آشکار و مذکور در منابع تاريخي آن عصر دارد. اقتدار و نفوذ وي در دربار و نقش بارز او در پاره‏اي از تصميمات همسرش مورد تأييد مورخان و محققان است. اما يگانه ويژگي گوهرشاد که نام وي را چنين بلندآوازه و جاودان نموده، اهتمام وافر و کوشش درخور تحسين او به احداث بناهاي عام‏المنفعه و موقوفي است که مشهورترين اين آثار، مسجد گوهرشاد واقع در مشهد مقدس است. اين مسجد که بزرگترين مسجد چهار ايواني در ايران و شاهکاري از معماري و کاشي‏کاري تيموري محسوب مي‏شود، بر پيشاني ايوان مقصوره‏ي خود، نمونه‏ي خط بايسنقر (837-799 ه ق) - فرزند گوهرشاد - را نيز دارد. ظاهرا کتابخانه‏ي معتبري در اين محل وجود داشته که هنگام تجاوز ازبکان دستخوش تاراج مي‏شود (10). در حرم مطهر رضوي (ع) نيز دو رواق معروف دارالحفاظ و دارالسياده از يادگارهاي گوهرشاد به شمار مي‏رود (11). بايد توجه داشت پايتخت شاهرخ، هرات بوده و بالطبع در دوران طولاني زمامداري او شاهد رونق و شکوفايي بيشتري هستيم. خواجه تاج‏الدين سلماني از شعراي آن دوره در وصف هرات چنين سروده است: هرات چشم و چراغ جميع بلدان استجهان تن است به نسبت، هرات چون جان است‏شدست سينه‏ي روي زمين، خراسان ليکهرات از ره معني دل خراسان است (12).تعدد و تنوع گسترده‏ي موقوفات از عوامل مهم شکوفايي و رونق هرات بود که بخش عمده‏اي از اين بناها به گوهرشاد مربوط مي‏شد. از بين بناهاي منتسب به گوهرشاد، مسجد جامع و مدرسه‏ي هرات، جايگاه ويژه‏اي داشت. خواندمير در خاتمه‏ي خلاصةالاخبار در وصف اين دو بنا چنين مي‏نويسد: مسجد جامع بانوي عظمي، گوهرشادآغا، در نهايت نزاهت و نظافت و نهايت عظمت و لطافت است و هر جمعه در آن مقام لازم‏الاحترام جمعيت تمام دست مي‏دهد. مدرسه‏ي شريفه‏ي مهد علياي مذکوره [گوهرشاد] به حليه‏ي تکلف و زينت و زيور و وسعت و رفعت مزين و محلي است به وفور فسحت و کثرت متانت از اکثر بقاع اين بلده‏ي جنت صفت ممتاز و مستثني. در اين اوقات چهار نفر از علماي پسنديده سمات در آن بقعه‏ي فايض‏البرکات به درس و افاده، قيام و اقدام مي‏نمايند. و از موقوفاتش به حظ اوفر محظوظ و بهره‏ور مي‏گردند (13). 2. اميرعلي‏شير نوايي (906-844 ه ق) وزير نامدار و فرهنگ دوست سلطان حسين بايقرا و بنيانگداز ادبيات ترکي جغتايي؛ حمايت اميرعلي‏شير از هنرمندان، نويسندگان، دانشمندان و اهل فضل، مورد تصريح همه‏ي متون تاريخي قرار گرفته است. علايق شخصي سلطان حسين بايقرا و همگامي او با وزيرش در پشتيباني از اديبان و هنرمندان، دوره‏ي کم‏نظيري از شکوفايي ادب و هنر در خراسان را پديد آورده بود. وي در دربار به حدي بود که اجازه داشت آنچه را به سبب نيک‏خواهي و خيرانديشي صلاح مي‏داند تا سه نوبت به شاه بگويد (14). علي‏شير نوايي به دفعات و در منابع گوناگون، به احسان و کرم و انجام کاري‏هاي خير ستوده شده است. نقل است که وي از 75 هزار دينار عوايد ملکي که از سلطان مي‏گرفت، 15 هزار دينار را خرج خود و مابقي را صرف خيرات و ايجاد بناهاي عام‏المنفعه مي‏کرد. در متون دوره‏ي تيموري، 370 بنا اعم از مسجد، مدرسه، کتابخانه، خانقاه، بيمارستان، آب‏انبار، کاروان‏سرا، گرمابه و همچنين نهر آبي به طول 15 فرسخ را در شمار موقوفات به جاي مانده از اميرعلي‏شير، آورده‏اند (15). در ديباچه‏ي موقوفات اميرعلي‏شير نمونه‏اي ذکر شده که بسيار شايان توجه است. در اين وقف‏نامه براي تدريس در دو صفه‏ي شرقي و غربي مدرسه، دو مدرس تعيين شده بود که يکي درس اصول و فروع فقه و ديگري درس اصول و فروع حديث را مي‏گفت. براي هر يک از اين دو مدرس سالانه يک هزار و دويست سکه‏ي طلا و بيست و چهار بار غله که يک سوم آن جو و دو سوم آن گندم باشد، تعيين مقرري شده بود. هر مدرس موظف بود حداقل يازده طلبه را درس دهد. براي اين طلاب نيز مقرري ساليانه‏اي متناسب با ميزان استعداد و تلاش آنها منظور شده بود. به هر يک از سه نفر اول که در تحصيل ممتاز بودند، بيست و چهار سکه‏ي طلا و پنج بار غله، به چهار نفر بعدي که در واقع دانشجويان متوسط به شمار مي‏رفتند، شانزده سکه‏ي طلا و چهار بار گندم و به چهار نفر آخر که علي‏القاعده دانشجويان ضعيف محسوب مي‏شدند، دوازده سکه‏ي طلا و سه بار غله تعلق مي‏گرفت (16). از ديگر بناهاي آموزشي اميرعلي‏شير بايد از مدارس شفائيه‏ي و نظاميه در هرات و مدارس خسرويه در مرو نام برد. وي براي اين مدارس کتابخانه‏هاي معتبري گرد آورده بود (17). اميرعلي‏شير به تصوف گرايش داشت. ميزان ارادت او به طريقت نقشبنديه تا آنجا بود که خود را نقشبندي مي‏دانست و در پايان عمر، منصب جاروکشي خانقاه خواجه عبدالله انصاري در هرات را اختيار کرد. به همين دليل خانقاه‏هاي متعددي را بنيان نهاد که مشهورترين آنها اخلاصيه نام داشت. در جوار اغلب اين خانقاه‏ها مدرسه و کتابخانه‏اي به دستور اميرعلي‏شير ساخته شده بود. مسجد جامع هرات که از يادگارهاي گوهرشاد بود، در زمان اميرعلي‏شير بازسازي شد و به فرمان وي خواجه ميرک نقاش، نگارش کتابه‏ي آن را آغاز کرد (18). وقف‏نامه‏هاي متعددي از آن دوره بر جاي مانده که عبارت «من وقف علي‏شير» بر آنها نگاشته شده است(19)ايوان جنوبي صحن عتيق آستان مقدس رضوي (ع) نيز از يادگارهاي اوست (20). کتابخانه‏ي شخصي اميرعلي‏شير نيز از مهمترين کتابخانه‏ها در زمان خود به شمار مي‏رفت. اداره‏ي اين کتابخانه به عهده‏ي شخصي به نام حاج محمد نقاش مشهور به ذوالفنون بود که خواندمير در حبيب‏السير در مورد او چنين مي‏نويسد: مولانا حاجي محمد نقاش، ذوالفنون زمان خود بود و پيوسته به قلم انديشه، امور غريبه و صور عجيبه بر صحايف روزگار تحرير مي‏نمود. در فن تصوير و تذهيب مهارت تمام داشت و چندگاه همت بر پختن چيني فغفوري گماشت. بعد از تجربه‏ي بسيار و ارتکاب مشقت بي‏شمار جسم ظروف و اواني که مي‏ساخت با چيني به غايت شبيه گشت اما رنگ و صفايش چنانچه مي‏بايد نبود و از جمله مخترعات مولانا حاجي محمد صندوق ساعتي است که در کتابخانه‏ي امير نظام‏الدين علي‏شير ترتيب نموده در آن صندوق صورتي تعبيه کرده بود که چوبي در دست داشت و چون يک ساعت از روز مي‏گذشت آن پيکر چوب را يک نوبت به نقاره‏اي که در پيش او بود مي‏زد و بعد از گذشتن ساعت دوم، دو نوبت آن حرکت مي‏کرد و علي هذا القياس. و خدمت مولوي مدتي کتابدار اميرعلي‏شير بود و آخرالامر از آن جناب رنجيده در شهر سنه‏ي اربع و تسعمائه که ميرزا بديع‏الزمان به محاصره‏ي بلده‏ي هرات اشتغال داشت، بگريخت و به شاهزاده پيوست و به همان منصب منصوب گشت و در اوايل زمان استيلاي ابوالفتح محمد خان شيباني درگذشت (21). بنا به گفته‏ي خواندمير، حاجي محمد نقاش پس از دلتنگي‏يي که از اميرعلي‏شير پيدا مي‏کند به دربار بديع‏الزمان ميرزا (حک: 912-911 ه ق) گريخته و در آنجا هم مجددا به سمت کتابداري منصوب مي‏شود. خواجه ميرک نقاش - که قبلا نيز از او نام برديم - از ديگر هنرمندان شاغل در کتابخانه‏ي اميرعلي‏شير بوده است (22). نمونه‏هايي از شرايط وقف از جمله وقف‏نامه‏هاي مربوط به اوايل قرن دهم در خراسان (همزمان با زوال دولت تيموري) مي‏توان از وقف‏نامه‏ي ابوالفتح محمد شيباني خان در سمرقند نام برد. وي مدرسه‏اي در چهار سوي کوي بابا خداي‏داد شهر سمرقند ساخت و بعدها خود در آنجا دفن شد. پسرش ابوالغازي محمد تيمور بهادر خان بناي مدرسه را به پايان برد و او نيز همانند پدرش در آن محل دفن شد. همسر وي علاوه بر رسيدگي به اين مدرسه، اقدام به ساخت مدرسه‏ي ديگري در جوار همان محل کرد. او علماي زيادي را در اين دو مدرسه به تدريس واداشت. کار بعدي اين زن نيکوکار، احداث کتابخانه براي مدرسه بود. وي کتب نفيسي در موضوعات مختلف مذهبي، به ويژه فقه و اصول دين وقف کتابخانه کرد. مطابق وقف‏نامه‏ي به جاي مانده که مشهور به «وقف‏نامه‏ي شيباني خان» است، کتاب‏هاي کتابخانه «در صناديق پرداخته و معد و مهيا بودند». ترجمه و شرح اين وقف‏نامه به زبان روسي در سال 1966 ميلادي در تاشکند چاپ شده است. در بخشي از وقف‏نامه چنين آمده است: بايد در سر ده سالي اين وقفيه را نزد حاکم و شيخ‏الاسلام و قاضي‏القضاة ببرند و وقفيه‏ي جديده‏اي از روي اين اصل بي‏فزوني و کاستي بنويسند و گواهان تازه‏اي بر آن برگيرند و به توقيع و مهر همه‏ي آنان برسانند. بهاي کاغذ و مزد نوشتن آن از بهره‏ي اين واقف بپردازند و به کساني که در اين مجلس هستند مهماني بدهند. متولي اين وقفيه را بر فرمانروايان و اولي‏الامر و حاکم شهر سمرقند و در هر عصري نشان دهد تا از شرطهاي آن آگاه باشد (23). نمونه‏ي ديگر وقف‏نامه‏اي مربوط به سال 861 ه ق مندرج در پشت صفحه‏ي نخست نسخه‏اي خطي از تفسير شيخ ابوالفتوح رازي (قرن ششم هجري) است: چون در روضه‏ي رضيه‏ي مرضيه‏ي رضويه‏ي حضرت انوارالالهيه، وزير اعظم اعدل، عضدالدوله، يمين السلطنة القاهره، امين الله الباهرة، اعتمادالدوله، جلال‏الدين، شيخ ابوسعيد قزل ارسلان - عمر الله تعالي حدائق دولته - از کمال ارادت و حسن عقيدت خاطر مبارک به رونق جميع امور عباد متعلق بود و در روضه‏ي مطهره جوامع کلام الله و مصاحف بسيار بود، اما تفسيري که همه‏ي طوايف از آن استفاده‏ي معاني قرآني تواند نمود نبود، بنابراين مشاراليه اين مجلد تفسير را با سي مجلد ديگر بر روضه‏ي شريفه‏ي منوره وقف کرد، وقف صحيح و مشروع لاستفادة جميع المسلمين و ان لا يباع و لا يرهن و لا يخرج من نواحي الروضه. و جمعة ذلک بتاريخ سلخ ربيع‏الاول سنة احدي و ستين و ثمانمياته [861](24). همان گونه که ملاحظه مي‏شود بر اساس شرايط صادره از  سوي واقف، هيچ کدام از کتاب‏ها نبايد فروش رود، گرو گذاشته شود و يا از اطراف روضه خارج شود. سرنوشت کتابخانه‏هاي وقفي با گذشت پانصد سال از زوال دولت پرفراز و نشيب تيموري، اکنون در تمامي سرزمين‏هاي خراسان بزرگ، اعم از ايران و افغانستان و ماوراءالنهر اثري از آن همه کتابخانه‏هاي باشکوه به چشم نمي‏خورد. آنچه به دست ما رسيده نسخه‏هاي خطي به جاي‏مانده از مجموعه‏هاي عظيم آن روزگار و يا نوشته‏هاي مورخان و نويسندگان آن عصر است. شايد تنها استثنايي را که بتوان قايل شد، کتابخانه‏ي آستان قدس رضوي (ع) است که از برکات آن امام همام، همچنان پابرجاست. تاريخ پيدايش اين کتابخانه را به اعتبار نسخه‏هاي خطي موجود، قرن چهارم هجري مي‏دانند. وضعيت آن در دوره‏ي تيموريان روشن نيست ولي همان‏گونه که ديديم وقف‏نامه‏ي مربوط به سال 861 ه ق مي‏تواند دليلي بر داير بودن کتابخانه در آن زمان باشد. به تصريح متون در سال‏هاي آغازين قرن دهم نيز کتابخانه برقرار بوده است. ماجراهايي که بر اين کتابخانه و مجموعه‏ي آن در اواخر سده‏ي دهم گذشته، بسيار مهم و در عين حال تأسف‏آور است. اسکندربيگ ترکمان در اثر مشهور خود تاريخ عالم‏آراي عباسي و در ذيل مطالب مربوط به هجوم عبدالمؤمن خان ازبک و سپاهيانش به شهر مشهد، پس از شرح فجايع بي‏حدي که بر مردم و علماي آن شهر مي‏رود، به ذکر غارت روضه‏ي مقدس رضوي پرداخته و چنين مي‏نويسد: قناديل مرصع و طلا و نقره و شمعدان که از حيز تعداد بيرون بود و مفروشات و ظروف و اواني چيني و کتابخانه‏ي سرکار فيض‏آثار که در تمادي ايام از اقصي بلاد اسلام جمع شده بود از مصاحف به خطوط شريف حضرت ائمه‏ي معصومين (ع) و استادان ماتقدم مثل ياقوت مستعصمي و استادان سته و ديگر کتاب علمي و فارسي که از حيز احصا بيرون بود به دست اوزبکان بي‏تميز نادان در آمده، آن در گران‏مايه را چون خزف ريزه‏ي بي‏بها به يکديگر مي‏فروختند (25). با گذشت چندين سال از اين ماجرا، تقدير اين گونه مي‏شود که تعدادي از اين کتب به يغما رفته در هندوستان توسط عالم جليل‏القدر شيمي، قاضي نورالله شوشتري (1019-956 ه ق) مشاهده و خريداري شده و به روضه‏ي مقدسه بازگردانده مي‏شود. سند اين مدعا، دست خط آن دانشمند فرزانه در نسخه‏ي خطي از کتاب مختصر مجمع‏البيان، موجود در گنجينه‏ي نسخه‏هاي خطي آستان قدس رضوي است: از جمله کتب کتابخانه‏ي سرکار فيض‏آثار مشهد مقدس معلي است که طايفه‏ي اوزبکيه از آن جا به غارت برده بودند و به واسطه و وسايط به هند آورده، به فقير حقير تراب اقوام اهل الله نورالله بن شريف الحسيني المرعشي الشوشتري - احسن الله اليهما - فروخته و فقير قربة الي الله آن را با چند جلد کتاب ديگر که از وقف سرکار آن حضرت به دست آمده بود به آن مشهد مقدس فرستاد (26). و از آن پس در طي قرون متمادي و با اهتمام و سعي وافر علما، دانشمندان، نيکوکاران و ساير ارادتمندان آستان ملکوتي حضرت ثامن الائمه (ع) به ويژه شيخ بهائي (1031-953 ه ق) که از جانب شاه عباس مأمور گردآوري نسخه‏هاي پراکنده‏ي کتابخانه شده بود، کتابخانه به حيات علمي - فرهنگي خود ادامه داده و امروز نيز از افتخارات فرهنگ و تمدن اسلام و ايران به شمار مي‏رود. پی نوشت:1- حبيبي، ص 995.2- رفيعي، ص 304.3- کسايي، ص 46.4- حافظ ابرو، ص 63.5- ياقوت حموي، ج 4، صص 510-509.6- سلوتسکي، ص 72.7- از مناطق ديگري که در دوره‏ي تيموريان از کتابخانه‏هاي معتبري برخوردار بودند مي‏توان به يزد، اردبيل و شيراز اشاره کرد.8- نصرآبادي، صص 67 و 141.9- رجبي، ص 200.10- همايونفرخ، ج 2، ص 112.11- عطاردي، ج 1، صص 154 و 165.12- خواندمير، 1372، ص 185.13- همان، صص 195-194.14- نوايي، ص 398.15- بار تولد، صص 28-27.16- نوايي؛ ص کج مقدمه.17- نوايي، ص 25.18- حجتي، ص 716.19- همان.20- براي کسب اطلاعات بيشتر پيرامون موقوفات اميرعلي‏شير مي‏توان به آثار خواندمير، به ويژه مکارم‏الاخلاق، مراجعه کرد.21- خواندمير، 1362، ج 4، ص 348.22- فکري سلجوقي، ص 34.23- دانش پژوه، ص 41.24- امام، ص 515.25- اسکندربيک ترکمان، ج 1، ص 276.26- فهرست کتابخانه‏ي آستان قدس، ج 4، ص 237.منبع: ميراث جاويدان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 586]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن