تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796935882




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

متن كامل سخنان رضايي در شبكه يك سيما:موشك هايمان چند هزار كيلومتر آن طرفتر را مي توانند بزنند ولي در مرغ و گوشت مانده ايم


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: متن كامل سخنان رضايي در شبكه يك سيما:موشك هايمان چند هزار كيلومتر آن طرفتر را مي توانند بزنند ولي در مرغ و گوشت مانده ايم
محسن رضايي از نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري دقايقي پيش در شبكه يك سيما در برنامه ديدگاه به بيان نظرات خود درباره موضوعات مختلف كشور پرداخت.

به گزارش واحد مركزي خبر متن كامل اين سخنان به شرح زير است :

بسم الله الرحمن الرحيم

حسبنا الله و نعم الوكيل، نعم المولي و نعم النصير، يا ابوالفضل، به من گفتند اين برنامه، برنامه معرفي كانديداهاست من نيازي به معرفي خودم نمي بينم، مي خواهم از دغدغه ها و نگراني ها صحبت كنم، مي خواهم از اميدها و شوق هايي كه در آينده ملت ايران مي بينم صحبت بكنم من فرزند كوچكي از اين ملت بزرگ با يك تاريخ بسيار كهن هستم صحبت خودم را از يك حادثه مي خواهم شروع كنم شما ملت بزرگوار ايران مي دانيد كه من در حوادث بسياري شركت كردم حوادث تكان دهنده زيادي را ديدم اما مي خواهم از يك حادثه تكان دهنده اي كه اخيرا ديدم از آنجا كلامم را آغاز كنم حرفم را با شما آغاز كنم، من در اين نه ماه گذشته دويست و پنجاه شهرستان رفتم، چهل دانشگاه رفتم و در بين دانشجوها بودم در بين اساتيد بودم با بسياري از طبقات مختلف مردم صحبت كردم كارگرها را ديدم كشاورزها را ديدم فرهنگي ها را ديدم خانم هاي خانه دار را ديدم دانشجوها را ديدم دانش آموزها را ديدم روستايي ها و كشاورزها را ديدم همه را از نزديك ديدم باهاشون صحبت كردم صحبتهاي خيلي صميمانه، در بسياري از بازارها رفتم با مشتري ها صحبت كردم با مغازه دارها صحبت كردم كارخانجاتي را رفتم ديدم با صاحبان كارخانجات صحبت كردم با كارگرها صحبت كردم.

اما يكي از اين حادثه ها براي من خيلي تكان دهنده بود و آن صحبت هاي پدر سه شهيد بود كه واقعا من را تكان داد اين پدر شهيد به من مي گفت كه آقاي رضايي، من پنج تا فرزند دارم هر پنج تا بيكارند و حدود ششصد هزار تومان از بنياد شهيد مي گيرم به اينها مي دهم ، ده ميليون تومان هم تا حالا خرج كردم سه تاش ليسانس است و دو تاش فوق ليسانس است اين را نمي خواهم بگويم چه كسي است و كدام شهر است اما واقعا اين حادثه مرا تكان داد يعني بايد زندگي مردم ما اينطور باشد؟

يعني در فقر و گراني و بيكاري بسر ببرند اين شايسته ملت ايران است ما با آن همه زحماتي كه تا اينجا كشيديم حتما اين وضعيت شايسته ملت بزرگ ايران نيست و بايد آن را ما تغيير بدهيم البته تنها اين خانواده شهيد نيست كه با من صحبت كرد.
خانم دبير معلمي با من صحبت كرد و روستايي ها صحبت كردند، رفتم بين كشاورزاني كه داشتند كشت مي كردند نشستم كنارشان باهاشون صحبت كردم و وضعيت فقر و بيكاري و گراني مخصوصا با تحريم هاي اقتصادي هم كه عليه ما وضع شده اين خوب نيست بايد يك فكري كرد فشار روي زندگي مردم بالاست مساله دوم، فساد، رشوه و تبعيض در اداره كشور از حد معمول خودش تجاوز كرده است.

بالاخره در تمام دنيا يك درصدي از اين مسائل وجود دارد اما در ايران تشديد شده هم فساد هم رشوه و هم تبعيض بين استان هاي مختلف ، مسائلي در اداره كشور ورود پيدا كرده كه آن كارآمدي لازم را از اداره كشور گرفته، مسئله سوم كه بسيار براي من مهم است سقوط ارزش پول ملي ماست پول ملي جز يكي از نواميس، نمادهاي بزرگ هويتي يك كشور است پرچم ، پول ملي، خود سرزمين، دين، مذهب، حاكميت، اينها نمادهاي اصلي هويت ملي ماست.

خب پول ملي ما در حال سقوط است مي خواهند اين پول را ساقطش كنند اين نگراني هايي است كه ما داريم و باهاش مواجه هستيم خب قبل از اينكه من به راه حل ها بپردازم و قبل از اينكه وارد اين بحث بشوم كه خب چه كار بايد كرد اولاً آيا اينها قابل حل است يا نه و بعد چه بايد كرد، من بايد اول، موضع سياسي خودم را نسبت به نگاه به مسائل جامعه روشن كنم من هم با سياه نمايي هايي كه در كشور مي شود مخالفم هم با كساني كه مردم را خواب مي كنند و طوري حرف مي زنند كه انگار هيچ مشكلي در اين كشور نيست هر دوي اينها به ما آسيب مي زند واقعيت مطلب اين است كه ما در سيصد سال گذشته كه هم در بعد سياست و اقتدار ضعيف شديم هم در بعد زندگي و اقتصاد، تا الان توانستيم يك قسمتي از اين حلقه هاي مفقوده را كه قدرت و اقتدار و سياست و امنيت بوده در ايران درست كنيم.

امروز ايران يكي از مقتدرترين كشورهاي دنياست و در منطقه، ما اول هستيم موشك هايمان از چند هزار كيلومتر عبور مي كند اما ما در گوشت و مرغ مي مانيم در زندگي مردم ، ما دچار مشكل مي شويم خب اين بيانگر اين است كه ما به جاي سياه نمايي و به جاي در حقيقت خواب كردن مردم، بايد واقع بيني داشته باشيم يعني اين عدم توازني كه بين قدرت ، سياست و امنيت دفاع با زندگي و اقتصاد و معيشت مردم به وجود آمده اين فاصله را بايد كم كنيم يعني زندگي مردم را بياوريم بالا، اقتصاد را بياوريم در جاي خودش در حقيقت قرار بدهيم.

پس هدف ما كاملا روشن است: يك عدم توازني وجود دارد با حفظ اين قدرت كه امنيت را براي كشور ما به وجود آورده و كسي جرات حمله به ايران را ندارد و ما روي پاي خودمان ايستاده ايم حالا بايد زندگي ، اقتصاد، فرهنگ، هنر ، معماري و آن چيزي كه مربوط به تمدن يك كشور مي شود اين را درست كنيم و آن جايگاه بين المللي خودمان را درست كنيم بياوريم بالا و اين توازن را در حقيقت، ما شكل بدهيم به وجود بياوريم پس كاملا ديد من روشن است من نه سياه نمايي را قبول دارم نه خواب كردن ملت ايران را، چون ملتي كه به خواب برود از توانايي هايش استفاده نمي كند ملتي كه به خواب برود دغدغه ندارد نگران نيست اما آن كساني كه مي آيند دغدغه ها و نگراني ها را تبديل به ياس و نااميدي مي كنند و نمي خواهند اجازه بدهند كه ملت ايران با قدرت به آينده خودش حركت بكند اين را هم من قبول ندارم پس جايگاه تحليلي من كاملا روشن است من واقع بيني را انتخاب كردم چرا؟

چون اگر ما به مشكلات اعتراف نكنيم راه حلي براي مشكلات پيدا نمي كنيم و اگر سياه نمايي بكنيم ياس و نااميدي را در اين كشور، ما در حقيقت تشديد كرديم اما چه كار بايد بكنيم؟ چند تا اشكال اساسي ، ما در اداره كشور داريم بايد اينها را حل كنيم اگر آنها را حل كنيم حتما يك جهش بزرگ خواهيم داشت اولا مساله اين است كه سفره دولت و مردم از هم جداست دولتي ها يك سفره اي دارند مردم هم يك سفره اي دارند، دولت، نفت را مي فروشد مي آورد يا به كاركنانش مي دهد يا سد و اتوبان مي سازد مردم هم يك كشاورزي دارند يك شغلي دارند آن را مي آورند سر سفره خودشان ، ما ان شاءالله اين يك سفره درست مي كنيم سفره اي كه همانجايي كه مردم خوراك و غذا مي خورند دولتي ها هم همانجا غذا بخورند اگر مردم كمبود نان پيدا كردند كمبود گوشت پيدا كردند بلافاصله دولتي ها با خبر مي شوند مسئله دوم ، مردم بايد به اداره كشور برگردند ما چه آسيبي ديديم چه زياني ديديم از اينكه مردم در انقلاب وارد شدند مردم در دفاع وارد شدند مردم در امنيت وارد شدند ، چرا مردم به اقتصاد نيايند؟

چرا مردم به فرهنگ نيايند؟ چرا فرهنگ را به دست خود مردم ندهيم؟ اقتصاد را به دست خود مردم ندهيم؟ اصلا دولت چه مي خواهد پايش را گذاشته در فرهنگ كشور ؟ دولت چه مي خواهد پايش را گذاشته در اقتصاد كشور؟

دولت بايد آن نقش اصلي خودش را اداره بكند كه به آن اشاره خواهم كرد، مسئله ديگري كه موجب نگراني است و بايد راه حلي برايش پيدا كنيم اين است كه دوران سعي و خطا در كشور ما تمام شده ما ديگر نمي توانيم يك دولت ديگري بياوريم يك سعي و خطاي جديد انجام بدهيم اينجا آزمايشگاه كه نيست اينجا اداره يكي از بزرگترين كشورهاي منطقه با يك تمدن بسيار بزرگ است ما دوباره نمي توانيم هندوانه هاي باز نشده را بخواهيم بعد از خريد ، اين را باز بكنيم فايده اش چه است؟ چه كار مي شود كرد؟

ناچاريم دنبال روي كنيم و مدتهاي زيادي وقت مان را در حقيقت از دست بدهيم، لذا من اخطار مي كنم واقعا به همه فعالان سياسي ، همه دوستاني كه دلسوز اين كشور هستند ، خود مردم عزيز ما، ما به دوران سعي و خطا و شعار دادن بايد پايان بدهيم ديگر كشور ما تاريخ ما انقلاب ما نظام ما رهبري ما ديگر تحمل شعار دادن را ندارند، ديگر تحمل تست و سعي و خطاي جديد ندارند كه حالا يك بار ديگر بياييم هندوانه اي را بخريد ببريم بعد تستش كنيم ببينيم اين درست است يا درست نيست ما اين هزينه ها را نمي توانيم.

لذا توصيه مي كنم كه همه دست به دست هم بدهيم به جاي اينكه همه با من باشند همه با هم باشيم، بياييم براي رضاي خدا همان وحدت كلمه اي كه در ابتداي انقلاب و در جنگ بود انجام بدهيم، ما نگران وحدت نيستيم وقتي رهبري داريم وقتي قانون داريم خب بياييم همه با هم باشيم چرا مي خواهيم تلاش كنيم كه همه با من باشند و راهي را برويم كه با مشكلاتي در كشور در حقيقت مواجه بشوند، خب ما بايد در حقيقت برنامه هايمان را بگوييم اما اجازه بدهيد من يك مقدار باز تاخير بياندازيم در برنامه ها، بگويم كه چرا من آمدم در صحنه؟

من بايد اينجا اين نكته را خدمت شما ملت عزيز بگويم كه قريب بيست سال است كه اين دغدغه هايي كه در ما و فرزندان ما و سربازان رهبر انقلاب به وجود آمد موجب يك تحركي در ما شد، شروع كرديم به اينكه جلوي اين خطرات را بگيريم، با هر سه تا دولت، ما همكاري كرديم در مجمع تشخيص مصلحت نظام تمام هم و غم مان را گذاشتيم كه چشم انداز آينده ايران را روشن كنيم سياست هاي اصل چهل و چهار را روشن كنيم، بگوييم كه اقتصاد بايد چگونه باشد تجارت بايد چگونه باشد اينها را خدمت رهبر انقلاب ارائه كرديم ايشان اصلاح كردند راهنمايي كردند چند بار خدمت ايشان رفت آمد، به دولت هاي گذشته ابلاغ شد اما دستاورد خيلي كمي دولتهاي گذشته داشتند اگر بسياري از آن سياستها عمل مي شد و بسياري از آن دلسوزي ها عمل مي شد ما امروز بايد خيلي جلوتر مي بوديم و بسياري از اين مشكلات را نمي داشتيم خب وقتي كه من امروز دويست و پنجاه تا شهرستان مي روم پدري را مي بينم كه نگران آينده بچه هايش است.

جواني را مي بينم كه مي آيد درگوشي به من مي گويد آقاي رضايي، من خسته شدم عزت من دارد شكسته مي شود وقتي مادراني را من مي بينم كه با تمام وجود ، رهبري را قبول دارند نظام را قبول دارند ولي نگران آينده بچه هايش است نوه هايش است خانه اش است اجاره اش مشكل پيدا شده وقتي معلمي را مي بينم كه با بيست سال سابقه ششصد هزار تومان حقوق مي گيرد خب اينها چرا ، نبايد در ما اين انگيزه را به وجود بياورد كه كافي ديگه، در مقابل، با شعار دادن كه نمي شود كشور را اداره كرد بايد وارد عمل شد .

اگر من امروز وارد صحنه انتخابات شدم به اين دليل است حالا بعضي ها مي گويند كه شما بار دوم سوم تان وارد مي شويد خب اگر اين هشدارهايي كه ما داده بوديم عمل مي شد دليلي نداشت من به صحنه بيايم خب ما كه هشدار داديم، در انتخابات قبل هم گفتيم از شاخص فلاكت صحبت كرديم بيكاري و گراني را گفتيم اگر آنها عمل مي شد ضرورتي نبود ما در صحنه بياييم همين الان اخطارهايي كه ما داريم مي دهيم باز مي بينيم متاسفانه به آنها توجه نمي شود.

من وظيفه خودم مي دانم كه خودم را در معرض انتخاب ملت بزرگ ايران قرار بدهم خب با وجود اين مسائل بايد ببينيم چه كار بايد بكنيم اولين مسئله اين است كه دولت بايد درست بشود اينكه يك تيمي بيايد يك تيمي برود مگر كم الان تيم آمده رفته، حداقل در بيست و چهار سال گذشته سه تا دولت آمده رفته هر سه تا دولت كه آمدند رفتند با وجود اينكه از نظر افكار و خيلي از مسائل با هم تفاوت داشتند از بعد سياست تفاوت داشتند؛ اما رشد اقتصادي ايران در هر سه تا دولت حدود چهار درصد بود در هر سه تا دولت، ما تورم و گراني را داريم در هر سه تا دولت، نقاط مشتركي داريم البته شما مي دانيد من هيچ گاه در برخوردهاي سياسي ام از تخريب ديگران ،پلكاني براي رسيدن به قدرت استفاده نكردم البته كيس خاصي را هم نمي خواهم محكوم كنم، مي خواهم وضع موجود را بگويم وضع موجود، برآيند همه عملكرد همه اين دولتها و مجلس بوده كه تا الان ما به اين نقطه رسيديم.

خب پس بايد يك فكر اساسي بكنيم وگرنه يك تيم برود يك تيم بيايد اگر يك كار اساسي نشود چه كار مي شود كرد؟اولين مسئله اي كه هست اين است كه ما بايستي در مساله دولت، يك تغيير اساسي بدهيم يعني اسمش را من گذاشتم نوسازي دولت، هم در ساختار دولت هم در كاركرد دولت هم در رفتار دولت هم در رابطه با مديريت دولت، هر چهار بعد را بايد عوض كرد رفتار دولتي ها با مردم خوب نيست ساختار دولت يك ساختار پادگاني است كه رضاشاه در تهران درست كرده تمام اختيارات را از استانها گرفته آورده در تهران گذاشته، اصلا استانها و مردم عظيمي كه در سراسر كشور هستند قدرت برنامه ريزي براي خودشان ندارند.

مساله بعد، كاركرد دولت است دولت نبايد خودش را رقيب مردم بداند دولت بايد اجازه بدهد مردم كار كنند ، آن را حمايت كند هدايت كند كاركرد دولت است، مساله سوم، مديريت است مديريت در هر كشوري چند تا سطح دارد يكي سطح اجرايي است مثل كاري كه در شهرداري ها، اتوبان درست مي كنند برج درست مي كنند اين را ما مي گوييم سطح اجرايي اداره كشور و ان شاءالله در دولت ما ، اختيارات وسيعي ، من به شهرداري ها و شوراهاي شهر و روستا مي دهم و از مردم هم خواهش مي كنم كه به طور جدي در انتخابات شوراها شركت كنند .

ما اختيارات محلي را در اداره شهرها مي آييم مي دهيم به شوراهاي شهر، يعني آب و برق و تلفن و همه اينها را مي دهيم به شوراهاي شهر، اما اين سطح اجرايي مي شود ، يك سطح عملياتي داريم كه متاسفانه در كشور ما نيست يعني ايالت هاي اقتصادي وجود ندارد لذا مديريت عملياتي كه بين سطح اجرايي با سطح راهبردي است اين الان وجود خارجي ندارد يعني به صراحت عرض مي كنم شهرهاي ما بي صاحبند در اقتصاد، استان هاي ما در اقتصاد بي صاحبند، در بعد امنيت، صاحب دارند در بعد انتخابات ، صاحب دارند در بعد تظاهرات صاحب دارند در بعد مسائل سياسي ، صاحب دارند اما در بعد اقتصاد، كشور در سطح شهرها و استانها ، صاحب ندارد من يك مثال ديگري براي شما بزنم كه اين هم در جريان باشيد در يكي از همين شهرهايي كه من رفتم يك خانواده اي را من ديدم كه شايد كمتر از چهل متر محل زندگي اين خانواده بود اينجا كجاست؟

اينجا آغاجاري است يعني جايي كه روي ثروت عظيم نفت خوابيده است خب در اين رابطه اگر ما ايالت هاي اقتصادي را درست كنيم حالا منابع طبيعي مثل نفت و گاز، اين در اختيار دولت مركزي است بله اما اگر ما اختيارات اقتصاد، كشاورزي، صنعت ، تجارت را به خود مردم بدهيم خود مردم صاحب اداره كشورشان بشوند و مشاركت جدي داشته باشند.

اين طور نخواهد بود كه اين مشكلات پيدا بشود دوم مساله مديريت عملياتي ، اما مساله سوم كه از همه اينها مهمتر است مديريت راهبردي كشور است ملت عزيز ، شما شاهد بوديد در يكي از همين دوره ها، زماني كه اصلا خطر تحريم وجود نداشت درهاي نطنز را بستند و در شرايطي كه كشور تهديد مي شد گفتند كشور ايران تهديد نمي شود و نيامدند جدي بگيرند تحريم هاي اقتصادي را، آخر اين چه تشخيصي است كه ما در اداره كشور مي دهيم؟ يك جايي بايد با تمام قدرت جلو برويم نمي رويم ، يك جايي بايد احتياط كنيم مراقبت كنيم ماجراجويي نكنيم خب اين را رعايت نمي كنيم اين ربطي به ساختن اتوبان و سد و اينها ندارد اين را ما اسمش را مي گذاريم مديريت راهبردي كشور، يعني دولت مركزي را ما مديريت راهبردي را بهش مي دهيم اين كارهاي اجرايي را مي گيريم مي دهيم به سطح استانها و مديريت شهري كه تمام فكر و ذكر مديريت مركزي كشور يعني در سطح قوه مجريه برود به سمت اينكه تشخيص هاي درست داشته باشد چشم انداز را دنبال كند رصد داشته باشد مسائل بين المللي كشور را حل كند تعاملات كشور را در حقيقت حل كند، اين مي شود نوسازي در دولت.

پس ما يكي از برنامه هايمان ، نوسازي در دولت است بيشتر از بحث مديريت است، ساختار را درست مي كنيم كاركرد را درست مي كنيم رفتار را درست مي كنيم مساله دوم، مساله فرهنگ است فرهنگ هم بايد متحول بشود فرهنگ اگر متحول نشود ما نمي توانيم با هم زندگي كنيم، آخر اين شد زندگي كردن كه سران قواي كشور نمي توانند با هم تعامل داشته باشند! فرهنگ زندگي را بايد در سياست، ما درست كنيم تا به طبقات پايين جامعه برسيم، وقتي كه دولتمردان ما همديگر را تضعيف مي كنند نمي توانند در كنار هم باشند چه انتظاري داريم كه كف خيابان ، اگر دو تا ماشين تصادف كرد اينها نيايند بيرون و به قصد كشت ، همديگر را نزنند مگر نمي گويند الناس علي دين ملكوهم، خب ما بايد واقعا اخلاق را به سياست برگردانيم ادب و تواضع را برگردانيم، مشورت كردن را برگردانيم ، من ان شاءالله در دولتي كه تشكيل مي دهيم تحمل پذيري و گفتگو را و مشورت كردن را به طور جدي در همه اركان دولت برقرار مي كنم و به وجود مي آورم.

مسئله سوم كه من به دنبالش هستم برنامه هاي اقتصادي است كه بسيار مفصل است فقط اشاراتي به آنها خواهم كرد اولين مسئله، تحول در كشاورزي ايران است عزيزان من ،امنيت غذايي ما بايد طوري درست بشود كه هر خانواده اي تا پنج سال آينده را كه فكر مي كند از نانش مطمئن باشد از گوشتش مطمئن باشد زماني اين كار صورت مي گيرد كه كشاورزي كه بسيار بناي مهمي دارد از اين نظر درست برنامه ريزي بشود ما يارانه سبز مي دهيم تمام كشاورزاني كه بخواهند از حالت سنتي به حالت پيشرفته دربيايند مكانيزه بكنند، همه كساني كه كارخانجات تبديلي را بياورند كنار كشاورزها بگذارند و باعث رونق كشاورزي بشوند آنهايي كه بخواهند اصلاح بذر و خاك و دام را انجام بدهند ما بهشان يارانه مي دهيم اسمش را گذاشتيم يارانه سبز، بيمه كشاورزان را بهش مي رسيم تامين اجتماعي كشاورزان و زارعين را بهش خواهيم رسيد يعني روستاها و كشاورزان كه از شهرهاي كوچك به عمق روستاها كه ما حركت كنيم از شهرهاي كوچك به عمق معمولا مبناي شان كشاورزي است حالا صنعت كشاورزي و خود كشاورزي را كه حدود پنجاه درصد جامعه ما مي شود امنيت غذايي كشور ما را هم حل مي كند، از خروج بسياري از ارزها و پولهاي بين المللي از كشور هم در حقيقت جلوگيري مي كند.

مساله دوم مسئله كسب و كارهاي خانگي است من براي پنج ميليون خانوار كسب و كارهايي تعريف كرديم كه از بانوان گرفته دانشجوياني كه تازه فارغ التحصيل شدند در داخل خانه هايشان، كارگاه هايي به اينها مي دهيم از درست كردن وسايل كامپيوتري ، تلويزيون گرفته كه در سنگاپور و تايوان و كره جنوبي و چين و بسياري از كشورها اين ال سي دي هايي كه ما مي بينيم و بهش نگاه مي كنيم از تو خانه هاي تايواني ها درست شده چطور بانوان ما مردان ما زنان ما و دانشجويان ما نمي توانند در همان محل خودشان حداقل با چهار پنج ساعت كار كردن، يك درآمد قابل توجهي داشته باشند، كسب و كارهاي خانگي را براي پنج ميليون درست كرديم بانكي به نام بانك مردم درست مي كنيم كه به مردم وام مي دهد اما سودش را دولت مي پردازد فشاري روي زندگي مردم به وجود نمي آيد.

مرحله دوم يارانه ها كه شصت و پنج هزار تومان است اين را وارد توليد و سرمايه گذاري مي كنيم با دست خود مردم يعني پول مي رود به حساب مردم واريز مي شود اين شصت و پنج هزارتومان دومي ديگر ضد تورمي است اين ديگر سكه داغ ما بهش نمي گوييم اين سكه هاي در حقيقت خنك بهش مي گوييم كه باعث توليد و كشاورزي مي شود و اشتغال مي شود، صنعت را رونق مي دهد بخشي از اين يارانه ها باعث اشتغال مردان و زنان همان خانواده هايي مي شود كه امروز يارانه مي گيرند ولي بيكار هستند.
در حقيقت ما مي گوييم با يك تير دوتا نشان خواهيم زد.

مساله سوم نوسازي صنايع ايران ، عزيزان من اين طوفان كالاهاي چيني كه آمده و وارد اقتصاد ايران شده آسيب بسيار جدي زده، كسب وكارها را ما آنقدر حمايت مي كنيم تقويت مي كنيم هر كسب و كاري كه ظرف سه سال بتواند كل دستگاه هايش را نوسازي كند من هيچ مالياتي از آنها نمي گيرم.

تا رقابت ايران بتواند در بازارهاي بين المللي در حد علاء خودش باشد چون ما اگر كالاهايمان رقابت پذير نباشد نمي توانيم در صحنه اقتصاد دنيا در حقيقت پيشرفت بكنيم و آنها مي آيند بازارهاي ما را مي گيرند و بيكاري را در كشور در حقيقت دامن خواهند زد پس مساله رسيدگي جدي به صنعت كشور و رقابتي كردن آن مهم است.

نكته آخر اينكه اقتصاد ، در بعد اقتصاد عرض مي كنم اقتصاد ما يك ستون بيشتر ندارد يك ساختمان هفتاد و هفت طبقه را شما توجه بفرماييد به جاي اينكه ده تا ستون زير اين باشد فقط يك ستون زير اينست حالا اگر يك آدم قلدري هم مثل آمريكا پيدا بشود و اين را يك تكان بده، تمام اسباب و اثاثيه مردم مي ريزد كف اتاق ، مثل الان، ما ده ستونه مي كنيم اقتصاد ايران را، يعني از كشاورزي استفاده مي كنيم، صنعت استفاده مي كنيم، در حقيقت توريسم استفاده مي كنيم ده تا شهرك كشاورزي درست مي كنم در ايران ، سه تا شهرك سلامت درست مي كنم و شهرهاي توريستي را در ايران به وجود مي آوريم كه تنها ما متكي به در حقيقت نفت نباشيم در بعد معدن، حتماً معدن ايران را از اين حالت خام فروشي بيرون مي آوريم، معدن ايران بايد تبديل به توليد فرآورده هاي قابل صدور و با درآمد خيلي بالا باشد.

اينها مجموعه مسائلي است كه در مساله اقتصاد وارد مي كنيم اما در رابطه با سياست خارجي، سياست خارجي ما سي و خرده اي سال تجربه گران قيمتي پشت سرش است از افراط و تفريط آن را بايد بياوريم بيرون، آمريكايي ها دارند در مذاكرات هسته اي وقت كشي مي كنند. نه مي گويند ما مي خواهيم جمهوري اسلامي را براندازي كنيم نه وارد يك برخورد شفافي مثل آقاي بوش مي شوند، لذا نيات خودشان را پشت يك سري الفاظ ظاهرپسند پنهان كردند ما آمريكا را بر سر يك دو راهي قرار مي دهيم اگر با جمهوري اسلامي مي خواهد كار بكند خب يا علي بفرما پيشنهاداتش چي.

فهرست مذاكراتش چي و شرايطي كه ايران دارد براي شرايط ايران چه جوابي مي خواهد بده، اين شفاف نيست، آمريكايي ها بايد تعهد بدهند كه اگر زماني مذاكرات با شكست مواجه شد، حق حمله به ايران را ندارند، مثل بعضي از كشورهاي ديگر نبايد بكنند ما تجربه دنيا را بايد داشته باشيم. پس بايد مشخص بشود اگر مي خواهند وارد براندازي جمهوري اسلامي بشوند خب چرا مي خواهند با پنبه سر برند به صراحت بايد بگويند ما چكار مي خواهيم بكنيم.

اين دو راهي قرار دادن آمريكايي ها ، فضا را براي ما باز مي كند كه از وقت كشي جلوگيري كنيم، آنها ما را تحريم هاي شديد كردند دارند زمان را هم از ما مي گيرند مگر مي شود اين طور،‌اين حتماً بايد تغييري ما در مذاكرات بدهيم من مذاكرات را جدي مي گيرم يك تيم كارشناس بسيار قوي ، يعني قويترين ديپلمات هاي ايران را من در اين رابطه بكار مي گيرم و ان شاء الله مساله هسته اي كشور را حل خواهيم كرد از اينجا ما عبور مي كنيم و جلو مي رويم آن تعبيري را كه من گفتم استراتژي قيچي را ما در پيش مي گيريم و اين مانع را مي بريم و در حقيقت جلو مي رويم در سياست خارجي ام، ما به مقاومت من معتقدم، من به ايستادگي معتقدم، ايستادگي منطقي، ايستادگي عقلايي، به همين دليل است كه ما با يك دست ايستادگي ، با دست ديگر پيشروي، ايستادگي در سياست و ارزش ها و پيشروي در اقتصاد و فرهنگ، بدون اين دو نمي توانيم پيش برويم.

كساني كه ايستادگي را منهاي پيشروي فرهنگي اقتصادي دنبال مي كنند به جايي نخواهند رسيد يك كوچه بن بست. كساني كه پيشروي در فرهنگ و اقتصاد را دنبال مي كنند اما از ايستادگي خبري نيست و هويت ملي ما را و هويت انقلاب را مي خواهند بفروشند اين هم يك پرتگاه خطرناكي است. ما نه به كوچه بن بست مي رويم و نه به پرتگاه مي رويم ما مسير پرقدرت ملت ايران را در سياست خارجي ادامه مي دهيم من معتقدم آنقدر اهرم هاي بزرگي در داخل و خارج داريم كه مي توانيم از مشكلات عبور كنيم به همين دليل اولين كاري كه خواهم كرد اتحاديه آسياي جنوب غربي را بين سران كشورهاي منطقه درست مي كنم همه را دعوت مي كنيم در ايران و در كشورهاي منطقه اين اتحاد را درست مي كنيم.

در اروپا اين اتفاق افتاده در آسيا اين اتفاق افتاده و در بسياري از دنيا يك اتحاديه اي بوجود آمده كه صلح و امنيت و توسعه و همكاري هاي اقتصادي را رونق مي دهيم و با اين كار از منازعات جلوگيري مي شود و ان شاء‌الله به منازعات در كشور ما پايان خواهيم داد من در پايان صحبت هايم با ملت ايران عهد مي بندم كه حق آن را به آنها برگردانم حق بانوان، حق كشاورزان ، حق كارگران ، حق جوانان عزيز و برومند كشور، معلمين، بازنشستگان مظلوم و محروم ما، اميدوار هستم كه به فضل پروردگار متعال همان عهدي كه رسول خدا با جوانمردان مكه بستند كه قبل از نبوت ايشان ، كه از حق مردم دفاع كنند ما هم چون ولكم في رسول الله اسوه حسنه هستيم و به دنبال ايشان هستيم من هم عهد مي بندم با شما ملت عزيز ايران كه حق شما را به شما برگردانيم چه از ناحيه دولت و حكومت و چه از ناحيه جامعه و چه از ناحيه خودتان كه بتوانيم انشاء الله اين حرف هايي را كه با شما زديم آنها را عملياتي بكنيم نمي توانم از شوقي كه اين روزها توي دل من افتاده براي شما صحبت نكنم.

عزيزان من، من نمي دانم اين چه سريست كه شروع انتخابات امسال و تبليغات رسمي مصادف شده با سوم خرداد و مصادف شده با ميلاد با سعادت حضرت علي بن ابي طالب ، چون شما مي دانيد مردم عزيز ، آزادسازي خرمشهر يك حماسه بزرگي بوده، امسال هم حماسه سياسي را رهبر انقلاب گفته و اين دوتا روي هم افتاده، دوم اينكه ما عمليات آزادسازي خرمشهر را با رمز يا علي بن ابيطالب انجام داديم، سي و يكسال بعد آن فتح بزرگ مصادف شده با ميلاد با سعادت علي بن ابي طالب آيا در اين حكمتي نيست آيا اين نشان نمي دهد كه ما بايد به آينده اميدوار باشيم؟

آيا اين نشان نمي دهد كه بايد با شوق و با اميد و با نشاط نسل جوان امروز را كه نسل سوم و چهارم انقلاب اند به صحنه بياوريم ضمن اينكه مشكلات خودشان را حل مي كنند ان شاء الله مشكلات بزرگ كشور را هم حل كنند. لذا من بعد از اميد به خداي متعال و عنايات امام زمان و رهنمودهاي رهبر انقلاب آن انرژي كه وارد صحنه خواهم كرد انرژي جوانان اين كشور است كه يك بار ديگر ثابت خواهيم كرد كه همان طور كه ملت ايران در سياست و دفاع و امنيت شكست ناپذير است در اقتصاد و فرهنگ هم شكست ناپذير است. به اميد آن روزهاي افتخار آفريني كه در جلوي روي ملت ايران هست.

به اميد افتخارات بزرگ
و السلام عليكم و رحمه الله وبركاته، افوض امري الي الله

يکشنبه|ا|5|ا|خرداد|ا|1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن