تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798775205




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

8را از گروي 9 آزاد کن !


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پيامبر (صل الله عليه واله وسلم) : ((التمسوا الرزق بالنكاح و من ترك التزويج مخافه العيله فقد ساء الظن بربه))1 ((طلب روزي نمائيد ، با ازدواج كردن پس كسيكه ازدواج را ترك كند از ترس به فقر ، براستي كه به پروردگار خويش بدگمان شده است)) بسياري از افرادي كه ازدواج كرده اند به اين نكته معترفند كه هزينه ي ازدواج آنها به طرز عجيبي فراهم گشته است و اين اصطلاح زياد رواج يافته كه خداوند پول دو كار را خيلي زود فراهم مي كند : يكي هزينه ازدواج و ديگري هزينه حج . بسيار پيش آمده كه افراد در اثر ازدواج از فقر نجات يافته اند (البته ازدواجهايي كه خرجهاي ميليوني براي آنها مي شود و اسراف فراوان و ريخت و پاشهاي بي حد و حساب مي شود خود ممكن است از موجبات فقر باشد) و زياد اتفاق افتاده كه جوانها به واسطه ازدواج سر و سامان گرفته اند . ((اين مسئله براي بنده كاملاً محسوس و ملموس شده است و با چشم خود نمونه هاي فراواني از آن را ديده ام ، حدود 90% از دوستان و آشنايانم ، هنگام اقدام به ازدواج خانه و ثروت نداشته اند و بعد از ازدواج خانه دار و متمكن شده اند بسيار اندک ديده ام كساني را كه قبل از ازدواج ، خانه و تمكن مالي داشته باشند ، الآن نمونه هاي فراواني از جوانان را مي توانم نام ببرم كه بدون داشتن خانه و تمكن مالي ازدواج كرده اند و بعداً خانه دار شده اند و در امور مالي برايشان گشايش ايجاد شده است ، اما از كساني كه قبل از ازدواج ، خانه و مال تهيه كرده و بعداً ازدواج كرده اند فقط دو سه مورد مي توانم نام ببرم ! جالب اينكه همين دو سه نمونه هم ، بخاطر تأخير در ازدواج براي تهيه خانه و پول ، دچار زندگي سرد و بي روح و نابساماني شده اند زيرا تا خواستند خانه و زندگي مجلل و … تهيه كنند دوران نوجواني و جواني و ((بهار ازدواج)) گذشت و ((فصل خزان)) فرا رسيد))2 ممكن است اين سؤال پيش بيايد كه مگر چه خاصيتي در ازدواج است كه با ساير امور متفاوت است ، با اينكه ظاهر امر ازدواج بيانگر اين است كه بايد پول خرج كرد و متحمل هزينه شد ؟ براي پاسخ به اين سؤال ابتدا وارد بحثي به عنوان مقدمه جهت پاسخگوئي مي شويم . معمولاً كيفيت رفتار ما نسبت به ديگران تابعي از ميزان محبت ما نسبت به آنهاست ، به عنوان مثال ، ما وقتي كسي را عميقاً دوست داشته باشيم ، به او لطف و عنايت بيشتري هم داريم ، دوست داريم او را به منزل خود دعوت كنيم و پذيرايي گرمي از او كنيم ، معمولاً بهترين غذاها و بهترين مكانها را برايش تدارك مي بينيم ، حتي سعي در كمكهاي مالي يا رفع احتياجات مختلف او را داريم ، اما وقتي نسبت به كسي محبتي در دل نداشته باشيم مطمئناً هيچ يك از رفتارهاي بالا از ما سر نمي زند و رابطه ي ما ممكن است فقط در حد يك سلام و عليك باشد . رفتاري كه يك پدر يا مادر با فرزندانش دارد بسيار متفاوت و متمايز است از رفتاري كه با بچه هاي ديگران دارد ، ديده ايد كه چگونه والدين زحمت ما را كشيده اند ، براي ما تلاش و كوشش كرده اند ، احتياجات مالي و … ما را رفع كرده اند اما آيا والدين ما نسبت به دوستان ما يا حتي نسبت به ديگر بچه هاي فاميل اين رفتار را دارند ؟ مطمئناً خير ، علت آن هم مشخص است زيرا محبتي كه آنها نسبت به ما دارند بسيار بيشتر از محبتشان به ديگران است ، پس اين يك اصل كلي است كه كيفيت رفتار انسان نسبت به چيزي يا كسي ، تابعي از ميزان محبت فرد نسبت به آن است و هر چه محبت بيشتر باشد تلاش و دلسوزي بيشتر است و بالعكس هر چه محبت كمتر باشد ، تلاش و دلسوزي و وقت گذاشتن كمتر است . همين قاعده نيز در مورد خداوند صادق است ، او نيز ، به هر چيزي محبت بيشتري داشته باشد ،عنايت و لطف بيشتري هم دارد ، آيا محبتي كه خداوند نسبت به متقين دارد با محبتي كه نسبت به كافرين دارد يكسان است ؟ مطمئناً يكسان نيست ، يكي را در بهشت برين با بهترين امكانات جاي مي دهد و ديگري را در قعر جهنم با آتش هاي سوزان پذيرايي مي كند . طبق حديث شريف نبوي ((ما بني في الاسلام احب الي الله عزوجل من التزويج)) ،3 ((هيچ بنائي در اسلام محبوبتر از ازدواج بنا نشده است)) ، ازدواج يك امر مورد محبت خداست و طبق قاعده اي كه بيان كرديم وقتي اصل ازدواج مورد محبت خدا باشد پس خداوند رحمان نمي تواند نسبت به آن بي تفاوت باشد ، نمي تواند خود را در اين كار شريك نكند ، نمي تواند و يا بگو دلش نمي آيد نسبت به مشكلاتي كه در امر ازدواج پيش مي آيد بي تفاوت باشد ، بنابراين خداوند در كاري كه مورد محبتش باشد شركت مي كند ، يار و مددكار مي شود و از جنبه هاي مختلف كه يكي از آنها مسائل اقتصادي آن است در اين كار ، گره گشايي مي كند و از راههايي كه به ذهن انسان نمي رسد يا كمتر مي رسد مدد مي رساند . محبتي كه خداوند نسبت به موضوع ازدواج دارد با محبتي كه نسبت به مسائل شغلي ، تحصيلي و … دارد ، اصلاً قابل مقايسه نيست و عنايتي كه خداوند نسبت به آنها دارد يكسان نيست ، حتي خيلي پيش آمده كه برخي بعد از مدتها بيكاري به هنگام ازدواج صاحب كار شده اند و اين نه به خاطر آن بوده كه كار و شغل فرد مورد عنايت خدا بوده و خداوند بدان دليل كاريابي كرده ، بلكه به خاطر مسئله ازدواج بوده كه خداوند كاري را براي وي فراهم كرده تا از لحاظ نيازهاي اقتصادي تأمين باشد . علت محبوبيت ازدواج نزد خداوند ، بحثي مفصل و بسيار هم تأمل برانگيز است كه از حوزه گفتار ما خارج است اما در اصل محبت خداوند نسبت به ازدواج شكي نيست ، روح آيات و روايات زيادي ، همه بيانگر همان حديث شريف هستند كه ازدواج ، بناي محبوب خداوند است و خداوند به برپا كنندگان اين بنا ، نظر لطف و رحمت دارد و خود خداوند متكفل خيلي از كارها مي شود و حتي در بعضي موارد ، در يافتن همسر به انسانها نيز كمك مي كند و اگر انسانها در يافتن همسر مناسب و رو به راه شدن خيلي از مسائل ازدواج توفيق يافتند نبايد هيچگاه از ابعاد پنهاني آن غافل بمانند و از ديدن دست پنهاني خداوند و عنايت او غفلت بورزند. خداوند در اين آيه شريفه ، بعد از اينكه وعده غنا مي دهد – و همين وعده غنايي كه مي دهد بيانگر محبتي است كه به ازدواج دارد – دليل آنرا هم بيان مي كند كه بدين دليل خداوند آنها را از فقر نجات مي دهد كه او ((واسع)) است ، او ((وسعت دهنده)) است . امور جهان خارج از كنترل خداوند قرار ندارد كه خداوند در تغيير آن دست بسته بماند ، بنابراين او اگر بخواهد مي تواند عسرها را تبديل به يسر كند ، گره ها را باز كند و سختي ها را برطرف كند و در مورد ازدواج ، چون امر مورد محبت خداست پس حتماً اين كار را هم خواهد كرد بنا به گفته خود وي . خداوند با اينكه توانايي انجام هر كاري را دارد اما در خيلي موارد ، دخالتي در زندگي انسانها نمي كند ، چون بحث امتحان انسانهاست لذا آنها را به حال خود وا مي گذارد تا رفتار آدميان بروز كند ، اما در مورد مسائل اقتصادي ازدواج ، بحث امتحان نيست تا انسانها به حال خود باشند لذا خداوند از مقام لطف و عنايت با اين مسائل برخورد مي كند . البته اين سخنها بدين معنا نيست كه به محض ازدواج پول از زمين و آسمان برايتان فرو مي ريزد ، اما مي توان گفت كه زندگيتان به خاطر مسائل مالي مورد تهديد قرار نمي گيرد و بناي ازدواج به دليل فقر از هم نمي پاشد ، البته همه ي اينها مشروط بر اين است كه ساير مسائل را در انتخاب همسر رعايت كرده باشيد وگرنه اگر گرفتار همسر طمّاع و حريصي بشويد ، اگر پول هم پارو كنيد ، باز هم فقير مي شويد و يا اگر خودتان توقعات زيادي داشته باشيد نمي توانيد از زندگي لذت زيادي ببريد . اگر اين مسائل برايتان خيلي ثقيل است از والدينتان بخواهيد تا از اوايل زندگيشان برايتان بگويند و يا از افراد ديگر پرس و جو كنيد تا بفهميد كه آنها از هيچ شروع كرده اند ، خيلي از آنها ، در ابتداي زندگي آه نداشته اند كه با ناله سودا كنند ، با خانه هاي استيجاري و در آمد بسيار كم شروع كرده اند تا به امروز رسيده اند كه ممكن است ثروتي به هم زده باشند كه شما در حسرت داشتن همچنين ثروتهايي هستيد . درست است كه امروزه نيز مشكلات فراوان است اما يادتان باشد كه موضوع ازدواج ، موضوع مورد محبت خداست و اين نه بدان معناست كه هيچ سختي به شما نمي رسد و هم نه بدان معناست كه لازم به كوشش و تلاش نيست ، هم تلاش كنيد ، هم اميد داشته باشيد ، هم زحمت بكشيد و هم دعا كنيد ، هم توكل كنيد و هم كار كنيد . گفت آري گر توكل رهبرست اين سبب هم سنت پيغمبر است گـفت پـيغمبر بـه آواز بـلند بـا تـوكل زانـوي اشـتر بـبند رمز الكاسب حـبيب الله شنو از تـوكل در سـبب كـاهل مشـو ((مولوي)) تمامي حكايتها را كه خوانديد اين حكايت را با دقت بيشتري بخوانيد ، چرا كه علاوه بر مسائل اقتصادي زندگي ، حرفهاي بسياري براي گفتن دارند و نقاط مثبت يك انتخاب خوب و يك زندگي خوب و يك تلاش همه جانبه و همراهي همه جانبه در آن بيان شده است . زندگي فراز و نشيب و سختيهاي فراواني دارد . گاهي بايد با مشكلات دست و پنجه نرم كني ، گاهي بايد براي مدتي با مشكلات كنار بيايي و آنگاه صبر را پيشه كني تا بتواني پرنده خوشبختي را به خانه ات بخواني . من و شوهرم ، وقتي كه تصميم به ازدواج گرفتيم ، هر دو مي خواستيم در كنكور دانشگاه شركت كنيم . پيش از آن من قصد ازدواج نداشتم ، آرزوي ادامه تحصيل و رسيدن به قلل مدارج عالي تحصيلي هميشه در ذهنم بود ، از همين رو هر چه خواستگار داشتم به بهانه هايي رد مي كردم ، تا اينكه يك روز ، يكي از بستگان كه آدم بسيار خوب و فهميده اي بود ، گفت : ـ قبولي در ازدواج به همان اندازه مهم است كه تو در كنكور دانشگاه قبول شوي . متوجه حرف او نشدم . به همين خاطر پرسيدم : ـ منظورتان چيست ؟ ـ سعي نكن به خاطر درس فرصتهاي خوب ازدواج را از دست بدهي ، زيرا اگر به بالا ترين مدارج علمي هم برسي و سپس يك ازدواج ناموفق داشته باشي ، نمي تواني از تجربيات علمي خود بهره زيادي ببري . به او گفتم : ـ منظورتان اين است كه درس را رها كنم و ازدواج نمايم ؟ ـ نه ! … سعي كن حالا كه خواستگاران خوبي داري ، با كسي ازدواج كني كه به ادامه تحصيل تو علاقه مند باشد و خودش هم قصد ادامه تحصيل داشته باشد . حرف او در من اثر كرد ، احساس كردم پيش از اين اشتباه كرده ام ، از همين رو ضمن تشكر از او ، خواستم كه در انتخاب يك همسر مناسب و شايسته مرا ياري دهد . كمكهاي او بالاخره مرا موفق كرد . شوهرم جواد ، بيست و پنج سال داشت و خود را براي شركت در كنكور فوق ليسانس رشته فيزيك آماده مي كرد ، او وقتي متوجه شد كه من هم قصد ادامه تحصيل دارم به قدري خوشحال شد كه گفت : من به تو قول مي دهم كه از هيچ كوششي فرو گذار نكنم ، اما بايد بپذيري كه در اين شرايط زندگي بسيار سخت و طاقت فرسا مي شود ، آيا حاضري تن به هر سختي و مشقتي بدهي ؟ به او گفتم : ـ من حاضرم همه مشكلات را تا رسيدن به آرزويم تحمل كنم ، اما به شما هم اطمينان مي دهم به پاس موافقت شما با ادامه تحصيل من ، در خوشبخت كردن شما كوتاهي نكنم . من و او با هم پيمان بستيم كه يكديگر را خوشبخت كنيم ، همسرم ، جواد ، براي اينكه حسن نيت خودش را ثابت كند ، در عقد نامه قيد كرد كه متعهد به ادامه تحصيل من خواهد شد ، ضمناً مهريه ام نيز تلاش براي كسب دكترا در رشته مورد علاقه ام و يك سفر به مكه معظمه براي انجام حج تمتع بود . زندگي را آغاز كرديم من به كمك شوهرم در يك دوره فشرده توانستم درسهايم را مرور كنم ، جواد بيش از من نگران قبول شدن بود ، او مي گفت ، سعي كن تلاش خودت را بكني ، قبول يا رد شدن تو مهم نيست زيرا هنوز هم فرصت داري و من مي توانم بيشتر به درسهايت كمك كنم حرف او باعث شد كه من اضطرابم را از دست بدهم و در كنكور سال 62 در رشته دندانپزشكي قبول شوم . از همان موقع تلاش هر دومان براي تحمل مشكلات زندگي بيشتر شد ، جواد به طور نيمه وقت در يك اداره كار مي كرد و ماهيانه بيشت هزار تومان مي گرفت . مقدار زيادي از آن پول را بابت اجاره خانه مي داديم ، بقيه را كه چيزي نزديك به هشت هزار تومان بود براي مخارج دانشگاه و خورد و خوراكمان استفاده مي كرديم ، بسياري از شبها به خاطر صرفه جويي در مخارج زندگي سعي مي كرديم به اين بهانه كه چاق شده ايم غذا نخوريم ، حتي به همين بهانه يك روز تصميم گرفتيم كه فقط يك وعده غذا بخوريم ، هر چه به آخر برج نزديكتر مي شديم وضعيت مالي بدتري پيدا مي كرديم از همين رو، نيمي از مسير را پياده مي رفتيم تا حتي در تهيه بليط اتوبوس هم دچار مشكل نشويم ، صبح زود ، يكساعت از روزهاي قبل ، زودتر بيرون مي زديم و به بهانه پياده روي و ورزش مسافت زيادي را پياده طي مي كرديم ، بعد از ظهر هم به همين ترتيب عمل مي كرديم . در طول روز تنها غذاي گرم را در دانشگاه مي خورديم . شب هنگام با سالاد و ميوه هاي ارزان قيمت سر مي كرديم ، شايد باور نكنيد ، چندين سال ، فصل زمستان را هر دو با يك كاپشن سر مي كرديم ، من و او فقط يك كاپشن داشتيم،يك روز او كاپشن مي پوشيد و روز بعد من ، مي پوشيدم ، اينطوري كسي متوجه مشكل مادي ما نمي شد ، جواد مي گفت : ـ نبايد كسي بداند كه ما با چه مشكلاتي زندگي مي كنيم . منبع : بر گرفته از کتاب يک انتخاب مناسب / نويسنده : محمود يزداني




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن