تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799622524




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فراز و نشیب و مرگ عشق


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > معتمدی، غلامحسین  - دکتر غلامحسین معتمدی روانپزشک به هر دلیل که افراد عاشق هم شوند نمی توان امید داشت که عشق برای مدتی طولانی در بالاترین سطح احساسی خود باقی بماند. پیش از این گفتیم یکی از دلایلی که عشق را افزایش میدهد وجود موانعی درمیان عاشق و معشوق است. اکثر داستان های رمانتیک عاشقانه هم جذابیت خود را از آن جا کسب می کنند که مشکلات و موانع زیادی را بر سر راه عاشق و معشوق قرار می دهد. مجسم کنید که اگر خانواده های رومئو و ژولیت با ازدواج آنان موافقت می کردند چه وضعی پیش می آمد و آیا اصلاً داستان به وجود می آمد. به نظر برناردشاو عشق مبالغه شدید تفاوت میان یک فرد با دیگران است. یعنی معشوق و محبوب متفاوت از تمام افراد جهان تصور می شوند و البته بهتر و عالی تر و دوست داشتنی تر از همه آن ها. دیر یا زود این مبالغه یا تصور رویایی فروکش می کند و سرانجام در می یابیم که شوالیه سوار بر اسب سفید یا پری افسونگری که عاشق آن ها شده ایم و در ابتدا چنان تصوری از آن ها داشتیم دیگر آن کسی که بودند یا می نمودند نیستند. آنکو دیروز در خلوت عشق و در بودن با تو دقیقه های  دیدار را                     به تماشا می نشست امروز در میهمانی  فاصله ها و در نبودن  تو به غیابی  جاودانه                    می گریزد.   به هر حال ورود واقعیت، عشق را کاهش می دهد. واقعیت منطق و عقل را وارد صحنه و چشم ها را باز می کند. همه این ها بر اثر گذشت زمان روی می دهد و برای همین هاست که شاید تاریخ روابط عشقی را می توان در تداوم نبرد عشق با زمان جستجو کرد. چه چیزی تفاوت میان دو تصویر را ایجاد می کند یا در واقع چشمان ما  را می بندد؟ ما معشوق را بهتر و عالی تر از چیزی که هست ارزیابی می کنیم و در واقع چشمان خود را می بندیم. نیچه می نویسد " عشق صفات والا و نهفته عاشق یعنی آن چه را که در او کمیاب و استثنایی است آشکار می کند تا آن جا که چه بسا آن چه را که در او اصل است می پوشاند." احساسات عاطفی شدید نگاه انتقادی ما را از میان می برد اما این همه داستان نیست و همه چیز به معشوق و محبوب مربوط نمی شود بلکه تصورات و تخیلات ما هم نقش عمده ای را بازی می کنند. فرافکنی پیش بینی های عاشقانه و رویایی ما اهمیت زیادی دارند. وقتی من فکر می کنم که تو فوق العاده و محشر هستی، رویکرد مثبت و دلگرمی بخشی که در رابطه باتو از من بروز می نماید به تو کمک می کند که واقعاً به نحوی مثبت، موافق و جذاب رفتار کنی. این یعنی روزهای طلایی آغازین و در نتیجه تاثیر اولیه ای را که از تو گرفته بودم تایید می شود. به عبارت دیگر ما با عشق به دیگری بسیاری از ویژگی های مثبت او را بارور و آشکار می کنیم. اشتباهی که رخ می دهد در آن جاست که ما اهمیت رفتار خودمان را در بیرون کشیدن و آشکار کردن بهترین حالت افراد کمتر از آن چه هست تخمین می زنیم. بنابراین وقتی شکایت می کنیم که محبوب دیگر آن کسی که بود یا می نمود نیست، این امر ممکن است ناشی از این واقعیت باشد که رفتار خود ما در ارتباط با او تغییر کرده و چنین نتیجه ای را به بار آورده است. در این مورد آزمایشی هم صورت گرفته است. به چند مرد گفته شد که با دو زن توسط تلفن صحبت کنند. به آنان گفته شد یکی از این زن ها جذاب و زیبا و دیگری زشت است. این گفته و حالتی که براساس آن، تصورات مثبت خود را به دیگران نسبت می دهیم موجب شد که مردان مورد آزمایش فکر کنند دختر زیبا علاوه بر زیبایی، اجتماعی تر و دارای اعتماد به نفس بیشتر و در مجموع بهتر از آن دیگری است. اصلاً این مردها به نوع متفاوتی با آن زن صحبت می کردند و خود آن ها هم جالب تر، اجتماعی تر، انعطاف پذیر تر و جذاب تر شده بودند. حالا به هر دلیل اگر عشق شدید و آن احساس جادویی اولیه نتواند مبنایی برای حفظ یک رابطه عاشقانه باشد. باید به دنبال عوامل دیگری گشت که یکی از مهم ترین آن ها احساس برابری و عادلانه بودن رابطه است که در خوشی و تداوم ازدواج هم نقش دارد. یعنی زوج هایی که در یک رابطه عادلانه، برابر، متعادل و همتراز هستند، بیشتر با هم می سازند و از رابطه خود رضایت و شادی بیشتری کسب می کنند. ولی در یک رابطه نابرابر، احساس غبن و ناشادی موج می زند و تاثیرات منفی این احساسات حتی در ماه عسل هم دیده می شود. عامل دیگر که به کسب رضایت و تداوم رابطه و عشق می انجامد وجود شباهت میان طرفین است. کبوتر با کبوتر، باز با باز. مطالعات گوناگون نشان می دهد که وجود شباهت میان طرفین از جنبه های مختلف بسیار کار ساز است. کسانی که از زمینه اجتماعی، طبقاتی، اقتصادی و فرهنگی مشابهی برخاسته باشند رابطه بهتری را تجربه می کنند. تداوم، رضایت و شادی رابطه در کسانی دیده می شود که معمولاً از لحاظ هوش، علائق، سن و حتی ظاهر فیزیکی در یک رده هستند، به هم شباهت دارند. از سوی دیگر اگر از زوج هایی که از هم جدا شده اند علت جدایی پرسیده شود، بیش از هر چیزی به تفاوت موجود در نگرش ها، علائق، افکار، زمینه های فرهنگی و رفتارهای خود اشاره می کنند یعنی چیزی که از آن به عنوان عدم تفاهم یاد می شود.   مرگ عشق هر پدیده ای در عالم وجود از جمله خود کائنات از مراحل تولد، رشد، تکامل و مرگ عبور می کند. عشق نیز تابع این قاعده است. دلیلی ندارد در حالی که تاریخ مرگ زمین، خورشید و منظومه شمسی تعیین شده است، فکر کنیم باید پیوسته در جستجوی عشقی ابدی و پایدار باشیم و با این پیش فرض از روابطی که دارای فراز و نشیب و جنبه های مثبت و منفی است و در مجموع رضایت و شادی ما را فراهم می کند خود را محروم سازیم. هر رابطه ای از پنج مرحله عبور می کند: 1-کشش و جاذبه اولیه 2-ساختن رابطه 3-تداوم رابطه 4-زوال 5-خاتمه طبیعی است همان عواملی که دوام عشق را تضمین می کنند اگر مفقود باشند عشق رو به زوال می رود. در این میان از همه مهم تر نابرابری است . نابرابری در رابطه همان نقش مخربی را دارد که بی عدالتی در جامعه بازی می کند. خیلی مهم است که طرفین فکر کنند از رابطه ای برابر برخوردارند و به طور مساوی و متقابل دوست داشته و خواسته می شوند و تعهد فیمابین به طور برابر و متقابل وجود دارد. در هر رابطه ای بروز و ظهور احساست منفی اجتناب ناپذیر است اما اگر رابطه ای سراسر سرشار از احساسات منفی و درگیری و تضاد باشد طبیعی است که از سرنوشت خوبی برخوردار نخواهد شد.  بد نیست به یک احساس منفی رایج در روابط عاشقانه اشاره کنیم که نقش مخربی را ایفا می کند. منظور حسادت است که برخی به شدت آن را چاشنی عشق و بعضی مایه تقویت آن دانسته اند. بعضی از عشاق برای برانگیختن احساس محبت و عشق در معشوق از ترفندهایی استفاده می کنند که موجب برانگیختن حسادت او شود. این بازی خطرناکی است که مانند بازی با آتش است، زیرا حسادت القایی می تواند منجر به زوال رابطه شود. در صورتی که این القاء حسادت در زمینه ای صورت گیرد که حسادت واقعی وجود دارد و در یکی از طرفین به طور ذاتی حضور داشته است خطر تخریبی آن مضاعف می شود. هنگامی که به تاثیر زمان بر عشق و دوام آن می پردازیم نباید از یاد ببریم که  اشکال گوناگون عشق و انواع متفاوت عشاق و سبک های عاشقی وجود دارند. تجربه من از عشق با تجربه شما متفاوت است و حتی تجربه خود من نیز در طول زمان تغییر پیدا می کند و شکل متفاوتی می گیرند. معمولاً ازدواج در سال های نوجوانی، به دنبال یک عشق رمانتیک روی می دهد. پس برای کسانی که براین اساس دست به ازدواج زده اند  دانستن این که عشق آنان چقدر عمر خواهد داشت اهمیت زیادی دارد. متاسفانه با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه باید گفت پاسخ در مورد دوام طولانی عشق اغلب منفی است و یا چیزی نیست که حداقل انتظار زوج ها را برآورده کند. واقعیت محتوم آن است که عشق رمانتیک پس از ازدواج با گذشت زمان کاهش می یابد. یافته تاسف بار دیگر آن است که گاه این کاهش عشق یا افت حرارتی آن کاملاً سریع رخ می دهد. مثلاً مشاهده شده است که دو سال پس از ازدواج به طور متوسط همسران میزان عشق خود را نصف مقدار اوائل ازدواج تخمین زده اند. همچنین می دانیم که در سراسر جهان طلاق بیشتر در چهار سال اول زندگی مشترک رخ میدهد. پس تداوم عشق در ازدواج در بیشتر موارد به یک آرزوی تحقق نیافتنی شبیه است. دلایل چندی برای عدم تداوم عشق رمانتیک ذکر شده است. اولاً تخیل و تصور یا خیال پردازی موجب غنا و پرورش قصه عشق می شود و به نقش آن اشاره کردیم. پیشتر اشاره کردیم که می گویند عشق تا حدی کور است. عشاق سرشار از شور و هیجان عاشقانه، محبوب و معشوق خود را آرمانی می کنند و اطلاعاتی را که بر ضد حالت احساسی آنان است نادیده می گیرند. تخیل، امید و پرواز تصور می توانند افرادی را که کاملاً با ما متفاوت هستند لااقل به طور موقت مطلوب و مقبول جلوه دهند. مسئله از آن جا آغاز می شود که بر اثر گذشت زمان و کسب تجربه فانتزی، تخیل و خیال پردازی نقش می بازند و واقعیت خود رانشان می دهد. زندگی مشترک بهترین دریچه به سوی واقعیت های زندگی روزمره و شناخت ماهیت واقعی شخصیت طرف مقابل است که هر دو در جهت کاهش آرمان گرایی در یک رابطه دو جانبه عمل می کنند. علاوه براین خود تازگی عامل دومی است که به تنهایی هیجان و نیروی تقویت کننده ای برای عشق تازه عشاق فراهم می کنند. نخستین بوسه یار جدید همیشه از هزاران بوسه ای که از پس آن می آیند هیجان انگیزتر، نیروبخش تر و رمانتیک تر است. تصور این که معشوق و محبوب تازه ای که عاشق او هستیم و سپس با او ازدواج می کنیم 30 سال بعد چقدر معمولی و عادی جلوه خواهد کرد باور نکردنی است ولی حقیقت دارد. پژوهش های علمی نشان داده اند که تازگی و جدید بودن جفت در سایر گونه های جانوران نیز موجب برانگیختگی و افزایش کشش جنسی می شود. در انسان نیز این امر صحت دارد. پژوهشگران آن را اثر کولیج (Coolidge effect)  خوانده اند. توضیح آن که یکی از روسای جمهور سابق آمریکا به نام کلوین کولیج به اتفاق همسرش از مزرعه ای بازدید می کردند. همسر او با مشاهده خروسی که مرتب برای جفت گیری از مرغی به سوی مرغی دیگر می رفت از راهنما خواست که توجه رئیس جمهور را به آن خروس جلب کند. وقتی رئیس جمهور این صحنه را دید، کنایه همسرش در باب نیروی مردانگی خویش را دریافت پس از لحظه ای تامل پاسخ داد: "لطفاً به خانم کولیج بگویید که در آن جا بیش از یک مرغ وجود دارد." پرداختن به فعالیت های هیجان انگیز تازه مشترک توسط عشاق میزان عشق آنان نسبت به یک دیگر را افزایش میدهد. شور و هیجان رمانتیک با تغییرات موجود در روابط ما نسبت مستقیم دارد. وقتی ما عاشق می شویم همه چیز تازه و جذاب است و صمیمیت افزایش می یابد و عشق در نقطه اوج خود قرار می گیرد. اما هنگامی که رابطه برقرار و مستقر می شود و کم کم تازگی از میان می رود شور و هیجان عاشقانه نیز فروکش می کند. تحقیقات نشان داده اند که تعداد هماغوشی زن و شوهرها به طور متوسط و مداوم در طول دوره ازدواج آن ها با گذشت زمان کاهش می یابد. خود این موضوع یکی از معیارهای سنجش شور و هیجان عاشقانه زوج ها نسبت به یک دیگر است. معمولاً این کاهش و تنزل را به افزایش سن نسبت می دهند. حال آن که افرادی که ازدواج مجدد می کنند و زوج آن ها تغییر می کند افزایش تعدد و کثرت رابطه جنسی را لااقل برای مدت قابل ملاحظه ای نشان می دهند. بنابراین افزایش سن به تنهایی مسئول کاهش شور و هیجان عاشقانه نیست. و بالاخره برانگیختگی نیز با گذشت زمان کاهش می یابد. تردیدی وجود ندارد که برانگیختگی جسمانی و فیزیکی مانند افزایش تعداد نبض و نفس کشیدن سطحی و سریع شور و هیجان را تغذیه می کنند. اما غیر ممکن است که برای همیشه در حد بالای انگیزش جسمانی بماند. در مورد عشق رمانتیک به تدریج مغز نسبت به سطوح بالای فنیل اتیل آمین ( PEA ) یعنی محرک طبیعی همراه با شور عاشقانه رمانتیک عادت می کند لذا حتی اگر همسر شما مثل همیشه موجب تحریک احساسی شما شود ( که بسیار بعید است) باز هم شما آن را با شدتی که قبلاً حس می کردید احساس نخواهید کرد، یعنی از شدت احساس شما کاسته خواهد شد. به هر حال و به هر دلیل مولفه ی شور و هیجان عشق زودتر از مولفه های دیگر یعنی صمیمیت و احساس تعهد تغییر می کند و معنای آن این است که عشق رمانتیک هم تغییر خواهد کرد. پس از آن جا که سه عامل موثر در عشق رمانتیک یعنی خیال پردازی، تازگی و برانگیختگی با گذشت زمان کاهش می یابند، عشق رمانتیک نیز به تدریج کمرنگ می شود و یا رنگ می بازد. البته در بسیاری از روابط به کلی از میان نمی رود ولی به هر حال در سطحی پایین تر از سطح اولیه در شروع ازدواج قرار می گیرد. اما نباید از بابت این حقایق به کلی مایوس شد. بلکه بر عکس می توان به چگونگی تداوم موفقیت در یک ازدواج پی برد. اولاً صرف آگاهی براین امر که شور و هیجان عاشقانه به مرور زمان فروکش می کند و این امری جهانی و عالمگیر است که در همه روابط اتفاق می افتد مانع از بروز و تاثیر انتظارات غیر واقعی و خیال پردازانه در باب محتوای ازدواج می شود تا زوج ها به محض رویارویی با این واقعیت فکر نکنند که پس ازدواج آن ها مشکل غیر قابل حل و خاصی دارد یا در رابطه های دیگر به جستجوی عشق بپردازند و یا براین مبنا دست به طلاق بزنند. ثانیاً به زوج ها این قدرت تشخیص را می بخشد که عشقی که با آن ازدواج خود را آغاز کردند با عشقی که باید مایه تداوم زندگی مشترک آن ها شود متفاوت است. به عبارت دیگر نزدیکی و صمیمیت نسبت به شور و هیجان تداوم و ثبات بیشتری دارد و در نتیجه عشق رفیقانه هم از عشق رمانتیک عمر طولانی تری خواهد داشت. کسانی که از موهبت یک ازدواج موفق برای مدتی طولانی برخوردارند در حقیقت یک عشق رفیقانه محتوای رابطه آن ها را تشکیل می دهد. این زوج ها اغلب شاد و راضی هستند زیرا عشق رفیقانه اگر چه بر شور و هیجان عاشقانه شدید مبتنی نیست، معهذا رضایت بخش و شادی آفرین است. علاوه بر آن چون صمیمیت و نزدیکی به هر حال با شور و هیجان نیز ملازمت دارد، این که طرفین دوستان خوبی برای یک دیگر باشند می تواند شور و هیجان عاشقانه آنان را نیز زنده نگاه دارد. بنابراین توصیه نهایی می تواند چنین باشد. از شور و هیجان و سرمستی عاشقانه خود لذت ببرید اما آن را مبنای اصلی رابطه ای که مایلید دوام داشته باشد قرار ندهید. دوستی و صمیمیت با معشوق خویش را بپرورانید، گسترش دهید و عمق ببخشید. سعی کنید سرزنده باشید و از هر فرصتی برای تجربه مشترک رویدادهای تازه و هیجان انگیز استفاده کنید. حیرت زده و مایوس نشوید اگر می بینید که شور و شوق شدید شما به تدریج بدل به یک احساس محبت آرام اما ژرف نسبت به محبوب شما می شود. در پاسخ افراد به رابطه عاشقانه ای که رو به زوال است دو نوع برخورد فعال و غیر فعال وجود دارد. در نوع فعال یا فرد تصمیم به پایان دادن به رابطه می گیرد یا برای بهبود آن می کوشد. در نوع غیر فعال فرد بدون آن که کاری کند در انتظار پیشرفت، بهبودی و ترمیم روابط است یا دست روی دست می گذارد و در انتظار آن می ماند که رابطه خود به خود زوال یابد. طبیعی است که در حالت کوشش برای بهبودی یا در انتظار آن ماندن حالتی سازنده و برخوردی انطباقی مشاهده می شود و دو شکل دیگر برای یک رابطه و حفظ آن مخرب هستند و از مهم ترین عوامل ایجاد استرس در یک رابطه محسوب می شوند. از طرف دیگر هر قدر رابطه عاشقانه تر و شور و هیجان و احساس موجود در آن شدیدتر باشد، با از میان رفتن رابطه احساسات ناخوشایند همراه با ترس و تنهایی بیشتر تجربه می شوند. به هر حال عشق ممکن است بدون زحمت و ناگهانی به وجود آید ولی حفظ آن نیاز به کار و فعالیت سخت و آگاهانه در مدت زمانی طولانی دارد که باید توسط افرادی که احساس تعهد به هم دارند مبذول شود. در هر صورت زوال رابطه به پایان آن و مرگ عشق می انجامد مگر آن که سه عامل وجود داشته باشد. اولاً رابطه موجبات رضایت و ارضاء طرفین را فراهم کند. ثانیاً هر دو طرف سرمایه گذاری لازم از جهت زمان، کوشش و بذل احساس را در رابطه به کار برند. ثالثاً یک جانشین یا شریک بدیل وجود نداشته باشد که جانشین یار قبلی شود.     به کوی عشق منه  بی دلیل  راه  قدم                        که من به خویش نمودم صد  اهتمام و نشد                                                                                                                 (حافظ)




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 745]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن