تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خانه هاى عنكبوتى كه در اتاق هاى شماست، لانه شياطين است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798598685




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

طنز/ ناگفته‌های «شاهد بازاری» و «پرده‌نشین»


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > شکیبا، شهرام  - آخرین پست وبلاگ محمدعلی ابطحی، معاون سابق سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور سابقِ ایران را بازجویش در زندان اوین نوشته است. مطلب فوق‌الاشاره طولانی است. فقط چند جمله از آن را نقل می‌کنیم. 1- در این جا ما معمولاً به جای کلمه «متهم»‌ از «مهمان»‌ استفاده می‌کنیم. 2- چند روز تمام بدون اینکه یک کلمه از او بازجویی بخواهم و روی کاغذ چیزی بنویسد، با هم حرف زدیم. 3- کم‌کم نظراتمان به یکدیگر نزدیک شد. تا جایی که به قول شماها همدیگر را درک کردیم. 4- آقای ابطحی... می‌گفت آزادی‌اش به تأخیر افتاده است. 5- آقای ابطحی که در نوشته‌های سایتش و گفته‌هایش با بستگان و دوستان و حتی نوشته‌های ناگفته‌اش و گفته‌های نانوشته‌اش به من لطف دارد.6- آقای ابطحی و سایر هموطنان عزیزم را که از قبیله انقلاب اسلامی... هستند، دوست دارم. 7- در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ کان شاهد بازاری وین‌ پرده‌نشین باشد.8- حالا قصه من و آقای ابطحی هم قصه گلاب و گل است.و اما شرح و تفسیرهای گوناگون و نتیجه‌گیری‌های این جانب از نوشته‌های آقای بازجوی نویسنده. این جور مهمانی‌ها فقط دو عیب دارد، اول اینکه نمی‌شود با خانواده بعد از شام تشریف برد. عیب دوم هم اینکه نمی‌شود بعد از صرف شام و شربت و شیرینی به خانه برگشت.از مورد 4 نقل‌و‌قول‌های فوق معلوم می‌شود که بحمدالله تلاش‌های هر دو طرف به خوبی نتیجه داده و آقای ابطحی به‌زودی آزاد می‌شود. درستش هم همین است. مهمانی یک روز، دو روز، نه چندین و چند سال!... و اما اصل ماجرا که می‌توانید فرض کنید یکی از جلسات مهمانی گل و گلاب است. یک میزگرد که شمعی ضخیم در وسط آن روشن است. موسیقی ملایمی فضا را زیباتر کرده است: یک قطعه تکنوازی پیانو از «ریچارد کلایدرمن». دو فنجان قهوه اسپرسوی نیم‌خورده و یک لب‌تاپ DELL علاوه بر شمع ضخیم روی میز قرار دارد. دو نفر در دو سوی میز به نی‌نی چشم های هم، چشم دوخته‌اند. نگاهشان بسیار ژرف، عمیق و مهربان است. آنها لبخندی ظریف برچهره دارند. آن دو «گل» و «گلاب» یا به عبارتی دیگر «شاهد بازاری» و «پرده‌نشین» هستند. پرده‌نشین: چقدر لاغری بهت میاد.شاهد بازاری: آره، دیدم خیلی چاق شدم، رژیم منو گرفت. منم از موقعیت استفاده کردم که تناسب انداممو به دست بیارم.پرده‌نشین: از اینکه روزا میام با هم اینجا حرف می‌زنیم چه حسی داری؟ شاهد بازاری: یه حس خوب. یه حس قشنگ. می‌دونی؟ تو خیلی رو من تأثیر گذاشتی؟ نگاهمو عوض کردی به زندگی. دست دلمو گرفتی و دوباره من رو به خودم معرفی کردی. ما نظراتمون خیلی شبیه همدیگه شده. پرده‌نشین: تو هم همین حس رو داری؟ چه تفاهمی! شاهد بازاری: آره تو منو درک می‌کنی، منم تو رو درک می‌کنم. این خیلی خوبه. آخه س. م. خ اصلاً منو درک نمی‌کرد. دوس دارم همین الان داد بزنم و به همه بگم چقدر با هم تفاهم داریم و چقدر همدیگه رو دوس داریم. پرده‌نشین: تو مال کدوم قبیله‌ای؟ شاهد بازاری: منم از قبیله خودتونم. پرده‌نشین: پس واسه همینه که من اینقدر دوستت دارم. شاهد بازاری: منم دوستت دارم. پرده‌نشین: می‌تونم به DELL تو دست بزنم. شاهد بازاری: عزیزم. DELL‌خودته. اصلاً DELL من و تو نداره که. پرده‌نشین: می‌خوام همه چیز رو روی DELL تو بنویسم تا بقیه بخونن. شاهد بازاری: منم می‌خواستم بگم همین کارو بکنی. چه تفاهمی. می‌تونم از حالا به بعد تو رو «گلاب» صدا کنم؟ پرده‌نشین: آره به شرطی که منم تو رو «گل» صدا کنم. ادامه دارد...  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن