تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 20 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سه چیز از نشانه های یقین هستند: کوتاهی آرزو، اخلاص در عمل، بی رغبتی به دنیا
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799784274




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصائب یك ازدواج ، گزارش پشت صحنه نامادری


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصائب یك ازدواج ، گزارش پشت صحنه نامادری
فیلم نامادری
خیابان‌های شهرك غرب را یكی پس از دیگری پشت سر می‌گذارم تا به كوچه‌های آن می‌رسم، كوچه رضایی، كوچه افسون و... به كوچه میلاد می‌رسم، ساعت 13 روز شنبه 28 مهر ماه است. نسیم خنك پاییزی هم در كوچه می‌وزد و هرچند گاهی برگ‌های زرد پاییزی از درختان كوچه به زمین می‌افتد.وارد یكی از خانه‌ها كه لوكیشن كار است می‌شوم. شخصی از عوامل در راه‌پله ایستاده و با اشاره به من می‌گوید: لطفاً آرام، در راه پله می‌ایستم. مرجان محتشم پشت در خانه ایستاده، شالش را مرتب می‌كند و دیالوگ‌هایش را تمرین می‌كند و بعد از اعلام آمادگی كارگردان داخل خانه می‌شود، درب خانه كه باز می‌شود آتنه فقیه‌نصیری را می‌بینم. گریم صورتش این را نشان می‌دهد كه حالت غمگین دارد. صحنه بار دیگر تكرار می‌شود. یكی از عوامل به من اشاره می‌كند كه داخل شوم. بهاره افشاری اولین شخصی است كه او را می‌شناسم. خودم را معرفی می‌كنم بعد از سلام و احوالپرسی او از جایش بلند می‌شود و جایش را به من می‌دهد. نگاهی به دیگر عوامل می‌اندازم كسی را نمی‌شناسم می‌نشینم تا این صحنه را ضبط كنند.صدای اصغر نعیمی را می‌شنوم ولی او را نمی‌بینم چون خانه دوبلكس است من در طبقه پایین هستم و او در طبقه بالاو  بعد از چند برداشت صحنه دلخواه او ضبط می‌شود.با دیگر عوامل آشنا می‌شوم و به طبقه بالای خانه می‌روم. به سمت بالكن خانه هدایت می‌شوم. اصغر نعیمی، آتنه فقیه نصیری، بهاره افشاری و حسین خضویی در مورد پلان‌ها با هم صحبت می‌كنند. خودم را معرفی می‌كنم و بعد به اتفاق به داخل اتاق می‌رویم.صحنه اول‌كنار مونیتور اصغر نعیمی می‌ایستم. این اولین صحنه‌ایست كه از نزدیك آن را می‌بینم. آتنه فقیه نصیری وسط اتاق دراز كشیده و درد می‌كشد.سه‌، دو، یك ضبط شروع می‌شود. آتنه با حالت درد نیم‌خیز می‌شود و با گریه كمك می‌خواهد و بعد بار دیگر روی زمین می‌افتد. با دست دو طرف سرش را می‌گیرد و بعد گریه می‌كند. صحنه دو، سه بار تكرار می‌شود بعد از برداشت سوم اصغر نعیمی از آتنه به خاطر گرفتن حس و حالت درست و تأثیربرانگیز تشكر می‌كند.و بعد صحنه ضبط بعدی آماده می‌شود. به اتفاق اصغر نعیمی بار دیگر روی بالكن می‌رویم.  با او گپ خودمانی در مورد كار می‌زنم و ابراز نارضایتی می‌كنم از اینكه آتنه فقیه‌نصیری و مرجان محتشم مصاحبه نمی‌كنند. او مرا متقاعد می‌كند از اینكه آنها تقریباً با هیچ نشریه‌ای مصاحبه‌ نمی‌كنند. اسم كار مرا وسوسه می‌كند. او خلاصه‌ای از داستان را برایم تعریف می‌كند. حسین خضویی دستیار كارگردان نیز به جمع ما اضافه می‌شود.  او و نعیمی در مورد تصویرها با هم صحبت می‌كنند. من داخل خانه می‌شوم و به سمت مرجان محتشم می‌روم. انصافاً با برخوردی خوب و در عین‌حال مؤدبانه با من صحبت می‌كند و گپ خودمانی هم با هم می‌زنیم ولی از مصاحبه امتناع می‌ورزد.ترجیح می‌دهم مزاحمش نشوم. در كنارش می‌نشینم. بهاره افشاری در حالیكه در كنار من ایستاده با دستیارانش در مورد لباس‌های كار صبحت می‌كند. او در این پروژه مسؤولیت طراحی صحنه و لباس را برعهده دارد. این را وقتی با او صحبت می‌كنم می‌فهمم. همچنان چهره‌ای كه از او نه تنها در ذهن من بلكه در ذهن دیگر مخاطبان باقی مانده چهره شیطان در سریال <او یك فرشته بود> است. با او گپی كوتاه در مورد نقش شیطان كه او بازی كرده و امسال هم حامد كمیلی بازی كرد می‌زنیم.در مورد كم‌كاری‌اش هم حرف‌ می‌زنیم و او می‌گوید ترجیح می‌دهد در بازیگری با وسواس خاص حضور پیدا كند.صحنه دوم‌متوجه صفحه مونیتور می‌شوم، آتنه فقیه نصیری لباش را عوض كرده و با صورت بی‌روح و غمگین مقابل آینه نشسته، اصغر نعیمی با صدابردار و تصویربردار صحنه را تنظیم می‌كنند. آتنه فقیه نصیری حالت غمناك صورتش را حفظ می‌كند. بعد از اعلام آمادگی عوامل ، ضبط شروع می‌شود. آتنه همینطور كه به آینه نگاه می‌كند با دست دو طرف سرش را می‌گیرد و ناله می‌كند.نعیمی در این میان كات می‌دهد و به‌‌ آتنه می‌گوید: با ناله‌ای كه می‌كنی حرفی هم بزن، آتنه این بار همان‌طور كه ناله می‌كند دیالوگ ای خدا هم می‌گوید و بعد از جایش بلند می‌شود به سمت درب اتاق حركت می‌كند. بعد از چند برداشت عوامل هم به خاطر حس و حالت او، از او تشكر می‌كنند.به نظر می‌رسد در این میان اصغر نعیمی فرصت گفت‌وگو داشته باشد. او همینطور كه چایش را می‌خورد برایم صحبت می‌كند: بعد از فیلم سینمایی <وفا> پیشنهاداتی در زمینه كارگردانی فیلم سینمایی داشتم، اما هیچكدام آنها در من انگیزه‌ای ایجاد نكرد. بین من و آقای عباسی‌زاده تهیه‌كننده این كار از گذشته رابطه‌ای وجود داشت تصمیم گرفتیم كاری با هم انجام دهیم. به همین دلیل چند طرح را بررسی كردیم.بین آنها به طرح نامادری رسیدیم، تلاش كردیم نویسنده حرفه‌ای فیلمنامه كار را بنویسد. با یكی دو نفر مدتی كار كردیم، اما متوجه شدیم حاصل كار از تصور ما دور است. ناچار شدم كار نگارش فیلمنامه را خود به عهده بگیرم. احساس می‌كردم این طرح ویژگی‌های لازم برای ساخته شدن در مدیوم تلویزیون را دارد. این اولین تجربه كاری من در تلویزیون به حساب می‌آید. من از سطح كیفیت تله فیلم‌هایی كه از تلویزیون پخش می‌شود می‌ترسیدم. لذا با خود قرار گذاشتم این كارم ویژگی‌های بصری، پختگی‌های لازم را در بخش داستان‌گویی داشته باشد. یا به عبارتی كاری را بسازم كه بتواند با مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند. من از حاصل كار برای تلویزیون راضیم. از طرف تهیه‌كننده حمایت‌های لازم در كار شده و اگر فیلمنامه و طرح قوی به من پیشنهاد شود حتماً باز هم در تلویزیون كار می‌كنم عوامل او را برای نظارت صحنه فرا می‌خوانند و او بعد از پایان صحبت‌هایش به سمت آنها می‌رود.صحنه سوم‌در این پلان مرجان محتشم مقابل در ایستاده و با استرس و اضطراب وارد اتاق می‌شود و بعد به سمت شیوا كه روی زمین افتاده می‌رود. صحنه چند بار تكرار می‌شود و تا به صحنه دلخواه اصغر نعیمی می‌رسند. بلافاصله صحنه عوض می‌شود.صحنه چهارم‌در این صحنه بار دیگر لباس آتنه فقیه نصیری عوض می‌شود این بار صورتش آن بی‌روحی را از دست داده است گویا پلان‌های ابتدایی كار را ضبط می‌كنند كه او هنوز درگیر مشكلات نشده. او همانطور كه به آینه نگاه می‌كند غرق در افكار می‌شود.بعد از ضبط این پلان حمیدرضا پگاه وارد خانه می‌شود. بعد از احوالپرسی با او درباره نقشش در این پروژه می‌پرسم.پگاه در مورد این كار می‌گوید: تقریباً بین متن‌هایی كه به من پیشنهاد می‌شود بهترین‌ها را انتخاب می‌كنم. در مورد فیلمنامه نامادری هم باید بگویم با خوش‌بینی این نقش را انتخاب كردم امیدوارم ماحصل نتیجه كار موردپسند مخاطبان واقع شود. در این فیلم شخصیت پدر خانواده را بازی می‌كنم كه از همسرش جدا شده و درگیر ازدواج بعدی می‌شود. در این بین ماجرایی برای حضانت بچه‌ها برایش به وجود می‌آید و... .از او تشكر می‌كنم. گروه همچنان مشغول آماده‌سازی صحنه هستند، ساعت 7 شب است و من كم‌كم لوكیشن را ترك می‌كنم.عوامل فیلم تلویزیونی <نامادری> عبارتند از: كارگردان: اصغر نعیمی، نویسنده فیلمنامه: اصغر ن-عیم-ی، مهدی كیا، تصویر: مسعود كرانی، صدابردار: فرزام منطقی، طراح صحنه و لباس: بهاره افشاری، برنامه‌ریز و دستیار اول كارگردان حسین خضویی، طراح گریم: مهدی شیرازی، مدیر تولید: بهروز هاشمی، گروه كارگردانی: امین پیرحیاتی، محسن نعیمی، منشی صحنه: ندا آصف، مدیر تداركات: امیر تجربه، عكس: جلال حمیدی، گروه تصویر: افشین گودرزی، علی كاسه‌ساز، بهروز سلیمانی، مهدی صفری، گروه صحنه و ل-ب-اس: مسع-ود جعفری، مرتضی قلی‌زاده، جامه‌دار: مهدیه اعظمی، اجرای گریم: مهیار میمی، رامین ظهوری، دستیار صدا: محمد مرتضایی، گروه تداركات: رسول عابدی، محمد ابراهیمی، حمل و نقل: علی نصر، فرزام حسن‌زاده، مجید انسان، حمید یوسفی، بازیگران: آتنه فقیه نصیری، حمیدرضا پگاه، ترلان پروانه، سیمون سیمونیان، علیرضا حسن‌زاده و مرجان محتشم، تهیه‌كننده: حنان فیلم، محصول: سیما فیلم.منبع : بانی فیلم  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن