تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797737501




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهيدي كه حاجت‌ها را برآورده مي‌كرد


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: شهيدي كه حاجت‌ها را برآورده مي‌كرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - كرمان
سرويس: فرهنگ و حماسه

«حسين انجم شعاع» از شهداي استان كرمان در دوران دفاع مقدس است و آنچه در زير مي‌خوانيد خاطره‌اي از زبان مادر اين شهيد است.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه كوير- در اين خاطره آمده است: براي زيارت شهداء به گلزار شهداء رفتم. بر سر قبر شهيد «حسين انجم شعاع» كه نزديك شهيد علي شفيعي و در همسايگي شهيد عبد المهدي مغفوري قرار دارد، نشستم و فاتحه‌اي خواندم. مادر شهيد شفيعي هم حضور داشت. به من گفت: مي‌بيني كه مزار شهيد مغفوري چقدر شلوغ است؟

اول احساس كردم كه مي‌خواهد از اين بابت گلايه كند و بگويد كه چرا قبر فرزند من اين قدر شلوغ نيست. اما او در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود، گفت: يك روز كه اين جا نشسته بودم، نوه‌ام نزد من آمد و گفت: مي‌گويند شهيد مغفوري حاجت‌ها را برآورده مي‌كند. به شوخي گفتم: تو برو حاجتي طلب كن، اگر برآورده شد، من 500 هزار تومان اينجا خرج مي‌كنم.

همان شب، حسين شهيدم( انجم‌شعاع) را در خواب ديدم. من هيچ وقت خوابش را نديده بودم. اما آن شب و در حالي كه بسيار ناراحت بود به خوابم آمد. زانوهايش را در بغل گرفته و سر بر زانو نهاده بود و حتي به من نگاه نمي كرد. به او گفتم حسين جان چرا ناراحتي؟ چرا قهر كردي؟

گفت: مادر! ديگر در مورد شهيد مغفوري اينگونه سخن نگو. از خواب بيدار شدم و با خود گفتم من كه به شوخي اين حرف را زده بودم اما از آن به بعد بيش از پيش به زنده بودن شهداء و كرامت شهيد مغفوري ايمان آوردم.

جمعه|ا|14|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن