تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 14 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799401151




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش فرهنگ وقف در شكوفايي علم و دانش در تمدن اسلامي // قسمت پاياني


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش فرهنگ وقف در شكوفايي علم و دانش در تمدن اسلامي // قسمت پاياني
خبرگزاري فارس:وقف كه به عنوان يكي از مهمرين ابزارهاي حمايت كننده از پژوهش و پژوهشگران به منظور رسيدن به توسعه علمي و اقتصادي در جوامع اسلامي به خصوص در دوران شكوفايي تمدن اسلامي بوده است امروزه نيز بايستي دوباره نقش اصلي خود را ايفا كند.


برخي مدارس موقوفه در ايران (دوره تمدن اسلامي)

در مسير تحول و تطور نهادهاي آموزشي از مسجد به مدرسه، خراسان ايران نخستين زادگاه و مهد مدارس در دنياي اسلام بوده است. گفتني است كه بسياري از اين مدارس به دست خود دانشمندان و با پشتوانه مردم و حمايت هاي بي دريغ افراد نيكوكار (واقفان خير انديش) تأسيس و اداره مي شد. (همان)
شهر نيشابور از ديرباز در تأسيس مدارس خصوصي شهرت داشته و مردم ادب دوست و دانش پرور اين خطه به تحصيل دانش علاقه فراوان داشتند و در حق دانشمندان احترام بسيار مي كردند و چه بسيار اتفاق مي افتاد كه دانشمندان بزرگ شهرها و بلاد دور دست اسلامي را براي تدريس به شهر خود دعوت مي كردند در اين زمينه گفته ابن سبكي را مورد توجه قرار مي دهيم كه: نيشابور از مهمترين و بزرگترين شهرهاي اسلامي بوده و پس از بغداد در بين همه شهرهاي بزرگ اسلامي بيمانند بوده است. در اين شهر همچنين به دست استاد امام ابومنصور عبدالرحيم بن محمد بيشكي از اصحاب شيخ محدث ابوعبدالله حاكم بن بيع مدرسه اي تأسيس گرديد و بيشكي و اصحابش در آن حضور مي يافتند. بيشكي موقوفاتي بر اين مدرسه اختصاص داد. (ويل دورانت، ترجمه، 1373)
كهن‌ترين دانشگاه و مدرسه اسلام در شهر نيشابور توسط ابوالعباس محمد بن الحسن بن ايوب صبغي، در حدود سال 330 ه ق به نام (دارالسنه) بنياد گرديد موقوفات بسياري بر آن وقف و كتابخانه معتبر و معروفي هم داشته است. (علي سامي).

نظاميه ها و موقوفات آنها

خواجه نظام الملك يكي از بنام ترين شخصيت هاي سياسي و علمي ايران در خلال كارهاي مهم كشوري مدارس بزرگي هم در بغداد و نيشابور و ديگر شهرهاي معروف ايران چون اصفهان و بلخ و هرات و مرو و آمل و طبرستان و در بصره و موصل بنا نهاد كه بنامش «نظاميه» ناميده مي شده است. نظاميه بغداد، كنار دجله در كوي سه شنبه بازار در شمار بزرگترين مدارس عهد اسلامي است كه در سال 459 ه ق پايان يافت و موقوفات بسياري براي مدرسه تعيين كرد. كه هم به مدرسان و استادان و كاركنان آن حقوق كافي پرداخت مي شد و هم مبلغي به طلاب در راه فراگرفتن علم مصرف مي شد. خانه هايي هم براي طالبان علم ساخته بود و كتابخانه معظمي نيز براي اين دانشگاه بزرگ زمان ايجاد كرده بود. ابن جبير آندسي كه در سال 580 ه ق بغداد را ديده مي نويسد: «اين مدارس را اوقاف عظيم و اموال زياد است، و به فقهائي كه آنجا تدريس مي كنند مراتبه داده مي شود، و از همين درآمدهاي اوقافي، طلابي را كه در آن ساكنند ماهيانه مي دهند» ابن بطوطه هم از اين مدرسه توصيف كرده است. (همان)
از ديگر مدارس نظاميه كه موقوفه بودند و از محل درآمد موقوفات اداره مي شدند نظاميه هاي هرات و مرو، اصفهان و بلخ بودند. كه رشيد و طواط شاعر و مؤلف كتاب حدائق السحر(در گذشته به سال573 هجري)ازتحصيل كرده هاي نظاميه بلخ بود.

تأثير مدارس موقوفه اسلامي و نظاميه ها در فرهنگ و نظام تعليم و تربيت اروپا

شكي نيست كه نظاميه بغداد و ديگر مدارس نظاميه الگويي شدند جهت نظام اداري و آموزشي و برخي رشته هاي علمي دارالعلم هاي قديم اروپايي سالرنو در ايتاليا قديمي ترين دانشگاه اروپا از مدارس اسلامي خالي نبوده است تأسيس مراكز بزرگ ديگر مانند دانشگاه بولونيا در ايتاليا و نيز دانشگاه هاي مونپليه و آكسفورد كه همه بعد از قرن دوازده ميلادي به وجود آمدند مدتي بعد از دانشگاه هاي اسلامي بوده است.
حتي بعضي از رسوم و الفاظ جاري در دانشگاه هاي اروپا مانند قرائت سماع، اجازه و حتي اصطلاح غريب «بحق الروايه» به نظر برخي محققان از رسوم و الفاظ مشابه معمول اسلامي اقتباس شده است. گيوم مي نويسند:
اگر دروسي را كه مسلمين در قرن يازده و دوازده ميلادي مي خواندند با آنچه محصلين مسيحي در اين قرن مي خوانند مقايسه كنيم مي بينيم وجهه تشابه بين آنها بيش از چيزي است كه در ذهن ماست همان تحصيل و مطالعه مرتب و منظم ارتباط استاد با شاگرد، مسأله حقوق و جيره و اوقاف انتظام و دسيپلين، درجه و گواهي نامه هاي تعليم و تربيت، و فعاليت هاي زندگي دانش آموزي محققاً در مراكز تحصيلي شرق و غرب مانند بغداد و آكسفورد، بيش و كم يكي بوده است و با اقتباس عناويني چون استاد يار، دانشيار و استاد كه امروزه استعمال مي كنند همان است كه در نظاميه ها با لقب معيد، نايب و مدرس استفاده كرده اند و حتي لباس سياه پوشيدن و به هنگام درس بر روي صندلي نشستن از روش معمول در نظاميه ها اقتباس شده است. (سيد حسين اميدياني، 1374)

ديگر مراكز آموزشي و پژوهشي و علمي موقوفه

تبريز: مجتمع آموزشي موقوفات ربع رشيدي:
از جمله بنيادهاي آموزشي كه در قرن هشتم وقف و اداره امور آن از محل درآمد موقوفات بوده مجتمع آموزشي پژوهشي ربع رشيدي است در نيمه اول قرن هشتم به همت خواجه رشيد الدين فضل اله همداني وزير غازان خان الجايتو يا سلطان محمد خدابنده در تبريز يك مجتمع بزرگ علمي و دانشگاهي تأسيس يافت كه تأثير عميقي در آموزش و پرورش عصر خود و حتي دوره هاي بعد از آن گذاشت اهميت اين مجتمع بزرگ دانشگاهي را مي توان در نحوه مديريت، سازماندهي و نيز رشته هاي تحصيلي آن دانست. در وقفنامه اي كه در سال 704 يا 709 ه ق به خط خود خواجه رشيد الدين نوشته شده و هم اكنون در كتابخانه ملي تبريز نگهداري مي شود. هدف از تأسيس (رشيديه) يا ربع رشيدي را بيان داشته كه:
درك (معاني و حقايق اشياء) و (حدايث علما و مشايخ و اصحاب قلوب و اربابان عرفان) بوده است يعني گسترش علم و فرهنگ از اهداف اصلي تأسيس اين مركز بوده به طوريكه براي تحقق اين خواسته، خود نظارت ساختمان و توليت را تا آخر عمل بر عهده داشته است. اين خدمت او بحدي مورد توجه بوده كه علماي هم عصر او يعني حمداله مستوفي و خواند مير بر اين كار آفرين گفته اند. آموزش در اين مجتمع علمي به چند مقطع تقسيم مي گرديد:
اول: بيت التعليم
مخصوص كودكان و يتيمان كه حالت دوره ابتدايي امروز را داشته است.
دوم: آموزش حرفه اي
با توصيه رشيد مي بايستي كودكان بر حسب نوع و ميزان استعداد و نياز جامعه (مزارع و مشاغل مثل خطاطي، زرگري، كهريزكني) درجه بندي شده و آموزش بينند توجه و دقت و تأكيد بر آموزش علمي و تجربي از طرف رشيد، ميزان آينده نگري و ديد وسيع او را در مسائل آموزش و پرورش عصر خود مي نماياند.
در ربع رشيدي پزشكان تمام وقت و پاره وقت با نحوه حقوقي كه در وقفنامه برايشان معين شده به خدمت مشغول بودند و گروه بندي دانشجويان در امر باليني و تجربي جالب بوده است. مضافاً به اينكه رشته هاي تخصصي جراحي، چشم پزشكي و داروسازي نيز داير بود كادر پزشكي ربع رشيدي صبحها به تدريس و عصرها به مداواي بيماران مي پرداختند البته اين دانشكده داراي دارالشفاء و داروخانه نيز بوده است. (محمد مهدي بروشكي، 1375)
همان طور كه اشاره شد اداره امور بيمارستان رشيدي و دانشكده پزشكي مربوطه و دارو و درمان رايگان بيماران همه از محل درآمد موقوفاتي بوده كه ذكر كليه رقبات موقوفه و چگونگي مصرف درآمد به طور مفصل در وقفنامه ربع رشيدي آمده است. بعضي از محققان، تشكيلات اداري و آموزشي ربع رشيدي را با آخرين نمونه هاي امروزي قابل مقايسه دانسته اند و بايد به آن كساني كه در همه كارها، بخصوص در آموزش و پرورش، غرب و يا شرق را الگو قرار مي دهند گفت كه به جاي تقليد از آنها بياييد از چنين نمونه هاي شگرف در تاريخ و فرهنگ اسلامي خويش نيز استفاده نمائيم.
خواجه نصير الدين طوسي و موقوفات رصدخانه مراغه:
در مغرب زمين اورا «الطوسي» و مؤلفان كتاب هاي فارسي گاهي او را «خواجه نصير» يا «خواجه طوسي» مي نامند او در يازدهم جمادي الاول سال 597 ه ق در شهر طوس به دنيا آمد علوم شرعي و ادبي را از پدرش كه از فقهاي اماميه و محدثين طوس بود آموخت و سپس به تحصيل علوم عقلي از حكمت تا رياضيات تا طبيعيات پرداخت در آغاز جواني براي تكميل اطلاعات خود به نيشابور كه در آن زمان يكي از مراكز علمي بود رفت و محضر استادان بزرگ خراسان را در آنجا درك كرد.
رياضيات را نزد كمال الدين ابن يونس فراگرفت و به عنوان منجم شهرت يافت. بعد از فتح بغداد نصير الدين در سال 657 ه ق از جانب هلاكو مأموريت يافت تا رصد خانه مراغه را ترتيب دهد و جماعتي از رياضي دانان بزرگ زمان را گرد آورد و رصد خانه مراغه را در همان سال آغاز كرد و به امر هلاكو جميع اوقاف ايلخاني در اختيار او قرار گرفت. از عوايد همين اوقاف بود كه خواجه توانست در مراغه يك مركز بزرگ علمي تشكيل دهد و عالمان بزرگ زمان را كه از حوادث بد روزگار به اين سو و آن سو افتاده بودند در آنجا در پناه ايلخانان، گردآورد و محيطي ايجاد كند كه محل اجتماع حكما و علماي عهد گردد و كتابخانه اي عظيم در آن ترتيب دهد كه شماره كتاب هاي آن از چهار صد هزار مجلد تجاوز كند.
نصير الدين براي اين مراكز علمي و مؤسسات آن يعني رصد خانه و كتابخانه عظيم گروهي از دانشمندان و حكيمان روزگار را به خدمت گرفت و اوقافي براي حسن اداره آنها احداث كرد. نتيجه كار خواجه و همكاران او در اين رصد خانه و كتابخانه عظيم تنظيم زيج ايلخاني گرديد كه از جمله زيجهاي معروف است.
تأليف نصير الدين: بروكلمان فهرست پنجاه و نه جلد از آثار نصير الدين را آورده و آنها را بر حسب مواد مختلفي به ده رشته (فقه، اصول، عقايد، فلسفه، رياضي، فيزيك، طب، نجوم، رمل، معدن شناسي و موسيقي) تقسيم كرده است. البته اين فهرست فقط شامل آثاري است كه نسخه يا نسخه هايي از آنها در كتابخانه هاي مختلف موجود بوده و بروكلمان از وجود آنها اطلاع داشته است.
سارتن اسامي و عنوان هاي شصت و چهار كتاب يا رساله از آثار نصير الدين طوسي را ذكر كرده و آنها را به چند دسته تقسيم نموده است كه عبارتند از:
حساب و جبر، هندسه، آلات نجومي، تقويم، معدن شناسي، جغرافيا، طب، منطق و طبقه بندي علوم، فلسفه، الهيات، اخلاق و شعر. (ابوالقاسم قرباني، 1375)

فعاليت هاي علمي و پژوهشي رصد خانه موقوفه مراغه

بي اغراق رصد خانه بزرگ مراغه را بايد عظيم ترين پديده علمي پژوهشي دانست كه قبل از نوزايش (رنسانس) غرب در سراسر جوامع انساني به وقوع پيوست. هيچ يك از رصد خانه هايي كه قبل از رصد خانه مراغه ساخته شده اند از نظر منزلت والاي پژوهشي - علمي و مقام آموزشي به پاي اين رصد خانه نمي رسد. دقايق و ظرايفي كه در اين مجتمع به كار گرفته شد، بعدها به منزله الگويي براي ديگر مراكز علمي در شرق و غرب جهان گشت رصد خانه سمرقند كه از مشهورترين رصد خانه هاي اسلامي بود با مقياس بزرگ به تقليد از رصد خانه مراغه ساخته شد. (محمودطيار مراغي، 1374)
زنده ياد پروفسور محمد عبدالسلام، فيزيكدان فقيد و برجسته پاكستاني و برنده جايزه نوبل فيزيك در سال 1979 ميلادي مي نويسد: «رصد خانه مراغه با بيست اختر شناس از سرتاسر دنياي اسلام تحت سرپرستي دانشمند بزرگ خواجه نصير طوسي احتمالاً اولين رصد خانه جهان به معناي واقعي كلمه بود.»
اين رصد خانه تنها مخصوص رصد ستارگان و سيارات نبود، بلكه سازمان علمي مفصلي بود كه در آن تقريباً تمام شاخه هاي علوم تدريس مي شد و مشهورترين دانشمندان سده مياني در آن جمع شده بودند. (همان)
رياست اين سازمان عظيم با خواجه نصير الدين طوسي (وفات 672 هجري) بود و دانشوراني عالي قدر از اقصي نقاط گيتي، از چين تا تونس، در اين محفل علمي گرد آمده بودند اين مجموعه پژوهشي چنان تأثير شگرفي در روند علوم ستاره شناسي، رياضيات، فلسفه و علوم وابسته به آنها بر جاي گذاشت كه تا سيصد سال بعد از آن (عصر اختراع تلسكوپ) نظريات و آراء مكتب ستاره شناسي مراغه در تمام رصد خانه ها به كار گرفته مي شد اختر شناسي، فلسفه و حكمت، هندسه و طب علومي بودند كه از اهميت بسزائي برخوردار بودند و در مدارس اين مركز عظيم علمي تحت اشراف متخصصان آن رشته تدريس مي شدند ابن كثير دمشقي البدايه و النهايه مي نويسد: «خواجه طوسي براي هر يك از فلاسفه روزي سه درهم، اطبا دودرهم، فقها يك درهم و محدثين نصف درهم حقوق مي داد».
فعاليتهاي علمي رصد خانه مراغه را مي توان در چهار بخش عمده خلاصه كرد:
الف: ايجاد مجموعه واحدهاي نجومي رصد خانه، ساختن ابزار و آلات نجومي و پژوهشهاي كيهاني و اختر شناسي.
ب: پژوهش در علوم وابسته ترجمه و نگارش كتب و رسايل و جمع آوري مدارك و اسناد علمي.
ج: آموزش و تربيت محققين و نيروي انساني.
د: ارائه نظريات تازه مكتب ستاره شناسي مراغه. (همان)

مدرسه نجف اشرف

از مهمترين مراكز آموزشي و مدارس شيعي مدرسه اي است كه در نزديكي حرم مطهر حضرت علي عليه السلام در نجف اشرف در عراق بنياد گرديد و موقوفات فراواني براي آن در نظر گرفته شد. اين مركز علمي قرن هاي طولاني است كه به فعاليت خود ادامه مي دهد و هنوز هم داير است و علما و فقها و مفسران و دانشمندان بزرگي به جامعه اسلامي و بشري تحويل داده است. ابن بطوطه كه در قرن هشتم هجري اين بارگاه و مدرسه را زيارت كرده در رحله خود در وصف آن گفته است: «از باب الحضره به مدرسه بزرگي راه دارد كه دانشجويان و صوفيان شيعه در آن سكني دارند و از هر مسافر تازه وارد به اين مدرسه تا سه روز و روزانه دوبار با خوراكي از نان و گوشت و خرما پذيرايي مي شود ورود به باب القبه از اندرون اين مدرسه صورت مي گيرد». (عبدالرحيمن غنيمه، ترجمه، 1372)

نقش كتاب و كتابخانه هاي موقوفه در تمدن اسلامي و انجام پژوهش ها و توليد علم

يكي از عظيم ترين ويژگي هاي تمدن اسلامي، روح دانش پروري و فرهنگ دوستي آن است كه ريشه در مبادي اعتقادي آن دارد گرچه مسلمانها تا اوايل قرن دوم، بر اثر اشتغال به فتوحات و مسائل ناشي از آن، فرصت پيدا نكردند كه علوم اسلامي را آن گونه كه انتظار مي رفت تدوين و تكميل نموده و اشاعه دهند، ولي كم كم كه آرامش نسبي و رفاه اقتصادي، بر كشور پهناور اسلامي آن روز حكمفرما گرديد، مردم فرصت و امكانات بيشتري پيدا كرده، كوششهاي بي دريغ و خستگي ناپذيري را در راه پيشرفت دانش و فرهنگ آغاز نمودند.
طولي نكشيد كه سيل دانش مسلمين سراسر دنياي اسلام را كه شامل تمام ممالك آفريقايي ساحل مديترانه و اسپانيا و كشورهاي آسيايي تا هند بود، فرا گرفت و اكثر مسلمانان قدرت خواندن و نوشتن پيدا كردند. «ژوزف ماك كاپ» درباره پيشرفت فرهنگي مردم ايران اين زمان مي نويسند: حتي فقيرترين طبقات مردم، تشنه خواندن كتاب بودند. كارگران به غذاي كم و جامه ژنده قناعت مي كردند براي اينكه بتوانند تا آخرين شاهي خود را كتاب خريداري نمايند. مؤلف كتاب «عظمت مسلمانان در اسپانيا» در اين زمينه مي نويسد: غلامان آزاد شده يا غلامزادگان را بيشتر جزء دانشمندان نامي آن زمان در «وفيات الاعيان ابن خلكان» مي يابيم بسياري از زنان را نيز در زمره مشاهير آن زمان مي بينيم.
تمدن اسلامي طوري در پيشرفت علم و ادب مؤثر بود كه از كاخ خليفه تا مسجد و تا خانه سياستمداران و امرا و حتي در محافل و مجالس خصوصي، دانشمندان و نويسندگان و گويندگاني به وجود آورد، و در همه جا براي تحقيقات علمي و ادبي، انجمن و محفل تشكيل يافت و تحصيل علم را بر نوجوانان و پيران و كنيزان و غلامان و زنان، واجب نمود. در نتيجه رشته هاي علوم و دانش بشري، بالغ بر 500 شعبه گرديد. در شهرهاي بزرگ مدارس و آموزشهاي زيادي وجود داشت. چنان كه «بنجامن تودل» كه در سال 1137 ميلادي وفات كرد مي نويسد: من در اسكندريه 20 آموزشگاه ديدم كه داير بود.
علاوه بر آموزش هاي عمومي در بغداد، قاهره، طليعله، قرطبه و غيره دانشگاههايي تأسيس يافت كه در آنها آزمايشگاه، رصد خانه، كتابخانه هاي بزرگ و ساير ابزار تحقيقي وجود داشت. چنان كه در اندلس هفتاد كتابخانه عمومي موجود بود. (همان طور كه قبلاً اشاره شد) در قرطبه در كتابخانه الحاكم دوم 400 هزار جلد كتاب وجود داشت كه 44 جلد آن، مخصوص فهرست كتابخانه بود، در صورتي كه«شارل عاقل» در 400 سال بعد كه كتابخانه دولتي پاريس را تأسيس نمود، بعد از زحمت هاي زياد فقط توانست 900 جلد كتاب جمع آوري كند كه يك سوم آن هم كتابهاي مذهبي بود.
به هر حال در آن زمان كه اروپا در تاريكي وحشتناك قرون وسطي به سر مي برد و يك درصد مردم آن سامان هم، سواد خواندن و نوشتن نداشتند، كشورهاي اسلامي مملو از مراكز دانش و تعليم و تربيت بود. در آن روزگاري كه كتاب و كتابخانه براي مردم اروپا ارزش و مفهومي نداشت و در جمع صومعه ها در نزد كشيش هاي اروپا بيش از پانصد جلد كه همه آنها هم مذهبي بود يافت نمي شد، كشورهاي اسلامي به حد كافي كتاب و كتابخانه داشتند تا جايي كه در كتابخانه «بيت الحكمه» بغداد چهار ميليون نسخه در كتابخانه سلطنتي قاهره يك ميليون و در كتابخانه طرابلس شام 3 ميليون نسخه كتاب موجود بود و تنها در اسپانيا ساليانه در حدود هفتاد تا هشتاد هزار جلد كتاب تهيه مي شد كتب «تاريخ تمدن اسلام» (ج 3 ص 318) و «عظمت مسلمين در اسپانيا» (ص 428) مويد ارقام و مطالب ذكر شده است.
با توجه به موارد فوق اينك به ذكر نقش كتاب و كتابخانه هاي موقوفه در سطح تمام بلاد اسلامي مي پردازيم و نمونه هايي را اشاره مي كنيم. همه كساني كه موقوفاتي را بر مدارس و خانقاه ها حلقه هاي درسي در مساجد وقف مي كردند به اهميت كتاب در امر تعليم پي برده و دريافته بودند كه نبايد صرفاً به ايجاد ساختمان و فراهم ساختن وسايل تدريس اكتفا كنند، از اينرو به وقف كتاب بر آنها اهتمام ورزيدند تا با دسترسي و مراجعه به آن، تحصيل علم ميسر و آسان شود و استاد و شاگرد بتوانند همزمان به عنوان مآخذ علمي به آن استناد كنند لذا با وجود كتابخانه در هر مدرسه و مسجدي كه زوايايي براي تدريس در آن بود يا كاروانسراهايي كه وقف بر طالبان علم و ديگران شده بود، معمول و رايج گرديد. (يحيي محمود ساعاتي، ترجمه، 1398 ه)
برخي از مردم كتاب هايشان را بر عموم وقف مي كردند و كتاب هاي آنان براي (براي استفاده همگان) در گنجينه مساجد قرار داده مي شد و برخي وقف آنها را به مكان يا شهر معين اختصاص مي دادند و مي گفتند اين كتاب ها را بر فلان جا يا فلان شهر وقف كنم. و برخي ديگر استفاده از آنها را آزاد مي گذاشتند، گاهي واقف شرايطي را براي استفاده يا به امانت سپردن كتاب هاي وقفي وضع مي كرد چنان كه قاضي ابن حيان خارج كردن كتاب ها را از كتابخانه ممنوع ساخت و برخي مانند ابن الخشاب كتاب هايشان را به اهل علم وقف كردند.
كم كم از انواع وقف از انواع كتابخانه ها به طور كامل، وقف كتب بر مدارس، مساجد، بيمارستان ها و رصد خانه ها كاروانسراها و خانقاهها به وجود آمد در اين ميان نوع ديگري از وقف نمودار شد و آن وقف كتاب هاي يك عالم بر علما يا ورثه اش پس از درگذشت او بود واقفين كتابخانه هاي مستقل يا كتابخانه هاي مدارس و مساجد به افزايش درآمد اقتصادي ثابتي براي نگهداري و مرمت و پرداخت مخارج افرادي كه در آنها كار مي كردند، اهميت مي دادند و برخي از آنان درآمدي را معين كرده بودند تا به رشد و توسعه و شكوفايي كتابخانه در گذر زمان كمك كند. از قرن چهارم هجري به بعد كتابخانه هاي وقفي در سراسر جهان اسلام رواج يافت به درجه اي كه در كمتر شهري يافت مي شد كه خالي از كتابخانه وقفي باشد. (همان)
اين كتابخانه ها به دليل كتابهاي وقفي موجود در آنها بسيار مورد توجه طلاب واقع شد و كتابخانه ها نيز در دستيابي به كتب جديد به آنان كمك مي كردند و فرصتهايي را براي آشنايي طالبان علم با افكار و انديشه هاي مؤلفان سراسر جهان اسلام در اختيارشان قرار مي دادند. تعداد اين كتابخانه ها در اندلس به حدي رسيده بود كه ابوحيان نحوي بر خريدار كتاب عيب مي گرفت و مي گفت: «خدا به تو عقل معاش بدهد، چرا كتاب مي خري؟!» من هر كتابي را بخواهم از كتابخانه هاي وقفي به امانت مي گيرم. (همان)
براي مدلل ساختن افزايش تعداد كتابخانه هاي وقف و گسترش آنها، يادآور مي شويم كه در قرن هفتم هجري تنها در شهر مروشاهجان ده گنجينه كتاب وقفي وجود داشت ياقوت حموي درباره آن مي گويد: من نظير اين شهر را از لحاظ فراواني گنجينه هاي موجود در آن، در دنيا نديده ام و دو گنجينه در مسجد جامع آن بود كه به يكي از آن دو عزيزيه گفته مي شد و فردي به نام عزيز الدين ابوبكر عتيق زنجاني بن ابوبكر، آن را وقف كرده بود. (سيد حسين اميدياني، 1374)
در اينجا به دو نمونه از موقوفات امروزي و معاصر در خصوص مسائل پژوهشي و فرهنگي و علمي اشاره مي كنيم:
تاريخچه تأسيس بنياد فرهنگي موقوفه البرز: يكي از اين مجتمع هاي فرهنگي موقوفه دوران معاصر ايران «بنياد فرهنگي البرز» است. در ماده يك اساس نامه بنياد چنين آمده است: «اين بنياد كه به موجب اساس نامه رسماً به ثبت رسيده، مؤسسه اي است غير انتفاعي داراي شخصيت حقوقي».
بنياد فرهنگي البرز در 27 اسفند ماه 1342 با سرمايه شخصي مرحوم حسين علي البرز در تهران تأسيس شد. هدف اين بنياد خيريه اشاعه فرهنگ اسلامي از طريق اعطاي وام و كمك هزينه دانشجويي و اهداي جوايز به دانش پژوهان ممتاز اعلام شد. از تاريخ تأسيس بنياد فرهنگي البرز تا سال 1357 كه انقلاب اسلامي ايران به وقوع پيوست. بنياد توانسته بود به 1452 نفر دانشجو كمك هزينه تحصيلي و وام اشتغال به كار، بدون بهره پرداخت كند. و نيز در همين زمان اين بنياد به تعداد بسياري از دانش آموزان و دانشجويان رتبه اول و نيز به دانشمندان و پژوهندگان مخترع و مكتشف جوايزي اعطا كرد.
در ماده دوم به هدف و نيت بنياد فرهنگي البرز كه صرفاً كمك به اشاعه فرهنگ اشاره شده است كه هدف «تجليل از مقام علمي دانشمندان و پژوهندگان برگزيده مسلمان و تشويق دانش آموختگان برگزيده و نوباوگان و نوجوانان با استعداد» است.
عناوين اين خدمات فرهنگي عبارت است از: اعطاي جوايز به دانش آموختگان سراسر كشور، اعطاي جوايز به صاحبان ابتكار و ابداع، چاپ و نشر كتاب و مقالات علمي و تحقيقي در ابعاد گوناگون فرهنگ اسلامي، اعطاي وام دراز مدت و بدون بهره به دانش پژوهان، احداث يا خريد ساختمان هاي مناسب براي ايجاد مدارس با حق تقدم مناطق محروم و مستضعف، تشكيل مجالس و محافل مختلف علمي و تحقيقي.
بنياد فرهنگي البرز از درآمدهاي حاصل از واحدهاي تجاري خود، به دانشجويان دانشگاه ها نيز وام تحصيلي پرداخت مي كند. بنياد هر ساله طي مراسم ويژه اي جوايزي را به دانش آموزان و دانشجويان ممتاز در مقاطع مختلف تحصيلي كه از دانشگاه ها و مراكز آموزشي معرفي مي شوند، اهدا مي كند. (هاشم زاده، 1378)

وقف براي ايجاد مركز تحقيقاتي، آموزشي، امور طبي و بهداشتي در شيراز

بيمارستان موقوفه مرحوم نمازي يكي از بهترين و بزرگترين مراكز آموزشي، پژوهشي و درماني شيراز است كه خدمات زيادي را به عموم جامعه ارائه مي دهد. ذيلاً به قسمت هايي از مفاد وقفنامه موقوفه مذكور كه در سال 1332 ه. ش برابر با سال 1375 ه. ق تنظيم گرديده است، اشاره مي شود: اين مركز طبي و بهداشتي كه به طور يقين تاكنون نظيرش در ايران ايجاد نشده، همواره از نتايج آخرين تتبعات و اكتشافات بهداشتي و پزشكي جهان... برخوردار مي باشد و با جريان زمانه و پيشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزيز را كه بدان مراجعه مي نمايند از تازه ترين و مجرب ترين اكتشافات پزشكي بهره مند مي سازد.

منظور اصلي واقف از ايجاد مركز طبي و بهداشتي

هدف اصلي واقف از ايجاد مركز مزبور اين نبوده و نيست كه مانند بيمارستان هاي معمولي فقط محلي براي آسايش بيماران باشد كه چند روز و چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت كنند و چنانكه معمول است مورد معاينه و مداوا قرار گيرند، بلكه از بدو امر نيت واقف ايجاد مركز طبي و بهداشتي بوده و نقشه بنايي كه ساخته شده به همين منظور ترسيم گرديده است و اگر عده زيادي اتاق خواب دارد به اين علت است كه مركز طبي و بهداشتي بايد همه گونه وسايل براي معالجه داشته باشد كه البته خوابانيدن بيمار هم يكي از آن وسايل است.
وسايل اساسي و ضروري كه طبق نظر واقف اين مركز طبي و بهداشتي بايد دارا باشد، به قرار زير است:
الف - وسايل تشخيص از قبيل آزمايشگاه و دستگاههاي پرتونگاري و پرتوشناسي و غيره.
ب - وسايل معالجه از قبيل اتاق عمل و اسباب جراحي و دستگاههاي بيهوشي و انبار خون (بانك خون) و تنفس با اكسيژن و اشعه ايكس و ساير لوازم معالجه اي كه امروز متداول است و داروخانه و وسايل تهيه دارو.
ج - پزشكان متخصص در رشته هاي مختلف از قبيل جراحي، بيمارهاي داخلي، بيمارهاي زنانه، گوش و حلق و بيني، چشم، بيماري هاي روحي، بيماري هاي اطفال، آسيب شناسي راديوم و غيره همچنين عده اي پزشك عمومي كه با پزشكان متخصص همكاري و مساعدت نمايند.
د - وسايل تعليم و تربيت اشخاصي كه دوره پزشكي را در دانشكده تمام كرده و براي گواهينامه بايد يك سال در بيمارستان خدمت نمايند تا تجربه علمي فراگيرند همچنين وسايل تعليم و تربيت پزشك هاي مقيم كه گواهينامه فارغ التحصيلي دانشكده پزشكي را دريافت كرده و مصمم اند در رشته مخصوصي تخصص پيدا كنند.
ه - وسايل تربيت پرستار
و - متخصصين فني براي آزمايشگاهها و داروخانه و پرتو شناسي و غيره و وسايل تربيت دانشجويان در فنون مزبوره.
ز - درمانگاه ها براي معاينه و تشخيص و معالجه بيماران سرپايي براي جلوگيري از امراض و تأمين بهداشت عمومي.
ح - اتاق و وسايل استراحت براي بيماراني كه معالجه آنها محتاج به خوابانيدن در بيمارستان است.
ط. ارتباط با ساير مراكز طبي و بهداشتي اروپا و آمريكا و ساير كشورها و حوزه هاي علمي به منظور كسب اطلاع از پيشرفت هاي جديد طبي و طرق تازه تشخيص و معالجه و داروهاي جديد و غيره.
به اين ترتيب مركز طبي و بهداشتي با داشتن وسايل فوق براي خدمات زير مجهز خواهد شد.
1- تشخيص مرض، تا مريض بوسيله طبيب معالج خود يا به وسيله اطباي مركز طبي و بهداشتي و با اسباب و وسايل و تجهيزاتي كه فراهم خواهد بود، معالجه بشود.
2 - اجراي برنامه هاي جلوگيري و ريشه كن ساختن بعضي بيماري ها كه در شيراز شيوع دارد از قبيل مالاريا و تراخم و غيره و در صورت امكان توسعه اين برنامه ها به ساير نقاط فارس.
3 - اجراي برنامه معاينه و مراقبت زنان باردار چه قبل از وضع حمل و چه در موقع وضع حمل و چه بعد از وضع حمل و آشنا كردن با اصول بهداشتي.
4 - اجراي برنامه معاينه و مراقبت نوزادان به منظور جلوگيري از تلفات آنها.
5 - اجراي برنامه معاينه و مراقبت كودكان تا سن بلوغ در فاصله هاي شش ماه يا اقلاً يك سال به منظور تشخيص و معالجه بيماري هاي مكنونه و نواقصي كه ممكن است اثرات آنها بعداً در آنها بروز كند.
6 - اجراي برنامه تفحص و تجسس و تحقيق در بيماري هايي كه در فارس شيوع دارد.
7 - دعوت علماء و محققين عالي مقام و پزشكان متخصص و مشهور اروپا و آمريكا و ساير كشورهاي جهان براي مطالعه بيماري هايي كه در فارس شيوع دارد، تا به شيراز آمده و چند ماه توقف نموده و به تفحصات و تحقيقات علمي بپردازند، و قسمتي از وقت خود را صرف معاينه و معالجه بيماران شيراز بنمايند.
8 - ايجاد دوره فارغ التحصيلي پزشكي براي دانشجويان دانشكده هاي پزشكي كه تحصيلات خود را تمام كرده و گواهينامه پزشكي دارند تا بتوانند تجربيات علمي فراگيرند و اگر به رشته خاصي در پزشكي تمايل دارند بتوانند تحصيلات خود را در آن رشته تعقيب كرده و تخصص پيدا نمايند.
9 - اجراي برنامه معاينه مرتب (شش ماهه يا يكساله) قلب و ريه و ساير اعضاي بدن اشخاصي كه با پرداخت حق المعاينه مايل باشند از بيماري هاي مكنونه قلب و سل و سرطان و غيره قبل از بروز آنها مستحضر شده و به موقع جلوگيري نمايند...
همانطور كه اشاره شد، مرحوم نمازي اين شرايط را بيش از پنجاه سال قبل در وقفنامه خود آورده است و توجه زيادي به امر پژوهش مبذول داشته اند. بيمارستان موقوفه مذكور در حال حاضر به صورت يك مركز درماني، آموزشي و پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي شيراز فعاليت چشمگيري دارد. (سيد حسين اميدياني، 1380)
در اينجا بايد اشاره كنم همانطور كه ملاحظه مي فرماييد وقف از مهمترين عوامل فروزان ماندن مشعل دانش و انجام پژوهش علمي در دنياي اسلام، بلكه سراسر جهان، بوده است، حقيقت وقف اگر درست شناخته شود و مورد توجه قرار بگيرد، امروز نيز مي تواند بيش از پيش كار ساز و سرنوشت ساز باشد و نقش مؤثر خويش را در پيشبرد علوم و فنون و ابلاغ ارزشهاي الهي و انساني به نحو احسن ايفا كند. اين به عهده متفكران و آگاهان خيرانديش جامعه اسلامي است كه بار ديگر براي احياي سنت پسنديده وقف و شكوفائي بيشتر آن همت بگمارند.
مراكز آموزشي كشورهاي اسلامي، از دانشگاه ها و مراكز عالي تحقيقاتي و پژوهشي گرفته تا مدارس دور دست ترين روستاها چشم انتظار همت خيرانديشاني است كه با وقف بخشي از داراييهاي خود، به پژوهش و توليد علم و فناوري و پيشرفت دانش و تعالي امت مسلمان خود كمك كنند و فرداهاي روشن تر جامعه مسلمين و تمام بشريت را رقم بزنند. پروفسور استاد محمد عبدالسلام فيزيكدان فقيد پاكستاني و برنده جايزه نوبل در مقاله اي تحت عنوان «آينده علم در اسلام» پيشنهادات ارزنده اي در خصوص پيشرفت علمي در كشورهاي اسلامي ارائه داده اند كه يكي از آنها استفاده از درآمد موقوفات براي توسعه علم و دانش و گسترش وقف هايي است كه مانند بنيادهاي وقفي در كشورهاي غربي هزينه درآمد آنها براي امور علمي و پژوهشي باشد. ذيلاً به قسمت هايي از اين مقاله مفيد اشاره مي شود:
دومين علت تفوق علمي نيز از اين آيات و احكام نشأت مي گيرد. بر خلاف نظر سنت گرايان در دوران اوليه اسلام، نهادهاي علمي و دانشمندان از حمايت كامل جامعه اسلامي بهره مند بودند. اين امر تا قرن پانزدهم ميلادي ادامه داشت. در اينجا به عبارتي از اچ اي، ار. گيبH.A.R.Gibb)) كه در زمينه ادبيات نگاشته است اشاره مي كنيم: «شكوفايي علوم در اسلام بيش از هر چيز مرهون سخاوت و حمايت مقامات عالي بوده است، زيرا در ممالك اسلامي حكومت و وزرا و مردم از علوم حمايت و پشتيباني مي كردند و به اين طريق مشعل علم را روشن نگه مي داشتند». البته اين حمايت اكثراً از طريق موقوفات فراواني بوده كه براي اداره مدارس و مراكز علمي و پژوهشي قرار مي داده اند و هزينه هاي اين مدارس و مراكز و حقوق اساتيد و كمك هزينه دانشجويان از محل درآمد وقفهايي بوده كه براي آنها منظور شده بود.
(محمد عبدالسلام، ترجمه، 1377)

تحقيقات و پژوهشهاي علمي زمينه ساز توسعه و نقش وقف در اين ميان

شايد بتوان گفت در حال حاضر به جز در چند كشور در اكثر كشورهاي اسلامي اولاً تحقيقات علمي و بنيادي آن طور كه شايسته و لازم است صورت نمي گيرد ثانياً وقف و بنيادهاي وقفي در انجام اين گونه امور هنوز جايگاه اصلي خود را پيدا نكرده اند و بايستي در جهت تأسيس بنيادهاي وقفي و خيريه كه مصارف آن براي اين گونه امور باشد تلاش گسترده اي هم از طريق سازمان هاي اوقاف كشورهاي اسلامي و هم از سوي صاحبنظران و نويسندگان و رسانه هاي جمعي صورت گيرد.
به نحوي كه وقف دوباره نقش گذشته خود را در توسعه علم و دانش و در نتيجه پيشرفت و رفاه جامعه اسلامي پيدا كند. در اينجا ابتدا به بحث تحقيق و پژوهش هاي علمي كه مبناي توسعه اقتصادي جامعه هستند، مي پردازيم. درست است كه برنامه هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تمامي جنبه هاي مختلف جامعه را در بر مي گيرند و تنها بخشي از آن تكنولوژي است و بخش كوچكتري از آن به تحقيقات و علوم پايه مربوط مي شود اما نبايد از نظر دور بداريم كه توسعه و پيشرفت كشورهاي پيشرفته اصولاً با رشد علمي آن كشورها همگام بوده است يعني در اصل رشد علمي است كه به توسعه در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي منجر مي شود. البته داشتن برنامه صحيح اقتصادي بسيار مهم است؛ ولي براي داشتن يك برنامه اقتصادي صحيح، ناگزير به انجام تحقيقات علمي هستيم يعني تحقيقات علمي است كه ارزش افزوده ايجاد مي كند
مثلاً يك شركت در يك كشور پيشرفته كه 90 % كاركنانش متخصص هستند در واقع از نيروي مغزي و علمي اين افراد استفاده مي كند و ارزش افزوده حاصله همين يك شركت مي تواند به اندازه كل درآمد نفتي ما باشد. اين امر يك تصوير فرضي نيست بلكه هم اكنون چنين مؤسساتي وجود دارند ما خيال مي كنيم كه كشور ثروتمندي هستيم به ما چنين القا شده كه فقط به اعتبار مواد خام خودمان را ثروتمند حساب كنيم، در صورتي كه اين طور نيست اين چند ميليارد دلار درآمد نفتي سالانه ما در مقابل آن چيزي كه مغز انسان هاي باسواد توليد مي كند چيزي نيست. البته استعدادي خدادادي داريم، استعدادهاي زيرزميني و روزميني هم داريم ولي نمي توانيم فكر را به ارزش افزوده تبديل كنيم و در نتيجه به رشد اقتصادي و اجتماعي هم نمي رسيم؛ در حالي كه كشورهاي ديگر مي توانند همين استعدادهاي ما و حتي بهترين آنها را به خدمت بگيرند و از آنها به نفع خودشان استفاده كنند كما اينكه در حال حاضر در هر يك از زمينه هاي علمي حداقل 2 تا 3 برابر تعداد متخصصان داخل كشور، در خارج از كشور هستند حتي در زمينه علوم انساني هم اين وضع برقرار است.
بنابراين در برنامه ريزي براي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مجبوريم به اين نكته هم توجه كنيم يعني با ارزش تحقيق و اثر آن بر تكنولوژي بايد به ارتباط بين اين دو، اهميت بدهيم و گرنه نمي توانيم ارزش افزوده لازم را به دست بياوريم.
مثلاً مي توانيم با حدود 3 ميليون تومان خرج تحقيقاتي سالي 100 ميليون تومان درآمد داشته باشيم. البته كار ساده اي نيست ولي به هر حال ممكن است و چون ممكن است پس بايد در آن جهت سرمايه گذاري كنيم و سعي كنيم چنان ارزش افزوده هايي داشته باشيم البته هر كسي متوجه اهميت اين ارزش افزوده نيست و گاهي سياستمداران خودمان هم عنايتي به آن ندارند، گروهي از آنها معتقد هستند كه اگر از خارج بخريم برايمان ارزانتر تمام مي شود؛ ولي متوجه نيستند كه اين نياز به خريد دائم است اما سرمايه گذاري تحقيقاتي يك بار انجام مي شود و پس از مدت كوتاهي به يك كالاي توليدي و ارزش افزوده فراوان و دائم تبديل خواهد شد معمولاً تمام كشورهاي جهان سوم از اين بابت ضرر مي كنند و بلد نيستند كه اين مشكل را پشت سر بگذارند علت آن هم پيچيدگي نسبي كار است اگر مثلاً كره جنوبي موفق شد اين سد را بشكند و جزو كشورهاي نسبتاً پيشرفته قرار گيرد يا اگر هندوستان به نحوي اين سد را شكسته، به اين دليل است كه توانسته اند با سرمايه گذاري در تحقيقات، تكنولوژي خود را قوي كنند و در نتيجه اقتصاد خود را رشد بدهند ما هم مي توانيم اين مانع را از پيش پايمان برداريم چون هم مغزهاي متفكر در زمينه هاي مختلف داريم هم جوانان مستعد و هم ثروت زيرزميني.
در واقع آنچه نياز داريم يك نرم افزار مديريتي است و جسارت براي انجام كارهاي كلان و در اين يك مورد قطعاً كمبود داريم و بسيار ضعيف هستيم. ما در حال حاضر فيزيكدان عالي داريم، شيميدان بسيار خوب داريم، رياضيدان بسيار عالي داريم، زيست شناس خوب داريم و حتي مديران خوب و درس خوانده و محقق در علم مديريت هم داريم ولي باز هم مجموعه اين نيروها از يكديگر گسسته هستند زماني كه موفق بشويم اين مجموعه را به يكديگر متصل كنيم يعني يك نرم افزار مديريتي وارد كار كنيم تا مجموعه را به طور صحيح راه بيندازد آنگاه مي توانيم پيشرفت كنيم شايد گره اين كار در يك وهم مستولي بر جامعه نهفته باشد.
جامعه ما (و نه تك تك افراد) دچار يك وهم بسيط است و خيال مي كند كارها به سادگي انجام پذير است حال آنكه واقعيت چنين نيست و بايد در هر كاري عميق بود و ريشه يابي كرد. بايد به نرم افزار مديريتي توجه كرد تا بسياري از مشكل ها حل شود و در آن صورت قطعاً به رشد و توسعه لازم هم دست خواهيم يافت اگر همين نيروي انساني بوسيله يك مديريت خوب هماهنگ شود مسلماً ظرف ده تا بيست سال آينده رشد قابل توجهي خواهيم داشت.
كشورهاي توسعه نيافته يا در حال توسعه مشتركات زيادي دارند؛ دفع نيروهاي متخصص؛ ناتواني در جذب نيروهاي كيفي متخصص؛ ناتواني در پرورش استعدادهاي جوان و درخشان به طرزي در خور آنها؛ ضعف مديريتي نهادهاي علمي؛ جولان ميانمايگي و كم مايگي؛ كمبود بودجه تحقيق و توسعه؛ ضعف فرهنگي ملي و بومي؛ تهاجم فرهنگ غالب كشورهاي پيشرو؛ توجه به ابزار و بي توجهي به مغزها و انديشه ها تأكيد بيش از حد به خريد خارجي و كم توجهي به توليدات داخلي؛ ناتواني در مديريت سيستمهاي بزرگ.
ميان كشورهايي كه از مرز توسعه يافتگي عبور كرده اند و در مسير توسعه قرار گرفته اند مانند كره جنوبي، آرژانتين، هندوستان و برزيل نيز مشتركات فراواني وجود دارد: بودجه تحقيق و توسعه درصد قابل توجهي از درآمد ناخالص ملي را تشكيل مي دهد[نشانگرهاي علوم]در آنها رشد فزاينده اي دارد؛ مراكز تحقيقاتي زبده اي تأسيس كرده اند، توانسته اند برخي از نخبگان علوم و تكنولوژي بومي را در كشور خود حفظ كنند و يا به كشور باز گردانند، اختيارات ويژه به محققان برجسته خود داده اند، فرهنگ تمايز ميان پرمايگان و كم مايگان را پذيرفته اند، توانسته اند ميان علوم و صنايع خود ارتباط كالبدي برقرار كنند، توانسته اند انديشه هاي بومي را به مجراي توليد رهبري كنند هنجارهاي بين المللي ارزيابي علمي را پذيرفته اند، ارتباطات بين المللي قوي برقرار كرده اند.
و به همين علت است كه اين كشورها در مقابل تهاجم كشورهاي پيشرفته حرفي براي زدن دارند، براي غرب امكان ندارد بتواند جلوي برنامه هسته اي هند يا برنامه فضايي و ساخت موشك هاي باليستيك آن را بگيرد، زيرا تكنولوژي هند مبتني بر علمي است كه در هند بومي شده است اما جلوي كشورهاي ديگر را مي توانند بگيرند و حتي آن كشورها را عملاً نابود كنند زيرا تكنولوژي آنها وارداتي است و علم در آن كشورها هنوز ريشه ندوانده است.
چگونه است كه برخي كشورها توانسته اند توسعه نيافتگي را بشكنند و به سرعت به جرگه كشورهاي پيشرفته بپيوندند اما اكثر كشورهاي عقب مانده هنوز در مانده اند؟ همه كشورهاي توسعه نيافته مايلند نكبت توسعه نيافتگي را از خود بزدايند اما ظاهراً موفق نمي شوند اين خود گواه است كه رسيدن به حد بحراني براي توسعه امري بسيار پيچيده است و راه حلهاي كليشه اي مشكل گشا نيست. چيرگي بر توسعه نيافتگي احتياج به برنامه ريزي و جسارت در اجراي آن دارد. (رضا منصوري،1373)

لزوم تأسيس بنيادهاي وقفي هماهنگ با مقتضيات زمان براي امور پژوهشي و علمي

در حاليكه ما حدود هفتصد سال مراكز علمي پژوهشي در سطح بسيار عالي مثل مجتمع آموزشي ربع رشيدي داشته ايم كه كلاً اداره امور آن از محل درآمد موقوفات انجام مي شد يا نظاميه ها و دارالحكمه ها و رصدخانه مراغه و...
غربي ها از اينگونه بنيادهاي وقفي در اسلام الگو گرفتند و هم اكنون شاهد بنيادهاي خيريه و موقوفه زيادي هستيم كه از مراكز علمي و پژوهشي حمايت مي كنند. در كشورهاي اروپايي فكر ايجاد سازماني كه دارايي آن به هدف هاي خير اختصاص يابد از ديرباز وجود داشته است و هم اكنون بنيادهاي خيريه در غالب كشورها به ويژه در آمريكا سهم بزرگي در امور اجتماعي و سياسي و اقتصادي به عهده دارد و در جهان پر آوازه است: مانند بنياد Fondation، نوبل در سوئد و فورد و راكفلر در آمريكا. و بنيادهاي متعدد وقفي در آلمان. تعداد موقوفات حمايت كننده از پيشرفت علوم و فرهنگ در آمريكا 2400 مورد همچنين بيش از 32000 خيريه در اين كشور در حال فعاليت هستند تعداد موقوفات حمايت كننده از علم و فن آوري و پژوهش در آلمان بيش از 2852 مورد مي باشد.
موقوفات و بنيادهاي وقفي كشورهاي غربي با موقوفات اسلامي افتراق بنيادي دارند اما در مواردي كه مقصود آنها حل مشكلات عمومي، پشتيباني، تشويق، ترغيب و ترويج دانش و فن آوري و پژوهش است داراي وجوه اشتراك اساسي مي باشند از اين رو به جاست كه با شناخت ماهيت و مقاصد موقوفات يكديگر از تجارب ذي قيمت هر يك تا آنجا كه در چارچوب هاي فرهنگي اجازه مي دهد، در جهاني كه هدف مشترك آن رسيدن به توسعه پايدار است بهره مند گردند غربيها كه مدتهاست از جهات گوناگون به شناخت و بازشناخت صور گوناگون و محتواي پر ارزش فرهنگ مادي و معنوي مشرق زمين و بلكه جهان پرداخته اند ما نيز بايد در تلاش بيشتري براي شناخت و تسخير جهات مطلوب فرهنگ و تمدن فرهنگ با انديشه غني تر كردن معارف فرهنگي و فني خود، بي هيچ گونه خودباختگي باشيم زيرا در درون صدف فرهنگي خويش در درياي جهان خزيدن و روي از مقتضيات مفيد زمان و جنبه هاي مفيد و مثبت آن برتافتن نوعي هراس از زمانه خواهد بود.
گسترش سنت وقف و تأسيس بنيادهاي وقفي در تمامي زمينه هاي مورد نياز كشور از ملزومات رستگاري علمي، پژوهشي، فني و نظاير آن است. دستيابي به چنين نيك بختي و هدايتي مستلزم عنايت الهي و تلاش براي كسب چنين عنايتي است. انتظار از ملت شايسته و بزرگي چون ملت ايران به خصوص در اوضاع و احوال كنوني، پيوستن به جنبش وقف گرايي خصوصي و بنيادهاي وقفي عمومي يا دسته جمعي جهت حصول به مقاصد عام المنفعه است؛ كاري كه در روزگاران گذشته به كمك نهاد وقف جهان را شگفت زده و مشكلات را بدون آنكه اعتنايي به حكومت هاي وقت داشته باشد زدوده و فرهنگ اسلامي ما را استوار، غني و پيشتاز كرده است.
و نمونه هاي آن قبلاً ذكر گرديده بازگشت به مردم و زدودن زنگارهاي احتمالي از اعتقادات آنان حل مشكلات آنها با مشاركت خود آنها تشكيل هيأت هاي امناي بنيادهاي وقفي متشكل از شخصيت هاي محبوب فرهنگي رجال سياسي مورد وثوق و اعتماد، تجار متدين و صاحبان صنايع و نمايندگان قشرهاي مردم در سطوح گوناگون جامعه، اعم از جامعه عشايري، روستايي و شهري مي تواند توفيقات فراواني را در همه جهات در اختيار ما بگذارد.
انجام دادن اين كارها از رموز موفقيت كشورهاي پيشرفته جهان است. موقوفات خصوصي و بنيادهاي وقفي كشورهاي اروپايي و به خصوص آمريكاي شمالي از ابزارهاي رشد، توسعه و تحول فرهنگي جوامع اين كشورهاست. ميزان و تنوع امكانات مالي كه از طريق بنيادهاي وقفي شخصي، خانوادگي و... در اختيار مؤسسات فرهنگي، آموزشي و مراكز پژوهشي كتابخانه ها، موزه ها و نظاير آنها قرار داده مي شود حيرت آور است. بنياد وقفي جديد ابزاري هستند كه به كمك آنها گرايش هاي نوين از نظرهاي گوناگون در اساسنامه هاي آنها منظور مي شود و به فعليت و اجرا در مي آيد واقف يا واقفين دست متولين يا هيأتهاي امناي موقوفات را در تشخيص و عمل به مقتضيات زمان باز مي گذارند تا هر گاه موضوعي و يا مسئله جديدي پيش آمد، و مرجع توجهي بدان نبود سعي و اهتمام كافي در حل آن مبذول دارند مثلاً بنيادهاي وقفي و يا تك موقوفه هايي وجود دارد كه پس از حل مسائل اكولوژيكي و به طول كلي زيست محيطي پرداخته اند از اين رو افزايش تعداد بنيادها تأسيس دانشگاهها ايجاد مدارس فني - مهندسي، راه اندازي آزمايشگاههاي تحقيقاتي و برپايي محافل و كانونهاي علمي براي بحث و چاره جويي در زمينه مسايل اجتماعي، اقتصادي و آموزشي در چارچوبهاي محلي، منطقه اي، كشوري و يا بين المللي با كمك كارشناسان زبده و امكانات مالي چشمگير است اكنون رغبت و انگيزه شركتها و تراستهاي بزرگ ملي و چند مليتي با ميلياردها دلار سرمايه و هزاران كارگر براي تأسيس بنيادهاي وقفي به حدي روز افزون شده است كه اعجاب برانگيز است نتايج مفيد همه اينها در نهايت به جامعه آنها و به خود آنها بر مي گردد.

نتيجه گيري و پيشنهادات

با عنايت به موارد فوق نكته اي كه بايد به آن اشاره مجدد نماييم اين است كه اولاً بايستي مسئولين محترم دولتي مسئله پرداختن به توسعه علم و دانش و تحقيقات را يك موضوع حاشيه اي در نظر نگيرند و در تأمين بودجه و اعتبار لازم براي اينگونه امور تا حد استانداردهاي بين المللي تلاش و كوشش جدي مبذول نمايند. و به نظرات كارشناسانه دانشمندان كشورمان در اين موارد توجه نمايند.
ثانياً نقش مردم و افراد نيكوكار جامعه اسلامي در اينگونه امور نيز نبايد فراموش شود و مسئله احياي فرهنگ وقف براي مصارف علمي و پژوهشي همانطور كه در قرون اوليه شكوفايي تمدن اسلامي آثار ارزشمندي از خود باقي گذاشته دوباره ب�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن