تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 10 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):حد توکل چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798826617




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداخته‌‌اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي‌آيد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان "سلا‌مت انتخابات مهم‌تر است! "آورده است: داستان انتخابات در ايران مي‌رود تا به يك قصه تكراري بدل شود. آن قصه تكراري، معجزات و كراماتي است كه از لحظه راي‌گيري تا شمارش و اعلا‌م قطعي برندگان از سوي وزارت كشور بروز مي‌كند.چنين وضعيتي هرچند در نگاه اول مطايبه‌آميز به نظر مي‌رسد اما نگران‌كننده و نادرست است. تلا‌ش بي‌وقفه برگزاركنندگان، راي‌دهندگان، احزاب و جريانات سياسي و افرادي كه به صورت مستقل در انتخابات شركت جسته‌اند و از همه مهم‌تر مثلث بزرگ ايران به هدر مي‌رود. انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلا‌مي با اما و اگرها و ايرادهاي فراواني برگزار شد و اصلا‌ح‌طلبان اشكالا‌ت ماهيتي و شكلي فراواني را بر فرآيند انتخابات وارد دانستند. اما حزب اعتماد ملي بنابر اعتقاد راسخ به نظام جمهوري اسلا‌مي ايران كه ميراث گرانقدر امام راحل است، با وجود آنكه حتي تعدادي از اعضاي شوراي مركزي اين حزب ردصلا‌حيت شدند، با تمام قوا در انتخابات شركت نمود. فارغ از داستان‌هاي عجيب عملكرد هيات‌هاي اجرايي، هيات‌هاي نظارت و شوراي نگهبان در مراحل انتخابات، اينك نحوه اعلا‌م اسامي نمايندگان تهران بسيار عبرت‌آموز است، ظاهرا پس از خواب غريب مهدي كروبي در انتخابات نهم رياست‌جمهوري، هر خوابي كراماتي با خود به همراه دارد. يعني آنكه مي‌توان شب خوابيد و صبح اخباري شنيد كه تنها مي‌توان لب‌گزيده حيرت نمود و به خدا پناه برد. يعني چگونه مي‌توان به اين سرراستي ليستي ارائه كرد و اصلا‌ح‌طلبان را به رتبه سي‌ام به بعد مفتخر نمود! يعني مي‌توان پذيرفت اصلا‌ح‌طلبان در كل كشور كه قاعدتا قدرت نفوذ، حوزه بازي و امكان اثرگذاري ليست‌هاي دولتي از تهران افزون‌تر است، 30 درصد راي آورند، اما در پايتخت كه امكانات رسانه‌اي، مطبوعات مستقل و شرايط اجتماعي متفاوت قاعدتا به نفع اصلا‌ح‌طلبان است، چنين وضعيتي حاصل شود؟ تهران نماد وضعيت سياسي كشور است. يعني آنكه با رصد فضاي سياسي تهران مي‌توان درباره كشور قضاوت كرد. آيا منظور وزارت كشور آن است كه مردم شهرهاي ايران همچنان در فضاي اصلا‌ح‌طلبي پيشين به‌سر مي‌برند و تهراني‌ها در مسير اصولگرايي صرف قدم مي‌زنند؟ اگر چنين است چرا در مجلس هفتم چنين نشد؟ و يا در انتخابات شوراهاي اسلا‌مي چنين الگويي ثمر نداد؟   پاسخ جامعه‌شناختي درست‌تر آن است كه مردم تهران بسيار زودتر و پيش‌تر از ديگر نقاط كشور در مسير اصلا‌ح‌طلبي گام زده و مي‌زنند. اينكه حاشيه‌ها به اصلا‌ح‌طلبان اقبال و متن‌نشينان چنين نكنند، پاسخش تنها از پيشگويان ساخته است. با اين همه اين حق طبيعي مردم است كه مجددا خواهان بازشماري نتايج انتخابات در تهران باشند. شايد فرجي حاصل شود! همگان بايد باور كنيم اعتماد و باور مردم به سلا‌مت انتخابات از اصل و نتيجه آن مهم‌تراست جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "ملت ايران دست برتر" آورده است: يكي از خبرنگاران ارشد بنگاه خبرپراكني دولتي انگليس (بي . بي . سي ) در آستانه انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي وقتي خواست درباره اين انتخابات اظهارنظر كند همراه با نيش و كنايه هايش به اين واقعيت هم اعتراف كرد كه در ميان كشورهاي خاورميانه بويژه در مقايسه با كشورهاي عربي جمهوري اسلامي ايران از دموكراسي برخوردار است . عادت غربي ها بويژه اصحاب رسانه هاي غربي اينست كه خود را بزرگ مي بينند و ديگران را به حساب نمي آورند و حتي واقعيت هاي موجود در ديگر كشورها بويژه آنها كه حاضر نيستند زير يوغ غربي ها باشند را انكار مي كنند تا همواره خود را طلبكار وانمود كنند و اهداف استعماري خود را دنبال نمايند. در اعمال اين شيوه رذيلانه بنگاه خبرپراكني « بي . بي . سي » از ساير غربي ها جلوتر و كاركشته تر است . به همين دليل وقتي يك خبرنگار ارشد اين بنگاه اعتراف مي كند انتخابات در جمهوي اسلامي ايران براساس دموكراسي برگزار مي شود اين يك اعتراف بزرگ است كه نشان ميدهد غربي ها درباره آنچه در ايران بعد از انقلاب جريان دارد كاملا خلع سلاح هستند و حتي خودشان هم به هيچيك از ايرادها از و اعتراضاتي كه مطرح مي كنند اعتقادي ندارند. مطرح كردن اين مطلب در اين مقاله با اين هدف نيست كه بگوئيم حالا كه غربي ها ما را صاحب دموكراسي ميدانند پس كار ما درست است ! ما دولت هاي غربي و نهادهاي وابسته به دولت هايشان از قبيل رسانه هاي دولتي بويژه بنگاه هائي مانند « بي . بي . سي » كه اصولا براي تامين منافع استعماري تاسيس شده اند را دشمنان ملت ها ميدانيم و معتقديم آنها چه بگويند و چه نگويند ما بايد عملكرد خودمان را معيار سنجش وضعيت خودمان بدانيم و همواره تلاش كنيم براساس اصول اسلامي عمل كنيم . در عين حال اعترافات غربي ها را با اين هدف نقل مي كنيم كه نشان بدهيم اتهاماتي كه آنها به ما وارد مي كنند حتي براساس آنچه خودشان معتقدند دروغ است و با اهداف استعماري و براي تحت فشار قرار دادن ما به آن دروغ ها متوسل مي شوند. اتهام نقض حقوق بشر دروغ است اتهام انحراف بسوي مقاصد نظامي در فناوري هسته اي دروغ است اتهام دخالت در امور داخلي كشورهاي ديگر دروغ است اتهام همراهي با تروريسم دروغ است و... غربي ها بويژه آمريكائي ها اين اتهامات را به اين دليل به ايران مي زنند كه ميخواهند نظام جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار دهند تا از مواضع اصولي و انقلابي خود عقب نشيني كند. واقعيت كاملا عكس آنست كه غربي ها ميگويند. حقوق بشر را خود غربي ها نقض مي كنند و پرونده استعماري آنها لشكركشي به كشورها و اشغال آنها و زندان هائي مانند گوانتانامو اسناد غيرقابل انكار اين واقعيت ها هستند. غربي ها سلاح اتمي دارند و برخلاف مقررات « ان . پي . تي » نه تنها سلاح هاي اتمي خود را نابود نمي كنند بلكه هر روز بيشتر نيز توليد مي كنند. دخالت در امور داخلي كشورها مشخصه اصلي آمريكا و اكثر كشورهاي اروپائي است و حضور نظامي و اشغالگرانه آنها در افغانستان و عراق روشن ترين دليل بر اين واقعيت است . آمريكا و انگليس و فرانسه و تعدادي ديگر از كشورهاي غربي عوامل اصلي پيدايش تروريسم هستند و از تروريسم دولتي رژيم صهيونيستي حمايت مي كنند و درعين حال مبارزان فلسطيني را كه از كشور خود در برابر اشغالگران دفاع مي كنند تروريست مي نامند و به جمهوري اسلامي ايران را كه از مبارزان فلسطيني حمايت مي كنند اتهام حمايت از تروريسم مي زنند. اينها واقعيت هاي انكارناپذيري هستند كه در سينه تاريخ ثبت شده اند و كوس رسوائي غربي ها را در هر كوي و برزن به صدا در آورده اند اما غربي ها تلاش مي كنند اين واقعيت هاي آشكار را انكار كنند و خود را از همه ملت ها طلبكار بدانند. تصور آنها اينست كه در دنياي امروز نيز مي توانند مثل گذشته روش استعماري خود را دنبال كنند و ملت ها را تحت سلطه خود داشته باشند. آنچه آمريكا و فرانسه اكنون در لبنان و فلسطين انجام ميدهند از بارزترين مصاديق دخالت در امور داخلي ملت ها و كشورهاست . در لبنان اجازه نميدهند مردم اين كشور براي انتخاب رئيس جمهور و اعضاي دولت تصميم بگيرند و در فلسطين علاوه بر آنكه از جنايات صهيونيست ها حمايت مي كنند به اعتراف نخست وزير رژيم صهيونيستي دولت فرانسه بيشترين كمك را براي رسيدن اين رژيم به سلاح هسته اي بعمل آورده است كاري كه آشكارا برخلاف پيمان منع توليد و گسترش سلاح هاي اتمي است . اما برخلاف تصور و اراده قدرتهاي غربي ملت ها با الهام از انقلاب اسلامي بيدار شده اند و ديگر براي ادامه وضعيت استعمار مجالي وجود ندارد. انتخابات مجلس هشتم در ايران نيز براي غربي ها همين پيام روشن را دارد و مفهوم سخن آن خبرنگار ارشد بنگاه سخن پراكني دولتي انگليس نيز اينست كه نظام جمهوري اسلامي از پشتوانه مردمي برخوردار است و با چنين نظام با پشتوانه اي نميتوان برخورد زورمدارانه كرد. به عبارت روشن تر مردم ايران پشتوانه مسئولان هستند و نظام جمهوري اسلامي با برخورداري از اين پشتوانه مردمي قدرت ايستادن در برابر همه قدرت ها را دارد و ملت ايران داراي دست برتر در عرصه جهاني است كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان "جرزني روي باسكول" به قلم محمد ايماني آورده است: انتخابات در ايران مسابقه واقعي وزن كشي است. پايان يك ماراتن سنگين است. يا به يك فينال بزرگ شبيه است. جايي كه آدم ها، جبهه ها و جريان هاي سياسي داخلي و خارجي پس از ماه ها گفتار و رفتار و ادعا و تبليغات يا عمليات رواني و باد به غبغب انداختن و ژست گرفتن، روي ترازو و باسكول «آرا مردم» مي روند تا وزن واقعي شان معلوم شود. روز انتخابات فينال همه رقابت هاست. البته بگذريم از اينكه بعضي ها عادت دارند وقتي وزنشان رو شد و ناكام ماندند مثل آن مربي جرزن كه تيمش 6 به 1 بازي را باخته بود، بگويند اول ما يك گل زديم و دوم شديم و دوم حريف ما 6 گل زد و اول شد! انتخابات مجلس هشتم در 24 اسفند 86 كدام واقعيات را آشكار كرد و غيرواقعي بودن كدام تبليغات را- به مثابه جنگ رواني- نشان داد؟ نتايج وزن كشي چه بود؟ پيام ها و معاني آن كدام است؟ و هنرنمايي مردم، پرده از كدام واقعيت ها مي دارد؟ 1- قدرت هاي خارجي- مشخصاً آمريكا و انگليس- با توجه به بدبياري هاي آزاردهنده در خاورميانه بزرگ، پروژه ويژه اي را براي ايران به عنوان كانون جوشان اسلامگرايي پيروز در منطقه تعريف كرده بودند. از اعلام حمايت رئيس جمهور آمريكا نسبت به «ميانه روها» و تمديد تحريم ها عليه ايران دو شب قبل از انتخابات بگيريد تا تصريح «جان ساورز» و «سرنيگل شينوالد» سفيران انگليس در سازمان ملل و آمريكا كه طي اظهارنظرهايي تصريح كردند صدور قطعنامه جديد عليه ايران در شوراي امنيت و افزايش فشارها در چالش هسته اي، انتخابات مجلس و رياست جمهوري ايران را هدف گرفته است تا مردم ايران به صرافت بيفتند كه نبايد بيش از اين هزينه بدهند. آنها اميدوار بودند جرياني مرعوب و تسليم طلب- مانند دوره مجلس ششم- روي كار بيايد و نقش اسب تروا را در داخل جمهوري اسلامي ايفا كند. اما حماسه اي كه ملت ايران رقم زدند، باعث شد همان روز جمعه دانا پرينو سخنگوي كاخ سفيد با نااميدي اعلام كند «دولت آمريكا انتظارات بسيار كمي از اين انتخابات دارد». همان روز در حالي كه گرايش غالب مردم به اصولگرايي آشكار شده بود، ريچارد دالتون سفير سابق انگليس در تهران، طي مصاحبه اي با سي ان ان، ضمن اينكه احتمال پيروزي اصولگرايان را مطرح مي كرد، به روند تثبيت موقعيت ايران در خاورميانه اشاره كرد و افزود «ايران اكنون بشدت اعتماد به نفس و دست بالا را دارد. دشمنانش در افغانستان و عراق از بين رفته اند و وادار نشده از برنامه غني سازي دست بكشد. ايران اكنون احساس مي كند ماموريت بيرون كردن آمريكا از خاورميانه را بر عهده دارد.» اگر روزنامه آمريكايي وال استريت ژورنال قبل از انتخابات مانند برخي روزنامه هاي ديگر ادعا مي كرد روز جمعه رفراندومي براي دولت و نظام جمهوري اسلامي است، حق داشت ديروز حرف خود را پس بگيرد و بنويسد «حضور گسترده مردم، به دور از انتظار و پيش بيني بود». سايت رسمي دولت انگليس (بي بي فارسي) هم ديروز در اين باره در كنار اذعان به «راي بالاي اصولگرايان» تصريح كرد: «پيش بيني مي شد به دليل سرگرمي مردم به عيد نوروز در روزهاي پاياني سال و محدوديت هاي تبليغاتي، مشاركت مردم چندان گسترده نباشد. پاره اي از آگاهان اعتقاد داشتند كه به دليل رد صلاحيت اصلاح طلبان بخش عمده اي از هواداران جريان سياسي اصلاح طلب، پاي صندوق هاي راي حاضر نشوند و بدين ترتيب، آمار شركت كنندگان در انتخابات چندان چشمگير نباشد. شركت 65درصد مردم در انتخابات، در سطح بين المللي نيز نتيجه رضايت بخشي براي برگزاركنندگان انتخابات دارد و نشان دهنده بالا بودن علاقه مردم به مشاركت در روند تحولات سياسي كشورشان است.» بي بي سي آنگاه با سردرگمي از مخاطبان مي پرسد: «به عقيده شما، چه دلائلي باعث شد نتيجه اي كه از مشاركت مردم در انتخابات اعلام شده مغاير با پيش بيني ها و حاكي از رشد چشمگير شركت مردم در انتخابات نسبت به دور قبل باشد؟» اين پرسش حتماً تا ماه ها سفارتخانه هاي غربي و تحليل گران سياسي و اطلاعاتي آنها را مشغول خواهد كرد. 2- انتخابات براي جريان هاي اپوزيسيون هم يك وزن كشي بود تا با راي «باشكوه» و «اصولگرايانه» مردم ثابت شود هم تحريم چي ها (نظير جبهه ملي، منافقين، كومله، حزب دموكرات، فدائيان خلق اقليت و اكثريت و سلطنت طلبان و...) و هم حاميان «مشاركت معترضانه»!؟ (شامل نهضت آزادي، منافقين روند جدايي، حلقه كيان نزديك به باند مهدي هاشمي و طيف افراطي در جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين) وزن و پايگاهي در ميان مردم ندارند اگرچه معدود سمپات هاي چشم و گوش بسته را هم به سرگيجه و اختلال شخصيت دچار كرده اند. مشاركت مردم اين بار 10 تا 15 درصد بيشتر از دوره قبلي و جزو بالاترين ميزان مشاركت ها در 8 دوره انتخابات مجلس بود. برخلاف ادعاي تندروهاي مدعي اصلاح طلبي كه با شعار «حضور معترضانه» در انتخابات حاضر بودند و همواره گفته بودند اگر مردم مشاركت كنند، ما برنده مي شويم، مشاركت 60 تا 65درصدي مردم رشته هاي عمليات رواني آن جريان منافق را پنبه كرد. مردم هم آمدند و هم با انتخاب 72درصد منتخبان از ميان اصولگرايان، ثابت كردند انتخاب اول و آخرشان اصول و محكمات مورد هجمه انقلاب است. ديگر مضحك خواهد بود كه طيف ائتلافي مذكور ادعا كند چون نامزدهاي اصلي ما رد صلاحيت شده بودند، انتخابات غيررقابتي شد و ما باختيم. مردم مشاركت چشمگيري در انتخابات داشتند و اگر جريان نفاق مذكور كوچك ترين حقانيت و مقبوليتي داشت، مردم بايد به همان هايي راي مي دادند كه حتي ادعا كرده بودند با راي مردم مي توانند تا 170 نماينده را به مجلس بفرستند و اكثريت را قبضه كنند. اما از اينها گذشته كه حكايت مفصلي هم دارد، بايد اشارتي داشت به نحوه تعامل اهانت آميز دو طيف اپوزيسيون با هم كه با قدرت نمايي مردم، ورشكستگي شان مجدداً رو شده و مجبورند سر هم را بتراشند. اگر شب قبل از انتخابات، مسعود بهنود سلطنت طلب از طريق راديو صداي آمريكا خواستار مشاركت معترضانه در انتخابات شد و طرفداران تحريم را به خاطر بي محتوايي و بي خاصيتي تصميم شان دعوت به سكوت كرد، حالا اين مقاله نويس سايت گويا نيوز است كه با پرسش از «نتيجه و خاصيت آن حضور معترضانه» مي نويسد:«آقاي بهنود معتقدند كه مخالفان شركت در انتخابات بهتر است تا زمان يافتن ابتكار نوين سكوت كنند. حال آن كه به نظر مي رسد اين توصيه براي ايشان هم بد نباشد. اين آقاي بهنود و دوستانشان هستند كه به شكل رقت باري هيچ ابتكاري الا شركت بي قيد و شرط در هر فراخوان نظام سياسي ايران ندارند. حتي زماني كه خود معترف به غيرعادلانه و غيررقابتي بودن انتخابات هستند... نتايج اوليه انتخابات، كار نقد نقالي ايشان در صداي آمريكا را راحت كرده است.» نويسنده سپس حال تندروهاي طرفدار شركت در انتخابات را«رقت بار و كميك» خوانده و بهنود را دعوت به سكوت مي كند. 3- طيفي از اصلاح طلبان كه معتقد يا مايل به ماندن در جرگه نيروهاي انقلاب هستند، طي دهه گذشته به خاطر غفلت يا تغافل و يكي شدن حسابشان با طيف منافق، تندرو و ساختارشكن مدعي اصلاحات، لطمات حيثيتي اساسي را متحمل شده اند و بيش از اين نه مي توانند و نه فرصت و مهلت دارند كه به بازي «جمع محال نقيضين» ادامه دهند. دوستان پاكباخته انقلاب و جمهوري اسلامي و دشمنان قسم خورده آن را نمي توان يكجا از خود راضي كرد. حضور اين طيف در انتخابات را بايد حمل بر اعتقاد آنان به نظام و ملت كرد و در اين صورت توقع داشت لااقل براي احياي حيثيت خود، به بازسازي مرز شكسته با جبهه ضدانقلاب اهتمام ويژه كنند. همه حاضرين در صحنه انتخابات- اعم از برنده و بازنده- در خور قدرشناسي اند اما در عين حال حتماً نياز به بررسي دارد كه چرا ملت ديگر بار حاضر نشد به جريان اصلاح طلبان اعتماد كند و براي ششمين بار، ناكامي انتخاباتي آن جريان (از سال 1381 تا 24 اسفند 86) را رقم زد. وسوسه به بهره جستن از وزن موهوم جريان هاي ضدانقلاب و قدرت هاي بيگانه، همان سم مهلكي است كه در جان ائتلاف مذكور- به رغم همه اعتراف ها و انتقادهاي دروني- تزريق شده و اگر بيش از اين دير شود، خداي ناكرده ممكن است پايان حيات سياسي شخصيت هاي موجه اين مجموعه را رقم زند. در اين ميان تجربه دهه اول و دوم انقلاب برخي چهره ها كه با خط كردن خطاها به حيات سياسي خود پايان دادند، عبرت آموز است و اميد كه آن تجربه تكرار نشود. 4- جبهه بزرگ اصولگرايان پس از توفيق در انتخابات شوراي شهر دوم، رياست جمهوري نهم، مجلس هفتم، شوراي شهر سوم و خبرگان، روز جمعه به مدد راي منسجم و خيره كننده ملت، به ششمين موفقيت انتخاباتي طي 5 سال گذشته دست يافت. اگر هم برخي محافل و رسانه هاي مغرض داخلي و خارجي (نظير وال استريت ژورنال، ديلي اكسپرس و...) با هدف «زدن ريشه اصولگرايان» ادعا مي كردند انتخابات مجلس رفراندومي براي سنجش محبوبيت اصولگرايان به ويژه دولت احمدي نژاد است، رفراندوم موردنظر دشمنان و عناصر مغرض يا كوته بين، درست خلاف خواست همان ها رقم خورد و سرانجام به عنوان مثال روزنامه لس آنجلس تايمز مجبور شد بنويسد«براساس نتايج انتخابات مي توان گفت توده گرايي و انتقادهاي احمدي نژاد از غرب باعث حمايت قوي مردم از وي در مجلس شده و پيداست كه مخالفت ها با وي بي تاثير بوده است. به نظر مي رسد حاميان محافظه كار احمدي نژاد كرسي هاي بيشتري را كسب كرده اند و اين مي تواند گواهي باشد بر وجهه مردمي او در شهرستان ها و انتقادهاي او از غرب بر سر برنامه هسته اي». يا به تعبير راديو فردا وابسته به سازمان سيا«نتايج انتخابات مجلس در ايران نشان مي دهد كه محافظه كاران و حاميان و همفكران محمود احمدي نژاد با كسب كرسي هاي بيشتر، پيروز اين انتخابات هستند». و به تصريح سايت بي بي سي «نتايج انتخابات روز جمعه در ايران نشان مي دهد متحدان تندرو(!) رئيس جمهور همچنان كنترل مجلس شوراي اسلامي را در دست خواهند داشت» و «با اين پيروزي اصولگرايان، كار غرب در چالش هسته اي سخت و مشكل شده است.» اين واقعيت به مفهوم اين نيست كه دولت در اجزاي عملكرد خود ايرادي ندارد يا مجلس صرفاً بايد گارد ستايش از دولت به خود بگيرد. مجلس پشتيبان دولت است و اين نقش در دو جلوه «حمايت» و «نظارت» تعريف مي شود. مهم آن است كه ملت با لبيك به رهبر فرزانه انقلاب و با فهم دقيق از چالش تعيين كننده دشمنان با كشور و نظام، مجلسي را برگزيده اند كه ان شاء الله بتواند ضمن اداي نقش نظارتي، «راه خدمت دولت را هموارتر كند». اكنون كه ملت به استمرار خدمتگزاري اصولگرايان راي داده ، بايد مراقب بود كه مسائل حاشيه اي و اختلاف بر سر مسائل جزئي، به مسئله اي فرساينده و مهار كننده از درون منجر نشود. طيف گسترده ضدانقلاب با قطع اميد از خود از اين پس، بيشتر روي محور اختلاف متمركز خواهد شد. حزب الله روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود با عنوان "درسي براي فردا" آورده است: انتخابات اخير مجلس را مي توان به فرزندي تشبيه كرد كه تازه متولد شده و براي زندگي يافتن، از ميان خون و اعماء و احشاء بدن مادر گذشته و سالم به سرمنزل مقصود رسيده است. فضايي كه قبل از روز انتخابات در داخل و خارج ايجاد شده بود چيزي جز آنچه رخ داد را در برخي اذهان تداعي مي كرد، تصوري كه دوستان را نگران و دشمنان را اميدوار مي ساخت. اينك از دل آن فضاي نه چندان خوشايند كه به تعبير رهبر معظم انقلاب از صدور قطعنامه و تحريم انتخابات تا دعوت ناظران بيگانه به دخالت در حقوق و زندگي مردم، از سياه‌نمايي در خصوص مديريت كشور تا ترساندن مردم از خطر حمله‌ دشمن، از تهمت سالم‌ نبودن انتخابات تا تلقين دلسردي و بي‌تفاوتي مردم، و به خصوص پيشگويي هاي تبليغاتي و شيطاني درباره‌ مشاركت نكردن جوانان امتداد داشت نتايجي بيرون آمده كه هم از حيث ميزان مشاركت و هم از حيث نحوه مشاركت مردم افتخارآميز است. درباره آنچه رخ داد چند نكته مهم هست كه ذكر آنها ضروري مي نمايد:يكم: اين دوره از انتخابات با دوره هاي قبل، از نظر فضاي انتخاباتي و تبليغاتي تفاوتهاي عمده اي داشت. مصوبه مجلس در ممنوعيت چاپ و الصاق پوسترهاي با قطع بزرگتر از 10 در 15 سانتي متر ، باعث شده بود نوعي بي خبري و سردي فضا بر تبليغات انتخاباتي حاكم گردد. اين مصوبه گرچه در يك بعد، از اسرافها و ريخت و پاشها و فضاسازي هاي غيرواقعي جلوگيري نمود و باعث زيباماندن فضاي شهري شد اما از سويي هم بر شور و حرارت انتخاباتي تأثيرگذاشت. اين فضا باعث دوري عامه مردم از اوضاع انتخابات شده بود چرا كه در انتخابات، نخبگان را مي توان با فضاي رسانه اي و خبري و نيز انتشار بروشورهاي حاوي طرز فكر و برنامه هاي هر كانديدا براي شركت در انتخابات ترغيب كرد اما عامه مردم و قشرهاي غيرسياسي همان‌گونه كه تجربه نشان داده است بيشتر متوجه و متأثر از هيجان بصري انتخابات هستند و اين هيجان بگونه اي كم رنگ شده بود كه تا روزهاي آخر برخي مردم نمي دانستند جمعه آتي ، روز انتخابات است. چنين شرايطي نگراني هايي را در خصوص ميزان مشاركت باعث شده بود. البته ذكر اين نكته ضروري است كه ساماندهي امر تبليغات و جراحي آن، ضرورتي بود اجتناب‌ناپذير كه به هر حال بايد رخ مي‌داد. از طرف ديگر زمان در نظر گرفته شدن براي انتخابات كه مقارن با ايام عيد و سرگرم بودن مردم به خريد و خانه تكاني بود به تنهايي مي توانست دليلي بر حضور كم رنگ مردم باشد و تأثير نامطلوبي بر مشاركت و گرمي فضاي انتخابات داشته باشد. افزايش سن رأي دهندگان از 15 به 18 سال نيز قاعدتاً بخشي از رأي دهندگان را از چرخه خارج مي كرد و در نتيجه احتمال كاهش مشاركت نسبت به دوره هاي پيشين وجود داشت. اين عوامل در كنار فشارهاي رواني بي سابقه رسانه‌هاي غربي و صدور قطعنامه از عواملي بودند كه مي توانستند حضور مردم را به شدت كمرنگ‌تر كنند. اما به‌رغم همه اين دلايل به ظاهر منطقي براي عدم حضور مردم، ملت حضوري گسترده در پاي صندوقها داشت كه حامل پيامي مهم است. به نظر مي‌رسد اينك پس از گذشت سي سال از انقلاب و برگزاري حدود 30 انتخابات در كشور، مردم به ميزان قابل قبولي از بلوغ سياسي رسيده‌اند و شركت در انتخابات را به‌رغم همه مشكلات، شركت در سرنوشت خويش مي‌دانند و براي حضور، نيازي به هيجان‌سازي نمي‌بينند و مشخص شد كه دشمنان انقلاب نيز نمي‌توانند با جوسازي‌هاي خبري، ثبات سياسي كشور را دچار خدشه كنند.دوم: عقلاني‌تر شدن فضاي انتخاباتي كشور را بايد از ثمرات مبارك انتخابات اخير دانست و در جهت تعميق آن گام برداشت. پيش‌تر و در ادوار گذشته، نوع و نحوه تبليغات بر جهت آراء مردم اثري ويژه داشت و از اين رو، كانديداها بيش از آن‌كه به فكر ارائه برنامه‌هاي خود باشند به فكر تزئين خود در قالب پوسترهاي تبليغاتي بودند. محدوديت تبليغات در اين دوره، كانديداها را به ارائه برنامه‌هاي خود سوق داد و مردم نيز بر اساس برنامه‌ها و ديدگاههاي ارائه شده، رأي دادند. از مشخصه‌هاي اين دوره تلاش برجسته احزاب و گروهها در معرفي كانديداهاي خود بود كه از اين رهگذر توانستند نمايندگان بيشتري را به مجلس بفرستند و كانديداهاي مستقل خارج از ليستهاي احزاب توفيق كمتري در جلب آراي مردم يافتند. اين عقلانيت و گرايش به كانديداهاي گروهها، مي‌تواند زمينه را براي فعاليت احزاب آماده كند. اينك شايد فضاي جامعه از هر زمان ديگري براي پذيرش تحزب آمادگي داشته باشد. مشخصه جهت‌گيري آراء در اين انتخابات، برنامه‌گرايي و توجه به ديدگاهها بود كه خود فتح بابي است به سوي پذيرش تحزب در چهارچوب قوانين كشور. چرا كه بخوبي آشكار است مطالبه عمل به وعده‌ها و برنامه‌ها و شعارها از نمايندگان راه‌يافته به مجلس در چارچوب احزاب شناسنامه‌دار و با ساز و كار و ديدگاه مشخص امكان‌پذير خواهد بود. از سوي ديگر، كانديداها نيز در اين دوره بيشتر تلاش كردند تا در ارائه نظرات و برنامه‌هاي خود از دادن وعده‌هاي غيرعملي و قولهاي فراتر از حدود و وظايف نمايندگي خودداري كرده و برنامه‌هايي عملياتي ارائه دهند. اين روند نيز در جاي خود به عقلاني‌تر شدن فضا كمك بسياري نمود.سوم: جهت‌گيري آراء مردم نشان مي‌دهد كه مردم اولاً قرائت اصولگرايانه را براي كشور برگزيده‌اند و دوم قرائت اعتدال را. بررسي‌ها آشكار مي‌سازد در حوزه‌هايي هم كه اصلاح‌طلبان حائز اكثريت آراء شده‌اند از افراد افراطي و ساختارشكن خبري نيست و در جبهه اصولگرايان هم جهت آراء بسوي تندروها نبوده است و اين، از عدم اقبال مردم به افراط و تفريط و خواست جامعه براي حاكم شدن اعتدال در فضاي سياسي كشور حكايت دارد. اعتدالي كه در سالهاي اخير دستخوش آسيب شده بود و چند صباحي است كه بار ديگر به كشور بازگشته است.چهارم: با آشكارشدن نتايج انتخابات، برخي رفتارهاي نامناسب از سوي برخي وابستگان جناحي كه موفق به كسب رأي مردم نگرديد آغاز شد كه شايد ادامه يابد. رفتارهايي از قبيل جوسازي به منظور مخدوش جلوه دادن انتخابات و شبهه افكني درباره سلامت آن. اين در حالي است كه بر اساس اعلام سخنگوي ستاد جبهه دوم خرداد، حداقل 1300 ناظر از سوي اين جبهه در تهران بر صندوق‌هاي رأي و صدها هزار نفر در شهرستانها بر تمامي مراحل انتخابات نظارت داشته‌اند. در اين خصوص بايد به اين افراد ميزان حضور و نحوه آراء مردم را در همه حوزه ها يادآور شد و تذكر داد كه پذيرش ناكامي در جلب نظر افكار عمومي و تلاش براي جبران آن با توجه به مطالبات مردم، خود مقدمه توفيق است و جنجال و ابهام آفريني دردي را دوا نمي كند وباعث رويگرداني بيشتر مردم خواهد شد. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان " لطفا، اصولگرايان،‌ مغرور نشوند!" به قلم محسن مقصودي آورده است كه: مردم عليرغم فشارها و تبليغات مسموم دشمنان كار خودرا به نحو احسن انجام دادند. با وجود فشار تورم و گراني، مردم باز هم با حضور خود از مباني انقلا‌ب اسلا‌مي دفاع كردند و باز هم به اصولگرايان اعتماد نمودند. حضور و انتخابي كه غربي‌ها و رسانه‌هاي آنها را حيرت‌زده و سرگردان كرده است. اكنون كه مردم بزرگوارانه هم در راهپيمايي 22 بهمن و هم در اين انتخابات مهم، وظيفه خويش را انجام دادند و به نوعي با مسئولا‌ن و نمايندگان خود اتمام حجت نمودند، نوبت مسئولا‌ن و نمايندگان منتخب فرا رسيده است و آنها بايد اين همه بزرگواري، صبر و استقامت ملت را تلا‌في كنند و وعده‌ها و برنامه‌هاي انتخاباتي خود را كه برقراري عدالت، مهار تورم و مبارزه با فساد اقتصادي سرلوحه آنها بود محقق سازند. اصولگرايان بايد بدانند كه در صورتي پيروز واقعي انتخابات خواهند بود كه بتوانند مجلس هشتم را به مجلس خدمت‌گزاري و پناهگاه مردم و محرومان تبديل كنند. اصولگرايان بايد بدانند كه اگر مجلس هشتم، خداي نكرده محل تصفيه حساب‌هاي سياسي و دعواهاي چپ و راست و جنگ اصلا‌ح طلب و اصولگرا شود، آنها بازنده حقيقي اين جنگ زرگري خواهند بود و مردم، همين مردمي كه امروز ما و شما را شرمنده حضورشان كرده اند، در آن صورت قرباني جنگ‌هاي سياسي منتخبان خود خواهند شد. اصولگرايان بايد راه ناتمام خود را در احياي اصول غبار گرفته انقلا‌ب اسلا‌مي ادامه داده و به پايان برسانند تا جايي كه مردم شادابي و نشاط انقلا‌بي را در چهره مجلس و نمايندگان خود مشاهده كنند. نبايد خداي نكرده به اين پيروزيهاي كوچك سياسي ظاهري دلخوش كنيم و آرمانهاي انقلاب را تا اين حد تنزل دهيم.نبايد محافظه كاري، ركود و مصلحت انديشي هاي پياپي، نهال رو به رشد آرمانگرايي و عدالتخواهي را از ريشه قطع كند. و اما اصلا‌ح طلبان اما اصلا‌ح‌طلبان هم، نبايد طعم شيريني حضور گسترده مردم را با فضاسازهاي بيهوده بر آنها تلخ كنند. آن عده از اصلا‌ح طلبان كه به مجلس راه يافته‌اند، بايد به دور از جنجال‌طلبي در فكر تعامل سازنده و درعين حال خارج كردن مجلس از خطر تك‌صدايي باشند. اصلا‌ح طلبان بايد به جاي تخريب دولت، در فكر نقد سازنده و اصلا‌ح واقعي باشند، در اين ميان اصلا‌ح طلبان ارزشي و معتقد به نظام رسالتي بزرگتر و خطيرتر خواهند داشت. بايد اميدوار بودكه ساير اصلا‌ح طلبان نيز به جاي جنجال‌سازي، با نگاهي عميق بهعملكرد خود، نواقص خود را اصلا‌ح نمايند. اصلا‌ح طلبان بايد بدانند فاصله گرفتن از مردم در نحوه زندگي و دوري از آرمانهاي انقلا‌ب اسلا‌مي براي هر جرياني (چه اصلا‌ح طلب و چه اصولگرا) سرنوشتي جز شكست نخواهد داشت. قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان «درس‌هاي 24 اسفند» آورده است: ملت سلحشور ايران اسلامي پس از ماهها انتظار، با وجود برخي تحليلهاي ناصواب و جهت دار، بار ديگر رسالت اسلامي و ملي خود را به گونه اي به پايان رسانيد كه بنگاه هاي خبري غربي و شرقي ناگزير از اعتراف به حضور پر شور و به ياد ماندني مردم در عرصه انتخابات شدند. اين حضور گسترده نشان داد امت شهيدپرور كشورمان با اراده اي قوي و مصمم، آماده ساختن كشور خود هستند. اين مهم تحقق نمي يابد، مگر در سايه اتحاد، همدلي و مشاركت گسترده چنانكه به حق مي توان ادعا نمود مشاركت 24 اسفند، نماد روح جمعي ايرانيان براي پيشرفت و توسعه كشور مي‌باشد. در واقع، مي توان مشاركت مردم را بيعتي دوباره با آرمانهاي بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي و منويات مقام معظم رهبري و قانون اساسي تلقي نمود و اين همايش ملي را مظهر اقتدار ملي و نماد وحدت ملي در پرتو آموزه هاي ديني قلمداد كرد. همان گونه كه رهبر فرزانه انقلاب خطاب به مردم فرمودند: «انتخابات، آن نقطه اساسي وصل افكار و آراي مردم به بدنه نظام اجرايي است. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق، مظهر توانايي و اقتدار ملي براي يك كشور است.» مشاركت عمومي در نظام‌هاي مردم سالار، مورد اهتمام جدي نخبگان اعم از تئوريك و اجرايي است. يكي از نمونه هاي مشاركت عمومي، مشاركت سياسي است كه همواره كشورهاي مبتني بر دموكراسي به منظور سنجش مشروعيت حاكميت، از آن به عنوان كانال تعاملي بين ملت و دولت ياد مي كنند. نظام جمهوري اسلامي كه محتواي اسلاميت آن در ظرف جمهوريت عينيت مي يابد، مقبوليت و مردمي بودن خويش را از طريق مكانيسم فوق مورد ارزيابي قرار مي دهد. اندكي تأمل در سير انتخابات ايران اسلامي از ابتدا تاكنون، براساس نگاه رسانه اي بيگانه، حضوري تحسين برانگيز را در معرض قضاوت مخاطبان قرار مي دهد. افزون بر كميت انتخابات و مشاركت گسترده، اين شيوه دمكراتيك بودن يك نظام را معرفي مي نمايد كه ضمن احترام به حقوق شهروندان و فراهم نمودن بستر لازم براي تبيين حق سرنوشت خود، نظام سياسي با رويكرد مردم سالاري ديني را بر همگان آشكار مي نمايد. بدون شك، پس از نا اميد شدن نسبت به حضور كم رنگ مردم، خط حمايت از برخي جريان‌هاي سياسي را در دستور كار قرار داده اند تا از اين رهگذر دوگانگي و تفرقه را در بين آحاد جامعه ايجاد نمايند، به نحوي كه راديو آمريكا در تاريخ 86.12.18 در اظهاراتي ادعا نمود، مردم بايد به اصلاح طلباني كه از سوي شوراي نگهبان تأييد شده اند، رأي بدهند، زيرا اين تنها راهي است كه مي توان در برابر جبهه اصولگرايان مقاومت كرد. جرج بوش رئيس جمهور آمريكا كه دشمني اش با ملت ايران و حمايتهايش از جنايت‌هاي رژيم صهيونيستي بر هيچ كس پوشيده نيست، براي چندمين بار در ماه هاي اخير به حمايت آشكار از نيروهاي موسوم به اصلاح طلب در ايران پرداخت. بديهي است، در يك حركت سازماندهي شده و زنجيروار، به موازات هجمه در حوزه هاي ديگر از گزينه شوراي نگهبان نيز غفلت ننموده و تهاجم به اين جايگاه خطير حقوقي را نيز در دستور كار قرار دادند، به نحوي كه از ماه ها پيش در سناريويي شكست خورده و تكراري و با القاي عملكرد مخدوش اين ساختار حقوقي، در تلاش بودند با تأثيرگذاري بر روند مبارزات انتخاباتي، نتيجه دلخواه را تعقيب نمايند. اين در حالي است كه پس از فرايند تأييد صلاحيتها از سوي شوراي نگهبان و اعلام رضايت گروه ها و جريان‌هاي مختلف از عملكرد اين شورا و حضور 27 ميليوني مردم، سوژه غير رقابتي بودن انتخابات را با بي اعتنايي و بي اعتباري روبرو ساخت.نتيجه انتخابات، ضمن آنكه وزن سياسي و مقبوليت هر گروه سياسي را در افكارعمومي مشخص نمود، نشان داد جامعه ايران اسلامي با رقم زدن نتيجه اي برخلاف انتظار بيگانگان، نه تنها بلوغ و شعور سياسي خويش را به نمايش گذاشت، بلكه با انتخاب صحيح و هوشمندانه خود با معيارها و ملاك‌هاي مبتني بر فرمايش‌هاي امام راحل، مقام معظم رهبري و قانون اساسي، نامزدهاي مورد نظر خود را گزينش نمود.اين انتخابات نشان داد گفتمان غالب و شعار محوري در رقابت‌هاي انتخاباتي، اهتمام به حل مشكلات اقتصادي، ارايه مكانيسم كنترل تورم، مبارزه با فقر و ديگر مظاهر معضلهاي اجتماعي از بارزترين مطالبات مردم مي باشد كه از نمايندگان منتخب درخواست خواهند نمود و اينك نوبت وكلاي مجلس است كه با توجه به نيازهاي ملموس جامعه ساز و كارهايي عيني، عملي و مصداقي كه قابليت عملياتي شدن را در كوتاه مدت داشته باشند، ارايه دهند و كارآمدي خود را به اثبات برسانند. در پايان بايد به اين نكته اذعان داشت كه تجلي حضور مردم خداجوي ايران در حماسه آفريني صحنه‌هاي سياسي انقلاب توانسته است از اراده هاي پولادين و خلل ناپذير، دژي مستحكم در مقابل عربده كشي هاي جبهه استكباري ايجاد نمايد و آنان را كه در حركتي ساختارشكنانه، شوراي امنيت را هزينه هدفهاي سياسي و امنيتي خود نموده اند تا در پرتو زياده طلبي‌هايشان ملت ايران را در تنگنا قرار دهند، در دستيابي به هدف‌هايشان ناكام گذاشتند. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان«صداي آمريكا، رسانه نحس» به قلم داريوش سجادي آورده است: مصاحبه غيرمنتظره نورالدين‎ ‎پيرموذن، نماينده اصلاح‌طلب مجلس شوراي اسلامي ايران با تلويزيون دولتي صداي آمريكا‎ ‎يكي از بهترين و به موقع ترين پاس‌هاي يك چهره بي‌تدبير اصلاح‌طلب به جناح اصولگراي‎ ‎ايران بود تا به اين وسيله ايشان بتوانند به محكم‌ترين شكل ممكن حقانيت و مشروعيتي‎ ‎مضاعف در حذف گسترده نامزدهاي انتخابات مجلس هشتم را فراهم‎ ‎كند‎.‎ در موقعيتي كه اصولگرايان با‎ ‎دستاويز قرار دادن اظهارات شيطنت‌آميز جورج بوش مبني بر حمايت وي از اصلاح طلبان‎ ‎ايران، زمين و زمان را به هم ريخته اند كه نماينده هاي مورد وثوق رئيس جمهور آمريكا‎ ‎صلاحيت ذاتي جهت حضور در پارلمان ايران را ندارند. اكنون با اقدام بي معني و بلاهت‎ ‎آميز "پيرموذن" محافظه كاران ايران مي‌توانند از موضعي حق به جانب به استقبال‎ ‎دورانديشي و درست عمل كردن سنسورهاي صلاحيت شناس بروند‎ ‎كه‎: ‎ديديد آن چند عضو ‎ ‎چگونه و با چه فراستي تشخيص درست داده بودند كه پيرموذن و امثال پيرموذن صلاحيت‎ ‎ذاتي جهت حضور در پارلمان ايران را ندارند و تحقيقاً و در تحليل نهائي در آغوش‎ ‎آمريكا و آمريكائيان غش خواهند كرد؟ هر اندازه اقدام پيرموذن در دادن‎ ‎مصاحبه به رسانه اي مغرض و بي صلاحيت مانند صداي آمريكا فاقد تدبير و دفاع بود و‎ ‎هست متاسفانه مشاهده شد‎ سركار‎ ‎خانم فاطمه حقيقت جو ‎نماينده سابق مجلس ششم از موضعي اصلاح طلبانه با دفاع‎ ‎نسنجيده تر از اقدام پيرموذن و در راستاي توجيه عمل پيرموذن اين طشت تعفن را بيشتر‎ ‎بر هم زد و نه تنها نتوانست مساعدتي به آن نماينده خطاكار كند بلكه با استفاده از‎ ‎ادله اي بشدت ضعيف و قابل مناقشه در توجيه آن مصاحبه رسوا، پرونده فعاليت سياسي خود‎ ‎را بي دليل آلوده به اين رسوائي كرد‎.‎ سركار خانم حقيقت‌جو در حالي در مقام‎ ‎دفاع از پيرموذن و با استناد به اصول 84 و 86 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران‏‎ ‎اظهار داشته‌اند‎:"‎نمايندگان آزاد هستند در تمام‎ ‎امور كشور بدون نگراني از پيگيري قضايي آزادانه صحبت كنند و قانون اساسي هيچ ظرفي‎ ‎را تعيين نكرده كه مثلا صحبت آنها بايد از طريق صدا و سيما باشد. طبيعي است كه از‎ ‎تمام ابزار رسانه‌اي مي‌توان استفاده كرد‏‎" ‎كه توجه به اين نكته نكرده اند‎ ‎با دستمال نجس نمي توان اقدام به پاكيزه كردن‎ ‎آلودگي‌ها كرد‎. ‎گوهر كلام سركار خانم حقيقت جو ناظر بر اين اصل است‎ ‎كه‎ "‎هدف وسيله را توجيه مي كند‎" ‎اما ظاهراً‎ ‎ايشان در جريان نيستند كه خيلي پيشتر از آقاي پيرموذن و خانم حقيقت جو،اين سازمان‏‎ ‎تروريستي مسعود رجوي بود كه با ادعاي اين كه چنانچه هدف مقدس باشد از هر ابزاري‎ ‎براي رسيدن به آن هدف مي توان استفاده كرد، كارزار مبارزه سياسي و نظامي خود با‎ ‎جمهوري اسلامي را آرايش داده تا آنكه نهايتاً خود را در آغوش صدام و كنگره آمريكا‎ ‎ديد در حالي كه دستانشان به خون هم وطنان خود آلوده شده بود‎.‎ سركار خانم حقيقت جو و جناب آقاي‎ ‎پيرموذن ظاهراً متوجه نيستند قواعد مبارزه سياسي نيز بايد برخوردار از الفباي پاك‎ ‎آئيني باشد‎.‎ تن زدن به لجن چه يك بند انگشت چه تمام قد برخوردار از قبح ذاتي‎ ‎يكساني است و استعداد فراگير شدن دارد‎. ‎ رسانه صداي آمريكا به اعتبار‎ ‎مسئولين و عملكردش به آن اندازه فاقد صلاحيت است كه سرشكستگي ناشي از آلوده شدن به‎ ‎نجاست آن را نتوان با هيچ آب زمزمي مطهر كرد‎.‎ خوب بود لااقل جناب پيرموذن و‎ ‎سركار خانم حقيقت جو قبل از چنان اقدام و اظهاراتي در توجيه چرائي مصاحبه با صداي‎ ‎آمريكا نيم نگاهي به نامه اخير ‎دكتر ابراهيم يزدي ‎دبير كل نهضت آزادي ايران‎ ‎خطاب به مسئولين اين رسانه مي انداختند تا با منظور نويسنده در رعايت قواعد مبارزه‎ ‎پاك سياسي آشنا مي شدند‎. سركار خانم حقيقت جو و جناب آقاي پيرموذن ظاهراً توجه به اين نكته‎ ‎ندارند كه اين رسانه با بودجه مستقيم دولت ايالات متحده و بمنظور دخالت مستقيم و‎ ‎مغرضانه در امور داخلي ايران راه اندازي شده. اين در حالي است كه دولت ايالات متحده‏‎ ‎در جريان حل و فصل بحران گروگانگيري ديپلمات هاي خود در تهران در قرار داد الجزاير‎ ‎رسماً متعهد به عدم مداخله در امور داخلي ايران شد‎.‎ گذشته از آن مسئولين‎ ‎ارشد اين رسانه ذاتاً برخوردار از صلاحيت جهت همدلي و هم نوائي با ايرانيان با‎ ‎ادعاي خيرخواهي يا حتي اطلاع رساني منصفانه و بدون جانبداري نيستند‎.‎ سركار‎ ‎خانم حقيقت جو و جناب آقاي پيرموذن بايد به اين نكته عنايت بيشتري داشته باشند كه‎ ‎اكثر مسئولين ايراني تبار اين رسانه اعم از آنها كه مقابل دوربين اين رسانه مي‎ ‎نشينند و مسئولين ستادي آن بصورت رسمي شهروندي ايالات متحده آمريكا را پذيرفته‎ ‎اند‎.‎ حال بر اساس كدام حزم و مصلحتي سركار خانم‎ ‎حقيقت جو و جناب آقاي پيرموذن مي توانند توجيه گر چرائي و درستي درددل كردن با‎ ‎رسانه اي اجنبي باشند كه خود را پياده نظام دولت ايالات متحده در نبرد سلطه طلبانه‎ ‎برعليه ايران تعريف كرده‎.‎ سركار خانم حقيقت جو و جناب آقاي پيرموذن بخوبي بر‎ ‎اين واقعيت واقفند كه دو كتاب قرآن و ديوان حافظ دو جزء ثابت منزل عموم ايرانيان‎ ‎است و طبعاً بايد بپذيرند حضور اين دو كتاب و نصايح و اندرزهاي اخلاقي آن نزد‎ ‎ايرانيان برخوردار از ضمانت اجراست. لذا چقدر پسنديده بود تا ايشان لااقل تاسي به‎ ‎خواجه شيراز كرده و قبل از ابراز هر شكوائيه اي نزد نامحرم اين غزل حافظ را زير لب‎ ‎زمزمه مي كردند‎:‎ آشنايان ره عشق،گرم ‎خون بخورند ناكسم گر به شكايت سوي بيگانه روم  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 700]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن