تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799427454




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بازتنظیم روابط ایران و روسیه ضروری است


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دیپلماسی  - عضو هیات علمی گروه مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران مهمترین اشتباه در روابط تهران با مسکو را این می داند که ایران از روسیه همچنان تصور شوروی و بازی در یک نظام دو قطبی را دارد. مینا علی اسلام: دکتر جهانگیر کرمی به خوبی با زوایای مختلف فرهنگی و تاریخی و سیاسی روسیه آشناست و اطلاعات قابل توجهی در خصوص جایگاه این خصوصیات جامعه روسیه در روابط با ایران ارائه کرده است. این عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان که سوابق فعالیت های پژوهشی در روسیه و برخی کشورهای حوزه آسیای میانه را دارد با حضور در «کافه خبر»، به جزیی ترین حوادث تاریخ سه دهه ایران و روسیه وارد شد تا به تصویری از آینده روابط تهران و مسکو دست پیدا کند. فضای کنونی روابط میان ایران و روسیه را چگونه ارزیابی می کنید. آیا می توان این روابط را سرد توصیف کرد؟زمانی که از روابط ایران و روسیه سخن می گوییم این روابط در دو سطح معمولی و حساس مطرح می شود. در سطح نخست چندان به تحولات بین المللی مانند روابط روسیه و امریکا، مساله هسته ای ایران و مسائلی از این قبیل ارتباطی پیدا نمی کند. این سطح همان روابط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی و تجاری معمولی است که میان ایران و روسیه برقرار است و در این سال ها روند رو به گسترشی داشته است. این سطح از روابط همچنان در جریان است و کمتر از مسائل سیاسی بین المللی تاثیر می گیرد. حساسیت زیادی هم متوجه این سطح از روابط نیست. به این ترتیب دو سطح از روابط میان ایران و روسیه موجود است؛ روابط حساس در بخش های سیاسی و امنیتی و روابط عادی در بخش های فرهنگی و علمی و تاریخی و تجاری. اتفاقاتی که طی یک یا دو سال اخیر در روابط تهران و مسکو رخ داده است بیشتر بر روابط حساس سیاسی و امنیتی دو کشور تاثیرگذار بوده و کمتر بر آن سطحی از روابط که پس از فروپاشی شوروی آغاز شد و روند رو به رشد را نشان می دهد تاثیر گذار بوده است. به نظر می رسد اگر حوزه روابط عادی دو کشور همچنان به همین شکل ادامه داشته باشد می تواند در بلند مدت بسیاری از مسائل سیاسی میان دو کشور را هم تحت تاثیر خود قرار دهد. ارتباطات ایران و روسیه بواسطه دریای خزر و کشتیرانی در حال افزایش در این دریا، از این موارد است. ارتباطات بین استانی میان ایران و روسیه و شرکت های روسی و ایرانی که تجربه همکاری چندین دهه ای دارند، همه و همه نشانه متفاوت بودن دو سطح از روابط عادی و حساس میان ایران و روسیه است. سطح روابط عادی تجاری و فرهنگی میان دو کشور طی دو دهه اخیر رو به رشد بوده یا به ثبات نسبی رسیده است؟این روند رو به رشد بوده و همچنان نیز در حال افزایش است. این سطح از روابط  حتی به قبل از فروپاشی شوروی باز می گردد و سابقه ای چند سده ای دارد. این روابط از قرن شانزدهم آغاز شده در قرن هفدهم و هجدهم تداوم یافته و در قرن نوزدهم روسیه به تنهایی 60 درصد از نوع روابط تجاری ایران را پوشش داده است. در قرن بیستم نیز این روابط ادامه یافته و کمتر متاثر از روابط سیاسی بوده است. روس ها در سال های 1330 تا 1357صنایع بزرگی را در ایران پایه گذاری کردند. صنایعی چون ذوب آهن، سیمان، نیروگاه ها، تراکتورسازی و فولاد. روابط فرهنگی میان دو کشور هم در این سال ها همواره به طور جدی وجود داشته است. دوره کمونیسم برخی از داستان های ایرانی تیراژ میلیونی در روسیه داشت. این روابط همواره رو به گسترش بوده و البته گاه نیز وقفه هایی در آن ایجاد شده است. در زمان جنگ و حمله شوروی به افغانستان از یک سو و انقلاب اسلامی در ایران و مبارزه با کمونیست ها و سپس فروپاشی شوروی از سوی دیگر وقفه هایی در این روابط ایجاد شده است. در اواخر دوره شوروی روابط  دو کشور با قرارداد 1989 میان آقای هاشمی و گورباچف آغاز شد. با این حال وقوع فروپاشی، کل روابط خارجی روسیه را تحت تاثیر قرار داد و رابطه این کشور با همه کشورها از جمله ایران محدود شد. اما سطح روابط میان ایران و روسیه تا قبل از بحران اقتصاد جهانی به نزدیک 4 میلیارد دلار رسید و تحت تاثیر بحران به حدود 5/2 میلیارد دلار کاهش یافت. عمدتا این روابط در چه حوزه هایی برقرار است؟به طور عمده از طرف روس ها این روابط در صنایع، تولیدات شیمایی و آهن آلات است و از طرف ایران هم بیشتر شامل صادرات موارد خام است. البته رقم نامتوازنی به لحاظ تجاری میان دو کشور وجود دارد. می توان گفت ایران 1 و روسیه 9 است و تراز تجاری وجود ندارد. البته این چشم انداز وجود دارد که این تراز تجاری به تدریج بهبود پیدا کند. آیا برای حضور شرکت های ایرانی در روسیه مزیت یابی شده است؟در این رابطه تلاش هایی شده است. به طور کلی پس از جنگ هشت ساله روی آوری مجدد ایران به روسیه برای تامین تسلیحات بود. پس از آن این همکاری به حوزه تکنولوژی های پیشرفته تسری یافت. ایران طی این سال ها تحریم بود. در نتیجه در ریاست جمهوری معاونت فن آوری ها تشکیل شد. این مرکز تلاش داشت نیاز ایران به تکنولوژی پیشرفته را تامین کند. حدود هفتاد درصد روند همکاری برای تامین این تکنولوژی های پیشرفته طی این سال ها با روسیه بوده است. به بیان دیگر می توان گفت که تکنولوژی پیشرفته و صنایع سنگین ما روسی است؟در حوزه دفاع این گونه شده اما در حوزه غیر دفاعی هنوز حضور روسیه آنقدر پر رنگ نیست که بتوان گفت تکنولوژی ما روسی است. بخش هایی از تکنولوژی ایران از هند، چین، و کشورهای اروپایی به صورت غیر رسمی و از سوی طرف های ثالث تامین می شود. زیرساخت هایی که از گذشته در ایران باقی مانده به غیر از چند صنعت سنگین، مابقی عمدتا غربی است. به هر حال بخشی از های تک مورد نیاز ایران از روسیه تامین می شود. همکاری ایران و روسیه طی دو دهه اخیر در صنایع نظامی و دفاعی چه مزایا و چه معایبی دارد؟در مورد صنایع غیر نظامی تحریم های غیر رسمی بوده اما در مورد صنایع نظامی و دو منظوره تحریم ها کاملا مستقیم بوده است. شرایط تحریم به صورت طبیعی تنها یک گزینه را در اختیار ایران می گذاشت و این گزینه هم روسیه بود. بررسی ابعاد مثبت و منفی همکاری با روسیه و به طور کلی آسیب شناسی زمانی معنا دارد که گزینه های دیگر هم در برابر ایران باشد. اما زمانی که تنها یک گزینه موجود بوده دیگر آسیب شناسی معنا ندارد. اکنون صنایع نظامی ایران صنایع بومی- روسی است. صنایعی که در جنگ به نوعی بومی سازی شده اند و پس از جنگ با واردات از روسیه در قالب مهندسی معکوس و مونتاژ و پس از آن به شکل مشارکت در ساخت و بومی سازی پیش رفته اند. به نظر می رسد که فقدان تراز تجاری میان ایران و روسیه و وابستگی مستقیم ایران به مسکو در تامین صنایع نظامی، روس ها را در موقیعیت برتر قرار داده و باعث شده که روسیه از این روابط به سود خود استفاده کند.برای تغییر این شرایط و ایجاد تعادل در تراز تجاری و همکاری های نظامی و دفاعی باید چه راهکارهایی را در پیش گرفت؟طبعا و متاسفانه این موازنه به نفع روسیه است اما این موازنه تنها به لحاظ عدد و رقم به نفع روس ها نیست بلکه از نظر کیفیت هم همین گونه است. در واقع روسیه صادرات تکنولوژی و مواد صنعتی به ایران دارد اما ایران صادرات مواد خام به روسیه دارد. با این حال در مجموع نوعی بالانس سیاسی- فنی میان دو کشور بوجود آمده است. به این معنا که دست برتر روسیه در صادرات کمی و کیفی به ایران با برگ های بازی ایران در مسائل منطقه ای به نوعی موازنه رسیده است. به این ترتیب ایران به لحاظ موقعیت خاص خود در منطقه و مسائل روسیه در منطقه و در نهایت به واسطه مسائل قفقاز و آسیای میانه و خزر، به نوعی توانسته موازنه نسبی را با روسیه برقرار کند. روسیه طی بیست سال گذشته آسیب پذیری های جدی در حوزه مسلمانان داخلی و محیط مجاور خود داشته است و ایران توانسته از نقش ثبات ساز  و میانجی گرایانه خود استفاده کند. با این حال هر چه پیش تر رفتیم به نظر می رسد که روند بازی ایران در منطقه سیر نزولی به خود گرفته است. نظر شما چیست؟سه بحران به نوعی ایران و روسیه را درگیر کرد که عمدتا تبعاتی متوجه روسیه داشت؛ این سه بحران شامل قره باغ، تاجیکستان و چچن بود و در هر سه بحران ایران به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم وارد شد. می توان بحث طالبان را هم اضافه کنیم و در این مورد هم نیاز مشترک دو کشور برای حل و فصل وجود داشت. در بحث گرجستان نیز بحران دامن گیر روسیه بود و ایران متاسفانه به اندازه لازم وزن ورود به این بحران را نداشت. این بحران ها به تدریج حل شد. در حال حاضر بحران تاجیکستان حل شده، بحران طالبان برای ایران حل شده و جای خود را به بحران امریکا در منطقه داده است. بحث قره باغ ادامه دارد و بحث چچن هم به ظاهر حل شده اما همچنان برای روسیه هزینه بر است. این مسائل برای روسیه همچنان محل نگرانی است.امروزه اسلام گرایی در تاجیکستان به شکل خزنده و آرام تبدیل به موضوعی جدی تر تبدیل شده است. در مجموع باید گفت که برگه های بازی منطقه ای ایران به طور کلی از میان نرفته است اما بحران های مذکور به گونه ای حل و فصل شده که روسیه توانسته است امتیازات مهمی بدست آورد. چرا ایران سرنخ های حل و فصل این بحران ها را از دست داد؟باید در یک ساختار کلان منطقه ای به هر یک از بحران های ذکر شده نگریست. در بحران قره باغ ایران همسایه منطقه بود، راه دسترسی به آذربایجان از طریق نخجوان در دست ایران بود، تنها راه ارتباطی ارمنستان با دنیای خارج هم ایران بود. این ها برگ های بازی در دست ایران بود اما روس ها حاضر نبوده و نیستند که در مسائل قفقاز برای کشورهای دیگر نقش قائل شوند. اولویت اول روسیه در سیاست خارجی آن بخشی از منطقه مجاور یا خارج نزدیک است که با اروپا و ناتو مرتبط است یعنی حوزه بالتیک و سه جمهوری اسلاو شامل بلاروس، اوکراین و ملداوی. این اولویت اصلی روسیه در حوزه CISاست. پس از آن حوزه دریای سیاه و قفقاز   و سپس منطقه خزر و آسیای میانه مورد توجه روسیه است. به این ترتیب آسیای مرکزی کمتر موجب دل نگرانی روسیه است. روسیه در قفقاز قائل به بازی با کشور دیگری نیست. با این حال از مزیت دیگر کشورها در حل بحران های این منطقه استفاده می کند. به طور مثال از مزایای ترکیه در فشار بر آذربایجان و گرجستان استفاده کرده یا از مزیت ایران برای بحث ارمنستان و آذربایجان استفاده می کند. در بحث تاجیکستان ایران برگ بازی را در دست داشت اما در آن دوران سیاست خارجی ایران به گونه ای نبود که وارد این درگیری ها شود. سیاست خارجی ایران پس از جنگ سیاست سازندگی، تنش زدایی و تئوری ام القری اسلامی را دنبال می کرد. در آن زمان ایران می خواست از مزیت های منطقه ای استفاده کند اما نه به شکل تعارضی. از سوی دیگر باید شرایط بین المللی را در نظر گرفت. ایران تحت فشارهای غرب و اروپا بود و نمی توانست در منطقه با روسیه هم وارد درگیری شود. در مجموع نباید این طور تصور کرد که مزیت های ایران در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی از دست رفته است. هنوز هم ایران همسایه این مناطق است و هنوز هم توجه اسلام گرایان (غیر دولتی و مدرن) این مناطق به ایران جدی است. ایران به دلایل خاص و در شرایط داخلی و بین المللی ویژه برای حل بحران های فوق با روسیه همکاری کرد. در آن شرایط شاید گزینه دیگری متصور نبود مگر اینکه سیاست خارجی ایران به شکل اساسی متحول می شد و آن هم منوط به حل مسائل و اختلافات میان ایران و امریکا بود. سیر روابط امنیتی و سیاسی ایران و روسیه را طی دو دهه اخیر چگونه می بینید؟ آیا مناسبات ما در این بخش همواره به نفع روسیه بوده؟تا قبل از انقلاب موضوع بسیار متفاوت بود. ایران جزء بلوک غرب بود و به لحاظ سیاسی و امنیتی در حلقه ناتو و سنتو قرار داشت. اگرچه به لحاظ اجتماعی و اقتصادی با روسیه روابط خوبی داشت اما این نوع روابط کاملا از روابط سیاسی و امنیتی متمایز بود. پس از انقلاب سیاست خارجی ایران مستقل شد. در ابتدا شوروی از مواضع بین المللی ایران استقبال کرد و امیدوار بود ایران را به شکلی در مجموعه خود وارد کند. روس ها با ناامید شدن از این موضوع، در عین حال که در طول جنگ ایران و عراق از عراق حمایت کردند اما هیچ گاه روابط با ایران را هم رد نکردند. در تمام طول جنگ هشت ساله روس ها به لحاظ رسمی و البته در سیاست اعلامی سیاست بی طرفی را اعلام می کردند و بر خاتمه جنگ  تاکید داشتند اما حمایت از عراق را هم ادامه می دادند چراکه قراردادهای 10 ساله با این کشور داشتند و عراق در آن زمان به عنوان یک دولت با ایدئولوژی سوسیالیستی در شمار همکاران و هم پیمانان شرق محسوب می شد. روس ها در عمل نه آنقدر اراده داشتند که جنگ میان ایران و عراق را تمام کنند چراکه نفس ادامه جنگ را برای فرسایش قدرت ایران به خاطر افغانستان و مسلمانان داخل شوروی مناسب می دانستند و نه ادامه این جنگ را به نفع بلوک شرق می دانستند. پس از جنگ ایران برای تامین تسلیحات به شوروی روی آورد و قرارداد ده ساله میان دو کشور منعقد شد و پس از آن به خاطر فروپاشی روابط روسیه تحت تاثیر قرار گرفت. تا سال 1996 روابط دو کشور محدود بود و گرایش روس ها در سیاست خارجی طی این سال ها به سوی غرب بود اما مسائل بوسنی و بحران اقتصادی 1998در روسیه و بعد بحران کوزوو روسیه را از ادامه همکاری با غرب ناامید کرد و به تناسب آن، رابطه مسکو و تهران گسترش یافت. پس از آن پوتین در روسیه به قدرت رسید و یک سیاست عمل گرایانه و مستقل تر نسبت به غرب در روسیه نمایان شد. اوج این سیاست و به شکل هجومی در بحث سپر دفاع موشکی نمایان شد. در نشست مونیخ با سخنرانی تند آقای پوتین روابط با غرب تند تر و هجومی تر شد و البته پا به پای این سردی روابط با غرب، روابط روسیه و ایران رو به رشد گذاشت. در همه این سال ها روسیه از یک ایران مستقل ضد امریکایی استقبال می کرد. این سیاست مستقل ایران در مقابل امریکا یا امریکا ستیزی ایران برای روسیه مثبت بود. در عین حال که ایران در هیچ نقطه ای منافع روسیه را تهدید نمی کرد. به این ترتیب فاکتور امریکا روابط تهران و مسکو را در این مقطع نزدیک می کند و به موازات کم رنگ شدن این فاکتور، روابط ایران و روسیه هم کم رنگ می شود. اما بحث ریشه ای تر از این است؛ شاید فراز و فرود روابط ایران و روسیه بسته به نوع نگاه دو طرف است. من معتقدم که سیاست شرقی ایران که از زمان سازندگی آغاز شده و ادامه یافت و در دوره اخیر شدت گرفت، روابط با روسیه و چین و کشورهای شرق را در اولویت قرار داد و انتظار از رابطه با روسیه را به طور غیر معقولی بالا برد. اگر هدف این سیاست تشکیل یک جبهه و اتحاد در مقابل غرب و ناتو بود، چنین هدفی با این سیاست قابل تحقق نبود. اکنون تصویر روشنی از نگاه روسیه به چین وجود ندارد. این تفکر در روسیه بسیار پر رنگ است که باید به سوی غرب در مقابل چین پیش رفت چراکه در آینده چین یک تهدید خواهد بود. چشم انداز این سیاست شرقی در این سطح که ایران با کشورهای شرقی مانند چین و هند و روسیه و ... رابطه داشته باشد، معقول است اما اینکه ایران و این کشورها در مقابل غرب یک جبهه واحد را شکل دهند، عملا ناممکن است. در نتیجه مساله ایجاد شده این است که ما از روسیه انتظاراتی را در ذهن پرورانده ایم که روسیه نمی تواند به آن جامه عمل بپوشاند. روسیه به دلایل مختلف حاضر نیست با کشوری تا این سطح وارد همکاری شود. در بحران گرجستان که اوج رویارویی روسیه و غرب بود، روسیه قدرت خود را با اقداماتش در گرجستان نشان داد. پس از آن تحولی در روابط روسیه و غرب ایجاد شد. آقای مدودف در روسیه نگاهی متفاوت با پوتین داشت و در امریکا هم اوباما بر سر کار آمد. بحران اقتصاد جهانی هم وقوع یافت. تاثیر این سه فاکتور بر روابط روسیه و غرب این بود که RESET در روابط روسیه و غرب مطرح شد. پس از آن ملاقات های مکرر روسای جمهور روسیه و امریکا طی دو سال اخیر را شاهد بودیم که به هشت دیدار رسید و میان دو کشور بی سابقه بود. نشست لیسبون هم شاهدی دیگری بود که روابط و تعاملات مثبت غرب و روسیه در حال جدی تر شدن است. آقای راس موسن این نشست را مهمترین نشست تاریخی سران ناتو اعلام کرد. این نشان می دهد که رابطه روسیه با غرب و ناتو و امریکا در حال گسترش است و به تناسب این بهبود، روابط سیاسی و امنیتی ایران و روسیه هم در حال تحول است و اگر برخی موانع موجود کم رنگ شود به یک نقطه عطف می رسد.  به بیان دیگر اگر وضع همین طور پیش برود از این پس روابط سیاسی و امنیتی ایران و روسیه یا محدود می شود یا بیش از این گسترش پیدا نخواهد کرد اما این مساله تاثیر کمتری بر بخش های  معمول و متعارف روابط خواهد داشت. برای محفوظ نگاه داشتن روابط سیاسی موجود میان تهران و مسکو و توسعه این روابط چه راهکارهایی پیشنهاد می کنید؟برای اینکه ما سطح روبط سیاسی و امنیتی خود با روسیه را از دستبرد آسیب ها و مشکلات دور کنیم، اول باید انتظارات از روابط با روسیه را تنظیم کنیم. ما نباید دنبال آن باشیم که با روسیه به برخورد و مواجهه با دیگران برویم. به دلایل مختلف چنین چیزی امکان پذیر نیست یعنی حتی اگر روسیه به وضعیت مقابله با غرب هم کشیده شود این مقابله در اسرع وقت حل و فصل خواهد شد چراکه سیاست خارجی روسیه با جهت گیری های متعدد است و در حوزه های مختلف با غرب رقابت و همکاری دارد. روسیه از یک سو روابط دوجانبه با اکثر کشورهای غربی دارد و از سوی دیگر در نهادهای منطقه ای و بین المللی با کشورهای غربی همکاری دارد. ممکن است در کوتاه مدت اختلاف و تنش میان روسیه و غرب برای ایران منافعی داشته باشد اما این سود کوتاه مدت را نمی توان چنین تسری داد که با روسیه می شود به نبرد دیگران رفت. به این ترتیب تعریف معقول از انتظارات ایران از روسیه اولین گام است. منطق استقلال سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هم این را ایجاب می کند. متاسفانه گاهی تصور ایران این بوده که می توان جبهه ای با مشارکت روسیه را تشکیل داد. آیا تصور ما این بود یا شرایط بین الملل ایجاب می کرد که ایران صرفا به همکاری و اتحاد با روسیه در مقابل غرب روی آورد؟در برخی موارد فشارهای خارجی شرایطی را ایجاد کرده  که تصور استفاده از روسیه به عنوان یک فرصت قوت گیرد.   با منطقی کردن انتظارات از روسیه می توان آسیب ها را کاهش داد. در عین حال ایران در بحث روابط خارجی باید به فکر گزینه های دیگر و راه های دیگر باشد. به عبارت دیگر اینکه ما خود را در سیبل غرب و امریکا و ناتو قرار دهیم، مناسب نیست. شاید در شرایط حساس نه چین و نه روسیه و دیگر کشورهای شرقی نتوانند کمکی به ایران کنند. نکته دیگر این است که در سیاست خارجی لزوم بهره گیری از عقل، منطق، تدبیر و دیپلمات های توانمند از اصول است. با این رویکرد می توان از همه فرصت های موجود استفاده کرد و صرفا به کشور یا کشورهای خاصی نظر نداشت. به هر حال رابطه با هر قدرتی و از جمله روسیه  برای ایران یک فرصت است. در این سیستم بین المللی همکاری با کشوری مانند روسیه و همکاری با آن بسیار ضروری است اما بایستی به محدودیت ها و مسائل بعدی هم توجه داشت. اشاره کردید به فراز و فرودهای سال های اخیر اشاره کردید. عمده تحولات تاریخی که پس از انقلاب روابط ایران و روسیه را تحت تاثیر قرار داد چه بود؟شوروی تا آخرین روزهای قبل از انقلاب از رژیم شاه حمایت کرد و هیچ حمایتی از انقلابیون نکرد. شاید تصور آنها این بود که پس از انقلاب یا مذهبیون به قدرت می رسند یا لیبرال ها و هیچ یک از این گزینه ها به مصلحت روسیه نیست. از سوی دیگر امکان به قدرت رسیدن کمونیست ها در ایران را نیز بسیار دشوار می دیدند. به این ترتیب از انقلابیون ایران استقبال نکردند اما پس از انقلاب تلاش کردند رابطه با ایران را بهبود بخشند. در این راستا سفیر شوروی چهار بار به خدمت امام رفت. بار اول صحبتی صورت گرفت. بار دوم امام تنها گوش کردند و بار سوم امام اجازه ملاقات نداد. در آن زمان آنها متوجه شدند که شرایط در ایران تغییر کرده است. آنها با این حال به حزب توده امید بسته بودند و تلاش داشتند این حزب را وادار به همکاری با امام کنند. اما در جریان برخورد با توده ای ها شووری چند بیانیه در این خصوص صادر کرد. این اتفاقات همزمان با فتح خرمشهر و تغییر موازنه در جنگ و افزایش احساس نگرانی مسکو نسبت به سقوط رژیم صدام شد. از سوی دیگر حمایت ایران از افغانستان نیز در این دوره افزایش یافت. همه این تحولات موجب شد که شوروی نیز تا پایان جنگ از عراق حمایت کرد اما در مقطع طرح قطع نامه 598 و اسکورت کشتی های عراقی که هم زمان با روی کار آمدن گورباچف و بهبود نسبی روابط روسیه و امریکا بود، مسکو برای پایان جنگ تلاش کرد. این کمک با دادن موشک های با برد بالا به عراق که امکان هدف قرار دادن تهران را داشت، شدت گرفت و به این ترتیب با زدن تهران پذیرش قطع نامه 598 تسریع شد. در دولت های نهم و دهم آیا روابط ایران و روسیه دستخوش تحولات خاصی شد؟اگر ما جدی تر شدن این روابط را پس از روی کار آمدن آقای پوتین و پس از بحران کوزوو بدانیم، آن وقت می توان گفت که این روابط پس از کنفرانس مونیخ بسیار پر رنگ تر شد به طوری که روس ها حاضر شدند قرارداد تحویل سیستم موشکی اس- 300 را با ایران منعقد کنند. بعد از این اتفاقات روسیه نسبت به موضوع محتاط تر شد. در فضای جدیدی که تحولی در روابط روسیه و امریکا صورت گرفته و توافقات با کشورهای اروپایی حاصل شده است، این موضوع باعث شده که روسیه نسبت به روابط سیاسی و امنیتی با ایران با احتیاط بیشتری برخورد کند. آیا موضوع لاینحلی میان ایران و روسیه وجود دارد که مانع از تصور یک چشم انداز ایده آل برای روابط شود؟نگاه من به آینده ایران و روسیه دو جنبه ای است؛ من در سطح روابط عادی تجاری و اقتصادی و فرهنگی میان ایران و روسیه نگاه خوشبینانه ای دارم چراکه حتی روس ها نیز  برای ارتقای این سطح از روابط شان با ایران ارزش خاصی قائل هستند. اما در سطح روابط امنیتی و سیاسی، گره خوردن این مساله با روابط روسیه و غرب  موجب شده که در صورت تداوم و تسریع تعاملات مسکو و واشنگتن احتمالا در آینده مسائلی رخ دهد مگر آنکه این روند متوقف شود. البته باید در نظر داشت که  امکان توقف این روند میان روسیه و امریکا وجود دارد. با توجه به گسترش زمینه های مشارکت روسیه با غرب بویژه در بحث سیستم دفاع موشکی چگونه این امکان وجود دارد؟روابط امریکا و روسیه و روسیه با غرب به طور کلی چند مساله مهم و پیچیده را در بر می گیرد؛ اول اینکه همه مسائل میان روسیه و غرب برطرف نشده و همچنان مسائل لاینحلی باقی است. مساله گرجستان و اوستیا همچنان مانده، قرارداد کاهش تسلیحات استراتژیک میان دو کشور تصویب نشده و از سوی دیگر در مورد سیستم دفاع موشکی مشترک روسیه صرفا بصورت شریک برابر حاضر به همکاری است. این شریک برابر از سوی غرب چندان پذیرفته نیست. از سوی دیگر غرب هنوز هیچ واکنش مثبتی به طرح آقای مدودف با عنوان «نظام جامع امنیتی اروپا» نداده است و همچنان بر نهادهای امنیتی موجود تاکید دارد. در امریکا و در انتخابات داخلی این کشور جمهوری خواهان پیروز میدان بوده اند. وضعیت قراداد کاهش تسلیحات استراتژیک میان دو کشور نامعلوم است و امکان اینکه اوباما جای خود را به یک رئیس جمهور جمهوری خواه دهد، وجود دارد. در طرف روسی هم اگر در انتخابات آینده آقای پوتین به قدرت برسد، طبیعتا روند همکاری با غرب به آسانی شرایط کنونی ادامه نخواهد داشت. دست اندازهای فنی و سیاسی و داخلی در امریکا و روسیه برای آینده روابط وجود دارد و این امکان را برای گسترش روابط روسیه و ایران فراهم می کند. آقای کرمی! اگر پوتین در روسیه و یک جمهوری خواه در امریکا بر سر کار آیند، روابط مسکو و تهران دستخوش چه تغییراتی می شود؟اگر این اتفاق بیفتد روابط روسیه و امریکا از شرایط کنونی خارج شده و جنبه های رقابتی این روابط پر رنگ می شود. زمانی که جنبه های رقابتی قوت گیرد به طور طبیعی بستر رابطه مسکو و تهران هموارتر خواهد شد. در داخل روسیه در مورد آقای پوتین و مدودف چند اعتقاد وجود دارد؛ برخی معتقدند که آقای مدودف تنها نقش بازی می کند و همچنان تصمیم گیرنده پوتین است. برخی دیگر معتقدند که اساسا کل رقابت میان پوتین و مدودف تنها یک بازی است. برخی دیگر معتقدند که به واقع این رقابت جدی است و اختلاف نظر میان این دو شخصیت ریشه ای است. من عقیده سوم را جدی می بینم؛ آقای پوتین یک نگاه نظامی و امنیتی نسبت به مسائل داخلی روسیه و اوضاع بین المللی دارد اما آقای مدودف یک نگاه فنی تر، لیبرال تر و دموکرات تر نسبت به مسائل داخلی و خارجی دارد. در نتیجه اگر مدودف نتواند تا یک سال و نیم آینده افکار عمومی را در روسیه با خود همراه کند، احتمال به قدرت رسیدن پوتین زیاد است. همه شواهد حاکی از اهمیت بازنگری در روابط ایران و روسیه دارد. چه میزان این تجدید نظر و بازنگری را جدی می دانید؟من قائل به «باز تنظیم روابط  ایران و روسیه» هستم. به این معنا که روابط گذشته بعد از فروپاشی شوروی برای دو دهه روابط ایران و روسیه را شکل داد. یکسری فاکتورها و ساختار این روابط را تعریف کرد. اکنون این ساختارها و فاکتورها دیگر یا وجود ندارند یا متحول شده اند. لذا ما باید بر اساس واقعیت های جدید داخلی، منطقه ای و بین المللی به بازتنظیم روابط بپردازیم. بر این اساس باید برنامه ها را در ارتباط با روسیه تنظیم کرد در غیر این صورت با منطق گذشته ادامه شرایط دشوار خواهد بود. فاکتورهای این تجدید نظر چیست؟ایران سال 1368 ایران پس از جنگ تحمیلی بود اما ایران امروز، اکنون یک قدرت منطقه ای است. از سوی دیگر مسائل منطقه ای در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز و خزر متحول شده اند. دیگر نه روسیه آن نفوذ گذشته را در منطقه دارد و نه آن ابهامات و نگرانی های ایران در آسیای مرکزی به شکل گذشته ادامه دارد. از طرف دیگر روسیه امروز دیگر روسیه دوره گورباچف و یلتسین و حتی روسیه سال های اول دهه کنونی نیست. لذا ما نیاز داریم که بر اساس این فاکتورها به بحث روابط نگاه دیگری داشته باشیم. چه میزان نزدیک شدن ایران به غرب و بویژه امریکا می تواند روابط تهران و مسکو را تحت تاثیر قرار دهد؟امروزه اساسا روابط بین الملل و نظام جهانی به گونه ای است که کشورها نمی توانند یکدیگر را نادیده بگیرند. مسائل و موضوعات هم در سطح ملی و منطقه ای آنچنان ابعاد جهانی یافته اند که امکان نادیده گرفتن یک کشور یا قدرت بزرگ بی معناست. غربی ها ایران را نمی توانند نادیده بگیرند. در برخی کشورهای غربی مسلمانان اقلیتی جدی هستند. از سوی دیگر ایران به رسانه ها و ابزارهایی دسترسی دارد که می توانند دغدغه های ایران را به دیگر کشورها منتقل کنند. در مورد ایران هم همین شرایط وجود دارد، ایران هم نمی تواند دیگر کشورها را در محیط بازی خود نادیده بگیرد. در یک فضای جهانی شده نادیده گرفتن بخشی از جهان یا قدرت هایی از جهان مشکل آفرین است. در نتیجه ایران باید به هر حال توجه داشته باشد که رابطه با روسیه، چین و هند زمانی معنای یک رابطه موثر و جدی را می دهد که به رابطه با دیگر کشورها هم اهمیت داده شود. این روابط می تواند فرصت هایی را ایجاد کند و مانع از آن می شود که برخی کشورها تصور کنند که ایران گزنیه دیگری در اختیار ندارد. اگر چنین تصوری وجود داشته باشد طبیعتا کشور ما قدرت مانور بالایی خواهد داشت. قدرت مانور زمانی پدید می آید که با همه بازیگران ارتباطاتی در چارچوب منافع ملی داشته باشید. این ارتباطات لزوما نباید همکاری جویانه باشد بلکه می تواند آمیخته با رقابت یا حتی تنش باشد. اکنون دیگر فضای دو قطبی و یک قطبی وجود ندارد. گروه هایی چون گروه بیست و دیگر سازمان های فرامنطقه ای موجب شده که نبودن کشورها در این چارچوب ها موجب بروز ضعف ساختاری آنها شود. ارتباط گیری کشورمان با این چارچوب ها بی تردید اهمیت دارد. چه میزان قابلیت ایران را با توجه به قابلیت های منطقه ای کشورمان برای این ارتباط گیری بالا می بینید؟ایران ظرفیت های فراوانی در اختیار دارد. در داخل ظرفیت های فرهنگی و تمدنی ایران برای جهان امروز بسیار مهم است. در منطقه هم ظرفیت های فراوانی برای ایران وجود دارد اما استفاده از ظرفیت ها منوط به ابزارها و استفاده از تفکر است. ما باید از تفکرات دوره جنگ سرد دور شویم. به عبارت دیگر باید به فراخور یک جهان جهانی شده با بلوک بندی های منطقه ای و روابط متقاطع و پیچیدگی های موضوعی و مسائلی که همه کشورها را درگیر کرده است با دنیا روبرو شویم. در قالب کلیشه های دوست و دشمن یا دو بلوک رقیب امکان خاتمه دادن به یک بحران در جهان امروز وجود ندارد. به این ترتیب یک دولت مستقل و یک قدرت منطقه ای که توسعه را هدف قرار داده است باید با قواعد جدید وارد بازی شود. بازتنظیم روابط ایران و روسیه منوط به باز اندیشی در مبانی فکری بلوک بندی شده و مبانی فکری باقی مانده از دیپلماسی گذشته است. دیپلماسی جدید در شرایط جدید می تواند منافع یک ملت را برای تمدن سازی، ایجاد توسعه، تثبیت و تضمین تداوم قدرت منطقه ای، تامین کند. آیا می توان به اشتباهی استراتژیک از سوی ایران در روابط با روسیه اشاره کرد؟من به طور کلی در شکل گیری و آغاز روابط ایران و روسیه حقیقتا اشتباه عمده ای نمی بینم. ایران برای آغاز رابطه با روسیه انتخاب خوبی داشت. آنچه که در این مسیر اتفاق افتاده البته قابل نقد است و آسیب هایی داشته اما در آن شرائط خاص یک اشتباه استراتژیک نبوده است. من فکر می کنم شاید مهمترین اشتباه در مراحل بعدی این روابط این بوده و هست که ایران از روسیه همچنان تصور شوروی  و بازی در یک نظام دو قطبی را دارد. این اشتباه باید اصلاح شود. به واقع روسیه نمی تواند شووری باشد نه به لحاظ شرایط داخلی، نه منطقه ای و نه بین المللی و از همه مهم تر بازی بین المللی امروز نیز بسیار فرق کرده است. روسیه جدید و شرایط جهانی جدید را باید به خوبی درک کرد. روسیه و چین مشترکا کشورهای مفید فایده برای ایران محسوب می شوند. رابطه تهران و پکن در ترسیم استراتژی های آتی روسیه با توجه به نگرانی این کشور از قدرت چین چه تاثیری خواهد داشت؟پس از فروپاشی شوروی مسائل مرزی روسیه با چین کاملا حل و فصل شد. روس ها حاضر بودند روند همکاری با چین را به مشارکت های امنیتی بین المللی هم تسری دهند اما چینی ها تمایلی نداشتند. در روسیه نگاه جدیدی به چین در حال شکل گیری است. این کشور با توجه به امکان تبدیل  شدن چین به قدرت اول اقتصادی و نظامی جهان در آینده و بودن این کشور در همسایگی روسیه و مهاجرت های غیر قانونی چینی ها به سرزمین های شرقی روسیه، چین را تهدید آینده می داند. اما این بدان معنا نیست که روابط مسکو و پکن از هم اکنون تحت تاثیر این نگاه باشد. در حال حاضر و تا اطلاع ثانوی همچنان تهدید برای روسیه از سوی ناتو و امریکاست. رخدادهایی که در روابط روسیه و غرب پدید آمده از دید مسکو مثبت است اما همچنان موقت است و یک روندی است که آغاز شده است و معلوم نیست تثبیت شود. آیا می توان کلید بهبود روابط ایران و روسیه را حل مشکلات ایران و امریکا و حل مشکلات فی مابین تهران و مسکو در زمینه ارسال اس 300 و دیگر اختلاف ها دانست؟ نگرانی هایی در روابط ایران و روسیه بوجود آمده که بیشتر در سطح روابط سیاسی و امنیتی دو کشور است. روسیه طی دو سال اخیر به میزانی سیاست خود را نسبت به ایران تندتر کرده است. اما اگر ایران بتواند در مذاکراتش با گروه شش موفق پیش برود و ضمن حفظ حقوق خود در مساله هسته ای وضعیت تعاملات را به جریان بیندازد، می توان انتظار داشت که در روابط ایران و روسیه هم شرایط جدیدی ایجاد شود. در غیر این صورت روابط تهران و مسکو مادامی که روند حل و فصل مسائل میان روسیه و غرب در جریان است، همچنان محدود بماند. بحث دریافت غرامت از روسیه به دلیل عدم ارسال سیستم موشکی اس 300 و طرح بحث غرامت جنگ جهانی دوم در شرایط کنونی آیا به مصلحت روابط ایران و روسیه خواهد بود؟در مورد دریافت غرامت به دلیل لغو قرارداد اس 300 مسکو در قبال ایران تعهداتی داشته و مبالغی دریافت کرده است. زمانی که چنین رخدادی میان دو کشور پیش می آید طبیعتا پیگیری حقوقی مساله کاملا طبیعی است. اما در مورد دریافت غرامت جنگ جهانی دوم باید گفت در اینکه ایران در این جنگ اعلام بی طرفی کرده بود اما مورد اشغال قرار گرفت، و خسارت های زیادی بر کشور ما وارد شد هیچ شکی نیست اما بحث غرامت مساله ای کاملا حقوقی است. این حق ایران است که به شکل حقوقی این موضوع را بررسی کند و در صورتی که حقوق دانان راه حلی برای این مساله داشته باشند، آنرا از طریق نهادهای حقوقی مربطه در سطح بین المللی دنبال کند.   پیش بینی شما از آینده روابط ایران و روسیه چیست؟این پیش بینی منوط به چند فاکتور است؛ اول اینکه آقای پوتین به قدرت باز می گردد یا خیر. دوم اینکه آیا اوباما بازهم در امریکا رئیس جمهور می شود یا خیر. سوم اینکه آیا جمهوری خواهان در همین وضعیت فعلی در امریکا سیاست منعطف تری در مقابل روسیه پی می گیرند یا خیر و عامل چهارم این است که آیا مذاکرات تهران و گروه شش به نتیجه می رسد یا خیر. چنانچه در روسیه پوتین به قدرت برسد، در امریکا جمهوری خواهان به قدرت برسند، جمهوری خواهان فعلی مانع تصویب قرارداد استارت 2 شوند و در نهایت 1+5 هم به نتیجه مثبت در مذاکرات با ایران برسد، می توان به صورت طبیعی چشم انداز روشن تری را برای روابط تهران و مسکو ترسیم کرد. به بیان دیگر می توان سه سناریو را در نظر گرفت: بدترین سناریو این است که همه چیز به نفع روابط روسیه و امریکا پیش برود. بهترین این است که رابطه مسکو و واشنگتن به مشکلات اساسی برخورد کند (که پتانسیل آن موجود است) و حالت سوم این است که وضعیت فعلی همچنان ادامه پیدا کند. در هر صورت روابط ایران و روسیه در سطح اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دارد مبنا و منطقی پیدا می کند که امکان تاثیر عوامل سیاسی را کم رنگ تر از گذشته می سازد. /30114




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 665]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن