تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799838175




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز كشور روزنامه‌هاي صبح امروز كشور در سرمقاله امروز خود به مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.     *قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان« بحران بي‌نظير در پاكستان» آورده است: بي نظير بوتو نخست وزير اسبق پاكستان كه اميدوار بود در انتخابات ژانويه دوباره به قدرت برسد، روز پنجشنبه در انفجاري كه در اجتماع انتخاباتي در شهر«راولپندي» رخ داد، به ضرب گلوله و عمليات انتحاري جان باخت. بوتو در اواخر دوره رياست جمهوري مشرف، به مذاكره پنهاني با وي روي آورد. اين مذاكره‌ها در ابوظبي ادامه يافت و از چشم رسانه‌ها نيز دور نماند. نتيجه توافقهاي «مشرف» و «بي نظير بوتر» مبني بر هموار نمودن مسير تقسيم قدرت نويد بخش احياي دموكراسي در سطح افكارعمومي بود؛ ضمن آنكه كشورهاي غربي نيز بي‌ميل نبودند در كنار رئيس جمهور اين كشور گزينه «بوتو» به عنوان تعديل‌كننده خواسته‌هاي مشرف عمل نمايد. مبناي توافقهاي مشرف با بوتو، تصويب قانون عفو عمومي براي غيرفعال شدن اتهام فساد مالي به خانم بوتو بود، ولي اعتراض بوتو و ديگر جريانهاي معارض ديني و سياسي بر تصدي فرماندهي ارتش و رياست جمهوري مشرف به طور همزمان به عامل فشار جديد عليه او مبدل گرديد. بدين منظور، بوتو براي دستيابي به مذاكره‌هاي صورت گرفته با رئيس‌جمهور كشورش، عازم پاكستان گرديد. اكنون گمانه‌هاي مطرح در خصوص قتل خانم بوتو، قبل از اينكه متوجه گروه‌هاي تندرو باشد، بيشتر متوجه دستگاه حاكمه اين كشور است و برخي دستگاه هاي امنيتي را به دليل مسامحه و توجه نكردن به دغدغه هاي امنيتي نخست وزير اسبق كشور مذكور، مسبب اين ترور معرفي مي كنند. يك روز پس از موعدي كه قرار بود دادگاه عالي پاكستان در مورد مشروعيت انتخاب مجدد ژنرال مشرف اعلام رأي كند، «بوتو» وارد پاكستان و شهر كراچي شد. شبكه خبري «سي ان ان» در گزارشي اعلام كرد، «بي نظير بوتو» پيش از ترورش نامه‌اي به «مارك اسگل» سخنگو يش در آمريكا فرستاد كه در آن نوشته بود: «پرويز مشرف حمايتهاي امنيتي لازم را از من به عمل نمي آورد و اگر اتفاقي برايم در پاكستان بيفتد، مسؤوليت آن بر عهده شخص مشرف است.» اگر چه دولت، انگشت اتهام را در واقعه ترور بوتو به سوي شبكه القاعده نشانه رفته و استدلال مي كند كه بوتو از مخالفان افراط‌گرايي و به عنوان دوست غرب شناخته شده بود؛ اما «مولي عمر» سخنگوي سازمان القاعده در پاكستان در گفتگو با خبرگزاري فرانسه گفت: «القاعده در اين حمله دست نداشته و ترور بوتو يك توطئه طراحي شده از سوي دولت، ارتش و سرويسهاي اطلاعاتي پاكستان بوده است». اكنون فارغ از اين كه مسؤوليت قتل رهبر حزب مردم متوجه چه فرد يا جرياني مي باشد، اين سؤال مطرح است كه قطار دموكراسي در اسلام آباد با مرگ يكي از مدعيان و طرفداران دموكراسي، چه سرنوشتي را پيدا خواهد نمود. عده‌اي از ناظران سياسي معتقدند ترور بوتو و نبود او در صحنه سياسي پاكستان، در شرايط فعلي مسير تحولات اين كشور را به سوي دموكراسي هموار مي‌نمايد. گروهي ديگر معتقدند دموكراسي با مرگ پرچمدار آن، يعني خانم بوتو متوقف مي شود. نواز شريف، ديگر مخالف مشرف از حزب «مسلم ليگ» معتقد است: «مشرف قصد ندارد انتخابات آزاد و عادلانه را در ماه آينده برگزار كند و عمليات تروريستي اخير دليلي بر اين مدعاست». بدين ترتيب، برخي مخالفان دولت خواستار استعفاي مشرف شده و استمرار مناقشات سياسي در صورتي كه در بين هواداران حزب مردم در صحن خيابانها مطرح شود، ظرفيت كشاندن كشور را به يك بحران نامعلوم دارا مي باشد. در حالي كه انتخابات پارلماني قرار است تا كمتر از دو هفته ديگر برگزار شود و تحكيم‌كننده مسير دموكراسي در كشور باشد، آشوبهاي پس از ترور بوتو، پاكستان را با بزرگترين چالش از زمان جدا شدن بنگلادش در 35 سال قبل مواجه كرده است. اگر انتخابات پارلماني در موعد مقرر با حضور احزاب مخالف برگزار شود و جريانهاي سياسي مخالف، فضا را متناسب با مطالبات حزبي خود ارزيابي نمايند، شايد دولت بتواند از اين طريق در كاهش التهابهاي گروه هاي سياسي كه خواهان برقراري دموكراسي مي باشند، مؤثر واقع شود. به نظر مي‌رسد، اگر پرويز مشرف در مديريت بحران موجود، رويكرد تعامل با مخالفان و جريانهاي سياسي در صحنه كشور را در دستور كار خويش قرار دهد، مي‌تواند از وقوع يك بحران جلوگيري كند. از سوي ديگر، حزب مردم در آرام كردن هواداران و مخالفان دولت در اين زمينه نقش محوري دارد و قادر است مانع افتادن كشور در ورطه عميق ناآرامي گردد. * سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان"ترور بوتو از نگاهي ديگر" به قلم مجيد مختاري آورده است: خبر كشته شدن خانم بي‌نظير‌بوتو، نخست وزير سابق و رئيس حزب مردم پاكستان در شهر راولپندي كه پنج‌شنبه شب منتشر شد. اما آنچه در اين ميان مغفول به نظر مي‌رسد ريشه‌يابي وقوع چنين رويدادهايي است كه پيش از اين نبرد در پاكستان رخ داده و از اين پس نيز تكرار آنها دور از ذهن نيست. همزمان با خروج هندوستان از استعمار جنايتكاران انگيس در 1947 ميلادي مسلمانان بخش غربي اين كشور كه تحت تأثير آموزه‌هاي اسلامي ابوالاعلي مودودي بنيانگذار و رهبر وقت جماعت اسلامي كه حكومت اسلامي را واجد مؤلفه‌هاي خاص دانسته و حاضر به پذيرش حاكميت غير نبودند با همت افرادي چون محمدعلي جناح كه خود از دوستان مهاتما گاندي بود استقلال پاكستان را اعلام و نخستين جمهوري اسلامي را در دوران معاصر بنيان نهادند. اما استعمارگران كهنه كار لندن و پس از 1967 كناره‌گيري انگليس از شرق كانال سوئز سياستمداران واشنگستن هيچگاه از اين سرزمين پراستعداد كه مردمان آن در صدد تبيين و گسترش اسلام بودند چشم نپوشيدند و بانفوذ در ميان نخبگان حكم و اگر نمي‌شد از طريق كودتا سعي داشته‌اند كنترل خود را بر اين كشور حفظ كنند. و اين مسئله‌اي است كه بدبيني مردم را به دولتمردان در پي داشته است. اما روي كارآمدن بي نظير بوتو مصادف بود با انهدام هواپيماي حامل ضياء الحق كه با شكست ارتش شوروي در افغانستان خواستار حفظ نيروهاي مسلح اسلامي براي مبارزه با دشمنان مشترك مشابه شده بود و بعدها نقش محوري سيا در ترور او آشكار بود. بوتو در اين مقطع مدت زيادي دوام نياورد و به اتهام مفاسد اقتصادي و سياسي بركنار شد و با وجود بده بستان‌هاي سياسي هرگز مطلوب اسلامگرايان كه اكثريت جمعيت پاكستان را تشكيل مي‌دهند واقع نشد. بوتو حتي پس از بازگشت به كشور در دوره اخير به صراحت ضمن مخالفت با قدرت يافتن اسلامگرايان الگوي تدوين شده توسط كاخ سفيد را براي پاكستان تجويز كرده بود. نهايت اينكه پاكستان كشوري است با بيش از 150 ميليون مسلمان و داراي تسليحات اتمي و... كه نزد اسلامگرايان سراسر جهان از جايگاهي خاص برخوردار است و عوامل آمريكا و غرب بايد بدانند كه به سادگي قادر نخواهند بود مطامع سياسي خود را در اين كشور پيش ببرند چنانكه اهداف آنها در ساير اراضي اسلامي از لبنان و فلسطين گرفته تا عراق و افغانستان و ... با موانع جدي مواجه شده و خواهد شد. * مردم‌سالاري روزنامه مردم سالاري در سرمقاله خود با عنوان «ابعاد پروسعت ترور بي‌نظير صلاح‌الدين هرسني» آورده است: بي نظير بوتو از چهره‌هاي شاخص و نخستين زن تاريخ سياسي پاكستان بود كه در سايه ونفوذ سياسي پدر، همواره در مناسبات سياسي اين كشور نقش داشت وتلاش مي كرد. اولين دور دوران نخست وزيري وي كه در فرايند يك انتخابات دموكراتيك وبه دنبال سقوط دولت ژنرال ضياالحق در سانحه هوايي صورت گرفت، در سال1988شروع شد و تا سال1990 پايان يافت. دومين دور نخست وزيري اواز سال1993 شروع شد و تا سال 1996 ادامه يافت، اما اين بار به علت اتهام فساد مالي وسو مديريت، از طرف ارتش و رئيس جمهور وقت غلام اسحاق خان، از كار بركنار وتبعيد خود خواسته خود را به مدت 8 سال در بريتانيا گذراند. مساعي سه سال صدارت دوم بوتو در مقام نخست وزيري، به روند طالباني شدن اوضاع پاكستان كمك شاياني نمود، مزيد آن كه اين كوشش او سبب شد تا مدارس مذهبي پاكستان، پايه و قوام گيرد. در فاصله تبعيد خود خواسته، او تحت حمايت كشورهاي غربي بود،چراكه بوتو در نزد اين كشور چهره‌اي اصلاح طلب وحامي دموكراسي بود و وجود او مي‌توانست در هماهنگ شدن پاكستان با نرم‌هاي رايج جهاني كمك شاياني نمايد. توجه به آن كه پاكستان از مارس گذشته تا به هنگام حاضر، اوضاع سياسي پر التهابي را تجربه كرده بود، بوتو ورود خود به پاكستان را به منظور حضور در صحنه سياسي كشور امري اجتناب‌ناپذير يافت، لذا در 18 اكتبر 2007 آن هم پس از 8 سال دوري از كشور به پاكستان بازگشت. اما با بازگشت بوتو به پاكستان، صحنه سياسي اين كشور به محيط وحشت وارعاب مبدل شد. بعد از اين سو» قصد، افق تفاهم وگفت وگوي بوتو با مشرف در باب تقسيم قدرت كه از ماه ها قبل آغاز شده بود، به تيرگي انجاميد و عمق اين تيرگي هنگامي خود را نشان داد كه خانم بوتو به ادامه فعاليت هاي مبارزاتي انتخابات 8 ژانويه مي پرداخت. بوتو هميشه در تجمعات انتخاباتي خود از دموكراسي سخن مي گفت و اين ميوه درخت ليبراليسم را تنها راه ثبات پاكستان مي دانست. به دنبال آن با وجود آن كه اخطارهايي از طرف مقامات امنيتي پاكستان به وي داده شده بود، او به حضور خود در اجتماعات ادامه داد و هرگز از باور خود به مردم پاكستان دست نكشيد. سرانجام و در روند فعاليت‌هاي مبارزات انتخاباتي خود در اجتماع 27 نوامبر ودر حالي كه قبل از آن با دولت پرزيدنت كرزاي اميد به پيروزي و برگزاري يك انتخابات عادلانه براي برقراري دموكراسي پاكستان را در سر داشت، مورد حمله انتحاري فرد تروريست قرار گرفت و به قتل رسيد. در وقت حاضر نيز بي‌نظير به ليست افراد ترور شده اين شبه قاره افزوده شده است. اما از ترور بي نظير مي‌توان به بزرگترين تراژدي ملي وقت حاضر پاكستان ياد كرد، چرا كه او براي احيا و تحقق دموكراسي، قرباني تروريسم در يك سرزمين تروريسم خيز شده است. با اين در آمد دلايلي را مي‌توان براي ترور اين رهبر دموكرات و مردمي پاكستان اقامه كرد. دليل ديگري را كه مي‌توان براي ترور بوتو ارائه داد به موقعيت بهينه روز افزون او در آينده ساختار سياسي پاكستان بود كه با انتخات ماه ژانويه صورت عملياتي وتثبيتي به خود مي گرفت. البته نيل به مقام نخست وزيري از طرف بوتو بيشتر ناشي از سيستم دموكراسي پارلماني بود كه از طرف پدر او، ذوالفقار علي بوتو بنيان گذاشته شده بود.به هرتقدير نيل احتمالي او به مقام نخست وزيري در ساختار آينده قدرت پاكستان، اين هراس را براي نيروهاي امنيتي وارتش ايجاد مي كرد كه آنان نتوانند در تحقق اهداف دراز مدت خود توفيق يابند، لذا حذف فيزيكي او بر بقاي احتمالي او درآينده قدرت پاكستان ترجيح داده شد. بخشي از دلايل ديگر ترور بوتو، به استراتژي تقابلي مشرف با او باز مي گردد. نكته آن است كه مشرف در فرايند ماه هاي گذشته از گفت وگوي خود با بوتو آنهم به انگيزه تقسيم قدرت، به مكانيسمي براي عبور از بحران مشروعيت سياسي خود استفاده كرد. قراين نشان مي داد كه اين مذاكرات قبل از آنكه ناشي از قرابت فكري و تضميني براي جايگاه بوتو در ساختارآينده قدرت باشد، ناشي از الزامات فرصت جويي و رهيافت‌هاي اپورتونيستي مشرف بوده است. در ترور بوتو مي‌توان نقش برجسته عواملي را دخيل دانست.در اين راستا الزامات بازيگران جبهه اقتدارگرايي به رهبري مشرف، نقش اوليه را بازي مي‌كنند. دراين ميان سازمان هاي امنيتي پاكستان، عهده‌دارنقش غير مستقيم اهداف مشرف بوده‌اند. با توجه به پيوند هاي ارتباطي مشرف وگروه‌هاي امنيتي، اين گونه به نظر مي‌رسيد كه اين گروه‌ها، فاقد هرگونه برنامه در ايجاد راهكارهاي امنيتي براي مبارزات انتخاباتي بوتو در اجتماع 27نوامبر بوده‌اند. عمق اين سهل انگاري هم در ايجاد اين راهكارها، آنجا خود را نشان داد كه مشرف در پاسخ به درخواست مشاور امنيتي بوتو در استقرار وايجاد امنيت، هيچ واكنشي از خود نشان نداد تا بوتو هدف عمليات انتحاري تروريسم قرار گيرد. نقش گروه هاي مذهبي را هم نبايد در ترور بوتو بي تاثير دانست، به ويژه آن كه در اين ايام اين نقش با توجه به نفوذ خود در دستگاه امنيتي پاكستان، زمينه را براي افراط گرايي مذهبي آماده كرده است. بنابراين مي‌توان نتيجه گرفت كه بخشي از عوامل تاثيرگذار ترور بوتو، به نفوذ خزنده وتدريجي گرو هاي بنيادگرا در ساختار ارتش و بالاخص نيروهاي امنيتي باز مي گشت كه بوتو به منظور پايان دادن به افراط گرايي آنان به مبارزه بر خاسته بود. با اين همه كساني چون،القاعده، مشرف ونيروهاي امنيتي،از ترور بوتو سود فراوان برده‌اند و خواهند برد. ترديدي نيست كه ترور بوتو پيامدهايي را براي جامعه سياسي واجتماعي پاكستان در پي خواهد داشت.لذا اين پيامد در دو بعد محيطي ومنطقه اي وفرامنطقه اي قابل بررسي است. اولين وجه از پيامد اين ترور، متوجه بعد محيطي وبه عبارتي جامعه پاكستان است كه روند رو به تصاعد نا آرامي، اوضاع آن را كانوني گرم براي بحران ساخته واميد به ثبات در آن را كم رنگ كرده است. ترديدي نيست كه ابعاد اين ناآرامي، مكانيسم هاي كنترل امنيتي بر اوضاع كشور را كاهش خواهد داد. پيامد ديگر آن كه نتيجه ترور موجد ايجاد اعتراضات فرا گير خواهد بود وبه گونه‌اي مستقيم روند برگزاري انتخابات آينده پاكستان را به تعويق خواهد افكند. با وجود چنين شرايطي دور از انتظار نيست كه با توجه به خطر وكمين بنياد گرايي در مقابل موج هاي دموكراسي خواهانه خاورميانه، موج اين ترورها به حوزه ديگر منطقه تسري يابد و منطقه خاورميانه را به كانون گرمي براي زايش بحران مبدل سازد. البته نبايد از پيامد مثبت منطقه اي ترور مزبور نيز غافل ماندوآن اينكه اين ترور سبب مي‌شود كه چيزي ازمسووليت منطقه در مقابله با موج هاي خشونت وترور كاسته نگردد، لذا آگاهي از خطر اعمال ترور وتروريسم و مبارزه با آن در سطح منطقه اي،بزرگترين نتيجه اي است كه عايد كشورهاي منطقه مي گردد. در باب ابعاد فرامنطقه اي ترور بوتو هم اينكه، بازتاب ترور بوتو اغلب رهبران جهان را به اظهار نوعي واكنش منفي واداشته است كه خود نشان مي دهد كه نبايد چيزي از مسووليت آنها در مبارزه با تروريسم با توجه به قدرت ويرانگر و مخرب آن كاسته شود. * آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان ترور ساده و اهداف پيچيده ‌آورده است: ‌ترور خانم بي نظير بوتو به لحاظ عملياتي اهميت زيادي نداشت و اجراي آن در محيط آشوب زده و ناامن پاكستان چندان مشكل نبود، اما از جهت اهداف پيچيده و پيامدهاي متنوع آن، بسيار اهميت دارد. خانم بوتو ظاهرا قرباني گروهي شد كه نقش خود او در تقويت آن گـروه افراطي يعني گروه طالبان غيرقابل انكار است. تقويت مادي و سياسي گروه طالبان – و به تبع آن تشكيل گروه القاعده– ظاهرا با هدف كمك به افغاني‌ها براي خلا صي از شر اشغالگران شوروي انجام شد، اما چه كسي است كه نداند يك گروه افراطي براي پيگيري اهداف خود هيچ حد و مرزي نمي‌شناسد و اين اصل بديهي با ترور خـانم بـوتو بار ديگر به صورت آشكار در برابر ديدگان تحليلگران سياسي و آحاد مردم قرار گرفت. ‌ ‌ نكته ديگري كه در اين حادثه مي‌تواند عبرت ا~موز باشد بازي چندگانه آمريكاست. آمريكايي‌ها كه در دهه 90 صحنه گردان اصلي حمايت‌هاي پاكستان از طالبان بودند، در 8 سال گذشته با قاطعيت از مواضع پرويز مشرف حمايت نمودند و امروز هم چهره‌اي به شدت عزادار به خود گرفته‌اند و ترور خانم بوتو را حمله به دموكراسي در پاكستان مي‌نامند. رفتار پرنفوذ‌ترين شبكه تلويزيوني آمريكا يعني‌ CNN ‌نيز در اين حادثه ديدني بود. پس از ترور منجر به قتل خانم بوتو، تا ساعتها مهمترين و شايد تنها خبري كه توسط ‌CNN‌به سراسر جهان مخابره مي‌شد اين قتل بود، اما پس ازچند ساعت، يك خبر مرتبط با اين ترور در راس خبرهاي اين شبكه و برخي شبكه‌هاي ديگر غربي قرار گرفت. براساس اين خبر، خانم بوتو حدود 2 ماه قبل با ارسال E-mail ‌براي يكي از دوستان خود، از تهديدهاي موجود عليه وي خبر داده و به صراحت اعلام كرده است كه پرويز مشرف مسئول جان اوست! اين خبر درحالي اعـلام مـي‌شـود كـه در همين دو ماه، اخبار رسمي و غيررسمي از مذاكرات پشت پرده بوتو با مشرف براي تـقـسـيم قـدرت مـخـابره مي‌شد. همچنين خانم بوتو برخلاف نواز شريف بر حضور فعال در انتخابات مجلس پاكستان– كه قرار است تا 9 روز ديگر برگزار شود– تاكيد داشـت و لذا صحت و دقت اخبار مرتبط با ‌ E-mail‌ موردنظر، به شدت مورد ترديد است. البته اين سخن به معناي رد كلي فرضيه <نقش داشتن مشرف در ترور خانم بوتو> نمي‌باشد بلكه آنچه در اين زمينه بسيار مشكوك به نظر مي‌رسد تلاش جدي رسانه مهم امريكايي براي تبليغ پـيـرامـون E-mail‌ منتسب به خانم بوتو است و نشان مي‌دهد كه تداوم كينه ورزي‌ها و افزايش دشمني ميان طـوايف مختلف در پاكستان، از اهداف اصلي برخي قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي است. اين روش در سال‌هاي اخير در داخل كشورهاي مختلف منطقه تجربه شده و گاه با تحريك دشمني‌ها ميان كشورهاي گوناگون در منطقه ما، مورد توجه قرار گرفته است. ‌ ‌ از سوي ديگر امريكائي‌ها كه در سال‌هاي اخير از جــدي‌تــريــن حــامـيــان پــرويــز مـشـرف و روش‌هـاي ديكتاتورگونه او بوده‌اند، اكنون آنچنان براي خانم بوتو سوگواري مي‌كنند كه گويي هيچ گاه از فشارهاي وارده تـوسط دولـت مشـرف بـر خانم بوتو و حزب او اطلاع نداشته‌اند. امريكائي‌ها از يك طرف پرويز مشرف را قهرمان مبارزه با تروريسم طالباني مي‌نامند و از او تجليل مي‌كنند و از سوي ديگر با تجليل كم سابقه از رهبر اپوزيسيون پاكستان – خانم بوتو– ترور او را <جنگ با دموكراسي> مي‌نامند و هم زمـان، از طـريـق يـكـي از مـهم‌ترين رسانه‌هاي خود، به تحريك احساسات پاكستاني‌ها و ساير ملتهاي منطقه مي‌پردازد كه <خـانم بوتو دو ماه پيش به يكي از دوستان خود E-mail‌ زده و مسئوليت قتل احتمالي خود را به گردن مشرف انداخته است!>‌!‌ مجمـوعـه مسـائـل فـوق نشان مي‌دهد كه نبايد در مورد نقش امريكا در منطقه دچار اين ساده انگاري شويم كه مشكلات معتنابه آن كشور در عراق و افغانستان، امريكا را به موجودي كاملا مفلوك و عاجز تبديل كرده كه مي‌توان با آسودگي آن را كنار گذاشت و سپس به دلخواه، امور منطقه را رتق و فتق كرد. به صورت خلاصه، ترور خانم بوتو و حواشي آن سه نكته مهم را براي مردم و صاحب نفوذان كشورهاي منطقه و به ويژه سياستمداران ايران آشكار ساخت. نخست آنكه بار ديگر ثابت شد تقويت گروههاي افراطي– حتي اگر با اهداف ظاهرا موجه انجام شود – نهايتا به شرايطي منجر خواهد شد كه خارج از اراده حاميان گروههاي افراطي خواهد بود. نكته دوم يادآوري مجدد نقش امريكا و قدرت ايذايي آن كشور در تحولات منطقه‌اي مي‌باشد. در كنار اين دو نكته، ترور خانم بوتو نشان داد كه آنچه گروه‌هاي افراطي را بيش از هرچيز آزار مي‌دهد پافشاري برروش‌هاي دموكراتيك به ويژه انتخابات براي مقابله با ديكتاتوري‌ها و خودسر‌ي‌هاي قدرتمندان است. خانم بوتو عليرغم اختلا ف نظرهاي اصولي كه با پرويز مشرف داشـت درعـيـن حال تلاش گسترده‌اي را آغاز كرد تا با به حاشيه راندن خشونت‌هاي رايج در پاكستان از طريق صندوق‌هاي راي و با روش‌هاي تدريجي، تغييرات لازم را در عرصه سياسي و اجتماعي كشور خود ايجاد نمايد. همين اراده خانم بوتو باعث شد كه ديكتاتور پاكستان، ماه‌ها با بازگشت او به كشورش مخالفت كند. البته او پس از آنكه تحت فشارهاي داخلي و خارجي به اين بازگشت رضـايت داد، از تامين حداقل امنيت براي خانم بوتو خودداري كرد تا در نخستين روز از ورود او به پاكستان دهها نفر در انفجار كشته شوند و در دومين حادثه نيز خود او قرباني گردد. عامل قتل بوتو هركس باشد و دولت پاكستان در قتل او دست داشته باشد يا نداشته باشد، اين ترور نشان مي‌دهد كه دشمنان آزادي بيش از هرچيز از روش‌هاي دموكراتيك و آرام وحشت دارند. * همبستگي روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود با عنوان ترور دموكراسي به قلم علي صالح‌آبادي آورده است: تا پيش از سال 1947 يعني 60 سال پيش، پاكستان جـزو هـندوستان بود. در آن زمان با مبارزات مستمر مهاتما گاندي، نهرو، محمدعلي جناح و... بريتانيا به استعمار شبه قاره پايان داد و هند و پاكستان استقلال يـافـتـه و بـه دو كـشـور تـقـسـيـم شدند. مهم‌ترين علت جـدايـي ايـن دو كـشـور از يـكـديـگـر، اكـثـريـت داشـتن مـسـلـمـانـان در پـاكستان، هندوها و بودايي‌ها در هند بـود. هـرچـنـد اسـتقلال ميان دو كشور انجام شد،‌ اما اختلاف، تنش، حالت تخاصم و حتي جنگ ميان دو كـشـور تـاكنون پايان نيافته است. بيش‌ترين موضوع اختلاف ميان هند و پاكستان مربوط به منطقه كشمير اســت كـه اكـثـريـت سـاكـنـان آن را مـسـلـمـان تـشـكـيـل مي‌دهند. هند پس از استقلال با به رسميت شناختن نـهـادهاي مدني، انتخابات آزاد، مطبوعات مستقل و تن دادن به دموكراسي، شرايطي را به‌وجود آورد كه حاصل آن رشد و توسعه و عبور از عقب‌ماندگي را در پي داشت، اما در پاكستان درست برعكس هند بود. نـزاع‌هـاي سـيـاسـي، فـرقـه‌اي و مـذهـبـي از يـك‌سـو و حـاكـميت نظاميان از سوي ديگر پاكستان را از منظر توسعه اقتصادي و سياسي از هندوستان متمايز كرد. هندي‌ها پس از استقلال دريافتند كه نفعشان در صلح و آرامـش و عـقـب نـمـانـدن از قـافـلـه تـمـدن پـرشـتـاب جهاني است، اما در مقابل، پاكستاني‌ها آنقدر بر طبل اخـتلاف كوبيدند تا از دل پــاكـسـتــان كـشـور ديـگـري به‌نام بنگلادش متولد شد و پاكستان براي بار دوم در بـرابـر هـنـدوسـتـان ضعيف شـــــد. بـــــا حـــــاكـــــم شـــــدن ژنـرال‌هـا به‌جاي حاكمان انتخابي و حزبي، پاكستان در زمـــــــره كــــشــــــورهــــــاي عـقـب‌مـانده قرار گرفت و دموكراسي در هند آن‌قدر نهادينه شده و توسعه‌يافته اســـــــت كـــــــه بــــســــيـــــــاري هـنـدوسـتان را بزرگ‌ترين دمـــــــوكـــــــراســــــي جـــهــــــان مي‌دانند و اين كشور جزو كـشـورهـاي مـهـم صـنـعـتي دنـيا به‌حساب مي‌آيد. در پـــاكــســتـــان دمــوكــراســي، تعيين سرنوشت و توسعه به حاشيه رانده شد. ريشه پـيـشرفت و عقب‌ماندگي در هـنـد و پاكستان را بايد در فـــــرهــنــــگ و نــگــــرش مـــردمـــان ايـــن دو ســـامــان جـســــــت‌وجـــــو كـــــرد. در پـــــــــاكـــــســــتــــــــان، ژنــــــــرال‌ ضـيـاءالـحـق با كودتا زمام امور را به دست گرفت و بــــي‌درنــــگ قــــوي‌تـــريـــن سـيـاسـتـمـدار پـاكستاني يعني ذوالفقار علي بوتو را كــه شـعـارش اسـلام، دموكراسي و سوسياليسم بود به‌رغم مخالفت‌هاي جـهـانـي بـه دار آويخت. تلاش و حمايت‌هاي مردمي باعث شد تا دختر او كه سـه روز پـيـش در راولـپـنـدي در جـريـان يـك مـيتينگ انـتـخـابـاتـي تـرور شـد در دو نـوبت به نخست‌وزيري پاكستان برسد. بعد از وي نواز شريف نخست‌وزير پاكستان شد، اما دوباره ديو نظامي‌‌گري با آمدن ژنرال مشرف سرنوشت پاكستاني‌ها را به مخاطره انداخت. بـي‌نـظـيـر بـوتو كه در 35 سالگي به نخست‌وزيري رسـيـد، تـلاش مـي‌كرد تا راه پدر را در پيش گيرد. پاكستاني‌ها او را نماد توسعه دموكراسي مي‌دانند و ميليون‌ها پاكستاني كه از حاكميت نظاميان به‌ستون آمـده‌اند دل در گرو او داده بودند تا دموكراسي را تـوسـعـه دهـد و پاكستان عقب‌ماندگي را پشت‌سر بـگــذارد. ژنــرال مـشــرف هـمــان‌گــونــه كــه ژنــرال ضياءالحق براي دوالفقار علي بوتو پرونده‌سازي كرد و او را اعدام كرد براي بي‌نظير بوتو پرونده‌ها ساخت، امـا ژنـرال از اعـدام و يـا زنداني كردن بي‌نظير هراس داشـت و تـصـمـيـم گـرفـت او را به اتفاق همسرش به عربستان و امارات متحده عربي به مدت 8 سال تبعيد كند. وي در دوران تبعيد، لحظه‌اي از سرنوشت مردم پـاكـسـتـان غـافـل نـبـود. دغـدغـه پـاكـسـتـان، بـي‌نظير را واداشـت تـا در مـيـان بـيـم و امـيـد بـا تـفـاهم با ژنرال به پـاكـستان بازگردد. او در مهرماه به پاكستان آمد و در همان روز ورود بر سر راهش به كراچي انفجاري رخ داد كه 400 نفر كشته و مجروح شدند (140 نفر كشته و 260 نفر مجروح.) بي‌نظير كه از اين ترور جان سالم بــه‌در بــرد، شـجــاعـانـه در مـيـان مـردم ظـاهـر شـد و بـه پاكستاني‌ها و مردم دنيا اعلام كرد كه در برابر تندروها و افراط‌گرايان خواهد ايستاد و نمي‌گذارد پاكستان به دست افراطي‌ها بيفتد. او به وعده‌اش عمل كرد، زيرا تروريست‌ها حيات بانويي را گرفتند كه بر عقيده، توسعه دموكراسي، اصرار مي‌ورزيد. با ترور بوتو به دمـوكـراسـي و مـردم پـاكـسـتـان ضـربه وارد شد. از آن‌جا كه بي‌نظير، شخصيت جهاني و محبوبي بود، ترور او موجي از نـگـرانـي و هـمـدردي جـهـانـي را در پـي داشـت. تـحليل‌ها و حدس و گمان‌ها درباره اين ترور فراوان است و در آينده نيز ابعاد بيش‌تر آن فاش مي‌شود، اما برداشت نگارنده اين است كـه سـيـاسـتـمـدارانـي كـه از روش "مـاكـياولي" براي ماندن در قـدرت بـه هـر وسـيـلـه اسـتـفـاده مـي‌كنند، براي آن‌ها هدف، قدرت است و هر فرد و يا جرياني كه مزاحم قدرت آن‌ها بـاشد، حذف و يا سربه‌نيست مي‌شود. ماكياوليست‌ها بر اين باورند كه هرچند حذف رقيب در كوتاه مدت به دليل آن‌كه سر و صدا، اعتراض و خشونت به‌وجود مي‌آورد، اما با گذشت زمان اين رويدادها به فراموشي سپرده مي‌شود و قدرتمداران مي‌مانند. در كشورهايي كه دموكراسي نهادينه نشده است، سياستمداران به اشكال گوناگون با حذف رقبا آنها را از قطار قدرت پياده مي‌كنند. برداشت ديگر از ترور بي‌نظير بوتو آن است كه آمريكا درتلاش است تا از طريق به قدرت رسيدن بي‌نظير بوتو، قدرت بلامنازع ژنرال مشرف را مهار كند و كاهش دهد. در اين راستا كاخ سفيد از بي‌نظير بوتو خواست به پاكستان بازگردد و از سوي ديگر ژنرال را تحت فشار قرار داده بود تا با پذيرش دولت ائتلافي قدرت در پاكستان توزيع شود. معمولاً مردم كم‌تر اشتباه مي‌كنند، از نـخستين ساعات ترور بي‌نظير بوتو انگشت اتهام مردم به‌سوي ژنرال مشرف نشانه رفته است. از آن مهم‌تر آن‌كه مردم، مراكز دولتي و خودروهاي دولتي را به آتش كشاندند و چند روز است كه قيام سراسري در پاكستان عليه ژنرال جريان دارد. از سوي ديگر گروه القاعده دست داشتن در ترور بوتو را تكذيب كرده است و با اين تكذيب، انگشت اتهام بازهم به‌سوي نظاميان پاكستاني نشانه رفته است. آنچه مايه تأسف است اين است كه با ترور بي‌نظير بوتو، خانواده وي كه در ميان مردم پاكستان خوشنام و محبوب بودند از گردونه قدرت در پاكستان، حذف شدند. اين ترور باعث مـــي‌شـــود تـــا حــزب مــردم كــه رهـبــرش بــي‌نـظـيــر بــوتــو بــود انـتـخــابــات را تـحــريـم و حـزب مـسـلـم‌لـيـگ بـه رهـبـري نـواز شريف نيز اعلام كرده است كه انتخابات را تحريم مي‌كند، بنابراين ژنرال مشرف تنها مي‌ماند. يا بايد قدرت را ترك كند و انتخابات فرمايشي برگزار نمايد و يا آن‌كه در پاكستان در انـتـظـار كـودتـاي ديـگـري بـماند. تروريست‌ها وابسته به هر تفكري كه هستند با دست زدن به ترور، در عمل در خدمت دكترين مبارزه با تروريسم كاخ سفيد كه پس از حمله گروه الـقـاعـده بـه مـركـز تـجـارت جـهـانـي در سـال 2001 تـهيه شده اســت، مـي‌بـاشـنـد. زيـرا پـنـتـاگـون بـا بـهـره‌گـيـري از ايـن قـبـيـل تــرورهــا قــادر اســت ديـگــر كـشــورهــا از جـمـلـه كـشـورهـاي خاورميانه را قانع كند كه تروريسم مهم‌ترين مسأله‌اي است كه امنيت شهروندان جهان را به‌مخاطره انداخته است و با اين بهانه اجماع جهاني براي مبارزه با آنچه آن را تروريسم مي‌داند، در خدمت بگيرد. * جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان درباره چرخش هسته اي غرب آورده است: موضوع كمك‌هاي هسته اي به كشورهاي عربي اين روزها به چالش تازه اي ميان اروپا و آمريكا مبدل شده است . واشنگتن در ماههاي اخير تلاش فراواني بكار برده تا تقريبا تمامي همسايگان ايران را براي دستيابي به انرژي هسته اي تحريك نمايد. تركيه مصر اعضاي شوراي همكاري خليج فارس و هر كشور ديگري كه ممكن است به نحوي بتواند طي دهه هاي آينده نيز در اين مقوله وارد عمل شود در فهرست كشورهاي مورد نظر آمريكا قرار گرفته اند. هدف واشنگتن از اين اقدامات و تحريكات آنست كه ايران يكباره خود را در ميان طيف وسيعي از كشورها ببيند كه همه آنها به انرژي هسته اي دست پيدا كرده اند و ممكن است فعاليتهاي هسته اي آنها خطراتي را چه در قلمرو زيست محيطي و چه حتي از ديدگاه ايمني و امنيت ملي در پي داشته باشد. برخي كشورهاي اروپائي از جمله انگليس و فرانسه ضمن آنكه دنباله روي از سياستهاي واشنگتن را جزو اهداف سياست خارجي خود قرار داده اند به منافع اقتصادي ناشي از فعاليتهاي هسته اي كشورهاي عرب چشم دوخته اند و اميدوارند بتوانند در فرايند دستيابي به اين كشورها به انرژي هسته اي قراردادهاي كلان اقتصادي با اين كشورها به امضا برسانند لكن آلمان رفتاري محتاطانه در پيش گرفته و نگران عواقب ناشي از دامن زدن به اين برنامه است . « فرانك والتر اشتاين ماير » وزير خارجه آلمان رسما اعلام كرده است كه با ارائه كمك براي ايجاد برنامه هسته اي صلح آميز به كشورهاي عربي مخالف است . وي كه در مصاحبه با روزنامه « فرانكفورتر آلگمانيه » سخن مي گفت افزود : مواردي وجود دارد كه آلمان آماده كمك به ايجاد حفظ برنامه صلح آميز هسته اي است اما با استفاده گسترده از آن به علت خطرهاي موجود مخالف است . مسئله اينست كه امروزه مثلث آمريكا انگليس و فرانسه براي دامن زدن به اين برنامه ها و بويژه ايجاد « تب هسته اي » ! در خاورميانه اصرار فراواني دارند و حتي « نيكلا ساركوزي » رئيس جمهور فرانسه در اين خصوص بيش از ديگران تلاش مي كند تا بلكه بتواند قراردادهاي بيشتري را با قارونهاي نفتي عرب امضا كند و به آنها تكنولژي هسته اي بفروشد! شوراي همكاري خليج فارس از طريق آمريكا و انگليس براي برقراري تماس با آژانس بين المللي انرژي اتمي تحريك شده و حتي تماسهاي اوليه در اين زمينه نيز با پا در مياني اين كشورها فاقد زيرساخت هاي لازم و مورد انتظار در اين مقوله هستند و حتي نفرات و نيروي انساني مورد نياز در اين زمينه را نيز در اختيار ندارند. نكته جالبتر آنكه آژانس تاكنون كمترين كمك فني ـ تخصصي قابل ذكري به ايران نكرده ولي براي همكاري فني و كمك به اين كشورها اعلام آمادگي كامل نموده است ! نگراني آلمانها اينست كه دامن زدن به « تب هسته اي » و تشويق شيوخ عرب براي دستيابي به تكنولژي هسته اي ممكن است باعث شود اين تكنولژي در اختيار كساني قرار گيرد كه مهارت هاي فني ـ عملياتي را هر چند پس از سالها آموزش و نظارت نتوانند به درستي كسب نمايند و در عمل به نتايج فاجعه آميزي منجر شود. نگراني عمده تر در اين زمينه به وضعيت لرزان سياسي در اين كشورها باز مي گردد كه بي ثباتي سياسي ممكن است به نتايج ناخواسته اي منتهي شود « والتر اشتاين ماير » وزير خارجه آلمان بطور صريح با ديدگاههاي « نيكلا ساركوزي » در اين مقوله مخالفت مي ورزد و خاطرنشان مي سازد : « آلمان نمي تواند از اين ديدگاه حمايت كند و استفاده از انرژي هسته اي بعنوان راهي براي رفع مشكلات انرژي جهان را تجويز نمايد. بويژه استفاده از نيروگاههاي هسته اي در مناطقي كه فاقد توانائي برخورد و بكارگيري اين فناوري هستند و از لحاظ جغرافيائي در جائي قرار گرفته اند كه قطعيت و اطمينان كافي درباره ثبات سياسي آن وجود ندارد. » كاملا بعيد به نظر مي رسد كه فرانسه انگليس و آمريكا از اين موارد بي اطلاع باشند و اين نكات را بي اهميت ارزيابي كنند لكن سئوال جدي اينست كه اصرار امروز اين مثلث براي تحريك همسايگان ايران در جهت دستيابي به تكنولژي هسته اي چيست براي درك اهميت و حساسيت اين سئوال خوبست به اين نكته توجه كنيم كه همين مثلث در جريان پيگير فعاليتهاي هسته اي صلح آميز ايران مرتبا بر اين نكته تاكيد مي كردند كه ايران با در اختيار داشتن منابع عظيم نفت و گاز احتياجي به انرژي هسته اي ندارد. ولي امروزه در مورد ساير كشورهاي منطقه كه اتفاقا آنها نيز از منابع عظيم نفت و گاز بعضا در مقياسي وسيع تر و عظيم تر برخوردارند اصرار فراواني براي هسته اي شدن آنها وجود دارد. موضوع مهمتر اينكه چرا ايران عليرغم در اختيار داشتن تكنولژي هسته اي و در اختيار داشتن دانشمندان هسته اي حتي از داشتن فعاليتهاي صلح آميز هسته اي منع مي شد و مي شود لكن بطور همزمان از كسانيكه هنوز قدمهاي اوليه را نيز برنداشته اند و شخصا تمايلي در اين مقوله ندارند خواسته مي شود كه در اين مورد سرمايه گذاري و اقدام كنند ناگفته پيداست كه حتي اگر اين اصرار غرب در جهت ايجاد برنامه هسته اي براي شيوخ خليج فارس بطور جدي پيگيري شود در ميدان عمل تاسيسات هسته اي آنها بايستي تماما توسط كارشناسان غربي تاسيس راه اندازي و اداره گردد. اين بدان معني است كه غرب در واقع به دنبال ايجاد فرصت تازه اي براي حضور بيشتر در منطقه است و دقيقا سعي دارد زمينه اي را بوجود آورد كه فقط با كمك آنها قابل بهره برداري باشد. موضوع مهم ديگر در اين مقوله آنست كه ايران در اين مقوله احساس كند كه توسط طيفي از كشورهاي داراي تكنولژي هسته اي محاصره شده است . يك احتمال ديگر نيز همچنان وجود دارد و آن به اعلام آمادگي ايران براي ارائه كمكهاي علمي ـ فني به ساير كشورها در قلمرو فعاليتهاي صلح آميز هسته اي باز مي گردد. به نظر مي رسد كه غرب با آگاهي از اين مسئله اصرار دارد تمايل و اشتهاي همسايگان ايران براي دستيابي با انرژي هسته اي را با دست خودش پاسخگو باشد كه احيانا فردا فرصتي براي ايران در جهت همكاري هسته اي با همسايگانش پديدار نشود. اهداف و انگيزه هاي غرب در اين مقوله هرچه باشد در يك نكته ترديد نيست و آن اينكه غرب در اين زمينه تمامي استدلالها و مواضع گذشته اش را زير پا گذاشته و دقيقا در مسيري گام برمي دارد كه تا ديروز عكس آنرا تبليغ مي كرد و عكس آنرا به ايران توصيه مي نمود ولي امروزه با يك چرخش 180 درجه اي سياست اشاعه فعاليتهاي هسته اي در خاورميانه را در پيش گرفته است ! و حتي براي عملياتي كردن اين نكته عجله و شتاب مي كند. * كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان در بستر اعتدال به قلم سيد محمد سعيد مدني آورده است: مولاي متقيان حضرت علي (ع) در خطبه 87 نهج البلاغه در معرفي بهترين بنده خدا ( انسان كامل) مي فرمايد: «اي بندگان خدا! همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا، بنده اي است كه خدا او را در پيكار با نفس ياري داده است... براي خدا اعمال خويش را خالص كرده آن چنان كه خدا پذيرفته است... خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن كه هواي نفس را از دل بيرون رانده است، حق را مي شناسد و به آن عمل مي كند... اختيار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را رهبر و پيشواي خود قرار داده است، هرجا كه قرآن بار اندازد فرود آيد و هرجا كه قرآن جاي گيرد مسكن گزيند.» امام (ع) در خطبه اي ديگر (خطبه 97)، اهل بيت پيامبر (ص) را به عنوان مصداق بهترين بندگان خدا، معرفي مي كند و از مردم مي خواهد براي گام زدن در مسير حق و صراط مستقيم آنان را الگو قرار داده و پا جاي پاي آنها بگذارند و با رعايت اعتدال، نه از آنان پيشي گيرند و نه عقب بمانند كه اين هر دو (افراط و تفريط) موجب گمراهي و هلاك است. «مردم! به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام برمي دارند، برويد، قدم جاي قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمي برند و به پستي و هلاكت بازنمي گردانند. اگر سكوت كردند، سكوت كنيد، اگر قيام كردند، قيام كنيد، از آنها پيشي نگيريد كه گمراه مي شويد و از آنان عقب نمانيد كه نابود مي گرديد.» در آموزه هاي ديني و توصيه هاي اخلاقي و همچنين در سيره و سنت انبياء و اولياء الهي (عليهم السلام) يكي از نكاتي كه به طور ملموس و برجسته قابل درك و مشاهده است، پرهيز از افراط و تفريط و رعايت اعتدال و ميانه روي در همه جنبه ها و ابعاد زندگاني فردي و اجتماعي است. اين در حالي است كه با مطالعه تاريخ، ملاحظه مي شود كه يكي از انحرافات و آفاتي كه همواره زندگاني انسان را مورد تهديد قرار داده و بشريت از رهگذر آن آسيب ها و خسارت هاي فراوان ديده و فاجعه ها و شكست هاي بزرگ را متحمل شده، عدم رعايت اعتدال و غرق شدن در ورطه تندروي ها و كندروي ها بوده است. تاريخ و از جمله تاريخ اسلام در اين باره مثال ها و شواهدي فراوان براي عرضه كردن دارد. افراط و تفريط از خصوصيات و نشانه هاي جامعه اي است كه در آن عقلانيت بازيچه هوي و هوس ها قرار گرفته و جهل سكه رايج آن است. قرآن كريم چنين جامعه و دوراني را «جاهليت» مي نامد. پيامبران الهي نيز مبعوث مي شوند تا با تزريق آگاهي و ايمان در جسم و جان جامعه، مردم را از گرداب جهل برهانند و عقلانيت را حاكم بر غرايز و خواسته هاي نفساني كنند و آنان را از خطرات افراط و تفريط بيم و انذار دهند و «اعتدال» را بستر حركت انسان مومن و عاقل قرار دهند، از نظر مكاتب الهي به ويژه اسلام عزيز، افراط و تفريط از اصلي ترين عوامل زائل كننده عقل و از نشانه هاي بارز جهل است كه موجب گمراهي انسان مي شود. حضرت علي (ع) در اين باره در كلمات قصار مي فرمايد: جاهل را نمي بيني مگر اين كه يا يكسره در مسير افراط است يا در حالت تفريط. و اين مكاتب الهي سرآمد و كامل ترين همه آنها، اسلام، آمده اند تا با توصيه ها و آموزه ها و معرفي الگوهاي عملي و عيني، تعادل و حركت در مسير اعتدال را بر زندگاني و كار بشر حاكم نمايند. به طوري كه آنان با ايجاد تعادل و رابطه منطقي ميان دنيا و آخرت، ماده و معني، معاش و معاد و... سعادت اين جهاني و رستگاري آخرت خود را تضمين نمايند. هنر و درس بزرگ انبياء و اولياء الهي(عليهم السلام) نيز حركت بدون لغزش در چنين مسيري است. با مطالعه زندگي و سيره آن بزرگواران متوجه مي شويم كه هيچ عامل و محركي نمي تواند آنان را از مسير مستقيم كه همانا عقلانيت و اعتدال است، منحرف و وادار به پشت پا زدن به اصول و دست زدن به كنش و واكنش هايي نمايد كه دشمنان كمين كرده آن بزرگواران بتوانند براي آنان نقطه ضعفي پيدا و در جهت منافع پليد خود از آن سوءاستفاده نمايند. علي رغم همه اين توصيه ها و با وجود اين الگوهاي هميشه زنده، خطر جهل و گرفتار شدن انسان به مشخصات و آفات آن، در هيچ زمانه و عصري دست از سر آدميان برنمي دارد و همواره زندگي آنان را در عرصه ها و ابعاد مختلف فردي و اجتماعي، تهديد مي كند. در دوران حيات طيبه رسول اكرم (ص) با اينكه ايشان در بطن و متن جامعه و در ميان مردم حضور دارند باز هم شاهد اين نشانه ها از جمله تندروي و كندروي ها هستيم و مي بينيم كساني را كه در برابر دستورات صريح پيامبر (ص) و نص كتاب خدا، به چون و چرا مي پردازند و ايراد شرعي! مي گيرند و تا آنجا پيش مي روند كه پيامبر گرامي اسلام را كه اصولا براي حاكميت عدالت مبعوث شده، در جريان جنگ حنين به رعايت «عدالت» توصيه مي كنند! و... يا در دوران خلافت حضرت امير(ع) مي بينيم كه باز اين تندروي ها و كندروي ها چگونه بر سر راه خلافت آن شيرپيروز خدا، مشكل و مانع ايجاد مي كند و... تندروي ها پاي ايشان را به ميدان نهروان مي كشاند و كندروي ها موجب مي شود ايشان نتواند براي در هم شكستن سپاه شام عده وعده لازم را بسيج و تدارك ببيند ... و هنگامي كه در زمان حيات آن بزرگواران شاهد چنين حوادثي كه ريشه در ناداني و افراط و تفريط عده اي از اسلام آورندگان دارد هستيم، در غياب آن بزرگواران تكليف خود به خود روشن است. همان طور كه پيداست، متاسفانه خطر افراط و تفريط، تنها دامان تندروان و كندروان را نمي گيرد و دنيا و آخرت آنان را تباه نمي سازد، بلكه به گواهي تاريخ، اين گونه افراد همواره مورد طمع دشمنان زيرك و خارجي و منافقان داخلي قرار دارند و آنان با بازيچه قرار دادن و تحريك چنين افرادي كه افراط و تفريط عقلشان را زائل ساخته، براي ايجاد اختلاف و تفرقه در ميان جمعي متحد و ضربه زدن به جامعه سوءاستفاده مي كنند. بنابراين امروز نيز جامعه اي كه دأب و دغدغه حاكميت اسلام را دارد و به نام آن انقلاب كرده و استقلال و آزادي خود را تامين و هويت ملي خود را احياء نموده است، بايد از اين خطرات و آفات افراط و تفريط غافل نباشد و براي حفظ اصول و سلامت انقلاب و حركت در مسير اعتدال وظيفه دارد، آن چنان كه تجربه هاي تاريخي مي آموزند و رهبر فرزانه انقلاب همواره توصيه مي كند، سخت مراقب اين گونه انحرافات باشد. سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نشان مي دهد كه يكي از اصلي ترين رموز ماندگاري در تداوم حركت پر خروش و مومنانه مردم ايران و آنچه باعث شده توطئه هاي رنگارنگ دشمنان كينه توز آن راه به جايي نبرد، پافشاري بر اصول با رعايت اعتدال و عقلانيت بوده است. در واقع اعتدال خود يكي از اصول انقلابي است كه منبعث از آموزه ها و آرمان هاي دين مبين اسلام است. و اين درست برخلاف تفكر برخي افراد و جرياناتي است كه تصور مي كنند اعتدال به معني دست كشيدن از بخشي از اصول است. حال آنكه اعتدال به معني پرهيز از افراط و تفريط و حركت در بستر اصول است و اين انحراف از آن به هر سمت و سويي كه نفع دشمنان را به دنبال خواهد داشت. اين است كه مي بينيم بيگانگان كه خواهان استقلال و سربلندي اين سرزمين نيستند، از عقلانيت و اعتدال گرايي انقلاب ما خشمگين مي شوند و مثل هميشه تاريخ وقتي در مصاف روياروي كاري عليه آن از پيش نمي برند، به تندروي ها و كندروي هاي داخلي دل مي بندند و با تحريك چنين عناصري در كمين فرصت براي زدن ضربه از درون و تحقق اهداف شوم خود مي نشينند. همين اوايل هفته گذشته بود كه خوانديم و شنيديم كه يكي از سناتورهاي آمريكايي به صراحت اعلام كرده كه آمريكا بايد در ايران از «تندروها»، حمايت كند! اگر بپذيريم كه افراط و تفريط آفت جامعه و خطري است كه از درون انقلاب مردم ايران را تهديد و دشمنان ما را اميدوار مي كند، وظيفه داريم كه سخت مراقب اين آفت خطرناك باشيم به ويژه كساني كه مسئوليتي در امور و عرصه هاي مختلف دارند، در باره مقابله با اين تهديدها وظيفه اي سنگين تر برعهده دارند. براي مثال در مسائل سياسي، بحث هاي رسانه اي، رقابت هاي انتخاباتي و بالاخره عملكردهاي اجرايي و... بايد آني از خود و عملكرد خود غافل نباشيم و از افراط و تفريط بپرهيزيم و اجازه ندهيم سياست زدگي آنچنان ما را از خود غافل كند كه مرزبندي ما با بيگانه حفظ نشود، دشمن جاي دوست بنشيند و يا حل مشكلات عديده جامعه و مسائل روزمره زندگي مردم، تحت الشعاع رقابت هاي سياسي و درگيري هاي جناحي قرار بگيرد. واقع بيني به كناري گذاشته شود و به حق و راستي عمل كردن، تحت تاثير خوش بيني هاي مفرط و بدبيني ها و سياه نمايي هاي مغرضانه واقع شود و خلاصه چنان در وادي پست و مقام هاي دنيوي و آرزوي رسيدن به آنها غرق شويم كه آخرت را يكسره فراموش نماييم و... كه حداقل پيامد منفي چنين رويكردي تخريب چنين سياست و سياستمداران در نزد مردمي است كه در تاريخ و در نزد جهانيان به اعتدال و عقل گرايي و صاحب تشخيص بودن شهره اند. * قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان «بحران بي نظير در پاكستان» به قلم غلامرضا قلندريان آورده است: بي نظير بوتو نخست وزير اسبق پاكستان كه اميدوار بود در انتخابات ژانويه دوباره به قدرت برسد، روز پنجشنبه در انفجاري كه در اجتماع انتخاباتي در شهر«راولپندي» رخ داد، به ضرب گلوله و عمليات انتحاري جان باخت. تحولات سياسي و پر شتاب پاكستان در ماههاي اخير، انتظار جامعه اين كشور را در تحكيم دموكراسي، از آينده اي اميد بخش برخوردار كرده بود. ورود دو مخالف سياسي پرويز مشرف رئيس جمهور اين كشور (بي نظير بوتو و نواز شريف) به تعاملهاي سياسي، بويژه خانم بوتو، ضمن آنكه پايگاه اجتماعي مشرف را در ميان هواداران و مخالفان بهبود مي بخشيد، آزموني در راستاي تحقق دموكراسي تلقي مي گرديد. بوتو در اواخر دوره رياست جمهوري مشرف، به مذاكره پنهاني با وي روي آورد. اين مذاكره ها در ابوظبي ادامه




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن