تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799189345




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
تهران -خبرگزاري ايسكانيوز :"اعتراض " ، "تصميم درست اما..." ، "ما و اوباما " ، "چرخش استراتژيك در ماه آخر" ، "عبرت آموزي از يك قانون " ، "روزهاي دشوار اقتصاد ايران " ، "دست و پا زدن اسراييل " ، "معادله اصلاخ طلبان با كروبي و بدون كروبي " از جمله عناوين سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران است.
به گزارش روز چهار شنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكا نيوز" سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران به شرح زير است :

**آفرينش :اعتراض
روزنامه آفرينش امروز در سرمقاله خود در خصوص توافقنامه امنيتي ميان آمريكا و عراق مي نويسد:
طي چند روز گذشته بيش از يك ميليون عراقي از نقاط مختلف راهي بغداد پايتخت اين كشور شدند تا اعتراض خود را به نهايي كردن توافقنامه بلند مدت امنيتي توافقنامه عراق و آمريكا اعلام كنند. پيش از اين نيز نمايندگان اين مردم در مجلس مخالفت خود را با اين طرح اعلام كرده بودند، ولي بي توجهي به خواسته هاي مردم و نمايندگان باعث بلندتر شدن صداي آنها در خيابانهاي بغداد شد.
غير از خود مردم عراق كشورهاي همسايه نيز با اين طرح مخالفت كردند چرا كه داشتن پايگاه هاي نظامي براي امريكا در عراق بالاترين نماد سلطه در عرف سياسي محسوب مي شود و احداث پايگاههاي نظامي آن هم به آن تعداد مي تواند امنيت كشورهاي همسايه را با چالش مواجه كند.از همين رو ايران و كشورهاي عربي منطقه ازهمان ابتدا با اين طرح مخالفت كرده و تصويب اين
پيمان امنيتي را راهي براي تمديد دخالت هاي امريكا در خاورميانه قلمداد مي كنندكه بي شك با منافع ملي كشورهاي منطقه و استقلال آنها منافات داشته و حتي مي تواند ناقض تماميت ارضي اين كشورها باشد. حضور نيروهاي آمريكا در افغانستان و عراق وبه تازگي در گرجستان و آذربايجان حاكي ازآنست كه ايالات متحده خود تنها كشوري است كه امنيت و صلح خاورميانه را بر هم زده و لشكركشي به اين كشورها گونه اياز استعمارنو محسوب مي شود كه توانسته امنيت كشورهاي همسايه را تهديدنمايد.با وجود آنكه مقامات سياسي و نظامي عراق بارها به ايران به عنوان كشور هم مرز و همسايه خود تضمين داده اند كه توافقي خلاف امنيت اين كشور نداشته، اما رايزني هاي مقامات سياست خارجي عراق و امريكا حاكي از آن است كه برخي تصميم گيران عراقي نيز هم پيمان شدن با ايالات متحده امريكا را در شرايط كنوني بيش از ساير فاكتورها به صلاح كشورشان ارزيابي مي كنند.
اين در حالي است كه خود مردم عراق و برخي نهادهاي داخلي عراق امضاي تفاهم نامه جديد ميان بغداد و واشنگتن را نقض حاكميت كشورشان دانسته و معتقدند زمان خروج اشغالگران آمريكايي از عراق فرا رسيده است..با توجه به اين اصل و حفط امنيت رواني و اجتماعي شهروندان عراقي به نظر مي رسد آنچه به ثبات و آرامش عراق و منطقه كمك خواهد كرد، حفظ استقلال، حاكميت و تماميت ارضي و حقوق اوليه انساني در عراق جديد مي باشد.در اين راست بدون ترديد هر طرح مغاير با اين اصول اساسي و مبتني بر سلب و يا ايجاد محدوديت در عرصه حاكميت ملي عراق، شرايط را پيچيده تر ساخته و خسارات و هزينه هاي بازهم بيشتري را به عراق، تحميل خواهد نمود.

**آفتاب يزد:تصميم درست امّا...
در سال‌هاي گذشته، تصميمات زيادي در عرصه مديريتي كشور گرفته شده است كه پس از مدتي، اشتباه بودن آن بر تصميم‌گيران آشكار گرديده‌است. البته پيامدهاي منفي ناشي از اجراي اين تصميم‌ها، گاه به صورت فوري آشكار شده و گاه با گذشت زمان‌هاي نسبتا طولاني. اما همه آنها دو ويژگي مشترك داشته‌اند: نخست تعريف و تمجيدهاي اوليه تصميم‌گيران از تصميم خود و دوم عدم مشورت با بسياري از كارشناسان مستقل براي تصميم‌گيري. برخي تصميمات اقتصادي دولت اول سازندگي، تصميم رئيس سابق قوه قضائيه براي حذف دادسراها، افراط در دوري و نزديكي نسبت به بعضي كشورهاي بزرگ و كوچك، زياده روي در برخي ردصلاحيت‌ها، وعده‌هاي رويايي بعضي از احزاب و كانديداهاي موردحمايت آنها و تبليغات نسنجيده دو سال قبل در مورد وام مسكن، از نمونه‌هايي است كه در هنگام تصميم‌گيري و اجرا، ذوق زدگي همراه با احساس فتح الفتوح در تصميم‌گيران را موجب شده اما به تناسب اهميت موضوع و گستردگي پيامدهاي منفي، در كوتاه‌مدت يا بلندمدت، دچار تعديل و حتي حذف يا جايگزيني با موضوعي كاملا متفاوت گرديده است.
در اغلب اين موارد نيز، انتقادات بدون پاسخ مانده است يا منتقدان از طريق تـريـبـون‌هاي عمومي، مورد حملات غيرمنصفانه قرار گرفته‌اند. حوادث ناشي از اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده و حواشي آن، نشان مي‌دهد كه اين موضوع را نيز مي‌توان در ميان نمونه‌هايي قرار داد كه در ابتداي يادداشت به آنها اشاره شد.
در روزهاي نخست اجرا، عده‌اي از مسئولان آنچنان از شأن و شوكت اين قانون ودستاوردهاي آن سخن مي‌گفتند كه گويي بسياري از مشكلات اقتصادي كشور با اجراي آن حل خواهد شد در فاصله‌اي كمتر از بيست روز از آغاز اجرا، دستور توقف اجراي آن صادر شد و دستورالعمل صادره براي توقف نيز نشان داد كه در مراحل تصميم‌گيري و اجرا، صاحب نظران و كـسـانـي كـه ايـن قـانون مرتبط با آنها مي‌باشد طرف مشورت قرار نگرفته‌اند. اين دستورالعمل به خوبي نشان مي‌دهد اجراي قانون ماليات بر ارزش افـزوده نـيز مانند بسياري از تصميم‌گيري‌هاي سابق، بدون بهره‌گيري از يعني طرف‌هاي اصلي اجراي اين قانون، آغاز شده و حتي با دستگاه‌هايي مانند وزارت بازرگاني، هماهنگي كافي به عمل نيامده است. اين درحالي است كه از زمان تصويب قانون و ابلاغ به دولت تا آغاز اجراي آن، فرصت تقريبا يك‌ساله در اختيار متوليان دولتي بود تا هماهنگي‌هاي لازم را به عمل بياورند.
به هر حال، اصرار بر اجراي اين قانون بدون تمهيد مقدمات و قبل از هماهنگي با صاحبان فن، منجر به برخي حواشي و مقاومت‌ها گرديد و شايد بتوان گفت براي نخستين بار اجراي يك تصميم دولت قبل از فراگيري ، متوقف شد. اين شائبه‌ها به اين دليل تقويت مي‌شود كه در سال‌هاي گذشته و حتي همين امروز، موضوعات و مـشـكـلات ديـگـري وجـود داشـتـه و دارد كـه مسئولان دولتي عليرغم هشدارهاي كارشناسان، بر اجراي تصميم خود پافشاري كرده و مـي‌كـنـند.
در آن روي سكه، موضوعات ديگري نيز وجود دارد كه مرتبط بـا اعـتـراض اقـشـار ضـعـيـف جـامـعـه هـمچون كارمندان، كارگرانو بازنشستگان به خودداري دولت از اجراي مصوبات قانوني و عدم نـتـيـجـه‌ بـخـشـي اعـتراض‌ها مي‌باشد. تداوم بي‌اعتنايي دولت به اعتراض‌هاي آرام اقشار ضعيف در اين موارد، مي‌تواند تقويت‌كننده شائبه‌هايي باشد كه درخصوص علت توقف اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده و تاثير نفوذ نهاد بازار در بعضي تصميم‌گيري‌ها، مطرح مي‌شود.
به هر حال آنچه كه در موضوع ماليات بر ارزش افزوده به وقوع پـيوست نهايتا به يك تصميم درست منجر گرديد. اين تصميم درست، در دستورالعمل رئيس‌جمهور متجلي شد كه اگرچه يك ضعف عمده در مكانيزم‌هاي تصميم‌گيري و اجرا را به نمايش گذاشت اما مي‌تواند نويدبخش پايبندي آينده دولت به مشورت با اصناف و گـروه‌هاي مختلف در تصميم‌گيري‌هاي مهم باشد؛ به شرط آنكه برخي اظـهـارات و اقـدامـات بعدي، ثابت نكند كه توقف اجراي قانون،تنها يك اقدام تاكتيكي براي عبور از مرحله فعلي بوده است. اصـلاح مـكانيزم‌هاي تصميم‌گيري و تاكيدبر هماهنگي دستگاه‌هاي دولتي و كسب نظرات اقشار مختلف قبل از اجراي برخي تصميمات است؛ همان چيزي كه در دستورالعمل رئيس‌جمهور خطاب به وزير دارايي آمده است و نه فقط توقف اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده به درخواست نهاد قدرتمند بازار!

**رسالت :ما و اوباما
روزنامه رسالت امروز در سرمقاله امروز خود مي نويسد:
اگر چه هنوزيك سال هم از خاطره مداخله بي نتيجه دولت آمريكا در انتخابات مجلس ايران وحمايت بوش، رايس و برخي از اعضاي كنگره اين كشور از يك جريان سياسي داخلي نمي گذرد اما تهران در آستانه انتخابات رياست جمهوري آمريكاحتي حاضر نيست به اظهار نظرات متداول ديپلماتيك بپردازد. اما چندي است كه برخي موسسات پژوهشي و رسانه هاي خارجي با بيشتر شدن شانس پيروزي اوباما بر مك كين در انتخابات آينده، ضمن سناريو پردازي در باره آينده روابط ايران و آمريكا بر تعيين كننده بودن نحوه تعامل اوباما و احمدي نژاد تاكيد مي كنند. چند روزنامه و تلويزيون آمريكايي نيز طي چند روز گذشته به احتمال بهبود روابط تهران - واشنگتن پس از پيروزي اوباما پرداختند.
بدون ترديد براي تهران برد يا باخت اوباما قماري بي نتيجه است. اساسا پديده اوباما در يك سطح تحليل كلان نوعي خودزني سياسي به منظور بازسازي اعتبار از دست رفته امپرياليسم آمريكا تلقي مي شود. كمپين هاي انتخاباتي و فرايندهاي تبليغي چه بر سر آمريكايي هاي آفريقايي تبار آورده اند كه پيوندهاي قديمي خود با حزب جمهوريخواه كه از 1860 در زمان آبراهام لينكلن كليد خورد را فراموش كرده و امروز همگي زير پرچم دموكراتها سينه مي زنند. مسلما بحران اقتصادي آمريكا كمك شاياني به حزب غير حاكم مي كند.. جنگ در كشورهاي ديگر به هر دليلي اگر موجب تقويت بنيه اقتصادي آمريكا شود مطلوب است اما چنانچه رهاورد آن سقوط 40 درصد ارزش سهام در بازارهاي بورس ايالات متحده باشد يعني از بين رفتن چيزي حدود 9 تريليارد دلار از ثروت مردم آمريكا به طور جدي مذموم و ويرانگر است.
ا‌ما به هر حال پيروزي و يا شكست اوباما مانند هر پديده سياسي ديگري براي منافع ملي كشور ما مي تواند فرصتها و تهديدهايي به همراه داشته است. رژيم صهيونيستي و مسئله فلسطين به عنوان يك مانع هميشگي در روابط بين ايران و آمريكا باقي است و تا زماني كه نامزدهاي دو حزب اصلي در آمريكا در هر دوره از انتخابات براي تامين امنيت اسرائيل به لابي صهيونيستي چك سفيد امضا مي دهند بهبود كامل روابط دو كشور دور از انتظار است. مسئله هسته اي و كارشكني هاي پي درپي دولت آمريكا در پرونده فعاليتهاي صلح آميز جمهوري اسلامي نيازمند يك تصميم جدي در دستگاه سياست خارجي آمريكا براي گشايش استراتژيك در روابط با تهران است. اقتدار ايران در دوره كنوني با حضور اصولگرايان در راس قواي اجرايي و تقنيني مثال زدني و كم سابقه است. آمريكايي ها اين موضوع را بهتر از هر كسي مي دانند لذا در اين بازي برد-برد بايد گزينه هايي را روي ميز كار خود بگذارند كه بتواند راهگشاي مذاكرات و گفتگو با تهران باشدو به تدريج از ميزان كدورتها بكاهد.

**كيهان :چرخش استراتژيك در ماه آخر
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود مي نويسد:
طي چند هفته گذشته سياست خارجي امريكا شتابي عجيب و بي سابقه گرفته است. مقام هاي كاخ سفيد بوضوح در تلاشند تا در اين ماه آخر، به كارنامه سياست خارجي دولت بوش سر و ساماني بدهند، اين را هم از رفت و آمدهاي مكرر آنها به مناطق «مسئله دار» مي توان فهميد و هم از آنجا كه از دگماتيسم مذاكراتي خود كاسته اند و در حوزه هايي از اساس متفاوت، با واگذار كردن امتيازهاي پس پرده، به كارنامه سازي ظاهري مشغولند. بدون شك، براي دولت احساساتي و ناواقع گراي جرج بوش اين مهم است كه بتواند كارنامه اي -لااقل به حسب ظاهر- آبرومند از سياست خارجي خود به مردم امريكا و به رييس بعدي كاخ سفيد تحويل دهد؛ مسئله فلسطين نقطه آغاز خوبي است. در حالي كه تقريبا در تمامي محافل تحليلي جهان در اين باره اجماع وجود دارد كه هيچ راه حل فوري براي اين موضوع در دسترس نيست، امريكايي ها با شدت و حدت اصرار مي كنند كه به زودي اتفاقات مهمي خواهد افتاد. فراتر از حرف و ادعا، دو اتفاق مهم در صحنه عمل رخ داده است؛ اول اينكه اسراييل به طور غير منتظره از طرح صلح اتحاديه عرب - توسط عربستان پيشنهاد شده بود- استقبال كرده و گفته كه آماده است در ازاي موافقت با تشكيل يك دولت فلسطيني با 22 كشور عرب روابط عادي برقرار كند. اتفاق دوم نامه اي است به امضاي جرج بوش كه هفته گذشته ادعا شد توسط مقام هاي فلسطيني به بشار اسد رييس جمهور سوريه تحويل داده شده و در آن امريكا پذيرفته است كه مستقيما وارد مذاكرات سوريه-اسراييل شود و تحت شرايطي بلندي هاي جولان را به آن برگرداند. نكته بسيار مهم در اينجا اين است كه «مقابله با ايران» در اتخاذ هر دو اين تصميم ها نقشي برجسته داشته است. در مورد تغيير مشي اسراييل در مذاكره با اعراب، ايهود باراك، وزير جنگ رژيم صهيونيستي 3 روز پيش به صراحت گفت اين تصميم از آن رو اتخاذ شده كه «اسراييل احساس مي كند منافع مشتركي با اعراب ميانه رو در خصوص مسائلي نظير ايران، حزب الله و حماس دارد». سوريه زير بار چنين معامله اي نخواهد رفت اما اصل ارائه چنين پيشنهادي به سوريه هم بعيد است كه از بيخ و بن نادرست باشد.
مورد بعدي روسيه است. بعد از جنگ گرجستان به خوبي معلوم بود كه روس ها به دليل ضعف مفرط دروني خود قادر به تبديل مجادلات لفظي به يك منازعه استراتژيك تمام عيار با غرب نيستند و به زودي تورم رگ هاي گردن فرو مي نشيند و زمان معامله و كوتاه آمدن فرا خواهد رسيد. آن روز خيلي زود فرا رسيد. روسيه در ازاي صرف نظر كردن اروپا از پي گيري پروژه تحريم مسكو و بعد به دست آوردن مجدد حق راي خود در ناتو با قطعنامه 1835 عليه برنامه هسته اي ايران موافقت كرد.ا همين كه امريكايي ها سراسيمه با روسيه وارد معامله شدند و از كنار مختل شدن پروژه خود براي «به راه انداختن جنگ بزرگ در قفقاز» -به تعبير آكادمي علوم ژئوپلتيكي روسيه- گذشتند و آن را براي مدتي به تاخير انداختند نشان مي دهد پر كردن دست ها درمقابل ايران براي آنها اهميتي ويژه داشته است.
اين خبر منتشر شد كه كره شمالي اجازه راستي آزمايي اظهارنامه مربوط به برنامه هسته اي خود را به آژانس خواهد داد و در عوض امريكا هم پذيرفته كه نام اين كشور را از فهرست كشورهاي حامي تروريسم حذف كند. ظاهر قضيه طوري بود كه انگار همه چيز محصول يك فرايند طبيعي مذاكراتي است. امريكا فقط به دليل نياز فوري به اين به اصطلاح پيروزي در نهان امتيازي مهم به كره تقديم كرده اند. برخي محافل مرتبط با سيستم حكومتي امريكا به فاصله چند روز از اين سوت و كف ها فاش كردند موافقتنامه منعقد شده فاقد اجازه براي بازرسي هاي سر زده و ناخوانده وراي تأسيسات پلوتونيوم در يانگ پيون است و اين به واقع يعني راستي آزمايي در كار نيست و كره در ازاي حفظ آبروي امريكا جايزه خوبي گرفته است. دراين مورد هم تنها توجيه براي وضعيت پيش آمده تلاش امريكا براي خودنمايي در مقابل ايران است.درباره عراق و تشديد تلاش ها براي نهايي كردن موافقتنامه مربوط به وضعيت نيروها، در مورد پاكستان و افغانستان و بحراني كه در حال انتقال به دروازه هاي شرقي ايران است، راجع به چين و منازعه كش دار تايوان و بالاخره كمي دورتر در اروپا و در مواجهه با بحراني كه از اروپا همكاري نكند افسانه دلار را براي هميشه به تاريخ ملحق خواهد كرد. اين تعامل لزوما ماهيتي مذاكراتي و ديپلماتيك خواهد داشت چرا كه ايده درگيري با ايران ديگر حتي درون اسراييل هم طرفدار ندارد. دولت بعدي امريكا چه اوباما رييس آن باشد چه مك كين ناچار از گفت وگو با ايران است. طيفي از نخبگان سياسي از كيسينجر تا آلبرايت عقيده دارند امريكا بيش از اين نمي تواند به سياست حرف نزدن باايران ادامه بدهد ضمن اينكه با بحران مالي فعلي دولت بعدي امريكا هر چقدر هم ديوانه باشد توان مالي كافي براي مشاركت در يك قشون كشي ديگر را در اختيار نخواهد داشت.

**مردم سالاري :عبرت آموزي از يك قانون
روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود در خصوص قانون ماليات بر ارزش افزوده مي نويسد:
روزهايي كه گذشت، اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده، حواشي زيادي به همراه داشت. عدم اطلاع رساني صحيح درباره قانون ماليات، برارزش افزوده، شتابزدگي در اجرا و عدم همراهي اصناف با آن سبب شد تا اجراي اين قانون، مشكلات فراواني را به همراه داشته باشد مشكلاتي كه مي توانست بحران زا باشد.
يكي از مهمترين دلايل اين اتفاق، عدم وفاق براي اجراي آن بود. قانون ماليات بر ارزش افزوده نشان داد كه اصناف، وفاق با دولت براي اجراي آن ندارند و همين امر تبعات فراواني به همراه داشت.
بايد از اين اتفاق درس گرفت و از نتايج آن براي طرح اقتصادي دولت بهره برد. دولت نهم عزم جدي دارد تا طرحي كه مهم ترين بخش آن، پرداخت نقدي يارانه هاست را اجرايي كند. در حالي كه مجلس هنوز نظر خود را اعلام نكرده و كميسيون ويژه اقتصادي پاسخ سوالات خود را نگرفته است،بر اين اساس و طبق نظر بسياري از نمايندگان هنوز توافق مجلس و دولت كه ابتدايي ترين گام براي وفاق روي طرح تحول اقتصادي است صورت نگرفته است، چه برسد به توافق هاي ديگر دستگاه ها.
پس بهتر است از قانون ماليات برارزش افزوده درس گرفت و دولت در طرح پرداخت نقدي يارانه ها كه مي تواند بسيار تورم زا باشد، پيش از هر قدمي همراهي مجلس در جزئيات را در كنار خود ببينند.

**دنياي اقتصاد:روزهاي دشوار اقتصاد ايران
روزنامه دنياي اقتصاد در سرمقاله امروز خود نرخ بيكاري و تورم را رو به افزايش دانست و نوشت:
براساس آخرين آمار منتشرشده شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي در پايان شهريورماه نسبت به زمان مشابه در سال گذشته 4/29درصد افزايش نشان مي‌دهد.
از سوي ديگر، آخرين نرخ بيكاري كه از سوي مركز آمار ايران اعلام شده، 9/11درصد است. تورم و بيكاري دو رقمي به روشني بر واقعيتي تلخ تاكيد دارند: ركود تورمي در اقتصاد ايران. اين همه تازه حاصل سال‌هايي بوده كه درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت ايران به ركوردهاي تازه‌اي رسيده بود كه در تاريخ ايران بي‌سابقه بوده است.
در چنين اوضاعي، دست سياست‌گذاران در استفاده از ابزارهايي مانند واردات براي رفع نيازهاي بازار داخلي بسته خواهد بود و احتمالا به سبب محدوديت‌هاي بانكي ناشي از شرايط تحريم، امكان استفاده از تسهيلات ارزي خارجي نيز محدودتر مي‌شود.
فعالان اقتصادي در اين شرايط روزهاي دشواري در پيش خواهند داشت. حاشيه سود بسياري از بنگاه‌هاي اقتصادي به سبب شرايط از پيش گفته كاهش مي‌يابد و حجم غول‌آساي نقدينگي در جهت يافتن فرصت‌هاي سودآوري به سوي بازارهاي مختلف روانه خواهد شد.با توجه به كاهش انتظارات سودآوري شركت‌ها، نظارت ناكافي و عمق ناكافي بازار نمي‌تواند پناهي براي اين نقدينگي باشد.
بخش مستغلات و مسكن نيز با توجه به فاصله بسيار زياد قيمت‌هاي بازار و تقاضاي موثر، يعني تقاضايي كه از پشتوانه خريد برخوردار است، احتمالا قادر به جذب نقدينگي‌هاي موجود نخواهد بود و حتي در صورت جذب بخشي از اين نقدينگي باز هم شاهد تشديد بيماري‌هاي موجود در بخش مسكن و فاصله‌گيري بيشتر قيمت‌هاي عرضه از تقاضاي موثر خواهيم بود كه در درازمدت ركود بخش مسكن را تشديد مي‌كند.
بازار كالاهاي بادوام نيز كه زماني يكي از مكان‌هاي اصلي جذب نقدينگي بود به سبب تغييرات مهمي كه اقتصاد ايران در سال‌هاي اخير شاهد بوده و نيز ركود و كسادي اقتصاد جهاني قادر به آن نخواهد بود كه جاذبه‌اي براي نقدينگي موجود داشته باشد.
از اين رو، احتمالا در شرايط تورمي- ركودي حاضر به تدريج شاهد حركت‌هاي سوداگرانه در بازار ارز مي‌شويم كه مي‌تواند موجي از سوداگري مالي را در اين بازار مانند سال‌هاي يك دهه و نيم پيش آغاز كند.
اين موج سوداگري، در صورت وقوع، آثار تورمي گسترده بر جاي مي‌گذارد كه حاصل آن كاهش بيشتر ارزش پول ملي خواهد بود. تلاش براي تنوع‌بخشي به درآمدهاي دولت و ايجاد انضباط مالي با مقاومت گسترده‌اي در سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد كه نمونه آن را در اعتراضات اخير اصناف و بازاريان نسبت به قانون ماليات بر ارزش افزوده مشاهده كرديم.
توجه به مسائلي مانند توسعه صادرات غيرنفتي نيز دست‌كم در كوتاه‌مدت پاسخگو نخواهد بود، چراكه تجربه 35 سال اخير به وضوح نشان داده كه اين صادرات نيز تابعي از صادرات نفتي است و در همبستگي مستقيم با آن قرار دارد. از اين رو، كاهش درآمدهاي ناشي از صادرات غيرنفتي نيز فرضي محتمل است.
وظيفه دولت و سياست‌گذاران اقتصادي در شرايط حاضر، قبل از هر چيز و بيش از هر چيز اعتمادزايي در جامعه است. ايجاد اعتماد خود مستلزم ثبات سياست‌گذاري، ثبات روش‌ها و رويه‌ها و درگير ساختن تشكل‌ها و نهادهاي غيردولتي در فرآيند برنامه‌ريزي، سياست‌گذاري و اجرا است. تنها در چنين شرايطي است كه تهديدات ناشي از تورم ركودي در داخل كشور و ركود اقتصاد جهاني مي‌تواند بستري مناسب براي فراهم ساختن فرصت‌هايي براي توسعه و رشد پايدار اقتصاد ايران باشد. روزهاي دشوار اقتصاد ايران را جدي بگيريم.

**حزب الله :دست و پازدن اسرائيل
روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود مي نويسد:
روز گذشته اخبار ضد و نقيضي از ترور مئير داگان رئيس سازمان جاسوسي رژيم صهيونيسستي (موساد) در اردن منتشر شد. بررسي دقيق تر از منبع دست اول انتشار اين خبر نشان داد كه پايگاه خبري فيلكا كه يك سايت صهيونيستي است براي اولين بار اين خبر را منتشر كرده در حالي‌كه هيچكدام از خبرگزاري هاي رسمي دنيا مستقلا از اين واقعه خبر ندادند و حتي اردن نيز وقوع انفجار و ترور داگان را تكذيب كرد.
پس از شهادت عماد مغنيه، جنبش مقاومت حزب الله و شخص سيد حسن نصرالله به دفعات از انتقام خون شهيد مغنيه سخن گفتند و صهيونيست‌ها هم به خوبي‌مي‌دانند كه آنها حتما وعده خودجامه عمل‌مي‌پوشانند و در حد حرف و سخن باقي نمي‌ماند، تمامي بضاعت خود را براي مقابله با اين وعده به كار بسته اند و خوب‌مي‌دانند كه حزب الله براي انتقام شخصيتي مانند مغنيه هرگز به از بين بردن نظاميان درجه پايين اسرائيل و مقامات تشريفاتي بسنده نمي‌كند و گزينه هاي رده يك اين رژيم را نشانه خواهد رفت. يكي از اقدامات اسرائيلي‌ها در اين ميان عمليات رواني و به دست گرفتن بازي رسانه‌اي و به دنبال آن واكنش اشخاص و گروه هايي است كه به دنبال انجام اقدامي همچون ترور مقامات ارشد اين رژيم را در دستور كار دارند. يك پايگاه خبري صهيونيستي از ترور داگان خبر داد.اگرچه شايد برداشت ديگري از اين جريان مبني بر احتمال وقوع اين رويداد و مخفي نگاه داشتن هلاكت داگان نيز دور از ذهن نباشد اما بازي رسانه‌اي رژيم صهيونيستي نشان‌مي‌دهد كه برداشت اول مقرون به صحت است. به هر حال اين اتفاق نشان داد كه رژيم صهيونيستي به‌شدت از انتقام ترور شهيد مغنيه‌مي‌ترسد و به هر وسيله‌اي دست‌مي‌يازد تا بتواند اين اتفاق را هرچند براي مدتي به تاخير اندازد اما از آنجا كه جنبش مقاومت حزب الله ريشه در آرمان هاي ديني و قرآني دارد، اين دست و پا زدن‌ها هيچ حاصلي را به دنبال نخواهد داشت و اين رژيم از هم اكنون بايد رخت سياه داگان و ديگر سران جنايتكار خود را بر تن كند. داگاني كه آريل شارون كه خود جلاد صبرا و شتيلا، خوانده مي‌شود، در توصيف قساوت او گفته بود: تخصص داگان در بريدن سر اعراب است، او مرد مأموريت‌هاي سخت است و بدون رعايت ضوابط اخلاقي كارش را انجام مي‌دهد.

**جام جم :دوم خرداد و مشكل معرفي كانديدا،معادله اصلاح‌طلبان‌ با كروبي و بدون‌كروبي‌
روزنامه جام جم در سرمقاله امروز خود اعلام كانديداتوري كروبي را موضوع خود قرار داد و نوشت:
پس از اعلام كانديداتوري مهدي كروبي، دبير كل حزب اعتماد ملي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري دوره دهم، شخصيت‌هاي جناح اصلاح طلب مواضع متفاوتي را در اين باره اتخاذ كردند. برخي از چهره‌ها اين اعلام را به فال نيك گرفتند و برخي نيز زمان براي اظهار نظر در مورد كانديداي نهايي اصلاح‌طلبان را زود دانسته‌اند. برخي نيز معتقدند خاتمي كانديداي نهايي اصلاح طلبان است.
اگر چه كروبي اعلام كرده است با گذشت زمان و اعلام برنامه‌هاي ساير كانديداهاي اصلاح‌طلب مي‌توان مجددا تصميم‌گيري كرد اما اعلام آمادگي برخي از اصلاح‌طلبان از جمله مهرعليزاده رئيس سازمان تربيت بدني دولت خاتمي و همچنين اكبر اعلمي، نماينده سابق مجلس نشان از مشكلات اين جناح سياسي در رسيدن به كانديداي واحد دارد.
اين در حالي است كه هنوز رايزني‌ها براي راضي كردن خاتمي براي اعلام كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري دهم نيز ادامه دارد.
اعلام رسمي كانديداتوري انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري از سوي مهدي كروبي دبيركل حزب اعتماد ملي را مي‌توان نقطه‌عطفي در فعاليت‌هاي انتخاباتي جريان اصلاح‌طلب دانست
چهره‌هاي برجسته اصلاح‌طلب نسبت به اعلام رسمي كانديداتوري در انتخابات از سوي كروبي واكنش‌هايي متناقض را ارائه كردند كه با دقت به هر كدام از آنها مي‌توان دريافت با وجود مسائل گفته‌شده درخصوص احتمال ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات و پذيرش تصميم جمعي، نوعي سردرگمي را به اردوگاه اصلاح‌طلبان به ارمغان آورده است؛ به گونه‌اي كه حتي اين تفاوت ديدگاه‌ها در اظهارنظرهاي آنان كاملا مشهود است.
سيدعبدالواحد موسوي لاري، عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز ضمن تاكيد بر اين‌ كه مهدي كروبي پيش از اين نيز اعلام كرده بود حزب اعتماد ملي در انتخابات رياست جمهوري تلاش حزبي را دنبال كرده و به دنبال كانديداي حزبي است، گفت: البته كروبي با اقدام خود پا را از يك اقدام حزبي فراتر گذاشته است.
كروبي در بخشي از اظهارات خود در پاسخ به سوال خبرنگاري كه از او مي‌پرسد «در صورت حضور خاتمي به عنوان كانديداي انتخابات از كانديداتوري خود انصراف خواهد داد؟» مي‌گويد كه او به طور جدي وارد اين عرصه شده و از سخنان وي چنان برمي‌آيد كه قصد انصراف از كانديداتوري در انتخابات را ندارد.
رضا خاتمي، عضو ارشد مشاركت در پاسخ به اين سوال كه آيا با اعلام رسمي حضور كروبي در انتخابات احتمال حضور محمد خاتمي كاهش يافته است، گفت: اين موضوع را خود آقاي كروبي بصراحت و روشني اعلام كرده است، به هرحال جريان‌هاي مختلف اصلاح‌طلب كانديداهاي متفاوت دارند، اما همه آنها اين عزم را دارند كه در يك روند دموكراتيك و در طول زمان ان‌شاءالله به يك كانديداي واحد برسند و اين روندي مثبت و خوب است.
محمد هاشمي عضو ارشد حزب كارگزاران درباره اعلام كانديداتوري كروبي مي‌گويد: اعلام كانديداتوري مهدي كروبي در انتخابات رياست جمهوري آينده، در تقسيم آرا بي‌تاثير نخواهد بود.
وي با اشاره به اعلام كانديداتوري دبيركل حزب اعتماد ملي در انتخابات آينده رياست جمهوري گفت: اعلام شركت در انتخابات حق هر شهروندي است و هر فرد حقيقي و حقوقي حق حضور در عرصه رقابت‌هاي انتخاباتي را دارد، اما با توجه به اين كه بخشي از آراي كروبي و خاتمي در انتخابات مشترك است، اعلام حضور كروبي در تقسيم آرا بي‌تاثير نخواهد بود.
محمدعلي ابطحي، عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون نيز اعلام كانديداتوري كروبي را موضوعي دانست كه پيش از اين نيز اعلام شده بود و گفت: ايشان قاعده‌‌اي را مبني بر اين كه كدام ‌‌يك از كانديداهاي مطرح شده در جريان اصلاح‌‌طلب مورد حمايت بيشتري قرار دارند، پذيرفته‌‌اند كه قرار است در آينده بررسي شود.
از اظهارنظرهاي چهره‌هاي اصلاح‌طلب اين گونه برمي‌آيد كه امكان دارد در صورت بحث درباره كانديداي اصلاح‌طلبان در جبهه اصلاحات و تعيين كانديداتوري جز كروبي براي اصلاح‌طلبان، وي به نفع اين كانديدا از حضور در انتخابات انصراف دهد.
همه آنها تاكيد دارند كه كانديداي اصلي جريان اصلاحات در جريان ائتلافي كه هنوز شكل نگرفته است، تعيين خواهد شد و براساس مشي اصلاح‌طلبي بقيه افراد به نفع كانديداتوري كه از سوي ائتلاف معرفي خواهد شد، انصراف خواهند داد.
مشي انتخاباتي گروه‌ها و تفاوت در نگاهشان به موضوع انتخابات چنين ادعايي را به اثبات نمي‌رساند و تاكنون نيز با وجود همه تلاش‌ها نتوانسته‌اند ائتلافي را كه به دنبال آن هستند، تحقق بخشند.
نگاهي گذرا به اظهارات مهدي كروبي در خصوص انتخابات دوره دهم رياست جمهوري نيز نشان مي‌دهد وي آن طور كه دوستانش در جريان اصلاحات تصور مي‌كنند قصد ندارد به اين سادگي وارد معامله در خصوص كانديداتوري خود يا احيانا گرفتن سهمي از كابينه و كناره‌گيري به نفع كانديداي ديگر اصلاح‌طلب شود.
كروبي در اين نشست مطبوعاتي خود تلويحا احمدي‌نژاد را رقيب اصلي خود در انتخابات ذكر كرد كه اين خود نشان مي‌دهد عزم وي براي باقي ماندن در صحنه رقابت‌ها جدي است.
نوع رفتار گروه‌هاي اصلاح‌طلب در نخستين كنگره حزب اعتماد ملي و امتناع آنان از حضور در جمع خبرنگاران و پاسخ به سوالات آنان نيز نشان از اين دارد كه اين گروه‌ها هنوز نتوانسته‌اند درخصوص شكل دهي ائتلاف به نتيجه‌اي ملموس دست يابند زيرا در غير اين صورت همانند سنوات قبل كه حتي در برخي موارد قريب‌الوقوع بودن حركت منسجم خود را به اطلاع افكار عمومي مي‌رساندند، نويد انسجام و همگرايي خود را براي تقويت روحيه گروه‌هاي عضو اين جريان به اطلاع رسانه‌ها مي‌رساندند.
موضوعي كه بيش از اين توجه همه را به خود جلب مي‌كند، اين است كه در سخنراني مهدي كروبي، دبيركل حزب اعتماد ملي در كنگره اين حزب هيچ اشاره‌اي به موضوع انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري كه گروه‌هاي اصلاح‌طلب چند ماهي است بحث درباره آن را به طور رسمي آغاز كرده‌اند، نشده است و حتي كروبي ذكري از دلايل اعلام زودهنگام كانديداتوري خود و موضوعاتي كه در حاشيه آن از سوي همفكرانش مطرح شد، نكرد.
گرچه حزب اعتماد ملي و دبيركل آن به صورت تلويحي اعلام مي‌كنند سعي دارند نسبت به تصميمات جمعي جريان اصلاح‌طلب پايبند باشند، اما قطعا مواضعي كه تاكنون از سوي آنان اتخاذ شده، اين تصور را در اذهان عموم ايجاد كرده كه اين حزب قصد دارد به منظور مقابله با تندروي‌هاي برخي گروه‌هاي عضو جبهه اصلاحات مشي معتدل و مستقلي را در فعاليت‌هاي سياسي دنبال كند.
گروه‌هايي نظير سازمان مجاهدين و جبهه مشاركت چند ماهي است تلاش‌هايي براي القاي اين تفكر به ديگر اصلاح‌طلبان مبني بر اين‌كه خاتمي بهترين گزينه كانديداتوري در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در جريان اصلاح‌طلب محسوب مي‌شود، آغاز كرده‌اند و بسيار اصرار دارند كه هر كس كه خود را اصلاح‌طلب مي‌داند بايد گزينه مورد نظر آنها را بپذيرد در غير اين صورت اصلاح‌طلب محسوب نمي‌شود.
اظهارنظرهاي متناقض نسبت به اين اقدام بود كه باعث شد حزب اعتماد ملي نسبت به اين موضوع موضع گرفته و علي ميرهادي رئيس شاخه روحانيون اين حزب گفت: اعتقاد به اين‌كه حضور يكي مانع آمدن ديگران است، نوعي تفكر تخريبي است.
محمدباقر ذاكري، عضو ديگر شوراي مركزي حزب اعتماد ملي نيز معتقد است: اظهارنظر مخالفان كانديداتوري كروبي، حكايت از تندروي‌هاي سابق برخي اصلاح‌طلبان دارد كه اين موضوع رويه‌اي غيرعادي و غيرمنطقي است.
در هر حال اصلاح‌طلبان براي اين‌كه بخواهند وضعيت مناسبي را براي خود در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري رقم بزنند، تنها با مشكل حضور كروبي به عنوان كانديداي انتخابات مواجه نيستند؛ بلكه در آينده چهره‌هاي ديگر از اين جريان سياسي براي حضور در انتخابات ترغيب خواهند شد كه در شرايط فعلي نيز اسم و رسم برخي از آنان از سوي شخصيت‌هايي از اين گروه مطرح مي‌شود.
اصلاح‌طلبان علاوه بر اين‌كه بايد تكليف خود را با چهره‌هايي نظير محمد علي نجفي، حسن روحاني و محمدرضا عارف روشن كنند، بايد برنامه‌اي ويژه براي رقابت‌ با كانديداهاي احتمالي جريان اصولگرا داشته باشند.
 چهارشنبه 1 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن