تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس كارى او را اندوهگين و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه‏ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798678096




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.     جمهوري روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان سخني با آقاي پوتين آورده است: آقاي «ولاديمير پوتين» رئيس جمهور روسيه قرار است در چارچوب اجلاس سران كشورهاي حوزه خزر به تهران سفر كند. اين نخستين ديدار يك رئيس جمهور روسيه به ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي محسوب مي شود و از جهات مختلفي حائز اهميت و حساسيت است . مناسبات تهران ـ مسكو براي چندين دهه دچار تنش هاي فراواني بوده ولي با توجه به تحولات منطقه اي و جهاني اكنون مي تواند شاهد شكل گيري دور جديدي از مناسبات فيمابين باشد كه درعين تلاش براي تامين اهداف متقابل همكاري و همفكري ايران و روسيه بر تحولات منطقه اي و جهاني هم اثرگذار باشد. خوشبختانه اين ديدارها و مذاكرات فيمابين در شرايطي كاملا متفاوت با گذشته به وقوع مي پيوندد. از آنطرف ساختار قدرت در مسكو دچار تحولات بنيادين شده و نگاه جديدي را بر كرملين حاكم ساخته است و در اينجا نيز با سقوط رژيم ستم شاهي كه نقش نماينده آمريكا در منطقه را بازي مي كرد نسل جديدي از دولتها و حكومتها با پشتوانه اي انقلابي و ماهيتي ضد سلطه به قدرت رسيده است . انتظار مي رفت مسكو جزو نخستين كشورهائي باشد كه براي بهبود گسترش و ارتقا مناسباتش با جمهوري اسلامي ايران پيشقدم شود لكن از نخستين سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي شاهد حمايت بي حد و مرز كرملين از رژيم متجاوز صدام بوده ايم . البته مسكو همواره حمايت از صدام را به بهانه وجود قرارداد دوستي 25 ساله با رژيم بعث عراق توجيه مي كرد لكن بعدها شاهد آن بوديم كه عليرغم وجود همين قرارداد دوستي ميان مسكو ـ بغداد آمريكا و متحدانش طي 2 جنگ خانمان سوز خاك عراق را شخم زدند و ضمن نابود ساختن تمامي زيرساختهاي اقتصادي ـ صنعتي عراق صدها هزار تن را قتل عام كردند. هرگز شاهد نبوده ايم كه مسكو در قبال جنايات جنگي آمريكا در عراق يا افغانستان واكنش جدي موثر و قابل ذكري از خود نشان دهد و از ابزارهاي خود براي متوقف كردن جنايات آمريكا و ديگران بهره گيري كند يا حتي مانع ويراني هرچه بيشتر اين دو كشوري شود كه مسكو تا اين اواخر مناسبات ويژه اي با آنها داشت . اگرچه مواضع اخير مسكو در هر دو زمينه تحت عنوان همكاري براي نابودي كانونهاي تروريستي توجيه شده است لكن سئوال جدي اينست كه حتي همين ادعا تا چه اندازه صحت دارد و آيا از ابعاد عمليات تروريستي كاسته شده يا آنكه تروريسم لجام گسيخته در مقياسي بمراتب وسيع تر از هميشه در منطقه جولان مي دهد قطعا آقاي پوتين سعي خواهد كرد براي همكاري خود با غرب و بويژه آمريكا دلايل و توجيهاتي را مطرح سازد و مشخصا از سياستهاي كرملين براي فاصله گرفتن از عملكرد دوران جنگ سرد دفاع كند ولي خوبست به تجزيه و تحليل آثار نتايج و دستاوردهاي كرملين از سياستهاي اين دوران 17 ساله بپردازيم تا دريابيم كه همكاريهاي مسكو ـ واشنگتن بجاي آنكه يك همكاري دوجانبه باشد عموما « همراهي يكطرفه » از جانب مسكو نسبت به آمريكا را در ذهن ها تداعي مي كند و كمترين بهره هاي استراتژيك را براي كرملين بهمراه داشته و دارد. اينكه تداوم چنين سياستي چه منافعي براي مسكو دارد سئوال مهمي است كه آقاي پوتين ملزم نيست پاسخي براي اقناع ديگران ارائه كند ولي وقتي پاي منافع ملي ديگران در ميان است كمتر كسي به كشورها حق مي دهد كه روي حال و آينده و سرنوشت ديگران به مانور سياسي ـ تبليغاتي بپردازند و در اين باره راسا تصميم بگيرند. البته آقاي پوتين مي تواند مسئوليت تصميمات ديگران در گذشته را نپذيرد و حتي از عملكرد « بوريس يلتسين » ابراز انزجار كند كه روسيه را در حاشيه اجلاس سران « جي ـ 8 » حتي از برخي اقمار غرب هم بي اعتبارتر ساخت ولي باز هم چيزي عايدش نگرديد. آقاي پوتين در اين سالها خط مشي مستقلي را در قبال غرب در پيش گرفته ولي هنوز هم جايگاه و عملكرد مسكو در قبال مسائل جهاني با موقعيت هاي مورد انتظار فاصله زيادي دارد. هرگز پسنديده نيست كه كرملين بعنوان مركز ثقل ابرقدرت ديروز در خدمت اهداف واشنگتن قرار گيرد و نيازهاي استراتژيك غرب و بويژه آمريكا را تامين كند. عملكرد مسكو در قبال پرونده هسته اي ايران و همراهي و سكوت مسكو در راه تبديل نمودن اين پرونده به بزرگترين چالش جامعه جهاني ! با هيچيك از شاخص هاي وضعيت جهاني كرملين سازگاري ندارد و مسكو را به جاده صاف كن طرحهاي استعمار نو در قلب دنياي اسلام تبديل كرده است . مسكو گاهي با پيشنهادات نسنجيده و غيرقابل توجيه خود به غرب همه را و حتي غرب را شگفت زده كرده است . پيشنهاد همكاري مشترك در پايگاه جاسوسي و رهياب موشكي « قبله » اگرچه مورد استقبال توام با حيرت غرب شده ولي نه تنها از تهديدات غرب عليه روسيه نكاسته بلكه بر شدت پيچيدگي و تنوع آن افزوده تا بلكه امتيازات بيشتر و ارزنده تري از كرملين دريافت كنند. آقاي پوتين يقينا از ماجراي « انقلابهاي رنگين » در آسياي ميانه و قفقاز آگاه است و مي داند كه با كوچكترين غفلتي شاهد وقوع يكي از همين انقلابهاي رنگين در مسكو خواهد بود. البته هنوز هم دير نشده و براي « سيا » كه در دوران يلتسين به تامين امنيت شخصي رئيس جمهور روسيه ! سرگرم بود « رخنه در ساختار قدرت » بيش از تظاهر به قدرت مندي و « نمايش قدرت در كرملين » اهميت دارد. ناگفته پيداست كه سيا به كسب و حفظ قدرت در يك مسير بدون بازگشت بيش از قدرت نمائي در يك مقطع زماني كوتاه مي انديشد و راهكار اول را ترجيح مي دهد. افول اعتبار جهاني و منطقه اي مسكو براي واشنگتن يك هدف استراتژيك محسوب مي شود و با كمال تعجب شاهديم كه رهبران كرملين براي بيش از يك دهه سرگرم تامين اهداف كليدي واشنگتن در همين مقوله بوده اند و كمابيش هستند. اين براي كرملين افتخارآميز نيست كه براي مقابله با ملتها و براي درهم شكستن اراده دولتهاي متكي به آرا ملتها با واشنگتن همدستي و همراهي كند و تمامي تصميمات واشنگتن در اين مقوله را عينا تكرار نمايد. اهميت و حساسيت مسئله زماني بيشتر مي شود كه بدانيم كرملين تا اين اواخر مدعي پرچمداري مبارزه با امپرياليسم بود و كسي غير خود را و راهكاري غير از روشهاي خود را براي مبارزات موفق ضد استكباري به رسميت نمي شناخت ولي امروزه مواضع مسكو حتي مخالفتهاي ظاهري و مقطعي با سياستهاي واشنگتن هم ترديدآميز به نظر مي رسد و پايدار نيست . آيا مسكو رهبري آمريكا به عنوان تنها ابرقدرت جهان را پذيرفته است يا زندگي در دنياي چند قطبي را بيشتر مي پسندد اگر مسكو پيروي از واشنگتن را طالب است غرور ملي روسها چگونه ارضا شدني است و اگر دنياي چند قطبي بعنوان مدل جهاني مطلوب مسكو مطرح است آيا رفتار سالهاي اخير مسكو در اين مسير بوده و كمكي به اين خط مشي محسوب مي‌شود. زماني براي دوران شاه معدوم پايگاه جاسوسي آمريكا و ناتو عليه اتحاد شوروي بود. آن پايگاههاي جاسوسي و استراق سمع كه گاهي در پوشش صنايع كشاورزي و از جمله « كشت و صنعت مغان » صورت مي گرفت به بركت پيروزي انقلاب اسلامي برچيده شد. ولي روسها بجاي استقبال از اين پديده به تامين جنگ افزارها در جهت مقابله با اين انقلاب عظيم مردمي پرداختند كه ماجراي ميگ 25 و 27 تانكهاي تي ـ 72 و موشكهاي اسكاد و طيف وسيعي از جنگ افزارهاي فوق مدرن صدام از همين مقوله است . آن جنگ به زيان متجاوز به پايان رسيد و ايران پس از يك ربع قرن با اقتدار و صلابت بيشتر و اعتماد به نفس روزافزون به آينده مي نگرد. ملت ايران چه در جنگ تحميلي 8 ساله و چه در دوران بازسازي و سازندگي و چه امروز در دوران بالندگي و ارتقا علمي ـ تخصصي به بيگانه اميدي نداشت و راه استقلال و سربلندي خود را با اعتماد بنفس هموار كرد و هرگز انتظار نداشت كه مسكو را در صف مقابل خود و در جبهه متخاصم ببيند. اين براي همسايگان بهتر است كه مرزهاي آبي ـ زميني فيمابين مرزهاي صلح و دوستي و روابط فيمابين مبتني بر تفاهم و همكاري باشد. آمريكا و غرب دير با زود مجبورند منطقه را براي هميشه ترك كنند ولي روسها بعنوان همسايگان شمالي ما به تفاهم و همكاري نيازمندند. اين بهترين دليلي است كه مي تواند آقاي پوتين و دستيارانش را از همكاري با آمريكا در خصومت عليه ايران باز دارد.  حزب‌الله روزنامه حزب‌الله در سرمقاله امروز خود با عنوان دام يا فرصت؟ آورده است: ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه امروز براي شركت در نشست سران كشورهاي حاشيه ي درياي خزر وارد تهران مي شود. با توجه به اينكه اين سفر اولين سفر پوتين به تهران تلقي مي شود و در شرايط منطقه اي منحصر به فردي هم انجام مي شود، مي توان جايگاه ويژه اي را براي آن در نظر گرفت. اما پيشاپيش مشخص است مسائلي كه در اين سفر به مذاكره گذاشته ميشود صرفا به درياي خزر محدود نميشوند. حضور مقامهايي چون سرگئي كرينكو رئيس آژانس فدرال انرژي اتمي روسيه در ميان همراهان پوتين نشان ميدهد فعاليتهاي هسته اي ايران يكي از موضوع هاي مورد بحث دو طرف خواهد بود. سفر پوتين به ايران در شرايطي صورت مي گيرد كه چندي پيش وي در كرملين ميزبان ساركوزي بود و با وي در خصوص پرونده هسته اي ايران رايزني كرد. در اين ديدار ساركوزي كه اكنون نقش دست راست ايالات متحده را در نظام بين الملل ايفا مي كند، خواستار همراهي روسيه به منظور اعمال فشار بيشتر به ايران در جريان پرونده هسته اي شد اما اين درخواست رئيس جمهور فرانسه با مخالفت قاطعانه پوتين همراه شد و در نهايت ساركوزي دست از پا درازتر مسكو را ترك كرد. پس از ساركوزي وزراي خارجه و دفاع ايالات متحده به ديدار پوتين شتافتند. اين دو سفير آمريكا هم در خصوص پرونده هسته اي ايران با پوتين مذاكره كردند اما به هيچ نتيجه مثبتي دست نيافتند و باز هم دست خالي سفر خود را به پايان رساندند. اكنون هم پوتين در آلمان مهمان آنجلا مركل صدراعظم اين كشور است و احتمالا وي هم در خصوص پرونده هسته اي ايران با رئيس جمهور روسيه رايزني خواهد كرد. در اين شرايط محمود احمدينژاد هم در آستانه ي سفر همتاي روسياش ولاديمير پوتين به تهران، اعلام كرده، جمهوري اسلامي به دنبال روابط پايدار، موثر و حداكثري با روسيه است و بيش از پيش اين شائبه را در ذهن تقويت كرده كه ايران در جريان پرونده هسته اي روي ياري كرملين حساب ويژه اي باز كرده است.اما در نظام بين الملل كه به نوعي عرصه بده بستان تلقي مي شود كوته بيني است كه دفاع كرملين از ايران را بدون هيچگونه چشم داشتي تلقي كنيم.برخي معتقدند مسكو كه به واسطه طرح سامانه دفاع موشكلي ايالات متحده روابط پر تنشي را با كاخ سفيد دنبال مي كند، مي خواهد از ايران به عنوان اهرم فشاري بر آمريكا به منظور مجبور كردن اين كشور به دست كشيدن از طرح خود استفاده كند. نظر ديگر اين است كه پوتين با توجه به گرايش بسياري از كشورهاي منطقه به سوي غرب، تلاش دارد با حمايت از ايران، سدي را عليه ايالات متحده در منطقه ايجاد كند. برخي ديگر از تحليلگران هم انگيزه مسكو را براي حمايت از ايران به حجم بالاي مبادلات اقتصادي دو كشور مربوط مي دانند و عده اي ديگر انگيزه كرملين را در دفاع از ايران قراردادهاي تسليحاتي دفاعي و هسته اي ايران و روسيه تلقي مي كنند. آنها براي تاييد ادعاي خود به قرارداد 700 ميليون دلاري ايران و روسيه كه در سال 2005 ميلادي امضا شد اشاره مي كنند كه طبق اين قرار داد روسيه موشكهاي دفاع هوايي «تورام يك» را به ايران صادر مي كند. اما به نظر مي رسد كه تكيه بر مسكو در جريان پرونده هسته اي تاكتيك درستي نباشد. در حال حاضر پرونده هسته اي ايران تبديل به فاكتوري براي امتيازگيري مسكو از غرب شده است. روسيه بارها نشان داده ا كه هيچگاه شريك قابل اعتمادي براي تهران نبوده است. رفتار مسكو با تهران درباره ساخت و تكميل نيروگاه اتمي بوشهر شاهدي بر اين مدعاست. در شرايطي كه بارها زمان بهره برداري از نيروگاه اتمي بوشهر به تاخير افتاده و روسيه هربار مشكلات فني را دليل آن عنوان كرده است در واپسين مورد آن هنگامي كه ايران براي دريافت سوخت نيروگاه با مسكو وارد مذاكره نهايي شد، اين كشور ارسال سوخت را منوط به حل چالش هاي پرونده اتمي ايران كرد و نشان داد كه سخن گفتن از مشكلات فني بهانه اي بيش نبوده است. همه اين عوامل سبب شده اين شائبه در ذهن تقويت گردد كه هدف كرملين از اين حمايت ها كسب امتيازات بيشتر در خصوص رژيم حقوقي درياي خزر است. احتمالا روسيه شكل گيري نهايي رژيم حقوقي جديد درياي خزر را كه منافع ايران كمتر در آن لحاظ شده، مطالبه خواهد كرد. دستگاه ديپلماسي ايران بايد با آگاهي از اين موضوع به هيچ وجه در دام پوتين گرفتار نشود و در خصوص رژيم حقوقي درياي خزر با طرف روسي مسامحه نكند و منافع حياتي درياي خزر براي كشور را به حمايت مقطعي روس ها نفروشد.  سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان «ايران باني صلح همسايگان خزر» به قلم قاسم غفوري آورده است: تهران، فردا ميزبان سران 5 كشور ساحلي درياي خزر مي‌باشد. سران كشورهاي قزاقستان، تركمنستان ، آذربايجان و ايران كه در سال 1381 اولين نشست خود را در تركمنستان برگزار كردند اكنون براي پايان دادن به اختلافات و تعيين رژيم حقوقي درياي خزر در تهران گرد هم مي‌آيند. نشست سران درياي خزر كه بسياري آن را نقطه عطفي در تحولات منطقه و اتحاد همسايگان مي‌دانند در حالي برگزار مي‌شود كه: 1- هر كدام از كشورهاي ساحلي درياي خزر ديدگاهي متفاوت در تعيين رژيم حقوقي آن دارند كه موجب ارائه تقسيم‌بندي‌هاي متفاوتي از آنها شده است. در اين ميان برخي كشورها نظير تركمنستان، قزاقستان با امضاي قراردادهايي با روسيه تا حدودي اختلافات خود را حل كرده‌اند و آذربايجان نيز به رغم اختلاف با تركمنستان تحركاتي را در خزر داشته است. در اين ميان تهران همچنان به اصل تقسيم عادلانه و در صورت امكان به طور مشاع منابع خزر تاكيد و خواستار اتحاد همسايگان شده است. 2- از تحولات مهم در آسياي مركزي و قفقاز و حتي درياي خزر، رويكرد آمريكا و اروپا به حضور نظامي، اقتصادي و سياسي در اين مناطق است. سياست‌هاي واشنگتن در ايجاد بحران سياسي در منطقه حتي آغاز جنگ افغانستان و تدوين بودجه براي اجراي پروژه‌هاي اقتصادي و نظام در درياي خزر، از تحركات آنها براي نفوذ در منطقه حكايت دارد. در مقابل اروپايي‌ها نيز با توسعه ناتو و افزايش تعداد اعضاء براي حضور در منطقه فعال شده‌اند. 3- نكته مهم در نشست تهران، نقش و جايگاه ايران در حل بحران‌هاي منطقه‌اي و بازيگري آن در عرصه بين‌المللي است.حضور سران كشورهاي ساحلي درياي خزر در تهران به عنوان مركز دومين نشست آنها - پس از سال 1381 - خود گواه اعتراف منطقه به بازگرداني ايران مي‌باشد چنانكه ولاديمير پوتين رئييس جمهور روسيه كه همواره برگزار كننده اجلاس منطقه‌اي و جهاني بوده تا قدرت مسكو را به نمايش گذارد، در تهران حضور مي‌يابد كه خود اعترافي بر نقش مثبت تهران در منطقه و جهان است. 4- نكته قابل ذكر آنكه، سهم ايران از خزر پيش از فروپاشي شوروي 50 درصد بوده و حال با فروپاشي آن، سهم ايران با چالش‌هايي مواجه شده است. با توجه به اينكه كشور فروپاشيده شوروي بوده و نه ايران، تقسيم سهم كشورمان دور از منطق مي‌نمايد و در اصل اين مسكو است كه بايد تاوان تجزيه خود را بپردازد لذا جا دارد تا دستگاه ديپلماسي در مذاكرات تهران تلاش بيشتري را براي حفظ منافع گذشته به عمل آورد كه حداقل آن استفاده مشاع از منابع خزر مي‌باشد. بر اين اساس نشست تهران را مي‌توان گامي مهم براي حل اختلافات همسايگان درياي خزر و راهكاري براي اتحاد آنها در مسير توسعه و مقابله با غرب و آمريكا دانست كه مسلما آينده مثبتي را براي منطقه به همراه دارد. در همين حال اين نشست بار ديگر مهر تاييدي بر نقش آفريني ايران در تحولات منطقه‌اي و جهاني است كه شكستي براي جوسازي‌ها و تبليغات دروغين غرب مبني بر انزواي ايران است. مردمسالاري «افشاي دارايي مسئولان و مبارزه با فساد» عنوان سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاري به قلم پژمان موسوي است كه در آن مي‌خوانيم: مركز پژوهش‌هاي مجلس با بررسي نحوه رسيدگي به اموال و دارايي مسئولان و مقامات سياسي حكومتي در كشورهاي ديگر افشاي اموال و دارايي مسئولان را به عنوان راه حلي مؤثر در مبارزه با معضل فساد در تمامي كشورهاي دنيا دانسته است. با مروري بر تلاش هاي قانونگذاران و دست اندركاران امر قضا در كشور در خصوص تصويب قانوني براي رسيدگي به اموال و دارايي هاي مسئولان مملكتي به اين نتيجه ساده اما منطقي مي‌رسيم كه عليرغم وجود اراده‌هايي مستحكم براي تصويب اين قوانين آنها هيچگاه مورد تصويب قرار نگرفته‌اند يا اگر هم در مواردي تصويب شده اند هيچگاه جنبه عملياتي نيافته است. پاسخگويي شعاري است كه امروز بيش از هر زمان ديگري از سوي دولتمردان دولت نهم بر زبان رانده مي شود و از همين رو انتظار بالايي نيست اگر از اين دولتمردان انتظار اجراي اين مهم را براي كم شدن شكاف دولت-ملت خواستار شد چرا كه اگر اين قانون تصويب يا اجرا شود از ايجاد تعارض منفعت بين مقامات عمومي جلوگيري شده و شفافيت در تصميم گيريها افزايش خواهد يافت. روزنامه قدس «خزان در كنفرانس پاييزي!‌ » عنوان سرمقاله امروز روزنامه قدس است كه در آن آمده است: هشدار مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز عيد سعيد فطر در خصوص جديدترين اهداف نظام استكبار درباره مردم بي‌دفاع فلسطين، بار ديگر افكار عمومي منطقه و جهان را به اين مشكل اساسي دنياي اسلام معطوف ساخت. معظم له با تجليل از پايداري ملت فلسطين در مبارزه با رژيم صهيونيستي، هدف از برپايي كنفرانس به اصطلاح صلح واشنگتن موسوم به «كنفرانس پاييزي» را از بين بردن انگيزه مقاومت در مردم فلسطين دانستند و تاكيد كردند كه دولتهاي اسلامي نبايد در كنفرانس شركت كنند كه ملت فلسطين آن را خدعه مي‌داند. بايد توجه داشت، اجلاس ماه نوامبر واشنگتن كه گفته مي شود براي حل و فصل بحران فلسطين برپا خواهد شد، از مهمترين راهبردهايي است كه آمريكا در راستاي سياستهاي خاورميانه‌اي خود اتخاذ نموده و فشارهايي هم كه در اين رابطه بر كشورهاي منطقه وارد مي‌شود، عمدتا در جهت برگزاري آبرومندانه اين اجلاس، تفسير مي‌گردد. رايس، وزير خارجه آمريكا، در سه ماه گذشته سه بار به منطقه سفر كرده و در هر يك از سفرها، با «اولمرت» نخست وزير رژيم صهيونيستي، «ابومازن» رئيس تشكيلات خودگران و «سلام فياض» نخست وزير غيرقانوني فلسطين ديدارهايي را داشته است. كنشهاي منطقه‌اي و چگونگي آرايش نيروها در منطقه، اين واقعيت را كه فقط آمريكا و اسرائيل دو بال حل و فصل بحران فلسطين هستند، نشان نمي‌دهند، زيرا بر كسي پوشيده نيست كه اين دو رژيم، پيش از اين صفوف فلسطيني‌ها را دچار شكاف سياسي كرده‌اند و به اعتقاد ناظران سياسي، اين شكاف و دو دستگي در جامعه فلسطيني، مقدمه‌‌اي براي گرفتن امتياز بيشتر از فلسطينيان - بخصوص در اجلاس پاييزي - به شمار مي‌رود. اينكه با آمريكا مي‌تواند نقش يك ميانجي بي‌طرف را در حل عادلانه بحران ايفا كند، كاملا زير سوال است و اين ترديدها از هم‌اكنون بر كنفرانس پاييزي سايه انداخته است. سوابق مذاكرات و كنفرانس‌هاي برپا شده ميان فلسطينيان و سران رژيم غاصب اسرائيل، به خوبي نشان مي‌دهد آمريكا در اين گونه معادلات، هيچ گاه به عنوان يك ميانجي بي‌طرف وارد نشده بلكه به عنوان يك عنصر حامي صهيونيسم عمل كرده است. از اين رو، مي توان تلاشهاي اخير آمريكا براي برپايي اجلاس صلح فلسطين را ايجاد يك فرآيند طولاني يا همان «خريد زمان» به شمار آورد تا در طي اين مدت، هم دولتهاي عربي همچنان اميدوار بمانند و هم از شدت نفرت جوامع عربي و اسلامي نسبت به سياستهاي آمريكا در منطقه - آن هم در آستانه انتخابات رياست جمهوري در اين كشور - كاسته شود. اين فعل و انفعالها در كنار سوابق و مستندات متعدد، نشان مي‌دهد هم اينكه توطئه بسيار بزرگي عليه آرمان فلسطين شكل گرفته است؛ توطئه‌اي كه طي آن قرار است بار ديگر خواسته‌هاي اسرائيل از سوي آمريكا بيان شود و اين بار در چارچوب «كنفرانس پاييزي» مديريت گردد. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «كارگزاران نظام و حمله نظامي آمريكا» آورده است: رهبر معظم انقلاب در ديدار با كارگزاران و مسئولان نظام، حمله نظامي آمريكا را امري محتمل دانسته تاكيد كردند اين احتمال هرچند اندك اما نظر به اهميت آن بايد جدي گرفته شود. ايشان همچنين ضمن پرهزينه دانستن چنين اقدامي براي آمريكا يادآور شدند كه ايران در طول دوران پس از انقلاب همواره در معرض تهديد بوده است، از جمله در سال 75 ايران در آستانه حمله آمريكا قرار داشت اما اين خطر به لطف خداوند مرتفع شد. 1_ احتمال حمله نظامي آمريكا به ايران نكته‌اي است كه منتقدان سياست‌ هسته‌اي جديد از مدتها پيش بدان گوشزد كرده و مسئولان نظام را به اصلاح مواضع و سياست‌هاي خود توصيه كرده‌اند، اما متوليان امور همواره ضمن تكذيب چنين احتمالي، منتقدان را عده‌اي مرعوب در برابر آمريكا و تجديد‌نظر طلب خوانده‌اند. به خاطر داريم آقاي احمدي‌نژاد اخيرا دو دليل در اثبات بي‌پايه بودن احتمال حمله نظامي ارايه كرده بودند. اول آن كه مهندس هستند و دوم آن كه توكل به خداوند دارند. همچنين يك هفته پيش از سخنان رهبري، امام جمعه موقت تهران برخي از مطبوعات را تنها به علت آن كه سخنان تهديد‌آميز نخست‌وزير و وزير امور خارجه فرانسه عليه ايران را منعكس كرده بودند، مورد انتقاد قرار داده و آنان را متهم كرد كه با درج اين اخبار دشمن را شاد مي‌كنند. انكار حمله نظامي آمريكا در حد يك اظهار‌نظر يا پاسخ به منتقدان راهبرد هسته‌اي جديد باقي نماند. سخنان رهبري را ازاين رو بايد مهم دانست و كه براي اولين بار در سطح رسمي و برخلاف تمامي اظهار‌نظر‌هاي گذشته مسئولان، هشدارهاي منتقدان راهبرد جديد هسته‌اي مورد تاييد قرار گرفته است و مي‌توان اميدوار بود كه از اين پس به جاي اظهارات خوشبينانه‌تر و تبليغاتي، شاهد بررسي‌ها و اظهار‌نظر‌هاي مسئولانه‌تر و كارشنسانه‌تر براي كاهش اين خطر جدي و مهم باشيم و در يك نگاه كلان رويكرد‌هاي موجود در كشور نسبت به اين تهديد و راه‌هاي رفع و يا كاهش احتمال آن را مي‌توان در قالب دو راهبرد كلي دسته‌بندي كرد. الف: راهبرد‌ تهديد متقابل و استقبال از ستيز ب: راهبرد بازدارنده الف _ راهبرد تهديد‌ متقابل و استقبال از ستيز: اين راهبرد طيفي از آرا و نظرات را شامل مي‌شود كه جملگي در نتيجه بخش بودن عامل نظامي و تكيه بر تاكتيك‌ها و راهكارها و سلاح‌هاي پيشرفته نظامي مشتركند. به طور كلي هر ديدگاه‌ و موضع معطوف به وجه نظامي و سخت‌افزاري در برابر آمريكا بايد با توجه به واقعيات و عوامل واقعا موجود مورد ارزيابي قرار گيرد. برخي از اين واقعيات عبارتند از: 1_ تجربه افغانستان و عراق به آمريكا آموخته است در مواجهه احتمالي با ايران از تصرف سرزميني خودداري كرده و مطلقا بر وجوه تكنولوژيك تكيه كند. 2_ سطح برخورداري دو طرف از تكنولوژي‌هاي پيشرفته به هيچ وجه قابل مقايسه نيست. 3_ دو طرف از نظر سطح آسيب‌پذيري در يك مواجهه محتمل در شرايط يكساني قرار ندارند. 4_ يك طرف در شرايطي قرار دارد كه منافع منطقه‌اي و جهاني‌اش در جنگ تامين مي‌شود و شرايط طرف ديگر به گونه‌اي است كه نه تنها هيچ يك از منافع ملي و منطقه‌اي‌اش در جنگ تحميل نمي‌شود بلكه خسارات ناشي از مواجهه نظامي بهترين فرصت‌هاي تاريخي توسعه و پيشرفت را از او سلب خواهد كرد. 5_ امكانات و منافع امريكا كه در يك مواجهه نظامي احتمالا مي‌تواند هدف ايران باشد، آن بخش از امكانات و منافعي است كه در كشورهاي همسايه واقع است. ب: استراتژي بازدارنده: اين راهبرد مشتمل بر تمامي مواضع و طرح‌هايي است كه براي خارج شدن از اين بحران بر راه‌كارهاي سياسي و وجوه نرم‌افزاري تاكيد دارند. طرفداران اين راهبرد با توجه به عوامل و واقعياتي كه در تبيين ابعاد و نتايج استراتژي تهديد متقابل و استقبال از حمله برشمرديم معتقدند امريكا براي دستيابي به منافع نامشروع خود به جنگ و آتش‌افروزي در منطقه نيازمند است. برخلاف اقتدارگرايان كه تا پيش از اين معتقد بودند كه آمريكا پس از گرفتار شدن در بن بست عراق نيازمند كمك ايران شده ناگزير از دادن امتياز خواهد شد. اين كشور در صورت گرفتار آمده به چنين بن‌بستي در جست و جوي طرفي خواهد بود كه به عنوان مقصر و عامل سامان نيافتن امور عراق معرفي و عليه آن ست به اقدامات تنبيهي بزند. با كمال تاسف بايد گفت كه شرايط امروز ايران با شرايط سال 75 قابل مقايسه نيست. در سال 75 پرونده‌هاي عليه ايران در دستور كار برخي دولت‌ها و دادگاه‌هاي كشورهاي اروپايي قرار داشت اما امروز پرونده ايران در دستور كار شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار دارد. در سال 75 هيچ قطعنامه‌اي عليه ايران صادر نشده بود. در سال 75 ايران موضوع تحريم‌هاي بين‌المللي قرار نگرفته بود. اگر به راستي منافع ملي و مصالح كشور و نظام و انقلاب ملاك عمل و محور التزام ما به شمار مي‌آيد، بايد به اين انتخاب گردن نهاد. چرا كه تجربه سال‌هاي اخير بطلان تمامي تحليل‌ها و پيش‌‌بيني‌هاي اقتدارگرايان را به اثبات رسانده است. اينان اگر زماني معتقد بودند كه نقض حاكميت قانون و حقوق شهروندي، بي‌تفاوت به آزادي هاي قانوني، برگزاري انتخابات نمايشي و حذف اصلاح‌طلبان از قدرت و تحقق قدرت‌ مطلقه و يكه سالاري براي كشور مشكلي در پي نخواهد داشت و آمريكا پس از اين كه دريافت قدرت واقعي در ايران در دست كيست، به گفت و گو و مذاكره و حل مشكلات با ايران رضايت خواهد داد، امروز آشكارا بطلان تحليل‌هاي خود را مشاهد كرده، دريافته‌اند قدرت نمايي و تكتازي در داخل و حذف رقيب از صحنه نه تنها در سطح بين‌المللي قدرت و اقتداري را به همراه نخواهد آورد، كه بر حجم تهديد‌ها و آسيب‌پذيري‌ها خواهد افزود آنچنان كشور را در معرض تهديدي قرار خواهد داد كه به تصريح رهبر كشور حتي اگر احتمال آن اندك باشد، خطر آن جدي و نگران كننده است.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 642]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن