تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 10 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798796176




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه هاي صبح امروز ايران


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.     جمهوري روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان شكنجه وجه مشترك دمكراتها و جمهوريخواهان آورده است:كشمكش‌ها ميان كنگره آمريكا و كاخ سفيد بر سر پرونده شكنجه منازعات دمكرات‌ها و جمهوريخواهان را وارد مرحله جديدي كرده است. جناح دمكرات‌ها در مجلس نمايندگان و سنا با موضع‌گيري‌هاي جدي در خصوص اقدامات دولت بوش براي قانوني جلوه دادن شكنجه در زندان‌ها مشخصا عملكرد 3 سال اخير وزارت دادگستري آمريكا را به زير سئوال برده‌اند. جدي‌ترين موارد اعتراض به مجوز محرمانه وزارت دادگستري آمريكا باز مي‌گردد كه در سال 1384 براي شكنجه صادر شده و عملا طرح بسيار محرمانه اي را تاييد كرده كه بموجب آن شكنجه گران در سازمان هاي امنيتي آمريكا مجاز هستند براي اعتراف گرفتن از كثيف ترين شيوه‌هاي شكنجه استفاده كنند. مقامات ارشد براي توجيه ظاهري اين موارد شكنجه سعي دارند از جو رواني ضد تروريستي در آمريكا سواستفاده كنند. آنها همه متهماني را كه شكنجه مي شوند « مظنون به اقدامات تروريستي » معرفي مي كنند. وزارت دادگستري آمريكا تا پيش از اين تاريخ هرگونه استفاده از شكنجه را هر چند براي اعتراف گرفتن نيز ممنوع اعلام كرده بود. گرچه اين نقط ظاهر قضيه است و درست در همان مواقع نيز شكنجه گران در سرويسهاي باصطلاح امنيتي آمريكا به انواع شيوه هاي ضدانساني براي شكنجه متوسل مي شدند ولي پس از افشاي جنايات شكنجه گران در زندانهاي « گوانتانامو » و « ابوغريب » دولت بوش سعي كرد تا در پوشش هاي مختلف تبليغاتي توسل به شكنجه را « مجاز » و حتي قانوني جلوه دهد اما بطور همزمان از انعكاس اخبار آن به افكار عمومي جلوگيري كند تا بتواند با دست بازتري به شكنجه در زندانهاي آمريكا و خارج از آمريكا بپردازد. بوش با تغيير دادستان كل كه در عين حال وزير دادگستري هم هست « البرتوگونزالس » را به اين سمت منصوب كرد. وي پيشاپيش به مقامات ارشد آمريكائي وعده داده بود كه اين مشكل قانوني را حل خواهد كرد و دست شكنجه گران براي توسل به وحشيانه ترين شيوه هاي شكنجه و كسب اعتراف را باز خواهد گذاشت . نيويورك تايمز در اين زمينه يادآور مي شود كه با آمدن گونزالس وي به صورت بسيار محرمانه استفاده از تمامي روشهاي شكنجه هاي رواني و جسمي براي اعتراف گرفتن را مجاز اعلام كرد و حتي در دستورالعمل صادره از سوي وي روشهاي شكنجه نيز با جزئيات شرم آوري مورد تصريح قرار گرفت و از جمله وارد كردن ضربات شديد به سر قرار دادن زندانيان در دماي بسيار پائين تا آستانه منجمد شدن بدن و قرار دادن افراد در شرايط شبيه به غرق شدن مجاز اعلام شده بود. با در نظر گرفتن كارنامه شكنجه گران آمريكائي در گذشته كه حتي بدون نياز به مجوزهاي قانوني به شيوه هاي ضدانساني و شرم آوري متوسل شده بودند وزير دادگستري آمريكا و دستياران بوش در واقع دست شكنجه گران را باز گذاشتند تا هر آنچه عليه قربانيان خود انجام مي دهند پيشاپيش بعنوان يك اقدام مجاز و شيوه قانوني براي اعتراف گرفتن رسميت پيدا كند و تحت عنوان « مقابله با تروريسم » توجيه شود. اطلاعات موجود نشان مي دهد اين اقدامات گونزالس بدون واكنش نبوده و در دستگاه قضائي آمريكا با مخالفتهاي جدي و البته غيرموثر مواجه شده است . از جمله « جيمز بي كمي » معاون وزير دادگستري در همان روزها به نشانه اعتراض عليه تصميمات غيرقانوني گونزالس استعفا داد و به وي هشدار داد كه « به زودي از كارهاي خود شرمسار خواهيد شد » ولي اقدامات ضدانساني گونزالس به همين جا خاتمه نيافت و يكسال بعد وي مجوز ديگري را البته بدون اطلاع كنگره در اختيار شكنجه گران دولت بوش قرار داد كه ابعاد شكنجه در بازداشتگاهها و زندانها را با توجيه « دريافت اطلاعات تروريستي » مجاز و قانوني معرفي مي كرد. گونزالس با افشاي اخبار و گزارش هاي محدودي از نتايج تصميماتش مجبور به استعفا شد ولي بوش در روزهاي اخير تصريح كرده است كه دولتش « به شكنجه هاي مجاز » ادامه خواهد داد. بوش ضمن حمايت از روشهاي بازجوئي وحشيانه و شكنجه هاي انجام شده آنرا روشي كاملا موفق و كارآمد معرفي كرد و اين قبيل شكنجه ها را اقدامي لازم و اجتناب ناپذير براي حفاظت از مردم آمريكا قلمداد نمود. كاملا آشكار است كه بوش فاقد هوشمندي درايت و آگاهي لازم براي اتخاذ چنين تصميمات و مواضعي است ولي دستياران وي براي توجيه شكنجه ها در گذشته حال و آينده به روشهاي زير متوسل شده و مي شوند. 1 ـ تمامي افرادي كه تحت شكنجه قرار مي گيرند بدون استثنا « مظنون به اعمال تروريستي » معرفي مي شوند . اين در واقع تلاش آشكار براي سواستفاده از جو تبليغاتي عليه تروريسم براي توجيه شكنجه هاي منجر به مرگ در آمريكا و خارج از اين كشور است . 2 ـ تمامي موارد شكنجه پيشاپيش تحت عنوان « دريافت اطلاعات ارزشمند و ضروري » توجيه شده است . حال آنكه هدف اصلي شكنجه گران اعمال فشارهاي جسمي ـ رواني بر قربانيان شكنجه بمنظور پذيرش اتهاماتي است كه واشنگتن به آنها وارد كرده است . به همين دليل گفته مي شود كه شكنجه ها پس از دريافت اطلاعات از قربانيان هم متوقف نمي شود و براي پذيرش مسئوليت هاي قانوني در مواردي كه آمريكا مدعي آنست ادامه مي يابد. 3 ـ اقدامات و تصميمات دولت بوش در جهت قانوني كردن شكنجه و حتي تشريح روشهاي آن و كسب مجوزهاي ويژه متمركز بوده و به همين دليل بوش در اظهارات اخيرش تصريح كرد : « ما پايبند به قوانين آمريكا و الزامات بين المللي هستيم » ! و البته منظورش اينست كه هر شكنجه اي صورت مي گيرد پيشاپيش مجوز آن توسط وزارت دادگستري صادر شده و حتي نوع آن مورد تصريح قرار گرفته است ! 4 ـ تمامي تبليغات و توجيهات دولت بوش براي « پذيرفتني » جلوه دادن شكنجه بر اين محور استوار بوده است كه گويا اين اقدامات و شكنجه ها براي حفاظت از مردم آمريكا لازم و اجتناب ناپذير است . بوش در اين زمينه مي گويد : « مردم آمريكا انتظار دارند دولتشان براي حفاظت از آنها در برابر حملات تروريستي اقدام و با كسب اطلاعات بسيار ارزشمند از اين زندانيان به امر حفاظت از مردم آمريكا كمك كند. اين دقيقا همان چيزي است كه دولت انجام مي دهد و به آن ادامه خواهيم داد. » 5 ـ بوش كوچك و دستيارانش مدعي هستند كه هيچگونه « خلا قانوني » در اين زمينه وجود ندارد و تمامي مقامات كنگره از جزئيات امر آگاهند و كاملا در جريان روشهاي بازجوئي از زندانيان قرار دارند. « دانا پرينو » سخنگوي كاخ سفيد مدعي است كه « اعضاي كنگره گزارش هاي مربوط به بازجوئي از زندانيان را شنيده و متقاعد شده اند كه سياستها و اقدامات دولت بوش مشمول شكنجه نمي شود! » با اينهمه اعتراضات روزافزون و تدريجا علني دمكراتها عليه بوش و دستيارانش نشان مي دهد كه دمكراتها از اين روشها فاصله مي گيرند. سناتور « كارل لوپن » رئيس كميته نيروهاي مسلح سناي آمريكا خواستار دريافت نسخه اي از مجوزهاي ويژه براي « شكنجه هاي مجاز » شده است و در مكاتبه با وزير دادگستري يادآور مي شود : 2 سال است كه مكاتبات وي در اين خصوص « بي پاسخ » مانده است . « جان كاينرز » رئيس كميته قضائي كنگره ادعاي آگاهي كنگره را رد مي ند و مي پرسد : وقتي ما از دريافت اسناد و مدارك مربوطه منع شده ايم از چه چيزي آگاهيم ولي ما در اين زمينه تحقيق خواهيم كرد! « جي راكفلر » رئيس كميته اطلاعات سنا هم خاطرنشان مي كند كنگره در جريان حقايق و اطلاعات مربوطه نيست و ماحتي از قانوني بودن اقدامات دولت بوش در اين زمينه هم آگاه و مطمئن نيستيم . اما آيا دمكراتها در اين زمينه صداقت دارند و واقعا نميدانند كه در سياهچالهاي قرون وسطائي و شكنجه گاههاي آمريكا چه مي گذرد دمكراتها شركاي جرم دولت بوش در اين مقوله محسوب مي شوند و اكنون كه اين مسائل به اطلاع افكار عمومي رسيده فرياد اعتراض آنها هم بلند شده است . به عبارت بهتر كاملا بعيد به نظر مي رسد كه اگر انتخاباتي در پيش نبود احساسات انسان دوستانه و حساسيت هاي حقوق بشري دمكراتها گل مي كرد! در واقع دمكراتها مايلند از اين مانورهاي سياسي ـ تبليغاتي براي « تبرئه » و بي اطلاع نشان دادن خود سواستفاده كنند و چنين وانمود سازند كه واقعا از فجايع درون شكنجه گاههاي آمريكا بي اطلاع بوده اند و با آن مخالفند. حال آنكه افشاي فجايع زندانهاي گوانتانامو ابوغريب و بازداشتگاههاي آمريكا در اروپا ديگر بهانه اي براي دمكراتها باقي نگذاشته و درست پس از آن افشاگريها بود كه بوش و دستيارانش بجاي توقف شكنجه در زندانها و بازداشتگاهها سعي كردند همان شكنجه ها را « قانوني » و « موجه » جلوه دهند بدون آنكه ماهيت كيفيت و كميت شكنجه ها تغيير كند! اين بدان معني است كه در هيئت حاكمه آمريكا دمكرات و جمهوريخواه هر دو به يك اندازه در اين فجايع مقصرند و شريك جرم يكديگر محسوب مي شوند. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان گام بزرگ مشرف آورده است: پيروزي پرويز مشرف، سياستمدار پاكستاني كه در مرز ميان نظامي‌گري و سياست‌ورزي معلق مانده، در انتخابات رياست‌جمهوري اين كشور اسباب حيرت هيچكس را برنيانگيخت. پاكستان سال‌هاست كه از رقابت‌هاي جدي سياسي عاري شده است. مشرف در مقام حاكم نظامي هرچند توانست به فسادهاي موجود تا حدي پايان داده و امنيت و ثبات سياسي را به اين كشور بازگرداند، اما با سياست‌هاي تند و بعضا محدودكننده خود عملا‌ مانع حضور احزاب سياسي در عرصه شد. احزاب مخالف ژنرال در گذر زمان يا به حاشيه رانده شده‌اند و يا با فشارهاي متعدد، گوشه‌گيري خودخواسته را اختيار كرده‌اند. چهره‌هاي مخالف هم در فضاي عاري از رقابت سياسي احزاب عملا‌ امكان رشد و شناساندن خود به مردم را نيافته‌اند. معدود مخالفين سرشناس هم كه يا به تبعيد فرستاده شده‌اند و يا به سكوت وادار گرديده‌اند. پاكستان امروز و پيروزي مشرف در غياب رقباي محكم و استوار نمادي از وضعيت نهايي حضور نظاميان در عرصه سياست است. مشرف و همراهانش چنان حضور در عرصه سياسي را پرهزينه كرده‌اند كه كسي تمايل به حضور در آن را ندارد. اندك حاضران هم به دليل فشار مداوم رسانه‌ها و وابستگي‌آنها به دولت از ابزار رساندن پيام خود به مردم محرومند.انحصار ابزار واسط ميان سياستمداران مخالف و توده مردم، حاصل خود را در انتخابات فرمايشي و بي‌روح روز گذشته خلا‌صه مي‌كند، اما آيا اين روند قابل تداوم است؟ مشرف سياستمدار هوشمندي است. او برخلا‌ف همتايان منطقه‌اي‌اش كه تا فاجعه‌اي روي نداده باشد، متوجه زمينه‌هاي وقوع آن نمي‌شوند، به سرعت دريافت كه بستن راه فعاليت‌هاي سياسي چگونه به ظهور گروه‌ها و فرقه‌هاي افراطي- به جاي احزاب قاعده‌پذير- انجاميده است و چگونه اين افراط‌گرايي مي‌تواند خود را در قامت مخالفت با او گنجانده و با پوشيدن رداي <اپوزيسيون> خود را توجيه و شايد تطهير كند. در چنين بستري بود كه ژنرال ترجيح داد مخالفان قاعده‌پذير خود را هم در سبد غنايمش شريك كند و با نشاندن آنها بر سر سفره قدرت، اردوگاه رقبايش را خالي‌تر از پيش كرده و صنوف حاميان آنان يا در واقع مخالفان خود را چندپاره كند. ائتلا‌ف نانوشته اما شكل گرفته با بي‌نظير بوتو و اعطاي محتمل سمت نخست‌وزيري به او، اقدامي در همين راستا است. ژنرال اما آنقدر هوشيار هست كه سهم‌خواهان از قدرت را تكثير نكند و البته در جمع نزديكان خود، راه را بر كساني كه مي‌توانند از قدرت او خارج شوند، ببندد. مخالفت با بازگشت نواز شريف حاصل چنين رويكردي است. مشرف اگر به بي‌نظير بوتو براي تفرقه‌اندازي در صنوف مخالفان نياز داشت، به نواز شريف حتي اجازه ورود به كشور را هم نداد. محاسبه ساده <سود- زيان> نشان مي‌داد كه فايده حضور نواز شريف و حتي همراهي او با مشرف، در قبال عدم اعتماد به موضعگيري‌هاي دائم‌التغيير او وابسته چرخش‌هاي مداوم و سهم‌خواهي‌هاي فزاينده‌اش، چندان قابل محاسبه نيست. ممانعت از ورود نواز شريف، عملا‌ حاميان او را از دور رقابت خارج مي‌كرد. مشرف بازي <ورود- خروج> نواز شريف را آنقدر طول داد تا حاميان وي نتوانند چهره‌اي مناسب را جايگزين او كرده و راهي انتخابات كنند. هزينه و بهاي برگرداندن نواز شريف از فرودگاه هم با حضور بوتو به راحتي قابل پرداخت بود. تداوم تبعيد نواز شريف بدين ترتيب جز انعكاس كوتاه‌مدت، موجي ايجاد كرده و همه چيز در فضاي تبليغاتي حضور بوتو در هم ريخت. ژنرال امروز به پيروزي رسيده است و كمتر كسي هم تصور مي‌كند كه مخالفان وي بتوانند ولو با حمايت دادگاه عالي، صلا‌حيت او را براي تداوم حكمراني رد كنند. مشرف اين پيروزي را مديون تيزهوشي خود و تقسيم غنايم با رقيب است. ژنرال به اين باور رسيده كه براي ماندن بر سر قدرت، نه فقط يونيفورم كه بايد بخشي از قدرت را هم قرباني يافتن هم‌پيمان كند. مشرف هرچند شايد در درون به مشاركت‌سياسي، باور نداشته باشد، اما در عمل براي تداوم حضور خود قواعد آن را ولو به صورت نسبي پذيرفته است. براي حاكم نظامي اين سرزمين، همين پذيرش نسبي هم گام بزرگي به جلو است. حزب‌الله روزنامه حزب‌الله در سرمقاله امروز خود با عنوان مصائب ديكتاتور آورده است: اگر پيروزي ژنرال مشرف را در انتخابات در نظر نگيريم، بايد سال گذشته را يكي از سخت ترين دوران زندگي وي بدانيم. ديكتاتور كه درسال 1999 دريك كودتاي بدون خونريزي نوازشريف، نخست وزير وقت پاكستان را از مقام اش خلع كرد و زمام امور سياسي را از آن زمان به دست گرفت، هم رئيس‌جمهور و هم فرمانده ارتش پاكستان محسوب مي‌شود. ژنرال در حال حاضر با چالش هاي زيادي دست و پنجه نرم مي كند. مخالفان مشرف را دو دسته ليبرال ها و متحجران نزديك به القاعده تشكيل مي دهند. دسته نخست يعني ليبرال ها در بحراني كه به واسطه عزل افتخار چودري، به وجود آمد قدرت خود را به رخ كشيدند. متحجران نزديك به القاعده هم در بحران مسجد لعل قدرت خود را به مشرف نشان دادند و اين قدرت نمايي هنوز هم ادامه دارد و اين گروه با اقدامات تروريستي كه غالبا ارتش را هدف قرار مي دهد، كماكان به قدرت نمايي خود ادامه مي‌دهد. در اين دوره مشرف كه با وجود منع قانوني، امكان كانديداتوري براي انتخابات را نداشت توانست با رأي دادگاه عالي پاكستان مجددا در انتخابات شركت كند و همانطور كه پيش بيني مي‌شد پيروز اين انتخابات گردد. در اين دوره از انتخابات اگرچه احزاب مخالف دولت، نظير حزب مسلم ليگ شاخه نواز شريف، حزب مردم و احزاب تندرو مذهبي با انتخاب جديد مشرف مخالفت و برخي از آنها انتخابات را تحريم كردند ، اما هيچكدام از اين عوامل نتوانست سد راه مشرف براي كسب اكثريت قاطع آرا شود. اكنون و پس از پيروزي وي برخي از مناطق پاكستان به شدت ناآرام است و احزاب مخالف ژنرال نقدهاي تند خود را ارزاني ديكتاتور مي كنند. بسياري از نقدها به حمايت هاي ايالات متحده از مشرف باز مي گردد و بسياري وي را عامل كاخ سفيد مي دانند. از سوي ديگر چنانكه روزنامه المنار فاش كرد، ظاهرا ديكتاتور طي مذاكراتي كه با اربابان خود در كاخ سفيد داشته است در ازاي حمايت آنها، متعهد شده كه روابط خود با رژيم صهيونيستي را عادي سازد. اين مسئله مي تواند مصائب ژنرال را تشديد كند چرا كه مردم پاكستان مسلمان هستند و افكار عمومي كشور، اين موضوع را بر نمي تابد. از سوي ديگر مشرف بايد خود را آماده تقابل هر چه بيشتر با حاميان القاعده كند. موقعيت پاكستان به صورتي است كه به نوعي محل ترانزيت افكار وهابي و افراطي از عربستان به افغانستان محسوب مي شود و اين مسئله زمينه را براي رشد القاعده در اين كشور هموار كرده است. خصوصا كه سران اين گروه صراحتا به مشرف اعلان جنگ داده اند.از سوي ديگر احزاب حامي بوتو و نواز شريف هم ديكتاتور را به اتهاماتي مانند بي تدبيري در اداره امور كشور، مشي اقتدار گرايانه ناشي از حفظ همزمان فرماندهي كل ارتش و رياست جمهوري و اعمال محدوديت هاي سياسي در كشور متهم مي‌كنند. توجه به اين نكته هم لازم است كه پارلماني كه به مشرف رأي اعتماد داد، روزهاي پاياني عمر خود را مي گذراند و احتمال اينكه پارلمان بعد ژنرال را با چالش هاي جدي مواجه سازد، زياد است و اين مسأله مي تواند بحران مشروعيتي را كه مشرف با آن دست به گريبان است، تشديد نمايد.اما سخت ترين معضل ديكتاتور، استعفا از فرماندهي ارتش است. مشرف كه از بدو دست يابي به سمت رياست جمهوري، فرماندهي ارتش را هم برعهده داشته، اكنون بايد با اين سمت خداحافظي كند چرا كه مخالفان وي به شدت با اين مسئله كه او همزمان فرماندهي ارتش را هم در دست داشته باشد، مخالفند و حتي يكي از شرط هاي بي نظير بوتو براي مذاكره با مشرف، استعفاي وي از اين سمت بوده است. اكنون و در شرايطي كه مشرف به واسطه بحران هاي متعدد مجبور شده به رقباي خويش امتيازات زيادي دهد و حتي بوتو را عفو نمايد، اين مسئله موقعيت وي را بيش از پيش متزلزل مي كند. با توجه به كناره گيري مشرف از سمت فرماندهي ارتش در آينده اي نه چندان دور، احتمال كودتا عليه وي وجود دارد. به هرحال پاكستان بيش از نيمي ازتاريخ 60 ساله خود را تحت حكومت فرماندهان نظامي گذرانده است كه در كودتاهاي پياپي قدرت را ازيكديگر ربودهاند و به اين ترتيب احتمال بروز كودتا عليه ديكتاتور امري دور از ذهن به نظر نميرسد. فقدان امنيت درشرايط فعلي نيز موجب افزايش احتمال كودتاي نظامي عليه ژنرال شده است و با استعفاي وي از فرماندهي ارتش زمينه مناسب براي احتمال وقوع چنين كودتايي آماده تر مي شود. هرچند كه ديكتاتور تلاش دارد با قرار دادن افراد مورد اعتماد خود، از هرگونه كودتاي احتمالي ممانعت به عمل آورد. از طرف ديگر مشرف در شرايط كنوني به شدت نيازمند رأي دادگاه عالي پاكستان است. دادگاه عالي اين كشور، جمعه، پيرو برگزاري اولين جلسه استماع دو شكواييه كه به تازگي توسط مخالفان مشرف تنظيم و تسليم اين دادگاه شده بود، اعلام كرد نتيجه رسمي اين انتخابات پس از جلسه نهايي رسيدگي به اين دادخواست ها و صدور راي اين دادگاه بايد منتشر شود. با توجه به اختلاف ديوان عالي با پرويز مشرف احتمال تاييد نشدن وي وجود دارد و اين رخداد احتمالي مي تواند مشرف را كه هم اكنون از اختيارات بي حد و حصري برخوردار است، تبديل به ماري زخمي كند. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «انشعاب در اصولگرايان علني شد »آورده است: با توزيع پلاكاردهاي رايحه خوش خدمت در راهپيمايي روز قدس و آغاز فعاليت هاي تبليغاتي اين گروه و جمعيت ايثارگران در شهرستانها، انشعاب در جناح محافظه كاران، در زماني به مراتب سريعتر از آنچه تصور مي شد علني شد و رسميت يافت. اين در حالي است كه حاميان قاليباف، اين اقدام حاميان احمدي نژاد را به معناي پيشگامي در شكست اصولگرايان ارزيابي كرده‌اند. پيش از نيز پيش بيني مي‌شد كه حاميان دولت به زودي صف خود را از اصولگرايان جدا خواهند كرد و اتفاقي كه در انتخاب شوراها روي داد و باعث جدايي ليست رايحه خوش خدمت از ائتلاف اصولرايان شد و جناح راست را در انتخابات چند شقه كرد تكرار خواهد شد. به نظر مي رسد اين اتفاق بسيار سريعتر از آنچه پيش بيني‌ مي شد در حال وقوع است و ائتلاف موسوم به جبهه متحد اصولگرايان بسيار شكننده تر از آن بوده كه حتي بتواند بروز شكاف در درون خود را براي مدتي پنهان كند. از اين روست كه حاميان احمدي نژاد تصميم گرفته‌اند قبل از آنكه بيش از اين فرصت را از دست بدهند فعاليت مستقل انتخاباتي خود را آغاز كنند و تا ستادهاي انتخابايت شهرستانها و فضاي تبليغاتي را بيش از اين به اصولگرايان سنتي و منتقد دولت نباخته اند حساب خود را از آنها جدا كنند. اما آشكارترين گزارش را در اين باره سايت تازه تأسيس فرارو كه به حاميان قاليباف نزديك است منتشر كرد. اين سايت خبر داد: ائتلاف رايحه خوش خدمت به بهانه روز جهاني قدس پوسترهايي را در ميان شركت كنندگان در راهپيمايي اين روز توزيع كرد. اين پوستر تبليغاتي تصويري از مسجد الاقصي است كه در زير آن نوشته شده است: ائتلاف سراسري رايحه خوش خدمت! تبليغات در راهپيمايي هاي 22 بهمن روز قدس و بعد از نمازهاي جمعه يكي از روش‌هاي قديمي تبليغاتي محافظه كاران است كه در تمام انتخابات گذشته نيز به رغم اعتراض مراجع قانوني به مخالف اين عمل با قانون تكرار شده است. در سال هاي پيش هم پخش تراكتها و پوسترهاي تبليغاتي كه محتواي آن با موضوع راهپيمايي هماهنگ مي شود ولي امضاي آن تابلويي كه محافظه كاران بنا دارند با آن در عرصه انتخابات حضور يابند. اكنون رايحه خوش خدمت نيز به اين الگوي قديمي روي آورده است و با انتشار پلاكاردهايي به بهانه روز قدس و با عكس مسجد الاقصي اما با امضاي رايحه خوش خدمت به طوري كه بر سراسري بودن اين ائتلاف نيز تأكيد شود به طور غيررسمي اعلام استقلال كرده است. سايت «فرارو» حامي قاليباف رابايد اولين صداي اعتراض به حاميان انتخاباتي احمدي نژاد دانست. در گزارش اين سايت حامي قاليباف با اشاره به حجم گسترده اين تبليغات اين كار به معناي «فعاليت انتخاباتي پيش از موعد و به طور مستقل» دانسته شده و با اشاره به تلاش هاي جبهه اصولگرايي كه در تلاش است همه گروه هاي اصولگرا را زير «يك چتر واحد» گردهم آورد تحرك جديد رايحه خوش خدمت را در مخالفت بامصوبه كميته 11 نفره مركزي اين جبهه ارزيابي كرده است كه در آن مقرر شده بود «خارج از چتر جبهه متحد اصولگرايي هيچ فعاليت انتخابي صورت نگيرد». اين سايت با اشاره به بالاگرفتن انتقادات اصولگرايان از اعضاي تشكل رايحه خوش خدمت و با نام بردن صريح از «مهردادبذرپاش» مشاور سابق احمدي نژاد و رئيس ائتلاف رايحه خوش خدمت در انتخابات شوراها تأكيد كردهاست: نه تنها هيچ نشاني از همسويي اصولگرايان حامي دولت با ساير اصولگرايان ديده نمي شود بلكه اقدامات تخريبي ايشان عليه يكديگر عملا به سود ساير رقبا و به ويژه اصلاح طلبان است. اما به نظر مي رسد اين اصولگراي سنتي كمي در داوري عجله كرده است وگرنه به نظر مي رسد دستكم يك ضلع اين مثلث يعني حاميان احمدي نژاد راه خود را رسما جدا كرده اند و از اين پس سنتي‌هاي اصولگرا بايد مترصد متحد نگه داشتن آنچه از ائتلاف مذكور باقي مانده باشند. چرا كه زمزمه هاي نارضايتي از سوي اصولگرايان مستقل و طيف نزديك به محسن رضايي كه فراكسيون وفاق و كارآمدي مجلس هفتم را نزديك به خود دارند نيز از هم اكنون بلند شده است. قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان «مباني و راهبردهاي جهاد علمي »در كشور آورده است: حركت در مسير توسعه، رشد و بالندگي، از نيازها و هدفهاي اوليه جوامع بشري است، ايده‌اي كه در حاكميت سياسي اسلام نيز جايگاه ويژه‌اي را به خود اختصاص داده است. اين هدف اگرچه پس از شكوفايي انقلاب اسلامي در ايران، بنا به ماهيت حكومت اسلامي و ضرورتهاي حاكم بر جامعه، به شكل قابل توجهي پيگيري شد، ولي در سالهاي اخير بنا به توصيه و تاكيدهاي مقام معظم رهبري، شتاب فزاينده‌اي به خود گرفته و دستاوردهاي عظيمي را به همراه داشته است، به گونه‌اي كه هم‌اينك ايران اسلامي، به عنوان يكي از قطبهاي مهم علمي در جهان شناخته مي‌شود. آشنايي با علل و چرايي تاكيدهاي رهبر فرزانه انقلاب در اين زمينه، موضوعي است كه به تاملي - هر چند اندك - در مباني حاكميت در نظام سياسي اسلامي نياز دارد. يقينا آشنايي با اين موضوعات، علاوه بر درك عميق وظايف نخبگان جامعه، كمكي موثر در راستاي حفظ و استمرار توليدات و دستاوردهاي علمي كشور خواهد بود. نسبت حكومت به حاكميت در نظام سياسي اسلام، تحت سه مدل قابل بررسي است: مدل اول، حكومتي را شامل مي‌شود كه برخلاف منشور حاكميت اسلام در حال برنامه‌ريزي و حركت است، چه در مقام اعلام و چه در جايگاه اعمال. در چنين مواقعي، ولي فقيه زمان متناسب با درجه آگاهي و اطاعت پذيري مردم و خواص و انديشمندان از مقام ولايت، تكاليف امت را تعيين و به طرق مناسب ابلاغ مي‌نمايد. مدل دوم، حكومتي است كه با قدرت در راستاي مفاهيم و ارزشهاي حاكميت اسلام حركت مي‌كند و چنانچه مشكلاتي بر سر راه حكومت و مردم مشاهده شود،‌منشاء خارجي دارد. در چنين شرايطي، ولي فقيه بر مردم و خواص و انديشمندان تكليف مي‌نمايد با جان و دل به پشتيباني و حفاظت و حضانت از اين حكومت برخيزند. مدل سوم، حكومتي است كه در مسير حاكميت اسلام در حركت است ولي حركت آن، به تناسب زمان نبوده و سرعت لازم را ندارد. در اين صورت، چنانچه ولي فقيه تشخيص دهد علت كندي اين حركت، علاوه بر عوامل خارجي، منشاء داخلي هم دارد، بر مردم، خواص و انديشمندان، تكليف مي‌نمايد ورودي «تحول محور» را به مسايل داشته باشند (توليد علم). براي برخورد با مشكلات فعلي جامعه، سه گام اساسي مي‌تواند مورد توجه قرار گيرد: الف) شناخت و اشراف كافي نسبت به مشكلات موجود ب) ترسيم اصولي فضاي مطلوب بر مبناي ارزشهاي اسلامي و شايسته شان جامعه ايماني ج) طراحي چگونگي حركت از وضعيت موجود به سمت وضعيت مطلوب انتظار مي‌رود همان‌ گونه كه آحاد مردم در مقام اطاعت از ولايت، خون دادند و از راحتي و اموال خود گذشتند و با شورش بر طاغوت، برگ زرين تشكيل حكومت اسلامي را بر تارك جهان امروز رقم زدند، همچنين در عرصه دفاع مقدس، به فرمان رهبري از جان و مال خود دريغ نكردند، خواص و نخبگان جامعه نيز ثابت نمايند كه مانند هميشه، همپاي اين ملت بزرگ، در راستاي توليد علم و رفع مشكلات مردم، با جهادي مخلصانه، توانايي لازم را به نمايش خواهند گذاشت. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان «خواب عميق جنبش دانشجويي» به قلم محسن مقصودي آورده است: در سالهاي پس از انقلاب اسلامي همواره يكي از كاركردهاي مهم دانشگاه‌ها، كاركرد سياسي و فرهنگي آن بوده است و تشكل‌هاي دانشجويي در مقاطع مختلف در شكل‌گيري گفتمان غالب كشور نقش اساسي داشته‌اند. تاريخچه جنبش دانشجويي پس از انقلاب اسلامي داراي فراز و فرودهاي متعدد بوده است، گاه دانشجويان انقلابي، «انقلاب دوم» را با فتح لانه جاسوسي رقم زده‌اند و گاه دانشجويان راديكال، جاده صاف‌كن احزاب سياسي و حتي گروه‌هاي ضد انقلاب گشته‌اند و البته در دوره‌هايي نيز غبار رخوت و خماري بر دانشگاه سايه افكنده و جنبش دانشجويي تنها نظاره گر حوادث و تحولات اجتماعي و سياسي بوده است. اما اين روزها كه اندكي از آغاز سال تحصيلي جديد مي‌گذرد بايد پرسيد كه اكنون برجنبش دانشحويي ما چه مي‌گذرد؟ جنبش دانشجويي كه روزگاري پيشگام و خط شكن بسياري از تحولات سياسي و اجتماعي در كشور بود. در سالهاي اخير يا نظاره‌گر وضع موجود بوده و يا متاسفانه تنها به تمجيد و تحسين مسئولان پرداخته و يا اينكه اسير جنگ‌هاي حزبي و سايست بازي‌هاي روزمره شده، آنچنانكه در دو سال اخير هيچ موضوع مهم و تحولي را نمي‌توان نام برد كه جنبش دانشجويي باني اصلي آن بوده باشد و تشكل‌هاي دانشجويي اصولگرا همچنان خود را با مصاحبه‌ها و بيانيه‌هاي روزمره و شعاري سرگرم كرده‌اند، بدون آنكه ده‌ها موضوع مهم جاري كشور و همچنين آرمان‌هاي بلند انقلاب اسلامي آنها را به خلق تحولي و يا نقد صريح و مطالبه‌اي جدي رهنمون سازد. شايد بتوان گفت كه امروز بود و نبود جنبش دانشجويي تفاوت خاصي براي جامعه و مردم نمي‌كند، چرا كه اساسا جنبش دانشجويي امروز از رسالت اصلي خويش كه نگاه نقادانه نسبت به قدرت با رويكردي آرمانگرايانه است فاصله گرفته. متاسفانه نوع نگاه وزارت علوم به جنبش دانشجويي، بيش از آنكه ايجابي و مثبت باشد، يك نگاه سلبي و منفي است. معاون محترم فرهنگي وزارت علوم، كه البته از اساتيد محترم و اهل انديشه‌اند، جنبش دانشجويي در ايران اسلامي را با همان نگاهي مي‌نگرند كه به جنبش‌هاي دانشجويي در كشورهاي غربي نظير فرانسه، آلمان، انگلستان، كانادا و ... كه اساسا حركت‌هاي دانشجويي برگرفته از مسائل و مشكلات صنفي و يا معضلات و كمبودهاي اجتماعي و اقتصادي است، متفاوت است. وزارت علوم نقد جدي و مطالبه از مسئولان و گفتمان‌سازي در جامعه از وظايف دانشجويان نيست و در حالي كه شخص رئيس جمهور محترم مي‌گويند: «دانشجويان هرجا بي‌عدالتي ديدند، فرياد بزنند» ظاهرا برخي مسئولان وزارت علوم، دانشجوي پاستوريزه مي‌خواهند، دانشجويي كه فقط درس بخواند و رسالت سياسي و اجتماعي خود را نسبت به انقلاب ناديده گرفته و تماشاچي تحولات سياسي و اجتماعي جامعه باشد. اين جنبش بايد دنبال آرمانها باشد، يعني دنبال عدالت، دنبال مساوات، دنبال آزادي معنوي، دنبال آزايد اجتماعي، دنبال عزت اجتماعي، دنبال سرآمد شدن ملي در جهان» همچنين لازم است به طور اختصار اشاره شود كه يكي ديگر از دلايل ركود جنبش دانشجويي اصولگرا، اقدام حذفي وزارت علوم در خصوص برخي تشكل‌هاي متعلق به اردوگاه اصلاح طلبان است. به نظر مي‌رسد حذف بخشي از اين تشكل‌ها كه البته به مباني انقلاب و نظام معتقد هستند، از جمع اتحاديه‌هاي دانشجويي و حذف آنها از ديدارهاي رسمي مسئولان با جنبش دانشجويي اشتاه ديگري است كه متاسفانه به رخوت و سكون جريان دانشجويي اصولگرا كمك كرده است. تهران امروز روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان «سفير عدالت» آورده است: ماجراي بنتون هر چه بود گذشت. اما درس‌هاي آن برجاست. اين «بداخلاقي رسانه‌اي» يا جنحال يا هر اسم ديگري كه بر آن بگذاريم، برنده‌اي در طرفين خود نداشت. اشتباه بزرگ اين است كه هر يك از طرفين دعواهاي سياسي و رسانه‌اي (به ويژه در خانواده بزرگ اصولگرايي) خود را پيروز ماجرا و ديگري را شكست خورده بدانند. چنين تصوري از هر دو طرف قاعدتا تا به دامنه‌دار شدن اين جنجال‌هاي بي‌حاصل، گرفتن فرصت‌هاي خدمت و همچنين ضربه زدن به اعتماد مردم به مديران و كارآمدي دين در اداره امور جامعه دامن مي‌زند. نيز نبايد از نكته‌اي هم غافل ماند. رقابت سياسي لازمه نشاط در عرصه مديريت كشور است و نظام اسلامي هم آن را پذيرفته و به عنوان الگويي موفق از مردم‌سالاري ديني در عرصه‌هاي مختلف آن را به رخ جهان كشيده است. از اين منظر، نمي‌توان انتظار داشت كه يك طرف رقابت‌هاي سياسي مظلومانه همه طعنه‌ها و بداخلاقي‌ها را به خاطر مصلحت تحمل كند و طرف ديگر ماجرا با سوء استفاده از نجابت رقيب، از همه ابزارهاي مشروع و غيرمشروع تحت اختيارش در اين رقابت نابرابر بهره گيرد. البته انتظار از افراد و گروه‌ها در هر پست و مقامي كه هستند، يك انتظار ملي است. وظيفه بزرگان اين است تا بيشتر از همه خود مراعي اصول و مصلحت‌ها باشند، به جنجال‌سازان و بداخلاق‌هاي رسانه‌اي مجال ندهند، امكانات در اختيارشان نگذارند و در برابر ارتكاب خطاي آنها سكوت نكنند. بزرگان بايد مربي ميدان سياست باشند و بازيگران ميدان را «برد جوانمردانه» بياموزند. از سوي ديگر نقطه ممتاز و قابل تامل جنجال و «بداخلاقي رسانه‌اي» اخير در ماجراي بنتون، قطعا بيانيه سفير جمهوري اسلامي ايران در ايتاليست. اگر اين ماجرا برنده‌اي داشته باشد، آن برنده قطعا ابوالفضل ظهره‌وند سفير ايران در رم است. چرا؟! «واكنش حق‌مدارانه و جوانمردانه سفير محترم كشورمان در ايتاليا نسبت به اين ماجرا در نوع خود جاي تقدير دارد. در شرايطي كه سفارت كشورمان مي‌توانست از كنار اين مووضع با سكوت يا موضعي نه سيح بسوزد نه كباب عبور كند، سفير محترم، شجاعانه و مردانه وارد ميدان شد و صراحتا از موضع حق دفاع كرد. اين‌گونه حركت‌هاي در فضاي سياسي جامعه ما جدا مايه مسرت و افتخار است.» ابوالفضل ظهره‌وند نمونه بارز يك اصولگرا و نيز به سبب اصلاح يك فرآيند انحرافي، نمونه‌اي از يك اصلاح‌طلب حقيقي است. اين طيف از مديران اصولگرا و اصلاح‌طلب البته كم نيستند، در ميان ما هستند اما گويا كم ديده مي‌شوند. او سفير دولت نهم در ايتالياست. به وزير محترم امور خارجه و نيز دكتر احمدي‌نژاد رئيس جمهور محترم به خاطر انتصاب وي بايد تبريك گفت: يادآور مي‌شويم كه صرفنظر از ملاحظاتي كه اين و آن طرح مي‌كنند، اين سفير لايق، شجاع و اصولگرا و در يك كلمه «سفير عدالت» شايسته قدرداني است. مردم‌سالاري «عبرتي از اقدام پسنديده حداد عادل» عنوان سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاري به قلم حسين رهنورد است كه در آن آمده است: عدم حضور غلامعلي حداد عادل در اجلاس شوراي اروپا در واكنش به اقدامات ناپسند و خلاف ديپلماتيك غربي‌ها، نمونه‌اي از رفتار شايسته و عرف در جامعه بين‌الملل براي اعتراض به حساب مي‌ايد و لايق تقدير است، همچنان كه در تمام اين سال‌ها، هدايت صحيح تصميم‌گيران سياست خارجي باعث شده در مقابل همه هجمه‌ها و شيطنت‌هاي دشمنان، اين اقدامات كه تاثيرگذاري خود را هم دارد در موقع مقتضي انجام شود و بر همين مبناست كه مي‌توان گفت تصميم رئيس مجلس اولين اقدام از اين دست نبوده و آخرين آن هم نخواهد بود. شايد حالا و با توجه به اين موضوع زمان مناسبي باشد كه نگاهي دوباره به ماجراي سخنراني احمدي‌نژاد در دانشگاه كلمبيا بيندازيم و يادآور شويم كه اگر در آنجا هم چنين موضعي اتخاذ مي‌شد، تاثيرگذاري رفتار احمدي‌نژاد به مراتب بيشتر بود و اين در حالي است كه حداد عادل از كساني بود كه از اقدام احمدي‌نژاد به شدت دفاع كرده بود و با تشويق بسيار آن را ستوده بود. رفتار حاد عادل نشان مي‌دهد كه كمي دقت و نگاه ژرف مي‌تواند مانع از احساس پيروزي - هر چند دروغين - در ميان دشمنان نظام و مردم ايران شود و اين بزرگترين پيروزي در چنين حوادثي خواهد بود. حال مي‌توان اميدوار بود كه دستگاه ديپلماسي كشور بيش از پيش به مراقبت از حفظ حرمت‌هاي نظام بپردازد و از تكرار صحنه‌هايي همچون آنچه در دانشگاه كلمبيا در جهت توهين به رياست جمهوري اتفاق افتاد بپرهيزد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 573]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن