تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 10 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

وکیل اصفهان

لیست قیمت گوشی شیائومی

آیسان اسلامی

خرید تجهیزات صنعتی

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

اجاق گاز رومیزی

تور چین

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

خرید مبل تختخواب شو

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

دانلود رمان

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1793374302




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انجمن دوستداران حضرت فاطمه (س) : داروخانه ی معنوی ، ارتباط با خدا


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:  
بر حاشیه برگ شقایق بنویسد گل تاب فشار در و دیوار رو ندارد
 

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
ای کاش قلبم به قبرش راه داشت
ای کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
لیت شعری این استقرت....ای منتقم آل الله...

لعن الله علی قوم الظالمین
پيوست ها:
rose_mr_lincoln.jpg [ 24.11 KiB | بازديد 48 بار ]


مختصری از زندگانی حضرت فاطمه(س)

فاطمه(س) دختر محمدبن عبدالله(ص) پیامبر خدا(ص) از خدیجۀ کبری دختر خویلدبن اسد است.
در زادروز فاطمه(س) اختلاف است. از سال پنجم پیش از بعثت تا سال پنجم بعد از بعثت رسول خدا(ص) گفته اند. عموم نویسندگان سیره و مورخان اهل سنت و جماعت، تولد فاطمه(س) را پنج سال پیش از بعثت نوشته اند. ابن سعد در طبقات (ج 8، ص 11)، طبری در تاریخ (ج 4، ص 1869)، بلاذری در انساب الاشراف (ص 402)، ابن اثیر در کامل (ج 2، ص 341)، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین (ص 48)، ابن عبدالله در استیعاب (ص 750) و جمعی دیگر این تاریخ را پذیرفته اند و عموماً نوشته اند: «آن سالی بود که قریش خانة کعبه را می ساختند.» اما بیشتر مورخان و محدثان شیعه، پس از بعثت را نقل کرده اند: کلینی در کافی (ج 1، ص 458)، ابن شهر آشوب در مناقب (ج 3، ص 357) سال پنجم بعد از بعثت را تصریح کرده اند. شیخ طوسی در مصباح المتهجد (ص 561)، یعقوبی در تاریخ خود سال اول بعثت و شیخ مفید در ارشاد سال دوم بعثت را نقل کرده اند. آنچه امروز در کشور ایران و دیگر کشورهای شیعه نشین به نام روز میلاد حضرت فاطمه(س) شهرت دارد بیستم جمادی الثانی سال پنجم پس از بعثت می باشد، یعنی قول کلینی و مورخان هم عقیده با او است.
اما با چنین اختلاف در نقل روایات، پذیرفتن سندی و رها کردن سند دیگر بسیار دشوار است. در اینکه او در چه روز و در چه سالی متولد شد، چندان مهم نیست. آنچه اهمیت دارد این است که او که بود؟ چگونه تربیت شد؟ چگونه زیست؟ چه اثری در محیط خود و پس از خود نهاد؟ او که نمونۀ کامل زن تربیت شده و برخوردار از اخلاق عالی اسلامی است و با تولدش که تولد انسان کامل و نمونۀ اعلای هستی و علت غایی آفرینش است، میلادش برای همۀ هستی ارزش پیدا می کند. آنچه در زندگی این بانو اهمیت دارد پارسایی، پرهیزگاری، بردباری، فضیلت، ایمان به خدا و ترس از پروردگار و دیگر خصلت های عالی انسانی است. این حقیقتی است که پیروان همۀ مذاهب اسلامی بدان اعتراف دارند. برای همین است که در عموم کتب شیعه و کتاب های معتبر اهل سنت و جماعت فصلی جداگانه در فضیلت دختر پیامبر(ص) دیده می شود.

نـام
پیامبر گرامی اسلام(ص) دخترش را فاطمه نامید. فاطمه وصفی از مصدر فَطم است. فَطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است. این صیغه که بر وزن فاعل، معنی مفعولی می دهد به معنی بریده و جدا شده است.
فاطمه از چه چیز جدا شده است؟ در کتاب های شیعه و سنی روایتی می بینیم که پیامبر فرمود: او را فاطمه نامیدم چون خود و ذرّیه اش یا به عبارتی خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شده اند. (بحارالانوار، ج 3، ص 18)
فتال نیشابوری ضمن حدیثی از امام صادق(ع) آورده است که «فُطِمَت فاطِمَةُ مِنَ الشَّر» (روضة الواعظین، ص 148) چون از بدی ها بریده شد او را فاطمه نامیده اند. این احادیث جنبة کلامی دارند. شیخ صدوق در علل الشرایع به نقل از امام سجاد(ع) می فرماید: علت نام نهادن فاطمه این بود که خداوند اراده فرموده که خلافت و امامت در ذریۀ او استقرار یابد و طمع دیگران در خلافت قطع گردد. این بُعد س*ی*ا*س*یِ وجه تسمیة ایشان می باشد. و اما عرفا معتقدند که وجه تسمیه فاطمه تنهایی او و نداشتن کفو و همتاست و اگر علی(ع) نبود برای او کفوی وجود نداشت که او از ماسوی الله بریده شده و به الله پیوند خورده است. فاطمه مستغرق در حضرت دوست بود.

القاب
فاطمه(س) دارای القاب بی شماری است: زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، معصومه، بتول، کوثر، حوراء انسیه، محدثه، حانیه، عذراء، مبارکه و لقب های دیگر. در این میان لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است و گاه با نام او همراه می آید، فاطمة الزهراء.
زهرا در لغت به معنی درخشنده و روشن است. این لقب از هر جهت برازنده فاطمه است. از آن روزی که خود را شناخت و وظیفۀ خود را تعهد کرد تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی می درخشد.
او صدیقه است. صدیقه فقط به معنای راستگویی نیست. بلکه به کسی گفته می شود که بتواند صحنه و صفحۀ دلش را به گونه ای آماده کند که مخاطب حضرت دوست باشد.
فاطمه، طاهره است پاک و منزّه که «اِنَّما یُریدُ الله لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرکُم تَطهیرا». (سوره احزاب، آیه 33)
او راضیه است. به مقام رضا رسیده است.
او مرضیه است یعنی کسی که مورد رضای خداوند قرار گرفته است و پروردگار از او راضی است.
او معصومه است. انسانی که معشوقش خداوند است و او نیز مورد عشق پروردگار می باشد به مقام عصمت می رسد.
او بتول است. هیچگونه آلودگی جسمانی نیز در او راه ندارد.
او کوثر است. کوثر به معنای خیر کثیر است، همچنین به کثیرالنسل هم گفته می شود، کما اینکه نسل فاطمه(س) در جهان معادل ندارد. به حوضی در بهشت نیز کوثر گفته می شود. نام سوره ای در قرآن نیز کوثر است که مربوط به فاطمه(س) است.
او حصّان است. حصّان به زن عفیف و پاکدامن و پارسای شوهردار گفته می شود. به معنای دُرّ و گوهر هم آمده، به معنای پوششی که روی مروارید را می پوشاند و حفظش می کند هم می باشد. حال فاطمه، حصّان است یعنی دُرّ و گوهر وجود فاطمه(س) در هاله ای از عفاف و پارسایی و پرهیزکاری پوشانده شده است.
او حوراء انسیه است. حوراء اشاره به بُعد معنوی و انسیه اشاره به جنبۀ انسانی. یعنی مقام معنوی فاطمه در حدّ کمال در قالب جسمانی قرار گرفته است.
او محدثه است. کسی که ملائکه با او سخن می گوید و به نوعی محل فرود و مراتبی از وحی قرار گرفته و مکاشفاتی دارد. جبرئیل بعد از رحلت رسول الله(ص) به خدمتش رسید و صحیفۀ فاطمیه را به او وحی داد. این کتاب که هم اکنون در دستان مبارک امام زمان «عج» قرار دارد راجع به اولاد فاطمه(س) می باشد.
محدثه به صاحب فراست در نقل حدیث نیز گفته می شود که فاطمه صاحب این فراست بود.
او حانیه است. به معنی مشفق و مهربان. عشق و علاقۀ فاطمه به فرزندانش و تربیت و پرورش آنان نمونه و الگو می باشد.
او عذراء است. به معنی بکر و دست نخورده است. چه چیز فاطمه بکر باقی ماند؟ اصل انسانیت و فطرت پاک او، همان جلوه ای که نمود در قالب انسانی پیدا کرده است کاملاً حفظ شد. هیچگونه آلایش و پیرایشی بر صحنه و صفحۀ دلش نقش نبست. دل فاطمه جای حضرت دوست بود.
او مبارکه است. برکت فاطمه و فرزندانش تا قیامت پابرجاست.

کُنیه
فاطمه دارای کُنیه های بی شماری است: اُمّ الحسن، اُمّ الحسین، اُمّ الحسنین، اُمّ الکتاب، اُمّ الائمه، اُمّ الفضائل، اُمّ ابیها.
امّ الکتاب نام دیگر سورة فاتحه است و این سورة کوچک دربرگیرندۀ تمام قرآن است و قرآن کثیر در امّ الکتاب جمع شده است. حال فاطمه امّ الکتاب است چون عصارۀ همۀ کلمات الله که ائمة معصومین: می باشند، است.
امّ ابیها نیز نه تنها به علت این است که برای پدرش مادری کرد، بلکه به این جهت است که او ثمره و نتیجۀ عصارۀ شخصت رسول الله که علت غائی هستی و همۀ موجودات است. نمونه بهترین ها، عصاره و ثمرۀ بهترین ها از طریق رسول الله(ص)، وجود مقدس فاطمه(س) را شکل می دهد که او هم امّ ابیها و هم امّ الائمه است.
از زندگی فاطمه(س) تا هجرت پیامبر(ص) به مدینه کمتر سخن به میان آمده است. اما کودکی او به سختی و تلخی گذشته است زیرا پدرش از آغاز دعوت با آزار قریش روبه رو گردید. آنان هر روز بر اذیت و دشمنی خود می افزودند و علیه پیامبر گرامی(ص) دسیسه ها می کردند و نقشه ها می کشیدند و فاطمۀ کوچک شاهد این جوّ هراسناک بود و آزارهایی را که بر پدرش وارد می کردند، می دید و پیوسته چشمانی اشکبار داشت و روح حساسش آزرده می گشت و با دستان کوچکش گرد غم از چهرۀ پدر می زدود. او از همان کودکی در جریان و کوران حوادثی بود که در اطراف رسول الله(ص) قرار داشت. در کتب صحاح و کتب سیره چون سیرۀ ابن اسحاق آمده است که فاطمه از آزارهایی که به پدرش وارد می شد، مصون نبود به عبارت دیگر ترکش های آن به فاطمه اصابت می کرد.
فاطمه(س) در خانۀ وحی پرورش یافت و از همان آغاز معترف و معتقد به رسالت پدر بود. او می دید که چگونه مسلمانان هر روز با شور و هیجان برای فراگرفتن آیه های قرآن و آموختن روش پرستش پروردگار نزد پدرش می آیند. کودکی که همۀ توجهش به دریافت های جسمانی و آموزش های روحانی معطوف بود در کنار رسیدن تعلیمات الهی و شور و شوقی که در بین نومسلمانان به وجود آمده بود، رشد نمود.
فاطمه(س) شاهد دشمنی اهالی مکّه با پدرش بود. سلاح مردم بی منطق، دشنام، آزار، شکنجه و کشتار بود. خبرها به سرعت به خانۀ رسول الله(ص) می رسید که امروز بلال را شکنجه دادند، به عمار آسیب رسید، یاسر و سمیه پدر و مادر عمار شهید شدند. این خبرها چه اثری بر قلب به ظاهر کوچک و به معنا بزرگ فاطمه نهاد؟ خدا می داند. اما همۀ اینها درس بود. درس پایداری، تا فاطمه ساخته شود. او باید این آزمایش ها را می آموخت. پدرش برای نجات پیروانش از اینهمه آزار و اذیت پیروان خود را فرموده است تا مکه را ترک گویند و به حبشه بروند. دسته ای که می خواهند از طاعت مخلوق به اطاعت خالق دربیایند و طوق بندگی را بشکنند و آزاد شوند باید اینهمه بلا را به جان بخرند. آزمایش ها پیوسته دشوارتر و دردناک تر می شود. تهدید، خشونت، آزار، گرسنگی و سختی زندگانی.
ابن ابی الحدید می نویسد: «در حالی که رسول خدا(ص) در کنار کعبه در سجده بود، نضربن حارث و عقبةبن ابی معیط به دستور ابوجهل شکمبۀ شتر بر سرش انداختند. پیامبر(ص) سر از سجده برنداشت و گریست. فاطمه(س) خردسال گریان آمد و شکمبه را بغل کرد و دور انداخت و در حالی که می لرزید در آغوش پدر قرار گرفت. رسول خدا(ص) فرمود: فاطمه جان نگراش نباش. اینان نمی توانند به پدرت آسیب برسانند. حافظ من خداست. آنگاه خطاب به خداوند عرض کرد: خدایا! قریش را به تو وامی گذارم. و سپس فریاد زد: «إنّی مظلوم فانتصر»؛ سپس برخاسته اشک های دخترش را پاک کرد و به خانه اش رفت. (شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 282)
روز دیگر خبر می دهند که پای پدرش را با پرتاب سنگ آزرده اند. روز دیگر خاکستر بر سر پدرش می ریزند و فاطمه همراه مادرش به دلداری پدر می پردازند. چه رابطۀ عاطفی شدیدی بین این پدر و مادر و دختر وجود دارد. هیچ یک از رفتارهای خشونت آمیز نتیجه ای نداد. دیری نگذشت که قریش شکست خورده و خشمگین تصمیم سخت تری می گیرند. باید رابطۀ بنی هاشمی با مردم قطع شود.
یکی از پربارترین دوران سازندگی مسلمانان مکه، دورة محاصره شدن رسول خدا(ص) و دیگر بنی هاشم در «شعب ابی طالب» است. قریش با نوشتن پیمانی میان خود، تصمیم گرفتند که با بنی هاشم چه آنانی که به اسلام گرویده اند و چه آنان که به انگیزۀ دیگری از پیامبر حمایت و طرفداری می کردند، پیوند خود را ببرند و با آنان معاشرت نکنند و چیزی به آنان نفروشند و هر جا که آنان را دیدند از هرگونه آزار و اذیتی علیه آنان خودداری نورزند. از این روی پیامبر(ص) و خانواده و بنی هاشم و تنی چند از مسلمانان بی پناه به محلی درّه مانند، به نام «شعب ابی طالب» پناه جستند. در ماه های نخست آذوقه هایی که با خود داشتند و یا به وسیلۀ کسانی پنهانی برایشان می بردند، نیاز آنان را رفع می کرد. لیکن پس از تمام شدن آذوقه و جلوگیری کامل از رسیدن کمک های دیگران، وضع بسیار دشواری بر شعب سایه افکن شد. گرسنگی و ناامنی همگی افراد را دچار کرده بود، بخصوص کودکان که کمترین توان و تحمل را داشتند، بیمار و نزار شده بودند. یکی از این کودکان فاطمه(س) بود که در آن تنگنا گرفتار، و شاهد دشواری های پدر و مادر و کسان خود بود. او می دید که مادر از گرسنگی مشک خشکیدۀ ماست را مک می زند و پدر سنگ بر شکم می بندد. عمویش ابوطالب برای نجات جان پدرش بعضی شب ها، علی(ع) را به جای او می خواباند تا اگر قرار است آسیبی به رسول الله(ص) وارد شود پسرش سپر بلای او گردد. در سال سوم آنچنان فشار گرسنگی شدید بود که گویند حتی علف در شعب یافت نمی شد. بیماری، گرفتاری و گرسنگی نمودهایی بود که برای قریش و افراد سطحی نگر آشکار بود، ولی آنچه را نمی توانستند دریابند ورزیدگی، پایداری و آبدیدگی بود که برای روزهای سخت پس از آن در مسلمانان ایجاد می شد. دوران آزمون و کارآزمودگی بسیار سختی بود که پیامبر گرامی اسلام آن را با آغوش باز پذیرا گردید. همین آزمون ها بود که فاطمه(س) را برای دشواری های دوران مدینه و گرسنگی ها و رنج های خود و پدر و شوهر و فرزندانش آماده می کرد و با آن کارآزمودگی ها به خوبی توانست همۀ مشکلات و ناملایمات را از سر بگذراند.
مسلمانان چه مدت در این درۀ مخوف به سر برده اند؟ دقیقاً معلوم نیست. ابن هشام مدت را دو یا سه سال نوشته است. (سیره ابن هشامه، ج 1، ص 375) در این مدت بر فاطمه چه گذشته است؟ خدا می داند. او هم آزار جسمانی دیده و هم آزار روحانی و بیشتر بار چنین زندگی به دوش او بود. اما دشوارتر و دردناک تر از همۀ این رنج ها مرگ عزیزان است. خدیجه(س) پس از بیرون آمدن از محاصرۀ قریش در شعب ابی طالب به علت گرسنگی و رنج های دیگر و مشاهدۀ گرسنگی و رنجوری فاطمة خردسالش بر بستر بیماری افتاد. پیامبر گرامی از دیدن این بیماری دریافت که یار وفادارش از بستر برنخواهد خاست. به وی مژدۀ بهشت را داد (تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 393). خدیجه بدرود حیات گفت و باری سنگین از غم و اندوه بر دوش توانای پیامبر(ص) و شانۀ ناتوان فاطمه(س) گذاشت. به ویژه آن که پیامبر به فاصلۀ اندکی در آن سال، یاور دیگرش ابوطالب(ع) را هم از دست داد و آن سال را «عام الحزن» (یعنی سال اندوه) نام گذاری کرد.
قضای الهی چنان بود که مرگ این زن فداکار با مرگ ابوطالب در یک سال (اصول کافی، ج 1، ص 44) اتفاق افتد. خدیجه تنها غمخوار پدر در خانه بود و ابوطالب او را در برابر دشمنان بیرونی حمایت می کرد. از آن پس فاطمه غمگسار پدر بود. او باید وظیفة مادرش را نیز عهده دار شود. در زمانی که دشمنان به خاطر مرگ آن دو بزرگوار و تنها بودن رسول خدا(ص) بر او گستاخ تر شده بودند، او به دلجویی پدر پرداخت. اگرچه پیامبر(ص) دو عزیز خود را از دست داد و فاطمه بار سنگینی را که بر دوش مادر بود، اکنون یک تنه بر دوش می کشید اما در همه حال خدا مددکار پدرش بود و دعوت به خداپرستی شعار او. رسول خدا(ص) سفری به طائف کرد (تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 394) شاید بتوان در آنجا کسانی را به دین خدا درآورد و یاوران و مؤمنانی در آن شهر بیابد ولی آنها نیز آزارش دادند. رسول خدا(ص) به مکه برگشت.
مکه همۀ کوشش خود را برای خاموش ساختن این نور خدایی به کار برد ولی سودی نبرد و هر روز بانگ دعوت اسلام رساتر می شد. سران قریش تصمیم به کشتن رسول الله(ص) گرفتند. اما مکرهای شیطانی نیز سودی نداشت. مرکز دعوت از مکه به یثرب که در پانصد کیلومتری مکه است، منتقل شد و یاران رسول الله(ص) به آنجا هجرت کردند. مردم این شهر که از آن تاریخ لقب «انصار» یافتند از آنان هرچه نیکوتر پذیرایی کردند. در شبی که بنا بود توطئة قریش عملی گردد پیامبر(ص)، علی(ع) را به جای خود خواباند و هجرت را آغاز کرد و راهی یثرب شد و این همان رویداد بزرگی است که بعدها مبدأ تاریخ مسلمانان گردید.
علی(ع) پس از بازگردانیدن امانات مردم که نزد پیامبر(ص) گذاشته بودند و پرداخت بدهی های پیامبر و انجام دیگر کارهایی که بر عهده اش گذاشته شده بود با فواطم (فاطمه دختر رسول الله(ص)، فاطمه دختر اسد مادرش، فاطمه دختر زبیر بن عبدالمطلب)، سوده دختر زمعه، عایشه دختر ابوبکر (همسران رسول الله(ص)) و تعدادی از زنان مستضعف از بی راهه عازم یثرب شد (تاریخ یعقوبی، ج 1، ص40). قریش که از این هجرت باخبر شدند راه را بر علی(ع) بستند تا مانع رسیدن آنان به یثرب شوند، لیکن با شمشیر آختۀ علی روبه رو گردیدند و مصلحت ندیدند که بیشتر ایستادگی کنند. علی(ع) به راه خود ادامه داد و برای ناآگاه گذاشتن دشمن و بی راه کردن آنان شب ها را راه می سپرد و روزها استراحت می کرد تا در قبا به پیامبر اکرم(ص) که منتظر آنان بود، پیوست.
پیامبر اکرم(ص) روز دوازدهم ربیع الاول به همراه مهاجران به یثرب درآمد. این شهر از آن هنگام «مدینة النبی» نامیده شد. پیامبر گرامی اسلام(ص) بر ابو ایوب انصاری وارد شد و فاطمه را در منزل مادر ابو ایوب انصاری جای داد.

ازدواج
مسلّم است که فاطمه(س) خواهان بسیاری داشته است. یعقوبی نوشته است گروهی از مهاجران فاطمه را از پدرش خواستگاری کردند (ج 2، ص 310) در میان آنان نام عمر و ابوبکر دیده می شود. آنان چون خواست خود را با پیامبر(ص) در میان نهادند، پیامبر فرمود منتظر فرمان الهی هستم (طبقات ابن سعد، ج 8، ص 11) و یا می فرمود: فاطمه خردسال است و چون علی(ع) از او خواستگاری نمود، پیامبر پذیرفت. (سنن نسائی، ج 6، ص 62) دربارۀ خواستگاری فاطمه(س) و زناشویی او با علی(ع) سخن بسیار گفته اند و در روایات بسیار موجود است.
علی(ع) زره خود را فروخت و آن را کابین فاطمه(س) قرار داد. (کشف الغمه، ج 1، ص 348) نقل شده چهارصد یا پانصد درهم بوده است. پیامبر مقداری از این پول را به بلال داد تا عطر بخرد، مقداری به ابوبکر داد تا جهیزیه فاطمه خریداری شود سلمان و عمار را هم با او فرستاد و مقداری نیز نزد خود برای عروسی نهاد.
فهرستی که شیخ طوسی برای جهیزیة فاطمه(س) نوشته چنین است: پیراهنی به هفت درهم، روسری به چهار درهم، قطیفۀ مشکی بافت خیبر، تخت خوابی بافته از برگ خرما، دو تشک یکی از لیف خرما و دیگری از پشم گوسفند، چهار بالش، پرده ای از پشم، آسیای دستی، لگنی از مس، مَشکی چرمی، قدحی چوبین، کاسه ای گود برای دوشیدن شیر، سبوئی، چند کوزۀ گلی. (امالی، ج 1، ص 39) چون پیامبر اکرم(ص) چشمش به آنها افتاد فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد.
پیامبر اکرم(ص) خود خطبۀ عقد را خواند: «سپاس خدایی که او را به نعمتش ستایش کنند و به قدرتش پرستش، حکومتش را گوش به فرمان اند و از عقوبتش ترسان و عطایی را که نزد اوست خواهان و فرمان او در زمین و آسمان روان است. خدایی که آفریدگان را به قدرت خود بیافرید و هر یک را تکلیفی فرمود که در خود او می دید و بر دین خود ارجمند ساخت و به پیامبرش محمد(ص) گرامی فرمود و بنواخت. خدای تعالی زناشویی را پیوندی دیگر کرد و آن را واجب فرمود. بدین پیوند خویشاوندی را درهم پیوست و این سنت را در گردن مردمان بست، چه می فرماید: «اوست که آفرید از آب بشری را، پس گردانیدش نسبی و پیوندی و پروردگار تو تواناست» (سوره فرقان، آیه 56) همانا خدای تعالی مرا فرموده است که فاطمه را به زنی علی بدهم و من او را به چهارصد مثقال نقره به او به زنی دادم. علی آیا راضی هستی؟ و علی عرض کرد: آری یا رسول الله». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 350).
خطبه خوانده شد و فاطمه(س) همسر علی(ع) گردید. سپس با باقیماندۀ پول غذای عروسی تهیه شد و علی(ع) فاطمه را به خانۀ خود برد. هنگام خداحافظی، پیامبر خطاب به فاطمه فرمود: فاطمه جان! من دربارۀ تو کوتاهی نکردم. تو را به بهترین مردان شوهر دادم. شوهرت بزرگ دنیا و آخرت است. قدر او را بدان. و فرمود: فاطمه جان اگر فقر برای دیگران مایۀ سرشکستگی است برای پیامبر و خاندانش مایۀ فخر است. فقر در خانۀ علی تو را اذیت نکند. اگر پدرت می خواست می توانست همۀ گنج های زمین را مالک شود اما او خشنودی خدا را انتخاب کرد. و خطاب به علی فرمود: علی جان! تو همسر دختر رسول خدا شدی قدر او را بدان. سپس دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد که: خدایا این ازدواج را برای آنها مبارک گردان و از نسل آنها ذریه ای طیّبه قرار بده. خدایا! فاطمه از من است و من از اویم. او را از هر ناپاکی برکنار کن. این دعا برآورده شد. نسل فاطمه هر کدام به نوعی تأثیرگذار بودند و چه تحولاتی در جهان بشریت بوجود آوردند. سادات حسنی و سادات حسینی قیام ها و نهضت ها را رهبری کردند.

زندگانی فاطمه در خانه همسرش
زندگانی او در خانۀ شوهر نمونه است، چون سراسر زندگانی او نمونه است. دوران زندگی مشترک این دو بزرگوار دورۀ بسیار پرتحولی در تاریخ اسلام است. حکومت نوپای اسلام به تازگی در مدینه شکل گرفته و جامعۀ اسلامی به شدت درگیر جنگ است. به طور متوسط در هر سال جامعه شاهد ده حرکت نظامی است و علی(ع) یک سرباز تمام عیار و آماده برای جانفشانی و خدمت به رسول الله(ص) می باشد. او از 26 غزوه تنها در تبوک حضور نداشته است، یعنی به طور متوسط سالی سه غزوه انجام می گرفته است. علاوه بر آن فرماندهی بسیاری از سرایای بزرگ و مهم نیز با علی(ع) بوده است. در واقع فاطمه(س) به همسری مردی درآمده بود که مجاهد کاملی در راه خدا بود و بیشتر ایام زندگی مشترک این دو بزرگوار در شرایطی طی می شد که علی(ع) در جبهه بوده است.
در چنین شرایطی فاطمه(س) صاحب فرزندانی شد و با داشتن فرزندان خردسال، وظیفة نگهداری و تربیت و آموزش آنها و بخشی از وظایف همسرش در خارج از خانه را به عهده گرفته بود. هر چند توسط رسول الله(ص) به جهت انجام تکالیف خانوادگی بین علی(ع) و فاطمه(س) تقسیم کاری صورت پذیرفته بود که بر مبنای آن کارهای درون خانه را فاطمه(س) و کارهای بیرون خانه را علی(ع) بر عهده داشته باشد اما با توجه به شرایط جنگی جامعة اسلامی و مأموریت های علی(ع) در خارج از مدینه، کارهای داخل و خارج از خانه بر دوش فاطمه(س) قرار داشت.
فاطمه(س) در زمانی عهده دار تربیت فرزندان خود بود که از یک طرف جامعه دارای شرایط بحرانی و جنگی و شهر مدینه در محاصره بود و از طرف دیگر نیز در تمشیت امور خود از حیث خوراک و پوشاک باید با حداقل ها می ساخت و حتی زمانی نیز می گذشت که حسنین(ع) از شدت گرسنگی بی قرار و گریان شب را به صبح می رساندند، با این احوال در هیچ جای تاریخ سراغ نداریم که فاطمه(س) حتی به طور غیرمستقیم گلایه و شکایتی از وضع خود بر زبان جاری ساخته باشد و یا خواستار آن شده باشد که علی(ع) حضور خود را در خانواده بیشتر کند و یا اینکه کمتر به جبهه برود. فاطمه در شش سال اول زندگی مشترک خود با علی(ع) هیچگونه کمک کاری در خانه نداشت و تردیدی وجود ندارد که هفت تا هشت سال ابتدای زندگی حسنین(ع) که مهم ترین سال های شکل گیری شخصیت آن دو بزرگوار بود، نقش فاطمه(س) در تربیت حسنین(ع) به مراتب از علی(ع) بیشتر بوده است و علاوه بر مادری، به بهترین نحو ممکن توانسته بود جای خالی پدر را نیز در خانه پُر کند. تربیت یافتگان دامان فاطمه(س) چهار نفرند که هیچ نمونه ای مثل آنان در تاریخ بشر نمی توان پیدا نمود.

فرزندان فاطمه
در رمضان سال سوم هجرت اولین فرزند آنان متولد می شود. ولادت او خاطرة شیرین پیروزی های مسلمانان درغزوة بدر و سریه های بعد از آن را شیرین تر می سازد. رسول خدا(ص) او را حسن نامید.
در گوش راست او اذان گفت و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم، گوسفندی برای او عقیقه کرد و سرش را تراشید و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد. هنوز یک سال از تولد او نگذشته بود که حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجرت پا بدین جهان گذاشت پیامبر او را حسین نامید برای او هم اذان گفت، عقیقه نمود و صدقه داد. سومین فرزند آنان زینب در سال پنجم هجرت متولد شد و به دنبال او ام کلثوم به دنیا آمد.
دختر گرامی پیامبر(ص) بیشترین نقش را در تربیت فرزندان خویش داشت. او پیوسته حوادث و رشادت های پدر و همسر خویش را برای فرزندانش جلوه می داد، زیرا در آینده ای نه چندان دور آنان باید قافله سالار حق و حقیقت باشند و همانند جدّ و پدرشان راهبری انسان ها را عهده دار گردند.
در تاریخ ذکر شده که فاطمه(س) با فرزندانش بسیار بازی می کرد و آنان را به نشاط می آورد و همراه با بازی برای آنها اشعاری را زمزمه می کرد و از جاذبة شعر در تربیت آنان استفاده می برد.
روزی که حسنین(ع) بیمار شده بودند آنها را در آغوش گرفت و به نزد پدرش رفت و گفت: اگر فرزندانم شفا یابند سه روز برای رضای خدا و جهت شکرگزاری روزه خواهم گرفت. (کشف الغمه، ص 49؛ ینابیع المودة، ص 493) فاطمه مادری نمونه بود. هر چند که علی(ع) در زمان حضورش در منزل در بعضی کارها به فاطمه کمک می کرد و یا در تاریخ از سَلمی همسر ابورافع، ام الفضل، فاطمه بنت اسد و بعضی همسران رسول الله(ص) نام برده شده که گاهی به فاطمه کمک می کردند اما این موارد به ندرت اتفاق می افتاد و عمدة کارها را حضرت فاطمه(س) شخصاً انجام می داده است. وی به عنوان دختر رهبر جامعه اسلامی و همسر بزرگ ترین شخصیت مطرح جامعه، سطح زندگی خود را با زندگی مردم معمولی جامعه گره زده بود و از اینکه دختر رسول خدا(ص) است تفاخری بر مردم نمی فروخت.
روزی پیامبر(ص) وارد منزل فاطمه شد. دخترش را دید که بر روی زمین نشسته و با یک دست فرزندش را در آغوش گرفته و شیر می دهد و با دست دیگر با آسیاب دستی گندم ها را آرد می کند. اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: «دخترم! تلخی ها و مشکلات دنیا را به یاد شیرینی و سعادت بهشت برخود گوارا ساز!» فاطمه در جواب پدر عرض کرد: ای رسول خدا! حمد و شکر و سپاس سزاوار خداست در برابر نعمت های بی کرانة او. (مناقب آل ابی اطالب، ج3، ص 342)
فاطمه(س) نه تنها در پوشاک و خوراک به حداقل قناعت می کرد و بر خود سخت می گرفت بلکه کارهای خانه را نیز بر عهدة دیگری نمی گذاشت. از کشیدن آب تا نظافت خانه، دستاس کردن ذرت و یا گندم تا نگاهداری از فرزندان خردسالش و... همه را خود به عهده می گرفت. گاه با یک دست دستاس می کرد و با دست دیگر طفلش را می خواباند و ذکر حق در همة حالات بر زبانش جاری بود.
علی(ع) می فرماید: «فاطمه محبوب ترینِ کس در چشم پدرش بود. او در خانة من چندان با مَشک آب کشید که بند مشک بر سینه وی اثر گذاشت و چندان دستاس کرد که کف دست او پینه بست و چندان خانه را نظافت کرد که جامه اش رنگ خاک گرفت.» (مسند احمدبن حنبل، ج2، ص 329)
فشار کار بر فاطمه آنقدر زیاد بود که علی(ع) به او گفت: چه می شود که از پدرت خادمی بخواهی تا اندکی در برداشتن بار سنگین زندگی تو را یاری دهد؟ حضرت زهرا(س) به نزد پدر رفت. ولی شرم حضور مانع شد تا چیزی از پدرش بخواهد. پیامبر(ص) دانست دخترش برای کاری نزد او آمده است. بامداد به خانة فاطمه آمد. سلام کرد. علی و فاطمه او را پاسخ گفتند و از او خواستند تا به خانه درآید. رسول الله(ص) چون نشست به فاطمه(س) گفت: دیروز از پدرت چه خواستی؟ علی(ع) عرض کرد: یا رسول الله(ص) داستان فاطمه این است. او از سختی کار در خانه رنج می برد و این رنج بر جسم او اثر گذاشته است. من از او خواستم از شما خدمتکاری برای خود بخواهد. رسول الله(ص) فرمود: آیا چیزی به شما بیاموزم که از خدمتکار بهتر باشد؟ چون بر جامة خواب رفتید سی و سه بار خدا را تسبیح و سی و سه بار او را تحمید و سی و چهار بار تکبیر بگویید فاطمه سر برداشت و گفت: از خدا و رسول خدا راضی هستم. (بحار الانوار، ج 43، ص82)
قدر مسلم این است که فاطمه با داشتن چهار فرزند که به تدریج به زندگی آنان وارد شده اند، معیشت بسیار سختی داشته است در تمام مدت زندگی مشترک با علی(ع) به طور پیوسته مشغول پرستاری از فرزندان خردسالش بوده اما نقش اجتماعی خود را نیز به طور کامل ادا نموده و حضور او در صحنه های اجتماعی از جمله مسئولیت های آن حضرت بوده است.

بانویی نمونه در اجتماع
مشارکت فاطمه در عرصه های اجتماع یک مشارکت وسیع و همه جانبه بوده است. البته داده های تاریخی در این زمینه خیلی زیاد نیست. این گناه بر گردن مورّخان است. زنها در صدر اسلام مشارکت همه جانبه داشتند و هیچ محدودتی برای آنها نبود. بنی امیه و بنی عباس زنان را از صحنه ها بیرون کردند چرا که مشارکت زنان در حیات س*ی*ا*س*ی یک جامعه به معنای مشارکت همة مردان آن جامعه خواهد بود و حاکمان جور و ظلم از اینکه مردم در صحنه ها حاضر باشند وحشت دارند به همین جهت زنان را از صحنه ها خارج کردند در حالی که زنان در صدر اسلام حضور فعال داشتند زنانی که اسلام نیز به نیکی از آنان یاد می کند زنانی اجتماعی هستند و کاملاً در صحنه های سیاست و اجتماع حضور فعال دارند. زنانی چون بلقیس ملکة سبا، آسیه همسر فرعون، مریم(س)، دختران شعیب، مادر و خواهر حضرت موسی(ع).

مشارکت های فاطمه
حضور در صحنه های نظامی؛ غزوة اُحد، غزوة خندق، فتح مکه.
در غروة احد: پس از شنیدن خبر مجروح بودن پدر با دسته ای از زنان آب و خوردنی و وسایل پانسمان برمی دارد و به رزمگاه می رود و جراحات پدر را شست و شوی می دهد. (مغازی، ص 249) خون بند نمی آید. پاره بوریایی می سوزاند و خاکستر آن را بر زخم می نهد تا جریان خون قطع شود. (مغازی، ص 250)
غزوه خندق: نقل شده که فاطمه نان می پخت و در آن شرایط و موقعیت خطرناک خود را به چادر پدر می رساند و نان را به او می داد. رسول خدا فرمود: فاطمه جان! پدرت سه روز بود که چیزی نخورده بود.
فتح مکه: فاطمه در این غزوه نیز حضور داشت و طرف مشورت رسول خدا(ص) قرار می گرفت. فتح مکه خود یک حرکت نظامی بود.
فاطمه(س) علاوه بر حضور در عرصه های نظامی در مسائل عمومی اجتماع نیز نقشی فراگیر و فعال داشته است. پس از غزوة احد که رسول خدا(ص) با قرائت آیاتی از قرآن به دلجویی از بازماندگان شهدا می پرداخت، بر مزار آنان حاضر می شد و برای آنان ازخدا طلب آمرزش می نمود. فاطمه(س) در این دلجویی ها پا به پای پدر رفتار می کرد. واقدی می نویسد: فاطمه در مصیبت حمزه بسیار گریان بود. (مغازی، ص 290) او هر دو یا سه روز خود را به احد که در خارج مدینه قرار داشت می رساند و بر مزار شهیدان می گریست و برای آنان دعا می کرد. (مغازی، ص 313)
در تاریخ اشاره شده است که فاطمه دست فرزندان خود را می گرفت و به دیدارخانواده های شهدا می رفت و یا درتشییع پیکر پاک آنان شرکت می کرد.
همچنین فاطمه(س) از طرف پدر مسئولیت دیدار با خانواده های شهدا را داشت تا مشکلات آنها را بپرسد و به گوش پدر برساند تا رسول خدا(ص) آنها را حل کند.

ملاقات و مراوده با مؤمنین
اصحاب رسول الله به راحتی به خانة فاطمه رفت و آمد داشتند و سؤالات خود را از محضر او می پرسیدند. فاطمه نوعی مرجعیت فکری و دینی داشته است و به سؤالات آنان پاسخ می داده اند.
جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که من صحیفة فاطمیه را از فاطمه(س) آموختم. سلمان فارسی می گوید فاطمه به من دعای نور را آموخت و فرمود این دعا را از پدرم آموختم و به تو می آموزم.
فاطمه(س) حتی با غیر مؤمنین نیز ملاقات داشته است و طرف کمک خواهی آنان واقع شده است. پس از شکستن صلح حدیبیه، ابوسفیان به مدینه آمد تا شاید بتواند پیمان را برای مدتی درازتر تجدید کند. با بعضی از اصحاب ملاقات نمود اما آنها او را طرد کردند. سپس به خانه فاطمه(س) آمد و از او درخواست نمود تا میانجی باشد. فاطمه فرمود: ابوسفیان عزم پدرم جزم شده است. (سیرة ابن هشام، ج4، ص 13)
از دیگر مراودات آن حضرت حضور در فعالیت های دسته جمعی چون مراسم حج، حضور در حجةالوداع و غدیرخم می باشد.

عابدی نمونه
فاطمه(س) در اطاعت پروردگار خود نیز نمونه است. او هنگامی که از کارهای خانه فراغت می یافت به عبادت می پرداخت؛ نماز و دعا برای دیگران و تضرع و زاری به درگاه خداوند. او آنقدر بر پاهایش به عبادت می ایستاد که پاهایش تاول می زد. او در نماز از خشیت خدا می لرزید و نفسش به شماره می افتاد و فرزندان خردسالش شاهدی بر اعمال مادر خویش بودند که در هنگام دعا، هیچکس را از دعای خود بی نصیب نمی کرد مگر خودش را. امام حسن(ع) در مورد عبادت مادرش می فرمود: مادرم را می دیدم که شب های جمعه در محراب عبادتش ایستاده و تا طلوع صبح به رکوع و سجود به سر می برد. خود می شنیدم که او برای مردان و زنان مؤمن دعا می کند و حتی آنان را نام می برد و جهت برطرف شدن گرفتاری ها و برآورده شدن خواسته هایشان بسیار دعا می کرد و برای خویش سخنی نمی گفت و دعایی نمی کرد. عرض کردم: مادرم چرا برای خود همانند دیگران دعا نمی کنی؟ جواب داد: فرزندم! اَلجار ثُمَّ الدّار، اول همسایه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را. (بحارالانوار، ج43، ص81) بدین ترتیب فاطمه(س) نوع دوستی و احترام به همسایگان را به فرزندش عملاً یاد می داد. فاطمه(س) ایثار محض بود و زیباترین سرمشق بخشش، و اینها درس هایی است که بیش از همه حسنین و زینبین(ع) از آنها بهره مند می شدند.
خانة فاطمه(س) جذابیت و نورانیتی داشت که پیوسته رسول الله(ص) به سوی آن خانه جذب می شد. این نورانیت که پیامبر(ص) نمی توانست آن را درجای دیگری بیابد نور عرفان، نور معرفت حق بود. به وضوح معلوم است که در خانة فاطمه چون محیط مُصفّی و مطهّر است، زمینه و شرایط برای دریافت اشراقات راحت تر است و نور خدا در این خانه بهتر دیده می شد. محور توجه رسول خدا(ص) به خانة فاطمه(س) خود فاطمه است و نوری که در آن خانه می دید نور حقیقت توحید بود. این چه مشکاتی و چه مصباحی و کدامین زجاجه و روغنی است که هیچ گاه تمام نمی شود. در خانة فاطمه(س) چراغی روشن بود در مشکاتی که این مشکات حقیقت نور بود. عرفان او به حق، عبادتش، مجاهدتش در راه حق، سختی ها و مشقت هایی که در عمر کوتاه و پر بارش در راه خدا بر خود هموار نمود، فرزندداری و تربیت فرزندانش، همسرداری و مادری اش، استغراق و خلوص کاملش در حق باعث شده بود انسان هایی که در اطراف او رشد می کردند از وجود نورانی او نور بگیرند و دارای عزت و کرامت نفسی مطمئن و قوی شوند. به همین دلیل بود که حسین(ع) در صحرای کربلا و رو به روی خیل عظیم دشمن فریاد می زند: دامنی که مرا پرورش داده است، ذلت را بر من نمی پسندد. (ارشاد، ص 450)

آیاتی از قرآن دربارة فاطمه(س)
آیاتی در شأن فاطمه و دیگر افراد اهل بیت رسول خدا(ص) نازل شده است که مصداق اَتَمّ و اکمل آن آیات می باشند و آنان نمونة کامل موضوع آیه می باشند. برخی از آیات که در شأن آنان نازل شده اند:
آیة تطهیر: اِنّما یُریدُ الله لِیُذهِب عَنکُمُ الرِّجسَ اََهلَ البَیتِ و یُطَهِّرَکُم تَطهیراً (سوره احزاب، آیه 33) مصداق اهل بیت که مطهر و پاک می باشند فاطمه(س)، علی(ع) و حسنین: است.
بلاذری از انس بن مالک نقل می کند که پیامبر تا شش ماه پس از نزول این آیه در حال رفتن به نماز صبح از خانة فاطمه (س) می گذشت و می فرمود: الصَّلاة اَهلَ البیت (ینابیع المودة، ج1، ص 256) این حدیث را بسیاری از محدثان و مورخان و مفسران شیعه و سنی نقل کرده اند. منابع شیعی نیز آیه را به دنبال حدیث کساء مطرح می کنند که چون پیامبر اهل بیتش را در زیر کساء گرد آورد جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را برای پیامبر تلاوت کرد.
آیه مباهله: فَمَن حاجَّک فیه مِن بَعد ما جاءکَ مِنَ العِلم فَقُل تَعالوُا نَدعُ اَبناءَنا و اَبنائکُم و نِساءَنا و نسائکمُ و اَنفُسَنا و اَنفسَکُم ثُمَّ نبتَهِل فَتَجعَل لَعنَه الله عَلَی الکاذِبینَ (آل عمران، آیه 61) فاطمه تنها نساء نامی باشد.
این آیه نیز همانند آیة تطهیر بزرگترین و مهم ترین سند افتخار و فضیلت خاندان رسول خدا(ص) است که پروردگار آنان را برگزید و به عنوان شایستگان اسو ه های بشریت معرفی نمود.
آیات سوره دهر « ... وَیُطعمِونَ الطَّعام عَلی حُبِّهِ مِسکیناً و یتیماً و اسیراً....»
این آیات بخشی از سورة دهر است که در شأن علی(ع) و خانوادة آن حضرت نازل شده است. سیاق آیات، سیاق سرودن یک داستان است. داستان واقعی مردمی از مؤمنین که قرآن نامشان را ابرار خواند. و از پاره ای کارهاشان یعنی وفای به نذر و اطعام مسکین و یتیم و اسیرشان خبر داده، ایشان را می ستاید و وعدة جمیلشان می دهد.
آیة مودّت: قُل لا أسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلاَّ المَوَدّة فِی القُربی. (سورة شوری، آیة 23)
اهل بیتِ رسول الله کسانی هستند که خداوند مودت آنان را بر هر مسلمانی واجب کرده است و منظور از واجب کردن مودت اهل بیت تنها این است که محبت را وسیله ای قرار دهد برای اینکه مردم را به اهل بیت ارجاع دهد و اهل بیت مرجع علمی مردم قرار گیرند.
آیة «و آت ذَالقربی حَقَّه». (اسراء، آیه 26)
طبرسی با سلسله اسنادش از ابو سعید خدری صحابی رسول الله نقل می کند که وقتی این آیه نازل شد پیامبر فدک را به فاطمه بخشید. (تفسیرالدرالمنثور، ج 4، ص 177)
فاطمه در کلام و دیدة پدر: رسول خدا(ص) او را از همة فرزندانش و حتی از همة عزیزانش بیشتر دوست می داشت. چون از عایشه پرسیدند چه کسی نزد خدا از همگان محبوبتر است گفت: فاطمه. (شرح نهج البلاغه، ج13، ص 253)
و گفت: هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه جز پدرش ندیده ام. (حلیة الاولیاء، ص 42)
ابن جوزی به اسناد خود از حضرت علی(ع) نقل می کند که رسول خدا(ص) به فاطمه(س) فرمود: اِنَّ اللهَ یَغضَبُ لِغَضَبِکَ وَ یَرضی لِرِضاکَ به درستی که خداوند به خاطر غضب تو غضب می کند و به خاطر رضای تو راضی می شود. همچنین به طور متواتر از رسول خدا(ص) نقل شده که فاطمة سیدة نساء العالمین. (شرح ابن ابی الحدید، ج1، ص 265)
شایستگی فاطمه(س)، فضیلت ها و امتیازاتی که پیامبر اکرم(ص) و دیگران دربارة او گفته اند، تنها به علت انتساب او به پدرش همسر و فرزندانش نیست. بلکه فضایی که او را فاطمه کرده است از دستاوردهای خود اوست. آنچه او را شایستة این حرمت ساخت از خودگذشتگی ، پارسایی، زهد، دانش و دیگر ملکات انسانی است که در او به حد کمال بوده است و همة مورخان شیعه و سنی این امتیازات را برای وی درکتاب های معتبر خویش نوشته اند.
رسول خدا(ص) چون صفات عالی انسان را در فاطمه می دید و تربیت اسلامی را درکردار و رفتار و گفتار او مشاهده می کرد او را می ستود و دربارة او دعای خیر می گفت و گاه شدت محبت خود را به او، با بوسه بر سر و دست او نشان می داد. (مناقب آل ابی طالب، ج3، ص 333) برای اینکه منزلت و رتبه او را به مسلمانان نشان دهد، می فرمود: او پاره تن من است، کسی که او را بیازارد مرا آزرده است (صحیح بخاری، ج5، ص 26). چون از سفری برمی گشت نخست دو رکعت نماز در مسجد می خواند و به دیدن فاطمه می رفت و مدتی را در نزد او می نشست، سپس از زنان خود دیدن می کرد. وقتی قصد رفتن به سفر داشت آخرین نفری را که دیدار می کرد و از او خداحافظی می نمود فاطمه بود. و برای اینکه دیگران بدانند سرچشمه این محبت تنها عطوفت پدری نیست و او فاطمه را به خاطر دارا بودن صفاتی که از یک زن والامقام چون او انتظار می رود، دوست می دارد آنجا که باید وی را به وظیفة سنگینی که برعهده دارد، متوجه می سازد و پاداش او را به لطف پروردگار و رسیدن به نعمت های آن جهان حوالت می فرماید.

بیماری و رحلت رسول الله(ص)
رسول خدا(ص) چندی پس از بازگشت از حجة الوداع بیمار شد و سرانجام در روز 28 صفر سال 11 هجرت در خانة عایشه در حالی که سرش بر سینة علی تکیه داشت از جهان رحلت نمود. علی بن ابی طالب(ع) و عباس بن عبدالمطلب او را غسل داده و کفن کردند سپس گروه گروه مسلمانان آمدند و بر پیکر مطهر رسول خدا نماز خواندند. آنگاه پیامبر را در همانجا که قبض روح شده بود، دفن کردند. برای زهرا که طاقت جدایی از پدر را نداشت، زندگانی پس از مرگ او چه اندازه سخت و دشوار بود.
پیامبر اسلام(ص) آن آخرین برگزیدة خداوند در مدتی محدود با الطافی ربّانی به هدف اعلای خود که ابلاغ آخرین رسالت عظمای تکامل انسانی بود، توفیق یافت و آنگاه به جهان برین و بارگاه رفیق اَعلی شتافت. پس از غروب این خورشید درخشان تا حدود نیم قرن جهان پیچیده ترین حوادث تاریخ بشری را به خود دید. در این بُرهة حساس از تاریخ بشری، هم زمان با وجود انسان های با ایمان و عشاق وفادار به دین حنیف اسلام، جمعی زرپرست و شرانگیز و سلطه گر سر کشیدند و میدانی که رسول اکرم(ص) با تلاش صمیمانة خود و دودمان و یاران با ایمانش برای مسابقه در خیر وکمال در مسیر یک تمدن جهانی برای انسان ها آماده کرده بودند، به جولانگاه خودخواهی ها و خودکامگی ها تبدیل نمودند. هوی و هوس های مسموم دوران جاهلیت که در درون فرصت طلبان خودمحور حبس شده بود سرکشید و در فضای جامعة نوبهار اسلامی به شدت وزیدن گرفت.
هنوز پیکر رسول خدا به خاک سپرده نشده بود که جریان سقیفة بنی ساعده پیش آمد و حق علی غضب گردید و جریان سقیفه با به خلافت رسیدن ابوبکر به پایان رسید.
پس از آن برای بیعت گرفتن از افرادی که در خانة فاطمه جمع شده بودند به سوی آن خانه هجوم بردند و افراد خانه را تهدید به سوختن نمودند و حمله به خانه آغاز شد ناگهان چهره ای مانند چهرة رسول خدا از پشت در خانه ظاهر شد در حالی که هاله ای از اندوه آن را فراگرفته و آثار رنج و الم از خطوط صورتش نمایان بود و از دیدگانش برق سرشک می جست و با خشمی عمیق آرام و سنگین، اندوهگین و داغدار به سوی قبر پدرش رفت. او پدرش را از میان قبر فرا می خواند و با صدای ناله ای آمیخته با سرشکی تلخ بار فریادی کشید: بابا یا رسول الله! بعد از تو از پسر خطاب و پسر ابی قحافه چه ها که دیدیم؟!
مهاجمین به خانه نتوانستند از علی(ع) بیعت بیگرند. شبها همسر و فرزندانش را به درب خانة انصار می برد تا آنها را به یاری بخواند امّا انصار می گفتند ما بیعت کرده ایم اگر علی(ع) پیش از وی برای بیعت به ما مراجعه می کرد، با هیچکس جز او بیعت نمی کردیم. علی(ع) گفت: آیا باید رسول خدا را دفن نشده در خانه اش می گذاشتم و بر سر فرمانروایی پس از او با مردم محاجّه می کردم؟ و فاطمه می گفت: ابوالحسن جز آنچه می بایست و شایستة او بود، نکرد و آنها کاری کردند که تنها خدا حسابرس و درخواست کننده از آنان است. پس از آن علی در خانه نشست و به جمع آوری قرآن مشغول گردید.

فدک
هنوز چندی از این جریان نگذشته بود که حادثة دیگری رخ داد. قطعة زمین فدک که با نیروی نظامی گرفته نشده بود و خالصة حضرت به حساب می آمد و رسول خدا آن را به دخترش فاطمه داده بود (تفسیر درالمنثور، ج4، ص177) با تشخیص خلیفه که فدک ملک شخصی نیست و نباید در دست دختر پیامبر بماند از فاطمه گرفته شد و عاملان او را از فدک بیرون راندند. علی(ع) بعدها در نامه ای به عثمان بن حنیف می نویسد: «بلی کانت فی اَیدینا فَدک مِن کل ما اَظلّتهُ السّماء» آری از همة آنچه آسمان بر آن سایة انداخت تنها فدک در دست ما بود.
فاطمه(س) علی(ع) و امّ ایمن را به عنوان شاهد به خلیفه معرفی کرد که فدک را پدرم به من بخشید. اما خلیفه گواهان او را نپذیرفت و فدک را به تصرف حکومت درآورد.
فاطمه برای احقاق حقش بسیار کوشید او می دانست این اجتهاد مقابل نص، نخستین و آخرین اجتهاد نیست. فردا اجتهادی دیگر پیش می آید و ... آنگاه چه کسی ضمانت خواهد کرد که خلیفة دیگری با اجتهاد خود دگرگونی های اساسی در دین پدید نیاورد؟ پیش بینی فاطمه(س) درست درآمد. چهل سال بعد تغییراتی بنیادی در حکومت پدید آمد که کاملاً مخالف سنّت پیامبر و حتی برخلاف سیرت جاری عصر راشدین بود.
فاطمه چون دانست که ابوبکر از نظر خود نمی گذرد تصمیم گرفت که شکایت خود را در مجمع عمومی مسلمانان مطرح کند و مسجد را برگزید که تنها مرکز دادخواهی بود و شکوة خود را بر مسلمانان عرضه نمود.
فاطمه(س) در حالی که جمعی از زنان خویشاوندش اطراف او را گرفته بودند وارد مسجد شد. ابوبکر نیز با گروهی از مهاجران و انصار در مسجد بود میان فاطمه و حاضران چادری آویختند. فاطمه(س) نخست ناله ای کرد که مسجد را لرزاند و حاضران به گریه افتادند؛ آنگاه لختی خاموش ماند تا مردم آرام گرفتند و سپس سخنان خود را آغاز کرد. سخنان او شیوا، بلیغ، گله آمیز، ترساننده و آتشین بود. خود یک سند معتبر تاریخی است و در کتاب های معتبر علمای شیعه و اهل سنت ضبط شده است. خطبه مفصل است و رئوس مطالبش عبارت است از: سپاس و ستایش خدا، شهادت به یگانگی پروردگار و توحید استدلالی، گواهی به نبوت رسول الله(ص) و وصف او با تصریح لفظ پدرم، گزارش اوضاع جاهلیت، دستاوردها و اقدامات رسول الله(ص) گزارش دوران رسالت تا رحلت او، التفات به مهاجران و انصار و وصف خدمات و کارهای آنان در خدمت رسول الله(ص)، وصف قرآن، فلسفة اسلام، علل احکام، سفارش به تقوا و اطاعت از احکام الهی، معرفی خود، جایگاه علی(ع) در برابر حوادث، ظهور نفاق پس از رحلت رسول الله(ص) و انحراف از راه او، سرزنش آنان و مطرح کردن موضوع ارث خودش از رسول الله استدلال و استناد به آیات قرآن برای اثبات گفتة خود، روی کردن به قبر رسول الله(ص) و تمثل جستن به شعر صفیه دختر عبدالمطلب، نادرست شمردن ادعای ابوبکر با استناد به قرآن، روی کردن به سمت انصار و یاری خواستن از آنان و در آخر سرزنش آنان به جهت سکوتشان.
متن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 837]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن