تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راض...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799291227




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مقالات دین و اندیشه : داروخانه ی معنوی ، ارتباط با خدا


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:
سلام بر دوستان عزیز
 
در این تاپیک مقالاتی

مفید به نظر میان رو براتون بزارم
شاید بعضیاشون طولانی باشن ولی
به خوندنش می ارزه
توجه داشته باشید که هر ارسال یک مقاله هست و به ارسال بعدی ربطی ندارد
با تشکر



دقت کن! ببین حلال است یا حرام؟
(لقمه حرام زیر ذره بین-2)


فرهنگ اسلام، فرهنگ پاکیزه پروری و حلال خوری است. دقت در آیات و روایات ما را بر آن می دارد که در نوع و راه کسب اموالی که در طلب آنها شب و روز در ت*****م دقت و تامل ویژه ای کنیم تا مبادا آنچه به دست می آوریم مصداق مال یا همان لقمه حرامی باشد که عتاب و عقاب ویژه ای را به خود اختصاص داده است. آنچه در ادامه می آید نمونه ای از آیات و روایاتی است که ما را به دقت در کسب حلال و جدیت در پرهیز از کسب حرام، ترغیب و تشویق و گاهی هم تهدید می کنند.



دقت کن! ببین حلال است یا حرام؟ در آیه 24 سوره عبس می خوانیم: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ»؛ پس انسان باید با دقت در خوراكش نظر کند.
برخی از مفسران معتقدند كه منظور از نگاه كردن به مواد غذایى، این است كه انسان هنگامى كه بر سر سفره مى‏نشیند دقیقا بنگرد این غذایی که در پیش روی اوست؛ خودش یا دیگری از چه راهى تهیه كرده است؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟(1)

بگو از کجا آورده ای رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در روز قیامت، احدی قدم از قدم بر نمی دارد تا به این چهار سوال پاسخ دهد:
اولین سوال از عمر اوست که آن را در چه راهی مصرف کرده است. سوال دوم از فرصت و توان جوانی است که او در چه مسیری خود را پیر و فرتوت کرد. سومین سوال از اموال و دارایی هاست. از او می پرسند که از کجا آوردی و در چه راهی خرج کردی و در آخر از او خواهند پرسید که با محبت ما اهل بیت چه کردی؟
(2)

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]امام صادق علیه السلام در سخنی گهربار فرمودند: «مَا عِنْدَاللَّهِ شَیْ‏ءٌ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ»؛ دو عمل از برترین اعمال در پیشگاه خداوند متعال هستند یکی از آن دو، پرهیز از حرام خواری است و دیگری پاکدامنی [/align]
آنچه از این روایت شریف منظور ماست فراز سوم از آن است که حضرت فرمود: «وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ كَسَبَهُ» این روایت هشداری است به تمام انسانها که در کسب خود دقت کنند و خود را برای پاسخ به این سوال آماده کنند که در آن روز نه چندان دور، تک تک ما را مخاطب ساخته و می گویند: بگو از کجا آورده ای؟

از برترین عبادات کسب نان حلال است امام صادق علیه السلام در سخنی گهربار فرمودند: «مَا عِنْدَاللَّهِ شَیْ‏ءٌ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ»؛ دو عمل از برترین اعمال در پیشگاه خداوند متعال هستند یکی از آن دو، پرهیز از حرام خواری است و دیگری پاکدامنی.
آنگاه در ادامه، سخنی را از جناب سلمان فارسی(ره) نقل کردند و چون امام معصوم آن را با لحن تایید آمیز نقل کرده است؛ از نظر ارزش به مانند کلام خود آن حضرت ارزشمند و معتبر است.
امام صادق علیه السلام فرمود: از سلمان فارسی که درود خدا بر او باد پرسیدند؛ کدامین اعمال نزد خداوند متعال برترین اعمالند؟ سلمان (ره) پاسخ داد: الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ خُبْزٌ حَلَال(3)؛ ایمان به خدا و نان حلال.

دهان از حرام باز گیر

لقمان حکیم که درود و رحمت خدا بر او باد به فرزندش گفت: عزیز دلم! من در خدمت چهارصد پیامبر بوده و از محضر آنها بهره ها برده ام. پسرم! من از بین سخنان گهرباری که از آنان شنیده ام چهار فراز آن را گلچین کرده و به تو می گویم:
اول اینکه وقتی در نماز و گفتگوی با پروردگار عالمیان هستی حضور قلبت را حفظ کن. دیگر اینکه هنگام خوردن، مراقب باش حرام نخوری. سوم اینکه در خانه مردم، چشمت را از نگاه به اهل و عیال آنها که به تو نامحرمند فروبند و آخر اینکه در بین مردم مراقب زبانت باش.(4)
آنچه از این روایت شریف مورد نظر است قسمت سوم آن است که فرمود: «إذا كُنْتَ عَلَی المائدةِ فَاحفَظْ حلقَكَ»؛ مراقب باش، حرام نخوری!

کسب حلال از سخت‌ترین کارهاست روزی امام صادق علیه السلام به خادم خود مُصادِف، هزار دینار داد و به او فرمود آماده شو تا برای تجارت و کسب درآمدی به مصر سفر کنی. مصادف آن پول را گرفت و با آن کالایی خرید و همراه با کاروان تجار مدینه، روانه مصر شد.
وقتی به نزدیکی های مصر رسیدند قافله ای از مصر به آنها نزدیک شد و ملاقاتی بین آنها صورت گرفت. اعضاء آن قافله از مقدار و نوع کالاهای ایشان سوالاتی کردند. پس از آنکه از نوع آن مطلع شدند به کاروان مدینه مژده دادند که کالای شما در مصر یافت نمی شود و مردم مصر هم شدیدا به آن نیازمند هستند.
تجار مدینه هم که دیدند وضع چنین است با هم دست به یکی کرده و هم قسم شدند که این کالای کمیاب و ضروری مردم را به کمتر از دو برابر به مردم آن سامان نفروشند. همینطور هم شد؛ مایحتاج ضروری و نایاب مردم را به دو برابر قیمتِ خرید به آنها فروختند و سرمست از این معامله شیرین به مدینه بازگشتند.

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]امام علیه السلام برای بیان حقیقت کار و تربیت همه تجار و بازرگانان خُرد و کلان، جمله ای کلیدی به مصادف فرمودند که «یَا مُصَادِفُ مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ»(5) ؛ مصادف! بدان که کسب حلال از جنگ تن به تن هم سخت تر است [/align]
مصادف، با دو کیسه پر از پول، خدمت امام صادق علیه السلام رسید. او که گمان می کرد برای این تجارت پرسودش مورد تشویق امام قرار خواهد گرفت به امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایتان شوم؛ این دو هزار دینار، تقدیم شما که یک هزار دینار آن اصل سرمایه ایست که شما به من دادید و دیگری سود تجارتی است که با این سرمایه به دست آوردم.
امام صادق علیه السلام به او فرمود: اما این مقدار سود برای این سرمایه، سودی غیر عادی و زیادی به نظر می رسد؛ بگو ببینم تو با این پول چه کردی؟
مصادف، تمام جریان مصر را برای امام صادق علیه السلام تعریف کرد. سخن او که به پایان رسید امام با دلخوری به او فرمود: سبحان الله! با هم دست به یکی کردید که کالای ضروری مسلمانان را چون کمیاب است و آنها هم نیاز دارند به دو برابر قیمت به آنها بفروشید؟!
سپس امام صادق علیه السلام فقط یکی از کیسه ها را برداشت و فرمود: این اصل سرمایه ای که به تو دادم و من هیچ نیازی به این سودی که تو اینگونه به دست آورده ای ندارم. آنگاه امام علیه السلام برای بیان حقیقت کار و تربیت همه تجار و بازرگانان خُرد و کلان، جمله ای کلیدی به مصادف فرمودند که «یَا مُصَادِفُ مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ»(5) ؛ مصادف! بدان که کسب حلال از جنگ تن به تن هم سخت تر است.
نکته ای در این روایت شریف: اینکه امام صادق علیه السلام، کسب روزی حلال را با جنگ تن به تنِ دو شمشیرزن، مقایسه می کند شاید علتش این باشد که ما کاری سخت‌تر و پر خطرتر از این کار نداریم؛ کاری که نتیجه‌اش یا کشته شدن با تیغ دشمن است یا پیروزی با زخم و پارگی بدن است. وقتی امام، کسب لقمه حلال را با چنین کاری مقایسه کرده و آن را به مراتب سخت‌تر از این معرفی می‌نماید این خود بهترین گواه بر این است که هیچ کاری به دشواری کسب حلال نمی رسد.

خلاصه با تاملی در آیات و روایاتی که در باب کسب حلال و حرام رهنمودهایی مهم، ارائه می دهند؛ به این ضرورت پی می بریم که باید در منبع کسب و روش درآمد خود به دقت نظر کنیم که اگر همه، بخش و یا حتی ذره ای از آن بر اساس شرع و آیین مقدس اسلام نبود فورا در جهت رفع و اصلاح آن بکوشیم. زیرا در آن روزی که زیاد دور نیست ذره ذره آن به حساب خواهد آمد و به طور جدی مشکل ساز خواهد شد.
امید پیشگر
بخش احکام اسلامی تبیان

منبع:
تفسیر نمونه، ج‏26، ص 145
امالی صدوق (ره) مجلس10 حدیث9
بحارالأنوار، ج 63، ص314 و مانند آن در الکافی ج2 باب العفة
تحریر المواعظ العددیة، ص: 366
الکافی ج5 ص161

نحوه زینت در خاج از منزل

«کلمه حجاب، هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب.» بیشتر استعمالش به معنی پرده است. از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است. در قرآن خورشید در پشت پرده مخفی شد. (سوره ص، آیه 32)



امام علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود: در میان مردم باش و کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن.(1)
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است بکار رفته است. بهتر بود این کلمه عوض نمی شد و همان کلمه پوشش را بکار می بردیم. زیرا چنانکه گفته شد معنی شایع لغت حجاب، پرده است، و اگر در مورد پوشش بکار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد. در ایران قدیم و هند قدیم حبس زن مطرح بوده ولی در اسلام نه.
از آیات دیگری که در خصوص حجاب و پوشش اسلامی نازل شده است آیه 53 از سوره احزاب است. در این آیه چنین آمده است: یا ایها الذین آمنوا... اذا سالتموهن متاعاً فسالوهن من وراء حجاب؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید... هنگامی که از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله از موردی سؤال می کنید مستقیماً رو به رو نشوید و از پشت حجابی؛ این کار را انجام دهید. به منظور درک دقیق محتوای آیه مذکور بجاست ابتدا شأن نزول آیه مرور نشود: در این آیه، صراحتاً کلمه حجاب ذکر شده است. به همین دلیل این آیه نزد قرآن پژوهان و قدما آیه حجاب نامیده شده است.

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]ممکن است عده ای از این آیه این برداشت را داشته باشند که زنان می بایست در پس پرده باشند و از خانه بیرون نروند. در حالی که منظور از پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقهاء هم موید همین مطلب است و در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است [/align]
شان نزول آیه حجاب عرب های مسلمان بی پروا وارد اتاق های پیغمبر می شدند. زن های پیغمبر(صلی الله علیه و آله) هم در خانه بودند. آیه نازل شد که اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید، و اگر برای صرف غذا دعوت می شوید به موقع بیایید و بعد هم برخیزید و بروید و به قصه گویی و صحبت های متفرقه، وقت نگیرید زیرا این امور پیغمبر را ناراحت می کند و او شرم می کند شما را از خانه خود بیرون کند ولی خدا از شما شرم نمی کند و ثانیاً وقتی می خواهید چیزی از زنان پیغمبر بگیرید از پشت پرده بخواهید بدون اینکه داخل اتاق شوید. این کارها برای پاکیزگی دل شما و دل آنها بهتر است. شما نباید پیامبر را آزار دهید و نه زنان او را پس از درگذشت پیغمبر، به زنی بگیرید که این کارها در نزد خدا بزرگ است.
علامه مرتضی مطهری در تفسیر این آیه می نویسد:
دستور «حجاب» که در این آیه آمده غیر از دستور «پوشش» است که مورد بحث ما (در مسئله حجاب و پوشش اسلامی) می باشد.
دستوری که در این آیه ذکر شده است راجع به سنن خانوادگی و رفتاری است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد. طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود، بلکه اگر چیزی می خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند. این مساله ربطی به بحث «پوشش» که در اصطلاح فقه نیز تحت عنوان «ستر» نه «حجاب» نامیده می شود، ندارد.(2)
ممکن است عده ای از این آیه این برداشت را داشته باشند که زنان می بایست در پس پرده باشند و از خانه بیرون نروند. در حالی که منظور از پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقهاء هم موید همین مطلب است و در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب بکار برده باشد.


آیه ای که در آن، کلمه حجاب به کار رفته است مربوط به زنان پیامبر اسلام است. در قرآن کریم درباره زنان پیامبر دستورهای خاصی وارد شده است. اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود: یا نساء النبی لستن کاحد من النساء؛ یعنی شما با سایر زنان فرق دارید. اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان در خانه های خود بمانند و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و س*ی*ا*س*ی در کار بوده است.
اسلام می خواسته زنان پیامبر که احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل س*ی*ا*س*ی و اجتماعی واقعی نشوند. یکی از امهات المؤمنین، عایشه بود که از این دستور تخلف کرد و ماجرای س*ی*ا*س*ی ناگواری برای جهان اسلام بوجود آورد.
به نظر من سرّ اینکه زنان پیامبر حتی بعد از پیامبر نباید با شخص دیگری ازدواج کنند همین است. یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده نکند و ماجراها نیافریند.(آیه 54 سوره احزاب) می فرماید: و اذا سئلتمون متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب؛ این آیه مربوط به زنان پیامبر اسلام است. یعنی اگر از آنها(زنان پیامبر) متاع و کالای مورد نیاز مطالبه می کنید از پشت پرده از آنها بخواهید.(3) هیچگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از مشارکت مفید و سازنده زنان در فعالیت های اجتماعی ممانعت به عمل نمی آورد. حضور فعال فاطمه زهرا سلام الله علیها در عرصه های مختلف مبارزات س*ی*ا*س*ی و فعالیت های اجتماعی نمونه بارزی از رویکرد وحیانی بر مشارکت اجتماعی زنان به شمار می آید.

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]که زینت‌های زن دو نوع است: آشکار و پنهان. براساس این آیه پوشاندن نوع اول واجب نیست. پوشاندن زینت های نوع دوم واجب است [/align]
بنابراین همانطور که گفته شد آیه حجاب اولاً در مورد زنان پیامبر صلی الله علیه وآله است و نباید آن را دلیلی برای پرده نشین کردن زنان دانست و ثانیاً این آیه مغایرتی با مشارکت و فعالیت های اجتماعی زن ندارد. ثالثاً این آیه در پی مقابله با عرف و عادت غلطی بوده است که در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) رایج بوده است.(یعنی بدون اجازه وارد خانه پیامبر شدن)
زینت در قرآن و سنت همان طور که در آیه خمار (آیه 31 سوره نور) آمده زنان مؤمنه از آشکار کردن زیور و زینت های پنهان خود در برابر نامحرم منع شده اند (ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها) سئوال این است که مفهوم واقعی زینت از نظر قرآن و روایات چیست؟ در این اجمال نگاهی کوتاه بر این مهم موجب پاسخگویی به سؤالات و ابهامات عدیده ای در این زمینه خواهد شد. از آیه مذکور چنین بدست می آید که زینت‌های زن دو نوع است: آشکار و پنهان. براساس این آیه پوشاندن نوع اول واجب نیست. پوشاندن زینت های نوع دوم واجب است. اینکه زینت پیدا و زینت پنهان کدامند باید مورد بحث قرار گیرد. آنچه از روایات متعدد اسلامی در این باره بر می آید این است که زینت های آشکار مربوط به زینت هایی است که به چهره و کفین (دو دست تا مچ) مربوط شده و پوشاندن آنها موجب دشواری و حرج است. اگر چه مقلدان در این باره به دلیل اختلاف نظر فقهاء می بایست به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه نمایند، اما ذکر این روایات گویای این واقعیت است که پوشاندن زینت های آشکار (چهره و کفین) واجب نیست، مگر موجب فساد شود.


به روایاتی در این خصوص توجه کنید (برای رعایت اختصار از آوردن متن عربی روایات خودداری می شود).
از امام صادق علیه السلام سئوال شد، مقصود از زینت آشکار که پوشاندنش برای زن واجب نیست چیست؟ فرمود: زینت آشکار عبارت است از سرمه و انگشتر.(4)
و نیز از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب و دست ها، النگو. سپس فرمود زینت سه نوع است: یکی برای همه مردم است و آن همین است که گفتیم. دوم برای محارم است و آن جای گردن بند به بالاتر و جای بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتی است که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن است.(5)
علامه مرتضی مطهری در کتاب گران سنگ خود مسئله حجاب از روایات فوق چنین نتیجه می گیرد که: این روایات می فهماند که برای زن پوشانیدن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست حتی آشکار بودن آرایش های عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد نظیر سرمه و خضاب که معمولا زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آن ها یک عمل فوق العاده (دشوار) به شمار می رود، نیز مانعی ندارد.
همچنین علامه طباطبایی تصریح می کند: مقصود از زینتین (در آیه لایبدین زینتهن) مواضع زینت است. زیرا آشکار نمودن خود زینت به تنهایی مثل دستبند و النگو حرام نیست پس منظور از نمایان ساختن زینت، ظاهر کردن مواضع و جایگاه زینت است.(6)
3. آیه جلباب در آیه 59 سوره احزاب چنین آمده است: خداوند پیامبر را اول به همسر و دخترانش و سپس به سایر زنان مأمور ابلاغ و اصلاح در حجاب امر می کند.
ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمان بگو که روسری های خود را بر خود بپوشند (نزدیک کنند)، که به این وسیله محتمل تر است که شناخته شوند و رنجانده نشوند و خداوند آمرزگار مهربان است. مفسران و ارباب لغت چند معنی برای جلباب ذکر کرده اند:
1. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.
2. مقنعه و خمار (روسری).
3. پیراهن گشاد.

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]کلمه جلابیت جمع جلباب است و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود و منظور از جمله پیش بکشند مقداری از جلباب خود را، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد [/align]
قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشانند. به نظر می رسد از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است.
کلمه جلابیت جمع جلباب است و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود و منظور از جمله پیش بکشند مقداری از جلباب خود را، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد. ذلک ادنی ان ... یعنی پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزدیک تر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند دیگر اذیت نمی شوند، یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنان نمی گردند... در آن زمان حجاب وجه تمایز زنان مسلمان از کنیزان و یهود و نصاری بود چون کنیزان در آن دوره حجاب نداشتند بعد از نزول آیه فوق زنان انصار طوری از خانه ها بیرون شدند که سر تا پایشان پوشیده بود.(7)
منظور از فعل یدنین (نزدیک کنند) در آیه حجاب این است که زنان «جلباب» و چادر را در حدی به خود نزدیک سازند که آنان را محفو0داشته و مانع آشکار شدن زینت ها و لباس های زیر آنان شود. به عبارتی نباید زیبایی ها و برجستگی های بدن زن نگاه و نظر نامحرم را جلب نموده و از رضایت تلویحی زن از معاشرت با مردان بیگانه حکایت کند.
شان نزول آیه جلباب

در تفسیر علی بن ابراهیم در مورد شأن نزول این آیه چنین می خوانیم؛ آن ایام زنان مسلمان به مسجد می رفتن و پشت سر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نماز می گزاردند. هنگام شب موقعی که برای نماز مغرب و عشا می رفتند بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سرراه آنها می نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار می دادند و مزاحم آنان می شدند، آیه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند. (مطهری در کتاب مساله حجاب ص 161 می نویسد: آنچه از این آیه (آیه جلباب) استفاده می شود این است که طوری لباس بپوش که بیماردلان به تو طمع نکنند).
بنابراین آنچه بطور خلاصه از آیه جلباب (و نیز آیه 32 سوره احزاب) (8) بدست می آید این است که زنان مسلمان باید سر تا پایشان با چادر یا عبایی بلند پوشیده شده و پوشش و رفتار و گفتارشان به گونه ای با وقار و متانت توأم گردد که از جلب توجه منافقان و بیماردلان پیشگیری نماید.
لازم بذکر است که در آیه 32 احزاب گرچه زنان پیامبر مورد خطاب قرار گرفته اند اما بدون شک این حکم عام است و شامل همه زنان مسلمان می شود و تاکید آیات بر زنان پیامبر بیشتر به عنوان نقش الگویی زنان پیامبر است. چرا که آنان می بایست به عنوان سرمشق زنان مسلمان قرار گیرند.

پاورقی ها:
1- سوره نور – آیه 31.
2- مساله حجاب – علامه مرتضی مطهری – ص 171 .
3- برگرفته از علامه مرتضی مطهری – مسئله حجاب – صص 79-80 .
4- کافی – ج 5- ص 521
5- تفسیر صافی ذیل آیه 31 سوره نور – نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی.
6- تفسیر المیزان – ج 15 – ص 111 .
7- المیزان - - ج 16 – ص 517 .
8- ترجمه بخشی از آیه 32 سوره احزاب ... به گونه ای هوس انگیز، با خضوع و نرمش سخن نگوید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.
[b]احمد رزاقی
بخش احکام اسلامی تبیان

گروهی که پیامبر را نمی بینند!





اگر کسی همه عمرش را عبادت کند و همه امورش را اصلاح کند و هیچ دلیلی برای رفتن به جهنم نداشته باشد... اما پدر و مادرش از او راضی نباشند؛ میان جهنم و بهشت، سرگردان می‌ماند.



امر به معروف و نهی از منکر، چند شیوه دارد: اول، از درون بپذیری که از کار ناپسند کسی ناخشنودی.
دوم، سعی کنی او را آگاه کنی؛ چون بسیاری از مردم، یا نمی‌دانند گناه می‌کنند یا اندازه و مجازاتش را نشنیده‌اند.
سوم، اگر دیدی حرفت را نمی‌پذیرد، تنهایش بگذاری تا در تنهایی، پشیمان شود.
چهارم، با شیوه‌های گوناگون زبانی، او را پشیمان کنی.
پنجم، وسایل و زمینه‌های مناسب را از او دور کنی تا نتواند گناه کند.
ششم، ممکن است با دانستن همه نکته‌ها، از سر لجبازی با خدا و آسیب رساندن به آداب دینی، با تو گلاویز شود... چاره‌ای جز تنبه او نداری.
هفتم، اگر وجود گناهکاری چنان شهر و اطرافیانش را فاسد کند که راهی جز اعدام او نماند؛ می‌توانی با اجازه از امام معصوم، اقدام کنی.

دیدار خویشان اگر همه امور زندگی‌ات منظم است، ایمانت را هم از دست نداده‌ای؛ اما فقیری و به هر دری می‌زنی، پریشانی‌ات اصلاح نمی‌شود، به دیدار خویشان و بستگانت برو که دیدار نزدیکان، کم کم فقر و آشفتگی‌ات را اصلاح می‌کند.
ما با همین شیوه زندگی و دین‌داری ناتماممان دچار مشکلیم... مراقب باش دیدار خویشانت را ترک نکنی که خداوند، کسی را که از خویشانش فاصله می‌گیرد، لعنت کرده و نمی‌گذارد فرشتگانش، امور او را اصلاح کنند.
می‌دانی که وقتی می‌خواهی ارتباطت را با بستگانت ادامه دهی؛ بعضی از آنان نمی‌خواهند و ارتباط را قطع می‌کنند... مهم نیست، تو سماجت کن که خدا، تو را بیشتر دوست خواهد داشت.

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]- نمی‌دانم چه کنم... دوست دارم در کنار شما با دشمنان اسلام جهاد کنم و مادرم مضطرب است و اجازه نمی‌دهد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) پاسخ داد:برگرد که یک شب آرامش مادرت در کنار تو، از یک سال جهاد در راه خدا ارزشمندتر است[/align]
مقام پدر و مادر یکی از قانون‌های خداوند در دنیا این است که اگر پدر و مادرت از تو دلگیر باشند؛ تا دلشان را به دست نیاوری، همه کارهایت گره خواهند خورد.
اگر کسی همه عمرش را عبادت کند و همه امورش را اصلاح کند و هیچ دلیلی برای رفتن به جهنم نداشته باشد... اما پدر و مادرش از او راضی نباشند؛ میان جهنم و بهشت، سرگردان می‌ماند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: روز قیامت که برسد؛ جز سه گروه، همه مرا خواهند دید: کسانی که مداوم شراب خورده‌اند... کسانی که بارها اسم مرا شنیده‌اند و صلوات نفرستاده اند و گروهی که نتوانسته اند پدر و مادرشان را راضی کنند .
هنگام جنگ با مشرکان بود که جوانی خود را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) رساند و گفت:
- نمی‌دانم چه کنم... دوست دارم در کنار شما با دشمنان اسلام جهاد کنم و مادرم مضطرب است و اجازه نمی‌دهد.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) پاسخ داد:برگرد که یک شب آرامش مادرت در کنار تو، از یک سال جهاد در راه خدا ارزشمندتر است.

گفتگوی حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) با یکی از علاقه مندان پدر و مادرم، کافرند و دینم را قبول ندارند... آیا باید به آنان هم خوبی کنم؟
بله... حتی اگر پدر و مادری کافر باشند هم وظیفه داری هنگام زندگی، به آنان احترام بگذاری و پس از مرگ، خوبی‌هایت را به روحشان هدیه کنی- *
امام محمد بن علی باقرالعلوم(علیه السلام) می‌فرماید :خداوند حتی به یک نفر از ما اجازه نداده سه چیز را ترک کنیم: برگرداندن امانت به صاحبش(حتی اگر فاسد باشد) ... وفا کردن به پیمان(حتی اگر طرف پیمان، فاسد باشد) ... و احترام به پدر و مادر(حتی اگر فاسد باشند).
همسایه
اگر روزها را روزه باشی و شب‌ها را با عبادت بگذرانی اما همسایه‌ات را اذیت کنی، هیچ عبادت تو پذیرفته نخواهد شد.
همسایگانت را محترم بدان؛ هر چند کافر باشند.
یعقوب نبی(علیه السلام) پس از گم شدن یوسُفش، بسیار گریه کرد و وقتی فرزند دومش بِنیامین هم از مصر برنگشت، زبان به گِلِه ای عاشقانه باز کرد و به خداوند گفت:


- خدایا! ... آنقدر به خاطر یوسفم گریه کردم که چشمانم نابینا شدند؛ حالا بنیامین هم برنخواهد گشت؟!
خداوند پاسخ داد:
- نتیجه بی دقتی خودت را می‌بینی... روزی را در یاد داری که گوشت تازه‌ای را کباب کرده بودی و می‌دانستی که همسایه‌ات نیازمند و گرسنه است و بخشی از غذا را برای او نفرستادی؟

ایرادگیری پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)می‌فرماید : هر کس مؤمنی را به خاطر عیبی یا رخدادی سرزنش کند؛ تا پیش از مرگ، خودش دچار همان خواهد شد .
روز قیامت، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) که می‌داند امتش در طول زمان چه کرده‌اند، به خداوند می‌گوید:
- خدایا!... از تو خواهش می‌کنم بررسی اعمال امت مرا پیش چشم امت پیامبران دیگرت نکنی تا شرمنده مردم زمان نشوند...
خداوند مهربان، چنین پاسخ می‌دهد:
- ای حبیب من!... وقتی تو که بنده منی دلت نمی‌آید شاهد شرمندگی بندگانم باشی؛ من که آنان را آفریده‌ام چگونه شاهد باشم که حتی پیش تو هم شرمنده شوند... حسابشان را از تو هم پنهان می‌کنم.
گروه دین تبیان

منبع :
بازخوانی کتاب «یک عمر مسلمانی» منتشر شده به وسیله انتشارات امیرکبیر

عبادتی که شیطان به آن حساس است !


بعضی از آدم‌ها آنقدر از خدا می‌ترسند که همه عبادت و ذکرشان به خاطر شدت ترسشان از خداست... بعضی از آدم‌ها هم آنقدر به خدا امیدوارند که هیچ عبادتی را لازم نمی‌دانند و از هیچ گناهی پرهیز نمی‌کنند... هر دو گروه، اشتباه می‌کنند.



یاد خدا(ذکر) یاد خدا، مهم‌ترین سلاح تو در مقابل شیطان و وسوسه اوست. تلاش کن از یاد خدا غافل نشوی. می‌توانی مدام اسم‌های خدا را به بهانه‌های گوناگون بر زبانت ببری... یا مدام در دلت به خدا و مهربانی‌هایش فکر کنی.

مهم‌ترین ذکر خدا مهم‌ترین ذکر خدا، نماز است. یادت باشد که شیطان به خاطر سجده نکردن به آدم، از درگاه خدا رانده شده و بنابراین، به عبادتی که سجده داشته باشد، حسّاس است و بیش از هر جا، هنگام نماز، سراغت می‌آید تا هر طور که می‌تواند، ذکرت را نابود کند... برای همین است که در نماز، همه فکرهای دنیا به ذهنت می‌رسند!

معنای صحیح ذکر خدا اگر می‌خواهی به معنای درستش ذکر خدا را بگویی؛ بدان که باید چهار مرحله را بگذرانی:
اول همان واژه‌هایند که بر زبانت جاری می‌شوند: یا الله!... یا رحمان!... یا...!
دوم مرحله‌ای است که ذکر را بیش از یک بار می‌گویی و متوجه می‌شوی که تک و توک، بخشی از ذکر را با درک بهتر می‌گویی و این بخش، همان است که ذکر، دارد تلاش می‌کند به قلبت وارد شود.
سوم، در این بخش، قلب را عادت می‌دهی به ذکر و دیگر با یاد خدا آشناست و آشنایی‌اش پیوسته است.
مرحله آخر، جالب است. تا اینجا، «تو» بودی که به قلبت الهام می‌کردی ذکر بگوید... از اینجا به بعد، قلب تو(بیدار باشی یا خواب)، کار خود را می‌داند و ذکر را می‌گوید.
در این مرحله، بی آنکه تصمیم بگیری، یاد خدا از تو جدا نخواهد شد.


گناه، لذت دارد؛ آدم‌ها هم که نمی‌توانند گناه نکنند... اما وقتی در دلشان از مجازات خدا نگران باشند، نمی‌توانند از گناهی لذت کامل ببرند. آدمی هم که از گناه لذت کافی نبرد، آرام- آرام، از گناه کردن پرهیز می‌کند تا نگرانی آخر گناه، کامش را تلخ نکند. خوبی خوف این است




بیم و امید(خوف و رَجا) بعضی از آدم‌ها آنقدر از خدا می‌ترسند که همه عبادت و ذکرشان به خاطر شدت ترسشان از خداست... بعضی از آدم‌ها هم آنقدر به خدا امیدوارند که هیچ عبادتی را لازم نمی‌دانند و از هیچ گناهی پرهیز نمی‌کنند... هر دو گروه، اشتباه می‌کنند.
امیر مؤمنان علی بن ابیطالب(علیه‌السلام) می‌فرمایند :
پسرم!... فکر کن اگر به اندازه اهل زمین عبادت کرده باشی، خدا از تو قبول نخواهد کرد؛ به این اندازه نگران باش... و فکر کن اگر به اندازه اهل زمین گناه کرده باشی، خدا تو را خواهد بخشید؛ به این اندازه هم امیدوار باش!(تا نه بیش از اندازه امیدوار و نه بی اندازه نگران باشی)
امام ششم: جعفر صادق(ع) می‌فرمایند : پدرم محمد بن علی باقرالعلوم می‌گفت:«کسی به مرحله ایمان حقیقی می‌رسد که اندازه امید و نگرانی‌اش یکی باشد».

صحیح‌ترین روش برای بازگو کردن دین صحیح گفتگوی خداوند با داوود نبی(ع) : اگر می‌خواهی به کسی دین درست را بیاموزی؛ نه آنقدر از عذاب خدا بگو که از خدا وحشت کند و هیچ وقت نتواند خدا را دوست داشته باشد... نه آنقدر از لطفش بگو که فکر کند می‌تواند تا آخر عمرش گناه کند و لحظه‌های آخر زندگی‌اش وقت توبه است.
گروه اول، از لذت ارتباط درست با خدا محروم می‌شوند ...و گروه دوم، یادشان می‌رود که لحظه مرگ آدم هامعلوم نیست و ای داوود!... تو پیامبر منی، مردم را دوست من کن!
خدایا!... چگونه دوستی‌ات را به مردم بیاموزم؟
از مهربانی‌ام بگو و به یادشان بیاور که چقدر در زندگی‌شان از من مهربانی دیده‌اند.

با لذت گناه چه کنیم ؟

گناه، لذت دارد؛ آدم‌ها هم که نمی‌توانند گناه نکنند... اما وقتی در دلشان از مجازات خدا نگران باشند، نمی‌توانند از گناهی لذت کامل ببرند. آدمی هم که از گناه لذت کافی نبرد، آرام- آرام، از گناه کردن پرهیز می‌کند تا نگرانی آخر گناه، کامش را تلخ نکند. خوبی خوف این است.

ضعف نفس و اعتماد به نفس کسی که اعتماد به نفسش کم است، مدام مضطرب و نگران است. اجازه می‌دهد دیگران به او اهانت کنند و باورش نمی‌شود که اهانتی در کار بوده!...
... کسی که اعتماد به نفسش کم است، از وارد شدن به کارهای بزرگ، می‌ترسد و همیشه با کارهای کوچک و نه چندان مهم راضی است.
... کسی که اعتماد به نفسش کم است، مهم‌ترین چیزی را که از دست می‌دهد این است که هرگز «نهی از منکر» نمی‌کند چون می‌ترسد شنونده کلامش با او برخورد کند.
... کسی که اعتماد به نفسش کم است، همیشه از حادثه‌های دنیا بیش از اندازه آن حادثه می‌ترسد و دست و پایش را چنان گم می‌کند که نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد.
امام ششم: جعفر صادق(ع) می‌فرماید :خداوند، در همه امور، به بنده‌اش اجازه داده برای خود تصمیم بگیرد؛ اما در یک مورد اجازه‌ای به بندگانش نداده... در این مورد که بگذارند دیگران به آنان اهانت کنند؛ چون خدا بندگانش را عزیز آفریده و دوست دارد که عزتشان را حفظ کنند .

چیستی پاداش خداوند به مؤمنان امام پنجم: محمد باقر(ع) می‌فرماید :وقتی کسی تلاش می‌کند و اعتقادش را محکم می‌کند، مؤمن می‌شود و خدا، به مؤمن، سه پاداش بزرگ می‌بخشد:
اول، زندگی و رفتارش را طوری می‌کند که در دنیا و آخرت، همه به او احترام بگذارند.
دوم، همیشه و در هر کار، در دنیا و آخرت پیروزش می‌کند.
سوم، خدا کاری می‌کند ستمگری که به حالش ستم کند، مدام از او بترسد .

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]آدم بی غیرت، نشانه دیگری هم دارد... از اینکه کار ناشایسته‌ای را در جمع مردم اجرا کند، نگران نمی‌شود.[/align]



بی غیرتی و غیرتمندی وقتی کسی به حریم خانه، خانواده، دین و وطنت تجاوز کرد و تو، کاری نکردی و زیاد هم برایت مهم نبود، بدان که غیرتت را از دست داده‌ای... وقتی برای همه چیز ارزش و احترام قائل بودی، بدان که غیرتمندی.
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید :
وقتی کسی غیرتش را از دست می‌دهد؛ خدا فرشته‌ای را می‌فرستد تا چهل روز و شب، بر سر وجدان او فریاد کشد تا بداند که غیرتش را از دست داده... اگر ندای وجدانش را شنید و توجهی نکرد، فرشته به درگاه خدا برمی گردد و ایمان صاحب خانه را نیز با خود می‌برد .

نشانه‌ی دیگری از انسان بی غیرت آدم بی غیرت، نشانه دیگری هم دارد... از اینکه کار ناشایسته‌ای را در جمع مردم اجرا کند، نگران نمی‌شود.

مراحل بی غیرت شدن بیکار نباش و سرت را شلوغ کن تا چشمت فریب زیبایی ظاهری جنس متفاوت را نخورد و اسیر دام ***** نشوی. کسی که اسیر دام ***** می‌شود، غیرتش را از دست می‌دهد.
کسی که بیشتر وقتش را در مهمانی می‌گذراند و مرزی برای خنده و شادی‌اش نمی‌شناسد؛ آهسته- آهسته بی غیرت می‌شود.
کسی که مدام تفریح می‌کند و در هر جا، شمع محفل می‌شود؛ دیگر به نکته‌های کوچک اهمیت نخواهد داد و آرام- آرام، همه چیز را «کُلّی» می‌بیند. برای همین هم غیرتش را درباره نکته‌های کوچک از دست می‌دهد.
گروه دین تبیان

منبع :
وبلاگ سادات اخوی، سید محمد - مروری بر مختصر کتاب «یک عمر مسلمانی»

حکم رقص و ورزش همراه با موزیک


مشهور فقها، رقص زن را فقط برای شوهرش جایز می دانند بنابراین در جایی كه دیگران هستند رقص جایز نیست و نیز رقص زنان در مجالس زنانه و رقص مردان در مجالس مردانه جایز نیست.



تعریف رقص
رقص حرکات موزونی است که به منظور لهو و لعب انجام می شود.[۱] و هم چنین برخی گفته اند: هر عملی که عرفاً بدان رقص بگویند.

حرمت رقص در احادیث
درباره « حرمت رقص» ممکن است به دو گونه احادیث استناد گردد:
1- دسته ای از آنها به صورت عام، مربوط به نهی از هرگونه لهو و لعب و لغو است، که رقص هم از مصادیق آنها به شمار می رود، مانند حدیث امام صادق(ع) که فرمود: «زمانی که آدم(ع) از دنیا رفت، ابلیس و قابیل زبان به شماتت او گشودند و (در مرگ او شادمانی کرده) و به ساز و آواز پرداختند، پس هر کس که روی زمین به این گونه، لذت جوید به آن دو اقتدا کرده است.»[۲]
و یا حدیثی که از امیر المؤمنین علی(ع) نقل شده است که فرمود: «عاقل نیست کسی که در پی لعب باشد و دائم با لهو و طرب خو د را مشغول سازد».[۳]
2- دسته ای از روایات که صریحاً از رقص نهی کرده اند؛ به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می کنیم.
الف. از امام صادق (ع) نقل شده که پیامبر(ص) فرمود: «نهی می کنم شما را از رقص و مزمار و بربط و طبل».[۴]
ب. از رسول خدا نیز نقل شده که نهی کرد از ضرب و رقص و هر گونه لهو و لعب، و از حاضر شدن در چنین مجالسی و استماع آن… .[۵]
البته بحث از اعتبار سند و تبیین مفاد و دلالت این روایات، هریک بحث کارشناسی و فقهی مخصوص به خود را می طلبد که در جای خود باید طرح گردد.[۶]

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]مجالس لهو و لعب: منظور مجالسی است که برای عیاشی، هوسرانی، رقص و پایکوبی تشکیل می شود و در عرف مقدسین از مجالس گناه محسوب می گردد[/align]
رقص زن برای زن
مسلماً رقص زن برای مردان حرام است،[۷] اما دربارۀ رقص زن برای زنان در میهمانی ها یا عروسی هایی که در آن مردان نمی توانند رفت و آمد کنند، نظر مراجع معظم تقلید به این شرح است:
آیات عظام بهجت، فاضل، نورى، وحید خراسانی و سیستانى: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[۸]
آیات عظام تبریزى، خامنه‏اى، امام خمینى: اگر باعث تحریک ***** یا ارتکاب گناه و یا ترتب مفسده نشود، اشکال ندارد (ولى براى مؤمن سزاوار آن است که از لهو اجتناب نماید).[۹]
آیت الله صافى، آیت الله مکارم: رقص زن براى زن حرام است.[۱۰]

رقص در میان جمع محرم ها چه حكمی دارد؟
جواب: مشهور فقها، رقص زن را فقط برای شوهرش جایز می دانند بنابراین در جایی كه دیگران هستند رقص جایز نیست و نیز رقص زنان در مجالس زنانه و رقص مردان در مجالس مردانه جایز نیست. (استفتائات امام (ره) ج2 س35 ـ استفتائات آیت الله مكارم ج1 س534)

رقصیدن عروس و داماد و دادن پول شاد باش به آنان
نظر برخی از مراجع تقلید درباره پولی که هنگام رقصیدن عروس و داماد، مهمانان به عنوان شاد باش، به صورت نقدی به آنها می دهند، این گونه است:
دفتر حضرت آیت الله العظمی ‏*‏*** (مد ظله العالی):
اگر در مقابل رقص حرام باشد، دریافت آن جایز نیست.
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
هدیه است و فی نفسه اشکال ندارد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
دادن و گرفتن این پول ها جایز نیست و هم چنین توجه داشته باشید تنها رقص زن براى شوهرش جایز است، و بقیّه اشکال دارد. البتّه منظور رقص لهوى است، نه هرگونه حرکات منظّم و موزون.
حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته):
این پول نوعی هدیه به عروس و داماد است. خود پول حلال است و گرفتن آن بلامانع است.
رقصیدن داماد در مجلس زنان چه حكمى دارد؟
آیات عظام وحید، بهجت، سیستانى، فاضل، نورى: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.



حرکات ورزشی به همراه موزیک
برای تبیین بهتر مسئله لازم است به عنوان مقدمه اصطلاحات «طرب»، «لهو» و «مجالس لهو و لعب» که از شاخصه های موسیقی حرام هستند روشن گردد:
1- طرب: به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در روان و نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند این امر تنها به حالت شادی اختصاص ندارد بلکه ممکن است از آهنگ های غم و حزن آور نیز به دست آید.[۱۱]
2- لهو: مقصود (فقها) از واژۀ لهو سازگاری و همنوائی آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش گذرانی است؛ یعنی ممکن است نغمه ای طرب انگیز نباشد، ولی از نغمه هایی باشد که در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد.[۱۲]
3- مجالس لهو و لعب: منظور مجالسی است که برای عیاشی، هوسرانی، رقص و پایکوبی تشکیل می شود و در عرف مقدسین از مجالس گناه محسوب می گردد.[۱۳]
با توجه به این مقدمه کوتاه به دیدگاه برخی از مراجع تقلید پیرامون استماع موسیقی اشاره می گردد: اکثر فقها نوعی از موسیقی را که «لهوی» باشد حرام می دانند نه همۀ انواع موسیقی را و بعضی استماع موسیقی مطرب را نیز حرام می دانند.[۱۴]
حضرات آیات عظام امام (ره)، ‏*‏***، سیستانی، فاضل لنکرانی (ره) و مکارم شیرازی، می فرمایند: گوش دادن و یا نواختن هر نوع موسیقی که مطرب باشد جایز نیست. [و] ملاک در حرمت شاد یا غمناک بودن موسیقی نیست بلکه ملاک مطرب بودن یا نبودن آن است.[۱۵]
گلپایگانی: شنیدن موسیقی و یا نواختن آن مطلقاً [چه لهوی و مطرب باشد یا نباشد] حرام است.[۱۶]
صافی گلپایگانی: آن چه عرف مردم موسیقی می دانند. استماع آن و ساخت و تعلیم و تعلم و فروش آلات آن [مطلقا] حرام است.[۱۷]

[align=CENTER class="SOOTITRCONTENT"]در باره حرکات ورزشی و رقص باید گفت، اگر این حرکات ورزشی مصداق رقص محسوب گردند حکم رقص را دارند و حرمت موسیقی جدای از حرمت رقص است و رقص حکم خاص خود را داراست [/align]
نوری همدانی: گوش دادن به هر آهنگی که مطرب و لهوی و مناسب مجالس گناه و خوش گذرانی است جایز نیست.[۱۸]
وحیدخراسانی: گوش دادن به هر آهنگ لهوی که مناسب مجالس گناه و خوش گذرانی است جایز نیست.[۱۹]
بهجت: استعمال [نوازندگی با] آلات مختص به لهو در غیر لهو بنابر احتیاط واجب جایز نیست و استعمال آنها در لهو مطلقاً حرام است و موسیقی مطرب استماع آن هم حرام است.[۲۰]
تبریزی: موسیقی مناسب مجالس خوش گذرانی موسیقی لهوی است و نواختن و گوش دادن به آن حرام است.[۲۱]
بنابراین به اتفاق همۀ مراجع اگر موسیقی از نوع حرام آن باشد[۲۲]، تحریک یا عدم آن، غمگین یا شاد بودن آن مرکز پخش آن نیز هر کجا باشد و … هیچ اثری در حرام بودن آن ندارد.[۲۳]
بر این اساس هر چند ورزش فی نفسه اشکال ندارد، اما گوش دادن به موسیقی حرام در همین ورزش ها هم جایز نیست هر چند هدف از ورزش تندرستی و امثال آن باشد.
امادر بارۀ حرکات ورزشی و رقص باید گفت، اگر این حرکات ورزشی مصداق رقص محسوب گردند حکم رقص را دارند و حرمت موسیقی جدای از حرمت رقص است و رقص حکم خاص خود را داراست.
براین اساس، اگر در جایی رقص صدق کند، حکم آن از دیدگاه مراجع عظام تقلید به شرح زیر است:
امام خمینی (ره): بنابر احتیاط واجب رقصیدن خانم ها در هر کجا اعم از مجلس عقد و عروسی و یا مولودی ها جایز نیست مگر رقصیدن زن برای همسر خود.[۲۴]
حضرت آیت الله گلپایگانی: فقط رقصیدن زن برای شوهرش جایز است و در غیر این مورد حرام است.[۲۵]
حضرت آیت الله اراکی: رقص اشکال دارد.[۲۶]
حضرت آیت الله بهجت: رقص مطلقاً اشکال دارد.[۲۷]


حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: فقط رقص زن برای شوهرش جایز است و در غیر این صورت حرام است.[۲۸]
حضرت آیت الله وحید خراسانی: رقصیدن مطلقاً ـ با قطع نظر از ترتب هر گونه خلاف شرع و عنوان محرم دیگری ـ بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[۲۹]
حضرت آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب جایز نیست به جز رقص زن و شوهر در جایی که دیگری نباشد.[۳۰]
حضرت آیت الله مکارم: تنها رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیه اشکال دارد.[۳۱]
مقام معظم رهبری: اصل رقصیدن اشکال ندارد مگر این که مستلزم فعل حرامی باشد. [مانند تحریک ***** حرام، استماع موسیقی و ...] و در این مسئله فرقی بین انواع رقص ها نیست.[۳۲]
ایشان می فرمایند: به طور کلی اگر رقص به گونه ای باشد که منجر به تحریک ***** شود یا مستلزم فعل حرام یا ترتب مفسده ای باشد، حرام است.[۳۳]
اگر رقص زن برای شوهرش یا بر عکس، همراه ارتکاب حرامی نباشد، اشکال ندارد.[۳۴]
هم چنین پاسخ مراجع عظام به این سؤال که آیا زن یا مرد می تواند به تنهائی و به دور از چشم دیگران (حتی از نگاه همسر خود) برای ورزش بدن برقصد؟ به این شرح است:
آیات عظام امام، تبریزی، ‏*‏*** و سیستانی: اشکال ندارد ولی سزاوار است مؤمن از لهو اجتناب کند.[۳۵]
آیات عظام بهجت، فاضل، نوری و وحید: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[۳۶]
آیات عظام صافی و مکارم: حرام است.[۳۷]
نتیجه این که اگر عنوان رقص[۳۸] یا استماع موسیقی حرام بر حرکات ورزشی صدق کند اشکال دارد و الا اشکالی ندارد و در این گونه امور لازم است هر مکلفی به مرجع تقلید خود رجوع نماید.

پی نوشت ها :
[1]. حسینی، سید مجتبی، پرسشها و پاسخ های دانشجوئی (احکام موسیقی)، ص ۸۴٫
[۲]. وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَمَّا مَاتَ آدَمُ شَمِتَ بِهِ إِبْلِیسُ وَ قَابِیلُ فَاجْتَمَعَا فِی الْأَرْضِ فَجَعَلَ إِبْلِیسُ وَ قَابِیلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِیَ شَمَاتَةً بِآدَمَ (ع) فَکُلُّ مَا کَانَ فِی الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِی یَتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَلِکَ، حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص ۳۱۴، ابواب ما یکسب به ،باب، ۱۰۰، تحریم استعمال الملاهی بجمیع اصنافها و بی�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 786]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن