محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798839399
گفت وگو با عليرضا قربانى، خواننده موسيقى به وحدت و همدلى نياز دارد
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گفت وگو با عليرضا قربانى، خواننده موسيقى به وحدت و همدلى نياز دارد
[پرگل خزاعى ]
عليرضا قربانى متولد سال ۱۵۳۱ تهران، از ۱۲ سالگى آموزش موسيقى را شروع كرد و معلمين مختلفى از جمله خسرو سلطانى، بهروز عابدينى، مهدى فلاح، دكتر حسين عمومى و استاد احمد ابراهيمى داشته است. از سال ۶۷ با مرحوم استاد على تجويدى آشنايى پيدا كرد كه نتيجه اين آشنايى معرفى وى به « فرهاد فخرالدينى » براى همكارى با اركستر موسيقى ملى بود و از سال ۷۷ اولين برنامه را با اركستر موسيقى ملى اجرا كرد / او تا سال ۳۸ خواننده ثابت اركستر موسيقى ملى بود، اما پس از آن برنامه هاى متعددى را به صورت پراكنده با اين اركستر در داخل و خارج از كشور داشت كه اولين اثر اركستر موسيقى ملى آلبوم اشتياق بود. از كارهاى ديگرى كه از قربانى مى توان نام برد فصل باران با مجيد درخشانى، از خشت و خاك با صادق چراغى روى اشعار فردوسى، سوگواران خموش با پژمان طاهرى و روى در آفتاب با صادق چراغى روى اشعار مولانا است.از بخش هاى مهمى كه مردم بيشتر با آن آشنايى دارند و به آن علاقه مندند مى توان سريال هاى تلويزيونى از جمله « كيف انگليسى » كه موسيقى آن از فرهاد فخرالدينى، « شب دهم » از فردين خلعتبرى، « روشن تر از خاموشى» از فرهاد فخرالدينى و همچنين « مدار صفر درجه» از فردين خلعتبرى را نام برد. او همچنين در بسيارى از فستيوال هاى بين المللى و مهم اروپايى و امريكايى به اتفاق گروه اشتياق شركت كرده كه ماحصل آن كنسرت ها قرار است هفت و هشت شهريور امسال در كاخ نياوران اجرا شود.
آقاى قربانى در مورد سفر اخيرتان به سليمانيه عراق، بفرماييد چه هدفى از اين سفر داشتيد، چه اقداماتى انجام داديد و همچنين استقبال مردم چگونه بود
اين سفر در خردادماه امسال به جهت آشنايى و ديدار با مردم سليمانيه عراق و همچنين صحبت راجع به برگزارى كنسرت و به دعوت رسمى راديو خاك انجام گرفت. در اين سفر با دوستان مختلفى آشنا شديم كه در راديو و تلويزيون كردستان عراق كارهاى موسيقى و هنرى انجام مى دادند. چند مصاحبه با راديو خاك و شبكه تلويزيونى kurdsat داشتيم. قطعه اى را با يك گروه كردى حدود پنج ساعت تمرين و كارى را براى تلويزيون ضبط كرديم و به دوستان از جمله مسئول راديو خاك قول دادم كه در آينده نزديك كنسرتى داشته باشيم. در مورد استقبال مردم آنجا كه مردمى بى نهايت زجر كشيده، گشاده رو، با فرهنگ و فوق العاده علاقه مند به موسيقى هستند، بسيار عالى بود و همين استقبال به من انرژى مثبتى براى كار بيشتر در آنجا داد.
جذابيت موسيقى ما در كنسرت هاى برون مرزى براى غيرايرانى ها به چه صورت است و در كل وضعيت اجراى آنجا چگونه است
به نظر من بخش اول را مى توان به دو دسته تقسيم كرد يكى ايرانى هايى كه به كنسرت مى آيند و ديگرى خارجى ها. معمولاً وقتى كنسرتى برگزار مى شود بخش اعظم ايرانى ها هستند اما زمان اجراى كنسرت هاى ما در فستيوال هاى خارجى بيشتر شركت كنندگان افراد خارجى هستند. ايرانى هايى كه آنجا هستند جدا از علاقه مندان، چند تفاوت با بينندگان و شنوندگانى كه در ايران هستند دارند. كسانى كه آنجا هستند به خاطر دور بودن از وطن و غربت، در رابطه با اين موسيقى احساساتى تر هستند و آنها را به ياد خاطراتشان مى اندازد و همين موسيقى در خيلى از مواقع حتى اگر خوب هم نباشد مورد استقبال قرار مى گيرد بنابراين بعضى مواقع و نه هميشه اين مسئله نمى تواند ملاك باشد ولى افراد شركت كننده خارجى در كنسرت ها معمولاً متن ترجمه شده در اختيارشان قرار داده نمى شود، بنابراين فقط نفس موسيقى را مى شنوند و بارها پس از كنسرت به اين اشاره كردند كه اگرچه مفاهيم را متوجه نمى شوند ولى مى توانستند كه حس كنند راجع به چه موضوعى است. خدا را شاكرم كه تا امروز تقريباً تمامى كنسرت هايى كه داشتيم مورد استقبال طيف گسترده اى از مخاطبين خارجى قرار گرفته حتى در مهمترين و بزرگترين فستيوال هاى بين المللى كه از گروه هاى مختلف و شناخته شده دنيا دعوت مى شوند. انعكاس كار در مطبوعات و /// بعد از كنسرت شاهد اين قضيه بوده و مى توانم بگويم كه نه تنها آنها، اگر ما هم موسيقى جدى و توأم با تفكر و تعمق را از هر جاى دنيا بشنويم لذت مى بريم.
در مورد جواب سؤال دوم شما، اولاً فستيوال هايى كه در آنجا برگزار مى شوند درجه يك، دو و سه دارند. من مى توانم به شما بگويم اغلب كنسرت هاى خارج از كشور كه در مطبوعات اعلام مى شود، به غير از چند گروه معروف و سرشناس كه در خيلى از فستيوال ها شركت مى كنند و اجراهاى خوبى هم دارند، از طريق ارتباط با رايزنى فرهنگى مى باشد و يا سازمان ارتباطات اسلامى يعنى رايزنى هاى فرهنگى ايران در آن كشورها از اين گروه ها براى مراسم خاص خودشان به عنوان مثال هفته فرهنگى ايران دعوت به عمل مى آورد. از نظر تماشاچيان هم معمولاً ايرانيانى هستند كه در آنجا به نوعى ارتباط كارى، فرهنگى، اجتماعى با رايزن فرهنگى ايران دارند و همان طور كه مى دانيد رايزن فرهنگى وظيفه برقرارى ارتباط جمعى با ايرانيان در كشورهاى خارجى را دارد. اغلب اين گروه ها از اين طريق هستند يعنى نه در فستيوالى شركت مى كنند و نه دعوت مى شوند و يا اگر هم باشند به دعوت فستيوال هايى است كه بعضى مواقع حتى متأسفانه هزينه بليت رفت و برگشت شان را هم تقبل نمى كنند و در مطبوعات هم منعكس نمى شوند ولى گروه هايى كه معروف تر هستند بخصوص در اروپا تفاوت دارند، آنها اجراهاى خوبى دارند و شناخته شده هم هستند كما اين كه اگر شناخته شده باشند ولى اجراى خوبى نداشته باشند به تدريج از طرف فستيوال هاى ديگر دعوت نخواهند شد. بنابراين، اين گروه ها براى اين كه بتوانند پايدار بمانند بايد كار خوبى ارائه دهند. در مجموع كيفيت اجراها خوب نيست و بيشتر گروه ها شرايطى به اين شكل دارند.
لطفاً در مورد جايگاه آواز در موسيقى ايرانى و همچنين جوان هايى كه به سمت آواز مى روند و افراد با استعدادى هم در ميان آنها ديده مى شود توضيح دهيد.
شايد اصلى ترين و مهم ترين ركن در موسيقى ايرانى آواز است و همان طور كه مى دانيد حتى رديف هاى مختلف سازى براساس رديف آوازى است. در بسيارى از مواقع انتقال پايدار ماندن موسيقى و از بين نرفتن آن به وسيله آواز مثل تعزيه و بيان سينه به سينه آواز يعنى نقل كردن گوشه ها صورت گرفته بخصوص اين كه بسيارى از قدما، كسانى كه نوازندگان چيره دستى بودند دستى هم در آواز داشتند، علاوه بر خوانندگانى كه به صورت حرفه اى خوانندگى را دنبال مى كردند.
وظيفه بزرگان موسيقى و پيشكسوتان نسبت به موسيقى چيست و ما در حال حاضر در چه وضعيتى قرار داريم
در اين مورد ما دو بخش داريم يكى بخش تكنيكى و موسيقايى و ديگرى بخش اخلاقى و اجتماعى كار. در بخش اخلاقى كار به نظر من بيشترين وظيفه اى كه به عهده دارند و بايد بيشتر به آن اهميت دهند، رسيدن به نفس موسيقى است و اين كه هدف اصلى موسيقى چيست، متأسفانه آنچه كه امروز كمتر در جامعه بزرگان و پيشكسوتان حس مى شود همدلى و وحدت است. اعتقاد من اين است كه اولين كارى كه پيشكسوتان در بخش خارج از موسيقى و اخلاقى و فى نفسه به جهت رسالت موسيقى به عهده دارند رسيدن به يك همدلى و وحدت و يكدلى است كه همين سرمنشأيى مى شود براى اين كه يك جامعه موسيقايى يكدل و متحد به وجود آيد و احترام و شأن همه پيشكسوتان حفظ شود و در واقع نوعى راستاى متحد براى حركت موسيقى ايجاد شود. در مورد وظيفه موسيقايى به نظر من بزرگان بايد در دو جهت يكى تربيت شاگرد و يكى توليد موسيقى خوب بيشتر قدم بردارند. متأسفانه ما اين سال ها بشدت شاهد نزول كميت آثار فاخر، آثارى كه واقعاًً ماندگار باشند بوديم مثل آثار دهه ۶۰ مهمترين وظيفه توليد موسيقى ماندگار و سارى و جارى در جريان مملكت است. يكى هم در جهت تربيت شاگرد خوب كه بايد فضايى را در اين زمينه ايجاد كنند مثل مركز حفظ و اشاعه كه بزرگترين اساتيد ما از آنجا هستند.
وظيفه مسئولين در مورد اهالى موسيقى چيست و چه انتظارى از مسئولين داريد
مسئوليت آنها ايجاد همان فضاست يعنى تأسيس يك مركز حفظ و اشاعه كه ممكن است مدير آن يك استاد موسيقى باشد اما ايجاد آن فضا و در اختيار گذاشتن امكانات به جهت مادى، معنوى و امتيازى با مسئولين دولتى، مسئولين وزارتخانه و يا مسئولين سازمانى است. به نظر من آنچه كه جامعه موسيقى توقع دارد ايجاد يك فضاى مناسب اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى است، درست است كه اين در راستاى يك مسئول مثل وزارت ارشاد و مسئله فرهنگى نيست ولى مسئولين، هر كدام در حوزه كارى خود بايد يك فضاى مناسب را براى زيستن فكرى و تفكر هنرمندى كه مى خواهد هنر موسيقى را ارتقا ببخشد، ايجاد كند و اين فرد بتواند در مركز موسيقى يا راديو و تلويزيون خلاقيت نشان دهد به شرط برقرارى ارتباط با فضا. در كل يكى از مهمترين مسائل براى هنرمند نه تنها در موسيقى حفظ احترام و شأنيت است.
با توجه به اين كه بزرگترين رسانه هر مملكتى براى اشاعه مسائل فرهنگى حتى موسيقى كه جزئى از فرهنگ و هنر است صدا و سيما است موقعيت ما نسبت به جاهاى ديگر چگونه بوده و چه انتظارى وجود دارد
در بخش راديو و تلويزيون يك سرى مشكلات وجود دارد كه از مهمترين آنها مشكل مديريتى است. بايد وضعيت موسيقى بهتر از اين باشد يعنى الآن كارهاى بسيارى با هزينه هاى بالا در صدا و سيما توليد مى شود كه بخش اعظمى از آنها در آرشيو مى مانند و پخش هم نمى شوند. بيش از 60 درصد كارهايى كه از صدا و سيما پخش مى شود، توليد خارج از سازمان است و توليدكننده خصوصى دارند. بنابراين صدا و سيما بايد براى تهيه برنامه خاص در خود برنامه ريزى داشته باشد.
چرا آهنگسازان خود صدا و سيما، آهنگسازى فيلم ها و يا سريال هاى تلويزيونى را بر عهده نمى گيرند و مطلب ديگر راجع به انتخاب موسيقى سريال هاى مختلف ، مى توان گفت كه نابسامانى در همه زمينه ها دامنگير شده، چه موسيقى ايرانى، چه پاپ و چه موسيقى هاى ديگر، غالباً سريال هاى تلويزيونى موسيقى خوبى ندارند و براى جذب مخاطب بيشتر يك تيتراژ آغاز و پايان دارند و در خيلى از سكانس ها موسيقى هيچ ارتباطى با تصوير ندارد. در سازمان صدا و سيما به موسيقى بهاى زيادى داده نمى شود ولى اين موضوع به مراتب در فيلم هاى سينمايى خارج از سازمان بهتر است.
در پايان در رابطه با برنامه هاى آينده و همچنين كنسرت و كارهاى ديگرى كه در دست داريد توضيح بدهيد.
تقريباً نزديكترين كارى كه در دست است كنسرت تهران است كه بعد از سال ها به همراه گروه اشتياق در فستيوال هاى مختلف شركت كردم و ماه گذشته آخرين فستيوالى بود كه در نروژ برگزار شد و قرار شد نتيجه آنچه در اين فستيوال ها انجام داديم در كنسرت تهران اجرا شود. اين كنسرت در دو بخش است.
بخش اول يك كوارتت زهى ايرانى مى باشد كه اين كوارتت تقريباً براى اولين بار است كه اجرا مى شود و شامل چهار ساز زهى ايرانى، دو كمانچه به نوازندگى سهراب پورناظرى و شروين مهاجر، يك كمانچه آلتو به نوازندگى نگار خاركن، كمانچه باس مصباح قمصرى، تار على قمصرى، دو عدد پركاشن به همراه آواز مى باشد، آهنگسازى و تنظيم بر عهده على قمصرى است كه بخش اول اين كنسرت به جهت تكنيكى بسيار سخت و پيچيده و بخش دوم از كارهاى اجراشده گروه اشتياق در خارج از كشور مى باشد و تمام اشعار آن از مولانا است و همچنين قرار است در شهرستان هايى مثل اصفهان، شيراز، احتمالاً يزد و كرمان اجرا شود به غير از اين، كارهاى ديگرى براى ضبط داريم ولى هنوز آماده نشده اند، اما آلبومى كه در دست است اميدواريم شهريور ماه وارد بازار شود، كارى است به اتفاق استاد همايون خرم كه الآن در مرحله نهايى پخش مى باشد و همچنين كنسرت هايى در بلژيك، فرانسه، سوئيس و آلمان در دست اجراست كه اميدوارم يكى از اولين كنسرت ها سليمانيه باشد و ان شاءالله اجرايى كه در آينده پيش رو خواهيم داشت اجراى خوبى باشد.
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]
-
گوناگون
پربازدیدترینها