تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 10 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بالاترین عبادت، عفت شکم و شهوت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798849585




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قاضیانی در گفتگویی جالب: صدای دست فرشتگان را شنیدم


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: متولد روز 30 اردیبهشت سال 1349 در بیمارستان آریامشهد هستم.دوران نوزادی را در محله قدیمی مشهد به نام حوزه لقمان گذراندم و دوران كودكی را در محله سناباد مشهد پشت سر گذاشتم.در هفت سالگی به خاطر شغل مادرم كه در بانك صادرات فعالیت داشت و همچنین به خاطر حضور اقوام مادری در تهران به تهران آمدیم و در این شهر ماندگار شدیم.رشته جغرافیای انسانی-اقتصادی را در دانشگاه آزاد شهر ری به پایان رساندم و برای تحصیل در رشته فلسفه غرب به كشور آمریكا و شهر سانفرانسیسكو سفر كردم و پس از حدود 5 سال و شش ماه یعنی چند ماه بعد از پایان تحصلیم به كشور بازگشتم نام هنگامه را چه کسی برای شما انتخاب کرد؟ چون بعد از 9 نوه پسری به دنیا آمده بودم و به قولی هنگامه ای در خانواده به پا کرده بودم عمه بزرگم که الان خارج از ایران هست و از همین جا بهش سلام میکنم و بهش میگم که خیلی دوستش دارم این نام رو برای من برگزید فعالیت هنری رو از كی شروع كردید؟ اگر ترجمه را هم كار هنری به حساب بیاوریم من اولین كار جدی خودم رو در ایران با ترجمه كتابی به نام "سرزمین مرد سرخ پوست و قانون مرد سفید پوست" نوشته یکی از محققین بزرگ در مورد تاریخ آمریکا و ملت سرخ پوست هست که در واقع برای من مثل یک سفرنامه بود که انگار میخواستم در مورد چگونگی شکل گیری ایالت متحده صحبت کنم که بسیار تجربه خوبی بود و ترجمه این کتاب تقریبآ یک سال به طول انجامید و برای سال 78 به نمایشگاه رفت که چون فروش خوبی نداشت و همچنین کمکی از هم از سوی انتشارات ثالث که ناشر کتاب بود به من نشد من تمام کتاب ها را به انجمن حمایت از کودکان سرطانی در سال 83 هدیه کردم.در سال 79 من اولین قدم را در عرصه هنر بازیگری برداشتم و در فیلم"سایه روشن" آقای حسن هدایت،نقش مقابل آقای انتظامی رو بازی کردم و بعد از این فیلم بود که حدود 3 سال به کل از سینما فاصله گرفتم و به تاتر پرداختم که اولین کارم در تاتر با یک گروه معتبر به نام "leeve" بود که این نام یک نام کردی و اصیل ایرانی است که اولین نمایشی که در آن به ایفای نقش پرداختم نمایش "مثل خون برای استیک"بود که نقش یک زن نابینا رو بازی کردم که با موفقیت همراه بود.بعد از این نمایش در فیلم آقای سعید ابراهیمی فر بازی کردم که این فیلم به دلایلی اکران نشد.بعد از این فیلم باز هم به کار در تاتر مشغول شدم و در سال 1383 به خاطر بازی در نمایش "دفتر یاد داشت" که خانم کتایون فیض مرندی کارگردانی این کار را بر عهده داشت و متن این نمایش نوشته ژان كلود كریه بود از طرف انجمن ملی منتقدین تاتر كاندید بهترین بازیگر زن شدم كه البته در آن سال خانم كاظمی كه به اعتقادم شایسته تر از من هم بود به این عنوان نائل شدند.ولی همین دیده شدن از سوی تاتری ها به من جهت داد و حس میكردم كه دیده شدم و به كارم ارزش گذاشته شده و این باعث شد كه قدم های بعدی رو محكم تر بردارم.كار بعدی من فیلم"اقلیما"بود که کارگردان این فیلم آقای عسگرپور بودند که اگرچه نقش من در این فیلم خیلی کوتاه بود اما از اول این نقش برای من نقش معرفی شده بود نه تیپ که متاسفانه از روزی که جلوی دوریین قرار گرفتم متوجه شدم که این فقط یک تیپ هست كه قرار هست من بازی كنم و من اصلا راضی نیستم.اگرچه فیلم،فیلم خوبی بود و پانته آ بهرام در این فیلم درخشید اما من خودم رو در این فیلم اصلا دوست ندارم.بعد از اقلیما هم سر كار آقای احمد مراد پور رفتم كه این كار متاسفانه نیمه كاره باقی ماند و بعد آن هم بین 700 نفر كه برای نقش طاهره تست داده بودند از سوی آقای میركریمی برای بازی در به همین سادگی انتخاب شدم شما بیشتر خودتون رو مدیون سینما میدونید یا تاتر؟ اولین شروع من با سینما بود و البته تاتر هم كمك كرد.البته باید متذكر بشوم كه سینمای حسن هدایت و سینمای عزت الله انتظامی این كمك رو به من كرد.اگر اولین تجربه بازی من یك فیلم ساده بود مطمئنآ نمیتونستم رشد كنم و این رو هم باید بگم كه حسن هدایت صاحب سبك خاصی در سینما هست و من همیشه از او به عنوان یك فیلمساز اندیشمند یاد میكنم كه در تمامی این سالها او كنار رفته و كارش هم دیده نشد و فیلم سایه روشن او در كلان شهری مثل تهران فقط بیست روز اكران شد كه باعث شكست اقتصادی این فیلم شد.در یكی از نقد ها كه در مورد بازی من در به همین سادگی نوشته شده بود خوندم كه طاهره حتی نوع حركات و نگاهش هم تعیین كننده بود و من اینجا باید بگم كه تاتر فرصت پیدا كردن بدن رو بهت میدهد و من صددرصد وام دار تاتر هستم.تاتر اولین چیزی كه از تو میسازه یك بازیگر متفكر هست و تو رو وادار میكنه كه با خوندن نمایشنامه های گوناگون به اطلاعات خودت اضافه كنی.و در كل به نظرم چون اولین تجربه سینمایی من سخت بود و كارگردان سختگیری بالا سر كار بود و هم انتظامی انسان سختگیری بود باعث شد كه این تجربه برای من مثل یك كلاس درس باشد و متوجه شوم كه خیلی عقبم و در راستای پیشرفت و رشد قدم برداشتم. و حضورتون در جشنوراه ... موقعی كه من بالای سن رفتم ناخود آگاه صدای دست ها كم شد البته اینقدر در تاتر برای ما دست زده شده كه این موضوع به امری عادی برای من تبدیل شده و زیاد انتظار نداشتم كه سالن برای من منفجر بشه ولی قبلش برای الناز شاكردوست و گلشیفته فراهانی دست و كف زیادی زده شد و این هم به خاطر این بود كه این دو عزیز بیشتر كار سینمایی انجام داده بودند.چون دست ها برای من در تاتر زده شده بود زیاد از این موضوع شوكه نشدم و تك و توك دوستانی هم كه من رو تشویق كردند یا دوستانی بودند كه كار رو دیده بودند یا عزیزانی بودند كه به این كار علاقه داشتند و این كار رو در جشن خانه سینما دیده بودند،ناگفته نمونه كه به نظر من جشنواره امسال جشنواره بی رمقی بود چون افراد غیر متخصص بیشتر از افراد متخصص سینمایی در جشنواره حضور داشتند.هنگامی كه اسم من به عنوان بهترین بازیگر اعلام شد من صدای دست فرشتگان رو شنیدم،من صدای دست هیئت داوران رو شنیدم؛هیئت داورانی كه امسال در آن انسان های با شعوری مثل جعفری جوزانی كه ما نمی توانیم منكر سینمای او بشویم یا نمی توانیم منكر اندیشه والای كیومرث پور احمد با قصه های مجید او بشویم و یا دوستان دیگر مانند آقای نبوی،مرادپور و آقای تارخ كه بازی مثل ابوعلی سینا رو انجام دادند كه در تاریخ تصویر كشور به یادگار باقی مانده است حضور داشتند.من آنقدر صدای دست فرشتگان رو می شنیدم كه همون تعداد قلیلی هم كه در سالن من رو تشویق كردین این رو به من گفت كه انسان هایی هستند كه من رو دیدند.و من همیشه به این معتقدم كه اگر كسی در اقلیت بود الزامآ باطل نیست و برای من انتخاب هیئت داوران مهم بود چون از تعدادی متخصص این كار تشكیل شده بود.اون دسته از حضار كه من رو تشویق نكردند یا فیلم رو ندیده بودند یا بازی هنگامه قاضیانی در تاتر رو ندیده بودند.به هرحال وقتی بالای سن رفتم گفتم "ببخشید اگر مهمان ناخوانده بودم" که متاسفانه از حرف من برداشت های اشتباه شد.منظور من از این جمله عذر خواهی از کسانی که برای من دست نزدند نبود؛عذر خواهی از طاهره و زحماتی که برای این نقش کشیدم بود. همچنین از کسانی که برای من دست نزدند با این جمله خواستم مرا ببخشند که مرا نمیشناسند!!!و مرا ببخشند که برخلاف میل آنها در بالای سن به عنوان بهترین بازیگر زن قرار دارم. خودتون فکر می کردید که چه کسی جایزه رو ببرد؟ من حقیقتآفکر می کردم که گلشیفته فراهانی صاحب این عنوان خواهد شد.من برای گلشیفته عزیز احترام خاصی قائل هستم مخصوصآ برای فیلم میم مثل مادر که من از این بازیگر برای ایفای چنین نقشی واقآ تقدیر می کنم و حقیقتآ اگر گلشیفته انتخاب میشد شوکه نمیشدم گرچه به نظرم طاهره از هر دو شخصیتی که ایشون در جشنواره امسال بازی داشتند پخته تر بود ومن به طاهره ایمان داشتم.البته باید بگم که من رقیب مهمی همچون فاطمه معتمد آریا رو با حذف فیلم "صد سال به این سال ها" از دست دادم که اگر این فیلم حذف نمیشد صد در صد رقابت تنگاتنگی با ایشون داشتم ولی با تمام این تفاسیر معتقدم جایزه متعلق به من بود چرا که چهار نفر از کودکستان رو که برای قضاوت انتخاب نکرده بودند،کسانی که وظیفه انتخاب برگردن آنها بود انسان هایی از جنس سینما و متخصص این کار بودند و به نظر اونهامن لایق چنین انتخابی بودم و من از گوشه و کنار میشنوم که بعضی ها میگویند جایزه های جشنواره امسال به حق نبود؛ به نظر من وقتی این حرف رو می زنند اولین کسانی رو که زیر سوال می برند،کیومرث پور احمد،جعفری جوزانی،نبوی،مراد پور،تارخ و منوچهر محمدی هست. من پیشاپیش به خاطر این حرف از این عزیزان که زحمت کشیدند و سینما و فرهنگ و هنر این سرزمین رو حفظ کردند معذرت میخواهم. برنامتون برای آینده چیست؟ من در همه این سالهای زیبای زندگی که پر از مسائل و مشکلات خاص خودش هست به حکومت و قدرت و هوش زمان اعتقاد پیدا کردم که مانند یک دانای کل در مقابل من هست بنابراین فعلآ تصمیم جدی برای آینده ندارم.چند فیلم نامه به من داده شد که چون مورد پسندم نبود رد کردم و یک متن تاتر هم به دستم رسیده که دارم در موردش فکر میکنم.به هرحال همه چیز رو به زمان واگذار کردم دوست دارید در سریال های تلویزیونی هم ظاهر بشوید؟ البته که کار دز تلویزیون رو دوست دارم اما کار در سریال هایی هم چون ابوعلی سینا،یوسف و زلخیا،سر به داران و کلا از این جنس و سبک کار ها رو دوست دارم تجربه کنم به نظرتون زیبایی تا چه حد برای یک بازیگر لازم هست؟ زیبایی یک مقوله ای است که بدون آن نمی توان زندگی کرد. اما در بازیگری بیشتر از زیبایی احتیاج به جادو هست.احتیاج به قهرمان پروری هست.متاسفانه در ایران از سال 1370 مردم ما دچار یک کلیشه در مورد زیبایی شدند که حتی در فیلم های فارسی قدیمی هم این کلیشه وجود نداشت و در این سال یک تعریفی از مقوله زیبایی انجام شد که به نظر من تعریف صحیحی نبود.در سینما زیبایی لازم هست اما کافی نیست.در پشت این زیبایی باید یک قهرمان سازی باشد.به نظرم زمانی که همزاد پنداری در ادبیات نمایشی و در سینما برود یعنی همه چیز در سکوت به نقطه مرگ خواهد رسید.اگر بازیگر زیبا باشد اما نتواند قهرمان سازی کند زیبایی هیچ فایده ای ندارد.به نظرم یک بازیگر بیشتر از زیبایی نیازمند فرهنگ،مطالعه،شعور و بازهم شعور و یک فلسفه هست که به او یک جهان بینی بدهد.ما در سینمای خودمون کیانیان یا پرستویی رو داریم که اگرچه شاید آن زیبایی کلیشه ای رو ندارند اما جادوی بازیگری رو دارا هستند. یا رویا نونهالی که هم زیباست وهم هر لحظه به تو یک چیزی یاد میدهد،پس هیچ مشکلی ندارد که بازیگر زیبا باشد اما به شرطی که کارش رو هم به نحو احسن انجام بدهد.یک حرفی از امیر آقایی در یکی از مجلات خوندم که به نظرم درست بود و این بود که سینمای ما دیگه یک صنعت نیست بلکه به بیزینس تبدیل شده است.به نظرمن اگر سینمای ایران از قهرمان سازی فاصله بگیرد و تبدیل به یک بیزینس بشود بسیار خطرناک خواهد بود.الان در کشور ما از هر 10 فیلم 8 فیلم برای بیزینس ساخته میشود و فقط 2 فیلم هست که دغدغه اش فقط فیلم سازی است،که این با سینمای جهان کاملا متفاوت است چرا که در سینمای جهان از هر 10 فیلم 2 فیلم برای تجارت ساخته می شود و مابقی برای فیلم سازی است.در این هفته بهترین مصاحبه ای که خواندم مصاحبه لیلا حاتمی عزیز با روزنامه الحیات بود که بعد از خواندن این مصاحبه بغض گلوی من را گرفت و در آن لحظه دوست داشتم لیلای عزیز در کنارم بود تا او را به آغوش بکشم و به او آفرین و خسته نباشید بگویم.در این مصاحبه لیلا حرف بسیار جالبی زده است که باید این جمله را با طلا قاب گرفت؛او در بخشی از مصاحبه خود گفته است:من در سینما و هنر همیشه به دنبال کمال بوده ام نه تجارت. بعضی ها فکر به می کنند که شما ره صد ساله رو یک شبه طی کردید؛نظرتون چیه؟ من اجازه میدم به همه آدم ها که به هرچیزی میخواهند فکر کنند اما من خودم فکر میکنم که یک شبه طی نشده این راه صد ساله و من تلاش های زیادی رو داشته ام تا به اینجا رسیدم چند هفته قبل خانم بنی اعتماد در لندن عنوان کردند که استفاده نکردن بازیگران زن سینمای ایران از عنصر مو و اندام باعث عقب افتادگی سینما ایران شده است،نظر شما در این مورد چیست؟ به نظر من فرهنگ کشور ما به اما اجازه این کار رو نمیده اگرچه کار بدون این عناصر سختر هست و مثلآ این سخته که تو یک زن رو با روسری در رختخواب ببینی اما به نظر من این موضوع زیاد سینمای ایران رو عقب نیانداخته است و معتقدم قوانینی که برای گفتن بعضی حرف ها در فیلم ها وجود داره باعث عقب افتادگی سینما شده است شما تجربه زندگی در آمریكا رو هم داشتید؛تا چه حد به این جمله كه حیاط كوچك خانه پدری از حیاط بزرگ خانه همسایه بهتر است اعتقاد دارید؟ ببینید من 5 سال در شهر زیبای سانفرانسیسكو زندگی كردم و هنوز هم به این شهر تعلق خاطر دارم اما ایران برای من یاد آور خاطرات دوران كودكی است و یك حس بسیار زیبا در موردش دارم و به همین خاطر بود كه بلافاصله بعد از اتمام تحصیل به كشور بازگشتم،در مجموع در مورد خودم صددرصد با این جمله موافقم. تعریف شما از ستاره چیست و آیا فكر می كنید كه به یك ستاره تبدیل شدید؟ ستاره به نظرمن كسی است كه شخصیت هایی رو در سینما و تاتر خلق كند كه در ذهن بماند و تبدیل به یك قهرمان شود كه در مورد خودم باید بگم كه هنوز تا ستاره شدن فاصله دارم. بازیگران محبوب ایرانی و خارجی هنگامه قاضیانی؟ از بازیگران زن خارجی میتوانم به جولیت بینوش،كیت بلانش،مریل استرپ و یكی از معصوم ترین چهره های سینمای دهه 1950 AUDREY HEPBURN اشاره كنم از بازیگران مرد خارجی هم میتونم به جرمی آیرون،دنیل دیلوس،آنتونیو هاپكینز اشاره كنم در مورد بازیگران زن ایرانی هم باید بگم كه از بازی لیلا حاتمی،فاطمه معتمد آریا،فرشته صدر عرفایی،مریلا زارعی و فریما فرجامی عزیز در مورد بازیگران مرد ایرانی هم بزارید فقط ؟؟ جواب من باشه!!! تنهایی هنگامه قاضیانی رو اذیت نمیكنه؟ تنهایی بسیار سخت و دشوار هست ولی من تلاشم رو برای حفظ زندگی و كانون خانواده انجام دادم ولی تو نمی توانی یك نفر رو به زور در كنارخودت نگه داری...حتی مردم از تو نمی پرسند چرا جداشدی و فقط تو را انگشت نما میكنند و میگویند طرف مطلقه است...اگر قرار باشه كه كار نكنی،موقعیت اجتماعی نداشته باشی،نتوانی خودت رو اداره كنی و فقط طرف مقابل رو تحمل كنی این دیگه اسمش ایثار نیست... من به آن آدمی كه 15 سال پیش ازش جداشدم احترام میزارم و فرزندم هم فقط همین احترام رو میبینه ولی اون زنی كه به زور در كنار شوهرش دارد زندگی میكند هر روز در فكر نقشه كشیدن برای طرف مقابل هست و این خیلی زشته كه بچه این صحنه ها رو ببینه پس كار من خیلی شرافتمندانه تر از اون خانم هست....به هرحال من تنهایی رو پذیرفتم و در شرایطی كه همین الان موقعیت ازدواج هم دارم ترجیح می دهم كه تنها باشم و دیگر تمام وقتم رو به پسرم و آینده او و كارم اختصاص بدهم...و فقط تنها چیزی كه باعث شده من این تنهایی رو تحمل كنم ایمانم به تقدیر هست و همیشه به خدا گفته ام تا جایی كه تو مرا پیش ببری و بخواهی من تحمل میكنم و این تنهایی رو چون تو هم تنهایی و تو میخواهی كه من تنها باشم تحمل میكنم به اسامی زیر پاسخ كوتاه بدهید... سید رضا میركریمی:فیلم ساز متعهد به فیلم سازی مطلق نه تجارت الناز شاكردوست:مردم دوستش دارند اشكان(پسر هنگامه قاضیانی):عشق گلیشفته فراهانی:بازی او را بسیار دوست دارم طاهره:عاشقش هستم و همیشه در گنجینه ذهنم نگهش می دارم هاله هماپور:بازیگری با استعداد و قلبی صاف و ساده و توصیتون برای جوانان؟ من فقط میتونم به جوانان عزیز بگم که خودشون رو مبتلا به گناه اگر و شاید نکند و هرچیزی رو تجربه کنند و تا زمانی که کارهای شما به کسی لطمه نمیزند شما جایزید که انجامش بدید حتی اگر به خودتون لطمه بزند




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 599]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن