محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798884835
مناظرههای احمدینژاد مشارکت حداکثری را تهدید میکند
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > احزاب و تشکل ها - مناظرههای انتخاباتی بیش از آنکه فرصتی برای نامزدهای ریاست جمهوری برای تبیین برنامه‌هایشان باشد تاکنون به بازخوانی باژگونه بخشی از تاریخ پرداخته است. محمود احمدینژاد در برنامه گفت و گوی ویژه خبری وزارت کشور دولت میرحسین موسوی را متهم به سازماندهی گروه‌های خودسر برای برخورد با بی‌حجابی کرد، همین موضوع کافی است تا بازخوانی آنچه در اوایل دهه شصت تحت عناوین گشت‌ها و اقداماتی موجب ایجاد برخی شائبه‌ها شد ضروری به نظر برسد تا با مرور آنچه رخ داد زوایای آن مقطع زمانی واکاوی شود. عباس آخوندی که در دوران وزارت کشور علی‌اکبر ناطق نوری در دولت میرحسین موسوی معاونت سیاسی-اجتماعی وزارت کشور بود این روزها یکی از ارکان ستاد اصولگرایان حامی میرحسین موسوی است و این بهانه‌ای است که هم دغدغه‌های اصولگرایانه او در پیوستن به موسوی بررسی شود و هم آنچه در سال‌های61 و 62 در اوج رواج اقدامات پراکنده و خودسرانه منجر به تمهید شیوه‌ای برای مواجهه با ناهنجاری‌ها شد. آقای آخوندی! با آغاز مناظرههای انتخاباتی فضای سیاسی جامعه تغییر جدی کرد، فکر میکنید وضعیت فعلی چگونه پیش خواهد رفت؟ روند انتخابات و فضای سیاسی جامعه بد نبود؛ ابتدا در فضای سردی که رسانه ملی ظاهراً تمایلی برای گرم کردن فضا نداشت به سر می‌بردیم، در حالی که اوایل دهه شصت که در وزارت کشور مسئولیت داشتم از 7-6 ماه قبل از انتخابات صداوسیما فضا را فراهم می‌کرد. فضای انتخاباتی خیلی دیر شروع شد که تأمل‌برانگیز است. در این شرایط فضا بد پیش نمی‌رفت، فضای سالمی بود که در آن تمایل به مشارکت حداکثری در حال افزایش بود. مناظره احمدینژاد- موسوی در این میان چه تأثیری گذاشت؟ فضای انتخاباتی را با شوک عظیمی مواجه کرد و احمدینژاد از این فرصت برای متهم کردن و زیرسؤال بردن جمهوری اسلامی استفاده کرد. این مسئله خیلی مردم را در شرایط روانی خاصی قرار داد، عده‌ای مردد بودند که شرکت کنند و داشتند بر تردیدشان غلبه می‌کردند؛ این افراد که ظاهراً خواستار تغییرات هستند در موقعیتی قرار گرفته بودند که اعتقاداتشان به نظام جلب شود ولی یک باره این افراد با آنچه مطرح شد با فرضیه‌ای که عدم سلامت نظام را طرح می‌کرد مواجه شدند. هواداران با حیرت مواجه شدند چرا که می‌گویند رئیس‌جمهوری که این اتهامات و حرف‌های عجیب و غریب را زده اگر راست است، باید چکار کنیم و اگر دروغ می‌گوید چرا؟ فضای پرتردیدی ایجاد شد و بازتاب‌های فراوانی داشت. پس در این شرایط باید آرای خاکستری که حامیان آقای موسوی روی آن حساب باز کرده بودند را فراموش کرد؟ نمی‌خواهم بگویم آرای خاکستری از دستمان رفت؛ میزان مشارکت حداکثری با شوکی که ایشان به فضا وارد کرد احتمالاً چشمگیر نخواهد بود. می‌دانست در مشارکت حداکثری باخته است و اینگونه عده‌ای را از شرکت در انتخابات مأیوس کرد. در این شرایط دیگر عده کمی می‌توانند بر تردیدشان غلبه کنند و در انتخابات شرکت کنند. وقتی این شرایط ایجاد شود عده‌ای هم به سمت خشونت می‌روند. چطور چنین نظری دارید؟ وقتی حق و باطل مطلق مطرح میکنید، باید باطل محکوم شود، خشونتی که هم‌اکنون در جامعه هست، خشونت سازمان‌یافته از سوی عده‌ای خاص است. تا قبل از مناظره آقای احمدینژاد اینگونه مطرح می‌شد که مناظره فرصتی برای نقد فضاست و طرفین بر این اساس سخن می‌گویند. . . نقدی صورت نگرفته. رونق وقتی صورت می‌گیرد که نقدی انجام شود. آقای احمدینژاد دید که از موسوی هیچ ندارد و فرضیه توهم توطئه‌گرایانه‌ای را طرح کرد و مبنایی را گذاشت و استنتاجی کرد و بعد گفت همه این دوره فاسد بودند. ایشان 4 سال راجع به فساد حرف زد و کار جدی نکرد و شب انتخابات نتیجه این بود که فساد در روحانیت که بزرگترین آنها یکی در رأس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگری رئیس دفتر بازرسی دفتر مقام معظم رهبری است وجود دارد. اتهام‌زنی بی‌پایه و اساس در شرایط حیرت مقامات قضایی رخ داد تا جایی که دادستان کل کشور اعلام کرد که طرح نام افراد پیش از اثبات اتهام جرم است. معتقدیم قطعاً جرم توسط رئیس‌جمهور صورت گرفته اما در مسائل انتخاباتی، مقامات قضایی جرم‌های انتخاباتی را باید به فوریت رسیدگی کنند و خاصیت آن این است که امروز انجام شود، نه بعد از انتخابات. آقایانی که اتهاماتی علیه آنها وارد شده چون وطن‌خواه و خواستار حفظ منافع ملی هستند و در قدرت هم حضور ندارند از حقوق خود فعلاً گذشته‌اند اما کسی که مسئول امنیت ملت است و براساس قانون اساسی مسئول حفظ حیثیت شهروندان است این فضا را مخدوش میکند. حالا در این شرایط سؤال من از آقای دری‌‌نجف‌آبادی این است که اگر به آنچه می‌گویید واقف هستید، چرا پیگیری نمی‌کنید. آقای آخوندی! به هر حال در بازی سیاسی قرار گرفته‌اید، در شرایط فعلی می‌خواهید چه واکنشی داشته باشید؟ هیچ‌وقت نمی‌توانیم از منافع ملی و اخلاقی عبور کنیم و نه به سوی بازی خشونت و نه فعالیت‌های غیرقانونی می‌رویم. حداکثر کاری که کردیم این بود که بیانیه بدهیم و بگوییم این خلاف منافع ملی است. بیش از این ستادها نمی‌توانند کاری کنند، کسانی که در حکومت و مجری قانون هستند باید مراقب باشند. علاوه بر نظام بازرسی شورای نگهبان، وزیر کشور هم بر اجرای انتخابات نظارت میکند، در این شرایط رئیس‌جمهور نقض قانون کرده و باید مجری تخلفی که انجام شده است را اعلام کند. چرا به چنین جمع‌بندی رسیدید که بر خلاف دیگر هم‌جناحی هایتان عمل کنید؟ دستور اسلامی داریم که اگر بدعتی گذاشته می‌شود آدم‌های آگاه باید ورود پیدا کنند و بایستند. مشکلی که الان جریان اصولگرایی دارد تخلف از این اصل اسلامی است. آقای احمدینژاد هیچ‌وقت نماینده جریان اصولگرایی نبوده و علی‌رغم نظرات رهبران اصولگرایی اقدام کرد و موفق شد. بعد از آن جریان اصولگرایی در دو راهی که رأی نیاورده‌اند و اگر با این فرد مخالفت کنند به نفع جریان اصلاح‌طلب عمل کرده‌اند قرار گرفتند که نتیجه این بود که استقبال سردی از ایشان شد. جریانی هم مخالفت خود را اعلام کردند مثل آقای ناطق که زمان شهرداری آقای احمدینژاد هر 2 هفته جلوی ایشان دو زانو می‌زد و گزارش می‌داد اما آقای ناطق الان هزینه این را می‌دهد که روزی از احمدینژاد استقبال نکرد. افرادی که تلاش کردند ایشان را در مجلس هشتم همراهی کنند به تدریج دیدند که ایشان غیرقابل تحمل است و در لحظات تعیین‌کننده رأی‌شان 25 نفر است و کمیسیون‌ها و رئیس مجلس در جریان مخالف ایشان است. بعد از آمدن احمدینژاد جریان اصولگرا و شورای هماهنگی اصولگرایی متلاشی و سر خود را از دست داد و به صورت متشتت عده‌ای حضور دارند و جریان‌های خلق‌الساعه که هر روز با عنوانی وارد میدان می‌شوند. عدم وجود رهبری در جریان اصولگرایان باعث شد که نتوانند فردی را معرفی کنند و هیچ‌کس رفتار ایشان را نمی‌پسندید که اصولگرایان در بلاتکلیفی شدید قرار گرفتند. داستان استقبال در بدرقه ایشان از دور اول ریاست جمهوری هم تکرار شد و عده‌ای صرفاً خاص برای حمایت ایشان از میان اصولگرایی وارد شدند. هم‌اکنون ستاد شخصی آقای احمدینژاد تبلیغات ایشان را انجام می‌دهد و این روزها به هرکدام از دفاتر احزاب اصولگرا که بروید تعطیل هستند و دارند استراحت می‌کنند. آقای آخوندی چطور شد که به عنوان حامیان اصولگرای میرحسین موسوی وارد میدان شدید؟ برخی از دوستان از گروه‌های مختلف اصولگرا به این نتیجه رسیدند که باید از حق دفاع کنیم. اخلاق و التزام به امام (ره) و قانون شاخصه‌هایی بود که آقای موسوی در مقایسه در وضعیت بهتری قرار دارند چرا که در انتخابات در مقام انتخاب و نه اطلاق هستیم. و چطور فعالیت‌هایتان را آغاز کردید؟ من به شکل شخصی این انتخاب را کردم؛ سابقه کار با ایشان از سال 58 در جهاد را داشتم و با ایشان از نزدیک تا پایان نخست‌وزیری ارتباط داشتم و لذا تصمیم گرفتم که کمک کنم. بعد از آنکه من آمدم گروه‌های دیگری نیز ابراز تمایل و همراهی کردند. الان چه گروه‌ها و احزابی در جمع حامیان اصولگرای موسوی حضور دارند؟ افرادی هستند؛ تعدادی از اعضای جامعه روحانیت مبارز و اعضای تشکل‌های مهندسین در این مجموعه حضور دارند. بر چه اساسی این اعضا از تصمیمات تشکل‌های خود فاصله گرفته‌اند؟ نتوانسته‌اند بی‌تصمیمی تشکل‌هایشان را تحمل کنند. بحرانی در جریان اصولگرایی رخ داده که نیازمند تغییر شکل و بازسازی است. می‌گویند که 8 سال کسی را می‌گذاریم ولی قبول نداریم؛ اینکه آقای باهنر می‌گوید آقای احمدینژاد نامزد ما ولی آقای موسوی خوب است همین بلاتکلیفی را نشان می‌دهد. ولی این بازسازی ظاهراً باید 12 سال پیش رخ می‌داد. بله! ضرورت تاریخی ایجاب میکند که جریان اصولگرایی پوست بیندازد. مگر می‌تواند جریان اصولگرایی به اسم اصولگرایی فشارها و جو فعلی را بپذیرد. به عنوان یکی از اصولگرایان حامی موسوی، نگران روی کار آمدن افراطیون خردادی در دولت احتمالی موسوی نیستید؟ نه! با چه استدلالی؟ موسوی به صورت مستقل وارد رقابت شده و دوم اگر می‌خواست همان اصلاح‌طلب‌ها را وارد کند ستاد مستقل ایجاد نمی‌کرد؛ عقل تشکیلاتی ایجاب می‌کرد که ستادهای خاتمی را به کار گیرد، که البته از عدم این کار لطمه در رأی‌هایش را خواهد دید ولی برای استقلال خود حاضر شد هزینه‌ای بیردازد. البته تمایل شخصی موسوی در جهت چپ خواهد بود ولی هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که بگوییم موسوی یعنی دوم خرداد. به خاطر می‌آورم سال 87 و بعد از پیروزی دوم خرداد با ایشان ملاقاتی داشتم که آنجا ناراحتی‌اش را به خاطر چاپ کتاب‌های کلام مسیحی که هر روز چاپ می‌شد مطرح کرد و گلایه‌اش از خاتمی را شنیدم. ایشان هم مایه امید برای اصلاح‌طلب‌ها و هم اصولگراهاست. آنچه در همراهی موسوی دنبال میکنید چیست؟ من مسئله را جریانی نمی‌دانم چون هیچ وقت عنصر وفادار هیچ‌کدام از 2 جریان نبوده‌ام. معتقدم که باید از این جو بی‌اعتمادی فاصله بگیریم. دولت هر روز بی‌اعتمادی را پمپاژ میکند و در این شرایط بزرگترین ضرورت اجماع نخبگان برای برون‌رفت از این شرایط است. یک‌بار دیگر احتیاج به اجماع نخبگان برای بازگرداندن صداقت و کارآمدی داریم. آقای آخوندی شما سابقه معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور آقای ناطق نوری در دولت موسوی را داشته‌اید؛ یکی از مسائلی که آقای احمدی نژاد مطرح کرده‌اند، سازماندهی گروه‌هایی خودسر از سوی وزارت کشور در دولت مهندس موسوی بوده که به خیابان‌ها می‌ریختند تا با بی‌حجابی مقابله کنند. احمدینژاد مهارت فوق‌العاده‌ای در منسوب کردن کارها به دیگران دارد، اولین کسی که این نسبت را در کشور برقرار کرد و از موضع حاکم معترض بود بنی‌صدر بود که هر روز معترض بود. ایشان نسبت به بنی‌صدر موفق‌تر است و روزی نیست که به حکومت اعتراض نکند و هنرمندی زیادی در این زمینه دارد. در زمان وزارت کشور آقای ناطق‌نوری که من معاون سیاسی - اجتماعی وزیر بودم گزارشی تهیه کردیم که مبنای تاریخی شد، اولین گزارش ناهنجاری‌های اجتماعی. . . چه سالی؟ اوایل 62. و به چه منظور گزارش تهیه شده بود؟ به خاطر تعرضاتی که به برخی افراد بدحجاب صورت می‌گرفت. عده‌ای تصمیم گرفته بودند که امر به معروف و نهی از منکر کنند. گزارشی را احمد مسجدجامعی تهیه کرد و شاید آن اولین اقدامی بود که باعث ارتقای مسجدجامعی در نظام شد، تمام آن لحظات در یادم هست. پیام گزارش این بود که ناهنجاری‌های اجتماعی موضوعی فرهنگی است که مسئله فرهنگی را نمی‌شنود به وسیله ابزارهای غیرفرهنگی حل کرد و براساس آن دستوراتی داشت که شورای اجتماعی استانداری بر اساس آن تشکیل شد و تمام نیروهای درگیر فرهنگی و اجتماعی تجمیع شدند که برای حراست از مرزهای فرهنگی اقدمات فرهنگی انجام شود. جلسه‌ای تشکیل شد و آقای پرورش وزیر آموزش و پرورش و خاتمی وزیر ارشاد وقت در دفتر ناطق نوری دعوت شده بودند. معضل برخورد با افراد بدحجاب بود یا افرادی که خودسرانه عمل می‌کنند؟ موضوع مواجهه افراد خودسر با انواع مظاهر مخالف شئونات اسلامی بود. وقتی بحث را مطرح کردیم آقای پرورش گویی بال درآورد و بسیار استقبال کرد و گفت که دستور اسلام است که برویم در این زمینه‌ها از مجادله حسن استفاده کنیم. خاتمی گفت انتظار این طرح را از هر مرجعی داشتم ولی از شما نه و فکر می‌کردم مدافع حضور نیروهای انتظامی در این قضیه هستید. می‌گفت برایم خوشحال‌کننده است که مخالف راهکارهای نظامی هستید. این موضوع در جلسه بزرگتری با حضور آیت الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت تشکیل شد و ایشان به شدت استقبال کردند و آقای مسجدجامعی معاون مدیر کل وزارت کشور را مورد تشویق قرار دادند. موضع وزارت کشور این بود و ناطق دستور داد با نیروهایی که اینگونه عمل می‌کنند برخوردی شدید شده و با هر کسی برخورد و دستگیر شود. این اولین مواجهه ناطق با یکسری افراد بود که ادعای انقلابی بودن داشتند. بعد از این، موضوع به خدمت امام (ره) گزارش شد و آنها گله‌هایی از آقای ناطق کردند. ظاهراً در آن زمان گفته می‌شد که بسیج و سپاه برخوردهایی را سامان می‌دادند؟ آن موقع اوایل انقلاب بود و همه به اجتهاد خودشان عمل می‌کردند و هر کس بر اساس تشخیص خود عمل می‌کرد. مشکل بود که بگوییم که بسیج و گشت ثارا. . . هستند. اوج آن این بود که به خانمی حامله که ظاهراً بدحجاب بود متعرض شدند که نهایتاً منجربه سقط جنین او شده بود. چه کسانی بودند؟ اصلاً قابل شناسایی نبودند، اصلاً به هیچ کس انتساب ندهید! فرد بودند. فکر می‌کردند کار درستی می‌کنند؛ عده‌ای موتورسوار بودند که اگر فردی با معیارهای آنها مطابق نبود به او پونز می‌زدند. آقای ناطق معتقد بود اگر حکومت نتواند نظم اجتماعی را ایجاد کند حکومت نیست و لذا دستور داد که هر فرد با هر ظاهری دستگیر نشود. این روند تا آنجایی ادامه یافت که آقای امامی کاشانی در یکی از خطبه‌های نماز جمعه تهران از این اقدام حمایت کرد. عده‌ای مخالف بودند و موضوع با امام (ره) مطرح شد که ناطق در برابر افراد هنجارشکن با نیروهای ارزشی برخورد میکند؛ امام نه تنها به شدت برخورد کرد بلکه ناطق نوری را تشویق کردند که هر کس نظم عمومی را بر هم زد ملاحظه هیچ کسی را نکنید! همه اینها را گفتم که بگوییم اینکه می‌گویید گشت ارشاد در دوره آقای موسوی ایجاد شد دروغ است. حتی آقای خامنه‌ای هم بر اینکه ناهنجاری فرهنگی باید راه حل فرهنگی داشته باشد در اولین جلسه توسط ایشان تأکید شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]
-
گوناگون
پربازدیدترینها