تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مهدى مردى است از ما، از نسل فاطمه.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799648257




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روایت منتجب‌نیا از نحوه پایان یافتن جنگ


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها  - رئیس کمیسیون امور دفاعی مجلس سوم، قائم مقامی ستاد کل خاتم الانبیاء و ستاد کل پدافند و مسئولیت دفتر مشاورت امام (ره) در خلیج فارس و ... سید صادق روحانی: عضویت گروه چهار نفری بررسی و تصویب بودجه‌های جنگ و مسئولیت تبلیغات جبهه‌ها عناوینی بودند که باعث شد تا رسول منتجب نیا از مهمانان کافه خبر در هفته دفاع مقدس باشد. اگرچه چهره سیاسی رسول منتجب نیا به خصوص پس از تأسیس حزب اعتماد ملی و قائم مقامی او در این حزب برای عموم آشنا‌تر است اما منتجب نیا ناگفته‌های زیادی از دوران دفاع مقدس دارد. گفت و گوی خبرآنلاین با رسول منتجب نیا هم در فضایی متاثر از شخصیت سیاسی او آغاز شد اما در بخش نخست گفت و گو که منتشر خواهد شد صرفاً به مسائل جنگ پرداخته ایم. منتجب نیا در ابتدای گفت و گو گفت که از روزهای آغازین جنگ و نخستین بمب‌هایی که عراق بر سر مردم ریخت تا زمانی که قطعنامه پذیرفته شد  در مسائل جنگ درگیر بوده است. او همچنین از بحث‌هایی پیرامون قطعنامه گفت که اگر لازم باشد بیان خواهد کرد. او گفت که تا الان هم برخی مسائل حساس را چون مصحلت ندیدیم عنوان نکردیم چراکه امام بعد از پذیرش قطعنامه راجع به این بحث‌هایی که مطرح بود فرمودند که این بحث‌ها بحث‌های خوب و مفیدی است اما الان زمانش نیست. چون امام (ره) این را فرمودند ما بحث را بستیم و دیگر عنوان نکردیم. اما هروقت که لازم بشود و خطری برای نظام و انقلاب و اسلام نداشته باشد ما بخشی از مطالب را که در جریانش بودیم بیان می‌کنیم. مشروح گفت و گوی «خبرآنلاین» با رسول منتجب نیا را در ادامه بخوانید: *** مهمترین و حساس‌ترین مسائل سیاسی که در پشت جبهه‌ها طرح می‌شد چه مسایلی بود؟با آغاز جنگ، مسائل سیاسی در کشور همه تحت‌الشعاع جنگ قرار گرفت؛ یکی از مسائل مهم مسئله بنی صدر بود. در آن دوره بنی صدر بر سر کار بود و فرماندهی کل قوا به او تفویض شده بود. من در آن موقع مسئولیت‌هایی داشتم از جمله اینکه امام جمعه و نماینده امام (ره) بودم، مسئول دادگاه جنگ بودم و برخی مسئولیت‌های دیگر. یکسری تصادم‌ها و اصطکاک‌هایی بین ما و او به وجود می‌آمد که کم کم به اوج خودش رسیدو در ماه‌های آخر احساس کردیم امام (ره) منتظر آگاهی مردم هستند تا مردم این چهره را بشناسند و بعد امام (ره) تصمیم خودشان را بگیرند. با تماس‌هایی که با شهید بهشتی، آیت الله خامنه و دیگران گرفتیم به این جمع‌بندی رسیدیم. من در اهواز اطلاعیه دادم و هم سخنرانی کردم. در آن سخنرانی عمومی گفتم به 10 دلیل آقای بنی صدر لیاقت ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا را ندارد و ما از حضرت امام (ره) تقاضا می‌کنیم که نسبت به ایشان تصمیم بگیرند. این قضایا مال زمانی است که هنوز چند ماه به رأی عدم کفایت سیاسی بنی صدر و عزل او مانده بود. اما بعد از آن که مسئله عدم کفایت سیاسی او و عزل‌اش مطرح شد و او فرار کرد، مسائل داخلی بروز پیدا کرد. اختلافاتی که پنهان بود خودش را آشکار کرد. چه نوع اختلافاتی؟یک نوع تفکری بود که از اندیشه‌های حضرت امام (ره) تبعیت می‌کرد؛ یک جریانی هم شکل گرفته بود که منتقد جریان اول بود، منتها این جرات و جسارت را نداشت که به صراحت و شجاعت بیاید و موضع‌گیری کند. تفکر مهندس موسوی را تفکر چپ و مارکسیستی و سوسیالیستی می‌دانستند. من با بعضی از آنها مباحثه کردم. آنها به صراحت می‌گفتند که مهندس موسوی مارکسیست است اما امام (ره) می‌گفت که مهندس موسوی مسلمان، معتقد و متدین است و از او حمایت می‌کردند. از سوی دیگر منافقین هم شروع کرده بودند به آن انفجارها و عملیات‌های تروریستی. شما نماینده مجلس بودید، این درگیری‌ها در درون مجلس چگونه بود؟در مجلس دوم نماینده بودم، از این جهت در کانون مسائل سیاسی قرار داشتم. دور اول مجلس به خصوص قبل از عزل بنی صدر، همه نیروهای انقلاب بر دشمنان مشترک یا حداقل رقبای مشترک متمرکز بودند. دیگر چپ و راست و خط امام (ره) و خط بازار مطرح نبود. اما بعد از آن که این جریان کنار رفت در مجلس این اختلاف نظر‌ها ظهور و بروز پیدا کرد و جلسات متعدد شد. قبل از آن فقط یک جلسه بود و آن جلسه خط امام (ره). اما بعد از آن این جلسه تبدیل شد به دو جلسه یا بهتر بگویم دو جریان. لذا ما در مجلس دوم شاهد دو فراکسیون قوی بودیم. یک فراکسیون خط امام (ره) بود که اکثریت را تشکیل می‌داد و دیگری منتقدین بودند. چهره‌های شاخص فراکسیون خط امام (ره) در مجلس دوم آقای کروبی، بیات، هاشمیان، فخر الدین حجازی، سیدهادی خامنه‌ای و برخی دیگر بودند. اما چهره‌های شاخص نقطه مقابل آن آقای بادامچیان، باهنر، ناطق نوری و مرحوم زواره‌ای بودند. اختلاف نظرهای سیاسی در مجلس پخته می‌شد و به خارج از مجلس یعنی در بازار و کوچه و خیابان پمپاژ می‌شد و رفته رفته داشت به جبهه‌ها کشیده می‌شد که امام (ره) به شدت جلوی این حرکت را گرفتند. امام (ره) تا آخرین لحظه و با قدرت جلوی این قضیه را می‌گرفتند که نیروهای نظامی چه سپاه چه بسیج وارد دعواهای سیاسی نشوند. آیا انشقاق مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز هم در همان دوره اتفاق افتاد؟بله. مجمع روحانیون مبارز در سال 66 شکل گرفت و 67 رسماً اعلام وجود کرد و در آستانه انتخابات وارد صحنه شد که اولین موفقیت و پیروزی را در مجلس سوم به دست آورد. اکثریت کاندیداهای او در سراسر کشور رأی آوردند. یکی از مسائلی که این روزها مطرح می‌شود مسئله پذیرش قطعنامه است. برخی از فرماندهان دوران دفاع مقدس می‌گویند که ما می‌توانستیم پیروز جنگ باشیم وصدام را ساقط کنیم. تا چه حد این مسئله صحت دارد؟از یک سال پیش از پذیرش قطعنامه تفکری در مجموعه نیروهای نظامی، مدیریت جنگ (پایین‌تر از حضرت امام (ره)) و در مجلس شکل گرفته بود که ما باید جنگ را خاتمه بدهیم. گاهی فرماندهان سپاه و ارتش می‌آمدند با نمایندگان جلسه می‌گرفتند و یا بعضی از نمایندگان خودشان جلساتی ترتیب می‌دادند که عمدتا جلسات غیر علنی بود و صحبت می‌کردند. البته حضرت امام (ره) از برگزاری این جلسات ناراضی بودند و فرمودند این جلسات برگزار نشود. چون مسائل جنگ درز می‌کرد و مسائل جنگ و مسائل خطی و سیاسی به هم پیوند می‌خورد و امام (ره) نمی‌خواستند اینجوری باشد. با این وجود بعضی‌های این کار را انجام می‌دادند. من در آن زمان رئیس کمیته دفاع  کمیسیون امنیت ملی بودم همچنین ارتباطات دیگر و مسئولیت‌های دیگر در جنگ هم داشتم لذا از جریانات آگاه می‌شدم. یک جریان دیگر هم شکل گرفته بود که فراتر از این جریان فرماندهان بود و آن مسئولین جنگ بودند. آنها جلساتی را برگزار می‌کردند تحت عنوان بررسی مسائل جنگ که گاهی من هم در جلساتشان شرکت می‌کردم. بعد از یک فرایندی در بررسی مسائل جنگ به اینجا رسیدند که چاره‌ای نیست جز اینکه برویم و با امام (ره) صحبت کنیم. آنها اسم این جمع را جمع عقلا گذاشته بودند. این بحث‌ها تقریباً یک سال قبل از جنگ بود. امام (ره) وقتی شنیدند که این جلسه عقلا هم تشکیل می‌شود باز گفتند این چه کاری است که می‌کنید. این قضایا بود تا زمانی که امام (ره) آن تصمیم را گرفتند. شما چگونه از تصمیم امام (ره) آگاه شدید؟من رئیس کمیته دفاع مجلس، قائم مقام قرارگاه خاتم الانبیا و ستادکل پدافند بودم. یک روز از دفتر آیت الله خامنه‌ای به عنوان رئیس‌جمهور زنگ زدند که فردا صبح زود بیایید آنجا. ما رفتیم و دیدیم که خیلی از آقایان هستند. سران کشور، فرماندهان عالیرتبه ارتش و سپاه، نخست‌وزیر، وزیر خارجه و برخی دیگر از وزرا بودند. دقایقی بعد مرحوم حاج احمد آقای خمینی هم آمدند. جلسه شروع شد و آیت الله خامنه‌ای فرمودند که یک مقدماتی بوده است و امام (ره) یک تصمیمی گرفته‌اند و حاج احمد آقا آمده‌اند تا پیام امام (ره) را برای شما بخوانند. پیامی که حاج احمد آقا می‌خواستند بخوانند پیام خصوصی امام (ره) بود و فرق می‌کرد با پیامی که برای عموم مردم منتشر شد. حاج احمد آقا چون کمرشان درد می‌کرد روی صندلی نشستند و این پیام را برای ما خواندند. در پیام امام (ره) به صراحت آورده بودند که «من تا چند روز قبل مصمم بودم که این جنگ ادامه پیدا کند و معتقد بودم که این جنگ به پیروزی نهایی می‌رسد و می‌توانیم رژیم بعث را ساقط کنیم ولی گزارشهایی از قبل بود و اخیراً هم فرماندهان و مسئولان دیگر نامه‌هایی نوشتند که ما به هیچ وجه قادر به ادامه جنگ نیستیم و اگر جنگ ادامه پیدا بکند اساس نظام جمهوری اسلامی صدمه می‌بیند و خطرات بزرگی پیش خواهد آمد به همین دلیل من مصمم شدم که قطعاًنه را بپذیریم و جنگ را خاتمه دهیم». وقتی این پیام خوانده شد همینطور که خوانده می‌شد همه ما اشک می‌ریختیم. روز عجیبی بود به اندازه اینکه چند نفر از عزیزانمان فوت شده باشد اشک ریختیم. همه بلا استثنا گریه کردند. وقتی پیام تمام شد گفتند که آقایان گزارش بدهند. فرمانده سپاه، فرمانده ارتش، وزیر خارجه (آقای دکتر ولایتی)، وزیر اقتصاد، نخست‌وزیر و مسئولان دیگر. هرکسی در حیطه وظایف خودش گزارش داد که جنگ به ما آسیب‌هایی رسانده که جبران ناپذیر است و ما نمی‌توانیم ادامه بدهیم. مثلاً وزیر اقتصاد گفت که اقتصاد ما شکننده شده و ما اگر ادامه بدهیم نمی‌توانیم کشور را اداره کنیم وزیر خارجه به نحو دیگر و در مجموع گزارش‌ها نشان می‌داد که چاره‌ای جز پذیرش قطعنامه نیست. این موضوع که امام (ره) فرمود من جام زهر را نوشیدم، امری بود که بر امام (ره) تحمیل شد اما این نتیجه مجموعه همه گزارش‌ها بود. دعواهای سیاسی تأثیری در پذیرش قطعنامه نداشت؟دعواهای سیاسی تأثیر چندانی در پایان جنگ نداشت. در مورد مسائل جنگ امام (ره) می‌فرمودند که این مسائل را نباید به میدان سیاست کشید و در تریبون‌ها بخواهیم تجزیه و تحلیل کنیم. یعنی نیاییم اختلاف نظرها را بکشانیم به جنگ. واقعیت هم همینطور است. در شرایط جنگی اینکه یکی بگوید من موافقم با ادامه جنگ و یکی بگوید من مخالفم مردم روحیه شان گرفته می‌شود. تا زمانی فرمانده جنگ می‌توانست پیروز بشود که کل جامعه پشت سرش باشند. آقای منتجب نیا! نقش مجلس و دولت در آن زمان در موضوع جنگ چه بود؟دولت و مجلس تدارکاتچی جنگ بودند. نمایندگان مسائل قانونی را رفع و رجوع می‌کردند. اما فرماندهی جنگ به عهده آنها نبود. مثلاً یک دورانی آقای هاشمی رفسنجانی هم رئیس مجلس بود و هم فرمانده جنگ بود. فرماندهی جنگش به لحاظ ریاستش در مجلس نبود، بلکه به لحاظ جانشینی امام (ره) بودامام (ره) می‌فرمودند فرماندهی باید واحد باشد، اگر به عنوان مثال آقای هاشمی (به عنوان فرمانده جنگ) می‌گوید باید اینجا عملیات انجام بگیرد، نماینده نمی‌تواند بپرسد چرا باید انجام بگیرد یا وزیری بگوید چرا. اگر قرار بود اینگونه باشد سنگ روی سنگ قرار نمی گرفت. پس بعد نظارتی مجلس چگونه اعمال می‌شد؟در آن موقع مجلس نظارت داشت اما به مسایلی نظیر تصویب بودجه‌ها و نظایرآن. مثلاً آقای هاشمی یک جمع چهارنفره را مشخص کرده بود که من ، آقای عبدالله نوری ، آقای اسحق جهانگیری و آقای علی آقامحمدی در آن بودیم. کل اعتبارات جنگ در اختیار این چهار نفر بود. یعنی ما باید بودجه جنگ را می‌نوشتیم و تصویب می‌کردیم تا بانک مرکزی اجرا کند. ما هم جلسه می‌گرفتیم با سپاه و ارتش و جهاد و سایر نیرو‌ها و نیاز‌ها را بررسی  و تصویب می‌کردیم. یک نظارت مجلس از این طریق بود. یک نظارت دیگر این بود که نمایندگانی که به منطقه می‌رفتند برای بازرسی و تفقد و روحیه دادند وقتی برمی گشتند گزارش هایشان را می‌دیدیم و آنها را به فرماندهان جنگ منعکس می‌کردیم. اما مجلس در فرماندهی دخالت نمی‌کرد و بر خلاف و مصلحت بود و امام (ره) هم اجازه نمی‌دادند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن