تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص): طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799036068




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان:اين تير و آن كماندار ! «اين تير و آن كماندار !»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز آقاي دكتر احمدي نژاد بعد از يك غيبت 11 روزه كه از ايشان انتظار نمي رفت و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعي رئيس جمهور محترم را در پي داشت، به دفتر كار خود بازگشت و با اين اقدام- هرچند ديرهنگام- خويش، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها را به كابوس تبديل كرد. در فاصله 11 روز گذشته آنچه در ميان مردم ديده مي شد، نگراني توام با دلخوري از رئيس جمهوري بود كه با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي ايشان از رهبر و مقتداي خويش انتخاب كرده بودند و او نيز در خدمت به خلق خدا و ايستادگي در مقابل باج خواهي نظام سلطه جهاني، سنگ تمام گذاشته بود و اكنون در پي ماجراي اخير، دلشوره داشتند كه مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند! در ديگر سوي اين ميدان، دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و دنباله هاي حقير و شكست خورده آنها ايستاده بودند كه با توهم حاكميت دوگانه، آرزوي بيش از سه دهه بر زمين مانده خود را - دستكم به ظاهر- برآورده شده تلقي مي كردند و با ذوق زدگي- يا تظاهر به ذوق زدگي- اين «آرزو» را به «خبر» تبديل كرده و به شيپور فريب و پر سر و صداي خود سپرده بودند. و اما، در اين ميان گروه ديگري نيز بودند كه ماجراي پلشت اخير را خود آفريده بودند و يا در پيدايش آن نقش برجسته و پررنگي داشتند. اين جماعت كه با استناد به مواضع و عملكرد چند ساله شان در ميان مردم و نزد دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم، «جريان انحرافي» نام گرفته اند، طي 11 روز گذشته، به گواهي آنچه بر زبان و قلم آورده اند، نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوري كه لاف دوستي و نزديكي با او را مي زدند برايشان اهميت داشت! آنها فقط نگران خود بودند. در اين گزاره ها- كه اندكي از بسيارهاست- همه روزه از سوي گروه انحرافي و به صورت پيامك براي اين و آن ارسال مي شد، دقت كنيد؛ «باند قدرت و ثروت، آقاي مشايي را هدف حمله و هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده اند»! «مخالفان ولايت فقيه به احمدي نژاد و آقاي مشايي هجوم آورده اند»! و... اعضاي جريان انحرافي توضيح نمي دادند؛ كسي كه 18 پست حساس دولتي و هزاران ميليارد تومان پول بي حساب و كتاب را در اختيار خود دارد و بدون احساس نياز به پاسخگويي در برابر قانون، دست به هر كاري كه مايل باشد مي زند و مبالغ نجومي از بيت المال را هرجا كه بخواهد هزينه مي كند و... صاحب ثروت و قدرت است، يا آن بسيجي پاكباخته و تهي دست كه تاراج بيت المال و حضور غريبه ها در كانون هاي حساس نظام را برنمي تابد و عليه گروه منحرف خروش برمي دارد؟!...خوشبختانه رئيس جمهور محترم، همانگونه كه از ايشان انتظار مي رفت با حضور ديروز خود در رياست جمهوري و شركت در جلسه هفتگي هيئت دولت، از يكسو، به دلشوره و نگراني مردم كه بي علت نبود، پايان داد و ان شاءالله در ادامه مسير رگه هاي باريك احتمالي از تكرار رخداد پلشت ياد شده را نيز محو خواهد كرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي حقير و بارها شكست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، كه به كابوس تبديل كرد و مي ماند جريان انحرافي كه اميد است رئيس جمهور محترم و مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از كنار دغدغه آنان كه نشان داده اند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، آسان عبور نفرمايند. و اما، در اين وجيزه، سخن ديگري نيز در ميان است كه مي تواند و بايد براي همگان درس آموز و عبرت انگيز باشد و آن، اين كه تقريبا، بلافاصله پس از انتشار خبر ابقاي وزير اطلاعات از سوي رهبر معظم انقلاب كه با استقبال چنداني از سوي آقاي رئيس جمهور روبرو نشده بود- و يا اينگونه تبليغ شده بود- تمامي دشمنان بيروني با بهره گيري از ماشين عظيم و پردامنه تبليغاتي و رسانه اي خود به تقدير و تمجيد از آقاي احمدي نژاد پرداختند و در حمايت و قدرداني! از ايشان كمترين ترديدي به خود راه ندادند. چرا...؟! اين حاميان تازه به ميدان آمده! دقيقا همان قدرت هاي استكباري و دشمنان تابلوداري بودند كه تا چند روز قبل تمامي محافل خبري، سياسي خود را با اختصاص هزينه هاي كلان و نجومي عليه ايشان به كار گرفته بودند و از هيچ تهمت و افتراء و بدگويي و ناسزايي به آقاي احمدي نژاد دريغ نمي كردند. آيا غير از اين است؟! بنابراين، پاي اين پرسش منطقي در ميان است كه چرخش يكصد و هشتاد درجه اي مورد اشاره از كدام نقطه آغاز شده و در كجا ريشه داشته است؟ پاسخ اين سؤال نه پيچيده است كه براي فهم آن به اذهان ژرف انديش نيازي باشد و نه پنهان و رازآلود است كه بدون دسترسي به اخبار و گزارش هاي سري و طبقه بندي شده قابل درك نباشد. اين چرخش يكصد و هشتاد درجه اي دقيقا هنگامي آغاز شد كه دشمن احساس كرد- و يا در اين توهم افتاد- كه آقاي احمدي نژاد، حكم و توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداري كرده است! به بيان ديگر، دشمن احساس كرد آرزوي ديرينه اش كه سه دهه برزمين مانده بود، يعني «حاكميت دوگانه» تحقق يافته و يا نشانه هاي آغاز آن ديده مي شود! خب! اكنون سؤال ديگري در ميان است كه پاسخش اگرچه روشن و بديهي ولي بيان دوباره و حتي چندباره آن خالي از فايده نيست و آن سؤال اين كه، چرا دشمنان تابلودار بيروني پس از احساس- به زعم خود- «حاكميت دوگانه» بدون كمترين ترديدي حمايت از آقاي احمدي نژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را برگزيدند و حال آن كه مي توانستند به جاي آقاي احمدي نژاد، حمايت و تقدير خود را نثار رهبر معظم انقلاب كنند؟! مگر نه اين كه به خيال خام آنان، در حاكميت نظام اسلامي «ترك افتاده»! و نشانه هاي حاكميت دوگانه پديد آمده است؟! بنابراين آنچه براي آنان در نگاه اول، ضروري به نظر مي رسد، حمايت و تقدير از يك سوي اين به اصطلاح حاكميت دوگانه است، چرا كه هدف نهايي دشمن، دوسويه شدن حاكميت است و چه فرقي مي كند كه كدام سو در مقابل سوي ديگر مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟! بنابراين چرا در اين ميان حمايت از آقاي احمدي نژاد را برگزيدند و بي درنگ به سوي آن رفتند؟! پاسخ به اين سؤال است كه درس آموز و عبرت انگيز است و مي تواند يك بار ديگر و براي چندمين بار در عمر پربركت و مقدس جمهوري اسلامي ايران، آويزه گوش و دل همگان باشد. دقت كنيد! دشمن مي داند و كمترين ترديدي ندارد كه دشمن واقعي نظام سلطه بين الملل و سد مستحكم در مقابل باج خواهي، زورگويي و غارتگري و خونريزي جهانخواران، «ولي فقيه» است و ديگران، از جمله رئيس جمهور و يا هر مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش «بازوي ولي فقيه» در ميدان حضور دارند كه توان و قدرت خود را از آن وجود مبارك و ملكوتي مي گيرند. دشمن مي داند كه «گرچه تيغ از كمان همي گذرد... از كمان دار بيند اهل خرد». به بيان ديگر، دشمنان بيروني و نظام سلطه جهاني، اگر از نظام اسلامي در هراسند و اقتدار آن را سد راه خود مي دانند، اين هراس از اقتدار ولي فقيه است نه رئيس جمهور محترم و يا هر مقام بلندپايه و محترم ديگر، چرا كه مردم براساس باورهاي ديني عميق خود گوش به فرمان ولي امر خويشند و همواره از او به يك اشاره بوده و هست و از مردم به سر دويدن. رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس قوه مقننه و... تنها هنگامي براي دشمن خطرساز و براي مردم آرامش آفرين هستند كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه، يعني نايب حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنا له الفداء- باشند و به هر اندازه كه پاي از اين حلقه بيرون گذارند- ولو به توهم دشمن- هرچه باشند و هركه باشند يك شهروند ساده و معمولي مانند ساير شهروندان خواهند بود. بنابراين، اگر سخنان توفنده برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد، لرزه بر اندام نظام سلطه مي اندازد و خروش ايشان عليه رژيم صهيونيستي، سردمداران اين رژيم جعلي و كودك كش را به وحشت فرو مي برد و... تنها به اين علت است كه آنها، زبان ولي فقيه را در كام ايشان مي بينند وگرنه... مگر همين دشمنان تابلودار بلافاصله پس از آن كه به خيال خود احساس جدايي احمدي نژاد از ولي امر مسلمين را ديدند، به جاي خروش عليه ايشان، زبان و قلم به حمايت و تعريف و تمجيد از وي نگشودند؟! و بالاخره، با توجه به شرايط حساس كنوني و خيزش ها و انقلاب هاي اسلامي ملت هاي مسلمان منطقه كه چشم و دل به ايران اسلامي دوخته اند، آيا برادر عزيز و بزرگوارمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، احتمال نمي دهند ماجراي اخير، توطئه اي - اگرچه با چند واسطه- تحميل شده به ايشان باشد؟! رئيس جمهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبي خود، تاكيد ورزيده است كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه است. بنابراين، ماجراي پلشت چند روز گذشته را چه كساني رقم زده اند؟! جمهوري اسلامي:فرهنگ، اولويت نخست «فرهنگ، اولويت نخست»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛امروز روز معلم و روز ارج‌گذاري به مقام مروجان فرهنگ و مربيان جامعه است. نامگذاري يك روز در سال كه همزمان با سالروز شهادت استاد و متفكر شهيد، آيت‌الله مرتضي مطهري است، صرفاً يك بهانه براي پرداختن به يك موضوع اساسي و بنيادين است. در واقع بايد همه 365 روز سال را در باب فرهنگ و تربيت و اهميت راهنمايان و پيشگامان اين عرصه گفت و شنود كرد و براي ارتقاء وضعيت فرهنگي جامعه، چاره انديشي نمود. شايد اختصاص يك روز به اين موضوع مهم فقط فرصتي براي بيان حرفهاي ناگفته و ناشنيده‌اي باشد كه در بقيه ايام سال گلوگير شده و امروز با تجليل نمادين و اهداء شاخه گل به معلمان و متوليان امر آموزش و پرورش متجلي مي‌شود. موضوع تربيت و رشد و تعالي انسان از بزرگترين دغدغه‌هاي انبياء و مصلحان بشري بوده و در گذر ايام و در مسير بر پيچ و خم تاريخ، قطار زندگي در هر ايستگاه كه مسافراني را پياده و سوار كرده، همگي در اين اشتياق بسر برده‌اند كه زندگاني با كيفيت و پرمحصولي را از خود به يادگار بگذارند و همه در اين نقطه مشترك بوده و هستند كه رسيدن به اين مقصود، نيازمند فراهم كردن ملزوماتي است كه تعليم و تربيت انسانهاي شايسته و با فرهنگ در رأس آن قرار دارد. از اين رو، راه زندگي، راه تعليم و تربيت ناميده شد و تقويت حوزه‌هاي تربيتي و فرهنگي در هر نظام سياسي و اجتماعي در سرلوحه اقدامات متوليان جامعه قرار گرفت.به همين دليل پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و درهم پيچيده شدن طومار رژيم فاسد و منحط طاغوت، نويد ايجاد يك نظام تربيتي و فرهنگي متناسب با اخلاق و فضائل و كرامات انساني در جامعه داده شد كه لازم بود همه حركت‌هاي بخشهاي مختلف جامعه با اين هدف هماهنگ و همراه شوند بطوري كه فرهنگ به عنوان موتور محرك همه بخشها و اركان نظام عمل كند. در اين نوشتار، قصد نقد و بررسي ميزان توفيق سي ساله مديران كشور در عرصه فرهنگي و تربيتي را نداريم ولي اندكي تأمل در ارزيابي وضعيت كنوني جامعه و خروجي‌هاي آن نشان مي‌دهد كه توفيق قابل قبولي در اين حوزه حاصل نشده است. هر چند كه از روزهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي درباره نقش و جايگاه فرهنگ و ضرورت تسريع در تحول فرهنگي و اصلاح ناهنجاري‌ها سخن بسيار گفته شده لكن فقدان برنامه ريزي راهبردي و مدون و عدم فعاليت‌هاي منسجم در اين حوزه باعث شد كه امروز شاهد ناهنجاري‌ها، نابساماني‌ها و هرزروي‌هاي بسياري در اين زمينه باشيم كه متأسفانه روز به روز بر حجم آن افزوده مي‌شود. مع الاسف در اين سالها كه شاهد هجوم افسارگسيخته ضدارزش‌ها و بي‌بندوباري فرهنگي هستيم اگرچه در كشورمان از مقوله فرهنگ و محوريت آن بسيار سخن گفته شده و مي‌شود ولي در عمل شاهد يك حركت منسجم و هدفمند در اين زمينه نبوده‌ايم و شايد از همين منظر باشد كه برخي به اين نتيجه رسيده‌اند كه گويا آنچنان كه شايسته است كسي به فكر امور فرهنگي و اخلاقي جامعه نيست و همه موجوديت فرهنگي اين انقلاب به طور ناخواسته به سمت قرباني شدن در مسير غفلت‌ها و بي‌برنامگي‌ها پيش مي‌رود، غافل از اينكه غفلت از امور تربيتي و بي‌تحركي فرهنگي، به اصل و اساس نظام و انقلاب لطمه جبران ناپذيري وارد مي‌آورد. آنچه امروز با گذشت بيش از 32 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در سطوح مختلف فرهنگي و تربيتي جامعه قابل مشاهده است، چيزي جز اظهار تأسف به دنبال ندارد. درپاره‌اي موارد، مسير رويدادهاي فرهنگي آنچنان انحرافي است كه هرگز با ارزشهاي ديني و انقلابي ما سازگاري ندارد و حتي در بسياري موارد در مبانيت كامل با آنهاست و اين وضعيت حكايت از عمق فاجعه‌اي دارد كه روز به روز به علت غفلت‌ها و بي‌مسئوليتي‌ها بر پيكره فرهنگي و شاكله اصلي انقلاب ضربه وارد مي‌آورد. آيا امروزه كسي مي‌تواند ادعا كند كه اخلاق و فضائل انساني و خصلت‌هاي نيكوي رفتاري در جامعه ما در وضعيت قابل قبولي قرار دارد و نسل كنوني و آينده كه مسئوليت خطير ادامه راه انقلاب را بايد به دوش بكشند، در وضعيت قابل اطمينان هستند؟ اگر حجاب تعارف و خودستايي را كنار بزنيم و در فضاي واقعي سخن بگوئيم، بايد اعتراف كنيم كه هنجارهاي اخلاقي و فرهنگي در حوزه‌هاي مختلف جامعه به شدت تضعيف شده و خرافات و انحرافات فكري در كنار ابتذال و مفاسد اخلاقي، بنيانهاي فرهنگي جامعه را در معرض تهديد جدي قرار داده‌اند. وضعيت فرهنگي امروز جامعه با توجه به تناقض در گفتار و كردار متوليان و بي‌تفاوتي‌ها، اين وضعيت را به ذهن متبادر مي‌كند كه گويي چرخهاي ماشين فرهنگي كشور در بهترين حالت تحركي خود، هر يك به سمتي حركت مي‌كند و متأسفانه در عمل، فاقد بازدهي مفيد و مورد انتظار است. حاكميت چنين شرايطي است كه دردمندان جامعه را به اين نتيجه مي‌رساند كه تقويت حوزه‌هاي فرهنگي و ايجاد تحول مثبت فرهنگي براي نظام ما از هر چيزي واجب‌تر است و رسالت طبيب گونه نخبگان و فرهيختگان حوزه و دانشگاه و تمام كساني كه وجدان بيدار دارند اقتضا مي‌كند دلسوزانه به خطري كه جامعه را به وضعيت استحاله و اضمحلال فرهنگي سوق مي‌دهد، بينديشند و راهكار مناسبي براي مقابله با آن ارائه كنند. بنابر اين اگر صادقانه بخواهيم با عبور از عرصه "شعار" به مرز "شعور" رسيده و براي "عمل" بيشتر از "حرف" اهميت قائل شويم، چاره‌اي جز اين نداريم كه روش‌هاي جامع تربيتي و فرهنگي و تفكر ديني را به طور هماهنگ در سه عرصه مدرسه، دانشگاه و جامعه، عملياتي ساخته و با پاسخگويي منطقي به نسل جوان، آنها را با ارزشهاي ديني آشنا سازيم. قطعاً دانش آموزان و دانشجويان ما كه در آينده نه چندان دور به عنوان دست پروردگان نظام بايد بار سنگين انقلاب را به دوش بگيرند بايد به خوبي شيوه‌هاي صحيح زندگي، قواعد و رفتارهاي اجتماعي، ارزشهاي فرهنگي و هنجارهاي ديني را بياموزند و آنرا در عرصه جامعه، عملياتي سازند. وظيفه خطير دستگاه‌هاي آموزشي، پرورشي و تربيتي نظام حكم مي‌كند كه روحيه خودباوري، اعتماد به نفس، واقعيت گرايي، پايبندي به ارزشها و اخلاق مداري را در نسل جديد تقويت كرده و فرزنداني خلاق، متفكر، مستقل، كنجكاو، مسئوليت پذير، با فرهنگ و اخلاق محور تربيت كنند. قطعاً آن روز كه چنين آرماني تحقق يابد چندان دور از دسترس نخواهد بود مشروط بر آنكه مسئولان ما اصلاح ساختار فرهنگي را اولويت نخست جامعه بدانند.  رسالت:منزلت مطلوب معلم «منزلت مطلوب معلم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمود فرشيدي است كه در آن مي‌خوانيد؛انتخاب شخصيتي مانند آيت الله شهيد مرتضي مطهري، به عنوان الگوي جامعه معلمان، بار معنايي بسيار وسيع و عميقي دارد و نشان دهنده نگاه بلند جامعه اسلامي نسبت به معلم و انتظار بزرگي است كه از او دارد و ايام بزرگداشت مقام معلم فرصتي را فراهم مي‌سازد تا فراتر از بزرگداشت‌هاي تشريفاتي(1) موضوع معلم و مسئله تعليم و تربيت، مورد واكاوي قرار گيرد؛ مسئله‌اي كه تاكيد شده است. - مسئله فرهنگ و تعليم و تربيت، مسئله اول در نظام ما است. (2) -  شايد اغراق نباشد اگر بگوييم حساس‌ترين ومهم‌ترين بخش اداره كشور، آموزش و پرورش است.(3) در جستجوي شاخص ملموس براي ارزيابي موقعيت كنوني معلم، در قياس با موقعيت مطلوب، اين رهنمود رهبر فرزانه بسيار روشنگر است كه فرموده اند:- بايد مقام معلم در جامعه به گونه‌اي باشد كه اگر از يك جوان بپرسند شما مي‌خواهيد در آينده چه كاره شويد، بگويد معلم.(4) اينكه چگونه مي‌توان به سوي موقعيت مطلوب حركت كرد،‌ امروزه در قالب واژه "تحول بنيادين در نظام آموزش كشور" به نوعي به‌مطالبه عمومي جامعه تبديل شده است كه خود ابعاد گسترده‌ و عميق دارد و در بعد نظري، خاستگاه آن فلسفه ناب تعليم و تربيت اسلامي است. همچنان كه بر اساس همين فلسفه و چه بسا بر خلاف فلسفه رايج در تعليم و تربيت غرب، محور و تكيه گاه اصلي اين تحول "معلم" مي‌باشد. با اين توضيح مي‌توان نتيجه گرفت كه فرهنگ سازي براي ارتقاي جايگاه معلم،‌ از نخستين گام‌هايي است كه بايد در طريق تحول بنيادين برداشته شود و مخاطبان اين فرهنگ سازي را به چهار گروه مي‌توان تقسيم كرد:گروه اول مردم و جامعه كه مقام معظم رهبري خطاب به آنان تاكيد فرموده‌اند: "همه مردم بايد خود را مديون معلم بدانند." (5) و بررسي‌ها و نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد كه مردم، معلمان را به عنوان محبوب‌ترين و مورد اعتمادترين گروه جامعه مي‌شناسند. گروه دوم، مديران ارشد و نهادها و دستگاه‌هاي كشور هستند كه بايد توجه داشته باشند:- توسعه سياسي و توسعه فرهنگي را معلم پايه گذاري مي‌كند. (6)- معلم، آفريننده كار را به وجود مي‌آورد. (7) و بويژه اصحاب رسانه و در راس آنها صدا و سيما بايد دقت كنند كه:- معلم آن قدر ارزش دارد كه كسي حق ندارد به او اهانت كند. (8)گروه سوم، خود معلمان هستند كه خطاب به آنان تاكيد شده است:- معلمي را كوچك نشماريد، معلمي از شريف‌ترين شغل‌هاست. (9)- معلمين قدر خودشان را بدانند، قدر تعليم و تربيت را بدانند.(10)- تربيت كردن هم جزء كار شماست. (11)- بچه‌ها را متدين بار بياوريد. (12)- شما هستيد كه بايد نشان بدهيد ... ملت ايران مي‌تواند روي پاي خود بايستد. (13)گروه چهارم كساني هستند كه افتخار خدمتگزاري به جامعه معلمان را يافته‌اند . اين عزيزان نيز بايد عنايت كنند كه: همه طراحي‌ها و مدل سازي‌ها براي اين است كه معلم بتواند كارش را خوب انجام بدهد، وسط ميدان معلم است، صف مقدم، معلم است، بقيه كمك كننده و پشتيباني كننده و تدارك كننده او هستند. (14) طبعا گروه آخر مسئوليتي سنگين در دفاع از جايگاه و منزلت معلم برعهده دارند و مي‌بايست در دو عرصه تخصصي و اجتماعي براي ايفاي رسالت معلم، بستر سازي كنند. در عرصه تخصصي،‌ ارتقاي دانش و مهارت معلمان ضرورتي روز افزون است اما نكته مهم تر توجه به مسئوليت سنگين "تربيتي" معلم است كه بيم آن مي‌رود رفته رفته كم رنگ‌تر شود و معناي واژه پر بار "معلم" در اندازه "سواد آموز" خلاصه و محدود شود. در عرصه ايفاي رسالت اجتماعي نيز حضور سرنوشت ساز معلمان در پيروزي انقلاب اسلامي و در دفاع مقدس و نقش آفريني گسترده آنان در تصدي مديريت‌هاي كشور، گوياي ظرفيت عظيم كمي و كيفي موجود در جامعه فرهنگيان است كه چنانكه بايد از اين سرمايه تاثيرگذار بهره‌برداري نمي‌شود، حال آنكه با برنامه‌ريزي و آگاهي بخشي مي‌توان در مسائل ملي،‌ نظير اصلاح الگوي مصرف، هدفمند سازي يارانه‌ها، نبرد نرم فتنه‌ها و توطئه‌هاي اختلاف افكنانه دشمنان، جهاد اقتصادي و ديگر موارد از جامعه معلمان براي فرهنگ سازي خصوصا در ميان آينده سازان كشور استمداد جست. پي‌نوشتها:1- "بزرگداشت معلم، نبايد جنبه تشريفاتي به خود بگيرد. بزرگداشت معلم، عزيز داشتن علم و تعالي و پيشرفت است". حضرت آيت الله خامنه‌اي14-2- رهنمودهاي مقام معظم رهبريمنبع: منشور تحول بنيادين آموزش و پرورش قدس:معلم؛ مرزبان تمدن بشري «معلم؛ مرزبان تمدن بشري»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي قدس به قلم حجةالاسلام سيدمحمود مرويان حسيني است كه در آن مي‌خوانيد؛معلمي سيره تابناک انبياست و معلم در مطلع کاروان بشريت، دانايي را با شهد محبت در کام تشنه نسلها مي چکاند و از سر سوز و درد و عشق به انسانيت گام تعليم را همراه با تربيت طي مي کند. هيچ تمدني در زير آسمان پا نگرفت و هيچ ملتي در سعادت و مجد نزيست، جز اينکه وامدار اين مرزبانان انديشه و دانش خود است. ملتهاي با تمدن و بزرگ نه تنها دانشوران و مصلحان خود را بر قله نشاندند که با انتقال افکار و آثار آنان به جاي جاي گيتي، از آنان چهره هايي جهاني و تاريخي ساخته اند. در اين باره سرودن و گفتن، زباني به پهناي فلک مي طلبد تا گوشه اي از خرمن دانش و ارزش استادي و معلمي را بنماياند. همين يک جمله در اين مقام ما را بس که: «روايت کرده اند امام حسين(ع) دامان معلمي را که به يکي از فرزندان ايشان سوره حمد را ياد داده بود، پر از دُر و گوهر نمود.عبدالرحمن سلمي گويد: وقتي فرزند امام سوره حمد را نزد ايشان خواند، امام براي آموزگارش هزار دينار هديه فرستاد و به او لطف ها کرد. کسي به حضرت گفت: آيا گمان نمي کنيد که در اين بذل و بخشش افراط کرده ايد و بيش از آنچه سزاي معلمي است به او بخشيده ايد! امام(ع) بي درنگ و با صداي بلند فرمود: اين عطا کجا و اجر آموزگار کجا! » نظام تعليم و تربيت قادر است، جوهر دروني انسان را کشف کند، قواي او را نيرومند سازد، ذهن او را شکل دهد، موجبات تفکر را در او زنده سازد. آدمي را فردي خلاق، مولد و شکوفا در مسير خير و برکنار از زيان رساني به ديگران بار آورد. دانش و مهارتها، فنون و تخصصها را فراهم کند و زندگي اجتماعي را بهبود بخشد.  حضرت رسول(ص)؛ پيام آور دانش و بينش سفارش مي فرمود که: «تا مرزهاي چين در زمين و تا ثريا در آسمان، از گاهواره تا گور، در نزد خوبان يا حتي از دهان منافقان، گوهرهاي دانش و ادب خويش را جستجو کنيد و به چنگ آوريد.»مطهري از پيشتازان احياي تفکر ديني بود و اين حرکت را در قلمرو فکر و عمل توصيه مي نمود و خود با برخورداري از بينش اسلامي و تيزبيني و درايت خاص، به پي ريزي آن پرداخت. او براستي نظريه پرداز محوري تفکر نظام اسلامي بود. دين را به حبس عرش و عرشيان نيفکند، بلکه آن را در رگ رگ حيات اجتماعي مي ديد. و با اين تلقي بود که تفکر ديني را به نقد و پاسخگويي و رهنمايي مشکلات معاصر در مي آورد. حساسيت استاد، در مواجهه با افکار ناصحيح، زبانزد عام و خاص بود. در مقابله با تحريفها، بدعتها و التقاط ها او ديده بان هويت اسلامي در قرن معاصر است. او جان عزيزش را هم در سر راه همين ديده باني گذاشت. او اصلاح گري را دل سپردن به انديشه ها و نسخه هاي غربي نمي دانست. هم در انديشه و هم در ميدان عمل، بي بنياني نظام هاي شرق و غرب را برملا مي ساخت.  با طفيلي گري فرهنگي مبارزه مي کرد و اتکاي به ذخاير بيکران فرهنگ اسلامي را به عنوان يکي از نمادهاي اصولگرايي اسلامي چاره کار مي دانست. او زلال جاري انديشه دين در ميدان نيازهاي اجتماع بود. گاه در برابر باستان گرايي شاهنشاهي قدعلم مي کرد و «خدمات متقابل اسلام و ايران» را مي نوشت و گاه در برابر جار و جنجالهاي تبليغاتي در عرصه زنان و فمنيسم آن روز «نظام حقوق زن در اسلام» را مي نگاشت و آن هنگام که مي ديد دشمن به تحريف شخصيتها اقدام کرد و عارفان عرصه شعر و ادب را کافر و ملحد جلوه داده، در دفاع از حافظ شيرازي «تماشاگه راز» را عرضه کرد و همين طور و همين طور. انديشه و حيات و حضور بسيار مؤثر شهيد مطهري نمونه اي است بسيار ممتاز از حضور يک معلم بزرگ مسؤولانه و دردمندانه، متکي بر انديشه و همراه با مجاهدت و اسوه براي حوزه ها، دانشگاه ها، فرهنگيان و انديشوران. ايران:معلمي با دم مسيحايي «معلمي با دم مسيحايي»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي ايران به قلم حميدرضا حاجي‌بابايي وزير آموزش و پرورش است كه در ان مي‌خوانيد؛در سطور آغازين اين نوشتار مي‌خواهم از معلمي سخن به ميان آورم كه همواره با بينش والاي يك عالم اصولي و با منش زيباي يك عارف شهودي به عنوان يك فقيه مسلم و سياستمدار متاله، همه ما مردم ايران را «معلمي» كرد و با دم مسيحايي يك معلم رباني كه كليد همه فتح‌ها و فرزانگي‌هاست، توانست ملتي را كه در يلداي بلند ستمشاهي نسل به نسل، سكوت و مظلوميت را به هم ارث داده بودند، به ملتي آگاه و استوار و آرمان‌طلب و عدالت‌خواه تبديل كند. توانست اعتراف تأمل‌برانگيزي را كه صداي شكستن نظام سلطه بود در كلمات رئيس اسبق سازمان CIA امريكا ايجاد كند كه در زمان پيروزي انقلاب ما گفت: ما مقهور مردي شديم كه توانست 33 ميليون خفته را تبديل به 33 ميليون آتشفشان كند! حال سخن گفتن از چنين معلمي در ايام گراميداشت معلمان فهيم و فرهيخته اين سرزمين خود يك اثر تعليمي و سازنده بر نفوس يكايك ما دارد. امام خميني‌(ره) سال‌ها پيش در كتاب «سرالصلاه» خود از يك كيمياي بزرگ پرده‌گشايي كرد، كيميا همان دانش رازآلودي است كه خاك را زر مي‌كند و مس را طلا... كشف روحاني و كسب رحماني آن معلم الهي اين بود كه: انسان «اسم اعظم» خداست، اسم اعظم همان اسمي است كه هركس بر آن آگاهي يابد، مي‌تواند بر همه عالم مسلط گردد و بر همه هستي فائق شود، هر اسم خداوند آثار وجودي و جلوه‌هاي حقيقي دارد و اسم اعظم خدا كه مستجمع همه آثار و همه كمالات است، «انسان» است و انساني كه در صحنه عمل و تحقق توانسته مظهر همه جلوه‌هاي جمالي و جلالي اسماء حضرت حق شود «انسان كامل» است، پس كشف استعداد انسان و پرورش آن و تلاش براي شكوفا شدن انسان و تحقق انسانيت همان چيزي است كه خداوند، جهان را براي آن «مدرسه» و انبياي الهي را براي آن «معلم» نموده است تا انسان هدر نرود و هرز نگردد و اينكه پيامبر مي‌فرمايد «اني بعثت معلما» من برانگيخته شدم براي قابليتي كه در «معلمي» داشتم و براي مسئوليتي كه خدا در «معلمي» به من داد اين سخن حاكي از آن است كه معلمان كيمياگران عرصه عشق و علم و ايمانند،... معلم با كيمياي تربيت مي‌تواند انسان سرخورده و بازنده را به انسان سرفراز و سازنده تبديل كند. معلم مي‌تواند استعداد، اين جوشش الهي را با كوشش انساني به قابليت‌هاي بالاتر و عالي‌تري تبديل نمايد و اين راهي است كه يك معلم رباني همواره با بينش و دانش خود، در نسل نونهال و نوجوان آن را مي‌پروراند. امروز در ايامي كه با نام شهيد مطهري پيوند خورده با افتخار عرض مي‌كنم كه خدمتگزاري به جامعه معلمين افتخاري بي‌بديل است كه با هيچ مسندي قابل مقايسه و با هيچ مقصدي قابل معاوضه نمي‌باشد. امروز همكارانم در عرصه مديريت خدمتگزاري به معلم بايد در صحنه انديشه از همه عميق‌تر - در صحنه اجرا از همه جلوتر - در صحنه اخلاق از همه الگوتر - و در برابر انتقاد از همه منعطف‌تر براي خدمتگزاري به معلمان باشند. تمام تلاش ما در دوره تحول بنيادين در آموزش و پرورش اين است كه با تمام قدرت در خدمت معلم باشيم تا معلم با تمام قوت در خدمت تربيت باشد. از اين‌روي آنچه را انجام داده‌ايم از خدمات رفاهي و تسهيلاتي تا تدوين سند ملي آموزش و پرورش، از گسترش ورزش تا احياي پرورش، از ايجاد مدارس قرآني تا توجه بنيادي به مقطع ابتدايي... همه و همه براي آن بوده كه بتوانيم ذره‌اي از آنچه كه در انديشه بلند رهبري انقلاب نسبت به معلمان وجود دارد را پياده كنيم كه قطعاً تا تحقق سطح طراز آن فاصله داريم كه بايد با بصيرت، شجاعت، همدلي، سختكوشي و هماهنگي آن را طي كنيم.  سياست روز:امتحاني براي همه «امتحاني براي همه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن مي‌خوانيد؛سوژه رسانه‌هاي خارجي که در اين چند روز گذشته به ارائه تحليل‌ها و گزارش‌هاي جهت‌دار خود عليه جمهوري اسلامي ايران پرداختند پايان نيافت ! استعفا و سپس ابقاي مصلحي وزير اطلاعات توسط ولي‌امر مسلمين، گرچه يک موضوع و مبحث داخلي بود، اما همواره شاهد آن بوده‌ايم که کوچکترين تغيير و تحول در ايران مورد توجه رسانه‌هايي بوده است که به دنبال سوژه براي پرداختن به آن در موضوع ايران بوده‌اند و قطعا اين سياست را پاياني نيست. در اين رسانه‌ها هرگونه تحليلي را مي‌توان ديد. اختلاف بين رهبري و رئيس‌جمهور، دوگانگي در نظام ايران اسلامي، آينده روابط رياست جمهوري و رهبري چه مي‌شود، سکوت معنادار رئيس‌جمهور و ... از جمله تحليل‌هايي بود که در اين رسانه‌ها به آن پرداخته شد. و بارها رهبر فرزانه انقلاب هم نسبت به چنين فضايي هشدار دادند.همين روز شنبه بود که ايشان در ديدار رئيس و اعضاي شوراي عالي استان‌ها و شهرداران مراکز استان‌ها فرمودند؛ «بايد از هر کار و اقدامي که موجب پايکوبي و جنجال دشمنان مي‌شود و دوستان را نيز ناراحت مي‌کند، پرهيز شود.» اين توصيه قطعا شامل همه کساني مي‌شود که در نظام نقشي دارند و تريبوني براي بيان ديدگاه‌ها و نظرات خود. همه آنهايي که در اين چند روز گذشته در اين باره اظهارنظر کرده‌اند و البته از سر دلسوزي و خيرخواهي، اما از اين پس با کمي تامل و بصيرت نسبت به مسائل اخير، ديدگاه‌هاي خود را تصحيح کنند تا موجب پايکوبي دشمنان نشود و البته اين سخن به مقامات ارشد از جمله رئيس‌جمهور و ديگر مسئولين نيز هست. سوژه براي رسانه‌هاي معاند نظام براي اين پايان نيافته است که پس از اين موضوعي خواهند پرداخت که چرا رئيس‌جمهور محترم اينقدر دير نسبت به اين جوسازي‌هاي رسانه‌اي پاسخ داد؟! حضور رئيس‌جمهور در جلسه هيات دولت روز گذشته و پاسخ وي به همه شبهاتي که در اين چند روز اخير مطرح شده بود، برکاتي داشت. برکات اين پاسخ ديرهنگام شناسايي «سره از ناسره» بود. چه آنهايي که به اصطلاح هوادار رئيس‌جمهور بودند و چه آنهايي که ماهيت خود را در اين ماجرا نشان دادند. بسياري بودند که خود را هوادار دو آتشه آقاي احمدي‌نژاد مي‌پنداشتند و از همين رهگذر تلاش داشتند به اهداف خاص خود برسند و گروهي نيز گرچه دشمني خود را نشان نداده بودند اما در اين چند روزه ماهيتشان روشن شد.اين اتفاق را مبارک مي‌پنداريم و امتحاني براي همه تلقي مي‌کنيم.باشد که ديگر از اينگونه اتفاقات دشمن شاد‌کن نيفتد. مردم سالاري:زماني براي حاشيه «زماني براي حاشيه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز خبرها حکايت از آن داشت که جلسه هيات دولت  به رياست محمود احمدي نژاد تشکيل شد و او پس از حدود 10 روز در يک جلسه رسمي حضور يافته است. البته  هيچ نقل قول مستقيمي از رئيس جمهور مخابره نشد و آنچه به نقل از احمدي نژاد، ديروز در سايت ها  و خبرگزاري ها مي ديديم اظهاراتي بود که  توسط افرادي همچون عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما  يا حجت الا سلا م آقا تهراني معلم اخلا ق کابينه به عنوان نقل قول   از احمدي نژاد مطرح مي شد. اما در اينجا کاري به حاشيه هايي از اين دست نداريم. آنچه مدنظر ماست خساراتي است که به دليل پرداختن به موضوع غيبت  يا شائبه غيبت  احمدي نژاد در جلسات رسمي ، به کشور وارد شده است. اگر موضوع را خاتمه يافته تلقي کنيم، باز هم اين نکته را بايد بپذيريم  که 10 روز از وقت رسانه ها، فعالا ن سياسي، دولتمردان و به تبع  آنها مردم صرف موضوعي شد که هيچ سودي براي مردم نداشت. طبيعتا نمي توان در اين وانفسا رسانه ها را متهم کرد که چرا به اين موضوع پرداخته اند و طبق عادت مالوف کاسه و کوزه ها را بر سر آنها شکست چرا که رسانه ها به وظيفه  ذاتي  خود مبني بر اطلا ع رساني به مردم مي پردازند. اما غيبت  احمدي نژاد که پس از ماجراي  استعفا و سپس بازگشت وزير اطلا عات رخ داد و ديگر  از حد شايعه گذشته بود و به واقعيتي  مورد توجه مردم تبديل شده بود، 10 روز از وقت دولت، اعضاي  کابينه و فعالا ن و صاحبنظران  سياسي را گرفت; آن هم  در سالي  که از سوي مقام معظم رهبري به نام سال جهاد اقتصادي  نامگذاري شده و انتظار اين است که همت مسوولا ن صرف کار و تلا ش و سازندگي به منظور خدمت به مردم  شود. همزمان با روزهاي غيبت احمدي نژاد، مجلس  مشغول  بررسي لا يحه بودجه سال 90 کل کشور  است که با تاخيري بي سابقه  از سوي دولت تقديم مجلس شده بود. در حقيقت، دولتي که 10 روز رئيس جمهور آن غيبت داشت، 40 روز  از سال جديد را بدون در اختيار داشتن بودجه سال جديد سپري کرده و اين نشانه هاي مثبتي  نيست.  علا وه بر آن امروز مهلت سه ماهه سرپرستي  آقاي نيکزاد بر وزارت  راه به پايان مي رسد و خبري  از معرفي وزير  نيست. پيش از آن  مهلت معرفي وزير ورزش و جوانان هم به پايان رسيده و اين وزارتخانه هم بدون وزير است. به راستي ضرر اين گونه اقدامات به چه کساني وارد مي شود؟ آيا غير از اين است که دود اين کم کاري ها به چشم ملت مي رود و حاصل آن، کاهش سرعت رشد اقتصادي کشور است؟ رشدي که بايد 8 درصدي باشد اما همين حالا   مجامع جهاني، آن را  يک درصد  مي دانند و علي رغم اعتراضاتي که از سوي مقامات دولتي به اين آمار صورت گرفته، هيچ آمار دقيق  و جايگزيني براي آن ارائه  نشده است؟ البته اين اولين بار نيست که وقت کشور صرف اموري حاشيه اي و فرعي مي شود اما اميدواريم، آخرين بار باشد چرا که رفع مشکلا ت مردم نيازمند  کار و تلا ش پيگير  است; به ويژه وقتي با وعده هاي بزرگي  همچون ايجاد 2/5 ميليون شغل  يا حل قطعي  مشکل مسکن و مسايلي از اين دست همراه شود. تهران امروز:ضرورت بازگرداندن قانون يارانه ها به ريل اصلي «ضرورت بازگرداندن قانون يارانه ها به ريل اصلي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم حسين رحيمي اتفاقاتي كه در جلسه علني روز گذشته مجلس درباره قانون يارانه‌ها رخ داد و برخي نمايندگان درباره ظهور تبعات منفي اجراي ناهمگون اين قانون تا نيمه دوم سال 90 خبر دادند ، بار ديگر ضرورت بازگرداندن اجراي قانون يارانه ها را به ريل اصلي عيان كرده است . واقعيت اين است سياستي كه دولت براي اجراي اين قانون مهم اتخاذ كرد اكنون به گونه اي است كه موجب برخي ناضايتي هاي عمومي شده است كه علت اصلي اين نارضايتي ها هم به شيب تندي بر مي گردد كه دولت براي اجراي قانون در پيش گرفته و بيش از حد توان متوسط مردم به آزاد‌سازي قيمتها رو اورده است. البته اين تمام داستان نيست و بخش توليد ، صنعت و كشاورزي هم نارضايتي خود را از عدم بهره مندي از يارانه نقدي كه به آنان وعده داده شده بود بيان كرده و گفته اند كه قيمت حامل هاي انرژي نظير گازوئيل و گاز كه عمده مصرف انرژي واحدهاي صنعتي و كشاورزي را تشكيل مي دهد به شدت بالا رفته است ولي از يارانه نقدي و ديگر حمايتهاي دولتي از بخش توليد و كشاورزي خبري نيست. اظهارات بخش توليد و نيز دغدغه هاي كشاورزان از كانال كساني چون مقامات اتاق بازرگاني به عنوان نمايندگان بخش خصوصي و نيز نمايندگان مجلس مطرح شده است ضمن اينكه كارهاي كارشناسي كه توسط مركز پژوهش‌هاي مجلس هم انجام گرفته است، وارد شدن فشار قيمتي به مردم و بخش توليد و كشاورزي را تاييد كرده است، مجموعه اين دغدغه ها نمود خود را مذاكرات علني ديروز مجلس كه به بحث بودجه سال 90 اختصاص داشت ، نشان داد و هشدارهايي درباره ضرورت مهار شيب تند قيمتي داده شد. بر همين اساس بود كه نمايندگان با هدف كاهش فشار قيمتي بر مردم به محدود كردن دولت براي افزايش حداكثر 20 درصدي قيمت حاملهاي انرژي براي سال 90 اقدام كردند و از سوي ديگر خواستار آن شدند تا سهم توليد و صنعت ، كشاورزي و نيز مردم از يارانه نقدي به صورت مجزا تعيين شود تا باب گلايه ها و انتقادات درباره عدم تخصيص يارانه صنعت و كشاورزي بسته شود. در واقع مصوبه ديروز مجلس و نيز طرح مباحثي چون امكان افزايش تورم به خاطر شيب تند آزاد سازي قيمتها ، بازتابي بود از نگرانيهاي جدي مردم درباره گران شدن بيش از حد قيمت حاملهاي انرژي نظير گاز . سال گذشته كه دولت سياست شوك درماني را براي اجراي قانون يارانه ها لحاظ كرد برخي نمايندگان از امكان متوقف شدن اجراي اين قانون در نيمه راه خبر دادند و گفتند اگرچه سياست شوك درماني در مهار تبعات رواني تورم آزادسازي قيمت‌ها موثر است اما معلوم نيست كه اجراي چنين سياستي در ادامه به فشار بيش از حد قيمتي به مردم و توليد منجر نشود. در آن زمان دولت اين نظرات را نپذيرفت و معتقد بود كه سياست شوك درماني موثرترين راه براي اجراي اين قانون است و مي توان با سياست‌هاي ضد تورمي ، تبعات تورمي سياست شوك درماني را مهار كرد. البته دولت در مهار تبعات رواني اجراي قانون يارانه‌ها موفق بود ليكن از مدتي پيش و بخصوص پس از اينكه دور دوم قبوض گاز كه با حذف يارانه‌ها محاسبه شده بود، صادر گرديد، آثار نارضايتي صادر شد كه عدم تمكين بخش‌هايي از مردم در پرداخت قبوض نجومي گاز هم واكنشي اعتراضي به افزايش چندين برابري قيمت ها بود. همين مسائل هم موجب شد كه بالاخره مجلس كه تا پيش از اين به دولت توصيه مي‌كرد از سياست شوك درماني دست بردارد و سياست شيب ملايم آزادسازي قيمت‌ها را در دستور كار خود قرار بدهد، اما چون دولت به اين توصيه‌ها توجهي نكرد ، لاجرم مجلس از طريق گذراندن مصوبه‌اي دولت را ملزم كرد در اجراي قانون يارانه ها در سال 90 مجاز نيست بيشتر از 20 درصد به قيمت حامل‌هاي انرژي بيفزايد. مصوبه اي كه سوت پايان آزادسازي قيمت‌ها را با شيب تند به صدا درآورد. آفرينش: ويروس استارس «ويروس استارس»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛در روزهاي گذشته آنچه بار ديگر توجه کارشناسان و مقامات ايراني را در مورد حمله هاي سايبري به خود جلب کرد اعلام خبر کشف جديدترين ويروس يا بدافزار با نام استارس توسط غلامرضا جلالي رئيس سازمان پدافند غيرعامل کشور بود. در اين بين بايد گفت که اين ويروس يا بدافزار "استارس" که بعد از بدافزار "استاکس نت" توسط کشور شناسايي شده است در واقع جديد ترين ويروس و يا بدافزاري است که در موج جديد حملات سايبري به نيرو گاه هاي هسته اي و... در کشور کشف مي شود . در اين بين گذشته از استاکس نت که در ماههاي گذشته باعث بروز اختلالاتي در تاسيسات هسته اي کشور گرديد اکنون ويروس جديد استارس به عنوان تهديدي جديد مطرح مي شود. در اين بين هر چند ويروس جديد "استارس" به آزمايشگاه ارائه شده و بررسي ها بر روي آن ادامه دارد اما انچه مشخص است موج حملات جديد سايبري است که بر عليه تاسيسات کشور به کار مي رود. در اين راستا اين کشف جديد ويروس استارس را از چند منظر مي توان مورد بررسي قرارداد. نخست آنکه همچنان که پيش بيني مي شد اين تنها استاکس نت نبود که در حملات سايبري در کشور به عنوان عاملي مخرب نقش ايفا کرد بلکه اکنون با بررسي دقيق تر بدافزار استارس نيز کشف شده است که خود بيانگر اين است که امکان حملات ديگر سايبري و کشف ويروس هايي جديد در کشور در آينده نيز دور از انتطار نخواهد بود. دوم اينکه در واقع ويروس هاي سايبري همچون استاکس نت و استارس خود بخشي از جنگ سايبري هستند جنگي که با هدف ايجاد اختلال در سيستم و نابودي كامل سيستم‌هاي اطلاعاتي ، ارتباطي و شبكه عصبي کشور هدف مطرح است لذا تلاش مي‌شود در آن شبكه اطلاعاتي و ارتباطي كه رقيب يا دشمن مورد استفاده قرار مي‌دهد مورد تهاجم قرار گيرد و زمينه ارتباط دقيق و هماهنگ سيستمي را از بين ببرد در اين حال انچه که اکنون براي کشور ما مهم و اساسي مي نمايد ظرفيت سازي و گسترش توانايي ها در مقابله و برخورد با اين حملات جديد و نوين سايبري در جهت کاهش خسارت و از بين بردن تهديدات است .در اين حال اکنون بايد کشور بيش از هر زماني در برابر سلاح‌هاي سايبر اعم از سلاح‌هاي آفندي و ابزارهاي پدافندي قدرت خود را افزايش دهد. سوم آنکه مسلما حملات سايبري در جهان از طرف هر کشوري که انجام گردد تابع قواعد خاصي است و در واقع پيامدهايي حقوقي رابه همراه دارد در اين بين از منظر حقوق بين المللي کشورمان بايد اين مساله يعني حملات سايبري توسط اين ويروس ها را در مجامع جهاني مطرح کند و از سويي نيز در صورت تدوين راهکارهايي براي مقابله با اين ويروس هاي جديد بايد به قواعد حقوقي بين المللي نيز توجهي خاص داشته باشد تا جلو هر گونه پيامد منفي براي کشور گرفته شود. حمايت:معلمي شغل نيست، عشق است «معلمي شغل نيست، عشق است»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي حمايت به قلم مهدي خليلي است كه در آن مي‌خوانيد؛معلمان نقش بي بديلي در توسعه فرهنگي و اقتصادي جامعه دارند . بعد از انقلاب اسلامي نيز مسوولان نظام با ايجاد تغييرات در ساختارها و کارکردهاي فرهنگي تلاش کردند تا به سمت و سوي جامعه ديني و فرهنگي و متمايز از جامعه سکولار و دنيوي معاصر قدم بردارند. ‏ ‏ بي شک در راستاي انقلاب فرهنگي، تلاش هايي نيز براي معلمان صورت گرفته، اما چندان نتيجه بخش نبوده است و اين عدم کارآمدي، معلمان را با مشکلات، پرسش ها و چالش هاي متعددي روبروساخت. البته معلمان اين توقع و انتظار را از مسوولان دارند که به خواسته ها و مطالباتشان پاسخ دهند. معلمان مي پرسند: چرا آموزش و پرورش سياست زده است و اين سياست زدگي آموزش و پرورش را از متن به حاشيه رانده است. معلمان مي گويند: فرهنگ، تلاش هاي فرهنگي را مي طلبد و فرهنگ سازان بايستي در اين عرصه رهبري داشته باشند و سياست بازان و سياست کاران و هياهوها نمي تواند منافعي براي فرهنگ و فرهنگيان داشته باشد.‏ معلمان مي پرسند: چرا دولت عدالت محور، تلاشي براي عدالت واقعي انجام نمي دهد؟ و چرا تبعيض هاي فاحش بين فرهنگيان و برخي از اقشار در جامعه وجود دارد. اين در صورتي است که در کشورهاي توسعه يافته، معلمان در رده هاي اول برخورداري از مزاياي اجتماعي قرار دارند. زيرا مديران و مسوولان کشورهاي توسعه يافته بر اين باورند که اگر فرهنگ اصلاح شده و اگر فرهنگ سازان رضايت داشته باشند، جامعه نيز اصلاح خواهد شد. براستي چند درصد از معلمان از شغل خود رضايت داشته و رضايت شغلي معلمان چند درصد است؟ معلمان مي پرسند: چرا مسوولان از هزينه هاي گزاف آموزش و پرورش مي گويند، در حالي که آموزش هزينه نيست بلکه سرمايه گذاري است. ‏ به باور اقتصاددانان، اگر 10 ريال براي آموزش و فرهنگ هزينه شود، 50 ریال هزينه هاي اجتماعي کاهش مي يابد. اکنون 200 هزار زنداني در زندان هاي کشور داريم و تلاش هاي مسوولان عالي قضايي بر حبس زدايي است. اما حلقه هاي مفقوده اين مساله در پيشگيري است و معلمان و فرهنگيان نقش مهمي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي دارند. همچنين هزينه هاي آموزش يک خانواده ژاپني 70 درصد است. در حالي که هزينه هاي آموزش يک خانواده ايراني تنها 10 درصد است. در پايان بايد گفت که معلمان به رغم همه کمبودها عاشقانه در حال خدمت به فرزندان اين مرز و بوم هستند و بايد گفت معلمي شغل نيست، عشق است .‏    جهان صنعت:آمارهای پنهانی‌ «آمارهای پنهانی‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم مریم باستانی‌ است كه در آن مي‌خوانيد؛ این روزها باب شده که به جای اعلام شاخص‌های اقتصادی از طریق مراجع رسمی، این گزارش‌ها در لابه‌لای صحبت‌های نمایندگان مجلس اعلام می‌شود. همین چند روز پیش بود که هنگام تصویب یک بند از لایحه بودجه مربوط به بخش کشاورزی که نماینده‌ای خواستار برداشت از صندوق توسعه ملی شده بود، رییس کمیسیون تلفیق به نقل از رییس کل بانک مرکزی عنوان کرد که پولی در صندوق نیست! این در حالی است که پیش از این دولت از واریز 14 میلیارد دلار مازاد درآمد نفت به این صندوق خبر داده بود. مسوولان بانک مرکزی بارها در برابر این سوال که ذخایر ارزی حساب ذخیره ارزی چه میزان است، طفره رفته‌اند. دیروز هم اعلام شد که با احتساب 72 میلیون جمعیت متقاضی دریافت یارانه نقدی، میزان یارانه‌ای که دولت باید برای یک‌سال بپردازد بیش از 40 هزار میلیارد تومان خواهد بود. با این حساب کل رقم پیشنهادی دولت برای اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها باید عددی بیش از 62 هزار میلیارد تومان پشنهاد شده توسط دولت باشد، یعنی دولت برای پرداخت سهم صنعت و دولت دچار مشکل خواهد شد زیرا دولت باید80 هزار میلیارد تومان منابع بپردازد که خودش 62 هزار میلیارد تو




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 667]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن