تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 9 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال مى‏گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

وکیل اصفهان

لیست قیمت گوشی شیائومی

آیسان اسلامی

خرید تجهیزات صنعتی

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

دستگاه جوش لیزری اتوماتیک

اجاق گاز رومیزی

تور چین

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

تعمیرات مک بوک

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

خرید مبل تختخواب شو

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

دانلود رمان

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1793359243




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روز سپندار مذگان (روز عشق)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: power1121st May 2006, 06:36 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند روز 29 بهمن روز سپندار مذگان روز عشق كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، كه از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق بوده است. جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با 29 بهمن، يعني تنها 3 روز پس از روز عشق فرنگي! اين روز "سپندار مذگان" يا "اسفندار مذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني "بهترين راستي و پاكي" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني "شاهي و فرمانروايي آرماني" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملي زمين است . يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند. در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكي مي شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن مي شد، جشني ترتيب مي دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمين روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب مي گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ يا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشني با همين عنوان مي گرفتند .ملت ايران از جمله ملت هايي است كه زندگي اش با جشن و شادماني پيوند فراواني داشته است، به مناسبت هاي گوناگون جشن مي گرفتند و با سرور و شادماني روزگار مي گذرانده اند. اين جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگي، خلق و خوي، فلسفه حيات و كلا جهان بيني ايرانيان باستان است. از آنجايي كه ما با فرهنگ باستاني خود ناآشناييم شكوه و زيبايي اين فرهنگ با ما بيگانه شده است. نقطه مقابل ملت ما آمريكاييها هستند كه به خود جهان بيني دچار مي باشند. آنها دنيا را تنها از ديدگاه و زاويه خاص خود نگاه مي كنند . مردماني كه چنين ديدگاهي دارند، متوجه نمي شوند كه ملت هاي ديگر شيوه هاي زندگي و فرهنگ هاي متفاوتي دارند. آمريكاييها بشدت قوم پرستند و خود را محور جهان مي دانند. آنها بر اين باورند كه عادات، رسوم و ارزش هاي فرهنگي شان برتر از سايرين است. اين موضوع در بررسي عملكرد آنان بخوبي مشهود است. بعنوان مثال در حالي كه اين روزها مردم كشورهاي مختلف جهان معمولا به سه، چهار زبان مسلط مي باشند. آمريكاييها تقريبا تنها به يك زبان حرف مي زنند. همچنين مصرانه در پي اشاعه دادن جشن ها و سنت هاي خاص فرهنگ خود هستند .اطلاع داشتن از فرهنگ هاي ساير ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست.با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم ديگران، بي اينكه ريشه در خاك، در فرهنگ و تاريخ ما داشته باشد اگر هم به جايي برسيم، جايي ست كه ديگران پيش از ما رسيده اند و جا خوش كرده اند . براي اينكه ملتي در تفكر عقيم شود، بايد هويت فرهنگي تاريخي را از او گرفت. فرهنگ مهم ترين عامل در حيات، رشد، بالندگي يا نابودي ملت ها است. هويت هر ملتي در تاريخ آن ملت نهاده شده است. اقوامي كه در تاريخ از جايگاه شامخي برخوردارند، كساني هستند كه توانسته اند به شيوه مؤثرتري خود، فرهنگ و اسطوره هاي باستاني خود را معرفي كنند و حيات خود را تا ارتفاع يك افسانه بالا برند. آنچه براي معاصرين و آيندگان حائز اهميت است، عدد افراد يك ملت و تعداد سربازاني كه در جنگ كشته شده اند نيست؛ بلكه ارزشي است كه آن ملت در زرادخانه فرهنگي بشريت دارد . غنچه6th June 2006, 11:38 AMمطلب خيلي جالبي بود و واقعا حيف كه ما اين فرهنگ غني و فراموش كرديم power1116th June 2006, 06:24 PMاسپندگان روز زن کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند «نا باور» چه اندوهگينند زنهاي بنشسته هر عصر در كوچه ، بر صفه خانه هاشان چه غمگين و خاموشوارند در اين فرط نوميدي محض سر مويي اميد در سينه دارند كه شايد... - نه - بايد ! بر او باز گردد همه خاطراتش كه زايل شده شايد از او در آن دود و آتش در آن بيكران دشت تشويش دشت مشوش چه اندوهگينند و خاموش چشم انتظارند زناني كه ديگر - اميدي ندارند. « حميد مصدق» ماه اسفند و به ويژه روز پنجم آن كه در همه تقويم‌هاي ايراني «اسفندروز» ناميده مي‌شود؛ از روزگاران كهن، ماه و روز گراميداشت زمين بارور و بانوان در فرهنگ ايراني دانسته مي‌شده است. واژه فارسي اسفند يا سپندارمذ، از واژه پهلوي «سپندارمد» و اوستايي «سپَـنتَـه‌آرمَـئيتي»، برگرفته شده است. اصل اين نام همانا «آرمئيتي» است كه واژه سپنته/سپند براي احترام و گراميداشت بيشتر، به آن افزوده شده است. معمولاً سپنته‌آرمئيتي را به معناي «فروتني و آرامي پاك و مقدس» مي‌دانند، اما برخي از پژوهشگران اين معنا را نمي‌پذيرند. ل. مولتون در Early Zoroasrianism آنرا در اصل «آرا ماتا» به معناي «مادر زمين» مي‌داند كه با واژه سانسكريت و ودايي «اَرامتي» به معناي «زمين» اينهماني دارد. اين نامگذاري در متن پهلوي «زند وهومن يسن» نيز بكار گرفته شده است و در زبان و فرهنگ ارمنيان ايراني تداول دارد. آنان او را با نام «سپندارمت» مي‌شناسند و او را «ايزدبانوي باروري» مي‌دانند. نگارنده بر اين باور است كه گويا ايزدبانوي مياندورودي به نام «سَـرپانيتو» يا «اِروئا» كه همسر «مردوك» خداي بزرگ دانسته مي‌شده، خاستگاهي مشترك با سپندارمذ داشته‌ است. چرا كه اِروئا، ايزدبانوي زايش بوده و حتي معناي واژه آن نيز «باروري» بوده است. در مياندورورد باستان و پس از كوچ «كاسيان» آريايي به آنجا، آييني به نام «هَـشادو» در اجراي نمادين وصلت مردوك و اِروئا، و ديگر مناسك مربوط به «ازدواج مقدس» برگزار مي‌شده است. در هر حال، حتي اگر آرمئيتي نه به معناي آرامي و فروتني، كه به معناي مادر زمين بوده باشد؛ نبايد پيوند و ارتباط‌هاي «آرامي» و «آغوش مادري» را حتي دستكم به شكل شباهت واژگان آن در زبان‌هاي هندوآريايي از ياد ببريم. بنابر اين، واژه «آرمئيتي» به تنهايي و يا به شكل «سپنته‌آرمئيتي» در آغاز، نام يا پاژنام «زمين» و به ويژه «زمين بارور» و يا «مادر زمين» بوده، و بعدها به فرشته يا ايزد پشتيبان زمين اطلاق مي‌شود. در «گاتها» زرتشت (سرود 45، بند 4)، او دختر اهورامزدا دانسته مي‌شود و پس از آن «سپندارمذ» به پيكر يكي از امشاسپندان يا ياران اهورامزدا در مي‌آيد. از آنجا كه در باورهاي كهن، زمين را نيز مانند زنان، بارور، زاينده و پرورش‌دهنده مي‌دانسته‌اند و همه موجودات بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروريده مي‌شده‌اند، جنسيت او را نيز «مادينه» فرض مي‌كرده‌اند و از همين خاستگاه است كه عبارت‌هاي زيبا و دل‌انگيز «مام ميهن» و «سرزمين مادري» بوجود آمده و فراگير شده است. پيشينيان ما، همانگونه كه زمين را زن يا مادر مي‌دانسته‌اند، آسمان را نيز مرد يا پدر بشمار مي‌آورده‌اند و تركيب‌هاي «مادرزمين» و «پدرآسمان» از همين جا برخاسته‌اند. بي‌گمان آنان شباهت‌ها و پيوندهايي بين زن و مرد از يك سو، با زمين و آسمان، و بارندگي و رويش گياهان، از سوي ديگر احساس مي‌كرده‌اند. همچنين اين را نيز مي‌دانيم كه در باورهاي ايراني، نسل بشر يا نخستين زن و مرد جهان، به نام «مشي و مشيانه» از ريشه دوگانه گياهي به نام «مهرگياه» در دل زمين بوجود آمده و آفريده شده‌اند و در واقع زمين يا سپندارمذ، مادر نسل بشري دانسته مي‌شده است. كاركردهاي آرمئيتي يا سپندارمذ در فرهنگ و ادبيات ايراني بسيار فراوان و گسترده است. در «گاتها»ي زرتشت، هجده بار از او ياد شده است و زرتشت بارها او را براي زندگي پاك، براي آرامش‌بخشي به كشتزاران، چراگاه‌ها و جانوران، و براي پيدايي يك فرمانرواي نيك، به ياري فرا مي‌خواند. در اساطير ايراني، او بود كه پيشنهاد و فرمان ساختن تيروكماني براي آرش كمانگير را به منوچهرشاه داد تا گستره و آغوشش را براي فرزندان خود، فراخناك‌تر كند. متن پهلوي «صددر بندهش» او را ياري‌رسان نويسندگان، به عنوان پديدآورندگان فكر و انديشه مي‌داند. پلوتارك نقل مي‌كند كه اردشير دوم- پادشاه هخامنشي- بهبودي همسرش آتوسا را از سپندارمذ طلب مي‌كند و او به ياري آنان مي‌شتابد. سراسر اوستا و به ويژه «فروردين يشت» و يسناي 38، آكنده از سخناني در ستايش و گراميداشت زمين و زن است. در اينجا شايد اشاره به اين نكته هم مفيد باشد كه هر سه واژه ‌آرمئيتي، زمين و زن، از واژگان كهن آريايي يا هندواروپايي هستند كه با اندك تفاوت‌هايي در ساختار ظاهري و تصريف آن‌ها، در بسياري از زبان‌هاي هندواروپايي رواج و گستردگي دارند. همچنين يادآور مي‌شوم كه واژه «زن» با زندگي، و واژه «مرد» با مرگ و مردن در پيوند است. پيشينيان ما زن را بخاطر فرزندآوري، همواره زنده و زندگي‌بخش مي‌دانسته‌اند و مرد را مقطوع‌النسل و مرگ او را پايان هستي او بشمار مي‌آورده‌اند. به همين دليل نيز بوده است كه در دوران باستان نسل فرزندان را از جانب مادر مي‌دانسته‌اند و اين ارتباط چنداني با نظام «مادر شاهي» يا «زن سالاري» نداشته است. كتيبه‌هاي موجود (به ويژه در ايذه) نشان مي‌دهد، حتي در دوران عيلاميان نيز با اينكه نظام مادرسالاري وجود نداشته است، اما همچنان در هنگام معرفي خود، گاه بجاي نام پدر به ثبت نام مادر و مادران مي‌پرداخته‌اند. نامگذاري آخرين ماه فصل زمستان بنام اسفند يا سپندارمذ نيز از همين ويژگي باروري و زايندگي زمين سرچشمه گرفته است. چرا كه در همين ماه، نخستين جوانه‌ها از خاك سربرمي‌زند و زايش دوباره زمين را نويد مي‌دهد. از همين رو، مردمان ايراني اين ماه و به ويژه روز پنجم آن كه با نام ماه همانند است (يعني اسفندروز از اسفندماه يا سپندارمذروز از سپندارمذماه) را روز گراميداشت بانوان مي‌دانسته‌اند و در اين روز، مردان آيين‌هايي براي همسران خود برگزار مي‌كرده و هديه‌هايي به او مي‌داده‌اند كه متأسفانه آگاهي بيشتري از اين مراسم در دست نيست. همچنين بخاطر آغاز فصل رويش و زراعت، از اين روز با نام «جشن برزگران» كه خود همياران سپندارمذ در سبزاندن و باروري زمين هستند، ياد شده است. منابع موجود نشان مي‌دهد كه جشن اسفندگان، مانند بسياري از ديگر جشن‌ها و آيين‌هاي ايراني به هيچيك از اقوام يا اديان ايراني تعلق ندارد و به تمامي از پديده‌‌هاي طبيعت و روابط انساني برگرفته شده است. ابوريحان بيروني از اين جشن به عنوان يك جشن كهن ياد مي‌كند و اضافه مي‌كند كه اين روز و ماه از ديرباز جشن زنان شوهردار بوده و همسران بر آنان بخشش مي‌كرده‌اند. او همچنين نقل مي‌كند كه در آن زمان اين جشن را با نام «مردگيران» مي‌شناخته‌اند، به اين معنا كه زنان از مردان خود هديه‌اي مي‌گرفته‌اند. امروزه تا آنجا كه اين نگارنده آگاهي دارد، اين جشن هنوز هم با نام «اسفندي» در بسياري از نواحي مركزي ايران، همچون اقليد، كاشان و محلات برگزار مي‌شود و زنان در اين روز، براي خوشنودي ايزدبانوي پشتيبان باروري خود، آشي نيز مي‌پزند كه بنام همين جشن، «آش اسفندي» ناميده مي‌شود. اين آيين در روستاهاي پيرامون كاشان، همچون نَـشَـلج، اِستَـرك و نياسر، در نخستين روز اسفندماه برگزار مي‌شود. مري بويس (در تاريخ كيش زرتشتي، جلد يكم) گزارش مي‌كند كه تا مدتي پيش در روز اسفندگان، زرتشتيان كرمان به صحرا مي‌رفته و تعداد بي‌شماري از حشرات و پرندگاني كه از نظر آنان آسيب‌رسان دانسته مي‌شده‌اند را مي‌كشته‌اند. با توجه به منابع موجود دانسته مي‌شود كه اسفندگان روز گراميداشت زمين بارور و همتاي انساني آن يعني بانوان بوده است و نه روز زن به مفهوم مطلق و امروزي آن. به عبارت ديگر منظور از زن، همسر است و نه جنسيت آن. بيروني نيز در نقل آيين‌هاي جشن، از زن به عنوان همسر ياد مي‌كند و جنسيت زن را در نظر ندارد. آيين‌هايي نيز كه امروزه در بسياري از نقاط دور و نزديك ميهن برگزار مي‌شود، همگي در پيوند با روابط عاطفي و مهر‌آميز همسران است و ارتباطي با جنسيت زنانه ندارد. نمي‌دانم اين سخن من درست است يا نه كه تصور مي‌كنم روز زن به معنا و مفهوم امروزين آن، به نوعي كوچك‌شمردن و محتاج حمايت دانستن زن است. امروزه روز جهاني زن در هشتم مارس نيز بر جنسيت زنانه تأكيد ندارد، بلكه يادماني براي كوشش‌هاي برابري‌طلبي زنان و جنبش‌هاي آنان براي استيفاي حقوق طبيعي خودشان است در حاليكه جشن اسفندگان، يادماني از باورهاي اسطوره‌‌اي باروري است. اين دو مناسبت ساليانه، شباهتي با يكديگر ندارند و هر كدام اهميت و خاستگاه و كاركردهاي خاص خود را دارند. عبارت «روابط عاطفي و مهر‌آميز همسران» را از روايت استاد بيروني (آثارالباقيه، فصل نهم) برگرفته‌ام و مي‌انديشم كه آيا در ريشه كهن و باستاني اين جشن، ارتباط‌هايي با جشن خارجي آن وجود دارد يا نه. چرا كه مي‌دانيم زمان برگزاري و بسياري از درون‌مايه‌هاي ايندو به يكديگر نزديكي و شباهت دارند؛ تنها يكي از آنها پيكري شرقي و ديگري نمود و هنجاري غربي دارد. اسفند و آيين‌هاي آن پيوندهايي نجومي بين صورت فلكي پروين و كژدم، با پايان زمستان و آغاز فصل بهار دارد كه چون با اين جشن ارتباطي ندارد، در فرصت ديگري به آن خواهيم پرداخت. در پايان اشاره به اين نكته هم لازم به نظر مي‌آيد كه برگزاري نوروز در اول اسفند، و برگزاري جشن اسفندگان در اول بهمن‌ماه (آنگونه كه كراسنوولسكا در ميان زرتشتيان هند ديده است) و نيز در بيست و نهم بهمن‌ماه، كه از تقويمي نوساخته و مجعول در سال‌هاي اخير برخاسته و محصول دخل‌وتصرف در تقويم و گاهشماري دقيق ايراني است؛ عملي كاملاً غيرعلمي و خودسرانه و آسيب‌زننده به گاهشماري ايراني، و تحريف تاريخ و فرهنگ ايران است. «مي‌ستاييم اين زمين را، مي‌ستاييم آن آسمان را، مي‌ستاييم روان‌هاي جانوران سودمند را، مي‌ستاييم روان‌هاي مردان پيرو راستي را، مي‌ستاييم روان‌هاي زنان پيرو راستي را، در هر سرزميني كه زاده شده باشند، مردان و زناني كه براي پيروزي آيين راستي، كوشيده‌اند، مي‌كوشند و خواهند كوشيد». (اوستا، فروردين يشت، بندهای 153 و 154). rezamediatak2nd February 2007, 02:44 AMچند سالی است نزدیک 25 بهمن ماه (14 فوریه) که می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های کالاهای فانتزی شلوغ می شود. همه جا نام خارجي روز عشق به گوش می خورد. از هر بچه ای که درباره آن پرسش کنی می داند که "در سده سوم میلادی که برابر با آغاز شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودي و س دوم. کلودي و س باورهای شگفتی داشته است، برای نمونه سربازی خوب خواهد جنگید که زن نگرفته باشد. از این رو زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم بازداشته می کند. کلو د ي و س به اندازه ای سنگدل وفرمانش به اندازه ای بی چون و چرا بود که هیچ کس یارای یاری به زناشویی سربازان را نداشت. ولی کشیشی به نام ... ،پنهانی عقد سربازان رومی را با دختران دلخواهشان جاری می کرد. کلود ي و س دوم از این رخداد آگاه می شود و دستور می دهد که كشيش را به زندان بیندازند. او در زندان دلداده دختر زندانبان می شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد دلدادگان، با دلی عاشق به دار آویخته می شودبنابراین او را به نام فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نمادی می شود برای عشق!" ولی کمتر کسی است که بداند در ایران باستان، نه چون رومیان از سه سده پس از زادروز، که از بیست سده پیش از زادروز، روزی به نام روز عشق بوده است! سپندار مذگان جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هر دو در کنار هم می نشینند. در این روز زنان به شوهران خود با مهر ارمغان می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها ارمغان داده و از آنها فرمانبرداری می کردند. برخی نیز روز مادر و زن را به نشانه زایش و مهربانی زمین در این روز می دانند. مردم ایران از آن میان مردم هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به فراخور های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، روش زندگی، خوی، فلسفه زندگی و رویهمرفته جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی که ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناییم شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است. شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از 25 بهمن به 29 بهمن (سپندار مذگان ایرانیان باستان) برگردانیم roshanak14th February 2007, 11:58 AMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند * روز عشاق هر ساله در سراسر جهان در 14 فوريه برابر با 25 بهمن جشن گرفته ميشود. * سمبلهاي اين روز شامل موارد زير ميباشد: 1- شكل يك قلب ساده و يا تير خورده: از آنجـايـي كـه قـلب مركز احساسات عميق،اصيل و پر شور است. قلب تير خورده آسيب پذيري عشق را نشان ميدهد. هنگامي كه شما از سوي معشوق خود طرد ميشود. قلب تير خورده نشانه پيوند و اتحاد زن و مرد نيز ميباشد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 2- كيوپيد(CUPID): كـه به شـكل يك كودك برهنه، فربه و بالدار ترسيم ميگردد. اين كودك شيطان با لبخندي موذيانه تـيـر و كمان نيز با خود حمل ميكند. چنانچه يكي از تيرهاي اين كودك به قلب فردي اصابت كند وي فورا عاشق ميشود. كـيوپيد در واقع پسر ونوس الهه عشق و زيبايي در افسانه هاي روم باستان مي بـاشد. معني لغوي آن "آرزو " است. كوپيد برخي اوقات آمور(AMOR) نيز ناميده ميگردد. همتاي كوپيد در افسانه هاي يوناني اروس ((EROS نام دارد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 3- كبوتر،قمري و مرغ عشق: اين پرندگان نماد وفاداري، پاكي و معصوميت هستند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 4- گل رز: گل سرخ شهبانوي گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق و گذشت. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 5- تور: جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـكـيـل ميـداده است. در زمــانهاي ديرين رسم برآن بوده كه هرگاه دسـتـمال خـانمـي به زميــن مي افتاد مردي كه متوجه آن ميشده بلافاصله آن را از زمين برداشته و به زن ميداد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 6- گره هاي عشق: از يك سري حلقه هاي در هم تنيده و بافته شـده تشكـيـل يـــافته اند. اين حلقه ها آغاز و پاياني ندارند و نماد عشق جاوداني و پايدار است. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 7- علامت"X": اين علامت به معني بوسه در كارت هاي تبريك و نامه هاي روز ******* است. 8- روبان قرمز: اين رسم به زمانهاي قديم بازميگردد كه شواليه ها هنـگـاميكه عـازم جنـگ بودند نوار يا روسري از معشوقه خود دريافت كرده و آن را به يادگار با خود ميبردند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند * ساليانه بيش از يك ميليارد كارت تبريك روز عشق در سراسر جهان رد و بدل ميگردد كه 85 درصد آنها توسط زنان خريداري ميشود. * ساليانه 50 ميليون گل رز و ميليونها جعبه شكلات در سالروز روز عشق هديه داده ميشود كه اغلب آنها را مردان خريداري ميكنند. * هداياي اين روز شامل: گل رز و يا دسته گل كوچك، شكلات، كارت تبريك مخصوص اين روز، عروسك، شمع، يك نامه عاشقانه، يك قطعه شعر عاشقانه و يا هديه كوچك. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند * براي جشن گرفتن اين روز به يك كافي شاپ و يا براي صرف شام به يك رستوران دنج برويد. * رنگهاي اين روز شامل قرمز، سفيد و صورتي است. * در خصوص تاريخچه و مبداء روز عشق اختلاف نظر وجود داشته تا جايي كه با افسانه در آميخته است. * هويت روز عشق غربي مبهم است. در كل 3 روايت در رابطه با اين روز نقل گرديده كه به آنها اشاره ميكنيم. * جشنواره اي به نام LUPERCALIA كه 15 فوريه در رم باستان ميان كافران متداول بوده است. لوپركاليا جشن تطهير و زمان خانه تكاني بوده است. در اين جشن مشركين از خداي LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هايشان از گزند گرگها قدرداني ميكردند. در اين فستيوال بمنظور بزرگداشت FAUNUS خداي حاصلخيزي، باروري و جنگلها روميان يك سگ و دو بز نر را قرباني كرده و از پوست آنها شلاق ميساختند. مردان با اين شلاقها به ميان مردم رفته و به هر كسي كه ميرسيدند ضربه اي با شلاق به آنها ميزدند. دختران داوطلبانه براي شلاق خوردن صف ميكشيدند. آنها اعتقاد داشتند كه شلاق خوردن با تازيانه هاي ساخته شده از پوست بز باروري آنها را تضمين ميكند. همچنين در اين جشن طي بزرگداشت الهه اي بنام JUNO FEBRUTA زنان مجرد نامه هاي عاشقانه مينوشتند و درون گلدانهايي مي انداختند. (و يا تنها نام خود را روي برگه اي مينوشتند) مردان مجرد روم نيز هر كدام يكي از اين يادداشتها را از درون گلدانها بيرون كشيده و مشتاقانه بدنبال دختر نويسنده نامه ميرفتند. (نوعي دوست يابي) اين آشنايي ها اغلب به ازدواج مي انجاميد. اين رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان رم ترجيح دادند پيش از آشنايي زن را ببينند! * كليسا سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 732]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن